کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox civil conflict
{{جعبه زندگینامه
| title            = جنبش تنباکو ، ۱۲۶۸
| اندازه جعبه      =
| subtitle        = جنبش تنباکو ، ۱۲۶۸
| عنوان            =هانا آرنت
| partof          =  
| نام              =
| image            = جنبش تنباکو - 2.PNG
| تصویر            =آرنت2.JPG
| caption          =  
| اندازه تصویر      =
| date            = از ۱۲۶۸ تا اردیبهشت ۱۲۷۰
| عنوان تصویر      =هانا آرنت
| place           = اکثریت شهرهای ایران
| زادروز            = ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶
| coordinates      =  
| زادگاه           =هانوفر، آلمان
| causes          = واگذاری امتیاز تنباکوی ایران به مؤسسه‌ی رژی انگلیس
| تاریخ مرگ        =۴ دسامبر ۱۹۷۵
| goals            =  
| مکان مرگ          =نیویورک
| methods          = قیام
|عرض جغرافیایی محل دفن=
| status          =  
|طول جغرافیایی محل دفن=
| result          =  
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض شمال-->
| side1            = توده‌های مردم ایران
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
| side2           = نظام شاهنشاهی
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض غرب-->
| side3           =  
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| leadfigures1    =  
| محل زندگی        =آلمان، آمریکا
| leadfigures2    =  
| ملیت              =آلمانی
| leadfigures3     =  
| نژاد              =
| howmany1        = عموم مردم ایران
| تابعیت           =آمریکا
| howmany2        =  
| تحصیلات           =دکترای فلسفه
| howmany3        =  
| دانشگاه          =دانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ
| casualties1      =  
| پیشه              =فیلسوف و نویسنده
| casualties2      =  
| سال‌های فعالیت     =از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۵
| casualties3      =  
| کارفرما          =
| fatalities       =  
| نهاد              =
| injuries         =
| نماینده          =
| arrests         =
| شناخته‌شده برای    =جهان
| detentions      =
| نقش‌های برجسته    =
| charged          =
| سبک              =
| fined            =
| تأثیرگذاران       =
| casualties_label =  
| تأثیرپذیرفتگان    =
| notes            =  
| شهر خانگی         =
| sidebox          =  
| تلویزیون         =
| لقب              =
| حزب              =
| جنبش              =
| مخالفان          =
| هیئت              =
| دین              =
| مذهب              =
| منصب              =
| مکتب              =
| آثار              =توتالیتاریسم، آیشمن در اورشلیم، انقلاب، وضع بشر، حیات ذهن و…
| خویشاوندان سرشناس =  
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| وبگاه            =
| پانویس            =
}}
}}
'''هانا آرنت'''، با نام کامل یوهانا کوهن آرنت (زاده ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶، هانوفر، آلمان – درگذشته ۴ دسامبر ۱۹۷۵، نیویورک، آمریکا) دانشمند سیاسی و فیلسوف آمریکایی آلمانی‌الاصل است که به خاطر نوشته‌های انتقادی‌اش در مورد مسائل یهودیان و مطالعه‌اش درباره توتالیتاریسم شهرت دارد. هانا آرنت در سال ۱۹۲۴، در دانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت و در سال ۱۹۲۹، دکترای خود را دریافت کرد. هانا آرنت در زمره‌ی متفکران بزرگ، غنی‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دیدگاه را درباره نیاز بشر به زندگی عمومی و سیاسی بیان کرده است. او به همین خاطر به آموزش‌دیده‌ترین و مسلماً تأثیرگذارترین متفکر سیاسی قرن بیستم تبدیل شده است. در سال ۱۹۳۳، پس از به قدرت رسیدن '''[[آدولف هیتلر|هیتلر]]'''، هانا آرنت به دلیل جمع‌آوری شواهدی مبنی بر تبلیغات ضدیهودی نازی در کتابخانه دولتی پروس، توسط گشتاپو دستگیر و بازجویی شد؛ پس از یک زندان کوتاه، آرنت بازجو را فریب داد و با مادرش به پاریس گریخت، جایی که همسرش در آن زمان در آن‌جا اقامت داشت. هانا آرنت مدتی در اردوگاهی در گورس در جنوب‌غربی فرانسه زندانی بود. او پس از فرار از اردوگاه، همراه با هینریش بلوچر از اروپای نازی گریختند و در سال ۱۹۴۱، به نیویورک مهاجرت کردند. هانا آرنت نخستین زنی بود که به‌عنوان استاد تمام در دانشگاه پرینستون منصوب شد و هم‌چنین در دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، دانشگاه وسلیان و مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی در شهر نیویورک تدریس کرد. هانا آرنت تا زمان مرگش کتاب‌های مهمی را به رشته‌ی تحریر درآورد که می‌توان به توتالیتاریسم، آیشمن در اورشلیم، انقلاب، وضع بشر و حیات ذهن اشاره کرد. هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ درگذشت و در کنارهمسرش هینریش بلوچر در قبرستان کالج بارد به خاک سپرده شد.[[پرونده:هانا آرنت و همسرش هانریش بلوچر.JPG|جایگزین=هانا آرنت و همسرش هانریش بلوچر|بندانگشتی|306x306پیکسل|هانا آرنت و همسرش هانریش بلوچر]]


'''جنبش تنباکو''' ، '''نهضت تنباکو''' یا '''قیام تنباکو''' (در سال ۱۲۶۸) یک حرکت اجتماعی و سیاسی به شمار می‌رود که علیه اعطای امتیاز توتون و تنباکو ایجاد شد. زمینه ساز جنبش تنباکو قرارداد عظیمی بود که بین دولت ایران و یک سرمایه‌گذار انگلیسی به نام «رویتر» بسته شده بود. در این قرارداد در سال ۱۲۵۰ امتیازهای بسیاری از جمله امتیاز احداث راه‌آهن، کشتیرانی در رودخانه‌ها، خطوط تلگراف، بهره‌برداری از معادن و جنگل‌های دولتی و زهکشی و آبیاری ایران را مدت هفتاد سال به انگلستان داده شده بود.  
== زندگی و تحصیلات ==
هانا آرنت در هانوفر آلمان و کونیگزبرگ پروس (کالینینگراد کنونی روسیه) بزرگ شد. او در کودکی بسیار تیزهوش بود، به‌طوری که خواندن را پیش از رفتن به کودکستان آموخته بود. مادر هانا یک فعال سوسیال‌دموکرات و زنی روشنفکر و مترقی بود.<ref>[https://www.ihoosh.ir/article/61020/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%86%D8%AA هانا آرنت - سایت آی‌هوش]</ref>


