کاربر:Hossein/1402826صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۵۲: خط ۵۲:


===== میتینگ امجدیه واعتراض مجاهدین =====
===== میتینگ امجدیه واعتراض مجاهدین =====
در یک گزارش دیگری در روزنامه لوموند در ۱۳ ژوئن ۱۹۸۰(۲۳ خرداد۱۳۵۹) و یکی از جلسات گردهمایی مجاهدین در تهران گزارش داده از جمله این مطالب نوشته شده» هدف این تجمعی که ما پنجشنبه بعد ازظهر میخواهیم برگزار کنیم، که مجاهدین خلق دعوت کردند میخواهیم انتقاد کنیم چرا به هواداران ما اینقدر حمله میکنید و این چند روز گذشته کارهایی که نسبت به هواداران ما انجام شده، ما میخواهیم اعتراض کنیم نسبت به این اقدامات. دهها هزار نفر از هواداران مجاهدین در ورودی های محل تجمع، یکساعت قبل از تجمع آنجا جمع شده بودند. استادیوم امجدیه منظورم هست محل تجمع. و وقتی آنها آنجا ایستاده بودند که بعد بهشون حمله شد، از حزب الله بهشون حمله کردند که فریاد میزدند بلند فریاد میزدند فقط یک حزب وجود داره، حزب خدا حزب الله و یک رهبر فقط، امام خمینی. هیچ سازمان سیاسی ادعا نکرده که حزب‌الله یک سازمان سیاسی باشه، اینها در میان عموم مردم بد نام هستند، ظلم میکنند، فشار می‌آورند، ازشون بعنوان دست راستی های افراطی استفاده میشه برای سرکوب مردم، که بهشتی رهبری آنها را برعهده دارد. حزب الله سعی کرد جلوی تجمع را بگیرد در آنروز. حزب الله به ورودی های استادیوم حمله کردند و پاسداران انقلاب برای یکدفعه هم که شده آنجا اقدامی نکردند.
در یک گزارش دیگری در روزنامه لوموند ۱۳ژوئن ۱۹۸۰(۲۳خرداد۱۳۵۹) که از یکی از جلسات گردهمایی مجاهدین در تهران گزارش داده از جمله این مطالب به نقل از یکی از اعضای مجاهدین نوشته شده است:<blockquote>«هدف این تجمعی که ما پنجشنبه بعدازظهر می‌خواهیم برگزار کنیم، که مجاهدین خلق دعوت کردند می‌خواهیم به رهبران جمهوری اسلامی انتقاد کنیم چرا به هواداران ما اینقدر حمله می‌کنید و این چند روز گذشته کارهایی که نسبت به هواداران ما انجام شده، ما می‌خواهیم اعتراض کنیم نسبت به این اقدامات.»</blockquote>ده‌ها هزار نفر از هواداران مجاهدین در ورودی‌های محل تجمع، یک‌ساعت قبل از تجمع آنجا جمع شده بودند. استادیوم امجدیه منظورم است که محل تجمع و برگزاری میتینگ بود. وقتی آنها آنجا ایستاده بودند [استادیوم امجدیه] افرادی به اسم حزب‌اللهی به آنها حمله کردند. آ‌نها بلند فریاد می‌زدند فقط یک حزب وجود داره حزب خدا (حزب‌الله) و فقط یک رهبر خمینی (منظور شعار حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله است.)
 
هیچ کسی ادعا نکرده که حزب‌الله یک سازمان سیاسی است. آنها در میان مردم افراد بدنامی هستند که به دیگران ظلم می‌کنند و بهشتی رهبری آنها را به‌عهده داشت. افراد حزب‌الله سعی کرد که جلوی تجمع آن روز مجاهدین را بگیرد. حزب‌الله به ورودی‌های استادیوم حمله کردند و پاسداران انقلاب حتی یک‌بار هم جلوی اقدامات آنها را نگرفتند.


===== واکنش خمینی به مجاهدین =====
===== واکنش خمینی به مجاهدین =====
خمینی سخنرانی داشت بیست وپنجم بود (۲۵ خرداد۱۳۵۹) که خمینی علیه مجاهدین سخنرانی داشت. در رادیو تهران علیه مجاهدین سخنرانی کرد و چیزی که ایشان گفت از جمله این بود که دشمن ما نه توی آمریکاست ونه اتحاد شوروی و نه در کردستان، دشمن ما اینها نیستند بلکه دشمن ما درست همین جاست درست جلوی چشم ما توی تهران هستند.
خمینی در روز ۲۵خرداد ۱۳۵۹ برعلیه مجاهدین سخنرانی داشت که از رادیوی تهران پخش شد. وی در این سخنرانی یک جمله گفت که این بود: دشمن ما نه در آمریکاست و نه اتحاد شوروی و نه در کردستان، دشمن ما اینها نیستند بلکه دشمن ما درست همین جاست جلوی چشم ما در داخل تهران  
 
خمینی صدها اظهار نظر و جملاتی در مورد مجاهدین گفته که فقط من به عنوان نمونه چند مثال برایتان می‌گویم. تمامی اظهارنظرهای خمینی از کتاب صحیفه نور نقل‌قول شده که سخنرانی‌های خمینی و نقطه‌نظرهای او را در این کتاب‌ها منتشر می‌کند. او در این کتاب می‌گوید:
 
«سازمان امنیت ساواک خیلی راحت بود و می‌توان با آنها مبارزه کرد، ولی منافقین حتی از آنهایی که ایمان ندارند هم بدتر هستند. جوانان راستگو و درستکار ما را گول می‌زنند. اینها با این تبلیغ که بلدند بخوبی بلدند کار تبلیغاتی کنند.»
 
این جملات نقل قولی از ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ بود که برایتان از صحیفه نور نقل قول کردم. یک نقل قول دیگر می‌گوید:


خميني صدها اظهار نظر و جملات در مورد مجاهدين گفته من فقط الان چند تا مثال ميخواهم برايتان بزنم بعنوان نمونه ، اوايل قضيه بوده اين اظهار نظر خميني ۱۹۷۹(۱۳۵۸) بايد باشه. تمامي اظهارنظرهای خميني از كتاب صحیفه نور نقل قول شده كه سخنراني هاي خمينی و نقطه نظر های او را در اين كتاب منتشر كردند. او در این کتاب می‌گوید سازمان امنيت ساواك خيلي راحت بود با آنها مبارزه بكنيم ولي منافقين حتي از آنهايي كه ايمان ندارند هم بدتر هستند. جوانان راستگو و درستكار ما را گول مي زنند، اينها با اين تبليغ كه بلدند، بخوبي بلدند كار تبلیغاتی كنند. درست اين نقل قول از ۲۵ ژوئن ۱۹۸۰ بود كه نقل قول كردم، صحيفه نور، با منافقين برخورد كرديم همانطوری كه با غير مسلمان ها برخورد كردند با منافقين برخورد كردند سركوب خواهيم كرد آنها را. این را از يك سخنراني ۲۴ اوت ۱۹۷۹(2 شهریور۱۳۵۸) بود كه الان برايتان خواندم، آخرين نقل قول تمامی اين چيزهايی كه اسلام مي گويد، آقا منافقين بايد از  بين بروند. اين يكی از اركان اسلام است. روی کافرین اينقدر تاكيد نشده، - کافرین را با مجاهدين اينطور مقايسه ميكنه، با کافرین می‌شه جور آمد ولي با منافق نمی‌شه كنار آمد. احتمالا از همان سخنراني ۱۹۸۳ مي باشد در اين شرح وقايعي كه برايتان دادم بهتون نشون دادم پر شما بهتون نشون دادم كه رژيم ايران نظرشون در مورد مجاهدين چي بوده اينها و چطوري بايد با آنها رفتار بشه من براتون مثالهاي زيادي زدم، خيلي سريع نشون بدهم مطالب را و يك يادی هم بكنيم از اينهايی كه چطوری نسبت به مجاهدين اظهار نظر كردند. بنظر ما موضع رژيم در مورد مجاهدين خلق از همان اول انقلاب ۱۳۵۷ تا امروز نظرشان تغيير نكرده، ثابت بوده نظر رژيم نسبت به مجاهدين خلق
«همانطوریکه با غیرمسلمان‌ها برخورد کردند با منافقین هم برخورد کردند و سرکوب خواهیم کرد آنها را.»
 
این را از یک سخنرانی در ۲۴اوت ۱۹۷۹ (۲شهریور۱۳۵۸) بود که برایتان خواندم. آخرین نقل قول:
 
« تمام چیزهایی که اسلام می‌گوید آقا منافقین باید از بین بروند. این یکی از ارکان اسلام است. روی کافرین اینقدر تاکید نشده ـ کافرین را با مجاهدین اینطور مقایسه می‌کندـ با کافرین می‌شود جور آمد ولی با منافقان نمی‌شود کنار آمد.»
 
این صحبت‌ها احتمالا از همان سخنرانی ۱۹۸۳(منظور سخنرانی ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ است.) می‌باشد.
 
در این شرح وقایعی که برایتان خواندم خواستم به شما نشان بدهم که نظر رژیم ایران در مورد مجاهدین چه بوده و چگونه باید با آنها رفتار شود. من برای شما مثال‌های زیادی زدم که نشان بدهم که سران رژیم چگونه نسبت به مجاهدین اظهارنظر می‌کنند. به نظر ما موضع رژیم نسبت به مجاهدین خلق از همان روزهای اول پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون تغییری نکرد و همواره ثابت بوده است.


===== قدرت بسیج مجاهدین =====
===== قدرت بسیج مجاهدین =====
مجاهدین هم این قدرت رو داشت که 300هزارنفر را جمع کنند این قابلیت  رو داشتند  تحت چنین شرایطی که زندانیان سیاسی شکنجه میشدند این موضوع به یک قضیه خیلی مهمی تبدیل شده بود. الآن به ۱۹۸۱ (۱۳۶۰)رسیدیم
مجاهدین هم این قدرت را داشت که 300هزارنفر را جمع کنند این قابلیت رو داشتند تحت چنین شرایطی که زندانیان سیاسی شکنجه می‌شدند این موضوع را به یک قضیه خیلی مهمی تبدیل کنند. الآن به ۱۹۸۱ (۱۳۶۰)رسیدیم.


===== سرکوب مجاهدین =====
===== سرکوب مجاهدین =====
روزنامه جمهوری اسلامی نهم ۱۹۸۰ رئیس زندانهای کشور ابوالقاسم سرحدی زاده عنوان کرد که به عنوان پاسخ به این جنبش های سیاسی و اجتماعی مجاهدین آدم های درستی نیستند، آدم هایی هستند که با تمام نمادهای انقلابی اینها  مخالفند. ما بایستی شش گورستان برای اینها آماده کنیم و ببریم اینها رو چال کنیم. ما بایستی با خشونت با این ضد انقلابی ها برخورد کنیم تازه اینها قدم های متعادل ماست دیگه
روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از رئیس زندان‌های وقت کشور به نام ابوالقاسم سرحدی‌زاده درپاسخ به جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نوشت:
 
«مجاهدین آدم‌های درستی نیستند. آدم‌هایی هستند که با تمام نمادهای انقلابی اینها مخالفند. ما بایستی ۶گورستان برای اینها آماده کنیم و ببریم اینها را چال کنیم. ما بایستی با خشونت به این ضدانقلاب‌ها برخورد کنیم. تازه این قدم‌های متعادل ماست


====== حکم دادگاه بم ======
====== حکم دادگاه بم ======
میرسیم به  ۲۴ ژوئیه(۲ مرداد۱۳۵۹) ... مجاهدین فقط فعالیت‌های سیاسی و انقلابی دارند. پاسداران درشهربم به یک کتابفروشی هوادار مجاهدین حمله کردند و کتابها را به سرقت بردند. از جمله قرآن هم تویش بود. مجاهدین رفتند به دادگاه انقلاب بم شکایتی کردند و شکایتی رو به دادگاه انقلاب کردند و گفتند کسانی که این کار رو کردند و این کتابها را از بین بردند بایستی محاکمه بشوند. ولی با تعجب دیدند که ... جواب نامه به اين شرح است كه مجاهدين منافق هستند حتي از كافر هم بدترند، اصلا حقی ندارند. اموالشان بايد مصادره بشود، جانشان بايد گرفته بشه. بنابراين دادگاه انقلاب نبايستی اهميت بده به شكايت آنها. اصلا رسيدگي به شكايت‌شان نكنيد.  
می‌رسیم به ۲۴ژوئیه (۲مرداد۱۳۵۹) ... مجاهدین فقط فعالیت‌های سیاسی و انقلابی دارند. پاسداران درشهر بم به یک کتابفروشی هوادار مجاهدین حمله کردند و کتاب‌ها را به سرقت بردند. که از جمله قرآن هم در آن بود. مجاهدین رفتند به دادگاه انقلاب بم شکایتی کردند و گفتند کسانی که این کار رو کردند و این کتاب‌ها را از بین بردند بایستی محاکمه بشوند. ولی با تعجب دیدند که رئیس دادگاه انقلاب بم جواب شکایت آنها را به اين شرح داد كه مجاهدين منافق هستند حتي از كافر هم بدترند، اصلا حقی ندارند. اموال‌شان بايد مصادره بشود، جان‌شان بايد گرفته بشه. بنابراين دادگاه انقلاب نبايستی اهميت بده به شكايت آنها. اصلا رسيدگي به شكايت‌شان نكنيد.  


==== ۳۰ خرداد نقطه عطف ====
==== ۳۰ خرداد نقطه عطف ====
نقل به مضمون از کنت لوئیس: ۳۰خرداد  ۱۳۶۰ یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ ایران است. در این روز آخرین تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه رژیم ایران برگزار شد که رژیم آن را به حمام خون تبدیل کرد. تنها در تهران بیش از نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به سپاه پاسداران دستور داد تا روی  تظاهرات آتش گشودند. دهها معترض کشته و صدها نفر زخمی شدند. هزاران نفر نیز دستگیر شدند و از همان شب موج اعدامهای دستجمعی مجاهدین و دیگر گروه‌های مخالف رژیم ایران آغاز شد. روزنامه اطلاعات سه روز پس از تظاهرات، تصاویر ۱۲ دختر نوجوان مجاهد را منتشر کرد که حتی بدون این‌که هویتشان مشخص شود، اعدام شده بودند. به والدین آنها  گفته شد که اجساد را تحویل بگیرند.<ref>[https://iran-efshagari.com/دادگاه-استیناف-جنایات-دژخیم-حمید-نوری-3/ هجدهمین روز دادگاه استیناف سوئد رسیدگی به جنایات دژخیم حمید نوری -استکهلم – قسمت سوم]</ref>
(نقل به مضمون از کنت لوئیس): ۳۰خرداد ۱۳۶۰ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ ایران است. در این روز آخرین تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه رژیم ایران برگزار شد که رژیم آن را به حمام خون تبدیل کرد. تنها در تهران بیش از نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به سپاه پاسداران دستور داد تا روی تظاهرات آتش گشودند. ده‌ها معترض کشته و صدها نفر زخمی شدند. هزاران نفر نیز دستگیر شدند و از همان شب موج اعدام‌های دستجمعی مجاهدین و دیگر گروه‌های مخالف رژیم ایران آغاز شد. روزنامه اطلاعات ۳روز پس از تظاهرات، تصاویر ۱۲دختر نوجوان مجاهد را منتشر کرد که حتی بدون این‌که هویت‌شان مشخص شود، اعدام شده بودند. به والدین آنها گفته شد که بیایند اجساد را تحویل بگیرند. <ref>[https://iran-efshagari.com/دادگاه-استیناف-جنایات-دژخیم-حمید-نوری-3/ هجدهمین روز دادگاه استیناف سوئد رسیدگی به جنایات دژخیم حمید نوری -استکهلم – قسمت سوم]</ref>


<blockquote>کنت لوئیس: این یکی از نقاط برجسته‌ترین نقاط تاریخچه ایران هست در این روز آخرین اعتراضات صلح‌آمیز بر علیه رژیم انجام شد و این تظاهرات تبدیل شد به یک دریایی از خون از طریق رژیم ایران. بیش از پانصد هزار نفر در این تظاهرات شرکت کردند فقط در تهران. خمینی دستور داد به پاسداران انقلاب که تیراندازی کنند بر علیه اشخاص تظاهرات کننده. دهها تن از اشخاص تظاهرات کننده در همان مکان جان خود را از دست دادند و چند صد نفر آسیب دیدند. هزاران نفر دستگیر شدند و شب ۲۰ ژوئن موج اعدامهای گروهی مجاهدین شروع شد و همینطور احزاب مختلفی  که مخالف رژیم ایران بودند. این اعدامها ادامه پیدا کردند. هم تابستان و هم در پاییز ۱۹۸۱ ادامه پیدا کردند. سه روز بعد از این تظاهرات یک روزنامه‌ای که بهش میگن روزنامه اطلاعات و این روزنامه تصویر ۱۲ نفر از هواداران مجاهدین را منتشر کرد که در سن‌های تین ایجر(نوجوان) بودند که اینها اعدام شده بودند حتی بدون اینکه این اشخاص شناسایی بشوند اعدام شده بودند. در این اطلاعیه در اصل درخواست شده است که پدرها و مادرها بیایند و جنازه های فرزندانشان را تحویل بگیرند.</blockquote>
کنت لوئیس: این یکی از برجسته‌ترین نقاط تاریخچه ایران است در این روز آخرین اعتراضات صلح‌آمیز بر علیه رژیم انجام شد و این تظاهرات توسط رژیم ایران به دریایی از خون تبدیل شد. بیش از پانصد هزار نفر فقط در تهران در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به پاسداران انقلاب دستور داد که بر علیه تظاهرات‌کننده‌ها تیراندازی کنند. ده‌ها تن از تظاهرات کننده‌ها در همان مکان جان خود را از دست دادند و چند صد نفر آسیب دیدند. هزاران نفر دستگیر شدند و شب ۲۰ژوئن موج اعدام‌های گروهی مجاهدین و احزاب مختلفی که مخالف رژیم ایران بودند شروع شد. این اعدام‌ها در تابستان و پاییز ۱۹۸۱ ادامه پیدا کردند. ۳روز بعد از این تظاهرات روزنامه اطلاعات تصویر ۱۲نفر از هواداران مجاهدین را منتشر کرد که در سن‌های تین ایجر(نوجوان) بودند و حتی بدون اینکه این اشخاص شناسایی بشوند اعدام شده بودند. در این اطلاعیه در اصل درخواست شده است که پدرها و مادرها بیایند و جنازه‌های فرزندان‌شان را تحویل بگیرند.


==== نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ====
==== نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ====
بعد از سرکوب تظاهرات ۳۰ خرداد و شروع اعدام‌ها، مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند. درحقیقت  مجاهدین از سال ۱۹۸۱ در گیر یک منازعه غیربین‌المللی با رژیم ایران بودند.  
بعد از سرکوب تظاهرات ۳۰خرداد و شروع اعدام‌ها، مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند. درحقیقت مجاهدین از سال ۱۹۸۱ درگیر یک منازعه غیر بین‌المللی با رژیم ایران بودند.  


===== شروع اعدام‌‌ها =====
===== شروع اعدام‌‌ها =====
۲۷ سپتامبر ۱۹۸۱(۵ مهر ۱۳۶۰) توی یک نامه ای که به خمینی نوشته شده بود آیت الله منتظری انتقاد کرده بودند از این ابعاد غیرقابل تصور در رابطه با این اعدامهای غیرقانونی و این سرکوب کردن‌هایی که در این زندانها انجام می شه. حتی اعدام دخترهای ۱۳ و ۱۴ ساله در این مرحله اعدام می شوند بخاطر اینکه شاید زبانی که استفاده می کردند زبانشان یک مقدار تند بود و تندزبانی می کردند حتی بدون اینکه این اشخاص سلاح استفاده کنند. ممکنه در این تظاهرات شرکت کرده باشند، این واقعا ناراحت کننده است و واقعا وحشتناک است.
۲۷سپتامبر ۱۹۸۱(۵مهر ۱۳۶۰) آیت‌الله منتظری در نامه‌ای که به خمینی نوشته بود از ابعاد غیرقابل تصور اعدام‌های غیرقانونی و سرکوب‌هایی که در زندان‌ها انجام می‌شد انتقاد کرده بودند.  


روزنامه فرانس سوآر در اکتبر ۱۹۸۱خبر اعدام ۲۰۰کودک در تهران را در صفحه اول خود چاپ کرده بود. برای ایجاد ترس و وحشت در بین مردم، اعدام های زیادی در میادین عمومی شهرها و در ملا عام انجام شد. گاهی اوقات بیش از صد نفر در هرشب اعدام می شدند. به گفته شاهدان بطور خاص محمد زند در دادگاه بدوی، مسئولان زندان گفته اند که طی سه روز از ۲۷تا ۲۹سپتامبر ۱۹۸۱، بیش از ۱۸۰۰نفر در زندان اوین اعدام شده اند. تعداد اعدام شدگان در سال‌های ۱۹۸۱و ۱۹۸۲ممکن است بیشتر از تعداد اعدام‌های سال ۱۹۸۸باشد. بعد از این اعدامها بود که مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند.
وی دراین رابطه می‌نویسد:<blockquote>«اعدام دخترهای ۱۳ و ۱۴ساله‌ای که در این مرحله اعدام می‌شوند بخاطر اینکه شاید زبانی که استفاده می‌کردند زبان‌شان یک مقدار تند بود و تندزبانی می‌کردند حتی بدون اینکه این اشخاص سلاح استفاده کنند. ممکنه در این تظاهرات شرکت کرده باشند، این واقعا ناراحت کننده است و واقعا وحشتناک است.»</blockquote>روزنامه فرانس سوآر در اکتبر ۱۹۸۱خبر اعدام ۲۰۰کودک در تهران را در صفحه اول خود چاپ کرده بود. برای ایجاد ترس و وحشت در بین مردم، اعدام‌های زیادی در میادین عمومی شهرها و در ملاعام انجام شد. گاهی اوقات بیش از ۱۰۰نفر در هرشب اعدام می‌شدند. به گفته شاهدان بطور خاص محمد زند در دادگاه بدوی، مسئولان زندان گفته‌اند که طی ۳روز از ۲۷تا ۲۹سپتامبر ۱۹۸۱، بیش از ۱۸۰۰نفر در زندان اوین اعدام شده‌اند. تعداد اعدام شدگان در سال‌های ۱۹۸۱و ۱۹۸۲ممکن است بیشتر از تعداد اعدام‌های سال ۱۹۸۸باشد. بعد از این اعدام‌ها بود که مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند.


===== شکنجه =====
===== شکنجه =====
این فشار و شکنجه و این شکنجه ای که اصلا قابل تحمل نبود افزایش پیدا می کرد. یک قسمت از زندانیهایی که تحت شکنجه قرار گرفته بودند موفق شدند که هم از زندان فرار کنند و حتی از ایران بتونند فرار کنن و در کشورهای غربی مستقر شدند و در کشورهای خارجی می توانستند اینها در اصل جمع آوری کنند ادله اثبات این شکنجه های وحشتناکی که رژیم این زندانیها را تحت شکنجه قرار داد.  
این فشارها و شکنجه‌هایی که اصلا قابل تحمل نبود افزایش پیدا می‌کرد. بخشی از زندانی‌هایی که تحت شکنجه قرار گرفته بودند موفق شدند که از زندان فرار و حتی از ایران بتوانند فرار کنند و در کشورهای غربی مستقر شدند.  


و سازمانهای حقوق بشر و بین المللی این اطلاعات و این ادله اثبات را نشر کردند در رسانه هاشون
آنها در کشورهای خارجی می‌توانستند شواهد اثبات اینکه شکنجه‌های وحشتناکی در زندان‌های رژیم برقرار است را ثابت کنند. سازمان‌های حقوق بشری و بین‌المللی نیز در رسانه‌های‌شان این اطلاعات و شواهد را منتشر کرده بودند.


