کاربر:Hossein/1402826صفحه تمرین

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

دفاعیات کنت لوئیس، در پرونده حمید نوری در دادگاه سوئد

دادگاه استیناف حمید نوری صبح و بعدازظهر دوشنبه ۱۵آبان ۱۴۰۲ در دادگاه سوئد برگزار شد این جلسه دادگاه به آخرین دفاعیات کنت لوئیس وکیل مجاهدین در دادگاه استکهلم اختصاص داشت.

کنت لوئیس وکیل سازمان مجاهدین خلق ایران و شاهدین مجاهد در دادگاه حمید نوری دفاعیات متعددی را از مجاهدین انجام داده است. دادگاهی که در آن حمید نوری به عنوان یکی از زندان‌بانان در زندان گوهردشت در زمان قتل‌عام ۱۳۶۷ و دست ‌دارنده در این قتل‌عام محاکمه و در دادگاه اول به حبس ابد محکوم شده است. اما دفاعیات کامل و طولانی کنت لوئیس در دادگاه استیناف حمید نوری در ۱۵آبان ۱۴۰۲ صورت گرفت که سازمان مجاهدین از آن به عنوان دفاعیات تاریخی نام می‌برد. دادگاه استیناف حمید نوری صبح و بعدازظهر روز دوشنبه ۱۵آبان ۱۴۰۲در دادگاه سوئد برگزار شد. این جلسه دادگاه به آخرین دفاعیات کنت لوئیس وکیل مجاهدین در دادگاه استکهلم اختصاص داشت.[۱]

کنت لوئیس پس از پایان این جلسه دادگاه در جلوی ساختمان دادگاه و در برابر جمعیت ایرانیان حاضر چنین گفت:

«برادران و خواهران این افتخار بسیار بزرگی برای من است که سازمان مجاهدین خلق را در محاکمه حمید نوری نمایندگی کردم. همانطور که قبلا هم گفتم امروز روز ما بود در دادگاه ما تلاش کردیم که برخی از فاکت‌هایی که به اشتباه در دوران دادگاه در سوئد مطرح شده بود را تصحیح کنیم و تلاش کردیم موادی را در رابطه با تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران در دادگاه استیناف بازگو کنیم. همانطور که بارها گفته و تکرار می‌کنم این محاکمه یک پیروزی عظیمی بود برای تمامی قربانیان سیاست‌های دهشتناک و وحشتناک آخوندها در کشتار بلاوقفه، خصوصا کشتار ۳۰هزار نفر و ۱۲۰هزار نفر از برادران و خواهران ما در ایران. برای اولین بار تمامی سابقه تاریخی مقاومت ایران در یک دادگاه رسمی اعلام شد و ما بسیار مفتخریم که توانستیم این فاکت‌ها را بیان بکنیم و نهایتا امروز مشخصا من تلاش کردم تاریخ را تصحیح بکنم و تلاش کردم شیطان سازی رژیم را علیه مجاهدین تصحیح بکنم.» [۲]

خلاصه دفاعیات کنت لوئیس

کنت لوئیس در آخرین دفاعیات خود گفت:

«یک جنگ داخلی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و رژیم ایران از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ با سرکوب تظاهرات مسالمت‌آمیز و دستگیری‌های گسترده و اعدام‌های دسته‌جمعی توسط رژیم آغاز شد. به گفته مقامات رژیم از جمله مصطفی پورمحمدی این جنگ تا امروز ادامه دارد.

ما با حکم دادگاه اول در مورد محکومیت حمید نوری به حبس‌ابد کاملاً موافق هستیم. ادله اثبات مبنی بر مجرمیت او بسیار زیاد است. از نظر ما جنگ بین مجاهدین و رژیم ایران یک جنگ غیر بین‌المللی بوده است و حمید نوری باید براساس جنایت در یک نزاع مسلحانه غیر بین‌المللی محکوم شود. بسیاری از داده‌های نادرست در مورد رابطه مجاهدین و عراق در دادگاه به آن استناد شده به‌نقل از روزبه پارسی است که طبق اسنادی که اخیراً منتشر شده است از سوی رژیم مأموریت داشته است که اطلاعات غلط و گمراه‌کننده جهت تأثیرگذاری بر کشورهای اروپایی منتشر کند. این که سازمان مجاهدین خلق ایران پس از سرنگونی دولت سابق عراق تحت کنوانسیون چهارم ژنو به‌عنوان افراد حفاظت‌شده شناخته شده‌اند برپایه عملکرد مستقل آنها در عراق بوده است.

اسناد خرید سلاح از سوی مجاهدین تاسال ۲۰۰۱ و تأکیدات مقامات سازمان ملل مبنی بر اینکه قرارگاه‌های مجاهدین تحت کنترل دولت عراق نیست، این اسناد نه تنها استقلال مجاهدین خلق از عراق را اثبات می‌کند بلکه نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی پس از سال ۱۹۸۸ نیز ادامه یافته است.

لیستی از درگیری‌های مسلحانه رژیم ایران و مجاهدین از سال ۱۹۸۱، حملات موشکی، هوایی و تروریستی رژیم علیه مجاهدین در ۳۰سال گذشته نشان می‌دهد درگیری مسلحانه مجاهدین و رژیم به مراتب طولانی‌تر از جنگ ایران و عراق بوده است. این جنگ دست‌کم تاسال ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرد و حتی این جنگ بعد از ۲۰۰۳ که مجاهدین سلاح هم نداشتند ادامه یافت.

در حکم خمینی (فتوای خمینی برای قتل‌عام مجاهدین) هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان نیست، به احتمال زیاد این حکم همزمان با پذیرش آتش‌بس از سوی خمینی نوشته شده است. خمینی ۸دلیل برای قتل‌عام مجاهدین ذکر کرده است ۳مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمی‌گردد که حاکی از نسل‌کشی است. خمینی به جنگ‌های کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب کشور اشاره می‌کند که با توجه به نقشه، شمال وجنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.»  [۱][۳]

دفاعیات کامل کنت لوئیس

در ابتدا قاضی برنامه دادگاه را به این صورت اعلام کرد:

«می‌خواستم اشاره کنم به این که در این هفته برنامه‌مان به این صورت خواهد بود که امروز آقای وکیل لوئیس می‌خواهند دفاعیه نهایی‌شان را برای موکلین‌شان ارائه بدهند. این بخش مهم دادرسی امروز است و خود آقای لوئیس می‌توانند اگر وقت تنفس باشد خودشان به ما اعلام کنند آقای لوئیس بفرمائید.»

رویارویی مجاهدین و حکومت ایران یک نزاع غیر بین‌المللی

کنت لوئیس:

«موکلین من معتقدند که رویارویی مجاهدین و حکومت ایران یک نزاع غیر بین‌المللی بوده که از سال ۶۰ شروع شده است. در حکم دادگاه بدوی به نظر ما یک کمبود وجود دارد و این نزاع داخلی و بین‌المللی خوب باز نشده است.»

کنت لوئیس در این رابطه ادامه می‌دهد:

«موکلین من با دادستان‌ها بطور کلی موافق هستند وهمانطوری که دردادگاه قبلی گفته شد، آقای حمید نوری در مدت زمان‌هایی که درپرونده مشخص شده، در گوهردشت حضور داشته است. ایشان آن جرائمی را که پیش از این گفته شده است را مرتکب شده‌اند و به‌ همان دلایل به‌ آنها نیز متهم شده‌اند. همچنین ادله اثباتی بسیار زیادی هم وجود دارند، هم ادله اثباتی شفاهی و هم کتبی که اثبات کننده ادعاها وجرائمی است که ایشان به‌خاطر آنها متهم شده‌اند. موکلین من موافق هستند با صحبت‌های دادستان در رابطه با این که نزاع بین‌المللی نبوده است، یعنی این نزاع بین مجاهدین و رژیم ایران درسال ۱۹۸۱ شروع شده است. این برای اضافه‌شدن پایه‌های حقوقی و قانونی برای دادستان می‌باشد. منظور اینست پیش از این گفته شده بود که در مرحله اول این نزاع بین‌المللی بوده و بعد دیگر داخلی شده است. در دادگاه استیناف ما با بخشی از مواردی که در دادگاه بدوی مطرح شده بود مخالفت کردیم. این مخالفت‌ها در رابطه با شرایط و واقعیت‌هایی است که بین مجاهدین خلق و عراق درحین جنگ ایران و عراق بوده است. من می‌خواهم اینجا تکرار کنم که من چیزی که در چند جا در بازپرسی دادگاه استیناف به‌ آنها اشاره کرده‌ام وچندین مطلب هم حتی داخل دادگاه بدوی به این مسئله اشاره کردم و حتی من یک سؤالی که از اعضای دادگاه کردم مستقیما پاسخ گرفتم. از جمله در رابطه با اشکالات و اشتباهات و ادعاهای بی‌اساس در رابطه موکلین من با رژیم عراق که گفته شد، برای مثال آنها با عراق همکاری داشتند و اطلاعات امنیتی به آنها می‌دادند و همینطور اینکه پاداش وکمک هزینه‌های مالی و آموزش و تمرین دریافت می‌کرده‌اند ودرعملیات‌ شرکت می‌کرده‌اند. یعنی ارتش آزادیبخش ملی (NLA)

همینطور الان می‌خواهم در باره این صحبت کنم که یک‌سری اشکالات و در اصل یک‌سری ادعاهای بی‌اساس که در حکم دادگاه بدوی به آنها اشاره شده است. اگر خودمان بخواهیم نگاه کنیم در رابطه با ارتش آزادیبخش ملی در سال ۱۹۸۰ در رابطه با این نزاع مسلحانه داخلی که بین مجاهدین خلق با رژیم ایران که بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ رخ داد. همینطور در رابطه با فتوای خمینی و نتیجه‌ای که این فتوا داد. در وهله آخر این موارد را به هم ربط خواهم داد. همچنین موضوع نزاع مسلحانه بین‌المللی را درمقایسه با نزاع مسلحانه داخلی یک مقدار توضیح بیشتر خواهم داد.

در دادگاه بدوی به اطلاعات کلی در مورد ایران و مجاهدین خلق در صفحه ۱۵ حکم اشاره شده بود.این اطلاعات زیاد دقیق نبود. بطور خاص در رابطه با آن منابعی که دادستان دادگاه بدوی به آنها اشاره کرده بود.»

تاریخچه نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی

کنت لوئیس در مورد زمینه‌های جنگ داخلی بین مجاهدین و رژیم گفت:

«خمینی از روز اول به قدرت رسیدن قصد داشت که مجاهدین را قتل‌عام کند. برای توضیح منازعه مسلحانه غیر ‌بین‌المللی مجاهدین با حکومت حاکم بر ایران، بایستی مقداری تاریخچه آنرا برایتان توضیح دهم.

سازمان مجاهدین خلق درسال ۱۹۶۶ تاسیس شده است. رهبران آن جوانانی از جنبش ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق بودند. هدف آنها از تاسیس این سازمان سرنگون کردن دیکتاتوری سلطنتی شاه و بنا کردن یک رژیم دمکراتیک بود. شاه موسسین و تمامی رهبران اولیه مجاهدین بغیر از مسعود رجوی را اعدم کرد. مسعود رجوی و سایر رهبران مجاهدین که اعدام نشده بودند تا ۳هفته قبل از سقوط رژیم شاه در زندان بودند. ۵روز پس از اینکه مسعود رجوی از زندان آزاد شد درتاریخ ۲۴فوریه ۱۹۹۷(۵بهمن ۱۳۵۷) یک سخنرانی در دانشگاه تهران خطاب به همه مجاهدین انجام داد. وی تاکید کرد که این انقلاب که ما با آن مواجه هستیم بایستی یک انقلاب دمکراتیک باشد. وی سخنرانی‌اش را با این جمله «زنده باد انقلاب دمکراتیک ایران» خاتمه داد.

اما خمینی در پاسخ به این سخنرانی چکار کرد؟ او گفت که اصطلاح انقلاب دمکراتیک یک کفر است و نبایدگفته شود. خمینی در پاسخ گفت جمهوری اسلامی ایران و اینکه بجای دمکراتیک باید اسلامی باشد.

در تنها ملاقات رسمی بین رهبران مجاهدین و خمینی که در ۲۷می ۱۹۷۹ (۶خرداد۱۳۵۸) در قم انجام شد، مسعود رجوی به نیاز آزادی در این مرحله از جنبش تاکید کرد. وی همچنین به مهم‌ترین شرط انقلابیون که آزادی است تاکید کرد. خمینی در این ملاقات از مجاهدین خواست که با وی همکاری کنند تا بتوانند بقیه نیروهای دمکراتیک ایران را با هم سرکوب کنند و مجاهدین هم طبعا با این خواسته مخالفت کردند.»

نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی ۶۰-۵۸

کنت لوئیس در ادامه به نزاع مجاهدین و سران جمهوری اسلامی در سال‌های ۵۸ تا ۶۰ پرداخت و گفت:

«از آنجایی که مردم ایران با مبارزات مجاهدین خلق از زمان شاه آشنا بودند و می‌دانستند که آنها چه فداکاری‌هایی در دوران شاه کرده‌اند، پس از سرنگونی شاه مجاهدین به صورت یک حزب در سراسر کشور گسترش پیدا کردند. آنها در تمامی شهرهای ایران دفتر داشتند. طرفداران خمینی از همان روزهای اول پیروزی انقلاب به اغلب این دفاتر حمله‌ می‌کردند. ابتدا به ساکن آنها حملاتشون رو به دفاتر شروع کردند. این حملات علیرغم فضای نسبتا دمکراتیکی بود که به مدت ۲.۵سال از اول فوریه ۱۹۷۹ (بهمن ۱۳۵۷) تا بیستم ژوئن ۱۹۸۱(۳۰خرداد۱۳۶۰) ادامه داشت. در این مدت پاسداران ده‌ها تن از اعضای مجاهدین را به قتل رسانده و هزاران تن از آنها را دستگیر کرده بودند. جرم همه آنها، پخش اعلامیه و یا نشریات مجاهدین بود. با این حال مجاهدین سعی می‌‌کردند که به فعالیت سیاسی خود ادامه دهند. خمینی نیز از گسترش مجاهدین خلق نگران بود و تصمیم گرفت که دیگر از هیچ فرصتی برای از بین بردن مجاهدین خلق کوتاهی نکند.»