بعد از سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا و هنگامی که او با کمبود بودجه برای سفر تفریحی خود مواجه بود دولت انگلستان توانست از طریق فردی به نام جرالد تالبوت
هانا آرنت پس از اخراج از مدرسه گرامر دخترانه به‌خاطر نقض مقررات، در دانشگاه برلین ثبت نام کرد تا کلاسیک و الهیات مسیحی را مطالعه کند و برای ورود رسمی‌تر به تحصیلات دانشگاهی آماده شود.<ref name=":0">[https://contemporarythinkers.org/hannah-arendt/biography/ بیوگرافی هانا آرنت - سایت متفکران معاصر]</ref>


امتیاز انحصار توتون و تنباکوی ایران را بدست آورد. جرالد تالبوت یک کمپانی به نام رژی تأسیس کرده و این کمپانی امتیاز توتون و تنباکوی ایران را از آن خود کرد. این قرارداد با عث نارضایتی‌های توده‌های مردم و شعله‌ور شدن قیام و شورش شد. جنبش ابتدا از حرکت اعتراضی مردم درشهرهای تبریز و شیراز و اصفهان آغاز و رفته رفته فراگیر شد. ۱۷ ماه پس از امضای قرارداد رژی و به میدان آمدن مردم، آیت‌الله میرزا محمد حسین شیرازی (مرجع زمان) که در سامرا می‌زیست نیز فتوای تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد: متن این فتوا چنین بود:
هانا آرنت در سال ۱۹۲۴، در دانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت.<ref name=":1">[https://www.britannica.com/biography/Adolf-Eichmann هانا آرنت - سایت بریتانیکا]</ref>


«بسم‌الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است».
پایان‌نامه دکترای هانا آرنت در مورد مفهوم عشق در سنت آگوستین بود. او در سال ۱۹۲۹ دکترای خود را دریافت کرد و با گونتر استرن، روزنامه‌نگار و فیلسوف مشهور ازدواج کرد.<ref name=":0" />


سرانجام در روز ۲۵ اردیبهشت سال ۱۲۷۰ شمسی به دنبال اعتراضات و درگیری‌های خونین مردم علیه قرارداد رژی، ناصرالدین شاه مجبور به لغو این امتیاز گردید و بدین ترتیب اولین حرکت سراسری خلق علیه یک کمپانی و امتیاز استعماری به ثمر رسید.  
هانا آرنت در زمره‌ی متفکران بزرگ، غنی‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دیدگاه را درباره نیاز بشر به زندگی عمومی و سیاسی بیان کرد. او به همین خاطر به آموزش‌دیده‌ترین و مسلماً تأثیرگذارترین متفکر سیاسی قرن بیستم تبدیل شده است.<ref name=":2">[https://hac.bard.edu/about/hannaharendt/ درباره هانا آرنت - سایت بارد]</ref>[[پرونده:هانا آرنت3.jpg|جایگزین=هانا آرنت|بندانگشتی|280x280پیکسل|هانا آرنت]]


== بافت اجتماعی ایران در زمان جنبش تنباکو ==
== دستگیری، فرار از زندان ==
در نیمهٴ دوم قرن سیزدهم شمسی، بافت اجتماعی ایران به این شکل بود که شاه بشکلی مطلق العنان، با جمع کثیری از شاهزادگان، درباریان، اشراف، ایلخانان (خوانین عشایر) و آخوندهای وابسته به حکومت، در یک طرفو در مقابل، تودهٴ کثیر دهقانان، صنعتگران، پیشهوران، و قشرهای پایین شهری، قرار داشتند. این توده‌های ستمدیده با وقوع هر اعتراض و خیزشی که علیه حاکمیت بود به آن می‌پیوستند. در این میان، بوژوازی نوپای تجاری هم، که ممانعت‌ها و اخاذی‌های دربار و خوانین را در برابر تجارت و کسب و کار خود می‌دید، بتدریج، در کنار این اقشار ناراضی قرار گرفت.
در سال ۱۹۳۳، پس از به قدرت رسیدن هیتلر، هانا آرنت به دلیل جمع‌آوری شواهدی مبنی بر تبلیغات ضدیهودی نازی در کتابخانه دولتی پروس، توسط گشتاپو دستگیر و بازجویی شد. پس از یک زندان کوتاه، آرنت بازجو را فریب داد و با مادرش به پاریس گریخت، جایی که همسرش در آن زمان در آن‌جا اقامت داشت.<ref name=":0" />
=== مهاجرت به آمریکا ===
زمانی که هانا آرنت در فرانسه بود، برای سازمانی کار می‌کرد که جوانان یهودی را نجات می‌داد. او پس از جدایی با همسر اولش، در پاریس با مردی به نام هینریش بلوچر آشنا شد که همسر دومش شد. هانا آرنت مدتی در اردوگاهی در گورس در جنوب‌غربی فرانسه زندانی بود. او پس از فرار از اردوگاه، با هینریش بلوچر از اروپای نازی گریختند و در سال ۱۹۴۱، به نیویورک مهاجرت کردند.  
=== تدریس در دانشگاه‌ها ===
هانا آرنت مستقل بود و هرگز شغل معلمی را نپذیرفت. با این وجود، او اولین زنی بود که به‌عنوان استاد تمام در دانشگاه پرینستون منصوب شد و هم‌چنین در دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، دانشگاه وسلیان و مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی در شهر نیویورک تدریس کرد.<ref name=":2" />
[[پرونده:آرنت6.JPG|جایگزین=هانا آرنت|بندانگشتی|287x287پیکسل|هانا آرنت]]


=== نظام فئودالی ===
== آغاز نویسندگی ==
نظام فئودالی با هر نوع تغییری که تسلط مطلق آن را ضربه‌پذیر کند، به ستیزه برمی‌خاست. از جمله با ایجاد راه‌آهن، رشد صنعت، برقراری قانون مخالفت می‌کرد. شرایط دلخواه آنان  استیلای خوانین و شاهزادگان و روابط ملوک الطوایفی در نقاط مختلف ایران بود. در سراسر ایران فئودال‌ها کوچک و بزرگ با اتکاء به ارباب بزرگتر یعنی شاه رعایای خود یعنی توده‌ی روستای را به کار می‌گرفتند. دراین میان، بخش عظیمی از املاک و زمین‌های کشور، جزو املاک موقوفه و در مالکیت خصوصی آخوندهای همدست دربار بود.
حرفه هانا آرنت به عنوان یک نویسنده عمومی در سال ۱۹۴۱، در نیویورک آغاز شد، جایی که او مقاله‌نویس هفتگی برای هفته‌نامه یهودی آلمانی زبان Aufbau بود. پس از جنگ جهانی دوم، او ابتدا به‌عنوان مدیر تحقیقات کنفرانس روابط یهودیان و سردبیر کتاب شوکن و سپس به‌عنوان مدیر اجرایی بازسازی فرهنگی یهودیان در بازیابی و فهرست‌نویسی گنجینه‌های فرهنگی یهودیان شرکت کرد.  