===== اعدام =====
===== اعدام =====
تعدادی از این رسانه ها در رابطه با اعدامهایی که در زندانهای ایران انجام شده بود گزارش میداد یکی از اینها روزنامه‌ای است به‌نام فرانسوا گزارشی در اکتبر ۱۹۸۱ دویست تا کودک در صفحه اولش چاپ کرده بود که در زندانهای ایران اعدام شدند. برای ایجاد ترس و وحشت و واهمه در میان مردم اعدامهای متعددی در مکانهای عمومی و میدانها اجرا کردند. اینجا یک تصویری میبیند که ۲۰نفر اینجا دارند اعدام گروهی میشوند درحضور عموم، درشهر تبریز. این یک خبرگزاری هلندی است که عکاسش عکسش را گرفته و این توی یک روزنامه یک مجله هلندی انتشار پیدا کرد این تصویر. طبق این روایات و اظهاراتشان در رابطه با این زندانها بعنوان شاهد باهاش از مدت زمان جولای تا سپتامبر ۱۹۸۱ بعضی وقتها روزی از ۱۰۰ نفر هم بیشتر اعدام میشد و حتی در شب و نیمه شب هم اعدام ادامه پیدا میکرد. ولی در دادگاه بدوی شنیده بودیم که اشخاصی که در زندانها بودند در بین سه شبانه روز پی در پی از ۲۷ تا ۲۹ سپتامبر۱۹۸۱(۵ تا ۷ مهر ۱۳۶۰) بیشتر از ۱۸۰۰ اعدام در زندان اوین اعدام شدند. و اینجا من اشاره میکنم به اظهارات شاهد محمد زند. من بهش اشاره میکنم  بحالت ویژه در دادگاه بدوی . طبق این اطلاعاتی که در پرونده بدست ما رسیده جمع اشخاصی که در سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ اعدام شدند حتی میتواند تعدادشون از افرادی که در ۱۹۸۸ اعدام شدند بیشتر باشه. در این تصویر بریده شده های عنوانهای مختلف، تیترهای مختلف روزنامه های مختلف که گزارش دادند که در اصل چند نفر اعدام شدند در تاریخ های مختلف و تعدادشون بسیار زیاد بوده را می‌شود دید.  
تعدادی از این رسانه‌ها در رابطه با اعدام‌هایی که در زندان‌های ایران انجام شده بود گزارش‌هایی را منتشر کردند. یکی از آنها روزنامه‌ای است به‌نام فرانسوا. این روزنامه طی گزارشی در اکتبر ۱۹۸۱ تصویر ۲۰۰کودک که در زندان‌های ایران اعدام شده بودند را در صفحه اولش چاپ کرده بود. آنها اعدام‌های متعددی را برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم در مکان‌های عمومی و میدان‌ها اجرا کردند. اینجا یک تصویری می‌بیند که در شهر تبریز و در حضور مردم، ۲۰نفر اعدام گروهی شده‌اند. این تصویر را یک خبرگزاری هلندی را گرفته است و آنرا در یک مجله هلندی منتشر کرده است.
 
طبق روایات و اظهارات زندانیانی شاهد از جولای تا سپتامبر ۱۹۸۱ بعضی وقت‌ها روزی از ۱۰۰نفر هم بیشتر اعدام می‌شد و حتی در شب و نیمه شب هم اعدام‌ها ادامه پیدا می‌کرد. همانطور که در دادگاه بدوی از اشخاصی که در زندان‌ها بودند شنیده بودیم در بین ۳شبانه‌روز پی‌در‌پی از ۲۷ تا ۲۹سپتامبر۱۹۸۱(۵ تا ۷مهر ۱۳۶۰) بیشتر از ۱۸۰۰اعدام در زندان اوین اعدام شدند. من اینجا اشاره می‌کنم به اظهارات شاهد محمد زند. من اشاره می‌کنم بحالت ویژه در دادگاه بدوی. طبق این اطلاعاتی که در پرونده بدست ما رسیده جمع اشخاصی که در سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ اعدام شدند حتی میتواند تعدادشون از افرادی که در ۱۹۸۸ اعدام شدند بیشتر باشه. در این تصویر بریده‌های روزنامه‌ها، عنوان‌های مختلف و تیترهای مختلف از روزنامه‌های مختلف است که اخبار اعدام نفرات را دادند که در تاریخ‌های مختلف چند نفر اعدام شدند. از روی آن می‌توان دریافت که تعداد افراد اعدامی بسیار زیاد بوده است.  


==== لیست اعدامی‌ها در ۱۳۸۵ ====
==== لیست اعدامی‌ها در ۱۳۸۵ ====
کنت لوئیس افزود:‌ سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۶ فهرستی از اسامی و مشخصات بیش از بیست هزار عضو و هوادار این سازمان که در آن سالها اعدام شده بودند را منتشر کرد. این فهرست نشان دهنده بخش کمی از ۱۰۰۰۰۰نفری است که از سال ۱۹۷۹تاکنون اعدام شده اند. مقامات رسمی رژیم ایران بارها به وجود این جنگ در خیابان های تهران و شهرهای مختلف ایران اعتراف کرده‌اند. وزیر کشور فعلی رژیم که فرمانده سابق سپاه قدس و اولین فرمانده آن است، در مصاحبه ای در سال ۱۳۷۶گفت سازمان مجاهدین خلق ایران روزانه ۳۰۰عملیات نظامی علیه سپاه در تهران انجام می داد.
کنت لوئیس افزود:‌ سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۶ فهرستی از اسامی و مشخصات بیش از ۲۰هزار عضو و هوادار این سازمان که در آن سال‌ها اعدام شده بودند را منتشر کرد. این فهرست نشان‌دهنده بخش کمی از ۱۰۰هزار نفری است که از سال ۱۹۷۹تاکنون اعدام شده‌اند. مقامات رسمی رژیم ایران بارها به وجود این جنگ در خیابان‌های تهران و شهرهای مختلف ایران اعتراف کرده‌اند. وزیر کشور فعلی رژیم که فرمانده سابق سپاه قدس و اولین فرمانده آن است، در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۷۶گفت: «سازمان مجاهدین خلق ایران روزانه ۳۰۰عملیات نظامی علیه سپاه در تهران انجام می‌داد.»


==== حمله به پایگاه مجاهدین در پاکستان در ۱۳۸۶ ====
==== حمله به پایگاه مجاهدین در پاکستان در ۱۳۸۶ ====
کنت لوئیس گفت: در تیرماه ۱۳۶۶، رژیم ایران حملات مسلحانه شدیدی به پایگاه و دفاتر مجاهدین خلق در کراچی و کویته پاکستان انجام داد که منجر به کشته شدن تعدادی از مجاهدین شد. این نشان می دهد که نزاع غیر بین المللی مابین رژیم و مجاهدین خلق به هیچ وجه محدود به فعالیتی که مجاهدین درعراق داشتند نبود.
کنت لوئیس گفت:
 
« در تیرماه ۱۳۶۶، رژیم ایران حملات مسلحانه شدیدی به پایگاه و دفاتر مجاهدین خلق در کراچی و کویته پاکستان انجام داد که منجر به کشته شدن تعدادی از مجاهدین شد. این نشان می‌دهد که نزاع غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق به هیچ وجه محدود به فعالیتی که مجاهدین درعراق داشته‌اند نبوده است.
 
این حمله مسلحانه با استفاده از حزب تحریک جعفریه پاکستان با هدایت رژیم ایران در ۱۷تیر ۱۳۶۶ به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کراچی و کویته انجام شد که منجر به کشته‌شدن ۲نفر از جمله فرامرز آقایی دنیایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و زخمی شدن ۳۰نفر شد (روزنامه واشینگتون پست، ۱ مرداد ۱۳۶۷).
 
پلیس پاکستان، ۱۳نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در شهر کویته دستگیر کردند. مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق با ارسال نامه به محمد ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان، حکومت ایران را مسئول این حملات دانست و ضمن اعتراض، خواستار دستگیری مهاجمان شد. ( آژانس خبری یونایتدپرس اینترنشنال، ۱۸تیر ۱۳۶۶) <ref>[https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-8513/faramarz-aqai-donyai بنیاد برومند - فرامرز آقایی دنیایی]</ref>
 
== حکم خمینی تایید غیر بین‌المللی بودن جنگ مجاهدین ==
کنت لوییس با تشریح متن حکم قتل‌عام زندانیان در سال ۱۳۶۶ گفت:
 
این حکم هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان ندارد. خمینی که بر ادامه جنگ اصرار داشت در سال هشتم ناگزیر شکست را به عنوان جام زهر پذیرفت. به نظر می‌رسد تصمیم به پایان جنگ و کشتار مجاهدین در یک زمان گرفته شده است. خمینی ۱۵ژوییه (۱۹۸۸) نامه ای در مورد پذیرش آتش‌بس به خط خودش نوشت. این تاریخ یا چند روز بعد از آن، محتمل‌ترین تاریخ صدور فرمان قتل‌عام است. حکم ۲۴۰کلمه‌ای خمینی ۳قسمت دارد:


(این حمله مسلحانه با استفاده از حزب تحریک جعفریه پاکستان توسط رژیم ایران در ۱۷ تیر ۱۳۶۶ به ۱۳ پایگاه مجاهدین در شهرهای کراچی و کویته انجام شد که منجر به کشته‌شدن ۲ نفر از جمله فرامرز آقایی دنیایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و زخمی شدن ۳۰ نفر شد (روزنامه واشینگتون پست، ۱ مرداد ۱۳۶۷). به نقل از پلیس پاکستان، ۱۳ نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در شهر کویته دستگیر شدند. مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق با ارسال نامه به محمد ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان، حکومت ایران را مسئول این حملات دانست و ضمن اعتراض، خواستار دستگیری مهاجمان شد. ( آژانس خبری یونایتد پرس اینترنشنال، ۱۸ تیر ۱۳۶۶)<ref>[https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-8513/faramarz-aqai-donyai بنیاد برومند - فرامرز آقایی دنیایی]</ref>
اول فهرست «جنایات» مجاهدین و حکم اعدام علیه آنها،


== حکم خمینی تاییدی بر غیر بین‌المللی بودن جنگ مجاهدین با خمینی ==
دوم تدابیر اجرای این فرمان از سوی کمیته‌ای که «کمیته مرگ» نام گرفت،  
کنت لوییس با تشریح متن حکم قتل عام گفت این حکم هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان ندارد. خمینی که بر ادامه جنگ اصرار داشت در سال هشتم ناگزیر شکست را به عنوان جام زهر پذیرفت. به نظر می رسد تصمیم به پایان جنگ و کشتار مجاهدین در یک زمان گرفته شده است. خمینی ۱۵ ژوییه (۱۹۸۸) نامه ای در مورد پذیرش آتش‌بس به خط خودش نوشت. این تاریخ یا چند روز بعد از آن، محتمل ترین تاریخ صدور فرمان قتل عام است. حکم ۲۴۰ کلمه ای خمینی سه قسمت دارد: اول فهرست «جنایات» مجاهدین و حکم اعدام علیه آنها، دوم، تدابیر اجرای این فرمان از سوی کمیته ای که «کمیته مرگ» نام گرفت، سوم، توصیه و تأکید خمینی بر لزوم «قاطعیت» و سختگیری و بی رحمی نسبت به مجاهدین.


کنت لوئیس گفت: خمینی ۸ دلیل برای قتل عام مجاهدین ذکر کرده و اعلام میکند «کسانی که در زندان‌های سراسر کشور هستند و بر موضع نفاق خود پافشاری می‌کنند، محارب هستند و به اعدام محکوم می‌شوند». سه مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمیگردد که حاکی از نسل کشی است.
سوم توصیه و تأکید خمینی بر لزوم «قاطعیت» و سختگیری و بی‌رحمی نسبت به مجاهدین.


دلیل دیگر خمینی جنگهای کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب و جنوب کشور است. کنت لوییس با نقشه نشان داد که شمال و جنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.
کنت لوئیس گفت:
 
خمینی ۸ دلیل برای قتل‌عام مجاهدین ذکر کرده و اعلام می‌کند
 
«کسانی که در زندان‌های سراسر کشور هستند و بر موضع نفاق خود پافشاری می‌کنند، محارب هستند و به اعدام محکوم می‌شوند».
 
۳مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمی‌گردد که حاکی از نسل‌کشی است.
 
دلیل دیگر خمینی جنگ‌های کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب و جنوب کشور است. کنت لوییس با نقشه نشان داد که شمال و جنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.


=== بعد مذهبی و سیاسی فتوای خمینی ===
=== بعد مذهبی و سیاسی فتوای خمینی ===
<blockquote>کنت لوئیس: الان یک مقداری کمی وقت برای بحث هست که به حکم یا فرمان خمینی بپردازیم. من نمیخواهم عمیق وارد این قضیه بشوم که بسیاری از کارشناسان در این مورد اظهار نظر کرده اند. در این مورد بیشتر از واژه فتوا (فتوا یا حکم خمینی از سال ۱۹۸۸) استفاده شده است . ولی درهرحال کلمه (فتوا) بطور عادی و مطرح یک وجه مشخصه داره و آن بعد سیاسی مذهبی آن هست، و می‌تواند یک موضوع بخصوص باشد که از یکی از فقهای دینی در شیعه اسلام صادر شده باشد. این شرطش است. و میشود مواضع مختلفی را در مسائل مختلفی (دید)... و فقهای مختلف توی فتواهای ..در یک مساله خاص فتوا و با نتیجه گیریها و مواضع مختلف صادر کنند. و مسلمانان شیعه خودشان این را انتخاب کنند که کدام یکی از این فقها، مواضع این فقها را پیروی و دنبال بکنند به میل خودشان .
کنت لوئیس:  


به حکم خمینی، دستور ، فرمان واقعا یک کلمه عربی هستش و در تمامی سراسر خاور میانه استفاده میشه و یک مقداری مواضع مذهبی و دینی را بیان میکنه و یک فرمان و حاوی یک حکم و فرمان هم هست در یک موضوع بخصوص که مخاطبش همه منافقین هستند البته منظور در اینجا همه مجاهدین هستند که در زندانهای ایران بسر میبردند.  
الان یک مقداری زمان هست که به حکم یا فرمان خمینی بپردازیم. من نمی‌خواهم عمیق وارد این قضیه بشوم زیرا بسیاری از کارشناسان در این مورد اظهار نظر کرده‌اند. در این مورد بیشتر از واژه فتوا (فتوا یا حکم خمینی از سال ۱۹۸۸) استفاده شده است. ولی درهرحال کلمه (فتوا) بطور عادی و مطرح یک وجه مشخصه داره و آن بعد سیاسی مذهبی آن است. این فتوا می‌تواند یک موضوع بخصوص باشد که توسط یکی از فقهای دینی در شیعه اسلام صادر شده باشد. این شرط صدور فتوا است، که مواضع مختلفی را در مسائل مختلفی (دید) شامل می‌شود. فقهای مختلف می‌توانند در یک مساله خاص فتوا، نتیجه‌گیری‌ها و مواضع مختلفی صادر کنند. مسلمانان شیعه خودشان این را انتخاب کنند که از مواضع کدام یکی از این فقها پیروی کنند.


درک من از این قضیه این بوده است که بیش از پیش این مواضع مذهبی بعنوان یک رای مذهبی یعنی انگیزه پشت این فرمان و این فتوا از طرف رهبر مذهبی کشور صادر شده (حکم حکومتی بوده). یعنی میتوانیم بگوییم قاضی القضات کشور این را صادر کرده است که خودش میتوانست تمامی قضات را در سراسر دادگاههای انقلاب در سراسر کشور عملا انتخاب کنه.  
فتوا، دستور، فرمان یک کلمه عربی است و در سراسر خاور میانه استفاده می‌شود. این کلمه مواضع مذهبی و دینی را بیان می‌کند و حاوی یک فرمان، یا حکم در موضوع بخصوصی است که اینجا مخاطبش همه منافقین هستند البته منظور در اینجا همه مجاهدین هستند که در زندان‌های ایران بسر می‌بردند.


با توجه به این دیدگاهی که من الان ارائه کردم، فرض بر این است که فرمان و حکم خمینی است که همه در سرتاسر کشور بایستی این حکم را اجرا کنند، این فرمان را در سراسر سلسله مراتب اجرا کنند. یعنی اینکه فقط یک کمیته مرگ نبوده، بلکه کمیته های مرگ بوده، چون این کمیته ها در سرتاسر کشور بتدریج تاسیس شدند. بلکه حتی کارکنان زندان یا دادستانیهای کشور، همه موظف بودند که در تعیین اینکه کدامیک از زندانیها طرفدار مجاهدین هستند شرکت کنند و کاری بکنند که طرفداران مجاهدین اعدام بشوند بتدریج. این شامل حتی دستیار دادیار مثل حمید نوری هم میشده طبعا. او را هم در بر میگیره. دستیار دادستان، دستیار دادیار، مثل حمید نوری هم میشه طبعاً او رو هم در بر میگرفته. </blockquote>
درک من از این قضیه این است که بیش از این مواضع مذهبی بعنوان یک رای مذهبی بوده یعنی انگیزه پشت این فرمان و این فتوا از طرف رهبر مذهبی کشور صادر شده است یعنی حکم حکومتی بوده است. یعنی می‌توانیم بگوییم قاضی‌القضات کشور این را صادر کرده است که خودش می‌توانست تمامی قضات را در سراسر دادگاه‌های انقلاب عملا انتخاب کند.
 
با توجه به این دیدگاهی که من الان ارائه کردم، فرض بر این است که فرمان و حکم خمینی در سرتاسر کشور بایستی اجرا شود. این فرمان را باید در سراسرکشور، سلسله مراتب اجرا کنند. یعنی اینکه فقط یک کمیته مرگ نبوده، بلکه کمیته‌های مرگ بوده، چون این کمیته‌ها در سرتاسر کشور به‌تدریج تاسیس شده بودند. بلکه حتی کارکنان زندان یا دادستانی‌های کشور، همه موظف بودند که در تعیین اینکه کدامیک از زندانی‌ها طرفدار مجاهدین هستند شرکت کنند و کاری کنند که طرفداران مجاهدین اعدام شوند. این شامل حتی دستیار دادیار مثل حمید نوری هم می‌شده است. و طبعا این حکم او را هم دربر می‌گرفته است. این حکم دستیار دادستان، دستیار دادیار، مانند حمید نوری را هم طبعاً دربر می‌گرفته است.


=== مفاد فتوای خمینی ===
=== مفاد فتوای خمینی ===
فرمان قتل عام خمینی، برای اولین بار در [[قتل عام ۶۷|تلگراف]] مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد در ۲۵ اوت ۱۹۸۸ (۳ شهریور ۱۳۶۷) <ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/۹آذر-۱۳۶۷-روز-کارزار-بزرگ-جهانی-علیه-قتلعام-زندانیان-سیاسی ۹آذر ۱۳۶۷ـ روز کارزار بزرگ جهانی علیه قتل‌عام زندانیان سیاسی]</ref> <ref>[https://iranntv.com/865442-نخستین-موج-افشاگری-و-دادخواهی-در-اولین نخستین موج افشاگری و دادخواهی در اولین ماههای جنایت بزرگ قتل‌عام]</ref> ذکر شد که نوشت: «بر طبق اطلاعات موثق خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده...
فرمان قتل‌عام خمینی، برای اولین بار در [[قتل عام ۶۷|تلگراف]] مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد در ۲۵اوت ۱۹۸۸ (۳شهریور ۱۳۶۷)   ذکر شد که نوشت: «برطبق اطلاعات موثق خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده»...


کنت لوئیس: آنچه که ما میبینیم در تابستان ۱۹۸۸ این هستش که خمینی عالیترین رهبر، قاضی القضات ایران، فرمانشو صادر میکنه در مورد منافقین، یعنی هواداران مجاهدین خلق که مجرم هستن و اعلام می‌کند که اونهایی که در زندان بسر میبرن در سراسر کشور، اگر بر مواضع خودشون یعنی مجاهدین خلق هستن، محارب هستن. یعنی کسی که جنگ با خدا داره و بنابراین بایستی اعدام بشه. نقطه محوری این فرمان  این هستش که این جمله و جمله های قبلش انگیزه رو نشون میده و خود رای رو نشون میده و جمله های بعدش در مورد جزئيات مراحل اجرایی فرمان رو نشون میده. در پایان این حکم از همه دست اندر کاران درخواست میکنه که مصمم در  این قضیه اقدام کنید و از بین ببرید دشمنان اسلام رو از بین ببرید.
کنت لوئیس:  


متن این فرمان وحکم ۲۴۰ واژه داره توش و از سه بخش تشکیل میشه  همونطور که گفتم بخش اول فهرستی از جرمهایی که مجاهدین مرتکب شدن و حکم اعدام علیه اونهاست. بخش دوم اقداماتیست برای اجرای این حکم از طریق تشکیل کمیته که ما بهش کمیته مرگ اطلاق میکنیم. الزام میکنه شدیداً اقدام کنید و هیچ عطوفتی نسبت به مجاهدین اعمال نشه رحم نباید بشن. شدید برخورد کنین باهاشون. ۸ تا جرم اینجا برایشان نام می‌برد. اول اینکه مجاهدین این منافقین خائن هیچوقت  به اسلام اعتقاد نداشتن اینها هرچی میگن نیرنگ ونفاقه. طبق اقرار رهبرانشون . اینها پشت به اسلام کردن. اینها دارن با خدا محاربه میکنن. جنگهای سنتی اونها در شمال و غرب  و جنوب کشور با همکاری بعث عراق. جاسوسی می‌کنند برای عراق، الان مشغولن علیه امت اسلام . ارتباط اش را با استکبار جهانی البته رژیم منظورش از این استکبار جهانی منظورش آمریکا است و حمله‌های بزدلانه آنها به جمهوری اسلامی تا الان ادامه داشته . خمینی در این فرمان همچنین اعلام کرد یکی از دلایل اینکه حکم مرگ مجاهدین جنگ های سنتی مجاهدین در جبهه های شمالی و غربی و جنوبی کشور است. البته مشخص نیست منظورش از این جبهه ها چی هستش . چرا که مناطق شمالی و جنوبی کشور اصلا ربطی به عراق نداره و اگر به نقشه نگاه کنیم بخش شمال بغیر از دریای مازندران هم مرزه با بطور عمدتا با ترکیه آذربایجان - ترکمنستان و مناطق مرزهای جنوبی عمدتا هم مرز هست با خلیج فارس. این بخش متن فرمان خمینی مهم است چرا که این سندی هست مهمترین سندی که به قتل عام مجاهدین منجر شد.
آنچه که ما می‌بینیم در تابستان ۱۹۸۸ این است که خمینی عالی‌ترین رهبر، قاضی‌القضات ایران، فرمانش را صادر می‌کند، در مورد منافقین، یعنی هواداران مجاهدین خلق که آنها مجرم هستند و اعلام می‌کند که آنهایی که در زندان بسر می‌برند در سراسر کشور، اگر بر مواضع خودشون یعنی مجاهدین خلق هستند، محارب محسوب می‌شوند. یعنی کسی که جنگ با خدا دارد و بنابراین بایستی اعدام شود. نقطه محوری این فرمان این است که این جمله و جمله‌های قبلش انگیزه‌ صدور فتوا را نشان می‌دهد. جمله‌های بعدی هم جزئيات مراحل اجرایی فرمان را نشان می‌دهد. در پایان این حکم از همه دست اندرکاران درخواست می‌کند که« مصمم در این قضیه اقدام کنید و دشمنان اسلام را از بین ببرید.»
 
متن این فرمان و حکم، ۲۴۰کلمه دارد و از ۳بخش تشکیل می‌شود. همانطور که گفتم
 
بخش اول فهرستی از جرم‌هایی است که مجاهدین مرتکب شده‌اند و به همین دلیل حکم آنها اعدام است.
 
بخش دوم اقداماتیست که برای اجرای این حکم از طریق تشکیل کمیته‌ای که ما به‌ آ‌ن کمیته مرگ اطلاق می‌کنیم. الزامات را مشخص می‌کندکه «شدیداً اقدام کنید و هیچ عطوفتی نسبت به مجاهدین اعمال نشود و رحمی نباید باشد. با آنها شدید برخورد کنید و ۸جرم برای‌شان نام می‌برد.
 
اول اینکه
 
- مجاهدین این منافقین خائن هیچوقت به اسلام اعتقاد نداشته‌اند
 
- طبق اقرار رهبران‌شان هرچه که می‌گویند نیرنگ ونفاق است. اینها پشت به اسلام کرده‌اند.
 
- اینها دارند با خدا محاربه می‌کنند. جنگ‌های سنتی آنها در شمال و غرب و جنوب کشور  
 
- همکاری با بعث عراق. جاسوسی می‌کنند برای عراق، الان مشغولند علیه امت اسلام.
 
- ارتباط دارند با استکبار جهانی البته رژیم منظورش از این استکبار جهانی آمریکا است
 
- حمله‌های بزدلانه آنها به جمهوری اسلامی تا الان ادامه داشته.  
 
خمینی در این فرمان همچنین اعلام کرد یکی از دلایل اینکه حکم مرگ مجاهدین جنگ‌های سنتی مجاهدین در جبهه‌های شمالی و غربی و جنوبی کشور است. البته مشخص نیست منظورش از این جبهه‌ها چی هست. چرا که مناطق شمالی و جنوبی کشور اصلا ربطی به عراق ندارد و اگر به نقشه نگاه کنیم بخش شمال به‌غیر از دریای مازندران عمدتا با ترکیه آذربایجان - ترکمنستان هم مرز است. مناطق مرزهای جنوبی عمدتا هم‌مرز است با خلیج فارس. این بخش متن فرمان خمینی مهم است چرا که این مهم‌ترین سندی است که به قتل‌عام مجاهدین منجر شد.


==== فتوا به اعدام مجاهدین بخاطر اعتقاداتشان ====
==== فتوا به اعدام مجاهدین بخاطر اعتقاداتشان ====
بخاطر همین هشت فقره جرمی که درحکمشون صادر کردن آنهایی که در سراسر کشور بسر میبرند و تاکید دارند در نفاق خودشون تاکید دارند محارب هستند ومحکوم به مرگ . ربطی به مسائل سیاسی و نظامی نداره. و به نظر من به درک من، بر اساس این تعریف آنها باید بخاطر اعتقاداتشون، اعتقادات مذهبی‌شون باید اعدام بشوند، چون تفسیر ملاها از اسلام را قبول ندارند باید اعدام بشوند. ما علیرغم همه این مسائل سعی نکردیم که اقامه دعوا علیه .... کنیم ولی سعی کردیم دادگاه را متقاعد کنیم که بیایند اقامه دعوا را تعدیل کنند و حکم مفصل را بگنجانند در اقامه دعوا.
بخاطر همین ۸فقره جرمی است که حکم آنها را به شرح زیر صادر کرده‌اند.
 