مجاهدین در انتخابات‌ها

«در این ۲.۵سالی که فضای نسبتا دمکراتیکی حاکم بود مجاهدین در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ایران شرکت کردند. اما قبل از آن همه پرسی عمومی در رابطه با قانون اساسی را بایکوت کرده بودند. چرا؟ زیرا در قانون اساسی قدرت مطلقه را به فقها داده بودند.

در ژانویه ۱۹۸۰(بهمن۱۳۵۸) خمینی تصمیم گرفت که کاندیدای مجاهدین صلاحیت ندارد. یعنی مسعود رجوی را فاقد صلاحیت اعلام کرد. خمینی این کار را با صدور یک حکم انجام داد و استدلالش این بود که آنها که به قانون اساسی رای نداده‌اند اجازه کاندید شدن در انتخابات ریاست جمهوری را ندارند.

ژورنالیست فرانسوی اریک در یک گزارش از تهران که در روزنامه لوموند در ۲۵مارس ۱۹۸۰(۵فروردین۱۳۵۹) چاپ شد نوشت (البته می‌خواهم یک ترجمه آزادی از مقاله را برایتان ارائه بدهم.) درک‌های مختلفی از این فتوای خمینی هست که کاندیداتوری را وتو نکرده است. ژان پیر وارزا می‌گوید اگر خمینی وتو نکرده بود رجوی به چندین میلیون رای می‌رسید چرا که از نفرات ملی و مذهبی تاییدیه گرفته بود. همچنین بخش بزرگی از زنان هم در این رای‌گیری به او رای می‌دادند زیرا زنان هم به دنبال آزادی خود بودند که خمینی و سایر فقیهان آن را قبول نداشتند.

در مرحله اول انتخابات مجلس مجاهدین اسنادی را مستند و منتشر کردند که به ظلم، تقلب و خشونت طرفداران خمینی که به آنها حزب‌الله گفته می‌شد، اشاره می‌کرد. در کارزار انتخابات ۲۵۰۰تن از اعضای مجاهدین صدمه دیدند که ۵۰تن از آنها جراحات‌شان شدید بود. ناظرین مجاهدین که به تقلبات انتخاباتی اعتراض کرده بودند از حوزه‌های انتخاباتی بیرون انداخته شده، کتک خورده و گاها دستگیر شدند.»

میتینگ امجدیه واعتراض مجاهدین

در یک گزارش دیگری در روزنامه لوموند ۱۳ژوئن ۱۹۸۰(۲۳خرداد۱۳۵۹) که از یکی از جلسات گردهمایی مجاهدین در تهران گزارش داده از جمله این مطالب به نقل از یکی از اعضای مجاهدین نوشته شده است:

«هدف این تجمعی که ما پنجشنبه بعدازظهر می‌خواهیم برگزار کنیم، که مجاهدین خلق دعوت کردند می‌خواهیم به رهبران جمهوری اسلامی انتقاد کنیم چرا به هواداران ما اینقدر حمله می‌کنید و این چند روز گذشته کارهایی که نسبت به هواداران ما انجام شده، ما می‌خواهیم اعتراض کنیم نسبت به این اقدامات.»

ده‌ها هزار نفر از هواداران مجاهدین در ورودی‌های محل تجمع، یک‌ساعت قبل از تجمع آنجا جمع شده بودند. استادیوم امجدیه منظورم است که محل تجمع و برگزاری میتینگ بود. وقتی آنها آنجا ایستاده بودند [استادیوم امجدیه] افرادی به اسم حزب‌اللهی به آنها حمله کردند. آ‌نها بلند فریاد می‌زدند فقط یک حزب وجود داره حزب خدا (حزب‌الله) و فقط یک رهبر خمینی (منظور شعار حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله است.)

هیچ کسی ادعا نکرده که حزب‌الله یک سازمان سیاسی است. آنها در میان مردم افراد بدنامی هستند که به دیگران ظلم می‌کنند و بهشتی رهبری آنها را به‌عهده داشت. افراد حزب‌الله سعی کرد که جلوی تجمع آن روز مجاهدین را بگیرد. حزب‌الله به ورودی‌های استادیوم حمله کردند و پاسداران انقلاب حتی یک‌بار هم جلوی اقدامات آنها را نگرفتند.

واکنش خمینی به مجاهدین

خمینی در روز ۲۵خرداد ۱۳۵۹ برعلیه مجاهدین سخنرانی داشت که از رادیوی تهران پخش شد. وی در این سخنرانی یک جمله گفت که این بود: دشمن ما نه در آمریکاست و نه اتحاد شوروی و نه در کردستان، دشمن ما اینها نیستند بلکه دشمن ما درست همین جاست جلوی چشم ما در داخل تهران

خمینی صدها اظهار نظر و جملاتی در مورد مجاهدین گفته که فقط من به عنوان نمونه چند مثال برایتان می‌گویم. تمامی اظهارنظرهای خمینی از کتاب صحیفه نور نقل‌قول شده که سخنرانی‌های خمینی و نقطه‌نظرهای او را در این کتاب‌ها منتشر می‌کند. او در این کتاب می‌گوید:

«سازمان امنیت ساواک خیلی راحت بود و می‌توان با آنها مبارزه کرد، ولی منافقین حتی از آنهایی که ایمان ندارند هم بدتر هستند. جوانان راستگو و درستکار ما را گول می‌زنند. اینها با این تبلیغ که بلدند بخوبی بلدند کار تبلیغاتی کنند.»

این جملات نقل قولی از ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ بود که برایتان از صحیفه نور نقل قول کردم. یک نقل قول دیگر می‌گوید:

«همانطوریکه با غیرمسلمان‌ها برخورد کردند با منافقین هم برخورد کردند و سرکوب خواهیم کرد آنها را.»

این را از یک سخنرانی در ۲۴اوت ۱۹۷۹ (۲شهریور۱۳۵۸) بود که برایتان خواندم. آخرین نقل قول:

« تمام چیزهایی که اسلام می‌گوید آقا منافقین باید از بین بروند. این یکی از ارکان اسلام است. روی کافرین اینقدر تاکید نشده ـ کافرین را با مجاهدین اینطور مقایسه می‌کندـ با کافرین می‌شود جور آمد ولی با منافقان نمی‌شود کنار آمد.»

این صحبت‌ها احتمالا از همان سخنرانی ۱۹۸۳(منظور سخنرانی ۲۵ژوئن ۱۹۸۰ است.) می‌باشد.

در این شرح وقایعی که برایتان خواندم خواستم به شما نشان بدهم که نظر رژیم ایران در مورد مجاهدین چه بوده و چگونه باید با آنها رفتار شود. من برای شما مثال‌های زیادی زدم که نشان بدهم که سران رژیم چگونه نسبت به مجاهدین اظهارنظر می‌کنند. به نظر ما موضع رژیم نسبت به مجاهدین خلق از همان روزهای اول پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون تغییری نکرد و همواره ثابت بوده است.

قدرت بسیج مجاهدین

مجاهدین هم این قدرت را داشت که 300هزارنفر را جمع کنند این قابلیت رو داشتند تحت چنین شرایطی که زندانیان سیاسی شکنجه می‌شدند این موضوع را به یک قضیه خیلی مهمی تبدیل کنند. الآن به ۱۹۸۱ (۱۳۶۰)رسیدیم.

سرکوب مجاهدین

روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از رئیس زندان‌های وقت کشور به نام ابوالقاسم سرحدی‌زاده درپاسخ به جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نوشت:

«مجاهدین آدم‌های درستی نیستند. آدم‌هایی هستند که با تمام نمادهای انقلابی اینها مخالفند. ما بایستی ۶گورستان برای اینها آماده کنیم و ببریم اینها را چال کنیم. ما بایستی با خشونت به این ضدانقلاب‌ها برخورد کنیم. تازه این قدم‌های متعادل ماست.»

حکم دادگاه بم

می‌رسیم به ۲۴ژوئیه (۲مرداد۱۳۵۹) ... مجاهدین فقط فعالیت‌های سیاسی و انقلابی دارند. پاسداران درشهر بم به یک کتابفروشی هوادار مجاهدین حمله کردند و کتاب‌ها را به سرقت بردند. که از جمله قرآن هم در آن بود. مجاهدین رفتند به دادگاه انقلاب بم شکایتی کردند و گفتند کسانی که این کار رو کردند و این کتاب‌ها را از بین بردند بایستی محاکمه بشوند. ولی با تعجب دیدند که رئیس دادگاه انقلاب بم جواب شکایت آنها را به اين شرح داد كه مجاهدين منافق هستند حتي از كافر هم بدترند، اصلا حقی ندارند. اموال‌شان بايد مصادره بشود، جان‌شان بايد گرفته بشه. بنابراين دادگاه انقلاب نبايستی اهميت بده به شكايت آنها. اصلا رسيدگي به شكايت‌شان نكنيد.

۳۰ خرداد نقطه عطف

(نقل به مضمون از کنت لوئیس): ۳۰خرداد ۱۳۶۰ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ ایران است. در این روز آخرین تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه رژیم ایران برگزار شد که رژیم آن را به حمام خون تبدیل کرد. تنها در تهران بیش از نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به سپاه پاسداران دستور داد تا روی تظاهرات آتش گشودند. ده‌ها معترض کشته و صدها نفر زخمی شدند. هزاران نفر نیز دستگیر شدند و از همان شب موج اعدام‌های دستجمعی مجاهدین و دیگر گروه‌های مخالف رژیم ایران آغاز شد. روزنامه اطلاعات ۳روز پس از تظاهرات، تصاویر ۱۲دختر نوجوان مجاهد را منتشر کرد که حتی بدون این‌که هویت‌شان مشخص شود، اعدام شده بودند. به والدین آنها گفته شد که بیایند اجساد را تحویل بگیرند. [۴]

کنت لوئیس: این یکی از برجسته‌ترین نقاط تاریخچه ایران است در این روز آخرین اعتراضات صلح‌آمیز بر علیه رژیم انجام شد و این تظاهرات توسط رژیم ایران به دریایی از خون تبدیل شد. بیش از پانصد هزار نفر فقط در تهران در این تظاهرات شرکت کردند. خمینی به پاسداران انقلاب دستور داد که بر علیه تظاهرات‌کننده‌ها تیراندازی کنند. ده‌ها تن از تظاهرات کننده‌ها در همان مکان جان خود را از دست دادند و چند صد نفر آسیب دیدند. هزاران نفر دستگیر شدند و شب ۲۰ژوئن موج اعدام‌های گروهی مجاهدین و احزاب مختلفی که مخالف رژیم ایران بودند شروع شد. این اعدام‌ها در تابستان و پاییز ۱۹۸۱ ادامه پیدا کردند. ۳روز بعد از این تظاهرات روزنامه اطلاعات تصویر ۱۲نفر از هواداران مجاهدین را منتشر کرد که در سن‌های تین ایجر(نوجوان) بودند و حتی بدون اینکه این اشخاص شناسایی بشوند اعدام شده بودند. در این اطلاعیه در اصل درخواست شده است که پدرها و مادرها بیایند و جنازه‌های فرزندان‌شان را تحویل بگیرند.

نزاع مجاهدین و جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

بعد از سرکوب تظاهرات ۳۰خرداد و شروع اعدام‌ها، مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند. درحقیقت مجاهدین از سال ۱۹۸۱ درگیر یک منازعه غیر بین‌المللی با رژیم ایران بودند.

شروع اعدام‌‌ها

۲۷سپتامبر ۱۹۸۱(۵مهر ۱۳۶۰) آیت‌الله منتظری در نامه‌ای که به خمینی نوشته بود از ابعاد غیرقابل تصور اعدام‌های غیرقانونی و سرکوب‌هایی که در زندان‌ها انجام می‌شد انتقاد کرده بودند.

وی دراین رابطه می‌نویسد:

«اعدام دخترهای ۱۳ و ۱۴ساله‌ای که در این مرحله اعدام می‌شوند بخاطر اینکه شاید زبانی که استفاده می‌کردند زبان‌شان یک مقدار تند بود و تندزبانی می‌کردند حتی بدون اینکه این اشخاص سلاح استفاده کنند. ممکنه در این تظاهرات شرکت کرده باشند، این واقعا ناراحت کننده است و واقعا وحشتناک است.»

روزنامه فرانس سوآر در اکتبر ۱۹۸۱خبر اعدام ۲۰۰کودک در تهران را در صفحه اول خود چاپ کرده بود. برای ایجاد ترس و وحشت در بین مردم، اعدام‌های زیادی در میادین عمومی شهرها و در ملاعام انجام شد. گاهی اوقات بیش از ۱۰۰نفر در هرشب اعدام می‌شدند. به گفته شاهدان بطور خاص محمد زند در دادگاه بدوی، مسئولان زندان گفته‌اند که طی ۳روز از ۲۷تا ۲۹سپتامبر ۱۹۸۱، بیش از ۱۸۰۰نفر در زندان اوین اعدام شده‌اند. تعداد اعدام شدگان در سال‌های ۱۹۸۱و ۱۹۸۲ممکن است بیشتر از تعداد اعدام‌های سال ۱۹۸۸باشد. بعد از این اعدام‌ها بود که مجاهدین به مقاومت مسلحانه روی آوردند.

شکنجه

این فشارها و شکنجه‌هایی که اصلا قابل تحمل نبود افزایش پیدا می‌کرد. بخشی از زندانی‌هایی که تحت شکنجه قرار گرفته بودند موفق شدند که از زندان فرار و حتی از ایران بتوانند فرار کنند و در کشورهای غربی مستقر شدند.