== وضعیت آخوندها در زمان جنبش تنباکو ==
هانا آرنت اساساً با چپ سیاسی هم‌دردی داشت و از تظاهرات علیه جنگ ویتنام حمایت می‌کرد و گاهی اوقات استدلالش این بود که سیاست خارجی ضدکمونیستی آمریکا تا حد زیادی به دلایل داخلی و اقتصادی اتخاذ شده است. جای تعجب نیست که بسیاری از طرفداران فعلی او در جناح چپ هستند. علاوه بر این، اگرچه آرنت یک فمینیست نبود، اما توجه علمی و زندگی‌نامه‌ای قابل توجهی به او جلب شد، زیرا او یک شخصیت روشنفکر برجسته در دنیایی بود که در آن زمان عمدتاً تحت سلطه مردان بود.<ref name=":0" />  
[[پرونده:آخوندها در جشن نوروز دربار.jpg|جایگزین=آخوندها در جشن نوروز دربار ناصرالدین شاه|بندانگشتی|313x313پیکسل|آخوندها در جشن نوروز دربار ناصرالدین شاه]]
آخوندهای وابسته به دربار، که در حقیقت بخشی از خود حاکمیت فئودالی بودند، توجیه‌گر ظلم دربار استبدادی، بر دهقانان و پیشه‌وران محروم بودند. آنها به کمک فئودال‌ها و خوانین با خشن‌ترین شیوه‌های ممکن، به بهره‌کشی از روستائیان می‌پرداختند. تمامی اقدامات دولت را تایید می‌کردند و در راه حفظ استبداد فئودالی به با جعل احادیث و ترویج خرافات تلاش می‌کردند.<ref name=":0">آرمان صدساله تاریخ مشروطیت، سیمای آزادی</ref>


حاج سیاح درخاطرات خود از شهر مشهد می‌گوید:<blockquote>«در این شهر قریب دو هزار سید و ملای مفتخور به جام مردم افتاده و موقوفات را بالا کشیده اند, از بس ملک خریده اند, دستگاه شاهی دارند، هربنده خدایی اعتراض و پرسش کند، با شمشیر و تکفیر و نیزه و تبر حسابش را می رسند»</blockquote>از جمله‌ی این آخوند می‌توان از شیخ محمد تقی آقا نجفی نام برد. او در همان دوران بانکی به راه انداخته بود که به لحاظ قدرت و ثروت با بانک شاهی رقابت داشت.
== درگذشت ==
هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ درگذشت. او در کنار همسرش هینریش بلوچر در قبرستان کالج بارد به خاک سپرده شد.<ref name=":2" />


همچنین مجتهد شهر اصفهان روستاهای حاصلخیز اطراف اصفهان را  یکی یک به تصاحب درآورده و گندم حاصل از آن را به نرخ‌های دلخواه به مردم می‌فروخت.  
=== جایزه هانا آرنت ===
در سال ۱۹۹۵، بنیاد هاینریش بل و شهر برمن جایزه‌ای به نام هانا آرنت، اندیشمند و فیلسوف مشهور آلمانی پایه‌گذاری کردند که هر سال به شخصیتی اهدا می‌شود که سهمی در رشد اندیشه و فعالیت سیاسی داشته است. اهداکنندگان جایزه، تلاش می‌کنند هر سال شخصی را انتخاب کنند که مسائل سیاسی، اجتماعی و تاریخی را از دیدگاه متفاوت و کاوشگرانه مورد بررسی قرار داده باشد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D9%86%D8%B5%DB%8C%D8%A8-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AF/a-16098004 جایزه هانا آرنت - سایت دویچه‌وله فارسی]</ref>


یکی دیگر از این آخوندها حاج ملا علی کنی مجتهد تهران بود. وی در دوران قحطی،  انبار غله داشت . این در حالی بود که گاهر روزانه چند صد نفر در کوچه و بازار می‌مردند. در برخی جاها علاوه بر خوردن اسب و الاغ آدم‌خواری نیز می‌کردند اما مجتهد تهران  غله را به امید گران تر فروختن  توزیع نمی کرد<ref name=":0" />
=== جایگاه هانا آرنت ===
پس از مرگ هانا آرنت، جایگاه او در بین متفکران و فیلوسفان بیشتر برجسته شد و بسیاری زندگی و اندیشه‌ی او را به رشته‌ی تحریر درآوردند، برخی از این کتاب‌ها عبارتند از:
* هانا آرنت؛ زندگی یک روایت است، (به‌قلم ژولیا کریستوا)
* زندگی‌نامه‌ی هانا آرنت، (به‌قلم سامانتا رزهیل)
* هانا آرنت و محبت به دنیا، (به‌قلم الیزابت یانگ بروئل)
* هانا آرنت، (به‌قلم آن‌سی هلر)


در این دوران آخوندهای دوران قاجار درآمدهای کلانی حاصل از موقوفات، و خمس و زکات و سهم امام به دست می‌آوردند. آنها اغلب این پول را با خرید زمین و تجارت به کار می‌انداختند.
هم‌چنین در سال ۱۳۹۱، فیلم هانا آرنت ساخته شد و بر روی پرده‌های سینما رفت.
== عوامل فقر مردم ==
[[پرونده:آرنت7.JPG|جایگزین=هانا آرنت|بندانگشتی|237x237پیکسل|هانا آرنت]]
[[پرونده:مظفرالدین-شاه-در-فرنگ.jpg|جایگزین=مظفرالدین شاه در فرنگ|بندانگشتی|322x322پیکسل|مظفرالدین شاه در فرنگ]]
برغم فقر شدید مردم، ناصرالدین شاه و سپس مظفرالدینشاه پیاپی برای سفر به کشورهای اروپایی  از دول استعماری وام میگرفتند و در عوض امتیازهای اقتصادی کلانی به آنان میدادند. امری که نارضایتی تودههای مردم را شدت میبخشید . از جمله این امتیاز دادن به خارجیان، اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران توسط ناصرالدینشاه درسال ۱۲۶۸ شمسی بود, این امتیاز به یک کمپانی انگلیسی بنام رِژی داده شد. درنتیجه این امتیاز ایران ضرر هنگفتی می کرد, زیرا حق  فروش تمامی توتون و تنباکوی کشور چه در داخل و چه در خارج از ایران، به کمپانی  انگلیسی داده میشد و در مقابل، تنها سالانه پانزده هزار لیره، و اختصاص یک چهارم از سود ویژهٴ این تجارت، نصیب ایران میشد.