«آنهایی که در سراسر کشور بسر می‌برند و در نفاق خودشون تاکید دارند محارب هستند ومحکوم به مرگ.»
 
این فتوا، ربطی به مسائل سیاسی و نظامی ندارد و به نظر من، براساس این تعریف آنها باید بخاطر اعتقادات مذهبی‌شان اعدام شوند. آنها چون تفسیر ملاها از اسلام را قبول ندارند باید اعدام شوند. ما علیرغم همه این مسائل سعی نکردیم که اقامه دعوا علیه آنها کنیم ولی سعی کردیم دادگاه را متقاعد کنیم که بیایند اقامه دعوا را تعدیل کنند و حکم مفصل را در اقامه دعوا بگنجانند.  


==== اسم فروغ جاویدان در فتوا نیست ====
==== اسم فروغ جاویدان در فتوا نیست ====
یک چیز تعجبی که در این هشت دلیل که خمینی کشتار جمعی را دستور میدهد اصلا اسمی از فروغ جاویدان عملیات فروغ اصلا اسمی نمیبره، یا از اسم ایرانی این عملیات، مرصاد، عملیات مرصاد که رژیم روی پاتکش این اسم را گذاشته بود. میخواستند مجاهدین را عقب بنشانند اسم عملیاتشان را گذاشته بودند عملیات مرصاد. خمینی نام می‌برد از جنگ های سنتی در غرب و جنوب کشور، اصلا اسمی از فروغ جاویدان برده نمیشود. در حالیکه عملیات مهم فروغ جاویدان در آنجا بود. چرا می‌گوید جنگ سنتی ولی اسم فروغ جاویدان را نمی‌آورد چرا ؟ تشکیلات و عملیات مجاهدین در شمال ایران در مقایسه با عملیات و تشکیلات مجاهدین در جنوب محدود بود. '''''منتهی الیه مرزهای جنوبی ایران در سال ۱۹۸۰ . من این بطرف جنوب ولی در مناطق جنوب غربی میتوانیم بگوییم مناطق جنوب غرب''''' . وقتی خمینی در مورد مناطق غربی مینویسه منظورش احتمالا اینه که منظورش عملیات چلچراغ بوده که شکست بزرگی برای ایران بود که من هم البته برایتان نشان دادم که یک هنگ بزرگی را مقادیر زیادی اسلحه را از دست دادند ایرانی ها.
یک چیز تعجبی که در این ۸دلیل که خمینی کشتار جمعی را دستور می‌دهد اصلا اسمی از عملیات فروغ جاویدان یا از اسم ایرانی این عملیات، که مرصاد است برده نشده است.(عملیات مرصاد نامی است که رژیم روی پاتک عملیات فروغ جاویدان گذاشته بود.)
 
در این عملیات پاسداران میخواستند مجاهدین را عقب بنشانند که اسم عملیات‌شان را عملیات مرصاد گذاشته بودند. خمینی نام می‌برد از جنگ‌های سنتی در غرب و جنوب کشور. اصلا اسمی از فروغ جاویدان برده نمی‌شود. در حالیکه عملیات مهم فروغ جاویدان در آنجا بود. چرا می‌گوید جنگ سنتی ولی اسم فروغ جاویدان را نمی‌آورد چرا ؟  
 
تشکیلات و عملیات مجاهدین در شمال ایران در مقایسه با عملیات و تشکیلات مجاهدین در جنوب محدود بود. منظور منتهی الیه مرزهای جنوبی ایران در سال ۱۹۸۰ است. وقتی خمینی در مورد مناطق غربی می‌نویسد منظورش احتمالا عملیات چلچراغ بوده که شکست بزرگی برای ایران بوده است. من البته برایتان نشان دادم که ایرانی‌ها یک هنگ بزرگی با مقادیر زیادی اسلحه را از دست دادند.  


==== ۸ فقره جرم مجاهدین ====
==== ۸ فقره جرم مجاهدین ====
و بغیر از این، دو جای دیگه خمینی در مورد مجاهدین میگه حضورشون در عراق جرمه ، همکاریشون با استکبار جهانی جرمه با آمریکا جرمه . شش فقره جرم دیگر هم که حتی از این دو تا هم مهمتره شش فقره دیگر هم اسم میبره. بخصوص آخرین فقره جرم که به تنهایی میتونه علت صدور این حکم باشه. خمینی مینویسه مجاهدین از اول تشکیل این جمهوری اسلامی تاالان عملیات بزدلانه نظامی علیه این رژیم انجام دادند. این جمله خودش کاملا گویا است. یعنی این نشان میدهد که منازعه مسلحانه غیر بین المللی بین رژیم و مجاهدین خلق از ۱۹۸۱ وجود داشته و ادامه داشته و علیرغم این اسم میبره عراق را، اسم میبره آمریکا را. یعنی اینکه خمینی، میتونیم اینطوری به فرمانش نگاه بکنیم که یک واکنشی است نسبت به همین منازعه مسلحانه غیر بین المللی.
بغیر از این، خمینی ۲جای دیگر در مورد مجاهدین می‌گوید که حضورشون در عراق جرم است، همکاریشون با استکبار جهانی جرم است. (منظور همکاری با آمریکا)
 
۶فقره جرم دیگر هم هست که حتی از این ۲جرم مهم‌تر است. او این ۶فقره جرم دیگر را هم اسم میبرد. بخصوص آخرین فقره جرم که به تنهایی می‌تواند علت صدور این حکم باشه. خمینی می‌نویسد مجاهدین از اول تشکیل این جمهوری اسلامی تا الان عملیات بزدلانه نظامی علیه این رژیم انجام داده‌‌اند. این جمله خودش کاملا گویا است. یعنی نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق از ۱۹۸۱ وجود داشته و ادامه داشته است واین علیرغم این است که از عراق و آمریکا اسم می‌برد. به این ترتیب، می‌توانیم اینطور به فرمانش نگاه بکنیم که یک واکنشی است نسبت به همین منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی


==== ذکر فتوا در تلگرام مسعود رجوی۱۹۸۸ ====
==== ذکر فتوا در تلگرام مسعود رجوی۱۹۸۸ ====
برای اولین بار در تلگرام مسعود رجوی در ۲۵ آگوست ۱۹۸۸ به سازمان ملل از فرمان خمینی اسم میبره و اینطوری مینویسه رجوی، من البته تصویری از این متن را بهتون نشان دادم. بر طبق منابع موثق خمینی دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد را چند روز قبل، چند هفته قبل در حکم دست نویس خودش داد. یعنی یک جوری رجوی پی برده بود به این حکم که حتی میدونست این حکم دست‌نویس خود خمینی است. ولی از همان موقع طی ۱۲ سال هیچکس این سند را ندید. و مقامات ایرانی هم در موردش حرفی نمیزدند تا اینکه این متن، متن حکم، سال ۲۰۰۰ منتشر شد . پیوست ۱۵۲ در خاطرات منتظری . متن حکم خمینی هیچ شک و تردیدی توش نیست.
برای اولین بار در تلگرام مسعود رجوی در ۲۵آگوست ۱۹۸۸ به سازمان ملل از فرمان خمینی اسم برده می‌شود. من تصویری از این متن را به شما نشان دادم که رجوی می‌نویسد بر طبق منابع موثق خمینی دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد را چند هفته قبل در حکم دست نویس خودش داد. یعنی یک جوری رجوی پی برده بود به این حکم که حتی می‌دانست این حکم دست‌نویس خود خمینی است. ولی از همان موقع طی ۱۲سال هیچکس این سند را ندید. و مقامات ایرانی هم در موردش حرفی نمی‌زدند تا اینکه این متن، متن حکم، سال ۲۰۰۰ منتشر شد. (پیوست ۱۵۲ در خاطرات منتظری) به این ترتیب در متن حکم خمینی هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.


==== هدف فتوا نابودی تمام مجاهدین ====
==== هدف فتوا نابودی تمام مجاهدین ====
و هدف اصلی اش این بوده که تمام وفاداران به مجاهدین خلق را هواداران را در زندانها ی آنموقع از بین ببرند، نابود کنند. و بعد از صدور این فرمان همانطور که قبلا هم شنیدید در این پرونده حکام شهرهای مختلف در سراسر کشور رفتند سوال کردند در مورد (نا مفهوم) و جزئیات چه‌جوری این حکم را می‌خواهند اجرا کنند. رفتند سوال کردند. چه‌جوری باید این حکم را اجرا کنیم ؟ و میرفتند مراجعه میکردند حکام شرع به عالیترین مقام شورای قضایی کشورآیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و از ایشون سوال کردند آقا چکار کنیم چه‌جوری اجرا کنیم؟ به نظر میرسه که انگار اونهم شهامت‌اش را نداشته که این سوال را مستقیم از خمینی سوال کنه آقا چکار کنیم چجوری اجرا کنیم؟ بعد که این سوال را میرساند به احمد خمینی پسر خمینی، که او به نوبه خودش میبره، پاس میده به پدرش . و جوابش هم که شما چندین بار این را دیده‌اید سند پاسخ این سوال را. این متن که ۴۱ واژه توشه، خمینی هر گونه شک و تردید را در الزام نابود کردن منافقین از بین میبره . شک و تردید نداشته باشید یعنی همه مجاهدین خلق باید از بین برند.
هدف اصلی‌ خمینی از صدور این فتوا این بوده که تمام وفاداران به مجاهدین خلق را که آن موقع در زندان‌ها بودند را از بین ببرند و نابود کنند. بعد از صدور این فرمان همانطور که قبلا هم شنیدید در این پرونده حکام شهرهای مختلف در سراسر کشور رفتند سوال کردند در مورد (نامفهوم) و جزئیات که چگونه این حکم را می‌خواهند اجرا کنیم؟ حکام شرع مراجعه می‌کردند به عالی‌ترین مقام شورای قضایی کشورآیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و از ایشون سوال کردند آقا چکار کنیم چه‌جوری اجرا کنیم؟ به نظر می‌رسد که انگار آنها نیز شهامت‌اش را نداشته‌‌اند که این سوال را مستقیم از خمینی بپرسند که آقا چکار کنیم چه جوری اجرا کنیم؟ بعد که این سوال را به احمد خمینی پسر خمینی می‌رساند، او به نوبه خودش می‌برد نزدپدرش. و جوابش هم که شما چندین بار سند پاسخ این سوال را دیده‌اید. خمینی در این متن که ۴۱واژه دارد، هر گونه شک و تردید را در الزام نابود کردن منافقین از بین می‌برد. شک و تردید نداشته باشید یعنی همه مجاهدین خلق باید از بین بروند.


==== تاریخ فتوای خمینی ====
==== تاریخ فتوای خمینی ====
و احتمالا بشود ادعا کرد اولا این دو تا حکم بوده شاید حتی یک نام کوتاه هم  توی این، چون توضیح میده آن حکم اصلی را، توضیح میدهد این را هم بتوانیم بصورت یک حکم دیگر تلقی کنیم. یک مقدار در این باره صحبت شده ولی زیاد نه، توی این دادرسی در رابطه با تاریخ حکم خمینی صحبت شده که به چه تاریخی بوده. این دو تا سند اصلا تاریخ ندارند فاقد تاریخ هستند. اشخاص مختلف در رابطه با این تاریخ و که این مدارک کی صادر شده نظریه های مختلف دارند. و با درنظر گرفتن خاطرات منتظری به این صورت ایشون میگویند این نامه، اینرا (نمیدونم نامه گفته یا حکم خمینی) که میگویند توسط امام نوشته شده هیچ تاریخی نداره ولی خب یک پنجشنبه نوشته شده که از طریق یکی از این قاضی‌ها بدست من رسیده روز شنبه به دست من رسیده و آن شخص هم که قاضی بوده رسانده به دست من، این را تحویل داده، خیلی ناراحت بوده با زبان خیلی شدید و با شدت زیاد تندی با من صحبت کرده . با در نظر گرفتن خاطرات، در رابطه با این قتل عام که روز ششم انجام شده که مصادف با ۲۸جولای ۱۹۸۸(۶ مرداد ۱۳۶۷) است در این روز هنوز هم این قتل عامها این عملیات فروغ جاویدان هنوز ادامه داشت هنوز بخاتمه نرسیده بود. در ششم مرداد روز چهارم عملیات فروغ جاویدان هستیم که در اصل سوم مرداد شروع شده که مصادف با ۲۵ جولای بوده و همینطور روز بعدش که میشه جمعه هفتم مرداد بوده هنوز هم این درگیری های ارتش آزادیبخش ملی با نیروهای ایران در نزاع بود. تاریخی که خیلی مهمه در این پرونده ما، آن تاریخی است که این حکم صادر شده است. بدون شک بیانیه منتظری در رابطه با این تاریخ داده این است که آدم شک می کند. آنچه که مشخص است خمینی نمی خواست منتظری بداند و متوجه بشود که خمینی چه زمانی این حکم را نوشته است، بخاطر اینکه این حکم میتونسته این انتقادی را منتظری کرده دچار مشکل بکنه و به همین صورت منتظری تلاش کرد که در رابطه با این حکم و انجام حکم یک کاری بکند و به همین خاطر با کمیته گوهردشت در تهران یک جلسه برگزار کرد که در پرونده هم قبلا به آن اشاره شده است. به هر حال آنطوری که این سلسله زمانی نشان می دهد، آن چیزی که منتظری می گوید، غلط است. منتظری آن طوری که نوشته، تاریخ دقیق حکم را نداشته ولی آن چیزی که استنباط می کرد می‌شد ششم مرداد، ۲۸ یولیو، ولی همزمان اینطوری می گوید که دو روز بعد از این قضیه که ۳۰ جولای بود، این سند را از طریق یکی از قاضی ها بدستش می رسد. و همین طور اضافه می کند وقتی که بدستش رسید این حکم دوتا حکم مختلف بود نامه با هم بودند. اینها در اصل یک ورق بود ولی دوطرفش این دو تا حکم نوشته شده بود. ما می توانیم در صفحه ۶۲۵ خاطرات منتظری می‌توانیم این صفحه را مشاهده کنیم. در اصل با در نظر گرفتن این روند که ایشان نظریه‌ای که در رابطه با اینکه چطور این اولین حکم صادر شد و چطوری آن دومی صادر شد، غیر ممکن است که این اولین حکم خمینی دو روز قبل از اینکه منتظری این بدستش رسیده باشد، در اصل صادر شده باشد؛ این غیر ممکن است. و آن تاریخ که ششم مرداد است می‌تواند ربط داشته باشد به حکم دوم که در اصل می‌شود پاسخ به آن سئوالهایی که از اردبیلی بود در پشت صفحه نوشته شده باشد، شاید این تاریخ به آن حکم یا آن نامه مطابقت داشته باشد. منتظری خودش آن طوری که توضیح می دهد بعد از اینکه حکم خمینی صادر شده، این به تمامی قاضی ها در سراسر کشور پخش شده. ما متوجه شدیم که اینها در رابطه با به اجرا گذاشتن این حکم به مشکل برخورده بودند. و بخاطر همین اعتراض کرده بودند به اردبیلی در این رابطه شکایت کرده بودند. و اردبیلی در رابطه با این شکایت یک متن تهیه می کند و آن را انتقال می‌دهد به احمد خمینی که احمد خمینی هم یک نامه به پدرش می‌نویسد و پدرش هم پاسخ به آن نامه را می‌دهد. در رابطه با این مکاتبات، اگر بخواهیم بگوییم که ۳۵ سال پیش انجام شده هنوز آن نوع ارتباطات به این سرعتی که امروز هست، نبوده است. پس نمیشود و امکان ندارد که این مکاتبات دو روزه انجام شده باشد.
احتمالا بشود ادعا کرد اولا این ۲حکم بوده شاید حتی یک نامه کوتاه هم وجود داشته که آن حکم اصلی را، توضیح می‌داده است. که شاید آنرا هم بتوانیم بصورت یک حکم دیگر تلقی کنیم. در دادرسی در رابطه با تاریخ حکم خمینی مقداری صحبت شده است اما این ۲سند اصلا تاریخ ندارد و هر دو سند فاقد تاریخ است. اشخاص مختلف در رابطه با این تاریخ و اینکه مدارک چه زمانی صادر شده نظریه‌های مختلف دارند. در خاطرات منتظری ایشان به این صورت می‌گویندکه این نامه، (نمی‌دانم نامه گفته یا حکم خمینی) توسط امام نوشته شده هیچ تاریخی ندارد ولی در یک روز پنجشنبه نوشته شده که از طریق یکی از این قاضی‌ها روز شنبه بدست من رسیده در واقع آن شخص قاضی آنرا به دست من (منتظری)رسانده و تحویل داده است. این قاضی خیلی ناراحت بوده با زبان خیلی شدید و تندی زیادی با من صحبت کرده است. با در نظر گرفتن این خاطرات، در رابطه با قتل‌عام که روز ششم انجام شده که مصادف با ۲۸جولای ۱۹۸۸(۶مرداد ۱۳۶۷) است، در این روز هنوز که قتل‌عام‌ها آغاز شده عملیات فروغ جاویدان هنوز ادامه داشته و به‌خاتمه نرسیده بود. ۶مرداد روز چهارم عملیات فروغ جاویدان است که در ۳مرداد شروع شده که مصادف با ۲۵جولای بوده و همینطور روز بعدش که جمعه هفتم مرداد بوده هنوز هم این درگیری‌های ارتش آزادیبخش ملی با نیروهای ایران ادامه داشته است. تاریخی که خیلی مهمه در این پرونده ما، آن تاریخی است که این حکم صادر شده است. بدون شک بیانیه منتظری در رابطه با این تاریخ داده این است که آدم شک می‌کند. آنچه که مشخص است خمینی نمی‌خواست منتظری بداند و متوجه بشود که او(خمینی) چه زمانی این حکم را نوشته است، به‌خاطر اینکه نمی‌خواست این حکم با انتقادی که منتظری می‌کرده آنرا دچار مشکل کند و به همین صورت منتظری تلاش کرد که در رابطه با این حکم و انجام حکم یک کاری بکند و به همین خاطر با کمیته گوهردشت در تهران یک جلسه برگزار کرد که در پرونده هم قبلا به آن اشاره شده است. به هر حال آنطوری که این سلسله زمانی نشان می‌دهد، آن چیزی که منتظری می‌گوید، غلط است. منتظری آن طوری که نوشته، تاریخ دقیق حکم را نداشته ولی آن چیزی که استنباط می‌کرد می‌شد ششم مرداد، ۲۸جولای، ولی هم‌زمان اینطوری می‌گوید که دو روز بعد از این قضیه که ۳۰جولای بود، این سند را از طریق یکی از قاضی‌ها بدستش می‌رسد. و همین طور اضافه می‌کند وقتی که بدستش رسید این حکم ۲تا حکم مختلف بود نامه با هم بودند. اینها در اصل یک ورق بود ولی ۲طرفش این ۲حکم نوشته شده بود. ما می‌توانیم در صفحه ۶۲۵ خاطرات منتظری این صفحه را مشاهده کنیم.  
 
در رابطه با اینکه چگونه اولین حکم صادر شد و چگونه دومین حکم بعد از آن صادر شد، غیرممکن است که اولین حکم خمینی ۲روز قبل از اینکه بدست منتظری رسیده باشد صادر شده باشد. تاریخ ۶مرداد می‌تواند به حکم دوم ربط داشته باشد، که در واقع پاسخ سوال‌هایی است که اردبیلی پشت صفحه نوشته شده بود. ممکن است که این حکم با آن نامه مطابقت داشته باشد.
 
منتظری خودش آن طوری که توضیح می‌دهد بعد از اینکه حکم خمینی به تمامی قاضی‌ها در سراسر کشور پخش شده، ما متوجه شدیم که اینها در رابطه با به اجرا گذاشتن این حکم به مشکل برخورد کرده بودند. و به‌خاطر همین به اردبیلی در این رابطه شکایت کرده بودند و اردبیلی در رابطه با این شکایت یک متن تهیه می‌کند و آن را انتقال می‌دهد به احمد خمینی که احمد خمینی هم یک نامه به پدرش می‌نویسد و پدرش هم پاسخ به آن نامه را می‌دهد. در رابطه با این مکاتبات، اگر بخواهیم بگوییم که ۳۵سال پیش انجام شده هنوز آن نوع ارتباطات به این سرعتی که امروز هست، نبوده است. پس نمی‌شود و امکان ندارد که این مکاتبات ۲روزه انجام شده باشد.


==== ۲۸ تیر ۶۷ تاریخ فتوای اول خمینی ====
==== ۲۸ تیر ۶۷ تاریخ فتوای اول خمینی ====
در این رابطه بیانیه‌ای سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا داده، که نام این شخص مورگان اورتاگوس است که در جولای ۲۰۲۰، واین برمبنای اطلاعاتی است که مقامات آمریکا از طرفشون بدستشون رسیده، که این کمیته مرگ و اعضاشون ۱۹ جولای ۱۹۸۸ مستقر شده، در اصل میگند این کمیته مرگ ۱۹جولای ۱۹۸۸(۲۸ تیر ۱۳۶۷) کارش را شروع کرده، پس باید این حکم قبلا صادر شده باشد که شده اساس تاسیس این کمیته، کمیته مرگ هم شاید بشه گفت قبل از این تاریخ صادر تشکیل شده باشه، منظورم قبل از نوزدهم جولای (که حالا شروع به کار کرده)
در این رابطه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به نام مورگان اورتاگوس بیانیه‌ای داده، به تاریخ جولای ۲۰۲۰، واین بر مبنای اطلاعاتی است که مقامات آمریکا به‌دست‌شان رسیده است. که تاکید می‌کند این کمیته مرگ و اعضای آن در تاریخ ۱۹جولای ۱۹۸۸ برای شروع کار مستقر شده‌اند. در اصل می‌گوید این کمیته مرگ ۱۹جولای ۱۹۸۸(۲۸تیر ۱۳۶۷) کارش را شروع کرده، پس باید این حکم قبلا صادر شده باشد که قاعدتا تاسیس این کمیته مرگ هم باید قبل از این تاریخ صادر شده باشه، منظورم قبل از ۱۹جولای (که زمان شروع کار کمیته مرگ بوده است.)


=== آتش‌بس عامل قتل‌عام ===
=== آتش‌بس عامل قتل‌عام ===
یک دلیل دیگر در این رابطه، که میتونه آدم زیر سوال ببره اطلاعاتی که منتظری ارائه داده که این حکم چه زمانی در اصل نوشته شده، را می‌خواهم به این صورت ارائه بدهم: مهمترین پروژه خمینی بعد از اینکه ایشون قدرتش را بدست گرفت، جنگ با عراق بود. عراق ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگ شروع شد و از این ۱۰ سال ۸ سالش خمینی قدرت را در دست داشت، این جنگ ادامه پیدا کرد، ایشون سرمایه گذاری خیلی سنگینی کرده بود، که ایران بتونه از پس این جنگ بر بیاد، بعد از اینکه نیروهای عراقی عقب نشینی کردند از سرزمین ایران سال ۱۹۸۲ بود، امکانات بسیار خوبی فراهم شد که این جنگ را متوقف کنند، و عراق هم خواسته‌اش طبق همین قرار بود، ولی خمینی یک مقدار پافشاری کرد که این جنگ باید ادامه پیدا کنه‌، وهمینطور هدف خود را نشون داد که چیه، که در اصل براندازی دولت عراق بود‌، به این بهانه که قدس را بخواد آزاد کنه‌، که قدس را دراصل آزاد کنه از طریق کربلا. و سال ۱۹۸۸ ایشون از دستیابی به هدف خود ناامید شد وقبول کرد که شکست خورده و خودش این شکست را اینطوری تفسیر میکرد، انگار که من سم خوردم، زهر خوردم اینطوری تفسیرش می کرد. مشخص شد که او به نحوی میخواست خودش را از این جنگ بیرون بکشه، این تصمیم اینه که کشتار جمعی مجاهدین را همزمان گرفت که هم این جنگ به خاتمه برسه و مجاهدین را کشتار دسته جمعی قتل عام بشن، همینطور زیر اون نامه ای که امضا کرده بود، که مردم ایران را خطاب کرده بود که چرا ایشون این آتش بس را تصمیم گرفته بود. از اینرو نوشت و زیرش هم امضا کرد به دست خط خودش بود و تاریخش هم فکر میکنم من داشتم. با دستخط خودشون قسمت راست میتونید ملاحظه کنید ۱۵ جولای بوده که میشه در اصل ۱۷ جولای بطور رسمی اعلام شد به سازمان ملل متحد و به قابل قبول است که بشود این  تاریخ یا شاید یکی دو روز بعدش را در نظر گرفت، میشود معقول باشه که ایشون حتی حکم خود را در این تاریخها برعلیه مجاهدین ثابت کرده باشن.  
دلیل دیگری که می‌تواند اطلاعات منتظری را زیر سوال ببرد که اصل صدور حکم کی بوده، تحولاتی است که در آن روزها اتفاق افتاده است.
 