آنها در کشورهای خارجی می‌توانستند شواهد اثبات اینکه شکنجه‌های وحشتناکی در زندان‌های رژیم برقرار است را ثابت کنند. سازمان‌های حقوق بشری و بین‌المللی نیز در رسانه‌های‌شان این اطلاعات و شواهد را منتشر کرده بودند.

اعدام

تعدادی از این رسانه‌ها در رابطه با اعدام‌هایی که در زندان‌های ایران انجام شده بود گزارش‌هایی را منتشر کردند. یکی از آنها روزنامه‌ای است به‌نام فرانسوا. این روزنامه طی گزارشی در اکتبر ۱۹۸۱ تصویر ۲۰۰کودک که در زندان‌های ایران اعدام شده بودند را در صفحه اولش چاپ کرده بود. آنها اعدام‌های متعددی را برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم در مکان‌های عمومی و میدان‌ها اجرا کردند. اینجا یک تصویری می‌بیند که در شهر تبریز و در حضور مردم، ۲۰نفر اعدام گروهی شده‌اند. این تصویر را یک خبرگزاری هلندی را گرفته است و آنرا در یک مجله هلندی منتشر کرده است.

طبق روایات و اظهارات زندانیانی شاهد از جولای تا سپتامبر ۱۹۸۱ بعضی وقت‌ها روزی از ۱۰۰نفر هم بیشتر اعدام می‌شد و حتی در شب و نیمه شب هم اعدام‌ها ادامه پیدا می‌کرد. همانطور که در دادگاه بدوی از اشخاصی که در زندان‌ها بودند شنیده بودیم در بین ۳شبانه‌روز پی‌در‌پی از ۲۷ تا ۲۹سپتامبر۱۹۸۱(۵ تا ۷مهر ۱۳۶۰) بیشتر از ۱۸۰۰اعدام در زندان اوین اعدام شدند. من اینجا اشاره می‌کنم به اظهارات شاهد محمد زند. من اشاره می‌کنم بحالت ویژه در دادگاه بدوی. طبق این اطلاعاتی که در پرونده بدست ما رسیده جمع اشخاصی که در سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ اعدام شدند حتی میتواند تعدادشون از افرادی که در ۱۹۸۸ اعدام شدند بیشتر باشه. در این تصویر بریده‌های روزنامه‌ها، عنوان‌های مختلف و تیترهای مختلف از روزنامه‌های مختلف است که اخبار اعدام نفرات را دادند که در تاریخ‌های مختلف چند نفر اعدام شدند. از روی آن می‌توان دریافت که تعداد افراد اعدامی بسیار زیاد بوده است.

لیست اعدامی‌ها در ۱۳۸۵

کنت لوئیس افزود:‌ سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۶ فهرستی از اسامی و مشخصات بیش از ۲۰هزار عضو و هوادار این سازمان که در آن سال‌ها اعدام شده بودند را منتشر کرد. این فهرست نشان‌دهنده بخش کمی از ۱۰۰هزار نفری است که از سال ۱۹۷۹تاکنون اعدام شده‌اند. مقامات رسمی رژیم ایران بارها به وجود این جنگ در خیابان‌های تهران و شهرهای مختلف ایران اعتراف کرده‌اند. وزیر کشور فعلی رژیم که فرمانده سابق سپاه قدس و اولین فرمانده آن است، در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۷۶گفت: «سازمان مجاهدین خلق ایران روزانه ۳۰۰عملیات نظامی علیه سپاه در تهران انجام می‌داد.»

حمله به پایگاه مجاهدین در پاکستان در ۱۳۸۶

کنت لوئیس گفت:

« در تیرماه ۱۳۶۶، رژیم ایران حملات مسلحانه شدیدی به پایگاه و دفاتر مجاهدین خلق در کراچی و کویته پاکستان انجام داد که منجر به کشته شدن تعدادی از مجاهدین شد. این نشان می‌دهد که نزاع غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق به هیچ وجه محدود به فعالیتی که مجاهدین درعراق داشته‌اند نبوده است.

این حمله مسلحانه با استفاده از حزب تحریک جعفریه پاکستان با هدایت رژیم ایران در ۱۷تیر ۱۳۶۶ به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کراچی و کویته انجام شد که منجر به کشته‌شدن ۲نفر از جمله فرامرز آقایی دنیایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و زخمی شدن ۳۰نفر شد (روزنامه واشینگتون پست، ۱ مرداد ۱۳۶۷).

پلیس پاکستان، ۱۳نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در شهر کویته دستگیر کردند. مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق با ارسال نامه به محمد ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان، حکومت ایران را مسئول این حملات دانست و ضمن اعتراض، خواستار دستگیری مهاجمان شد. ( آژانس خبری یونایتدپرس اینترنشنال، ۱۸تیر ۱۳۶۶) [۵]

حکم خمینی تایید غیر بین‌المللی بودن جنگ مجاهدین

کنت لوییس با تشریح متن حکم قتل‌عام زندانیان در سال ۱۳۶۶ گفت:

این حکم هیچ نشانی از عملیات فروغ جاویدان ندارد. خمینی که بر ادامه جنگ اصرار داشت در سال هشتم ناگزیر شکست را به عنوان جام زهر پذیرفت. به نظر می‌رسد تصمیم به پایان جنگ و کشتار مجاهدین در یک زمان گرفته شده است. خمینی ۱۵ژوییه (۱۹۸۸) نامه ای در مورد پذیرش آتش‌بس به خط خودش نوشت. این تاریخ یا چند روز بعد از آن، محتمل‌ترین تاریخ صدور فرمان قتل‌عام است. حکم ۲۴۰کلمه‌ای خمینی ۳قسمت دارد:

اول فهرست «جنایات» مجاهدین و حکم اعدام علیه آنها،

دوم تدابیر اجرای این فرمان از سوی کمیته‌ای که «کمیته مرگ» نام گرفت،

سوم توصیه و تأکید خمینی بر لزوم «قاطعیت» و سختگیری و بی‌رحمی نسبت به مجاهدین.

کنت لوئیس گفت:

خمینی ۸ دلیل برای قتل‌عام مجاهدین ذکر کرده و اعلام می‌کند

«کسانی که در زندان‌های سراسر کشور هستند و بر موضع نفاق خود پافشاری می‌کنند، محارب هستند و به اعدام محکوم می‌شوند».

۳مورد از این دلایل به اعتقادات مذهبی مجاهدین برمی‌گردد که حاکی از نسل‌کشی است.

دلیل دیگر خمینی جنگ‌های کلاسیک مجاهدین در شمال و غرب و جنوب کشور است. کنت لوییس با نقشه نشان داد که شمال و جنوب کشور هیچ ربطی به عراق و به طریق اولی به فروغ جاویدان ندارد.

بعد مذهبی و سیاسی فتوای خمینی

کنت لوئیس:

الان یک مقداری زمان هست که به حکم یا فرمان خمینی بپردازیم. من نمی‌خواهم عمیق وارد این قضیه بشوم زیرا بسیاری از کارشناسان در این مورد اظهار نظر کرده‌اند. در این مورد بیشتر از واژه فتوا (فتوا یا حکم خمینی از سال ۱۹۸۸) استفاده شده است. ولی درهرحال کلمه (فتوا) بطور عادی و مطرح یک وجه مشخصه داره و آن بعد سیاسی مذهبی آن است. این فتوا می‌تواند یک موضوع بخصوص باشد که توسط یکی از فقهای دینی در شیعه اسلام صادر شده باشد. این شرط صدور فتوا است، که مواضع مختلفی را در مسائل مختلفی (دید) شامل می‌شود. فقهای مختلف می‌توانند در یک مساله خاص فتوا، نتیجه‌گیری‌ها و مواضع مختلفی صادر کنند. مسلمانان شیعه خودشان این را انتخاب کنند که از مواضع کدام یکی از این فقها پیروی کنند.

فتوا، دستور، فرمان یک کلمه عربی است و در سراسر خاور میانه استفاده می‌شود. این کلمه مواضع مذهبی و دینی را بیان می‌کند و حاوی یک فرمان، یا حکم در موضوع بخصوصی است که اینجا مخاطبش همه منافقین هستند البته منظور در اینجا همه مجاهدین هستند که در زندان‌های ایران بسر می‌بردند.

درک من از این قضیه این است که بیش از این مواضع مذهبی بعنوان یک رای مذهبی بوده یعنی انگیزه پشت این فرمان و این فتوا از طرف رهبر مذهبی کشور صادر شده است یعنی حکم حکومتی بوده است. یعنی می‌توانیم بگوییم قاضی‌القضات کشور این را صادر کرده است که خودش می‌توانست تمامی قضات را در سراسر دادگاه‌های انقلاب عملا انتخاب کند.

با توجه به این دیدگاهی که من الان ارائه کردم، فرض بر این است که فرمان و حکم خمینی در سرتاسر کشور بایستی اجرا شود. این فرمان را باید در سراسرکشور، سلسله مراتب اجرا کنند. یعنی اینکه فقط یک کمیته مرگ نبوده، بلکه کمیته‌های مرگ بوده، چون این کمیته‌ها در سرتاسر کشور به‌تدریج تاسیس شده بودند. بلکه حتی کارکنان زندان یا دادستانی‌های کشور، همه موظف بودند که در تعیین اینکه کدامیک از زندانی‌ها طرفدار مجاهدین هستند شرکت کنند و کاری کنند که طرفداران مجاهدین اعدام شوند. این شامل حتی دستیار دادیار مثل حمید نوری هم می‌شده است. و طبعا این حکم او را هم دربر می‌گرفته است. این حکم دستیار دادستان، دستیار دادیار، مانند حمید نوری را هم طبعاً دربر می‌گرفته است.

مفاد فتوای خمینی

فرمان قتل‌عام خمینی، برای اولین بار در تلگراف مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد در ۲۵اوت ۱۹۸۸ (۳شهریور ۱۳۶۷)   ذکر شد که نوشت: «برطبق اطلاعات موثق خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده»...

کنت لوئیس:

آنچه که ما می‌بینیم در تابستان ۱۹۸۸ این است که خمینی عالی‌ترین رهبر، قاضی‌القضات ایران، فرمانش را صادر می‌کند، در مورد منافقین، یعنی هواداران مجاهدین خلق که آنها مجرم هستند و اعلام می‌کند که آنهایی که در زندان بسر می‌برند در سراسر کشور، اگر بر مواضع خودشون یعنی مجاهدین خلق هستند، محارب محسوب می‌شوند. یعنی کسی که جنگ با خدا دارد و بنابراین بایستی اعدام شود. نقطه محوری این فرمان این است که این جمله و جمله‌های قبلش انگیزه‌ صدور فتوا را نشان می‌دهد. جمله‌های بعدی هم جزئيات مراحل اجرایی فرمان را نشان می‌دهد. در پایان این حکم از همه دست اندرکاران درخواست می‌کند که« مصمم در این قضیه اقدام کنید و دشمنان اسلام را از بین ببرید.»

متن این فرمان و حکم، ۲۴۰کلمه دارد و از ۳بخش تشکیل می‌شود. همانطور که گفتم

بخش اول فهرستی از جرم‌هایی است که مجاهدین مرتکب شده‌اند و به همین دلیل حکم آنها اعدام است.

بخش دوم اقداماتیست که برای اجرای این حکم از طریق تشکیل کمیته‌ای که ما به‌ آ‌ن کمیته مرگ اطلاق می‌کنیم. الزامات را مشخص می‌کندکه «شدیداً اقدام کنید و هیچ عطوفتی نسبت به مجاهدین اعمال نشود و رحمی نباید باشد. با آنها شدید برخورد کنید و ۸جرم برای‌شان نام می‌برد.

اول اینکه

- مجاهدین این منافقین خائن هیچوقت به اسلام اعتقاد نداشته‌اند.

- طبق اقرار رهبران‌شان هرچه که می‌گویند نیرنگ ونفاق است. اینها پشت به اسلام کرده‌اند.

- اینها دارند با خدا محاربه می‌کنند. جنگ‌های سنتی آنها در شمال و غرب و جنوب کشور

- همکاری با بعث عراق. جاسوسی می‌کنند برای عراق، الان مشغولند علیه امت اسلام

- ارتباط دارند با استکبار جهانی البته رژیم منظورش از این استکبار جهانی آمریکا است.

- حمله‌های بزدلانه آنها به جمهوری اسلامی تا الان ادامه داشته

خمینی در این فرمان همچنین اعلام کرد یکی از دلایل اینکه حکم مرگ مجاهدین جنگ‌های سنتی مجاهدین در جبهه‌های شمالی و غربی و جنوبی کشور است. البته مشخص نیست منظورش از این جبهه‌ها چی هست. چرا که مناطق شمالی و جنوبی کشور اصلا ربطی به عراق ندارد و اگر به نقشه نگاه کنیم بخش شمال به‌غیر از دریای مازندران عمدتا با ترکیه آذربایجان - ترکمنستان هم مرز است. مناطق مرزهای جنوبی عمدتا هم‌مرز است با خلیج فارس. این بخش متن فرمان خمینی مهم است چرا که این مهم‌ترین سندی است که به قتل‌عام مجاهدین منجر شد.

فتوا به اعدام مجاهدین بخاطر اعتقاداتشان

بخاطر همین ۸فقره جرمی است که حکم آنها را به شرح زیر صادر کرده‌اند.

«آنهایی که در سراسر کشور بسر می‌برند و در نفاق خودشون تاکید دارند محارب هستند ومحکوم به مرگ»

این فتوا، ربطی به مسائل سیاسی و نظامی ندارد و به نظر من، براساس این تعریف آنها باید بخاطر اعتقادات مذهبی‌شان اعدام شوند. آنها چون تفسیر ملاها از اسلام را قبول ندارند باید اعدام شوند. ما علیرغم همه این مسائل سعی نکردیم که اقامه دعوا علیه آنها کنیم ولی سعی کردیم دادگاه را متقاعد کنیم که بیایند اقامه دعوا را تعدیل کنند و حکم مفصل را در اقامه دعوا بگنجانند.