عمال کمپانی انگلیسی که سروکارشان با قشرهای وسیع مردم بوده، رفتار متکبرانهای میکردند و با کشاورزها و تولیدکنندگان توتون سختگیری میکردند و با فرهنگ مردم ما هم که آشنا نبودند و رسوم محلی مردم را رعایت نمیکردند. این مجموعه باعث افزایش خشم مردم نسبت به این قرارداد میشد.
== آثار هانا آرانت ==
هانا آرنت تا زمان مرگش کتاب‌های مهمی را به رشته‌ی تحریر درآورد که برخی از آن‌ها پس از مرگش منتشر شد.  


<nowiki>:</nowiki> به یکباره همان پیشهوران فقیر، و روستائیان محروم، فضایی برای ابراز خشم و اعتراض خود نسبت به استعمار و حاکمیت غارتگر پیدا کردند. اصفهان و شیراز و سایر شهرها هم به تبریز پیوستند و صداشون رو بلند کردند.<ref name=":0" />
شماری از آثار او عبارتند از:
== قرارداد رویتر  ==
* عشق و آگوستین قدیس
[[پرونده:قرارداد رویتر.jpg|جایگزین=قرارداد رویتر|بندانگشتی|قرارداد رویتر]]
* توتالیتاریسم (۱۹۵۱)
در زمان ناصرالدین شاه، قرارداد عظیمی بین دولت ایران و یک سرمایه گذار انگلیسی به نام بارون ژولیوس دورویتر بسته شد.  این قرارداد امتیاز انحصاری تجارت انواع کالاهای ایرانی را به انگلستان می‌داد حق استخراج و صادرات معادن، بانک‌ها، راه‌سازی، کشتی رانی، تأسیس کارخانه‌جات و... برخی از این امتیازها بودند. این قرارداد عملا سرنوشت ایران را به دست انگلستان می‌سپرد.
* راحل فارنهاگن، زندگی یک زن یهودی (۱۹۵۷)
* وضع بشر (۱۹۵۸)
* میان گذشته و آینده (۱۹۶۱)
* انقلاب (۱۹۶۲)
* آیشمن در اورشلیم (۱۹۶۳)
* خشونت (۱۹۷۰)
* مردان در زمانه تاریکی (۱۹۶۸)
* بحران‌های جمهوریت (۱۹۷۲)
* حیات ذهن، ۲ جلد (۱۹۷۸)
* درس‌گفتاری در باب فلسفه سیاسی کانت (۱۹۸۲)
* عشق و سنت آگوستین (۱۹۹۶)
* بحران های جمهوریت
* من خود، من هم می‌رقصم
* دو جستار پیرامون آشویتس
* عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتار
* امپریالیسم
* اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی
* انقلاب مجارستان<ref>[https://www.ketabane.org/products/author-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%86%D8%AA هانا آرنت - سایت کتابانه]</ref>


== قرارداد رِژی یا امتیاز توتون و تنباکو ==
== نگاهی به آثار هانا آرنت ==
در سومین سفر تفریحی ناصرالدین شاه به اروپا انگلستان با پرداخت مبالغی به وی توانست امتیاز انحصاری تجارت توتون و تنباکو در ایران را بدست آورد. انگستان فردی به نام جرالد تالبوت را مأمور به این کار کرد. وی بصورت پنهانی زمینه‌ی اینکار را فراهم کرد. از جمله به تأسیس کمپانی رژی پرداخت و تمامی موانع کار را با دادن رشوه از میان برداشت. جرالد تالبوت حتی به خود ناصرالدین شاه ۲۵ هزار لیره رشوه داده و متعهد شد سالانه ۱۵ هزار لیره نیز به شخص شاه هدیه دهد. به این ترتیب مؤسسه رژی امتیاز کشت‌، درو، برداشت، فرآوری و توزیع تنباکو در سراسر کشور و صادرات آن به خارج را برعهده گرفت.<ref name=":1">کتاب هشت فراز هزار نیاز، جنبش تنباکو - هدی صابر</ref>
[[پرونده:توتالیتاریسم؛ آرنت.JPG|جایگزین=توتالیتاریسم|بندانگشتی|255x255پیکسل|توتالیتاریسم]]


== آغاز جنبش تنباکو ==
=== توتالیتاریسم ===
[[پرونده:جنبش تنباکو - 3.jpg|جایگزین=جنبش تنباکو در ایران|بندانگشتی|300x300پیکسل|جنبش تنباکو در ایران]]
شهرت هانا آرنت در سال ۱۹۵۱، به‌عنوان یک متفکر بزرگ سیاسی با  نوشتن کتاب ریشه‌های توتالیتاریسم تثبیت شد که در این کتاب به یهودستیزی، امپریالیسم و نژادپرستی قرن نوزدهم پرداخته است. آرنت رشد توتالیتاریسم را نتیجه فروپاشی دولت-ملت سنتی می‌دانست. او استدلال می‌کرد که رژیم‌های توتالیتر، بدون ژرف‌نگری به‌دنبال قدرت سیاسی خام و غفلت از مناسبات مالی سودآور، به ایجاد تحول در ساختارهای اجتماعی دست زده‌اند و از همین رو پیش‌بینی سیاست معاصر را تقریباً غیرممکن ساخته‌اند.<ref name=":1" />
جنبش تنباکو ابتدا از حرکت اعتراضی مردم درشهرهای تبریز و شیراز و اصفهان آغاز شد. در تبریز و شیراز مردم دروازه‌های شهر را به روی نمایندگان کمپانی رژی بستند و در اصفهان شورش و درگیری آغاز شد.  در اصفهان یکی از تجار محصول تنباکوی خود را آتش زد اما از فروش و تحویل آن به کمپانی رژی خودداری کرد.  