مهم‌ترین اقدام خمینی بعد از اینکه قدرت را به‌دست گرفت، جنگ با عراق بود. عراق ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگ شروع شد و از این دهه ۸ سال آن خمینی قدرت را در دست داشت. این جنگ ادامه پیدا کرد، ایشان سرمایه‌گذاری خیلی سنگینی روی جنگ کرده بود، که ایران بتواند از این جنگ پیروز دربیاید. بعد از اینکه در سال ۱۹۸۲، نیروهای عراقی از سرزمین‌های ایران عقب‌نشینی کردند امکان بسیار خوبی فراهم شد که این جنگ متوقف شود، و عراق هم خواسته‌اش توقف جنگ بود، ولی خمینی پافشاری کرد که این جنگ باید ادامه پیدا کند‌، وی هدف خود را که در اصل براندازی دولت عراق بود‌ را نشان داد و، به این بهانه که آزادسازی قدس از مسیر کربلا و سرنگونی دولت عراق می‌گذرد بر ادامه جنگ تاکید داشت.  


اورتگاس پیشرفتی که وزارت امور خارجه امریکا در رابطه با تشکیل کمیته مرگ که میگن در ۱۹ جولای انجام شده و همینطور اظهارات رابینسون بعنوان شاهد ایشون اینطوری روایت میکنند که این اطلاعات از طرف سی آی ای بدستشون رسیده و این نشان‌دهنده اینه که مزید بر علته در رابطه با این قتل عام بهم ربط پیدا میکنن و این عملیات فروغ جاویدان که در اصل ۲۵ جولای ۱۹۸۸ شروع شد اینها با هم ربط پیدا میکنن.  
در سال ۱۹۸۸ ایشان از دستیابی به هدف خود ناامید شد وقبول کرد که شکست خورده و خودش این شکست را اینطوری تفسیر می‌کرد، که انگار من سم خوردم، زهر خوردم اینطوری تفسیرش می‌کرد. مشخص شد که او به نحوی می‌خواست خودش را از این جنگ بیرون بکشد. این تصمیم که کشتار جمعی مجاهدین هم‌زمان با پایان جنگ باشد را او گرفت. به این صورت که هم این جنگ به خاتمه برسه و هم مجاهدین دریک کشتار دسته‌جمعی قتل‌عام شوند. همینطور زیر آن نامه‌ای که مردم ایران را مخاطب قرار داده بود را امضا کرده بود، که چرا ایشان تصمیم به اجرای این آتش بس گرفته بود. او این نامه را نوشت و زیرش را هم امضا کرد به دست خط خودش بود و تاریخش هم فکر می‌کنم من داشتم. با دستخط خودشون (قسمت راست میتونید ملاحظه کنید) ۱۵جولای بوده که می‌شود در اصل ۱۷جولای به‌طور رسمی به سازمان ملل متحد اعلام شده است. قابل قبول است که بشود این تاریخ یا شاید یکی دو روز بعدش را در نظر گرفت، که ایشان حکم خود را در این تاریخ‌ها برعلیه مجاهدین صادرکرده باشند.


میخواستم اینو اضافه کنم که عملیات فروغ جاویدان وقتی که رژیم احساس کرد که این میتونه یه خطر باشه که اینها رژیمشون منهدم بشه و انداخته بشه اینها تا اونجایی که توانایی داشتن تمام نیروهای خودشون رو در اصل مستقر کردند در تمام کشور برای اینکه مانع این بشن که مجاهدین خلق در اون شهر بزرگی که نامش کرمانشاه است بخوان وارد بشن ازش جلوگیری کنن و بخاطراین هدفشون. تمام قسمت رژیم همه باهمراهی به اتفاق در این جنگ شرکت  کردند از جمله ادله اثبات که  من ارائه دادم یک مقدار مقاله های روزنامه بوده که نشان میده که تمام اشخاصی که در توانشون بوده مستقر شدن و در  این جنگ شرکت کردند. و همینطور این رو ما در اصل بعنوان ادله اثبات بهش استناد کردیم


وهمینطور که حمید نوری در رابطه با اینکه ایشون کجا حضور داشتند در ماه جولای ۱۹۸۸ که اینو رو ما فکر میکنیم که حقیقت نداره و یک شخصی که اینقدر وفادار به رژیم  است مثل آقای حمید نوری نمیشه که از این شنیدن این دستور مستقر شدن ناشنوایی داشته باشه  و گوش نکنه حرفشو و همینطوری هم ایشون هم همزمان میگویند که تو زندان نبوده است قابل باور نیست  که ایشون یکی از اون اشخاصی بوده که در این متحد شدن شرکت نکرده باشه و این نشاندهنده اینه که این نیروهایی که در  اصل بطرف کرمانشاه فرستاده بودند اونجا اعزام شدند که مخالفت کنن با ارتش آزادیبخش ملی ۲۰۰ هزار نفر بودن تمام هوانوردهایی که در دسترشون بود تمام نیروهایی که در دسترس داشتن به جبهه فرستاده شدن. خمینی به همه دستور داد همه نفرات به طرف جبهه برن و این دستور به حالت مداوم  از تلویزیون ورادیو تکرار میشد.
اورتگاس از وزارت امور خارجه امریکا در رابطه با تشکیل کمیته مرگ که میگوید در ۱۹جولای انجام شده و همین‌طور اظهارات رابینسون بعنوان شاهد ایشان اینطوری روایت می‌کنند که این اطلاعات از طرف سی آی ای(CIA) به‌دستشون رسیده است. این موضوع که عملیات فروغ جاویدان در ۲۵جولای ۱۹۸۸ شروع شده است مزید برعلت است.


و اونموقع در اصل  خامنه ای بود که رئيس جمهور بود که رهبر اعظم ایران هم بود به ایشون هم یک پیام ویژه  فرستادن که تمام پیروان این رژیم باید به طرف جبهه خودشون رو انتقال بدن . و استقرار بکلی تو ایران برای مواجه شدن با ارتش آزادیبخش ملی و تهاجم آنها و این غیر قابل باوره که اگر خمینی همچین حکمی رو صادر کرده بود بعداز این عملیات فروغ جاویدان حتماً اینو بهش اشاره میکرد. حتی اسم اون ضد حمله ای که اسمشو گذاشته بودن مرصاد اونهم باید اسم اونهم میبرد که این کار رو نکرد. عملیات مرصاد
 
می‌خواستم این را اضافه کنم که درعملیات فروغ جاویدان وقتی که رژیم احساس کرد که این عملیات می‌تواند یک خطر باشد برای سرنگونی رژیم. سران رژیم تا آنجایی که توانایی داشتن تمام نیروهای خود را از تمام کشور به این منطقه سرازیر کردند تا مانع این بشوند که مجاهدین خلق وارد شهر بزرگی که نامش کرمانشاه است شوند. تمام قسمت رژیم همه به اتفاق در این جنگ شرکت کردند. از جمله ادله اثبات که من ارائه دادم یک مقدار مقاله‌های روزنامه‌ها بوده که نشان می‌داد که تمام اشخاصی که در توانشان بوده روانه این جنگ کرده بودند.
 
اظهارات حمید نوری در رابطه با اینکه ایشان در ماه جولای ۱۹۸۸ درکجا حضور داشتند که این را ما فکر می‌کنیم که حقیقت ندارد. زیراشخصی که اینقدر وفادار به رژیم است مثل آقای حمید نوری نمی‌شود که از این شنیدن این دستور سرباز زده و گوش نکند به دستورات سران حکومت. ضمن اینکه اظهاراتی که می‌گویند در زندان نبوده است قابل باور نیست ضمن اینکه قابل باور نیست که ایشان یکی از اشخاصی بوده که در این اعزام به جبهه جنگ شرکت نکرده باشد. نیروهایی که به سمت کرمانشاه فرستاده شده بودند تا بجنگند با ارتش آزادیبخش ملی حدود ۲۰۰هزار نفر بودند. تمام نیروهایی که در دسترس‌شان بود تمام نیروهایی که به آنها دسترسی داشتند به جبهه فرستاده شده بودند. خمینی دستور داد همه نفرات به طرف جبهه بروند و این دستور مدام از تلویزیون و رادیو تکرار می‌شد.
 
آن موقع خامنه‌ای رئيس جمهور بود که رهبر اعظم ایران(خمینی) به ایشون یک پیام ویژه فرستادند که تمام هواداران این رژیم باید به جبهه‌های جنگ اعزام شوند. درایران وضعیت جنگی اعلام شده بود برای مواجه شدن با ارتش آزادیبخش ملی و تهاجم آنها و این غیر قابل باور است که اگر خمینی این چنین حکمی را بعد از این عملیات فروغ جاویدان صادر کرده بود، حتما به آن اشاره می‌کرد. حتی اسم آن ضدحمله‌ای که اسمش را گذاشته بودند مرصاد باید اسم آن را هم می‌برد که این کار رو نکرد.


==== تعداد قتل‌عام‌شدگان ====
==== تعداد قتل‌عام‌شدگان ====
کنت لوئیس: این قتل عام که بر علیه مجاهدین انجام شد سال ۱۹۸۸ و همینطور چپگراها  بدون شک بزرگترین موج اعدام ها بود که در حین چند هفته معدود انجام شد ... ..حکومت ملاها  .. و هدف این حکومت برای اعدام های گروهی برای این بود که انهدام  کنه مجاهدین رو به کل از بین ببره ، از بین بردن بحالت تشدید و اکیدا بهش توی حکم خمینی اشاره شده نظریات مختلف در رابطه  با در اصل دید نظرهای مختلف وجود داره  در رابطه با این اعدام  هایی که  انجام شده علیرغم اینکه مجاهدین میدونستند که بر علیه  این حکم در اصل نمیدونستند  که وسعت این اعدام ها چقدر بوده بحالت  تدریجی متوجه شدند و ما این نتیجه گیری کلی را میگیریم که  تقریبا ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی در حین این قتل عام اعدام  شدند و بیشتر از ۹۰ درصد  این اشخاص پیرو ، دنباله رو مجاهدین بودند این در اصل چیزی که اینرو بحالت مخفیانه نگه میداشتند از سازمانهای بین المللی که وسعت  این قضیه رو بفهمند در اصل امنستی اینترنشنال  بخاطر همین گفتند که ۱۰۰۰ نفر اعدام شدند بعدش هم گفتند ۲۰۰۰ نفر اعدام شدند  و بعد از یکی دو سال گفتند صحبت کردند ۵۰۰۰ نفر رو اعدام کردند ۵۰۰۰ اعدامی، و این سالهای اخیر ما زیاد در رابطه با یک بعدی در گزارشات متعددی که به ما رسیده   بیشتر از ۳۰۰۰۰ نفر زندانی های سیاسی در تابستان ۱۹۸۸ اعدام شدند
کنت لوئیس: این قتل‌عام که بر علیه مجاهدین و همین‌طور چپگراها‌ در سال ۱۹۸۸ انجام شد بدون شک بزرگ‌ترین موج اعدام‌ها بود که در حین چند هفته معدود در حکومت ملاها انجام شده است. هدف این حکومت برای اعدام‌های گروهی این بود که مجاهدین را به کل از بین ببرد، از بین بردن با حالت تشدید و اکیدا که در حکم خمینی به آن اشاره شده است. نظریات مختلف در در رابطه با این اعدام‌ها وجود دارد. علیرغم اینکه مجاهدین می‌دانستند که این حکم اجرا شده اما اینکه وسعت این اعدام‌ها چقدر بوده را به‌صورت تدریجی متوجه شده‌اند. ما این نتیجه‌گیری کلی را می‌گیریم که تقریبا ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی در حین این قتل‌عام اعدام شدند و بیشتر از ۹۰درصد این اشخاص پیرو، دنباله‌رو مجاهدین بوده‌اند. سران حکومت این آمار را از سازمان‌های بین‌المللی مخفی نگه داشته بودند. به همین دلیل «امنستی اینترنشنال» گفته بودکه ۱۰۰۰نفر اعدام شده‌اند. سپس گفت ۲۰۰۰نفر اعدام شده‌اند و بعد از یکی دو سال گفتند ۵۰۰۰نفر رو اعدام کردند ۵۰۰۰اعدامی، و در سال‌های اخیر ما گزارشات متعددی که به ما رسیده دریافتیم بیشتر از ۳۰۰۰۰نفر زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۹۸۸ اعدام شده‌اند.
 
من می‌خواهم یاد‌آوری کنم دررابطه با اصالت تمام شهودی که من قبلا در این مورد به‌‌ آن استناد کردم و دیگه نمی‌خواهم تکرار کنم. در این مرحله، دررابطه با هدف ما که زندان گوهردشت می‌باشد البته در رابطه با این پرونده، ما فقط تعداد معدودی ۱۰۰نفر زندانی رو اسم بردیم که اعدام شده‌اند. فقط این اشخاص، اشخاصی بودند که ما توانستیم اسم‌هایشان را نام ببریم و شهود می‌توانستند تایید کنند که این اشخاص به بخش اعدام برده شده‌اند و این که هیچ وقت نتوانستند اون اشخاص رو ببینند و ما توانستیم اسم‌هایشان را در این لیست بیاوریم و نام ببریم و همزمان اظهارات شهودی وجود دارد در رابطه با اینکه اشخاصی با لباس غیرنظامی از بیرون می‌آمدند داخل زندان که این اشخاص فکر می‌کنند این‌ها... گوهردشت..[ نامفهوم].


من میخواهم یاد آوری کنم دررابطه با تمام اصالت شهودی که من قبلا در رابطه این مورد که بهش استناد کردم دیگه نمیخواهم تکرار کنم در این مرحله، دررابطه با هدف ما  که زندان گوهر دشت میباشد البته در رابطه با این پرونده، ما فقط تعداد معدودی ۱۰۰ نفر زندانی رو اسم بردیم که به  اعدام رسیدند. فقط این اشخاص اشخاصی بودند که ما توانستیم اسم ها شون رو نام ببریم و شهود میتوانستند تایید کنند که  این اشخاص به قسمت بخش اعدام برده شدند و این که هیچ وقت نتوانستند اونها رو ببینند اون اشخاص رو ما توانستیم اسم هاشون رو توی این لیست بیاوریم  و نام ببریم و همزمان اظهارات شهودی وجود داره که در رابطه با اینکه اشخاصی با لباس غیر نظامی از بیرون میآمدند داخل زندان که این اشخاص فکر میکنند این ها... گوهر دشت ..[ نامفهوم]. اگر ما حتی بحالت برایمان امکان داشته باشد که ما ببینیم چندتا زندانی آنجا بودند میشود بگوئیم درکل  ولی فکر میکنیم اشخاص متعددی بیشتر از آن اشخاصی که در زندان بسر میبردند اعدام شدند. و این را میدانیم که زنهایی بودند که در گوهر دشت ... ولی ما اسمهای هیچکدام از این زنها را دسترسی به آنها نداشتیم. یک اسم داشتیم یک خانمی بود که از طریق این کدهای مورس با همدیگر در ارتباط با ا ینکه قرار است اعدامش کنند پیام داده بود ولی هیچکس آن شخص را ندید. وهیچ در این اسامی یک زن هم نام برده نشده.
اگر ما برایمان امکان داشته باشد که ببینیم چه تعداد زندانی آنجا بودند می‌توانستیم بگوئیم درکل چند تن اعدام شده‌اند. ولی فکر می‌کنیم اشخاص متعددی بیشتر از آن اشخاصی که در زندان بسر می‌بردند اعدام شده‌اند. البته این را می‌دانیم که زن‌هایی بودند در گوهردشت ... ولی ما به اسم‌های هیچکدام از این زن‌ها دسترسی نداشتیم. یک اسم داشتیم یک خانمی بود که از طریق این کدهای مورس با همدیگر در ارتباط بودند. وی با اینکه قرار است اعدامش کنند پیام داده بود ولی هیچکس آن شخص را ندید. و در این اسامی از هیچ زنی نام برده نشده است.


==== اظهارات شهود ====
==== اظهارات شهود ====

نسخهٔ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۵

دفاعیات کنت لوئیس، در پرونده حمید نوری در دادگاه سوئد

دادگاه استیناف حمید نوری صبح و بعدازظهر دوشنبه ۱۵آبان ۱۴۰۲ در دادگاه سوئد برگزار شد این جلسه دادگاه به آخرین دفاعیات کنت لوئیس وکیل مجاهدین در دادگاه استکهلم اختصاص داشت.

کنت لوئیس وکیل سازمان مجاهدین خلق ایران و شاهدین مجاهد در دادگاه حمید نوری دفاعیات متعددی را از مجاهدین انجام داده است. دادگاهی که در آن حمید نوری به عنوان یکی از زندان‌بانان در زندان گوهردشت در زمان قتل‌عام ۱۳۶۷ و دست ‌دارنده در این قتل‌عام محاکمه و در دادگاه اول به حبس ابد محکوم شده است. اما دفاعیات کامل و طولانی کنت لوئیس در دادگاه استیناف حمید نوری در ۱۵آبان ۱۴۰۲ صورت گرفت که سازمان مجاهدین از آن به عنوان دفاعیات تاریخی نام می‌برد. دادگاه استیناف حمید نوری صبح و بعدازظهر روز دوشنبه ۱۵آبان ۱۴۰۲در دادگاه سوئد برگزار شد. این جلسه دادگاه به آخرین دفاعیات کنت لوئیس وکیل مجاهدین در دادگاه استکهلم اختصاص داشت.[۱]

کنت لوئیس پس از پایان این جلسه دادگاه در جلوی ساختمان دادگاه و در برابر جمعیت ایرانیان حاضر چنین گفت:

«برادران و خواهران این افتخار بسیار بزرگی برای من است که سازمان مجاهدین خلق را در محاکمه حمید نوری نمایندگی کردم. همانطور که قبلا هم گفتم امروز روز ما بود در دادگاه ما تلاش کردیم که برخی از فاکت‌هایی که به اشتباه در دوران دادگاه در سوئد مطرح شده بود را تصحیح کنیم و تلاش کردیم موادی را در رابطه با تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران در دادگاه استیناف بازگو کنیم. همانطور که بارها گفته و تکرار می‌کنم این محاکمه یک پیروزی عظیمی بود برای تمامی قربانیان سیاست‌های دهشتناک و وحشتناک آخوندها در کشتار بلاوقفه، خصوصا کشتار ۳۰هزار نفر و ۱۲۰هزار نفر از برادران و خواهران ما در ایران. برای اولین بار تمامی سابقه تاریخی مقاومت ایران در یک دادگاه رسمی اعلام شد و ما بسیار مفتخریم که توانستیم این فاکت‌ها را بیان بکنیم و نهایتا امروز مشخصا من تلاش کردم تاریخ را تصحیح بکنم و تلاش کردم شیطان سازی رژیم را علیه مجاهدین تصحیح بکنم.» [۲]

خلاصه دفاعیات کنت لوئیس

کنت لوئیس در آخرین دفاعیات خود گفت:

«یک جنگ داخلی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و رژیم ایران از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ با سرکوب تظاهرات مسالمت‌آمیز و دستگیری‌های گسترده و اعدام‌های دسته‌جمعی توسط رژیم آغاز شد. به گفته مقامات رژیم از جمله مصطفی پورمحمدی این جنگ تا امروز ادامه دارد.

ما با حکم دادگاه اول در مورد محکومیت حمید نوری به حبس‌ابد کاملاً موافق هستیم. ادله اثبات مبنی بر مجرمیت او بسیار زیاد است. از نظر ما جنگ بین مجاهدین و رژیم ایران یک جنگ غیر بین‌المللی بوده است و حمید نوری باید براساس جنایت در یک نزاع مسلحانه غیر بین‌المللی محکوم شود. بسیاری از داده‌های نادرست در مورد رابطه مجاهدین و عراق در دادگاه به آن استناد شده به‌نقل از روزبه پارسی است که طبق اسنادی که اخیراً منتشر شده است از سوی رژیم مأموریت داشته است که اطلاعات غلط و گمراه‌کننده جهت تأثیرگذاری بر کشورهای اروپایی منتشر کند. این که سازمان مجاهدین خلق ایران پس از سرنگونی دولت سابق عراق تحت کنوانسیون چهارم ژنو به‌عنوان افراد حفاظت‌شده شناخته شده‌اند برپایه عملکرد مستقل آنها در عراق بوده است.

اسناد خرید سلاح از سوی مجاهدین تاسال ۲۰۰۱ و تأکیدات مقامات سازمان ملل مبنی بر اینکه قرارگاه‌های مجاهدین تحت کنترل دولت عراق نیست، این اسناد نه تنها استقلال مجاهدین خلق از عراق را اثبات می‌کند بلکه نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی پس از سال ۱۹۸۸ نیز ادامه یافته است.

لیستی از درگیری‌های مسلحانه رژیم ایران و مجاهدین از سال ۱۹۸۱، حملات موشکی، هوایی و تروریستی رژیم علیه مجاهدین در ۳۰سال گذشته نشان می‌دهد درگیری مسلحانه مجاهدین و رژیم به مراتب طولانی‌تر از جنگ ایران و عراق بوده است. این جنگ دست‌کم تاسال ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرد و حتی این جنگ بعد از ۲۰۰۳ که مجاهدین سلاح هم نداشتند ادامه یافت.

در حکم خمینی (فتوای خمینی برای قتل‌عام مجاهدین) هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان نیست، به احتمال زیاد این حکم همزمان با پذیرش آتش‌بس از سوی خمینی نوشته شده است. خمینی ۸دلیل برای قتل‌عام مجاهدین ذکر کرده است ۳مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمی‌گردد که حاکی از نسل‌کشی است. خمینی به جنگ‌های کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب کشور اشاره می‌کند که با توجه به نقشه، شمال وجنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.»  [۱][۳]

دفاعیات کامل کنت لوئیس

در ابتدا قاضی برنامه دادگاه را به این صورت اعلام کرد:

«می‌خواستم اشاره کنم به این که در این هفته برنامه‌مان به این صورت خواهد بود که امروز آقای وکیل لوئیس می‌خواهند دفاعیه نهایی‌شان را برای موکلین‌شان ارائه بدهند. این بخش مهم دادرسی امروز است و خود آقای لوئیس می‌توانند اگر وقت تنفس باشد خودشان به ما اعلام کنند آقای لوئیس بفرمائید.»

رویارویی مجاهدین و حکومت ایران یک نزاع غیر بین‌المللی

کنت لوئیس:

«موکلین من معتقدند که رویارویی مجاهدین و حکومت ایران یک نزاع غیر بین‌المللی بوده که از سال ۶۰ شروع شده است. در حکم دادگاه بدوی به نظر ما یک کمبود وجود دارد و این نزاع داخلی و بین‌المللی خوب باز نشده است.»

کنت لوئیس در این رابطه ادامه می‌دهد:

«موکلین من با دادستان‌ها بطور کلی موافق هستند وهمانطوری که دردادگاه قبلی گفته شد، آقای حمید نوری در مدت زمان‌هایی که درپرونده مشخص شده، در گوهردشت حضور داشته است. ایشان آن جرائمی را که پیش از این گفته شده است را مرتکب شده‌اند و به‌ همان دلایل به‌ آنها نیز متهم شده‌اند. همچنین ادله اثباتی بسیار زیادی هم وجود دارند، هم ادله اثباتی شفاهی و هم کتبی که اثبات کننده ادعاها وجرائمی است که ایشان به‌خاطر آنها متهم شده‌اند. موکلین من موافق هستند با صحبت‌های دادستان در رابطه با این که نزاع بین‌المللی نبوده است، یعنی این نزاع بین مجاهدین و رژیم ایران درسال ۱۹۸۱ شروع شده است. این برای اضافه‌شدن پایه‌های حقوقی و قانونی برای دادستان می‌باشد. منظور اینست پیش از این گفته شده بود که در مرحله اول این نزاع بین‌المللی بوده و بعد دیگر داخلی شده است. در دادگاه استیناف ما با بخشی از مواردی که در دادگاه بدوی مطرح شده بود مخالفت کردیم. این مخالفت‌ها در رابطه با شرایط و واقعیت‌هایی است که بین مجاهدین خلق و عراق درحین جنگ ایران و عراق بوده است. من می‌خواهم اینجا تکرار کنم که من چیزی که در چند جا در بازپرسی دادگاه استیناف به‌ آنها اشاره کرده‌ام وچندین مطلب هم حتی داخل دادگاه بدوی به این مسئله اشاره کردم و حتی من یک سؤالی که از اعضای دادگاه کردم مستقیما پاسخ گرفتم. از جمله در رابطه با اشکالات و اشتباهات و ادعاهای بی‌اساس در رابطه موکلین من با رژیم عراق که گفته شد، برای مثال آنها با عراق همکاری داشتند و اطلاعات امنیتی به آنها می‌دادند و همینطور اینکه پاداش وکمک هزینه‌های مالی و آموزش و تمرین دریافت می‌کرده‌اند ودرعملیات‌ شرکت می‌کرده‌اند. یعنی ارتش آزادیبخش ملی (NLA)

همینطور الان می‌خواهم در باره این صحبت کنم که یک‌سری اشکالات و در اصل یک‌سری ادعاهای بی‌اساس که در حکم دادگاه بدوی به آنها اشاره شده است. اگر خودمان بخواهیم نگاه کنیم در رابطه با ارتش آزادیبخش ملی در سال ۱۹۸۰ در رابطه با این نزاع مسلحانه داخلی که بین مجاهدین خلق با رژیم ایران که بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ رخ داد. همینطور در رابطه با فتوای خمینی و نتیجه‌ای که این فتوا داد. در وهله آخر این موارد را به هم ربط خواهم داد. همچنین موضوع نزاع مسلحانه بین‌المللی را درمقایسه با نزاع مسلحانه داخلی یک مقدار توضیح بیشتر خواهم داد.