اسم فروغ جاویدان در فتوا نیست

یک چیز تعجبی که در این ۸دلیل که خمینی کشتار جمعی را دستور می‌دهد اصلا اسمی از عملیات فروغ جاویدان یا از اسم ایرانی این عملیات، که مرصاد است برده نشده است.(عملیات مرصاد نامی است که رژیم روی پاتک عملیات فروغ جاویدان گذاشته بود.)

در این عملیات پاسداران میخواستند مجاهدین را عقب بنشانند که اسم عملیات‌شان را عملیات مرصاد گذاشته بودند. خمینی نام می‌برد از جنگ‌های سنتی در غرب و جنوب کشور. اصلا اسمی از فروغ جاویدان برده نمی‌شود. در حالیکه عملیات مهم فروغ جاویدان در آنجا بود. چرا می‌گوید جنگ سنتی ولی اسم فروغ جاویدان را نمی‌آورد چرا ؟

تشکیلات و عملیات مجاهدین در شمال ایران در مقایسه با عملیات و تشکیلات مجاهدین در جنوب محدود بود. منظور منتهی الیه مرزهای جنوبی ایران در سال ۱۹۸۰ است. وقتی خمینی در مورد مناطق غربی می‌نویسد منظورش احتمالا عملیات چلچراغ بوده که شکست بزرگی برای ایران بوده است. من البته برایتان نشان دادم که ایرانی‌ها یک هنگ بزرگی با مقادیر زیادی اسلحه را از دست دادند.

۸ فقره جرم مجاهدین

بغیر از این، خمینی ۲جای دیگر در مورد مجاهدین می‌گوید که حضورشون در عراق جرم است، همکاریشون با استکبار جهانی جرم است. (منظور همکاری با آمریکا)

۶فقره جرم دیگر هم هست که حتی از این ۲جرم مهم‌تر است. او این ۶فقره جرم دیگر را هم اسم میبرد. بخصوص آخرین فقره جرم که به تنهایی می‌تواند علت صدور این حکم باشه. خمینی می‌نویسد مجاهدین از اول تشکیل این جمهوری اسلامی تا الان عملیات بزدلانه نظامی علیه این رژیم انجام داده‌‌اند. این جمله خودش کاملا گویا است. یعنی نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی بین رژیم و مجاهدین خلق از ۱۹۸۱ وجود داشته و ادامه داشته است واین علیرغم این است که از عراق و آمریکا اسم می‌برد. به این ترتیب، می‌توانیم اینطور به فرمانش نگاه بکنیم که یک واکنشی است نسبت به همین منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی

ذکر فتوا در تلگرام مسعود رجوی۱۹۸۸

برای اولین بار در تلگرام مسعود رجوی در ۲۵آگوست ۱۹۸۸ به سازمان ملل از فرمان خمینی اسم برده می‌شود. من تصویری از این متن را به شما نشان دادم که رجوی می‌نویسد بر طبق منابع موثق خمینی دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد را چند هفته قبل در حکم دست نویس خودش داد. یعنی یک جوری رجوی پی برده بود به این حکم که حتی می‌دانست این حکم دست‌نویس خود خمینی است. ولی از همان موقع طی ۱۲سال هیچکس این سند را ندید. و مقامات ایرانی هم در موردش حرفی نمی‌زدند تا اینکه این متن، متن حکم، سال ۲۰۰۰ منتشر شد. (پیوست ۱۵۲ در خاطرات منتظری) به این ترتیب در متن حکم خمینی هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.

هدف فتوا نابودی تمام مجاهدین

هدف اصلی‌ خمینی از صدور این فتوا این بوده که تمام وفاداران به مجاهدین خلق را که آن موقع در زندان‌ها بودند را از بین ببرند و نابود کنند. بعد از صدور این فرمان همانطور که قبلا هم شنیدید در این پرونده حکام شهرهای مختلف در سراسر کشور رفتند سوال کردند در مورد (نامفهوم) و جزئیات که چگونه این حکم را می‌خواهند اجرا کنیم؟ حکام شرع مراجعه می‌کردند به عالی‌ترین مقام شورای قضایی کشورآیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و از ایشون سوال کردند آقا چکار کنیم چه‌جوری اجرا کنیم؟ به نظر می‌رسد که انگار آنها نیز شهامت‌اش را نداشته‌‌اند که این سوال را مستقیم از خمینی بپرسند که آقا چکار کنیم چه جوری اجرا کنیم؟ بعد که این سوال را به احمد خمینی پسر خمینی می‌رساند، او به نوبه خودش می‌برد نزدپدرش. و جوابش هم که شما چندین بار سند پاسخ این سوال را دیده‌اید. خمینی در این متن که ۴۱واژه دارد، هر گونه شک و تردید را در الزام نابود کردن منافقین از بین می‌برد. شک و تردید نداشته باشید یعنی همه مجاهدین خلق باید از بین بروند.

تاریخ فتوای خمینی

احتمالا بشود ادعا کرد اولا این ۲حکم بوده شاید حتی یک نامه کوتاه هم وجود داشته که آن حکم اصلی را، توضیح می‌داده است. که شاید آنرا هم بتوانیم بصورت یک حکم دیگر تلقی کنیم. در دادرسی در رابطه با تاریخ حکم خمینی مقداری صحبت شده است اما این ۲سند اصلا تاریخ ندارد و هر دو سند فاقد تاریخ است. اشخاص مختلف در رابطه با این تاریخ و اینکه مدارک چه زمانی صادر شده نظریه‌های مختلف دارند. در خاطرات منتظری ایشان به این صورت می‌گویندکه این نامه، (نمی‌دانم نامه گفته یا حکم خمینی) توسط امام نوشته شده هیچ تاریخی ندارد ولی در یک روز پنجشنبه نوشته شده که از طریق یکی از این قاضی‌ها روز شنبه بدست من رسیده در واقع آن شخص قاضی آنرا به دست من (منتظری)رسانده و تحویل داده است. این قاضی خیلی ناراحت بوده با زبان خیلی شدید و تندی زیادی با من صحبت کرده است. با در نظر گرفتن این خاطرات، در رابطه با قتل‌عام که روز ششم انجام شده که مصادف با ۲۸جولای ۱۹۸۸(۶مرداد ۱۳۶۷) است، در این روز هنوز که قتل‌عام‌ها آغاز شده عملیات فروغ جاویدان هنوز ادامه داشته و به‌خاتمه نرسیده بود. ۶مرداد روز چهارم عملیات فروغ جاویدان است که در ۳مرداد شروع شده که مصادف با ۲۵جولای بوده و همینطور روز بعدش که جمعه هفتم مرداد بوده هنوز هم این درگیری‌های ارتش آزادیبخش ملی با نیروهای ایران ادامه داشته است. تاریخی که خیلی مهمه در این پرونده ما، آن تاریخی است که این حکم صادر شده است. بدون شک بیانیه منتظری در رابطه با این تاریخ داده این است که آدم شک می‌کند. آنچه که مشخص است خمینی نمی‌خواست منتظری بداند و متوجه بشود که او(خمینی) چه زمانی این حکم را نوشته است، به‌خاطر اینکه نمی‌خواست این حکم با انتقادی که منتظری می‌کرده آنرا دچار مشکل کند و به همین صورت منتظری تلاش کرد که در رابطه با این حکم و انجام حکم یک کاری بکند و به همین خاطر با کمیته گوهردشت در تهران یک جلسه برگزار کرد که در پرونده هم قبلا به آن اشاره شده است. به هر حال آنطوری که این سلسله زمانی نشان می‌دهد، آن چیزی که منتظری می‌گوید، غلط است. منتظری آن طوری که نوشته، تاریخ دقیق حکم را نداشته ولی آن چیزی که استنباط می‌کرد می‌شد ششم مرداد، ۲۸جولای، ولی هم‌زمان اینطوری می‌گوید که دو روز بعد از این قضیه که ۳۰جولای بود، این سند را از طریق یکی از قاضی‌ها بدستش می‌رسد. و همین طور اضافه می‌کند وقتی که بدستش رسید این حکم ۲تا حکم مختلف بود نامه با هم بودند. اینها در اصل یک ورق بود ولی ۲طرفش این ۲حکم نوشته شده بود. ما می‌توانیم در صفحه ۶۲۵ خاطرات منتظری این صفحه را مشاهده کنیم.

در رابطه با اینکه چگونه اولین حکم صادر شد و چگونه دومین حکم بعد از آن صادر شد، غیرممکن است که اولین حکم خمینی ۲روز قبل از اینکه بدست منتظری رسیده باشد صادر شده باشد. تاریخ ۶مرداد می‌تواند به حکم دوم ربط داشته باشد، که در واقع پاسخ سوال‌هایی است که اردبیلی پشت صفحه نوشته شده بود. ممکن است که این حکم با آن نامه مطابقت داشته باشد.

منتظری خودش آن طوری که توضیح می‌دهد بعد از اینکه حکم خمینی به تمامی قاضی‌ها در سراسر کشور پخش شده، ما متوجه شدیم که اینها در رابطه با به اجرا گذاشتن این حکم به مشکل برخورد کرده بودند. و به‌خاطر همین به اردبیلی در این رابطه شکایت کرده بودند و اردبیلی در رابطه با این شکایت یک متن تهیه می‌کند و آن را انتقال می‌دهد به احمد خمینی که احمد خمینی هم یک نامه به پدرش می‌نویسد و پدرش هم پاسخ به آن نامه را می‌دهد. در رابطه با این مکاتبات، اگر بخواهیم بگوییم که ۳۵سال پیش انجام شده هنوز آن نوع ارتباطات به این سرعتی که امروز هست، نبوده است. پس نمی‌شود و امکان ندارد که این مکاتبات ۲روزه انجام شده باشد.

۲۸ تیر ۶۷ تاریخ فتوای اول خمینی

در این رابطه سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به نام مورگان اورتاگوس بیانیه‌ای داده، به تاریخ جولای ۲۰۲۰، واین بر مبنای اطلاعاتی است که مقامات آمریکا به‌دست‌شان رسیده است. که تاکید می‌کند این کمیته مرگ و اعضای آن در تاریخ ۱۹جولای ۱۹۸۸ برای شروع کار مستقر شده‌اند. در اصل می‌گوید این کمیته مرگ ۱۹جولای ۱۹۸۸(۲۸تیر ۱۳۶۷) کارش را شروع کرده، پس باید این حکم قبلا صادر شده باشد که قاعدتا تاسیس این کمیته مرگ هم باید قبل از این تاریخ صادر شده باشه، منظورم قبل از ۱۹جولای (که زمان شروع کار کمیته مرگ بوده است.)

آتش‌بس عامل قتل‌عام

دلیل دیگری که می‌تواند اطلاعات منتظری را زیر سوال ببرد که اصل صدور حکم کی بوده، تحولاتی است که در آن روزها اتفاق افتاده است.

مهم‌ترین اقدام خمینی بعد از اینکه قدرت را به‌دست گرفت، جنگ با عراق بود. عراق ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگ شروع شد و از این دهه ۸ سال آن خمینی قدرت را در دست داشت. این جنگ ادامه پیدا کرد، ایشان سرمایه‌گذاری خیلی سنگینی روی جنگ کرده بود، که ایران بتواند از این جنگ پیروز دربیاید. بعد از اینکه در سال ۱۹۸۲، نیروهای عراقی از سرزمین‌های ایران عقب‌نشینی کردند امکان بسیار خوبی فراهم شد که این جنگ متوقف شود، و عراق هم خواسته‌اش توقف جنگ بود، ولی خمینی پافشاری کرد که این جنگ باید ادامه پیدا کند‌، وی هدف خود را که در اصل براندازی دولت عراق بود‌ را نشان داد و، به این بهانه که آزادسازی قدس از مسیر کربلا و سرنگونی دولت عراق می‌گذرد بر ادامه جنگ تاکید داشت.

در سال ۱۹۸۸ ایشان از دستیابی به هدف خود ناامید شد وقبول کرد که شکست خورده و خودش این شکست را اینطوری تفسیر می‌کرد، که انگار من سم خوردم، زهر خوردم اینطوری تفسیرش می‌کرد. مشخص شد که او به نحوی می‌خواست خودش را از این جنگ بیرون بکشد. این تصمیم که کشتار جمعی مجاهدین هم‌زمان با پایان جنگ باشد را او گرفت. به این صورت که هم این جنگ به خاتمه برسه و هم مجاهدین دریک کشتار دسته‌جمعی قتل‌عام شوند. همینطور زیر آن نامه‌ای که مردم ایران را مخاطب قرار داده بود را امضا کرده بود، که چرا ایشان تصمیم به اجرای این آتش بس گرفته بود. او این نامه را نوشت و زیرش را هم امضا کرد به دست خط خودش بود و تاریخش هم فکر می‌کنم من داشتم. با دستخط خودشون (قسمت راست میتونید ملاحظه کنید) ۱۵جولای بوده که می‌شود در اصل ۱۷جولای به‌طور رسمی به سازمان ملل متحد اعلام شده است. قابل قبول است که بشود این تاریخ یا شاید یکی دو روز بعدش را در نظر گرفت، که ایشان حکم خود را در این تاریخ‌ها برعلیه مجاهدین صادرکرده باشند.


اورتگاس از وزارت امور خارجه امریکا در رابطه با تشکیل کمیته مرگ که میگوید در ۱۹جولای انجام شده و همین‌طور اظهارات رابینسون بعنوان شاهد ایشان اینطوری روایت می‌کنند که این اطلاعات از طرف سی آی ای(CIA) به‌دستشون رسیده است. این موضوع که عملیات فروغ جاویدان در ۲۵جولای ۱۹۸۸ شروع شده است مزید برعلت است.