با اوج‌گیری اعتراضات مردمی علیه قرارداد رژی، ۱۷ماه پس از امضای قرارداد، آیت‌الله میرزا محمد حسین شیرازی، (مرجع زمان) که درسامرا می زیست، به دلیل فشار توده‌های محروم و تبعیدی‌ها و فراری‌های جنبش و نیز به اصرار و پافشاری سید جمال الدین اسدآبادی، طی نامه‌ی محترمانه‌ای به شاه خواستار لغو امتیاز گردید.  
هانا آرنت در کتاب توتالیتاریسم، بنیادها و جنبش‌های توتالیتر را مورد بررسی قرار داده است. او منشأ توتالیتاریسم را سال ۱۸۰۰، و هم‌زمان با ظهور و پیدایش یهودی‌ستیزی و امپریالیسم استعماری اروپا و جنگ‌های جهانی دانسته است. آرنت در این کتاب به بررسی حکومت توتالیتر نازی در آلمان و حکومت توتالیتر استالینیستی در روسیه پرداخته است.<ref name=":3">[https://www.ketabrah.ir/author/42422-%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%86%D8%AA زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های هانا آرنت - سایت کتابراه]</ref>
[[پرونده:آیشمن در اورشلیم.JPG|جایگزین=آیشمن در اورشلیم|بندانگشتی|250x250پیکسل|آیشمن در اورشلیم]]


میرزای شیرازی سرانجام  فتوای تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد. این فتوا در زمانی بود که توده‌های به پا خاسته‌ خود را برای جهاد مسلحانه بر علیه رژیم وابسته‌ی قاجار آماده می کردند و طی اعلامیه‌هائی بر در و دیوار بازار و شمس‌العماره از جانب میرزای شیرازی حکم جهاد می‌دادند!
=== آیشمن در اورشلیم ===
در سال ۱۹۶۱، هانا آرنت برای شرکت در محاکمه آدولف آیشمن، یکی از اعضای ارشد اس‌اس که بسیاری از جزئیات و دیگر عناصر هولوکاست را سازماندهی کرده بود، به اورشلیم سفر کرد.<ref name=":0" />


اگر چه علماء تهران به زودی این حکم را از جانب میرزا تکذیب کردند ولی ترس از شورش مسلحانه‌ی مردم آنچنان بالا گرفته بود که عمال و کارکنان کمپانی به سرعت از ایران گریختند!<ref name=":2">جنبش تنباکو، نشریه مجاهد، شماره ۱۲۰ - پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰</ref>  
هانا آرنت در سال ۱۹۶۳، در یک اثر بسیار بحث‌برانگیز یعنی کتاب «آیشمن در اورشلیم» بر اساس گزارشی که از محاکمه آدولف آیشمن جنایتکار جنگی نازی در سال ۱۹۶۱ داشت، استدلال کرد که جنایات آیشمن ناشی از یک شخصیت شرور یا فاسد نیست، بلکه ناشی از بی‌فکری محض است. آیشمن صرفاً یک بوروکرات جاه‌طلب بود که نتوانست در مورد عظمت کاری که انجام می‌داد تأمل کند. نقش او در نابودی دسته جمعی یهودیان مظهر ابتذال هولناک و ناسازگار با کلمات و افکار بود که در آن زمان در سراسر اروپا گسترش یافته بود. امتناع هانا آرنت از به رسمیت شناختن آیشمن به‌عنوان شیطان در باطن، باعث محکومیت شدید او از جانب روشنفکران یهودی و غیریهودی شد.<ref name=":1" />  


نارضایتی توده‌های مردم، به صورت شعله ور شدن شورشهای خودبه‌خودی در تهران و در بسیاری از نقاط دیگر کشور ادامه یافت.<ref name=":3">کتاب انقللاب مشروطیت ایران، م . س . ایوانف </ref> از جمله در مقابل قصر شاه، در تهران، تظاهرات توده صورت گرفت. علیه تظاهرکنندگان قشون فرستاده شد و عده‌یی نیز کشته و مجروح شدند اما جنبش تنباکو متوقف نشد.<ref name=":3" />
کتاب آیشمن در اورشلیم گزارشی در باب ابتذال شر و هولناک‌ترین فجایع قرن بیستم است. این کتاب گزارشی معتبر و چشم‌گیر درباره‌ی محاکمه‌ی آدولف آیشمن است که بحث‌ها و چالش‌های زیادی در بین روشنفکران و یهودیان برانگیخت. آیشمن از افسران عالی‌رتبه نازی بود که به آرژانتین فرار کرده بود، اما از آن‌جا ربوده شد و سپس به اسرائیل استرداد گردید. آیشمن به جرم جنایت علیه بشریت در اسرائل محاکمه شد. هانا آرانت از جانب مجله نیویورکر مسئولیت تهیه گزارش از این محاکمه را به عهده داشت. او علاوه بر پوشش خبری محاکمه، در گزارش خود به بررسی موضوعات و مفاهیم گسترده‌ای از عبارت «حقیقت و ماهیت عدالت و شر» پرداخت. استدلال هانا آرنت این بود که جنایات آیشمن ناشی از قدرت اغفال و اغواگرانه‌ی حکومت توتالیتر است و نه وجود شر در ذات آیشمن به‌عنوان یک فرد، در واقع هانا آرنت در این کتاب با شناساندن مفهوم و معنای ابتذال شر، تحلیلی نو از ماهیت و سرشت شر ارائه کرده است. آیشمن در اورشلیم، در آغاز به‌شکل سریال مقالاتی در مجله نیویورکر انتشار یافت و سپس در قالب کتاب چاپ و منتشر شد.<ref name=":3" />
== نیروهای درگیر در قیام تنباکو ==
[[پرونده:وضع بشر؛.JPG|جایگزین=وضع بشر|بندانگشتی|255x255پیکسل|وضع بشر]]
در جنبش تنباکو ۳ نیروی اصلی درگیر بودند:
هانا آرنت استدلال می کند که آیشمن یک هیولا نبود. او متوجه شد که آیشمن نه صرفاً به دلیل نفرت بلکه به دلیل فداکاری پرشور خود به جنبش نازی‌ها تبدیل به یک قاتل جمعی شده است. آرنت نه از آیشمن دفاع می‌کرد و نه منکر شرارت او بود. او تشخیص داده بود که آیشمن یک یهودی‌ستیز است و اصرار داشت که او را به خاطر اعمال شیطانی خود به دار آویخته کنند، اما او هم‌چنین می‌دید که انگیزه‌های اصلی او نه هیولایی بود و نه سادیستی بلکه به دلیل ناتوانی در تفکر انتقادی درباره وفاداری خود به ایدئولوژی نازی که به‌عنوان منبعی برای اهمیت در دنیایی تنها و بیگانه به آن چسبیده بود، در بزرگترین عمل شیطانی تاریخ جهان شرکت کرد. آرنت نتیجه می‌گیرد که چنین تعصب ایدئولوژیک بی‌فکری، چهره‌ی شر در دنیای مدرن است.<ref name=":2" />
* یکم: دستگاه حاکمه‌ی قاجار
* دوم: شرکت رژی انگلیس
* سوم: توده‌ی مردم.  
از این سه عنصر دستگاه حاکمه قاجار دست در دست عوامل شرکت رژی در مقابل توده‌ی مردم بود. نیروهایی در درون توده مردم وجود داشتند که مردم را به میدان مبارزه با دو عنصر داخلی و خارجی کشاندند که شامل: تجار، رعایا و برخی از علماء و روحانیون چون میرزای شیرازی، میرزا محمد حسن آشتیانی، حاج میرزا جواد آقا، آقا میرسیدعلی مدرس .<ref>کتاب قیام تنباکو، یعقوب آژند</ref>
== سیل نامه‌ها و تلگراف به میرزای شیرازی ==
[[پرونده:اسدآبادی2.PNG|جایگزین=سیدجمال‌الدین اسدآبادی|بندانگشتی|سیدجمال‌الدین اسدآبادی]]
در دوران قاجار پس از عقد قراردادهای رویتر و رژی بازرگانان و تجار و تولیدکنندگانی که تا کنون خودشان تولید کرده و از فروش کالاهاشان سود می‌بردند، از اعطای امتیازات به دول استعماری، ضرر می‌کردند. اعطای امتیاز توتون و تنباکو نیز باعث ضرر تجار توتون ایران می‌شد. به این ترتیب منافع بورژوازی تجاری و پیشه‌وران فقیر و توده‌های ناراضی و روستاییان خشمگین، در این رابطه منطبق بود. بنابراین بازرگانان سرشناس، و آخوندهای وابسته به بازار هم وارد صحنه شدند.  