در دادگاه بدوی به اطلاعات کلی در مورد ایران و مجاهدین خلق در صفحه ۱۵ حکم اشاره شده بود.این اطلاعات زیاد دقیق نبود. بطور خاص در رابطه با آن منابعی که دادستان دادگاه بدوی به آنها اشاره کرده بود.»

تاریخچه نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی

کنت لوئیس در مورد زمینه‌های جنگ داخلی بین مجاهدین و رژیم گفت:

«خمینی از روز اول به قدرت رسیدن قصد داشت که مجاهدین را قتل‌عام کند. برای توضیح منازعه مسلحانه غیر ‌بین‌المللی مجاهدین با حکومت حاکم بر ایران، بایستی مقداری تاریخچه آنرا برایتان توضیح دهم.

سازمان مجاهدین خلق درسال ۱۹۶۶ تاسیس شده است. رهبران آن جوانانی از جنبش ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق بودند. هدف آنها از تاسیس این سازمان سرنگون کردن دیکتاتوری سلطنتی شاه و بنا کردن یک رژیم دمکراتیک بود. شاه موسسین و تمامی رهبران اولیه مجاهدین بغیر از مسعود رجوی را اعدم کرد. مسعود رجوی و سایر رهبران مجاهدین که اعدام نشده بودند تا ۳هفته قبل از سقوط رژیم شاه در زندان بودند. ۵روز پس از اینکه مسعود رجوی از زندان آزاد شد درتاریخ ۲۴فوریه ۱۹۹۷(۵بهمن ۱۳۵۷) یک سخنرانی در دانشگاه تهران خطاب به همه مجاهدین انجام داد. وی تاکید کرد که این انقلاب که ما با آن مواجه هستیم بایستی یک انقلاب دمکراتیک باشد. وی سخنرانی‌اش را با این جمله «زنده باد انقلاب دمکراتیک ایران» خاتمه داد.

اما خمینی در پاسخ به این سخنرانی چکار کرد؟ او گفت که اصطلاح انقلاب دمکراتیک یک کفر است و نبایدگفته شود. خمینی در پاسخ گفت جمهوری اسلامی ایران و اینکه بجای دمکراتیک باید اسلامی باشد.

در تنها ملاقات رسمی بین رهبران مجاهدین و خمینی که در ۲۷می ۱۹۷۹ (۶خرداد۱۳۵۸) در قم انجام شد، مسعود رجوی به نیاز آزادی در این مرحله از جنبش تاکید کرد. وی همچنین به مهم‌ترین شرط انقلابیون که آزادی است تاکید کرد. خمینی در این ملاقات از مجاهدین خواست که با وی همکاری کنند تا بتوانند بقیه نیروهای دمکراتیک ایران را با هم سرکوب کنند و مجاهدین هم طبعا با این خواسته مخالفت کردند.»

نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی ۶۰-۵۸

کنت لوئیس در ادامه به نزاع مجاهدین و سران جمهوری اسلامی در سال‌های ۵۸ تا ۶۰ پرداخت و گفت:

«از آنجایی که مردم ایران با مبارزات مجاهدین خلق از زمان شاه آشنا بودند و می‌دانستند که آنها چه فداکاری‌هایی در دوران شاه کرده‌اند، پس از سرنگونی شاه مجاهدین به صورت یک حزب در سراسر کشور گسترش پیدا کردند. آنها در تمامی شهرهای ایران دفتر داشتند. طرفداران خمینی از همان روزهای اول پیروزی انقلاب به اغلب این دفاتر حمله‌ می‌کردند. ابتدا به ساکن آنها حملاتشون رو به دفاتر شروع کردند. این حملات علیرغم فضای نسبتا دمکراتیکی بود که به مدت ۲.۵سال از اول فوریه ۱۹۷۹ (بهمن ۱۳۵۷) تا بیستم ژوئن ۱۹۸۱(۳۰خرداد۱۳۶۰) ادامه داشت. در این مدت پاسداران ده‌ها تن از اعضای مجاهدین را به قتل رسانده و هزاران تن از آنها را دستگیر کرده بودند. جرم همه آنها، پخش اعلامیه و یا نشریات مجاهدین بود. با این حال مجاهدین سعی می‌‌کردند که به فعالیت سیاسی خود ادامه دهند. خمینی نیز از گسترش مجاهدین خلق نگران بود و تصمیم گرفت که دیگر از هیچ فرصتی برای از بین بردن مجاهدین خلق کوتاهی نکند.»

مجاهدین در انتخابات‌ها

«در این ۲.۵سالی که فضای نسبتا دمکراتیکی حاکم بود مجاهدین در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ایران شرکت کردند. اما قبل از آن همه پرسی عمومی در رابطه با قانون اساسی را بایکوت کرده بودند. چرا؟ زیرا در قانون اساسی قدرت مطلقه را به فقها داده بودند.

در ژانویه ۱۹۸۰(بهمن۱۳۵۸) خمینی تصمیم گرفت که کاندیدای مجاهدین صلاحیت ندارد. یعنی مسعود رجوی را فاقد صلاحیت اعلام کرد. خمینی این کار را با صدور یک حکم انجام داد و استدلالش این بود که آنها که به قانون اساسی رای نداده‌اند اجازه کاندید شدن در انتخابات ریاست جمهوری را ندارند.

ژورنالیست فرانسوی اریک در یک گزارش از تهران که در روزنامه لوموند در ۲۵مارس ۱۹۸۰(۵فروردین۱۳۵۹) چاپ شد نوشت (البته می‌خواهم یک ترجمه آزادی از مقاله را برایتان ارائه بدهم.) درک‌های مختلفی از این فتوای خمینی هست که کاندیداتوری را وتو نکرده است. ژان پیر وارزا می‌گوید اگر خمینی وتو نکرده بود رجوی به چندین میلیون رای می‌رسید چرا که از نفرات ملی و مذهبی تاییدیه گرفته بود. همچنین بخش بزرگی از زنان هم در این رای‌گیری به او رای می‌دادند زیرا زنان هم به دنبال آزادی خود بودند که خمینی و سایر فقیهان آن را قبول نداشتند.

در مرحله اول انتخابات مجلس مجاهدین اسنادی را مستند و منتشر کردند که به ظلم، تقلب و خشونت طرفداران خمینی که به آنها حزب‌الله گفته می‌شد، اشاره می‌کرد. در کارزار انتخابات ۲۵۰۰تن از اعضای مجاهدین صدمه دیدند که ۵۰تن از آنها جراحات‌شان شدید بود. ناظرین مجاهدین که به تقلبات انتخاباتی اعتراض کرده بودند از حوزه‌های انتخاباتی بیرون انداخته شده، کتک خورده و گاها دستگیر شدند.»

میتینگ امجدیه واعتراض مجاهدین

در یک گزارش دیگری در روزنامه لوموند ۱۳ژوئن ۱۹۸۰(۲۳خرداد۱۳۵۹) که از یکی از جلسات گردهمایی مجاهدین در تهران گزارش داده از جمله این مطالب به نقل از یکی از اعضای مجاهدین نوشته شده است:

«هدف این تجمعی که ما پنجشنبه بعدازظهر می‌خواهیم برگزار کنیم، که مجاهدین خلق دعوت کردند می‌خواهیم به رهبران جمهوری اسلامی انتقاد کنیم چرا به هواداران ما اینقدر حمله می‌کنید و این چند روز گذشته کارهایی که نسبت به هواداران ما انجام شده، ما می‌خواهیم اعتراض کنیم نسبت به این اقدامات.»

ده‌ها هزار نفر از هواداران مجاهدین در ورودی‌های محل تجمع، یک‌ساعت قبل از تجمع آنجا جمع شده بودند. استادیوم امجدیه منظورم است که محل تجمع و برگزاری میتینگ بود. وقتی آنها آنجا ایستاده بودند [استادیوم امجدیه] افرادی به اسم حزب‌اللهی به آنها حمله کردند. آ‌نها بلند فریاد می‌زدند فقط یک حزب وجود داره حزب خدا (حزب‌الله) و فقط یک رهبر خمینی (منظور شعار حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله است.)

هیچ کسی ادعا نکرده که حزب‌الله یک سازمان سیاسی است. آنها در میان مردم افراد بدنامی هستند که به دیگران ظلم می‌کنند و بهشتی رهبری آنها را به‌عهده داشت. افراد حزب‌الله سعی کرد که جلوی تجمع آن روز مجاهدین را بگیرد. حزب‌الله به ورودی‌های استادیوم حمله کردند و پاسداران انقلاب حتی یک‌بار هم جلوی اقدامات آنها را نگرفتند.

واکنش خمینی به مجاهدین

خمینی در روز ۲۵خرداد ۱۳۵۹ برعلیه مجاهدین سخنرانی داشت که از رادیوی تهران پخش شد. وی در این سخنرانی یک جمله گفت که این بود: دشمن ما نه در آمریکاست و نه اتحاد شوروی و نه در کردستان، دشمن ما اینها نیستند بلکه دشمن ما درست همین جاست جلوی چشم ما در داخل تهران

خمینی صدها اظهار نظر و جملاتی در مورد مجاهدین گفته که فقط من به عنوان نمونه چند مثال برایتان می‌گویم. تمامی اظهارنظرهای خمینی از کتاب صحیفه نور نقل‌قول شده که سخنرانی‌های خمینی و نقطه‌نظرهای او را در این کتاب‌ها منتشر می‌کند. او در این کتاب می‌گوید:

«سازمان امنیت ساواک خیلی راحت بود و می‌توان با آنها مبارزه کرد، ولی منافقین حتی از آنهایی که ایمان ندارند هم بدتر هستند. جوانان راستگو و درستکار ما را گول می‌زنند. اینها با این تبلیغ که بلدند بخوبی بلدند کار تبلیغاتی کنند.»

این جملات نقل قولی از ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ بود که برایتان از صحیفه نور نقل قول کردم. یک نقل قول دیگر می‌گوید:

«همانطوریکه با غیرمسلمان‌ها برخورد کردند با منافقین هم برخورد کردند و سرکوب خواهیم کرد آنها را.»

این را از یک سخنرانی در ۲۴اوت ۱۹۷۹ (۲شهریور۱۳۵۸) بود که برایتان خواندم. آخرین نقل قول:

« تمام چیزهایی که اسلام می‌گوید آقا منافقین باید از بین بروند. این یکی از ارکان اسلام است. روی کافرین اینقدر تاکید نشده ـ کافرین را با مجاهدین اینطور مقایسه می‌کندـ با کافرین می‌شود جور آمد ولی با منافقان نمی‌شود کنار آمد.»

این صحبت‌ها احتمالا از همان سخنرانی ۱۹۸۳(منظور سخنرانی ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ است.) می‌باشد.

در این شرح وقایعی که برایتان خواندم خواستم به شما نشان بدهم که نظر رژیم ایران در مورد مجاهدین چه بوده و چگونه باید با آنها رفتار شود. من برای شما مثال‌های زیادی زدم که نشان بدهم که سران رژیم چگونه نسبت به مجاهدین اظهارنظر می‌کنند. به نظر ما موضع رژیم نسبت به مجاهدین خلق از همان روزهای اول پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون تغییری نکرد و همواره ثابت بوده است.

قدرت بسیج مجاهدین

مجاهدین هم این قدرت را داشت که 300هزارنفر را جمع کنند این قابلیت رو داشتند تحت چنین شرایطی که زندانیان سیاسی شکنجه می‌شدند این موضوع را به یک قضیه خیلی مهمی تبدیل کنند. الآن به ۱۹۸۱ (۱۳۶۰)رسیدیم.

سرکوب مجاهدین

روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از رئیس زندان‌های وقت کشور به نام ابوالقاسم سرحدی‌زاده درپاسخ به جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نوشت:

«مجاهدین آدم‌های درستی نیستند. آدم‌هایی هستند که با تمام نمادهای انقلابی اینها مخالفند. ما بایستی ۶گورستان برای اینها آماده کنیم و ببریم اینها را چال کنیم. ما بایستی با خشونت به این ضدانقلاب‌ها برخورد کنیم. تازه این قدم‌های متعادل ماست.»

حکم دادگاه بم

می‌رسیم به ۲۴ژوئیه (۲مرداد۱۳۵۹) ... مجاهدین فقط فعالیت‌های سیاسی و انقلابی دارند. پاسداران درشهر بم به یک کتابفروشی هوادار مجاهدین حمله کردند و کتاب‌ها را به سرقت بردند. که از جمله قرآن هم در آن بود. مجاهدین رفتند به دادگاه انقلاب بم شکایتی کردند و گفتند کسانی که این کار رو کردند و این کتاب‌ها را از بین بردند بایستی محاکمه بشوند. ولی با تعجب دیدند که رئیس دادگاه انقلاب بم جواب شکایت آنها را به اين شرح داد كه مجاهدين منافق هستند حتي از كافر هم بدترند، اصلا حقی ندارند. اموال‌شان بايد مصادره بشود، جان‌شان بايد گرفته بشه. بنابراين دادگاه انقلاب نبايستی اهميت بده به شكايت آنها. اصلا رسيدگي به شكايت‌شان نكنيد.

۳۰ خرداد نقطه عطف

(نقل به مضمون از کنت لوئیس): ۳۰خرداد ۱۳۶۰ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ ایران است. در این روز آخرین تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه رژیم ایران برگزار شد که رژیم آن را به حمام خون تبدیل کرد. تنها در تهران بیش از نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به سپاه پاسداران دستور داد تا روی تظاهرات آتش گشودند. ده‌ها معترض کشته و صدها نفر زخمی شدند. هزاران نفر نیز دستگیر شدند و از همان شب موج اعدام‌های دستجمعی مجاهدین و دیگر گروه‌های مخالف رژیم ایران آغاز شد. روزنامه اطلاعات ۳روز پس از تظاهرات، تصاویر ۱۲دختر نوجوان مجاهد را منتشر کرد که حتی بدون این‌که هویت‌شان مشخص شود، اعدام شده بودند. به والدین آنها گفته شد که بیایند اجساد را تحویل بگیرند. [۴]

کنت لوئیس: این یکی از برجسته‌ترین نقاط تاریخچه ایران است در این روز آخرین اعتراضات صلح‌آمیز بر علیه رژیم انجام شد و این تظاهرات توسط رژیم ایران به دریایی از خون تبدیل شد. بیش از پانصد هزار نفر فقط در تهران در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به پاسداران انقلاب دستور داد که بر علیه تظاهرات‌کننده‌ها تیراندازی کنند. ده‌ها تن از تظاهرات کننده‌ها در همان مکان جان خود را از دست دادند و چند صد نفر آسیب دیدند. هزاران نفر دستگیر شدند و شب ۲۰ژوئن موج اعدام‌های گروهی مجاهدین و احزاب مختلفی که مخالف رژیم ایران بودند شروع شد. این اعدام‌ها در تابستان و پاییز ۱۹۸۱ ادامه پیدا کردند. ۳روز بعد از این تظاهرات روزنامه اطلاعات تصویر ۱۲نفر از هواداران مجاهدین را منتشر کرد که در سن‌های تین ایجر(نوجوان) بودند و حتی بدون اینکه این اشخاص شناسایی بشوند اعدام شده بودند. در این اطلاعیه در اصل درخواست شده است که پدرها و مادرها بیایند و جنازه‌های فرزندان‌شان را تحویل بگیرند.

نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

بعد از سرکوب تظاهرات ۳۰خرداد و شروع اعدام‌ها، مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند. درحقیقت مجاهدین از سال ۱۹۸۱ درگیر یک منازعه غیر بین‌المللی با رژیم ایران بودند.

شروع اعدام‌‌ها

۲۷سپتامبر ۱۹۸۱(۵مهر ۱۳۶۰) آیت‌الله منتظری در نامه‌ای که به خمینی نوشته بود از ابعاد غیرقابل تصور اعدام‌های غیرقانونی و سرکوب‌هایی که در زندان‌ها انجام می‌شد انتقاد کرده بودند.

وی دراین رابطه می‌نویسد:

«اعدام دخترهای ۱۳ و ۱۴ساله‌ای که در این مرحله اعدام می‌شوند بخاطر اینکه شاید زبانی که استفاده می‌کردند زبان‌شان یک مقدار تند بود و تندزبانی می‌کردند حتی بدون اینکه این اشخاص سلاح استفاده کنند. ممکنه در این تظاهرات شرکت کرده باشند، این واقعا ناراحت کننده است و واقعا وحشتناک است.»

روزنامه فرانس سوآر در اکتبر ۱۹۸۱خبر اعدام ۲۰۰کودک در تهران را در صفحه اول خود چاپ کرده بود. برای ایجاد ترس و وحشت در بین مردم، اعدام‌های زیادی در میادین عمومی شهرها و در ملاعام انجام شد. گاهی اوقات بیش از ۱۰۰نفر در هرشب اعدام می‌شدند. به گفته شاهدان بطور خاص محمد زند در دادگاه بدوی، مسئولان زندان گفته‌اند که طی ۳روز از ۲۷تا ۲۹سپتامبر ۱۹۸۱، بیش از ۱۸۰۰نفر در زندان اوین اعدام شده‌اند. تعداد اعدام شدگان در سال‌های ۱۹۸۱و ۱۹۸۲ممکن است بیشتر از تعداد اعدام‌های سال ۱۹۸۸باشد. بعد از این اعدام‌ها بود که مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند.

شکنجه

این فشارها و شکنجه‌هایی که اصلا قابل تحمل نبود افزایش پیدا می‌کرد. بخشی از زندانی‌هایی که تحت شکنجه قرار گرفته بودند موفق شدند که از زندان فرار و حتی از ایران بتوانند فرار کنند و در کشورهای غربی مستقر شدند.

آنها در کشورهای خارجی می‌توانستند شواهد اثبات اینکه شکنجه‌های وحشتناکی در زندان‌های رژیم برقرار است را ثابت کنند. سازمان‌های حقوق بشری و بین‌المللی نیز در رسانه‌های‌شان این اطلاعات و شواهد را منتشر کرده بودند.

اعدام

تعدادی از این رسانه‌ها در رابطه با اعدام‌هایی که در زندان‌های ایران انجام شده بود گزارش‌هایی را منتشر کردند. یکی از آنها روزنامه‌ای است به‌نام فرانسوا. این روزنامه طی گزارشی در اکتبر ۱۹۸۱ تصویر ۲۰۰کودک که در زندان‌های ایران اعدام شده بودند را در صفحه اولش چاپ کرده بود. آنها اعدام‌های متعددی را برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم در مکان‌های عمومی و میدان‌ها اجرا کردند. اینجا یک تصویری می‌بیند که در شهر تبریز و در حضور مردم، ۲۰نفر اعدام گروهی شده‌اند. این تصویر را یک خبرگزاری هلندی را گرفته است و آنرا در یک مجله هلندی منتشر کرده است.

طبق روایات و اظهارات زندانیانی شاهد از جولای تا سپتامبر ۱۹۸۱ بعضی وقت‌ها روزی از ۱۰۰نفر هم بیشتر اعدام می‌شد و حتی در شب و نیمه شب هم اعدام‌ها ادامه پیدا می‌کرد. همانطور که در دادگاه بدوی از اشخاصی که در زندان‌ها بودند شنیده بودیم در بین ۳شبانه‌روز پی‌در‌پی از ۲۷ تا ۲۹سپتامبر۱۹۸۱(۵ تا ۷مهر ۱۳۶۰) بیشتر از ۱۸۰۰اعدام در زندان اوین اعدام شدند. من اینجا اشاره می‌کنم به اظهارات شاهد محمد زند. من اشاره می‌کنم بحالت ویژه در دادگاه بدوی. طبق این اطلاعاتی که در پرونده بدست ما رسیده جمع اشخاصی که در سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ اعدام شدند حتی میتواند تعدادشون از افرادی که در ۱۹۸۸ اعدام شدند بیشتر باشه. در این تصویر بریده‌های روزنامه‌ها، عنوان‌های مختلف و تیترهای مختلف از روزنامه‌های مختلف است که اخبار اعدام نفرات را دادند که در تاریخ‌های مختلف چند نفر اعدام شدند. از روی آن می‌توان دریافت که تعداد افراد اعدامی بسیار زیاد بوده است.

لیست اعدامی‌ها در ۱۳۸۵

کنت لوئیس افزود:‌ سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۶ فهرستی از اسامی و مشخصات بیش از ۲۰هزار عضو و هوادار این سازمان که در آن سال‌ها اعدام شده بودند را منتشر کرد. این فهرست نشان‌دهنده بخش کمی از ۱۰۰هزار نفری است که از سال ۱۹۷۹تاکنون اعدام شده‌اند. مقامات رسمی رژیم ایران بارها به وجود این جنگ در خیابان‌های تهران و شهرهای مختلف ایران اعتراف کرده‌اند. وزیر کشور فعلی رژیم که فرمانده سابق سپاه قدس و اولین فرمانده آن است، در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۷۶گفت: «سازمان مجاهدین خلق ایران روزانه ۳۰۰عملیات نظامی علیه سپاه در تهران انجام می‌داد.»

حمله به پایگاه مجاهدین در پاکستان در ۱۳۸۶

کنت لوئیس گفت:

« در تیرماه ۱۳۶۶، رژیم ایران حملات مسلحانه شدیدی به پایگاه و دفاتر مجاهدین خلق در کراچی و کویته پاکستان انجام داد که منجر به کشته شدن تعدادی از مجاهدین شد. این نشان می‌دهد که نزاع غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق به هیچ وجه محدود به فعالیتی که مجاهدین درعراق داشته‌اند نبوده است.

این حمله مسلحانه با استفاده از حزب تحریک جعفریه پاکستان با هدایت رژیم ایران در ۱۷تیر ۱۳۶۶ به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کراچی و کویته انجام شد که منجر به کشته‌شدن ۲نفر از جمله فرامرز آقایی دنیایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و زخمی شدن ۳۰نفر شد (روزنامه واشینگتون پست، ۱ مرداد ۱۳۶۷).

پلیس پاکستان، ۱۳نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در شهر کویته دستگیر کردند. مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق با ارسال نامه به محمد ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان، حکومت ایران را مسئول این حملات دانست و ضمن اعتراض، خواستار دستگیری مهاجمان شد. ( آژانس خبری یونایتدپرس اینترنشنال، ۱۸تیر ۱۳۶۶) [۵]

حکم خمینی تایید غیر بین‌المللی بودن جنگ مجاهدین

کنت لوییس با تشریح متن حکم قتل‌عام زندانیان در سال ۱۳۶۶ گفت:

این حکم هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان ندارد. خمینی که بر ادامه جنگ اصرار داشت در سال هشتم ناگزیر شکست را به عنوان جام زهر پذیرفت. به نظر می‌رسد تصمیم به پایان جنگ و کشتار مجاهدین در یک زمان گرفته شده است. خمینی ۱۵ژوییه (۱۹۸۸) نامه ای در مورد پذیرش آتش‌بس به خط خودش نوشت. این تاریخ یا چند روز بعد از آن، محتمل‌ترین تاریخ صدور فرمان قتل‌عام است. حکم ۲۴۰کلمه‌ای خمینی ۳قسمت دارد:

اول فهرست «جنایات» مجاهدین و حکم اعدام علیه آنها،

دوم تدابیر اجرای این فرمان از سوی کمیته‌ای که «کمیته مرگ» نام گرفت،

سوم توصیه و تأکید خمینی بر لزوم «قاطعیت» و سختگیری و بی‌رحمی نسبت به مجاهدین.

کنت لوئیس گفت:

خمینی ۸ دلیل برای قتل‌عام مجاهدین ذکر کرده و اعلام می‌کند

«کسانی که در زندان‌های سراسر کشور هستند و بر موضع نفاق خود پافشاری می‌کنند، محارب هستند و به اعدام محکوم می‌شوند».

۳مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمی‌گردد که حاکی از نسل‌کشی است.

دلیل دیگر خمینی جنگ‌های کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب و جنوب کشور است. کنت لوییس با نقشه نشان داد که شمال و جنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.

بعد مذهبی و سیاسی فتوای خمینی

کنت لوئیس:

الان یک مقداری زمان هست که به حکم یا فرمان خمینی بپردازیم. من نمی‌خواهم عمیق وارد این قضیه بشوم زیرا بسیاری از کارشناسان در این مورد اظهار نظر کرده‌اند. در این مورد بیشتر از واژه فتوا (فتوا یا حکم خمینی از سال ۱۹۸۸) استفاده شده است. ولی درهرحال کلمه (فتوا) بطور عادی و مطرح یک وجه مشخصه داره و آن بعد سیاسی مذهبی آن است. این فتوا می‌تواند یک موضوع بخصوص باشد که توسط یکی از فقهای دینی در شیعه اسلام صادر شده باشد. این شرط صدور فتوا است، که مواضع مختلفی را در مسائل مختلفی (دید) شامل می‌شود. فقهای مختلف می‌توانند در یک مساله خاص فتوا، نتیجه‌گیری‌ها و مواضع مختلفی صادر کنند. مسلمانان شیعه خودشان این را انتخاب کنند که از مواضع کدام یکی از این فقها پیروی کنند.