می‌خواستم این را اضافه کنم که درعملیات فروغ جاویدان وقتی که رژیم احساس کرد که این عملیات می‌تواند یک خطر باشد برای سرنگونی رژیم. سران رژیم تا آنجایی که توانایی داشتن تمام نیروهای خود را از تمام کشور به این منطقه سرازیر کردند تا مانع این بشوند که مجاهدین خلق وارد شهر بزرگی که نامش کرمانشاه است شوند. تمام قسمت رژیم همه به اتفاق در این جنگ شرکت کردند. از جمله ادله اثبات که من ارائه دادم یک مقدار مقاله‌های روزنامه‌ها بوده که نشان می‌داد که تمام اشخاصی که در توانشان بوده روانه این جنگ کرده بودند.

اظهارات حمید نوری در رابطه با اینکه ایشان در ماه جولای ۱۹۸۸ درکجا حضور داشتند که این را ما فکر می‌کنیم که حقیقت ندارد. زیراشخصی که اینقدر وفادار به رژیم است مثل آقای حمید نوری نمی‌شود که از این شنیدن این دستور سرباز زده و گوش نکند به دستورات سران حکومت. ضمن اینکه اظهاراتی که می‌گویند در زندان نبوده است قابل باور نیست ضمن اینکه قابل باور نیست که ایشان یکی از اشخاصی بوده که در این اعزام به جبهه جنگ شرکت نکرده باشد. نیروهایی که به سمت کرمانشاه فرستاده شده بودند تا بجنگند با ارتش آزادیبخش ملی حدود ۲۰۰هزار نفر بودند. تمام نیروهایی که در دسترس‌شان بود تمام نیروهایی که به آنها دسترسی داشتند به جبهه فرستاده شده بودند. خمینی دستور داد همه نفرات به طرف جبهه بروند و این دستور مدام از تلویزیون و رادیو تکرار می‌شد.

آن موقع خامنه‌ای رئيس جمهور بود که رهبر اعظم ایران(خمینی) به ایشون یک پیام ویژه فرستادند که تمام هواداران این رژیم باید به جبهه‌های جنگ اعزام شوند. درایران وضعیت جنگی اعلام شده بود برای مواجه شدن با ارتش آزادیبخش ملی و تهاجم آنها و این غیر قابل باور است که اگر خمینی این چنین حکمی را بعد از این عملیات فروغ جاویدان صادر کرده بود، حتما به آن اشاره می‌کرد. حتی اسم آن ضدحمله‌ای که اسمش را گذاشته بودند مرصاد باید اسم آن را هم می‌برد که این کار رو نکرد.

تعداد قتل‌عام‌شدگان

کنت لوئیس: این قتل‌عام که بر علیه مجاهدین و همین‌طور چپگراها‌ در سال ۱۹۸۸ انجام شد بدون شک بزرگ‌ترین موج اعدام‌ها بود که در حین چند هفته معدود در حکومت ملاها انجام شده است. هدف این حکومت برای اعدام‌های گروهی این بود که مجاهدین را به کل از بین ببرد، از بین بردن با حالت تشدید و اکیدا که در حکم خمینی به آن اشاره شده است. نظریات مختلف در در رابطه با این اعدام‌ها وجود دارد. علیرغم اینکه مجاهدین می‌دانستند که این حکم اجرا شده اما اینکه وسعت این اعدام‌ها چقدر بوده را به‌صورت تدریجی متوجه شده‌اند. ما این نتیجه‌گیری کلی را می‌گیریم که تقریبا ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی در حین این قتل‌عام اعدام شدند و بیشتر از ۹۰درصد این اشخاص پیرو، دنباله‌رو مجاهدین بوده‌اند. سران حکومت این آمار را از سازمان‌های بین‌المللی مخفی نگه داشته بودند. به همین دلیل «امنستی اینترنشنال» گفته بودکه ۱۰۰۰نفر اعدام شده‌اند. سپس گفت ۲۰۰۰نفر اعدام شده‌اند و بعد از یکی دو سال گفتند ۵۰۰۰نفر رو اعدام کردند ۵۰۰۰اعدامی، و در سال‌های اخیر ما گزارشات متعددی که به ما رسیده دریافتیم بیشتر از ۳۰۰۰۰نفر زندانی‌های سیاسی در تابستان ۱۹۸۸ اعدام شده‌اند.

من می‌خواهم یاد‌آوری کنم دررابطه با اصالت تمام شهودی که من قبلا در این مورد به‌‌ آن استناد کردم و دیگه نمی‌خواهم تکرار کنم. در این مرحله، دررابطه با هدف ما که زندان گوهردشت می‌باشد البته در رابطه با این پرونده، ما فقط تعداد معدودی ۱۰۰نفر زندانی رو اسم بردیم که اعدام شده‌اند. فقط این اشخاص، اشخاصی بودند که ما توانستیم اسم‌هایشان را نام ببریم و شهود می‌توانستند تایید کنند که این اشخاص به بخش اعدام برده شده‌اند و این که هیچ وقت نتوانستند اون اشخاص رو ببینند و ما توانستیم اسم‌هایشان را در این لیست بیاوریم و نام ببریم و همزمان اظهارات شهودی وجود دارد در رابطه با اینکه اشخاصی با لباس غیرنظامی از بیرون می‌آمدند داخل زندان که این اشخاص فکر می‌کنند این‌ها... گوهردشت..[ نامفهوم].

اگر ما برایمان امکان داشته باشد که ببینیم چه تعداد زندانی آنجا بودند می‌توانستیم بگوئیم درکل چند تن اعدام شده‌اند. ولی فکر می‌کنیم اشخاص متعددی بیشتر از آن اشخاصی که در زندان بسر می‌بردند اعدام شده‌اند. البته این را می‌دانیم که زن‌هایی بودند در گوهردشت ... ولی ما به اسم‌های هیچکدام از این زن‌ها دسترسی نداشتیم. یک اسم داشتیم یک خانمی بود که از طریق این کدهای مورس با همدیگر در ارتباط بودند. وی با اینکه قرار است اعدامش کنند پیام داده بود ولی هیچکس آن شخص را ندید. و در این اسامی از هیچ زنی نام برده نشده است.

اظهارات شهود

در رابطه با این اشخاصی که بعدا جدیدا دستگیر شده بودند، اظهارات شهودی وجود داشت که در دادگاه بدوی روایت کرده بودند جزئیات این اشخاص را برای ما توضیح داده بودند. امیر .. .. ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲ باهاش بازجوئی شده امیر هوشنگ اتیابی چون استمداد میکردند که این اشخاصی تازه دستگیر شده بودند به بندی که طبقه بالائی که ایشون آنجا داشتند بسر میبردند آنجا داشتند منتقل میشدند. به رضا فلاحی در اظهارات شهود خودشان ۲۶ اکتبر ۲۰۲۱ دادگاه بدوی گفتند چند نفر را در آن حیاط زندان دیده بود که مطمئن بودند که این اشخاص مطمئن بودند که اینها زندانی آنجا بسر نمیبردند، زندانی نبودند . برای مثال یک خانمی را دیدند با یک حالت کلاه روی سرشان و تمام اشخاصی که دیدند اینها همه کفش پاشون بود. در اصل در زندان زندانیان فقط دمپائي میپوشیدند کفش هیچوقت حق نداشتند بپوشند. بعضی از این خانمها حتی کیفهای دست زنانه اشان هم باهاشون همراهشون بود حتی یک مرد با یک کیف سامسونت بود که دستش بود .ولی تمام این اشخاصی که ایشون مشاهد کرد چشم بند داشتند بخاطر همین استناد میکرد که اینها نمیتونستند کارمندان زندان باشند. و اینجوری برداشت کرده بودند که این آدمها را از بیرون آورده بودند گوهردشت آنجا حلق آویز کرده بودند و بدار کشیده بودند.

محمود خلیلی توی در اصل اظهاراتش در ۲۹ مارس ۲۰۲۲ توضیح میدهد روایت میکند که اشخاصی میآمدند در حیاط و میخواستند توالت استفاده کنند آنها لباس های تمیز به تنشان بود، لباسهای، یونیفورم ارتشی به تن نداشتند و ایشون اینطوری نگاه میکردند که این اشخاص نمیشود گفت که اینها را از جبهه جنگ گرفتند آوردنشان که در رابطه با آن عملیات فروغ جاویدان باشد و از آنجا برنداشتند بیاورندشان زندان. مهری حاجی نژاد توی اظهاراتش در ۴ اکتبر ۲۰۲۱ توضیح دادند که قبل از این اعدامها در گوهر دشت بسر میبرده و کم کم حداقل یک بند که متعلق به زنان بود آنجا وجود داشت و ایشون گمان میکنند که هیچکدام از این زنها جان سالم بدر نبردند و متاسفانه هیچوقت هرگز ما نمیدانیم حقیقت را بدانیم که چند نفر در اصل در گوهر دشت به اعدام رسیدند.

ارتش آزادیبخش تایید استقلال مجاهدین

کنت لوئیس :

در ژوئن ۱۹۸۶(خرداد ۱۳۶۵)، سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق نقل مکان کرد و مسعود رجوی در ژوئن ۱۹۸۷ تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران را اعلام کرد. از آن زمان، حداقل تا سال ۲۰۰۳، ارتش آزادیبخش ملی ایران در حالت جنگی با رژیم ایران بود و از خاک عراق به رژیم ایران حمله می‌کرد که این نشان می‌دهد مجاهدین بمراتب به مدت طولانی بعد از پایان جنگ عراق به مبارزاتشون و حملاتشون ادامه دادند.

ارتش آزادیبخش ملی در سال ۱۹۸۸ سه عملیات مهم را به اجرا در آورد عملیات آفتاب. و بعدش عملیات چلچراغ و عملیات فروغ جاویدان. هیچ عملیات چهارمی وجود نداشته عملیاتی که دادستان به ادعای دله پیود به آن استنادکرده. و اینجا یک نکته جالبی وجود داره که اسم تمام این عملیاتها بزبان فارسی بود نه به زبان عربی.

عملیات آفتاب

در عملیات آفتاب که در شهر شوش مارس ۱۹۸۸ انجام شد ۱۵۰۰ سرباز ایرانی به اسارت گرفته شدند

عملیات چلچراغ

در عملیات چلچراغ ۱۸ تا ۲۱  ۱۹۸۸ بیش از ۱۵۰۰ سرباز ایرانی به اسارت گرفته شدند. که عکس و فیلم آن توسط مجاهدین گرفته شده و موجود است. در این عملیات ارتش آزادیبخش موفق شد یک پادگان کامل رژیم ایران را از بین برده و تجهیزات آنها را به غنیمت بگیرد. از تانک تا توپخانه تا خوروها و اسلحه‌های سبک‌تر و مهمات را مجاهدین به غنیمت گرفتند. ارزش این غنائم جنگی بیش از میلیارد دلار بوده است. باز هم تصاویر بیشتری از تجهیزاتی که مجاهدین توانستند موفق شدند به غنیمت بگیرند وجود دارد (که آنها را به دادگاه نشان داد). یعنی دیدید که چقدر تجهیزات انبوه و پر شمار بودند. من اين كليپ ويدئويي را قبلا بهتون نشون دادم يك مجموعه اي از تصاويري است از 6 كانال غربي در مورد عمليات چلچراغ ازجمله سي ان ان  و ان بي سي آمريكا  وكانال 4 فرانسه و دو كانال آلماني ويك كانال ايتاليايي اينها مستند كردند اين عمليات را. همينطور كه اشاره كردم تعداد زيادي گزارشگر خارجي  در عمليات چلچراغ شركت داشتند، حضور داشتند عكسي كه الان بهتون نشون مي دم عكسي است كه بسياري از ژورناليست ها كه حضور داشتند در اين عمليات اين را نشان مي دهد. من اين كليپ ويدئويي را قبلا بهتون نشون دادم يك مجموعه اي از تصاويري است از ۶ كانال غربي در مورد عمليات چلچراغ ازجمله سي ان ان  و ان بي سي آمريكا  وكانال 4 فرانسه و دو كانال آلماني ويك كانال ايتاليايي اينها مستند كردند اين عمليات را

کلیپ: يك ارتش انقلابي شهر مهران را تصرف كرد و ميليون ها دلار تسليحات به غنيمت گرفت. ارتش آزاديبخش ملي ايران ارتشي است فوق العاده و با انگيزه كه توسط رهبري مقاومت ايران مسعود و مريم رجوي فرماندهي مي شود فتح مهران به همان اندازه يك پيروزي نظامي است يك پيروزي سياسي نيز هست.

تلويزيون كانال يك فرانسه : مجاهدين وارد شهر مهران شدند آنها به تسخير اولين شهر در خاك ميهن شان افتخار ميكنند در همين حال هواپيماهاي رژيم بمب هاي خود را كمي دورتر پرتاب ميكنند اما رزمندگان ارتش آزاديبخش مسعود رجوي به احساس شادي و سرور از پيروزي خود ادامه مي دهند آنها كه به اقتدار خود ايمان دارند فرياد مي زنند مرگ بر خميني  درود بر رجوي  بعد از مهران تهران ، فاطمه طهوري معاون فرمانده عمليات فتح شهر مهران مي گويد شب قبل نخست خطوط اوليه نيروهاي خميني را در هم كوبيديم سپس نقاط استراتژيك را بر روي تپه ها به تصرف در آورديم شهر را امروز صبح تسخير كرديم  و هم اكنون نيز تحت كنترل ما است.

شبكه تلويزيوني سي ان ان : تصرف مهران يك شكست عظيم رواني  براي نيروهاي خميني محسوب مي شود، يك فرمانده اسير شده ايراني به گزارشگران غربي گفت عده اي از سرعت عمل رزمندگان ارتش آزاديبخش در تصرف شهر مهران متحير شده اند.

آن گزارشاتی که در مورد عملیات سازمان مجاهدین است گواه بر این است که نیروهای ارتش ازادیبخش ملی بودند که عملیات کردند هیچ گزارشی در مورد عراق، چه در مورد جبهه های زمینی یا اینکه در هوا هیچکس ادعا نکرده، هواپیمایی که نشون میده یک هواپیمای فانتوم ایرانیه که در پس زمینه دیده میشه براساس گزارش گزارشگر فرانسوی.