مردم معترض از همه جای ایران نامه‌ها و تلگراف‌ها برای میرزای شیرازی، مرجع شیعه، که در آن زمان در سامرا سکونت داشت، فرستادند.
=== انقلاب ===
سومین اثر مهم هانا آرنت، کتاب انقلاب است که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. او دری این کتاب نبوغ سنت آمریکایی دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی و آزادی سیاسی را بررسی کرد. آرنت تاریخ روشنفکری را نه به‌عنوان یک مورخ، بلکه به‌عنوان یک متفکر نوشت و بر اساس رویدادها و اقدامات مثال‌زدنی استدلال می‌کرد که برای دستیابی به بینش‌های نو و پر ثمر در مورد تمایل مدرن به توتالیتاریسم و تهدید آزادی بشر ناشی از انتزاع علمی و اخلاق بورژوایی است.<ref name=":2" />
[[پرونده:حیات ذهن.JPG|جایگزین=حیات ذهن|بندانگشتی|250x250پیکسل|حیات ذهن]]
کتاب انقلاب، مشاهدات و یافته‌های ژرف و موشکافانه‌ی هانا آرنت از دنیای نوین که از دانش عمیق او از گذشته یاری گرفته است، که چشم‌انداز و آینده‌ی سیاسی فراگیر را به مخاطبین نشان می‌دهد. این کتاب کندوکاو و بررسی ژرف در پدیده‌هایی است که جهان را متغیر کرده‌اند. هانا آرنت در این کتاب به سیمای انقلاب و رابطه‌ی بین انقلاب و جنگ، از شورش‌های قرن هجدهم در فرانسه و آمریکا تا دگرگونی و تحولات انفجاری قرن بیستم پرداخته است.<ref name=":3" />


سیدجمال‌الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی نوشت: <blockquote>«اگر هم اکنون برنخیزی و با ملت ایران هم‌گام نشوی فردا خواهی دید که مملکت اسلام تحت سلطه اجانب خواهد بود و هرکار بخواهند می‌کنند.»</blockquote>همین‌طور مردم تهران به میرزای آشتیانی فشار آوردند که به مخالفت با کمپانی رِژی فرا بخواند. از سامرا هم میرزای شیرازی تلگرافی به شاه فرستاد و زیان‌های امتیاز را برایش شرح داد. در تبریز، اصفهان، شیراز و سایر شهرهای ایران بر ضد این امتیاز میتینگ‌ها و تظاهرات پرجمعیتی برپا گردید. موج جنبش ضداستعماری چنان بالا گرفت که نهایتا میرزای شیرازی فتوا به تحریم تنباکو داد. کمپانی رژی از [[ناصرالدین شاه]] شکایت کرد. شاه، به میرزای آشتیانی پیام فرستاد که یا باید در ملأ عام قلیان بکشی یا از تهران خارج شوی!
=== میان گذشته و آینده ===
دورنمای روشن‌بینانه هانا آرنت از دنیای مدرن و نوین و نگاه ژرف وی که مرهون دانش او از تاریخ است، بخش بزرگی از فلسفه‌ی سیاسی معاصر را به خود اختصاص داده است. هانا آرنت در کتاب گذشته و آینده، چالش‌ها و بحران‌هایی را به تصویر می‌کشد که یک جامعه به‌دنبال از دست دادن مسئولیت، عدالت، شکوه و عقل خود با آن روبرو خواهد شد. آرنت در این کتاب، چگونگی بازشناسی و بازسازی این مفاهیم را نشان می‌دهد.<ref name=":3" />


او بیرون رفتن را پذیرفت اما اطرافیانش مانع شدند. آن روز گروهی از مردم در اطراف ارگ سلطنتی تجمع کردند و می‌خواستند به ارگ داخل شوند. اما سربازان شلیک کردند و هفت تن از مردم کشته و بیش از بیست تن زخمی شدند.<ref name=":0" />  
=== وضع بشر ===
هانا آرنت در سال ۱۹۵۸، کتاب وضع بشر را منتشر کرد که درمان گسترده و منظمی بود از آنچه آرنت آن را زندگی فعال می‌نامید. او در این کتاب از ایدئال‌های کلاسیک‌کار، شهروندی و کنش سیاسی در برابر آنچه که وسواس تحقیرآمیز صرف رفاه می‌دانست، دفاع کرد.<ref name=":1" />  