فتوا، دستور، فرمان یک کلمه عربی است و در سراسر خاور میانه استفاده می‌شود. این کلمه مواضع مذهبی و دینی را بیان می‌کند و حاوی یک فرمان، یا حکم در موضوع بخصوصی است که اینجا مخاطبش همه منافقین هستند البته منظور در اینجا همه مجاهدین هستند که در زندان‌های ایران بسر می‌بردند.

درک من از این قضیه این است که بیش از این مواضع مذهبی بعنوان یک رای مذهبی بوده یعنی انگیزه پشت این فرمان و این فتوا از طرف رهبر مذهبی کشور صادر شده است یعنی حکم حکومتی بوده است. یعنی می‌توانیم بگوییم قاضی‌القضات کشور این را صادر کرده است که خودش می‌توانست تمامی قضات را در سراسر دادگاه‌های انقلاب عملا انتخاب کند.

با توجه به این دیدگاهی که من الان ارائه کردم، فرض بر این است که فرمان و حکم خمینی در سرتاسر کشور بایستی اجرا شود. این فرمان را باید در سراسرکشور، سلسله مراتب اجرا کنند. یعنی اینکه فقط یک کمیته مرگ نبوده، بلکه کمیته‌های مرگ بوده، چون این کمیته‌ها در سرتاسر کشور به‌تدریج تاسیس شده بودند. بلکه حتی کارکنان زندان یا دادستانی‌های کشور، همه موظف بودند که در تعیین اینکه کدامیک از زندانی‌ها طرفدار مجاهدین هستند شرکت کنند و کاری کنند که طرفداران مجاهدین اعدام شوند. این شامل حتی دستیار دادیار مثل حمید نوری هم می‌شده است. و طبعا این حکم او را هم دربر می‌گرفته است. این حکم دستیار دادستان، دستیار دادیار، مانند حمید نوری را هم طبعاً دربر می‌گرفته است.

مفاد فتوای خمینی

فرمان قتل‌عام خمینی، برای اولین بار در تلگراف مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد در ۲۵اوت ۱۹۸۸ (۳شهریور ۱۳۶۷)   ذکر شد که نوشت: «برطبق اطلاعات موثق خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده»...

کنت لوئیس:

آنچه که ما می‌بینیم در تابستان ۱۹۸۸ این است که خمینی عالی‌ترین رهبر، قاضی‌القضات ایران، فرمانش را صادر می‌کند، در مورد منافقین، یعنی هواداران مجاهدین خلق که آنها مجرم هستند و اعلام می‌کند که آنهایی که در زندان بسر می‌برند در سراسر کشور، اگر بر مواضع خودشون یعنی مجاهدین خلق هستند، محارب محسوب می‌شوند. یعنی کسی که جنگ با خدا دارد و بنابراین بایستی اعدام شود. نقطه محوری این فرمان این است که این جمله و جمله‌های قبلش انگیزه‌ صدور فتوا را نشان می‌دهد. جمله‌های بعدی هم جزئيات مراحل اجرایی فرمان را نشان می‌دهد. در پایان این حکم از همه دست اندرکاران درخواست می‌کند که« مصمم در این قضیه اقدام کنید و دشمنان اسلام را از بین ببرید.»

متن این فرمان و حکم، ۲۴۰کلمه دارد و از ۳بخش تشکیل می‌شود. همانطور که گفتم

بخش اول فهرستی از جرم‌هایی است که مجاهدین مرتکب شده‌اند و به همین دلیل حکم آنها اعدام است.

بخش دوم اقداماتیست که برای اجرای این حکم از طریق تشکیل کمیته‌ای که ما به‌ آ‌ن کمیته مرگ اطلاق می‌کنیم. الزامات را مشخص می‌کندکه «شدیداً اقدام کنید و هیچ عطوفتی نسبت به مجاهدین اعمال نشود و رحمی نباید باشد. با آنها شدید برخورد کنید و ۸جرم برای‌شان نام می‌برد.

اول اینکه

- مجاهدین این منافقین خائن هیچوقت به اسلام اعتقاد نداشته‌اند

- طبق اقرار رهبران‌شان هرچه که می‌گویند نیرنگ ونفاق است. اینها پشت به اسلام کرده‌اند.

- اینها دارند با خدا محاربه می‌کنند. جنگ‌های سنتی آنها در شمال و غرب و جنوب کشور

- همکاری با بعث عراق. جاسوسی می‌کنند برای عراق، الان مشغولند علیه امت اسلام.

- ارتباط دارند با استکبار جهانی البته رژیم منظورش از این استکبار جهانی آمریکا است

- حمله‌های بزدلانه آنها به جمهوری اسلامی تا الان ادامه داشته.

خمینی در این فرمان همچنین اعلام کرد یکی از دلایل اینکه حکم مرگ مجاهدین جنگ‌های سنتی مجاهدین در جبهه‌های شمالی و غربی و جنوبی کشور است. البته مشخص نیست منظورش از این جبهه‌ها چی هست. چرا که مناطق شمالی و جنوبی کشور اصلا ربطی به عراق ندارد و اگر به نقشه نگاه کنیم بخش شمال به‌غیر از دریای مازندران عمدتا با ترکیه آذربایجان - ترکمنستان هم مرز است. مناطق مرزهای جنوبی عمدتا هم‌مرز است با خلیج فارس. این بخش متن فرمان خمینی مهم است چرا که این مهم‌ترین سندی است که به قتل‌عام مجاهدین منجر شد.

فتوا به اعدام مجاهدین بخاطر اعتقاداتشان

بخاطر همین ۸فقره جرمی است که حکم آنها را به شرح زیر صادر کرده‌اند.

«آنهایی که در سراسر کشور بسر می‌برند و در نفاق خودشون تاکید دارند محارب هستند ومحکوم به مرگ.»

این فتوا، ربطی به مسائل سیاسی و نظامی ندارد و به نظر من، براساس این تعریف آنها باید بخاطر اعتقادات مذهبی‌شان اعدام شوند. آنها چون تفسیر ملاها از اسلام را قبول ندارند باید اعدام شوند. ما علیرغم همه این مسائل سعی نکردیم که اقامه دعوا علیه آنها کنیم ولی سعی کردیم دادگاه را متقاعد کنیم که بیایند اقامه دعوا را تعدیل کنند و حکم مفصل را در اقامه دعوا بگنجانند.

اسم فروغ جاویدان در فتوا نیست

یک چیز تعجبی که در این ۸دلیل که خمینی کشتار جمعی را دستور می‌دهد اصلا اسمی از عملیات فروغ جاویدان یا از اسم ایرانی این عملیات، که مرصاد است برده نشده است.(عملیات مرصاد نامی است که رژیم روی پاتک عملیات فروغ جاویدان گذاشته بود.)

در این عملیات پاسداران میخواستند مجاهدین را عقب بنشانند که اسم عملیات‌شان را عملیات مرصاد گذاشته بودند. خمینی نام می‌برد از جنگ‌های سنتی در غرب و جنوب کشور. اصلا اسمی از فروغ جاویدان برده نمی‌شود. در حالیکه عملیات مهم فروغ جاویدان در آنجا بود. چرا می‌گوید جنگ سنتی ولی اسم فروغ جاویدان را نمی‌آورد چرا ؟

تشکیلات و عملیات مجاهدین در شمال ایران در مقایسه با عملیات و تشکیلات مجاهدین در جنوب محدود بود. منظور منتهی الیه مرزهای جنوبی ایران در سال ۱۹۸۰ است. وقتی خمینی در مورد مناطق غربی می‌نویسد منظورش احتمالا عملیات چلچراغ بوده که شکست بزرگی برای ایران بوده است. من البته برایتان نشان دادم که ایرانی‌ها یک هنگ بزرگی با مقادیر زیادی اسلحه را از دست دادند.

۸ فقره جرم مجاهدین

بغیر از این، خمینی ۲جای دیگر در مورد مجاهدین می‌گوید که حضورشون در عراق جرم است، همکاریشون با استکبار جهانی جرم است. (منظور همکاری با آمریکا)

۶فقره جرم دیگر هم هست که حتی از این ۲جرم مهم‌تر است. او این ۶فقره جرم دیگر را هم اسم میبرد. بخصوص آخرین فقره جرم که به تنهایی می‌تواند علت صدور این حکم باشه. خمینی می‌نویسد مجاهدین از اول تشکیل این جمهوری اسلامی تا الان عملیات بزدلانه نظامی علیه این رژیم انجام داده‌‌اند. این جمله خودش کاملا گویا است. یعنی نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق از ۱۹۸۱ وجود داشته و ادامه داشته است واین علیرغم این است که از عراق و آمریکا اسم می‌برد. به این ترتیب، می‌توانیم اینطور به فرمانش نگاه بکنیم که یک واکنشی است نسبت به همین منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی

ذکر فتوا در تلگرام مسعود رجوی۱۹۸۸

برای اولین بار در تلگرام مسعود رجوی در ۲۵آگوست ۱۹۸۸ به سازمان ملل از فرمان خمینی اسم برده می‌شود. من تصویری از این متن را به شما نشان دادم که رجوی می‌نویسد بر طبق منابع موثق خمینی دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد را چند هفته قبل در حکم دست نویس خودش داد. یعنی یک جوری رجوی پی برده بود به این حکم که حتی می‌دانست این حکم دست‌نویس خود خمینی است. ولی از همان موقع طی ۱۲سال هیچکس این سند را ندید. و مقامات ایرانی هم در موردش حرفی نمی‌زدند تا اینکه این متن، متن حکم، سال ۲۰۰۰ منتشر شد. (پیوست ۱۵۲ در خاطرات منتظری) به این ترتیب در متن حکم خمینی هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.

هدف فتوا نابودی تمام مجاهدین

هدف اصلی‌ خمینی از صدور این فتوا این بوده که تمام وفاداران به مجاهدین خلق را که آن موقع در زندان‌ها بودند را از بین ببرند و نابود کنند. بعد از صدور این فرمان همانطور که قبلا هم شنیدید در این پرونده حکام شهرهای مختلف در سراسر کشور رفتند سوال کردند در مورد (نامفهوم) و جزئیات که چگونه این حکم را می‌خواهند اجرا کنیم؟ حکام شرع مراجعه می‌کردند به عالی‌ترین مقام شورای قضایی کشورآیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و از ایشون سوال کردند آقا چکار کنیم چه‌جوری اجرا کنیم؟ به نظر می‌رسد که انگار آنها نیز شهامت‌اش را نداشته‌‌اند که این سوال را مستقیم از خمینی بپرسند که آقا چکار کنیم چه جوری اجرا کنیم؟ بعد که این سوال را به احمد خمینی پسر خمینی می‌رساند، او به نوبه خودش می‌برد نزدپدرش. و جوابش هم که شما چندین بار سند پاسخ این سوال را دیده‌اید. خمینی در این متن که ۴۱واژه دارد، هر گونه شک و تردید را در الزام نابود کردن منافقین از بین می‌برد. شک و تردید نداشته باشید یعنی همه مجاهدین خلق باید از بین بروند.

تاریخ فتوای خمینی

احتمالا بشود ادعا کرد اولا این ۲حکم بوده شاید حتی یک نامه کوتاه هم وجود داشته که آن حکم اصلی را، توضیح می‌داده است. که شاید آنرا هم بتوانیم بصورت یک حکم دیگر تلقی کنیم. در دادرسی در رابطه با تاریخ حکم خمینی مقداری صحبت شده است اما این ۲سند اصلا تاریخ ندارد و هر دو سند فاقد تاریخ است. اشخاص مختلف در رابطه با این تاریخ و اینکه مدارک چه زمانی صادر شده نظریه‌های مختلف دارند. در خاطرات منتظری ایشان به این صورت می‌گویندکه این نامه، (نمی‌دانم نامه گفته یا حکم خمینی) توسط امام نوشته شده هیچ تاریخی ندارد ولی در یک روز پنجشنبه نوشته شده که از طریق یکی از این قاضی‌ها روز شنبه بدست من رسیده در واقع آن شخص قاضی آنرا به دست من (منتظری)رسانده و تحویل داده است. این قاضی خیلی ناراحت بوده با زبان خیلی شدید و تندی زیادی با من صحبت کرده است. با در نظر گرفتن این خاطرات، در رابطه با قتل‌عام که روز ششم انجام شده که مصادف با ۲۸جولای ۱۹۸۸(۶مرداد ۱۳۶۷) است، در این روز هنوز که قتل‌عام‌ها آغاز شده عملیات فروغ جاویدان هنوز ادامه داشته و به‌خاتمه نرسیده بود. ۶مرداد روز چهارم عملیات فروغ جاویدان است که در ۳مرداد شروع شده که مصادف با ۲۵جولای بوده و همینطور روز بعدش که جمعه هفتم مرداد بوده هنوز هم این درگیری‌های ارتش آزادیبخش ملی با نیروهای ایران ادامه داشته است. تاریخی که خیلی مهمه در این پرونده ما، آن تاریخی است که این حکم صادر شده است. بدون شک بیانیه منتظری در رابطه با این تاریخ داده این است که آدم شک می‌کند. آنچه که مشخص است خمینی نمی‌خواست منتظری بداند و متوجه بشود که او(خمینی) چه زمانی این حکم را نوشته است، به‌خاطر اینکه نمی‌خواست این حکم با انتقادی که منتظری می‌کرده آنرا دچار مشکل کند و به همین صورت منتظری تلاش کرد که در رابطه با این حکم و انجام حکم یک کاری بکند و به همین خاطر با کمیته گوهردشت در تهران یک جلسه برگزار کرد که در پرونده هم قبلا به آن اشاره شده است. به هر حال آنطوری که این سلسله زمانی نشان می‌دهد، آن چیزی که منتظری می‌گوید، غلط است. منتظری آن طوری که نوشته، تاریخ دقیق حکم را نداشته ولی آن چیزی که استنباط می‌کرد می‌شد ششم مرداد، ۲۸جولای، ولی هم‌زمان اینطوری می‌گوید که دو روز بعد از این قضیه که ۳۰جولای بود، این سند را از طریق یکی از قاضی‌ها بدستش می‌رسد. و همین طور اضافه می‌کند وقتی که بدستش رسید این حکم ۲تا حکم مختلف بود نامه با هم بودند. اینها در اصل یک ورق بود ولی ۲طرفش این ۲حکم نوشته شده بود. ما می‌توانیم در صفحه ۶۲۵ خاطرات منتظری این صفحه را مشاهده کنیم.

در رابطه با اینکه چگونه اولین حکم صادر شد و چگونه دومین حکم بعد از آن صادر شد، غیرممکن است که اولین حکم خمینی ۲روز قبل از اینکه بدست منتظری رسیده باشد صادر شده باشد. تاریخ ۶مرداد می‌تواند به حکم دوم ربط داشته باشد، که در واقع پاسخ سوال‌هایی است که اردبیلی پشت صفحه نوشته شده بود. ممکن است که این حکم با آن نامه مطابقت داشته باشد.

منتظری خودش آن طوری که توضیح می‌دهد بعد از اینکه حکم خمینی به تمامی قاضی‌ها در سراسر کشور پخش شده، ما متوجه شدیم که اینها در رابطه با به اجرا گذاشتن این حکم به مشکل برخورد کرده بودند. و به‌خاطر همین به اردبیلی در این رابطه شکایت کرده بودند و اردبیلی در رابطه با این شکایت یک متن تهیه می‌کند و آن را انتقال می‌دهد به احمد خمینی که احمد خمینی هم یک نامه به پدرش می‌نویسد و پدرش هم پاسخ به آن نامه را می‌دهد. در رابطه با این مکاتبات، اگر بخواهیم بگوییم که ۳۵سال پیش انجام شده هنوز آن نوع ارتباطات به این سرعتی که امروز هست، نبوده است. پس نمی‌شود و امکان ندارد که این مکاتبات ۲روزه انجام شده باشد.

۲۸ تیر ۶۷ تاریخ فتوای اول خمینی

در این رابطه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به نام مورگان اورتاگوس بیانیه‌ای داده، به تاریخ جولای ۲۰۲۰، واین بر مبنای اطلاعاتی است که مقامات آمریکا به‌دست‌شان رسیده است. که تاکید می‌کند این کمیته مرگ و اعضای آن در تاریخ ۱۹جولای ۱۹۸۸ برای شروع کار مستقر شده‌اند. در اصل می‌گوید این کمیته مرگ ۱۹جولای ۱۹۸۸(۲۸تیر ۱۳۶۷) کارش را شروع کرده، پس باید این حکم قبلا صادر شده باشد که قاعدتا تاسیس این کمیته مرگ هم باید قبل از این تاریخ صادر شده باشه، منظورم قبل از ۱۹جولای (که زمان شروع کار کمیته مرگ بوده است.)

آتش‌بس عامل قتل‌عام

دلیل دیگری که می‌تواند اطلاعات منتظری را زیر سوال ببرد که اصل صدور حکم کی بوده، تحولاتی است که در آن روزها اتفاق افتاده است.

مهم‌ترین اقدام خمینی بعد از اینکه قدرت را به‌دست گرفت، جنگ با عراق بود. عراق ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگ شروع شد و از این دهه ۸ سال آن خمینی قدرت را در دست داشت. این جنگ ادامه پیدا کرد، ایشان سرمایه‌گذاری خیلی سنگینی روی جنگ کرده بود، که ایران بتواند از این جنگ پیروز دربیاید. بعد از اینکه در سال ۱۹۸۲، نیروهای عراقی از سرزمین‌های ایران عقب‌نشینی کردند امکان بسیار خوبی فراهم شد که این جنگ متوقف شود، و عراق هم خواسته‌اش توقف جنگ بود، ولی خمینی پافشاری کرد که این جنگ باید ادامه پیدا کند‌، وی هدف خود را که در اصل براندازی دولت عراق بود‌ را نشان داد و، به این بهانه که آزادسازی قدس از مسیر کربلا و سرنگونی دولت عراق می‌گذرد بر ادامه جنگ تاکید داشت.

در سال ۱۹۸۸ ایشان از دستیابی به هدف خود ناامید شد وقبول کرد که شکست خورده و خودش این شکست را اینطوری تفسیر می‌کرد، که انگار من سم خوردم، زهر خوردم اینطوری تفسیرش می‌کرد. مشخص شد که او به نحوی می‌خواست خودش را از این جنگ بیرون بکشد. این تصمیم که کشتار جمعی مجاهدین هم‌زمان با پایان جنگ باشد را او گرفت. به این صورت که هم این جنگ به خاتمه برسه و هم مجاهدین دریک کشتار دسته‌جمعی قتل‌عام شوند. همینطور زیر آن نامه‌ای که مردم ایران را مخاطب قرار داده بود را امضا کرده بود، که چرا ایشان تصمیم به اجرای این آتش بس گرفته بود. او این نامه را نوشت و زیرش را هم امضا کرد به دست خط خودش بود و تاریخش هم فکر می‌کنم من داشتم. با دستخط خودشون (قسمت راست میتونید ملاحظه کنید) ۱۵جولای بوده که می‌شود در اصل ۱۷جولای به‌طور رسمی به سازمان ملل متحد اعلام شده است. قابل قبول است که بشود این تاریخ یا شاید یکی دو روز بعدش را در نظر گرفت، که ایشان حکم خود را در این تاریخ‌ها برعلیه مجاهدین صادرکرده باشند.


اورتگاس از وزارت امور خارجه امریکا در رابطه با تشکیل کمیته مرگ که میگوید در ۱۹جولای انجام شده و همین‌طور اظهارات رابینسون بعنوان شاهد ایشان اینطوری روایت می‌کنند که این اطلاعات از طرف سی آی ای(CIA) به‌دستشون رسیده است. این موضوع که عملیات فروغ جاویدان در ۲۵جولای ۱۹۸۸ شروع شده است مزید برعلت است.


می‌خواستم این را اضافه کنم که درعملیات فروغ جاویدان وقتی که رژیم احساس کرد که این عملیات می‌تواند یک خطر باشد برای سرنگونی رژیم. سران رژیم تا آنجایی که توانایی داشتن تمام نیروهای خود را از تمام کشور به این منطقه سرازیر کردند تا مانع این بشوند که مجاهدین خلق وارد شهر بزرگی که نامش کرمانشاه است شوند. تمام قسمت رژیم همه به اتفاق در این جنگ شرکت کردند. از جمله ادله اثبات که من ارائه دادم یک مقدار مقاله‌های روزنامه‌ها بوده که نشان می‌داد که تمام اشخاصی که در توانشان بوده روانه این جنگ کرده بودند.

اظهارات حمید نوری در رابطه با اینکه ایشان در ماه جولای ۱۹۸۸ درکجا حضور داشتند که این را ما فکر می‌کنیم که حقیقت ندارد. زیراشخصی که اینقدر وفادار به رژیم است مثل آقای حمید نوری نمی‌شود که از این شنیدن این دستور سرباز زده و گوش نکند به دستورات سران حکومت. ضمن اینکه اظهاراتی که می‌گویند در زندان نبوده است قابل باور نیست ضمن اینکه قابل باور نیست که ایشان یکی از اشخاصی بوده که در این اعزام به جبهه جنگ شرکت نکرده باشد. نیروهایی که به سمت کرمانشاه فرستاده شده بودند تا بجنگند با ارتش آزادیبخش ملی حدود ۲۰۰هزار نفر بودند. تمام نیروهایی که در دسترس‌شان بود تمام نیروهایی که به آنها دسترسی داشتند به جبهه فرستاده شده بودند. خمینی دستور داد همه نفرات به طرف جبهه بروند و این دستور مدام از تلویزیون و رادیو تکرار می‌شد.

آن موقع خامنه‌ای رئيس جمهور بود که رهبر اعظم ایران(خمینی) به ایشون یک پیام ویژه فرستادند که تمام هواداران این رژیم باید به جبهه‌های جنگ اعزام شوند. درایران وضعیت جنگی اعلام شده بود برای مواجه شدن با ارتش آزادیبخش ملی و تهاجم آنها و این غیر قابل باور است که اگر خمینی این چنین حکمی را بعد از این عملیات فروغ جاویدان صادر کرده بود، حتما به آن اشاره می‌کرد. حتی اسم آن ضدحمله‌ای که اسمش را گذاشته بودند مرصاد باید اسم آن را هم می‌برد که این کار رو نکرد.

تعداد قتل‌عام‌شدگان

کنت لوئیس: این قتل‌عام که بر علیه مجاهدین و همین‌طور چپگراها‌ در سال ۱۹۸۸ انجام شد بدون شک بزرگ‌ترین موج اعدام‌ها بود که در حین چند هفته معدود در حکومت ملاها انجام شده است. هدف این حکومت برای اعدام‌های گروهی این بود که مجاهدین را به کل از بین ببرد، از بین بردن با حالت تشدید و اکیدا که در حکم خمینی به آن اشاره شده است. نظریات مختلف در در رابطه با این اعدام‌ها وجود دارد. علیرغم اینکه مجاهدین می‌دانستند که این حکم اجرا شده اما اینکه وسعت این اعدام‌ها چقدر بوده را به‌صورت تدریجی متوجه شده‌اند. ما این نتیجه‌گیری کلی را می‌گیریم که تقریبا ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی در حین این قتل‌عام اعدام شدند و بیشتر از ۹۰درصد این اشخاص پیرو، دنباله‌رو مجاهدین بوده‌اند. سران حکومت این آمار را از سازمان‌های بین‌المللی مخفی نگه داشته بودند. به همین دلیل «امنستی اینترنشنال» گفته بودکه ۱۰۰۰نفر اعدام شده‌اند. سپس گفت ۲۰۰۰نفر اعدام شده‌اند و بعد از یکی دو سال گفتند ۵۰۰۰نفر رو اعدام کردند ۵۰۰۰اعدامی، و در سال‌های اخیر ما گزارشات متعددی که به ما رسیده دریافتیم بیشتر از ۳۰۰۰۰نفر زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۹۸۸ اعدام شده‌اند.

من می‌خواهم یاد‌آوری کنم دررابطه با اصالت تمام شهودی که من قبلا در این مورد به‌‌ آن استناد کردم و دیگه نمی‌خواهم تکرار کنم. در این مرحله، دررابطه با هدف ما که زندان گوهردشت می‌باشد البته در رابطه با این پرونده، ما فقط تعداد معدودی ۱۰۰نفر زندانی رو اسم بردیم که اعدام شده‌اند. فقط این اشخاص، اشخاصی بودند که ما توانستیم اسم‌هایشان را نام ببریم و شهود می‌توانستند تایید کنند که این اشخاص به بخش اعدام برده شده‌اند و این که هیچ وقت نتوانستند اون اشخاص رو ببینند و ما توانستیم اسم‌هایشان را در این لیست بیاوریم و نام ببریم و همزمان اظهارات شهودی وجود دارد در رابطه با اینکه اشخاصی با لباس غیرنظامی از بیرون می‌آمدند داخل زندان که این اشخاص فکر می‌کنند این‌ها... گوهردشت..[ نامفهوم].

اگر ما برایمان امکان داشته باشد که ببینیم چه تعداد زندانی آنجا بودند می‌توانستیم بگوئیم درکل چند تن اعدام شده‌اند. ولی فکر می‌کنیم اشخاص متعددی بیشتر از آن اشخاصی که در زندان بسر می‌بردند اعدام شده‌اند. البته این را می‌دانیم که زن‌هایی بودند در گوهردشت ... ولی ما به اسم‌های هیچکدام از این زن‌ها دسترسی نداشتیم. یک اسم داشتیم یک خانمی بود که از طریق این کدهای مورس با همدیگر در ارتباط بودند. وی با اینکه قرار است اعدامش کنند پیام داده بود ولی هیچکس آن شخص را ندید. و در این اسامی از هیچ زنی نام برده نشده است.