این مقاله از مجله نیویورک تایمز است در بیستم ژوئن که من قبلا به آن استناد کرده ام شورشیان ایرانی شهری نزدیک عراق را تسخیر کردند و بقیه مقاله ادعاهای رژیم ایران است که عراق از گاز اشک اور استفاده کرده وخود عراقی ها انکار میکنند چرا این آقای ... این مطالب را عنوان نکرده است مطرح نکرده چرا ؟

انتقاد محدثین از موشک‌باران ایران توسط عراق

در مقاله ای از واشنگتن پست اوایل ژوئن نوشته که محمد محدثین از عالیترین رهبران سازمان مجاهدین نوشته اینجا این مقاله محدثین اشاره کرده که موشک های عراق علیه شهرهای ایران و سلاح شیمیایی استفاده کرده چرا ؟ محدثین با این مخالف بوده که منظورم اینه که این نشون میده که موضع مجاهدین خلق و استقلال انها از عراق و  ارتش عراق را نشان میدهد مجاهدین از عراق انتقاد میکنه

عملیات فروغ جاویدان

برویم سراغ عملیات فروغ جاویدان ۲۹ جولای ۱۹۸۸. بعد از آنکه مجاهدین ۸۵۰کیلومتر پیشروی کردند ایران توانست جلوی این پیشروی را بگیرد. هواپیماهای جنگی وهلیکوپترهای عراق نمیتوانسته وجود داشته باشد چرا که مجاهدین حمایت هوایی نشده بودند و (به همین دلیل) نتوانستند از خودشون در این عملیات دفاع کنند.

استقلال عمل مجاهدین در عملیات‌‌ها

کنت لوئیس: افرادی هستند که اظهار نظر کرده اند در باره مجاهدین در مقاطع مختلف از جمله مقاله ای که الان بهش اشاره کردم سامرایی رئیس عملیات ضد جاسوسی عراق بوده در دوران جنگ ، اصلا پشت کرده به صدام حسین فرار کرد و رفت با نیروهای ضد صدام و با اونها همکاری کرد. بعد  از اینکه صدام سرنگون بشه رئیس جمهور طالبانی او را بعنوان مشاور خودش انتخاب کرد این او نوشت تحت عنوان مجاهدین خلق عامل قدرت و فلسفه بقا در نشریه ... منتشر کرد در سایر رسانه نیز منتشر شده واو اینطوری میگه در این مقاله برخلاف ان چیزهایی که الان گفته شد که مجاهدین خلق اصلا یک عملیات هم بعنون بخشی از عملیاتی که نیروهای عراقی انجام دادند شرکت نکردند همه آنها عملیات مستقلی بود که کردند. با ماهیت مشخص اصلا ادغام نبوده در واحدهای ارتشی نظامی و نیروهای ما  اصلا شرکت نکردند در عملیات نظامی عراق. حتی مقطعی هم عمل نکردند در تمام طول جنگ. اینها الان ترجمه آزاد بود از من سخنان آن ژنرال.

روزنامه کویتی القبس در یازدهم آوریل ۲۰۰۹ درمقاله ای به قلم یک ژنرال عراقی به نام «وفیق السامرائی » که در زمان جنگ  ایران وعراق رئیس اطلاعات نظامی عراق بود نوشته است : مجاهدین خلق حتی یک عملیات نظامی را به عنوان بخشی از عملیات نظامی نیروهای عراقی علیه نیروهای ایرانی انجام نداده اند. وفیق سامرایی که بعد از  جنگ به خارجه رفت و بعد از سرنگونی دولت قبلی مشاور امنیتی  رئیس جمهور جدید عراق شد می افزاید : هرکاری مجاهدین انجام میدادند  یک کار جداگانه با کاراکتر خاص بود یگانهای آن با یگانهای  عراقی ادغام نشدند ونیروهایش در تمام مدت حضورشان در طول جنگ در عملیات های عراق حتی به صورت فردی شرکت نکردند.

کنت لوئیس به نقل‌قولی از صدام حسین رئیس‌جمهور وقت عراق اشاره می‌کند که در رابطه با مجاهدین گفته بود: این یکی از دروغهاست که به مجاهدین خلق مزدور می‌گویند. ما یک بار از آنها خواستیم که اطلاعاتی از بعضی مراکز ایران به ما بدهند که قبول نکردند که به وضعیت اقتصادی مردم ایران را صدمه بزنند. کنت لوئیس گفت:

یک چند تا تصویر دیگر نشانتان بدهم:‌ این مقاله ای که قبلا هم بهش اشاره شد از ... هستش سوم جولای 88 این مقاله منتشر شده از قول صدام حسین هم گفته که ، ازجمله  این را گفته صدام یکی از دروغهای ریاست جمهوری این هست که به اینها میگویند سربازان مزدور  ، میگوید مجاهدین خلق سربازان مزدور هستند . ما با ایده ها مبارزه آنجا .. با تذکری که ما از اطلاعاتی استفاده میکنیم که قابل قبول نیستند که آنها وقتی که  قبول نکردند درک خودشان را عوض کنند که می تونستند وضعیت اقتصادی مردم ایران را صدمه بزنند. باز هم ترجمه آزادی بود از من.

چگونگی تهیه سلاح توسط مجاهدین

کنت لوئیس در ادامه دفاعیات خود با اشاره به غنائم ارتش آزادیبخش در عملیات چلچراغ که میلیاردها دلار ارزش داشت گفت: ما اسناد زیادی ارائه کرده‌ایم که نشان می‌دهد مجاهدین خلق مخارج خودشان را پرداخت می‌کردند و سلاح خریداری می‌کرده‌اند. نشریه مجاهد شماره ۹۱۵ در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۸ بخشی از این سندها را منتشر کرده است. کنت لوئیس دو سند بانکی را در دادگاه نشان داد که مجاهدین از بانک کردیت سوئیس مبلغ ۸ میلیون دلار به دولت عراق منتقل کرده‌اند .

کنت لوئیس: ادعا شده در این پرونده که مجاهدین کمک های مالی دریافت کردند از عراق. خود مجاهدین خلق این رو انکار کردند. مجاهدین اقرار کردند که ما خرید سلاح کردیم و هرچیزی که احتیاج داشتیم میخوام در رابطه با این تصویرهایی که جدیداً بهتون نشون دادم که ارتش آزادیبخش ملی تلاش کرد که بسیار... قسمت مهم سلاح که انواع اقسام مهمات سلاح در اصل تانک و زرهی که از ایران تصرف کردند اینو میشه به یک تا دو میلیارد دلار ارزیابی قیمتی شده که اینو باز میشه بهش استناد کرد و ادله اثباتش هم وجود داره. یک مقدار زیاد سند ما ارائه داریم که نشان میدهد که مجاهدین خلق  پولهای شخصی خودشان را داشتند و استفاده کردند برای خرید سلاح و وسایل و غیره که احتیاج داشتن این اسناد از انتشارات خود مجاهدین خلق بهشون اشاره میشه در اصل هفته نامه مجاهدین بوده شماره ۹۱۵ که ۲۵ ژوئن ۲۰۱۸ و یکی هم در ۲۰۱۴ نشر شد یک مقاله ولی رژیم ایران تمام مدت فکر میکردند که ادعاهاشون رو ابتکار کردن که کمکهای مالی از طرف عراق شده بخاطر همینه که این مقاله ها رو مجاهدین خلق منتشر کردند در پاسخ  به اون ادعاها و چندین مثال ما داریم در رابطه با این سندهایی که نشان دهنده این تعریفها هستند اینجا یه انتقال مالی ۵ میلیون دلار بوده از ژنو به عراق واریز شده سوم آوریل ۱۹۸۷ تصویر بعدی نشان دهنده یک قبض واریز سه میلیون دلاری از همون بانک به همون تاریخ اپریل سوم ۱۹۸۷توی یک تاریخ مشخص شده ۸ میلیون دلار عراق دریافت کرده از مجاهدین خلق. اینجا نشان دهنده وارد کردن ماشین های لندکروز ۲۴۰ فقره لندکروز سال ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ که در جمع ۴ میلیون درهم برداشتند به عراق وارد کردند و مثال دیگه ای که داریم اینجا در رابطه با خرید سلاح و مهمات ۱۹۸۲ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ و این نشان میده همینطور که یک نزاع داخلی که وقوع داشته ادامه پیدا کرده حتی بعد از جنگ بین ایران و عراق که ۱۹۸۸ رخ داده بود.

منشأ داده‌های نادرست در مورد مجاهدین

کنت لوئیس تأکید کرد: بسیاری از داده‌های نادرستی که در مورد رابطه مجاهدین و عراق در دادگاه به آن استناد شده به‌نقل از روزبه پارسی است که طبق اسنادی که اخیراً منتشر شده یکی از کسانی بوده که تحت عنوان کارشناسان ایرانی از سوی رژیم مأموریت داشته که اطلاعات غلط و گمراه‌کننده جهت تأثیر گذاری بر کشورهای اروپایی منتشر کند. منبع ادعاهای کذبی مانند این‌که مجاهدین از حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و نظامی عراق برخوردار بودند نیز روزبه پارسی است.

کنت لوئیس در دفاعیاتش هم‌چنین گفت: برخی از داده‌ها علیه مجاهدین به‌نقل از فردی است به‌نام آنتونی کوردزمن که مطالبش علیه مجاهدین فاقد هر گونه منبع معتبری است و فقط ادعاهای رژیم ایران را تکرار کرده است. بخشی از دعاوی آنتونی کوردزمن علیه مجاهدین به‌نقل از یک مقاله از فیلادلفیا اینکوایر آمریکاست که وقتی شما به اصل مقاله مورد اشاره کوردزمن مراجعه می‌کنید، به هیچوجه مطلبی که کوردزمن نوشته است وجود ندارد.

کنت لوییس با استناد به خبرنگاران متعدد خارجی که در عملیات چلچراغ شرکت داشته‌اند، نشان داد که دعاوی کوردزمن مربوط به شرکت نیروهای عراقی در جنگ‌های ارتش آزادیبخش تا چه اندازه دروغ است.

کنت لوئیس: ما آموزش دیدیم که دائماً موثق بودن منبع را دقیقاً ارزیابی کنیم. اگر کتاب‌های آنتونی کوردزمن، دیلیپ هیرو و شهادت روزبه پارسی علیه مجاهدین توسط اساتید تاریخ بررسی می‌شد، همه آنها نمره مردودی می‌گرفتند. کوردزمن و هیرو منابعی را برای ادعاهای کلیدی خود علیه مجاهدین ذکر نمی‌کنند، اما با استنادهای دیگری که در نوشته‌هایشان کرده‌اند نشان می‌دهند که به‌خوبی می‌دانستند که دیدگاه‌های متفاوتی در مورد این ادعاهای کلیدی وجود دارد.

کوردزمن به هیچ منبع اطلاعاتی در رابطه با اثبات ادعایش اشاره نمی‌کند. اما در صفحه شماره ۷۴ مقاله‌ای از مجله نیویورک تایمز در بیستم جولای ۱۹۸۸ که در آنجا آنرا نشان نمی‌دهد و می‌گوید «بعدا برمی‌گردیم به این.» در این منبع که در رابطه با نیروهای مجاهدین است نوشته مجاهدین مهران را فتح و به اشغال خود درآورده بودند. اما در این مقاله هیچ اشاره‌ای به اینکه نیروهای عراقی در آن شرکت داشته‌اند نیست چیزی که کوردزمن مدعی آن است. من دوباره به این مقاله بازگشت خواهم کرد.

آزاده ضابطی و مالکون فولر در رابطه با نقصی که در منابع حکم دادگاه بدوی در چندین نقطه نقص وجود دارد اشاره کردند، وهمینطور نسخه اصلی منابعی که کوردزمن به آن ارجاع و استناد کرده بود را پیوست کردند. این منابع روشن می‌کند که فقط رژیم ایران است که ادعا کرده عراق در این عملیات شرکت کرده، و همینطور در این منابع روشن می‌شود که عراق هم شرکت در این عملیات را تکذیب می‌کند و هم اینکه نیروی هوایی آن کشور بر روی شهر مهران از گاز عصبی استفاده کرده باشد، را انکار می‌کند. مجاهدین خلق هم این صحبت‌ها را تکذیب می‌کنند.