== نقش زنان در جنبش تنباکو ==
=== حیات ذهن ===
[[پرونده:نقش زنان2.jpg|جایگزین=نقش زنان در جنبش تنباکو|بندانگشتی|زنان در جنبش تنباکو]]
هانا آرنت تا پیش از مرگ خود، بزرگ‌ترین اثر فلسفی خود را به نام حیات ذهن، منتشر کرد. این کتاب درباره اندیشه و اراده است که دو جلد اول آن چاپ شد، اما جلد سوم آن که درباره‌ی قضاوت بود، ناتمام ماند.<ref name=":3" />  
زنان برای اولین بار در جنبش تنباکو  زمینه‌ی بروز و ظهور اجتماعی پیدا کردند. حرکت اجتماعی آنان خودجوش بود. یعنی میزان و کمیت و کیفیت حضور آن‌ها حضور مردها را هم تحت تأثیر قرار می‌داد. در شیراز در حمایت از فال اسیری و در تهران در حمایت از آشتیانی در زمانی که می‌خواستند تبعید بشوند، حضور زنان برجسته بود.<ref name=":1" />
 
[[ناصرالدین شاه]] به توصیه‌ی یک از روحانیون درباری حکم تبعید میرزای آشتیانی -یکی از علمای مخالف قرارداد- را صادر کرد ولی این‌کار به آتش عصیان مردم دامن زد و جمعیت عظیم تظاهرکننده، در حالی که زنان درپیشاپیش آن بودند، به سمت مسجد شاه حرکت کردند. شاه در مسجد امام جمعه‌ی تهران به موعظه و تهدید مردم پرداخت، ولی مردم خشمگین با فحش و شعار او را از منبر به زیر کشیدند. جمعیت به سمت ارگ دولتی به حرکت درآمد و زنان شورشی، عبدالله‌خان والی و معتمد‌السلطان را در زیر ضربات خود نیمه جان کردند. مردم در و دیوار عمارت‌های دولتی را شکستند و در زیر آتش گلوله نوکران نایب‌السلطنه، به خانه‌ی او یورش بردند.  
 
به این ترتیب، جنبش تنباکو به عنوان اولین حرکت گسترده و قهرآمیز برعلیه استعمار که زنان مبارز ایرانی هم در آن مشارکت کردند و انقلاب مشروطه را زمینه سازی نمودند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.<ref name=":2" />
 
در کتاب جنبش تنباکو با اشاره به مقاومت زنان آمده است:<blockquote>«جدیت زنان دراین جنبش به حدی بود که پس ازاعلام تحریم تنباکو، زنان، پیشقراولان تظاهرکنندگان بودند که بسوی قصر ناصرالدین شاه حرکت کردند. وقتی از بازار می‌گذشتند، زنان مغازه را بستند و یک اعتصاب  سراسری را ایجاد کردند».<ref>تاریخ بیداری، ص ۵۵</ref></blockquote>در تظاهراتی که زنان پیشتازی آن‌را به عهده داشتند هنگامی که در یک مسجد درنزدیکی کاخ، امام جمعه وقت از راهپیمایان خواست که متفرق شوند، زنان به او تهاجم کرده و مجبور به فرارش کردند.
 
مورگان شوستر، کارشناس مالیه معروف آمریکایی، که در انقلاب مشروطه به ایران آمده بود، در کتابی که پس از بازگشت از ایران نوشت، در مورد زنان ایرانی گفته است:<blockquote>«زنان ایران تقریبا به مترقی‌ترین اگر نگوییم رادیکال‌ترین زنان جهان تبدیل شده اند.. اغراق نیست اگر گفته شود که بدون نیروی قدرتمند اخلاقی این زنان، جنبش انقلابی، درهمان اوایل به یک اعتراض سازمان نیافته تبدیل می‌شد. زنان برای زنده نگاه داشتن روحیه آزادی تلاش فراوانی کردند. آنها که خود از سرکوب مضاعف سیاسی و اجتماعی رنج می‌بردند، بیشتر (ازمردان) علاقه داشتند تا به ایجاد یک جنبش ملی دست بزنند. درمبارزه‌شان برای آزادی و بیان آن به شیوه مدرن، آنها بسیاری ازمقدس‌ترین رسومات را که سال‌ها (زن) را درسرزمین ایران به بند کشیده بود، درنوردیدند.»<ref>کتاب اختناق در ایران، ویلیام مورگان شوستر</ref></blockquote>جنبش تنباکو سرآغاز شرکت بی‌سابقه زنان دریک جنبش عمده اجتماعی بود. حضور زنان در این حرکت اعتراضی و بعد هم در [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] باعث شد که بسیاری از روشنفکران مشروطه‌خواه در آن دوران به مسأله زنان بپردازند. بسیاری از روزنامه‌های مترقی مقالاتی علیه فرهنگ و مناسبات ارتجاعی و فئودالی چاپ کردند. از جمله ماهنامه قانون که درلندن منتشر می‌شد درشماره اوت ۱۸۹۰ خود نوشت:<blockquote>«نصف هرملت مرکب است از زن، هیچ  طرح ملی پیش نمی‌رود مگر به (مشاورت) زنان....»<ref name=":4">زنان فاتحان فردا، سیمای آزادی</ref></blockquote>
 
=== زینب پاشا ===
[[پرونده:زینب پاشا،.jpeg|جایگزین=زینب پاشا|بندانگشتی|275x275پیکسل|زینب پاشا]]
یکی ازاین زنان که از شجاعت او نسل‌ها دهان به دهان داستانها نقل شده ، [[زینب پاشا]] است. او در جنبش تنباکو درتبریز رهبری مخالفت مردم علیه قرار داد رژی را برعهده داشت.
 
زینب پاشا، فرمانده زنان شرکت کننده در نهضت تحریم تنباکو و گشودن انبارهای محتکران تبریز در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه قاجار بود.
 
به دنبال انتشار اعلان شرکت رژی از اوایل محرم (۱۳۰۹ه.ق)، تبریز به جوش و خروش درآمد و بازار تبریز به دعوت مجتهد شهر بسته شد. اما حکومت وقت با مرعوب کردن بازاریان، آن‌ها را وادار به گشودن مغازه‌ها کرد. بازاریان در حال گشودن بازار بودند که زنان مسلح که گوشه‏‌های چادر نماز خود را به کمر بسته بودند، در بازار ظاهر شدند.
 