اظهارات شهود

در رابطه با این اشخاصی که بعدا جدیدا دستگیر شده بودند، اظهارات شهودی وجود داشت که در دادگاه بدوی روایت کرده بودند جزئیات این اشخاص را برای ما توضیح داده بودند. امیر .. .. ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲ باهاش بازجوئی شده امیر هوشنگ اتیابی چون استمداد میکردند که این اشخاصی تازه دستگیر شده بودند به بندی که طبقه بالائی که ایشون آنجا داشتند بسر میبردند آنجا داشتند منتقل میشدند. به رضا فلاحی در اظهارات شهود خودشان ۲۶ اکتبر ۲۰۲۱ دادگاه بدوی گفتند چند نفر را در آن حیاط زندان دیده بود که مطمئن بودند که این اشخاص مطمئن بودند که اینها زندانی آنجا بسر نمیبردند، زندانی نبودند . برای مثال یک خانمی را دیدند با یک حالت کلاه روی سرشان و تمام اشخاصی که دیدند اینها همه کفش پاشون بود. در اصل در زندان زندانیان فقط دمپائي میپوشیدند کفش هیچوقت حق نداشتند بپوشند. بعضی از این خانمها حتی کیفهای دست زنانه اشان هم باهاشون همراهشون بود حتی یک مرد با یک کیف سامسونت بود که دستش بود .ولی تمام این اشخاصی که ایشون مشاهد کرد چشم بند داشتند بخاطر همین استناد میکرد که اینها نمیتونستند کارمندان زندان باشند. و اینجوری برداشت کرده بودند که این آدمها را از بیرون آورده بودند گوهردشت آنجا حلق آویز کرده بودند و بدار کشیده بودند.

محمود خلیلی توی در اصل اظهاراتش در ۲۹ مارس ۲۰۲۲ توضیح میدهد روایت میکند که اشخاصی میآمدند در حیاط و میخواستند توالت استفاده کنند آنها لباس های تمیز به تنشان بود، لباسهای، یونیفورم ارتشی به تن نداشتند و ایشون اینطوری نگاه میکردند که این اشخاص نمیشود گفت که اینها را از جبهه جنگ گرفتند آوردنشان که در رابطه با آن عملیات فروغ جاویدان باشد و از آنجا برنداشتند بیاورندشان زندان. مهری حاجی نژاد توی اظهاراتش در ۴ اکتبر ۲۰۲۱ توضیح دادند که قبل از این اعدامها در گوهر دشت بسر میبرده و کم کم حداقل یک بند که متعلق به زنان بود آنجا وجود داشت و ایشون گمان میکنند که هیچکدام از این زنها جان سالم بدر نبردند و متاسفانه هیچوقت هرگز ما نمیدانیم حقیقت را بدانیم که چند نفر در اصل در گوهر دشت به اعدام رسیدند.

ارتش آزادیبخش تایید استقلال مجاهدین

کنت لوئیس :

در ژوئن ۱۹۸۶(خرداد ۱۳۶۵)، سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق نقل مکان کرد و مسعود رجوی در ژوئن ۱۹۸۷ تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران را اعلام کرد. از آن زمان، حداقل تا سال ۲۰۰۳، ارتش آزادیبخش ملی ایران در حالت جنگی با رژیم ایران بود و از خاک عراق به رژیم ایران حمله می‌کرد که این نشان می‌دهد مجاهدین بمراتب به مدت طولانی بعد از پایان جنگ عراق به مبارزاتشون و حملاتشون ادامه دادند.

ارتش آزادیبخش ملی در سال ۱۹۸۸ سه عملیات مهم را به اجرا در آورد عملیات آفتاب. و بعدش عملیات چلچراغ و عملیات فروغ جاویدان. هیچ عملیات چهارمی وجود نداشته عملیاتی که دادستان به ادعای دله پیود به آن استنادکرده. و اینجا یک نکته جالبی وجود داره که اسم تمام این عملیاتها بزبان فارسی بود نه به زبان عربی.

عملیات آفتاب

در عملیات آفتاب که در شهر شوش مارس ۱۹۸۸ انجام شد ۱۵۰۰ سرباز ایرانی به اسارت گرفته شدند

عملیات چلچراغ

در عملیات چلچراغ ۱۸ تا ۲۱  ۱۹۸۸ بیش از ۱۵۰۰ سرباز ایرانی به اسارت گرفته شدند. که عکس و فیلم آن توسط مجاهدین گرفته شده و موجود است. در این عملیات ارتش آزادیبخش موفق شد یک پادگان کامل رژیم ایران را از بین برده و تجهیزات آنها را به غنیمت بگیرد. از تانک تا توپخانه تا خوروها و اسلحه‌های سبک‌تر و مهمات را مجاهدین به غنیمت گرفتند. ارزش این غنائم جنگی بیش از میلیارد دلار بوده است. باز هم تصاویر بیشتری از تجهیزاتی که مجاهدین توانستند موفق شدند به غنیمت بگیرند وجود دارد (که آنها را به دادگاه نشان داد). یعنی دیدید که چقدر تجهیزات انبوه و پر شمار بودند. من اين كليپ ويدئويي را قبلا بهتون نشون دادم يك مجموعه اي از تصاويري است از 6 كانال غربي در مورد عمليات چلچراغ ازجمله سي ان ان  و ان بي سي آمريكا  وكانال 4 فرانسه و دو كانال آلماني ويك كانال ايتاليايي اينها مستند كردند اين عمليات را. همينطور كه اشاره كردم تعداد زيادي گزارشگر خارجي  در عمليات چلچراغ شركت داشتند، حضور داشتند عكسي كه الان بهتون نشون مي دم عكسي است كه بسياري از ژورناليست ها كه حضور داشتند در اين عمليات اين را نشان مي دهد. من اين كليپ ويدئويي را قبلا بهتون نشون دادم يك مجموعه اي از تصاويري است از ۶ كانال غربي در مورد عمليات چلچراغ ازجمله سي ان ان  و ان بي سي آمريكا  وكانال 4 فرانسه و دو كانال آلماني ويك كانال ايتاليايي اينها مستند كردند اين عمليات را

کلیپ: يك ارتش انقلابي شهر مهران را تصرف كرد و ميليون ها دلار تسليحات به غنيمت گرفت. ارتش آزاديبخش ملي ايران ارتشي است فوق العاده و با انگيزه كه توسط رهبري مقاومت ايران مسعود و مريم رجوي فرماندهي مي شود فتح مهران به همان اندازه يك پيروزي نظامي است يك پيروزي سياسي نيز هست.

تلويزيون كانال يك فرانسه : مجاهدين وارد شهر مهران شدند آنها به تسخير اولين شهر در خاك ميهن شان افتخار ميكنند در همين حال هواپيماهاي رژيم بمب هاي خود را كمي دورتر پرتاب ميكنند اما رزمندگان ارتش آزاديبخش مسعود رجوي به احساس شادي و سرور از پيروزي خود ادامه مي دهند آنها كه به اقتدار خود ايمان دارند فرياد مي زنند مرگ بر خميني  درود بر رجوي  بعد از مهران تهران ، فاطمه طهوري معاون فرمانده عمليات فتح شهر مهران مي گويد شب قبل نخست خطوط اوليه نيروهاي خميني را در هم كوبيديم سپس نقاط استراتژيك را بر روي تپه ها به تصرف در آورديم شهر را امروز صبح تسخير كرديم  و هم اكنون نيز تحت كنترل ما است.

شبكه تلويزيوني سي ان ان : تصرف مهران يك شكست عظيم رواني  براي نيروهاي خميني محسوب مي شود، يك فرمانده اسير شده ايراني به گزارشگران غربي گفت عده اي از سرعت عمل رزمندگان ارتش آزاديبخش در تصرف شهر مهران متحير شده اند.

آن گزارشاتی که در مورد عملیات سازمان مجاهدین است گواه بر این است که نیروهای ارتش ازادیبخش ملی بودند که عملیات کردند هیچ گزارشی در مورد عراق، چه در مورد جبهه های زمینی یا اینکه در هوا هیچکس ادعا نکرده، هواپیمایی که نشون میده یک هواپیمای فانتوم ایرانیه که در پس زمینه دیده میشه براساس گزارش گزارشگر فرانسوی.

این مقاله از مجله نیویورک تایمز است در بیستم ژوئن که من قبلا به آن استناد کرده ام شورشیان ایرانی شهری نزدیک عراق را تسخیر کردند و بقیه مقاله ادعاهای رژیم ایران است که عراق از گاز اشک اور استفاده کرده وخود عراقی ها انکار میکنند چرا این آقای ... این مطالب را عنوان نکرده است مطرح نکرده چرا ؟

انتقاد محدثین از موشک‌باران ایران توسط عراق

در مقاله ای از واشنگتن پست اوایل ژوئن نوشته که محمد محدثین از عالیترین رهبران سازمان مجاهدین نوشته اینجا این مقاله محدثین اشاره کرده که موشک های عراق علیه شهرهای ایران و سلاح شیمیایی استفاده کرده چرا ؟ محدثین با این مخالف بوده که منظورم اینه که این نشون میده که موضع مجاهدین خلق و استقلال انها از عراق و  ارتش عراق را نشان میدهد مجاهدین از عراق انتقاد میکنه

عملیات فروغ جاویدان

برویم سراغ عملیات فروغ جاویدان ۲۹ جولای ۱۹۸۸. بعد از آنکه مجاهدین ۸۵۰کیلومتر پیشروی کردند ایران توانست جلوی این پیشروی را بگیرد. هواپیماهای جنگی وهلیکوپترهای عراق نمیتوانسته وجود داشته باشد چرا که مجاهدین حمایت هوایی نشده بودند و (به همین دلیل) نتوانستند از خودشون در این عملیات دفاع کنند.

استقلال عمل مجاهدین در عملیات‌‌ها

کنت لوئیس: افرادی هستند که اظهار نظر کرده اند در باره مجاهدین در مقاطع مختلف از جمله مقاله ای که الان بهش اشاره کردم سامرایی رئیس عملیات ضد جاسوسی عراق بوده در دوران جنگ ، اصلا پشت کرده به صدام حسین فرار کرد و رفت با نیروهای ضد صدام و با اونها همکاری کرد. بعد  از اینکه صدام سرنگون بشه رئیس جمهور طالبانی او را بعنوان مشاور خودش انتخاب کرد این او نوشت تحت عنوان مجاهدین خلق عامل قدرت و فلسفه بقا در نشریه ... منتشر کرد در سایر رسانه نیز منتشر شده واو اینطوری میگه در این مقاله برخلاف ان چیزهایی که الان گفته شد که مجاهدین خلق اصلا یک عملیات هم بعنون بخشی از عملیاتی که نیروهای عراقی انجام دادند شرکت نکردند همه آنها عملیات مستقلی بود که کردند. با ماهیت مشخص اصلا ادغام نبوده در واحدهای ارتشی نظامی و نیروهای ما  اصلا شرکت نکردند در عملیات نظامی عراق. حتی مقطعی هم عمل نکردند در تمام طول جنگ. اینها الان ترجمه آزاد بود از من سخنان آن ژنرال.

روزنامه کویتی القبس در یازدهم آوریل ۲۰۰۹ درمقاله ای به قلم یک ژنرال عراقی به نام «وفیق السامرائی » که در زمان جنگ  ایران وعراق رئیس اطلاعات نظامی عراق بود نوشته است : مجاهدین خلق حتی یک عملیات نظامی را به عنوان بخشی از عملیات نظامی نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی انجام نداده اند. وفیق سامرایی که بعد از  جنگ به خارجه رفت و بعد از سرنگونی دولت قبلی مشاور امنیتی  رئیس جمهور جدید عراق شد می افزاید : هرکاری مجاهدین انجام میدادند  یک کار جداگانه با کاراکتر خاص بود یگانهای آن با یگانهای  عراقی ادغام نشدند ونیروهایش در تمام مدت حضورشان در طول جنگ در عملیات های عراق حتی به صورت فردی شرکت نکردند.

کنت لوئیس به نقل‌قولی از صدام حسین رئیس‌جمهور وقت عراق اشاره می‌کند که در رابطه با مجاهدین گفته بود: این یکی از دروغهاست که به مجاهدین خلق مزدور می‌گویند. ما یک بار از آنها خواستیم که اطلاعاتی از بعضی مراکز ایران به ما بدهند که قبول نکردند که به وضعیت اقتصادی مردم ایران را صدمه بزنند. کنت لوئیس گفت:

یک چند تا تصویر دیگر نشانتان بدهم:‌ این مقاله ای که قبلا هم بهش اشاره شد از ... هستش سوم جولای 88 این مقاله منتشر شده از قول صدام حسین هم گفته که ، ازجمله  این را گفته صدام یکی از دروغهای ریاست جمهوری این هست که به اینها میگویند سربازان مزدور  ، میگوید مجاهدین خلق سربازان مزدور هستند . ما با ایده ها مبارزه آنجا .. با تذکری که ما از اطلاعاتی استفاده میکنیم که قابل قبول نیستند که آنها وقتی که  قبول نکردند درک خودشان را عوض کنند که می تونستند وضعیت اقتصادی مردم ایران را صدمه بزنند. باز هم ترجمه آزادی بود از من.

چگونگی تهیه سلاح توسط مجاهدین

کنت لوئیس در ادامه دفاعیات خود با اشاره به غنائم ارتش آزادیبخش در عملیات چلچراغ که میلیاردها دلار ارزش داشت گفت: ما اسناد زیادی ارائه کرده‌ایم که نشان می‌دهد مجاهدین خلق مخارج خودشان را پرداخت می‌کردند و سلاح خریداری می‌کرده‌اند. نشریه مجاهد شماره ۹۱۵ در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۸ بخشی از این سندها را منتشر کرده است. کنت لوئیس دو سند بانکی را در دادگاه نشان داد که مجاهدین از بانک کردیت سوئیس مبلغ ۸ میلیون دلار به دولت عراق منتقل کرده‌اند .

کنت لوئیس: ادعا شده در این پرونده که مجاهدین کمک های مالی دریافت کردند از عراق. خود مجاهدین خلق این رو انکار کردند. مجاهدین اقرار کردند که ما خرید سلاح کردیم و هرچیزی که احتیاج داشتیم میخوام در رابطه با این تصویرهایی که جدیداً بهتون نشون دادم که ارتش آزادیبخش ملی تلاش کرد که بسیار... قسمت مهم سلاح که انواع اقسام مهمات سلاح در اصل تانک و زرهی که از ایران تصرف کردند اینو میشه به یک تا دو میلیارد دلار ارزیابی قیمتی شده که اینو باز میشه بهش استناد کرد و ادله اثباتش هم وجود داره. یک مقدار زیاد سند ما ارائه داریم که نشان میدهد که مجاهدین خلق  پولهای شخصی خودشان را داشتند و استفاده کردند برای خرید سلاح و وسایل و غیره که احتیاج داشتن این اسناد از انتشارات خود مجاهدین خلق بهشون اشاره میشه در اصل هفته نامه مجاهدین بوده شماره ۹۱۵ که ۲۵ ژوئن ۲۰۱۸ و یکی هم در ۲۰۱۴ نشر شد یک مقاله ولی رژیم ایران تمام مدت فکر میکردند که ادعاهاشون رو ابتکار کردن که کمکهای مالی از طرف عراق شده بخاطر همینه که این مقاله ها رو مجاهدین خلق منتشر کردند در پاسخ  به اون ادعاها و چندین مثال ما داریم در رابطه با این سندهایی که نشان دهنده این تعریفها هستند اینجا یه انتقال مالی ۵ میلیون دلار بوده از ژنو به عراق واریز شده سوم آوریل ۱۹۸۷ تصویر بعدی نشان دهنده یک قبض واریز سه میلیون دلاری از همون بانک به همون تاریخ اپریل سوم ۱۹۸۷توی یک تاریخ مشخص شده ۸ میلیون دلار عراق دریافت کرده از مجاهدین خلق. اینجا نشان دهنده وارد کردن ماشین های لندکروز ۲۴۰ فقره لندکروز سال ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ که در جمع ۴ میلیون درهم برداشتند به عراق وارد کردند و مثال دیگه ای که داریم اینجا در رابطه با خرید سلاح و مهمات ۱۹۸۲ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ و این نشان میده همینطور که یک نزاع داخلی که وقوع داشته ادامه پیدا کرده حتی بعد از جنگ بین ایران و عراق که ۱۹۸۸ رخ داده بود.

منشأ داده‌های نادرست در مورد مجاهدین

کنت لوئیس تأکید کرد: بسیاری از داده‌های نادرستی که در مورد رابطه مجاهدین و عراق در دادگاه به آن استناد شده به‌نقل از  روزبه پارسی است که طبق اسنادی که اخیراً منتشر شده یکی از کسانی بوده که تحت عنوان ابتکار کارشناسان ایرانی از سوی رژیم مأموریت داشته که اطلاعات غلط و گمراه‌کننده جهت تأثیر گذاری بر کشورهای اروپایی منتشر کند. منبع ادعاهای کذبی مانند این‌که مجاهدین از حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و نظامی عراق برخوردار بودند نیز روزبه پارسی است.

کنت لوئیس در دفاعیاتش هم‌چنین گفت: برخی از داده‌ها علیه مجاهدین به‌نقل از فردی است به‌نام آنتونی کوردزمن که مطالبش علیه مجاهدین فاقد هر گونه منبع معتبری است و فقط ادعاهای رژیم ایران را تکرار کرده است.  بخشی از دعاوی آنتونی کوردزمن علیه مجاهدین به‌نقل از یک مقاله از فیلادلفیا اینکوایر آمریکاست که وقتی شما به اصل مقاله مورد اشاره کوردزمن مراجعه می‌کنید، به هیچوجه مطلبی که کوردزمن  نوشته است وجود ندارد. کنت لوییس با استناد به خبرنگاران متعدد خارجی که در عملیات چلچراغ شرکت داشته‌اند، نشان داد که دعاوی کوردزمن مربوط به شرکت نیروهای عراقی در جنگهای ارتش آزادیبخش تا چه اندازه دروغ است.

کنت لوئیس در این رابطه گفت: ما آموزش دیدیم که دائماً موثق بودن منبع را دقیقاً ارزیابی کنیم. اگر کتاب‌های آنتونی کوردزمن، دیلیپ هیرو و شهادت روزبه پارسی علیه مجاهدین توسط پرفسور تاریخ بررسی می‌شد، همه آنها نمره مردودی می‌گرفتند. کوردزمن و هیرو منابعی را برای ادعاهای کلیدی خود علیه مجاهدین ذکر نمی کنند، اما با استنادهای دیگری که در نوشته هایشان کرده اند نشان می دهند که به‌خوبی می‌دانستند که دیدگاه های متفاوتی در مورد این ادعاهای کلیدی وجود دارد.

کوردزمن به هیچ منبع اطلاعاتی در رابطه با اثبات ادعایش اشاره نمی‌کند. اما در صفحه شماره ۷۴ مقاله ای از مجله نیویورک تایمز در بیستم جولای ۱۹۸۸ که در آنجا آنرا نشان نمی‌دهد و می‌گوید بعدا برمی گردیم به این. در این منبع که در رابطه با نیروهای مجاهدین است نوشته مجاهدین مهران را فتح کردند و به اشغال خود درآورده بودند، اما در این مقاله هیچ اشاره‌ای به اینکه نیروهای عراقی در آن شرکت داشته‌اند که کوردزمن مدعی آن است نبود. من دوباره به این مقاله بازگشت خواهم کرد. آزاده ضابطی و مالکون فولر در رابطه با نقصی که توی این منابع درحکم دادگاه بدوی در چندین نقطه نقص وجود داره اشاره کردند، وهمینطور نسخه اصلی منابعی که کوردزمن بهشون ارجاع کرده واستناد کرده بود را پیوست کردند. این منابع روشن می‌کند که فقط رژیم ایران است که ادعا کرده عراق در  این عملیات شرکت کرده، وهمینطور در این منابع روشن می‌شود که عراق هم شرکت در این عملیات وهم اینکه از نیروهی هوایی استفاده کرده باشد برای پخش گاز عصبی بر روی شهر مهران، را انکار می‌کند. وهمچنین نشان می‌دهد که مجاهدین خلق نیز این‌را انکار کردند. متاسفانه کوردزمن به یک دلیل نامشخص اطلاعات رژیم ایران را پخش وتوزیع کرده ، بدون اینکه هیچ منبعی را بهش اشاره کند و بدون اینکه گزارشاتی که خلاف آنرا نشان بدهد بیاورد و نتوانست اسنادی که بتواند منابعش را تایید کند نتوانست ارائه بدهد.[۳]

شهادت سفیر بلومفیلد

کنت لوئیس به نقل از سفیر لینکلن بلومفیلد در سال ۲۰۱۱ قبل از خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا در مقابل کنگره آمریکا شهادت داد گفت: در هیچ زمانی در طول جنگ عراق و ایران، از جمله عملیات «فروغ جاویدان» ارتش آزادیبخش ملی (NLA)، نیروهای نظامی عراق در عملیات با نیروهای مجاهدین خلق شرکت نکردند. مجاهدین خلق هرگز در هیچ زمانی و در هیچ عملیات مشترکی با ارتش عراق نبودند  یا عملیات موازی در حمایت از ارتش عراق انجام ندادند.[۳]

بازرسی جداگانه آژانس اتمی از پایگاه اشرف

کنت لوئیس: اینجا در اصل نظریه سازمان مجاهدین خلق را در رابطه با بعد از اینکه حمله ۲۰۰۳ آمریکا انجام شده بود، نشاندهنده این استکه این اعمال طبق کمیسیون ژنوانجام شده وهمینطور با در نظر گرفتن اولین صورتجلسه در تکمیلی که به کمیسیون ژنو الحاق شده ، این تصویر نشان میده که پانزدهم دسامبر، ۱۹۸۸ تاریخش هست ، از وزارت امور خارجه ،به سازمان ملل متحد، به دبیرکل سازمان ملل متحد، اینجا در اصل نقل قول میکنه ، این گزارش نقل قول میکنه ، واحد نهاد کنترل بین المللی که، در پی سلاحهای تخریب گروهی میگشتد درعراق، در اصل در دسترسی به پیدا کردن به این محل خاص، الان در رابطه با پایگاهای مختلف مجاهدین صحبت میکنیم، واین بازرسیهایی که در عراق شد، اینجا در رابطه با پایگاهای عراقی داره صحبت میکنه، فقط یکییش را استثنا قائل شده بودن، فقط اون پایگاه مجاهدین خلق بود که، استثنا قائل شده بودن، این مکان نشاندهنده این بود که، زیر پوشش عراق نبود، این مکانی که مجاهدین خلق استفاده میکردند بعنوان پایگاه، بخاطر همین دیگر بازرسی نکرده بودند و استثناء قائل شده بودند.

و این نهم دسامبر ۲۰۰۲ تاریخش هست، از اداره جات دولت در اصل عراق بوده به بخش واحد کنترل سازمان ملل، فرستاده شده بوده این نامه. و اینجا ادعا کرده بودند که مجاهدین خلق در تشکیلاتشان درعراق زیر کنترل و تحت کنترل عراق نبوده و نوشتند که این تشکیلات که به ام او کی  تعلق داره زیر پوشش خودشان هست و زیر پوشش خودشه یعنی خود همون سازمانه و هیچ دخالتی دولت عراق بر کنترل این تشکیلات نداره و اینهم نشاندهنده این است که دوباره این را نشان میدهد که مجاهدین خلق در اصل پایگاههای خودشون را کنترل میکردند بدون دخالت دولت عراق.

گزارش سیا

کنت لوئیس هم‌چنین گزارشی از سازمان سیا از ژوئیه ۱۹۹۳درباره سازمان مجاهدین خلق ایران و حضور آن در عراق نشان داد که تصریح می‌کند: «در اوایل فوریه ۱۹۹۲ ، بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل از پایگاه اصلی ارتش آزادیبخش ملی در الخالص، که به پایگاه اشرف معروف است، تحقیق کردند. بنا بر گزارش بازرسان، این مکان مانند سفارت بوده و عراقی‌ها آن را خاک ایران می‌دانند».

کنت لوئیس: بعداز خاتمه جنگ بالاستقلال مجاهدین خلق نسبت به عراق و چندین سازمان تأیید شده که بعد از جنگ مابین ایران با عراق بعد از این تأیید شده از طرف مقام های متعدد این یک گزارشی است که از سی آی ای (CIA) امریکا هست در رابطه با مجاهدین خلق هست و حضورشان در عراق از جولای 1993 اینجا به حالت مستقیم ترجمه شده که طبق این از سال 1992 در اصل بازرسین سلاحهای سازمان ملل متحد بررسی کردند که اینها در اصل اینها ارتش آزادیبخش ملی پایگاه اصلی شون را در ابو خالص بازرسی کردند که این (باکس) را به کمپ اشرف شناخته شده بود آنرا بازرسی کردند و طبق گزارش هایی که این بازرسی پایگاه مطابقت داشت مثل یک سفارت و اینطوری محسوب می شد که در اصل عراقی ها این منطقه را مثل خاک ایران محسوب می کردند.