متاسفانه کوردزمن به یک دلیل نامشخص اطلاعات رژیم ایران را پخش و توزیع کرده، بدون اینکه به هیچ منبعی اشاره کند و بدون اینکه گزارشاتی که خلاف آنرا اثبات می‌کند بیاورد. وی همچنین نتوانست اسنادی که بتواند منابعش را تایید کند را ارائه بدهد.[۳]

شهادت سفیر بلومفیلد

کنت لوئیس به نقل از سخنان سفیر لینکلن بلومفیلد در سال ۲۰۱۱ قبل از خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا که در مقابل کنگره آمریکا شهادت داد، گفت:

در هیچ زمانی در طول جنگ عراق و ایران، از جمله عملیات «فروغ جاویدان» ارتش آزادیبخش ملی (NLA)، نیروهای نظامی عراق در عملیات با نیروهای مجاهدین خلق شرکت نکردند. مجاهدین خلق هرگز در هیچ زمانی و در هیچ عملیات مشترکی با ارتش عراق نبوده‌اند یا عملیات موازی در حمایت از ارتش عراق انجام نداده‌اند[۳]

بازرسی جداگانه آژانس اتمی از پایگاه اشرف

کنت لوئیس: در اینجا اصل نظریه سازمان مجاهدین خلق در رابطه با بعد از حمله ۲۰۰۳ آمریکا انجام شده بود، نشان‌دهنده این است که این اعمال طبق کمیسیون ژنو انجام شده و همینطور با در نظر گرفتن اولین صورت‌جلسه تکمیلی که به کمیسیون ژنو الحاق شده، این تصویر نشان می‌دهد که تاریخ آن پانزدهم دسامبر، ۱۹۸۸ است، از وزارت امور خارجه، به سازمان ملل متحد، به دبیرکل سازمان ملل متحد، این گزارش نقل قول می‌کند، واحد نهاد کنترل بین‌المللی که، در پی سلاح‌های کشتار جمعی در عراق بودند، در دسترسی به محل خاص، (الان در رابطه با پایگاه‌های مختلف مجاهدین صحبت می‌کنیم)، واین بازرسی‌هایی که در عراق شد، (اینجا در رابطه با پایگاه‌های عراقی دارد صحبت می‌کنیم)، فقط یک مکان را استثنا قائل شده بودند که، پایگاه مجاهدین خلق بود، این مکان نشان‌دهنده این بود که، این اماکن زیر پوشش عراق نبود، این مکانی بود که مجاهدین خلق از آن به‌عنوان پایگاه استفاده می‌کردند، بخاطر همین دیگر بازرسی نکرده بودند و استثناء قائل شده بودند. این نامه که تاریخ آن نهم دسامبر ۲۰۰۲ بوده و از اداره‌های دولت عراق به بخش واحد کنترل سازمان ملل، فرستاده شده بود. که در آن ادعا کرده بودند که مجاهدین خلق در تشکیلات‌شان در عراق تحت کنترل عراق نبوده و نوشتند که این اماکن مربوط به گروهی است که به آن MOK گفته می‌شود و زیر پوشش خودشان است، یعنی زیر پوشش خود همان سازمان است و دولت عراق هیچ دخالتی بر کنترل این تشکیلات ندارد و اینهم نشان‌دهنده این است که مجاهدین خلق بدون دخالت دولت عراق پایگاه‌های خودشان را کنترل می‌کردند.

گزارش سیا

کنت لوئیس هم‌چنین گزارشی از سازمان سیا از ژوئیه ۱۹۹۳ درباره سازمان مجاهدین خلق ایران و حضور آن در عراق نشان داد که تصریح می‌کند:

«در اوایل فوریه ۱۹۹۲، بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل از پایگاه اصلی ارتش آزادیبخش ملی در الخالص، که به پایگاه اشرف معروف است، تحقیق کردند. بنابر گزارش بازرسان، این مکان مانند سفارت بوده و عراقی‌ها آن را خاک ایران می‌دانند.»

کنت لوئیس: بعداز خاتمه جنگ، استقلال مجاهدین خلق از عراق توسط چندین سازمان تأیید شده که بعد از جنگ بین ایران با عراق بوده است. این یک گزارشی از سی آی ای (CIA) امریکا است در رابطه با مجاهدین خلق و حضورشان در عراق. از جولای 1993 اینجا به حالت مستقیم ترجمه شده که طبق این از سال 1992 در اصل بازرسین سلاح‌های سازمان ملل متحد بررسی کردند که اینها در ارتش آزادیبخش ملی پایگاه اصلی‌شان را در خالص بازرسی کردند که این (باکس) به کمپ اشرف شناخته شده بود آنرا بازرسی کردند و طبق گزارش‌هایی که این بازرسی پایگاه مطابقت داشت مثل یک سفارت و اینطوری محسوب می‌شد که در اصل عراقی‌ها این منطقه را مثل خاک ایران محسوب می‌کردند.

اسیران ایرانی در دست مجاهدین

کنت لوئیس: در اینجا چندتا نامه هست از صلیب سرخ بین‌المللی از سال 1994 و هم از سال 2004 که اینها فرستاده شدند جهت اطلاع مجاهدین خلق اولین نامه که 1994 فرستاده شده بود یک گواهی است در رابطه با اینکه ۳سرباز ایرانی که توسط مجاهدین خلق در یک تهاجم ایران در سال ۱۹۹۱ بعنوان اسیر گرفته شده بودند، در کمپ اشرف طبق استانداردهای بین‌المللی با آنها رفتار شده بود. صلیب سرخ آنها را ملاقات کرده بود با آنها خصوصی صحبت کرده بود و تشخیص داده بود که آنها نمی‌خواهند به ایران بازگشت کنند و اگر آزادشان می‌کردند نمی‌خواستند به ایران برگردند. در این رابطه حقیقت این هست که مجاهدین خلق سربازهای ایرانی داشتند که در جنگ به اسارت گرفته بودند. این در اصل نشان‌دهنده استقلال خودشان بود و اینها را به عراق استرداد نکرده بودند. این افراد شخصا در اختیار مجاهدین خلق بودند و بعد از آن واگذار کردند به صلیب سرخ بین‌المللی نامه دوم که در تاریخ ۲۰۰۴ منتشر شده هم همین را تایید می‌کند.

نامه دبیرکل ملل متحد

کنت لوئیس نامه مورخ ۱۵دسامبر ۱۹۹۸ دبیرکل سازمان ملل متحد خطاب به رئیس شورای امنیت را نشان داد که به‌نقل از آژانس بین‌المللی کنترل سلاح‌های کشتار جمعی در عراق آمده است:

«دسترسی به این سایت‌ها اعطا شد و بازرسی‌ها به استثنای یک مورد که تأسیساتی است که تحت سکونت سازمان مجاهدین خلق ایران بود، صورت گرفت. اعلام شد که محل این تأسیسات تحت اختیار عراق نیست.»[۳]

نامه مقامات عراقی

کنت لوئیس هم‌ چنین نامه مورخ ۹دسامبر ۲۰۰۲ مقامات عراقی مبنی بر این‌که تأسیسات مجاهدین خلق در عراق تحت کنترل عراق نیست رابه دادگاه ارائه کرد. در آن نوشته شده است: «تأسیسات متعلق به مجاهدین خلق بدون دخالت دولت عراق تحت اختیار این سازمان است.»

کنت لوئیس تأکید کرد: این اسناد نه تنها استقلال مجاهدین خلق از عراق را اثبات می‌کند، بلکه نشان می‌دهد که منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی پس از سال ۱۹۸۸ نیز ادامه یافته است.[۳]

حمله رژیم ایران به مجاهدین در عراق ۱۳۶۹و ۱۳۷۰

در ماه‌های اسفند ۱۳۶۹ و فروردین ۱۳۷۰، پس از پایان جنگ کویت، چندین لشکر از سپاه پاسداران ایران به پایگاه‌های مجاهدین خلق در عراق حمله کردند. (مجاهدین با ارتش آزادیبخش به یک پاتک دست زدند و نام آن را عملیات مروارید نهادند.)

بين‌ماه‌های مارس و آوریل ۱۹۹۱ بعد از خاتمه جنگ كويت وعراق چند لشگر مسلح از طرف پاسداران انقلاب، پايگاه‌هاي مجاهدين خلق در عراق مورد حمله خود قرار دادند. اين زمانی بود بعد از جنگ ارتش عراق با آمريكا. جنگ بيشتر درهمان قسمت‌هايي كه مجاهدين پايگاه‌هاي خودشان را داشتند به وقوع پیوست. نزاع‌هاي شديدي كه چندين هفته پي درپي ادامه داشت. در پایان نيروهاي ايراني از ارتش آزاديبخش ملي شكست خوردند. در اين نبردها چندین تن از اين نيروهاي ايران به اسارت گرفته شدند و خيلي تجهيزات هم بدست ارتش آزاديبخش به غنيمت گرفته شدند و همين طور بعدا چندين مرتبه در رابطه با اين عمليات صحبت شده بود و گفتند كه پاسداران انقلاب، لباس كردي به تن كرده بودند، براي اينكه هويت‌شان فاش نشود. در اینجا یک تصویری می‌بینید که پاسدارهای انقلاب لباس کردی به تن دارند.

حمله رژیم ایران با هواپیما به پایگاه مجاهدین در عراق ۱۳۷۱

در فروردین ۱۳۷۱سیزده فروند هواپیمای فانتوم رژیم ایران به کمپ اشرف حمله کردند و ۳۰تن بمب بر روی آن پرتاب کردند. بسیاری از ساختمان‌ها ویران شدند، یک نفر کشته و تعدادی زخمی شدند. مجاهدین خلق در اشرف موفق شدند یکی از هواپیماها را ساقط کنند. این خبر اول نیویورک تایمز در آن روز بود.

کنت لوئیس: ششم آوریل ۱۹۹۲ سیزده جنگنده هوایی فانتوم ۳۰تن بمب به روی کمپ اشرف ریختند، چندین ساختمان خراب شدند یک شخص به قتل رسید و چندین نفر آسیب دیدند. مجاهدین خلق موفق شدند که یکی از جنگندهای هوایی فانتوم را روی هوا بزنند نیویورک‌تایمز ششم آوریل ۱۹۹۲ در صفحه اول خود این خبر را منتشر کرد.

حمله رژیم ایران با موشک به پایگاه مجاهدین در عراق ۱۳۸۰

در فروردین ۱۳۸۰، رژیم ایران با موشک‌های اسکاد به کمپ اشرف و دیگر پایگاه‌های ارتش آزادی‌بخش ملی در امتداد مرز ایران و عراق حمله کرد. بعداً یحیی رحیم صفوی مشاور نظامی خامنه‌ای گفت که در آن تاریخ ۱۰۰۰موشک به سمت پایگاه‌های مجاهدین شلیک شده است. روزنامه کیهان صفحه اول خود را به این رویداد اختصاص داده بود.

کنت لوئیس: ۱۹آوریل ۲۰۰۱ رژیم ایران کمپ اشرف و همینطور سایر پایگاه ارتش آزادیبخش ملی را که با راکت تحت حمله قرار داد. پس از آن آقای یحیی صفوی مشاور خمینی گفت که در آن تاریخ ۱۰۰۰راکت به سمت این قرارگاه‌ها پرتاب شده است. روزنامه کیهان در اولین صفحه خود این خبر را منتشر کرد.

مجاهدین بعد از حمله ائتلاف به عراق

کنوانسیون چهارم ژنو

کنت لوئیس: مجاهدين خلق بعد از اينكه صدام و رژيمش از بين رفت طبق كنوانسيون ژنو بايد محافظت مي‌شدند البته اين محصول همين عمليات و اقدامات مستقل مجاهدين بوده است.

حمله رژیم ایران به پایگاه مجاهدین، کمپ اشرف در ۱۳۹۲

در اول سپتامبر ۲۰۱۳، نیروهای رژیم ایران به طور مخفیانه به کمپ اشرف که در حال تخلیه بود حمله کردند و ۵۲تن از اعضای غیرمسلح مجاهدین خلق ایران را قتل‌عام کردند و ۷تن دیگر از جمله ۶زن مجاهد خلق را ‌به گروگان گرفتند؛ که هنوز از سرنوشت آنها خبری نیست.

کنت لوئیس: دهم شهریور (اول سپتامبر) ۲۰۱۳ نیروهای رژیم ایران مخفیانه کمپ اشرف را مورد حمله خود قرار دادند در آن موقع مجاهدین در حال تخلیه آنجا بودند. آنها در حال نقل مکان به یک محل دیگه خارج بغداد بودند و تعداد کمی از افراد در داخل اشرف باقی مانده بودند. نیروهای ایرانی که حتی این دفعه هم لباس اشخاص دیگر را پوشیده بودن ۵۲ نفر از اعضاء مجاهدین خلق که همه بدون سلاح بودن را قتل‌عام کردند. ۷نفر هم را به‌ عنوان اسیر گروگان گرفتند ۶نفر از آنها زن بودند هنوز هم ما نمی‌دانیم چه بلایی سر این اشخاص آمده است.

پس از تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ هیچ‌کدام از اشخاصی که در کمپ اشرف باقی‌مانده بودند مسلح نبودند و این افراد در اول سپتامبر ۲۰۱۳ در واقع اعدام شدند. در ابتدا رژیم به این صورت اعلام کرد که نیروهای عراقی بودند که این حمله را انجام دادند، بعد از آن یک کانال تلویزیونی که متعلق به رژیم به اسم آپارات است اعلام شد که که این عملیات از طرف نیروهای ویژه در رابطه با پاسداران انقلاب انجام شد. توجه می‌کنید این یک فیلم است که من در نظر ندارم که نشان بدهم. ما اصلا در پرونده هم به آن استناد نکردم ولی در این فیلم می‌شود آدم‌هایی را مشاهده کند چندین شخصی که به قتل رسیده‌اند این یک فیلم و تصویر متحرک است یک ویدئو هست که خودتان می‌توانید بعدا مشاهده کنید این نیست که دست‌هایشان را از پشت بسته باشند آن اشخاصی که دست‌شان را از پشت بسته‌اند افتاده‌اند روی زمین و مرده‌اند آنها در اصل آنها اعدام شده‌اند، فقط این نیست که کشته شده‌اند یا مرده‌اند، این اشخاص اعدام شده‌اند.

اقدام به بمب‌گذاری گردهمایی سالیانه مجاهدین در پاریس ۱۳۹۷

در سال ۲۰۱۸، رژیم ایران قصد داشت گردهمایی بزرگ سازمان مجاهدین خلق ایران در ویلپنت پاریس را بمب‌گذاری کند. اگر این طرح موفق می‌شد، صدها نفر کشته و هزاران نفر زخمی می‌شدند. ده‌ها هزار نفر در این گردهمایی شرکت کردند. این توطئه توسط پلیس امنیتی آلمان و بلژیک کشف شد.(عملیات این بمب‌گذاری توسط اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت رژیم ایران در اتریش فرماندهی می‌شد)

کنت لوئیس: در سال ۲۰۱۸ که اخیرا بوده یک اتفاق مهم افتاده است. رژیم ایران برنامه‌ریزی کرده بود که در تظاهرات بزرگ مجاهدین بمب‌گذاری کند. اگر این طرح موفق می‌شد صدها تن می‌توانست کشته و هزاران نفر زخمی شوند. در این تجمع ده‌ها هزار نفر شرکت کرده بودند. البته این طرح از طرف پلیس امینت آلمان و بلژیک کشف شد.