اسیران ایرانی در دست مجاهدین

کنت لوئیس: در اینجا چندتا نامه هست از صلیب سرخ بین المللی از سال 1994 و هم از سال 2004 که اینها فرستاده شدند جهت اطلاع مجاهدین خلق اولین نامه که 1994 فرستاده شده بود یک گواهی است در رابطه با اینکه سه تا سرباز ایرانی که مجاهدین خلق بعنوان اسیر گرفته بودند در بین یک تهاجم ایران یک حمله در اول سال ۱۹۹۱ در کمپ اشرف طبق استانداردهای بین المللی با آنها رفتار شده بود. و صلیب سرخ آنها را ملاقات کرده بود باهاشون خصوصی صحبت کرده بود و تشخیص داده بود که آنها نمی خواستن به ایران بازگشت کنند و اگر آزادشون می کردند نمی خواستن ایران برگردند. و در این رابطه حقیقت در این هست که مجاهدین خلق سربازهای ایرانی داشتند که در اصل به اسارت گرفته بودن بصورت جنگی و این در اصل نشان دهنده استقلال خودشان بود و اینها را به عراق استرداد نکرده بودن اینها خودشون شخصا در دسترس خودشان داشتند و بعد از آن واگذار کردن استرداد کرده بودند به صلیب سرخ بین المللی نامه دوم که ۲۰۰۴ منتشر شده فرستاده شده

نامه دبیرکل ملل متحد

کنت لوئیس نامه مورخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۸ دبیرکل سازمان ملل متحد خطاب به رئیس شورای امنیت را نشان داد که به‌نقل از آژانس بین‌المللی کنترل سلاحهای کشتار جمعی در عراق آمده است: «دسترسی به این سایتها اعطا شد و بازرسیها به استثنای یک مورد که تأسیساتی است که تحت سکونت سازمان مجاهدین خلق ایران بود، صورت گرفت. اعلام شد که محل این تأسیسات تحت اختیار عراق نیست.»[۳]

نامه مقامات عراقی

کنت لوئیس هم‌چنین نامه مورخ ۹ دسامبر ۲۰۰۲ مقامات عراقی مبنی بر این‌که تأسیسات مجاهدین خلق در عراق تحت کنترل عراق نیست رابه دادگاه ارائه کرد . در آن نوشته شده است: «تأسیسات متعلق به مجاهدین خلق بدون دخالت دولت عراق تحت اختیار این سازمان است».

کنت لوئیس تأکید کرد: این اسناد نه تنها استقلال مجاهدین خلق از عراق را اثبات می‌کند، بلکه نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیربین‌المللی پس از سال ۱۹۸۸ نیز ادامه یافته است.[۳]

حمله رژیم ایران به مجاهدین در عراق ۱۳۶۹و ۱۳۷۰

در ماه های اسفند ۱۳۶۹و فروردین ۱۳۷۰، پس از پایان جنگ کویت، چندین لشکر از سپاه پاسداران ایران به پایگاه های مجاهدین خلق در عراق حمله کردند. (مجاهدین با ارتش آزادیبخش به یک پاتک دست زدند و نام آن را عملیات مروارید نهادند.)

ما بين مارس و اپريل ۱۹۹۱ بعد از خاتمه جنگ كويت وعراق  چند لشگر مسلح از طرف پاسداران انقلاب پايگاههاي مجاهدين خلق را در عراق تحت حمله قرار دادند اين قسمت وقتي بود كه ارتش عراق  بعد از مبارزه ، جنگ با آمريكا و بيشتر درهمان قسمت هايي كه مجاهدين پايگاههاي خودشان را داشتند ، نزاع هاي شديدي كه چندين هفته پي درپي ادامه داشت  تا آخرش نيروهاي ايراني از طرف ارتش آزاديبخش ملي در اصل شكست خوردند. در اين نبردها بسياري از اين نيروهاي ايران به اسارت گرفته شدند و خيلي تجهيزات را هم بدست ارتش آزاديبخش به غنيمت گرفته شدند و همين طور بعدا  چندين مرتبه  در رابطه با اين عمليات  صحبت شده بود و گفتند كه اين در اصل پاسداران انقلاب لباس كردي به تن كرده بودند، براي اينكه نتوانند هويت شان فاش شود و این شخصی که می‌بینید در این عکس شخصی بود که این ادعاها رو و اینجا یک تصویری می‌بینید که پاسدارهای انقلاب لباس کردی تنشون کردن

حمله رژیم ایران با هواپیما به پایگاه مجاهدین در عراق ۱۳۷۱

در فروردین ۱۳۷۱سیزده فروند هواپیمای فانتوم رژیم به کمپ اشرف حمله کردند و ۳۰تن بمب بر روی آن پرتاب کردند. بسیاری از ساختمان ها ویران شدند، یک نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. مجاهدین خلق در اشرف موفق شدند یکی از هواپیماها را ساقط کنند. این خبر اول نیویورک تایمز در آن روز بود

کنت لوئیس: ششم آوریل ۱۹۹۲ سیزده جنگنده هوایی فانتوم سی تن بمب به کمپ اشرف با جنگنده های هوایی ریختن روی کمپ اشرف چندین ساختمان خراب شدند یک شخص به قتل رسید و چندین نفر اسیب رسید بهشون مجاهدین خلق موفق شدند که یکی از جنگندهای هوایی فانتوم رو روی هوا بزنن نیویورک تایمز ششم آوریل ۱۹۹۲ در صفحه اولش در رابطه با این خبر گزارش میده

حمله رژیم ایران با موشک به پایگاه مجاهدین در عراق ۱۳۸۰

در فروردین ۱۳۸۰، رژیم ایران با موشک‌های اسکاد به کمپ اشرف و دیگر پایگاه‌های ارتش آزادی‌بخش ملی در امتداد مرز ایران و عراق حمله کرد. بعداً یحیی رحیم صفوی مشاور نظامی خامنه ای گفت که در آن تاریخ ۱۰۰۰موشک به سمت پایگاههای مجاهدین شلیک شده است. روزنامه کیهان صفحه اول خود را به این رویداد اختصاص داده است.

کنت لوئیس: ۱۹ آوریل ۲۰۰۱ رژیم ایران کمپ اشرف رو دوباره مورد حمله قرار داد و همینطور یکی از پایگاه ارتش آزادیبخش ملی که با راکت تحت حمله قرار داد. و بعدش خمینی و اشخاص مشاورش آقای یحیی صفوی  که در اون تاریخ ۱۰۰۰ تا راکت در اصل پرتاب شد. و روزنامه کیهان اولین صفحه چاپش رو بکل راجع به این خبر گزارش داد.

مجاهدین بعد از حمله ائتلاف به عراق

کنوانسیون چهارم ژنو

کنت لوئیس: اينكه مجاهدين خلق طبق كنوانسيون ژنو بايد تحت  حفاظت، محافظت  مي شدند بعد  از  اينكه صدام و رژيمش از بين رفت  البته اين محصولي از همين عمليات  و اقدامات مستقل مجاهدين بوده به همين خاطر تحت  حفاظت و محافظت  قرار گرفتند بعد از سرنگون شدن صدام

حمله رژیم ایران به پایگاه مجاهدین، کمپ اشرف در ۱۳۹۲

در اول سپتامبر ۲۰۱۳، نیروهای رژیم ایران به طور مخفیانه به کمپ اشرف که در حال تخلیه بود حمله کردند و ۵۲تن از اعضای غیرمسلح مجاهدین خلق ایران را قتل عام کردند و هفت تن دیگر از جمله شش زن مجاهد خلق را گروگان گرفتند؛ که هنوز از سرنوشت آنها خبری نیست.

کنت لوئیس: دهم(اول سپتامبر) سپتامبر ۲۰۱۳ نیروهای رژیم  ایران مخفیانه کمپ اشرف رو مورد حمله قرار دادند که اونموقع تحت خلاء بود داشتن تخلیه میکردند داشتن نقل مکان میکردند به یک محل دیگه خارج بغداد و تعداد زیادی از اون افراد دیگه باقی نمونده بودن داخل اشرف این نیروهای ایرانی که حتی ایندفعه هم لباس اشخاص دیگه رو پوشیده بودن ۵۲ نفر که در اصل بی سلاح بودن در اصل از اعضاء مجاهدین خلق را قتل عام کردند. و۷ نفر هم بعنوان اسیر گروگان گرفتند شش نفر از اینها زن بودند هنوز هم ما نمیدونیم  چه بلایی سر این اشخاص اومده وبه این صورت است که مجاهدین خلق سلاحهای خود را بزمین گذاشته بودند در اصل بعداز این تهاجم امریکایی که ۲۰۰۳ انجام شده بود و این اشخاص که در کمپ اشرف باقیمانده بودند و اونجا در اصل اعدام شدند اونها هیچکدومشون دارای سلاح نبودند. رژیم باین صورت اول اعلام کرد که نیروهای عراقی بودند که این حمله را انجام دادند، بعدش اعلام شد که یک کانال تلویزیونی که متعلق به رژیم است و اسمش هست آپارات که این عملیات از طرف نیروهای ویژه در رابطه با پاسداران انقلاب انجام شد. توجه میکنید این یک فیلم است که من در نظر ندارم که نشان بدهم. ما اصلا در پرونده هم به آن استناد نکردم ولی در این فیلم میشود آدم مشاهده کند چندین شخصی که به قتل رسیده اند این یک فیلم و تصویر متحرک است یک ویدئو هست که خودتان میتوانید بعدا مشاهده کنید این نیست که دست هایشان را از پشت بسته باشند آن اشخاصی که دستشان را از پشت بسته اند افتاده اند روی زمین و مرده  اند آنها در اصل آنها اعدام شده اند، فقط این نیست که کشته شده اند یا مرده اند، اعدام شده اند این اشخاص.

اقدام به بمب‌گذاری گردهمایی سالیانه مجاهدین در پاریس ۱۳۹۷

در سال ۲۰۱۸، رژیم ایران قصد داشت گردهمایی بزرگ سازمان مجاهدین خلق ایران را در ویلپنت پاریس بمب گذاری کند. اگر موفق می شد صدها نفر کشته و هزاران نفر زخمی می شدند. ده ها هزار نفر در این گردهمایی شرکت کردند. این توطئه توسط پلیس امنیتی آلمان و بلژیک کشف شد.(عملیات این بمب‌گذاری توسط اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت رژیم ایران در اتریش فرماندهی می‌شد)

کنت لوئیس: و ۲۰۱۸ که اخیرا بوده این اتفاق افتاده رژیم ایران برنامه ریزی این را کرده بود که در اصل در حمله مجاهدین خلق را  سازمان مجاهدین خلق را در اصل میخواست این تجمعی را که ملاحظه میکنید را تحت حمله بگذارد این یک تظاهرات بزرگی بوده که میخواستند تحت حمله با بمب بگذارند اگر این برنامه و این برنامه موفق میشد ۱۰۰ هزار نفر میتوانستندکشته بشوند و ۱۰۰۰ نفر تحت آسیب قرار بگیرند. دهها هزار نفر در این تجمع شرکت داشتند. که البته کشف شد از طرف پلیس امنیت آلمان و بلژیک این توطئه کشف شد. اسدالله اسدی یک دیپلمات ایرانی که در اتریش در عین ارتکاب جرم وقتی که مواد منفجره داشته و به دیگران داشت تحویل میداد که ببرند به این تجمع منفجر کنند، دستگیر شد در حین ارتکاب جرم. و طبیعتا بروند و آنجا را منفجر کنند. اسدی در بلژیک به بیست سال محکوم شد. سه نفر معاونینش به ۱۷ و ۱۸ سال محکوم شدند... بایستی بگویم که الان اسدی متأسفانه  مبادله شد با یک کارگر بلژيکی در ایران که در زندان بود معاوضه شد یعنی الان در حبس ننشسته معاوضه شد رفت و برگشت.

نتیجه گیری اینست که درگیری مسلحانه مجاهدین و رژیم که از ژوئن ۱۹۸۱شروع شده بود به‌مراتب طولانی تر از جنگ ایران و عراق بود و دست کم تا سال ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرد و حتی این جنگ بعد از ۲۰۰۳که مجاهدین سلاح هم نداشتند ادامه یافت.[۳]

تیجه‌گیری:

غیر بین‌المللی بودن منازعه

این اسناد فقط استقلال از عراق را نشان نمیدهد بلکه نشان میدهدکه این منازعه مسلحانه غیر بین المللی بعد از سال ۱۹۸۸ هنوز هم ادامه پیدا کرد کماکان.

مجاهدین حداقل از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۳ در عراق نیروهای نظامی داشتندو علیه نیروهای ایران عملیات ماورای مرزی انجام می‌دادند. آن گزارشاتی که در مورد عملیات سازمان مجاهدین است گواه بر این است که نیروهای ارتش ازادیبخش ملی بودند که عملیات کردند هیچ گزارشی در مورد عراق ، چه در مورد جبهه های زمینی یا اینکه در هوا هیچکس ادعا نکرده است. ما درکمان این است که مجاهدین خلق مستقل بودند در عملیاتشون وابستگی نداشتند در عملیاتشون. این عملیاتها در عراق ادامه منازعه مسلحانه غیر بین المللی است که از ۱۹۸۱ شروع شده و ادامه پیدا کرده بود. مجاهدین خلق همانطور که قبلا بهش اشاره کردم ارتش خودشون را داشتند. آنها ارتش آزاديبخش ملي را در ۱۹۸۷ تاسيس كردند و آنها هيچ عمليات مشتركي با عراق نداشتند. بله درتمامي ساليان مجبور بودند عمليات شان را با ارتش عراق هماهنگ كنند براي اينكه از لحاظ بين المللي  و نظامي روزانه ... ولي اين مفهوش اين نيست كه عراق در حملات شركت داشته، هماهنگي بوده ولي شركت نداشته و بسياري از  گزارشات بين المللي همین را اذعان مي كنند.  از رژيم عراق، اسنادي كه از دولت عراق قبلي به جا مانده  وكارشناسان بين المللي در حقوق بين الملل، همین را نقل کردند.

مجاهدین گروه مخالف خیلی دمکراتیک

کنت لوئیس: بنظر من مهمه که دادگاه استیناف متوجه بشه که مجاهدین خلق عملکردشون به این صورت بوده که یک گروه مخالف خیلی دمکراتیک بوده وسازمانی بوده که خشونت استفاده نکرده اصلا علیرغم اینکه بهشون حمله شده بود وغیره اولین بار بعداز اینکه بعد ۲۰ یونیول ۱۹8۱(۳۰ خرداد۱۱۳۶۰) موقعیت بکل تغییر کرد و امکانات پیش بردن یک مخالفت دمکراتیک بکل به پایان رسید جنگ رژیم خمینی برعلیه مردم ایران اول به اینصورت شروع شد که قبل از ۱۹۸۱ بود این قضیه و به این صورت بود که کردها در قسمت کردستان ایران، و الان برم صفحه نمایش اصلی از اوایل سال ۱۹۷۹ دارم نشان می دهم که سپاه پاسداران انقلاب به چه صورت این کردها را بهشون حمله کردند و اعدام می کردند. مثل کردهای (بومی) که به هر حال هیچگونه بعلت در اقلیت بودنشون هیچ احترامی براشون قایل نشده بودن مثل کشورهای مجاور که این احترام را قایل می شن. و همانطور که قبلا اشاره کرده بودم دستگیری های دسته جمعی انجام شده بود و همینطور شکنجه درست بعد از اینکه گروه پاسداران انقلاب بر علیه این تظاهرات کنندگان بسیار با وسعت زیاد که مجاهدین خلقند شاملشون بودند در ژوئن ۱۹۸۱ (خرداد ۱۳۶۰)به تیر بستند و تیراندازی کردند به گروههای بزرگ و چه بسا فعالیت های سیاسی در آنموقع امکانش نبود و آنموقع شد که مجاهدین خلق مجبور شدند سلاح استفاده کنن برعلیه رژیم و در اصل در رابطه با درگیریهایی که مابین مجاهدین خلق و نیروهای رژیم چیزهایی که در اصل در یک حالت برجسته داشت در سپتامبر ۱۹۸۱ (مهر ۱۳۶۰) رخ داده بود.

مجاهدین و عملیات مسلحانه

اینجا یک تصویری را نشان می دیم از مجاهدین اینطور به گمان می رسه که در تهرانه این تصویر. این تصویر هم یک تظاهراتی را نشون میده که تحت نظر تحت کنترل تحت نظارت مجاهدین خلق هست و اینجا زیاد دقیقا واضح نیست ولی اشخاصی هستند که دارند سلاح و تفنگ حمل می کنند ولی قبل از این عادی نبود که مجاهدین حمل سلاح کنن. رژیم ایران به حالت مکرر اقرار کردند که این حالتهایی که در خیابانهای تهران و در شهرهای مختلف در ایران انجام میشه اقرار کردن. وزیر امور داخلی فعلی در ایران (احمد وحیدی وزیر کشور در کابینه رئیسی ۱۴۰۲) که قبلا فرمانده نیروی پاسداران بوده در اصل فرمانده کل بوده توی یک مصاحبه سال ۱۹۹۷ گفته توی یک مصاحبه که مجاهدین خلق ۳۰۰ عملیات نظامی روزانه انجام می دادند برعلیه پاسداران انقلاب در تهران ۳۰۰تا فکرش را بکنید. در حین ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ مجاهدین خلق عملیات نظامی انجام دادند برعلیه نیروهای رژیم و از جمله در کردستان ایران با همراهی پیشمرگه های کردستان کردی این تصویر نشان دهنده اعضای مجاهدین زن که عضوهای مجاهدین خلق هستند که شرکت می کردند در این نبردهایی که در کردستان انجام می شد اینجوری که ما حدس می زنیم از تابستان ۱۹۸۴ اینطور که مشخصه این عکس هست گرفته شده.

نقض‌های دادگاه بدوی

کنت لوئیس: دفاعیه نهایی من به این قسمت نهایی‌اش رسیدیم. به نظر من ما نشان دادیم که نقص های بسیار جدی توی حکم دادگاه بدوی یعنی نظریه ونظریه دادستانها وجودداره در رابطه با فعالیتهای مجاهدین خلق در عراق، در حین جنگ بین ایران و عراق و همینطور در رابطه با اینکه این نزاع غیر بین المللی مسلحانه بین مجاهدین خلق و رژیم ایران بوده، و اینکه چطوری موجب سوتفاهم نسبت به یک نزاع بین المللی مسلحانه بین ۱۹۸۶ و۱۹۸۸ می‌شود و در اصل سوتفاهم کرد. در صورت جلسه تحقیقاتی اصلی وجود داره و من قبلا بهش اشاره کرده بودم. صورت جلسه تحقیقات مقدماتی منظورمه، و در یک مورد، که دادستان اینها را به صورت نمایش پاورپوینت تهیه کرده بودند و اینها را به کارشناسان فرستاده بودند. این پاورپوینت، در اصل صورت جلسه الحاقی اچ۲ صفحه ۶۶ وجود داره، تقریبا میشه گفت که بیست یا سی صفحه در این پاورپوینت که نوا به آنها اشاره کرده، اینها قاعدتا بر مبنای آن درست شده و در اصل اینها خیلی استناد شده اشاره شده به سایت ویکی پدیا . وقتی ما این پاورپوینت را خودمان مرور کردیم برای ما روشن شد که در اصل منابع اصلی وجود نداره، به هیچ چیزی اینها ارجاع و اشاره نکردند بعنوان منبع خبر.

ما حالا .. که ادله اثباتی و صحت وسقم اسناد رو، ادله اثبات رو در کنار پرونده متن مکالمات شنود شده واینجور چیزها می‌توانیم بررسی کنیم... اینها تخصصه ولی ما در این قضیه ما متخصص نیستیم که منابع تاریخی رو تجزیه و تحلیل کنیم. من دانشجوی پژوهشی بودم تحصیل کردیم در این مورد که اعتماد به  منابع رو بررسی کنیم تشخیص بدیم.

در مورد واقعه تاریخی که فاقد منبعه . نبایستی اصلا همچین چیزی وجود داشته باشه. باید بررسی کرد که آیا منابع مختلفی وجود داره که مغایر همدیگه باشند؟ بایستی اگر تناقضی بین اسناد وجود دارد باید در «اصل» بیان شود پیش از آنکه نظر شخصی خودش را بدهد، باید اینها را بررسی کنه که واقعا چه اتفاقی افتاده. درک من از این قضیه به این صورت هستش که اگر آنتونی کوردسمن کتابهای دیلی پروز و بخصوص اظهار نظر کارشناسی روزبه پارسی را اگر پروفسور تاریخ آنها را بررسی کرده بود همه را مردود میکرد . قابل قبول نیستند اصلا اینها . اینجا سوال میپرسم که هیچکدام از این سه منبع مختلفی که نام برده شد اصلا هیچکدامشون بررسی نشدند. هیچکدام از اینها از طرف یک دانشگاه منتشر نشدند یعنی نشون میدهد که اصلا مورد تجزیه تحلیل قرار نگرفتند. کوردسمن که اصلا منابعی را نسبت به ادعای خودشون اصلا اعلام میکنند ولی به دیگر منابع مراجعه نکردند که از نظر ما دارای اهمیت بوده‌اند ولی هیچوقت اینها را مورد بحث قرار نمیدهند. یعنی فقط با اینها ادعای خودشون را مطرح میکنند . بدترین وجه قضیه این روزبه پارسیه که توی این قضیه در تمام اظهار نظر کارشناسی خودش ده صفحه اظهار نظر کارشناسی خودش فقط سه تا منبع را ارجاع داده فقط به سه منبع اشاره کرده . به همین علت هیچکدام از این ادعاها در مورد فعالیتهای مهم روابط بین ایران و مجاهدین درست نیست. اصلا هیچ منبع وجود نداره، صفر، منبع ارائه نکرده.

با توجه با انتقادات در مورد این واقعه تاریخی، این پرونده کارشناسی، الآن ما می‌توانیم بگوییم که چه مواردی از دست رفته و چی نتیجه گیریهای حقوقی قضایی از این میتوانیم بگیریم و چه چیزهایی را اثبات شده میتوانیم فرض کنیم؟ به نظر من اثبات شده که یک منازعه مسلحانه غیر بین المللی بین مجاهدین خلق و رژیم ایران وجود داشته و از ژوئن ۱۹۸۱(۳۰ خرداد ۱۳۶۰) این منازعه به شکل‌های مختلف تا ۲۰۰۳ ادامه پیدا میکنه، که آنموقع مجاهدین خلق اسلحه را زمین میگذارند، ولی از طرف رژیم ایران هنوز هم ادامه داره، و از این طرف هم ایرانی‌ها به مبارزه شون ادامه دادند. این هم ثابت شده که مجاهدین خلق پایگاههایی را در عراق ۱۹۸۶(۱۳۶۵) مستقر کردند . اینها ارتش آزادی بخش ملی را در سال ۱۹۸۷(۱۳۶۶) ایجاد کردند ، تسلیحات و سایر تجهیزات نظامی را از عراق خریداری کردند.

چنانچه دادگاه استیناف به این نتیجه گیری برسه که در واقع ... قضیه یک منازعه غیر بین المللی و یک منازعه بین المللی بموازات در جریان بودند. نظر ما این است که اگر طبق نظر دادستان عرف قضایی بین‌المللی و منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی و محافظت مندرج در کنوانسیون ژنو پروتکل الحاقی در نظر گرفته بشه ایران (جمهوری اسلامی) هردوی این پروتکلهای الحاقی را امضا کرده ولی هیچگاه اینها را به اجرا در نیاورده . محترم شمرده ولی اجرایی نکرده. که بایستی قضاوت کنیم که این عرف بین المللی چطوری به حوادث ۱۹۸۸ ارتباط پیدا میکنه . علاوه بر دادستان همه کارشناسان گفته اند که حکم قضایی در مورد منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی در مورد حوادث ۱۹۸۸ هم بایستی صدق بکنه .

ما همچنین با دادستانها موافقیم که ارتباط وجود داشته بین این منازعه مسلحانه غیربین المللی و کشتارهای جمعی گوهردشت و این برای ما واضح است که این منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی که ادامه داشته در دهه‌ها و برای خمینی دلیلی شده که بویژه در رابطه با .. این شکست را قبول بکنه در رابطه با عراق که یک همچنین حکمی را صادربکنه . ما همچنین توافق داریم با اینکه حمید نوری بایستی بعنوان مجرم محکوم بشه برای مشارکتش در این جرائم جنگی شدید که انجام شده و الان دیگر پرونده را در اختیار دادگاه قرار میدهم .

واکنش جمهوری اسلامی به دفاعیات کنت لوئیس

به‌دنبال آخرین جلسه دادگاه استیناف سوئد خبرگزاری سپاه پاسداران در مورد حمید نوری و قتل‌عام ۶۷ نوشت:

مجاهدین در بازداشت و محاکمه حمید نوری نقش دارند و به نوعی صحنه‌گردان اصلی دادگاه هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که کل افرادی که برای شکایت در این پرونده شاهدمحور حضور داشتند ۱۱۳نفر بودند که از این تعداد ۶۰نفر از مجاهدین بودند. از این ۶۰نفر هم ۴۲نفر از اعضای اصلی مجاهدین و شماری دیگر هم از نزدیکان آنها بودند.[۶]

منابع