. اسدالله اسدی یک دیپلمات ایرانی در اتریش در عین ارتکاب جرم وقتی که مواد منفجره را به دیگران تحویل می‌داد که به این تجمع ببرند و منفجر کنند، دستگیر شد. این دستگیری در حین ارتکاب جرم بود زیرا آنها می‌خواستند بروند و آنجا را منفجر کنند. اسدی در بلژیک به ۲۰سال زندان محکوم شد. ۳نفر هم‌دستانش به ۱۷ و ۱۸سال زندان محکوم شدند... بایستی بگویم که متأسفانه اسدی با یک کارگر بلژيکی در ایران که در زندان بود معاوضه شد یعنی وی الان در زندان نیست و معاوضه شده و به ایران برگشته است.

نتیجه‌گیری این است که درگیری مسلحانه مجاهدین و رژیم که از ژوئن ۱۹۸۱شروع شده بود به‌مراتب طولانی‌تر از جنگ ایران و عراق بود و دست کم تا سال ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرد و حتی این جنگ بعد از ۲۰۰۳که مجاهدین سلاح هم نداشتند ادامه یافت.[۳]

تیجه‌گیری:

غیر بین‌المللی بودن منازعه

این اسناد فقط استقلال از عراق را نشان نمی‌دهد بلکه نشان می‌دهدکه این منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی بعد از سال ۱۹۸۸ کماکان ادامه پیدا کرده بود.

مجاهدین حداقل از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۳ در عراق نیروهای نظامی داشتند و علیه نیروهای ایران عملیات ماورای مرزی انجام می‌داده‌اند.

آن گزارشاتی که در مورد عملیات سازمان مجاهدین است گواه بر این است که نیروهای ارتش آزادیبخش ملی بودند که عملیات کردند. هیچ گزارشی در مورد شرکت نیروهای عراق، چه در جبهه‌های زمینی یا اینکه در هوا هیچکس ادعا نکرده است.

این اسناد نشان می‌دهد که مجاهدین خلق مستقل بودند و در عملیات‌شان وابستگی نداشتند. این عملیات‌ها در عراق ادامه منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی است که از ۱۹۸۱ شروع شده و ادامه پیدا کرده بود. مجاهدین خلق همانطور که قبلا به آن اشاره کردم ارتش خودشان را داشتند. آنها ارتش آزاديبخش ملي را در ۱۹۸۷ تاسيس كردند و هيچ عمليات مشتركي با عراق نداشتند. درتمامي ساليان مجبور بودند عمليات‌شان را با ارتش عراق هماهنگ كنند. ولي به این مفهوم نيست كه عراق در حملات شركت داشته، هماهنگي بوده ولي شركت نداشته و بسياري از گزارشات بين‌المللي همین را اذعان مي كنند. اسنادي كه از دولت عراق قبلي به جا مانده وكارشناسان بين‌المللي در حقوق بين‌الملل، همین را نقل کردند.

مجاهدین گروه مخالف خیلی دمکراتیک

کنت لوئیس: بنظر من مهمه که دادگاه استیناف متوجه شود که عملکرد‌های مجاهدین خلق به این صورت بوده که یک گروه خیلی دمکراتیک بوده وسازمانی بوده که هیچگاه از خشونت استفاده نکرده علیرغم اینکه بهشون حمله شده بود. اولین بار بعد از ۲۰ژوئن ۱۹8۱(۳۰خرداد۱۳۶۰) موقعیت بکلی تغییر کرد و امکان پیش بردن یک مخالفت دمکراتیک به پایان رسید. جنگ رژیم خمینی برعلیه مردم ایران از ۱۹۷۹ آغاز شد با کردها در قسمت کردستان ایران. الان صفحه نمایش اصلی از اوایل سال ۱۹۷۹ دارم نشان می‌دهم که سپاه پاسداران انقلاب به چه صورت به کردها حمله کردند و بسیاری را اعدام کردند. جمهور اسلامی برای کردهای بعلت در اقلیت بودنشون هیچ‌گونه هیچ احترامی قایل نشده بودند.

همانطور که قبلا اشاره کرده بودم دستگیری‌های دسته جمعی انجام شده بود و همینطور شکنجه درست بعد از اینکه گروه پاسداران انقلاب بر علیه این تظاهرات کنندگان بسیار زیاد که مجاهدین خلقند شاملشون بودند در ژوئن ۱۹۸۱ (خرداد ۱۳۶۰) به رگبار بستند و تیراندازی کردند. در آن موقع مجاهدین خلق مجبور شدند برعلیه رژیم از سلاح استفاده کنند. درگیری‌ها بین مجاهدین خلق و نیروهای رژیم یک زمان برجسته داشت ‌آنهم در سپتامبر ۱۹۸۱ (مهر ۱۳۶۰) رخ داده بود.

مجاهدین و عملیات مسلحانه

اینجا یک تصویری را نشان می‌دهم از مجاهدین اینطور که به گمان می‌رسد این تصویر در تهران است. این تصویر هم یک تظاهراتی را نشان می‌دهد که تحت کنترل و نظارت مجاهدین خلق است هر چند در اینجا زیاد واضح نیست ولی اشخاصی هستند که دارند سلاح و تفنگ حمل می‌کنند. قبل از این عادی نبود که مجاهدین حمل سلاح کنند. رژیم ایران مکررا اقرار کردند که این حالت‌ها در خیابان‌های تهران و در شهرهای مختلف در ایران انجام می‌شده است. وزیر کشور فعلی در ایران (احمد وحیدی وزیر کشور در کابینه رئیسی ۱۴۰۲) که قبلا فرمانده نیروی پاسداران بوده در یک مصاحبه سال ۱۹۹۷ گفته بود: مجاهدین خلق روزانه ۳۰۰عملیات نظامی برعلیه پاسداران انقلاب در تهران انجام می‌دادند ۳۰۰تا، فکرش را بکنید. در حین ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ مجاهدین خلق عملیات نظامی انجام دادند برعلیه نیروهای رژیم و از جمله در کردستان ایران با همراهی پیشمرگه‌های کردستان کردی. این تصویر نشان‌دهنده اعضای مجاهدین زن که عضوهای مجاهدین خلق هستند در این نبردهایی که در کردستان انجام می‌شد. اینجوری که ما حدس می‌زنیم این عکس در تابستان ۱۹۸۴ گرفته شده است.

نقض‌های دادگاه بدوی

کنت لوئیس: دفاعیه نهایی من به این قسمت نهایی‌اش رسیدیم. به نظر من ما نشان دادیم که نقص‌های بسیار جدی در حکم دادگاه بدوی یعنی نظریه ونظریه دادستان‌ها وجود داره

در رابطه با فعالیت‌های مجاهدین خلق در عراق،

در حین جنگ بین ایران و عراق

و همینطور در رابطه با اینکه این نزاع غیر بین‌المللی مسلحانه بین مجاهدین خلق و رژیم ایران بوده،

اینکه چطوری موجب سوتفاهم نسبت به یک نزاع بین‌المللی مسلحانه بین ۱۹۸۶ و۱۹۸۸ می‌شود و این یک سوتفاهم بوده است.

در صورت‌جلسه تحقیقاتی اصلی وجود داره که من قبلا به آن اشاره کرده بودم. منظورم صورت جلسه تحقیقات مقدماتی است. در یک مورد، که دادستان آنها را به صورت نمایش پاورپوینت تهیه کرده بودند و برای کارشناسان فرستاده بودند. این پاورپوینت، در اصل صورت جلسه الحاقی اچ۲ صفحه ۶۶ وجود داره، تقریبا می‌شود گفت که ۲۰ یا ۳۰صفحه در این پاورپوینت که به آنها اشاره کرده، اینها قاعدتا بر مبنای آن درست شده و در خیلی به آن استناد شده، که اشاره شده به سایت ویکی پدیا. وقتی ما این پاورپوینت را خودمان مرور کردیم برای ما روشن شد که در اصل منابع اصلی وجود نداره، به هیچ چیزی بعنوان منبع خبر ارجاع و اشاره نکرده است.

اما حالا ادله اثباتی و صحت وسقم اسناد رو، در کنار پرونده متن مکالمات شنود شده و چیزهای از این قبیل می‌توانیم بررسی کنیم. اینها تخصص است ولی ما در این قضیه متخصص نیستیم که منابع تاریخی را تجزیه و تحلیل کنیم. من دانشجوی پژوهشی بودم در این مورد تحصیل کردم تا بتوانیم اعتماد به منابع رو بررسی کنیم و تشخیص بدیم.

در مورد واقعه‌های تاریخی که فاقد منبع است، نبایستی اصلا اینطور چیزی وجود داشته باشد. باید بررسی کرد که آیا منابع مختلفی وجود داره که مغایر همدیگر باشند؟ بایستی اگر تناقضی بین اسناد وجود دارد در «اصل» بیان شود، پیش از آنکه نظر شخصی خود را بدهد، باید اینها را بررسی کند که واقعا چه اتفاقی افتاده است.

درک من از این قضیه به این صورت است که اگر آنتونی کوردسمن، کتاب‌های دیلی‌پروز و بخصوص اظهارنظر کارشناسی روزبه پارسی را اگر یک پروفسور تاریخ بررسی کرده بود همه را مردود می‌کرد. اینها اصلا قابل قبول نیستند. اینجا سوال می‌پرسم که هیچکدام از این ۳منبع مختلفی که نام برده شد اصلا هیچکدام اینها بررسی نشدند. هیچکدام اینها از طرف یک دانشگاه منتشر نشدند یعنی نشان می‌دهد که اصلا مورد تجزیه تحلیل قرار نگرفتند.

کوردسمن که اصلا منابعی را نسبت به ادعای خودشان اعلام می‌کنند ولی به دیگر منابع مراجعه نکردند که از نظر ما دارای اهمیت بوده‌اند. ولی هیچوقت اینها را مورد بحث قرار نمی‌دهند. یعنی فقط با اینها ادعای خودشون را مطرح می‌کنند.

بدترین وجه قضیه روزبه پارسی است که در این قضیه در تمام اظهار نظر کارشناسی خودش (۱۰صفحه اظهار نظر کارشناسی خودش) فقط به۳منبع ارجاع داده یعنی فقط به ۳منبع اشاره کرده است. به همین علت هیچکدام از این ادعاها در مورد فعالیت‌های مهم روابط بین ایران و مجاهدین درست نیست. اصلا هیچ منبع وجود ندارد.

با توجه با انتقادات در مورد این واقعه تاریخی، در این پرونده کارشناسی، الآن ما می‌توانیم بگوییم که چه مواردی از دست رفته و چی نتیجه‌گیری‌های حقوقی قضایی از این می‌توانیم بگیریم و چه چیزهایی را اثبات شده می‌توانیم فرض کنیم؟ به نظر من اثبات شده که یک منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی بین مجاهدین خلق و رژیم ایران از ژوئن ۱۹۸۱(۳۰خرداد ۱۳۶۰) وجود داشته و این منازعه به شکل‌های مختلف تا ۲۰۰۳ ادامه پیدا کرده است.

در آن زمان، مجاهدین خلق اسلحه‌های خود را زمین می‌گذارند، ولی از طرف رژیم ایران هنوز هم این نبرد ادامه دارد یعنی طرف ایرانی‌ها به مبارزه‌شان ادامه دادند. این هم ثابت شده که مجاهدین خلق در پایگاه‌هایی را در عراق از سال۱۹۸۶(۱۳۶۵) مستقر بوده‌اند. اینها ارتش آزادی بخش ملی را در سال ۱۹۸۷(۱۳۶۶) ایجاد کردند، تسلیحات و سایر تجهیزات نظامی را از عراق خریداری کردند.

چنانچه دادگاه استیناف به این نتیجه‌گیری برسه که در واقع ... قضیه یک منازعه غیر بین‌المللی و یک منازعه بین‌المللی بموازات در جریان بودند. نظر ما این است که اگر طبق نظر دادستان عرف قضایی بین‌المللی و منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی و محافظت مندرج در کنوانسیون ژنو پروتکل الحاقی در نظر گرفته بشه ایران (جمهوری اسلامی) هردوی این پروتکل‌های الحاقی را امضا کرده ولی هیچگاه اینها را به اجرا در نیاورده، (محترم شمرده ولی اجرایی نکرده.) که بایستی قضاوت کنیم که این عرف بین‌المللی چگونه به حوادث ۱۹۸۸ ارتباط پیدا می‌کند. علاوه بر دادستان همه کارشناسان گفته‌اند که حکم قضایی در مورد منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی در مورد حوادث ۱۹۸۸ هم بایستی صدق بکند.

ما همچنین با دادستان‌ها موافقیم که ارتباط وجود داشته بین این منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی و کشتارهای جمعی گوهردشت و این برای ما واضح است که این منازعه مسلحانه غیر بین‌المللی برای دهه‌ها ادامه داشته و دلیلی شده برای خمینی که بویژه با پذیرش این شکست (در رابطه با عراق) که این چنین حکمی را صادر کند.

ما همچنین توافق داریم با اینکه حمید نوری بایستی بعنوان مجرم محکوم شود، برای مشارکتش در این جرائم جنگی شدید که انجام شده و الان دیگر پرونده را در اختیار دادگاه قرار می‌دهم.

واکنش جمهوری اسلامی به دفاعیات کنت لوئیس

به‌دنبال آخرین جلسه دادگاه استیناف سوئد خبرگزاری سپاه پاسداران در مورد حمید نوری و قتل‌عام ۶۷ نوشت:

مجاهدین در بازداشت و محاکمه حمید نوری نقش دارند و به نوعی صحنه‌گردان اصلی دادگاه هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که کل افرادی که برای شکایت در این پرونده شاهدمحور حضور داشتند ۱۱۳نفر بودند که از این تعداد ۶۰نفر از مجاهدین بودند. از این ۶۰نفر هم ۴۲نفر از اعضای اصلی مجاهدین و شماری دیگر هم از نزدیکان آنها بودند.[۶]

منابع