[[زینب پاشا]] ۷ گروه زن مسلح را سازماندهی کرد، تا با تلاش‌های دولت برای سرکوب شورش مقابله کنند. هفت زنی که تحت فرماندهی او بودند هرکدام از آن‌‌ها گروه‌های دیگری از زنان را فرماندهی می‌کردند. وقتی نیروهای دولتی بازاری‌ها را مجبور کردند که مغازه‌هاشان را باز کنند، زینب پاشا و زنان مسلحی که چادر به سر داشتند با استفاده ازسلاح‌هایشان، مغازه‌ها را بستند.  
[[پرونده:پیروز جشن تباکو2.PNG|جایگزین=پیروزی جنبش تنباکو|بندانگشتی|پیروزی جنبش تنباکو]]
این تجربه‌‏ی موفقیت آمیز موجب شد که پس از آن هر وقت ظلم و ستم حکومت استبدادی از حد می‏‌گذشته دسته‏‌ی زن‌‏ها به سرپرستی زینب پاشا خروج و کانون فساد را ویران می‌کرد و پس از آن از نظرها پنهان ‏می‏‌شد و کسی به هویت آنان پی نمی‌‏برد.<ref name=":4" />
 
== لغو امتیاز رژی و پیامدهای جنبش تنباکو ==
در روز چهارشنبه ۱۶ دی ۱۲۷۰ شمسی برابر با پنجم جمادی‌الاخر سال ۱۳۰۹ هجری قمری، ناصرالدین‌شاه ناگزیر امتیاز تنباکو را لغو کرد.
 
جنبش تنباکو را می‌توان سرآغازی برای شروع دوران مدرن در ایران به حساب آورد. این جنبش نخستین اعتراض سیاسی بود که از تلگراف که تازه در شهرهای ایران به کار افتاده بود، بیشترین بهره را برد. یکی دیگر از مهمترین دستاوردهای جنبش تنباکو اشاعه فرهنگ روزنامه‌خوانی در کشور بود. تا قبل از جنبش تنباکو روزنامه‌ها به تعداد معدود که عمدتا نظریات دولت را منعکس می‌داد،‌ منتشر می‌شد. هم‌زمان با جنبش، تعداد روزنامه‌ها و تیراژ آن‌ها افزایش بی‌سابقه‌ای یافت.
 
قبل از جنبش تنباکو انجمن‌ها عمدتا تخصصی و با هدف مطالعه موضوعات مشخصی مانند شعر و فلسفه و تاریخ بودند اما در پایان قرن و شروع دوران بیداری ایرانیان، تعداد زیادی انجمن توسط نخبگان سیاسی تشکیل شد. هدف اصلی تشکیل این انجمن‌ها بررسی سیستم حکومتی در ایران و ایجاد تحول در آن بود. مفاهیمی مانند ملیت، استقلال، منافع ملی و حاکمیت ملی، از درون این انجمن‌ها به فرهنگ سیاسی ایران آمد. گسترش صنعت چاپ نیز به انجمن‌ها فرصت داد که افکار و عقاید خود را تبلیغ کنند.<ref>جنبش تنباکو و مبارزه بی‌خشونت، ص ۱۰ و ۱۱</ref><ref>جنبش‌های اجتماعی در ایران قرن بیستم، استفان پولسون، ص ۸۵</ref>
 
== جنبش تنباکو تمرینی برای انقلاب مشروطه ==
جنبش تنباکو موجب به‌وجود آمدن تغیرات بنیادینی در ذهنیت ایرانیان شد. این اتفاق نشان داد که شورش‌های مردمی می‌توانند تبدیل به جنبش‌های تاثیرگذار شود. جنبش تنباکو همچنین نشان داد که گروه نوظهور روشنفکر و طبقه‌‌ی متوسط جامعه سنتی می‌توانند با هم کار کنند و اینکه شاه، برخلاف تصور آن ایام، آسیب پذیر است.
 
بعد از جنبش تنباکو، اعضای رادیکال انجمن‌های مخفی، رفرمیست‌های سکولار و مذهبی، علمای سنتی مذهبی، فراماسونرها، تجار کوچک و بزرگ بازار، مغازه‌دارها و دانشجوها، راهی برای ابراز وجود در مسائل سیاسی کشور پیدا کردند. این جنبش همچنین آغازی برای فعالیت هر دو جریان مذهبی و متجدد غیرمذهبی بود.<ref>اروند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۷

هانا آرنت
آرنت2.JPG
هانا آرنت
زادروز۱۴ اکتبر ۱۹۰۶
هانوفر، آلمان
درگذشت۴ دسامبر ۱۹۷۵
نیویورک
محل زندگیآلمان، آمریکا
ملیتآلمانی
تابعیتآمریکا
تحصیلاتدکترای فلسفه
از دانشگاهدانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ
پیشهفیلسوف و نویسنده
سال‌های فعالیتاز سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۵
شناخته‌شده برایجهان
آثارتوتالیتاریسم، آیشمن در اورشلیم، انقلاب، وضع بشر، حیات ذهن و…

هانا آرنت، با نام کامل یوهانا کوهن آرنت (زاده ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶، هانوفر، آلمان – درگذشته ۴ دسامبر ۱۹۷۵، نیویورک، آمریکا) دانشمند سیاسی و فیلسوف آمریکایی آلمانی‌الاصل است که به خاطر نوشته‌های انتقادی‌اش در مورد مسائل یهودیان و مطالعه‌اش درباره توتالیتاریسم شهرت دارد. هانا آرنت در سال ۱۹۲۴، در دانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت و در سال ۱۹۲۹، دکترای خود را دریافت کرد. هانا آرنت در زمره‌ی متفکران بزرگ، غنی‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دیدگاه را درباره نیاز بشر به زندگی عمومی و سیاسی بیان کرده است. او به همین خاطر به آموزش‌دیده‌ترین و مسلماً تأثیرگذارترین متفکر سیاسی قرن بیستم تبدیل شده است. در سال ۱۹۳۳، پس از به قدرت رسیدن هیتلر، هانا آرنت به دلیل جمع‌آوری شواهدی مبنی بر تبلیغات ضدیهودی نازی در کتابخانه دولتی پروس، توسط گشتاپو دستگیر و بازجویی شد؛ پس از یک زندان کوتاه، آرنت بازجو را فریب داد و با مادرش به پاریس گریخت، جایی که همسرش در آن زمان در آن‌جا اقامت داشت. هانا آرنت مدتی در اردوگاهی در گورس در جنوب‌غربی فرانسه زندانی بود. او پس از فرار از اردوگاه، همراه با هینریش بلوچر از اروپای نازی گریختند و در سال ۱۹۴۱، به نیویورک مهاجرت کردند. هانا آرنت نخستین زنی بود که به‌عنوان استاد تمام در دانشگاه پرینستون منصوب شد و هم‌چنین در دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، دانشگاه وسلیان و مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی در شهر نیویورک تدریس کرد. هانا آرنت تا زمان مرگش کتاب‌های مهمی را به رشته‌ی تحریر درآورد که می‌توان به توتالیتاریسم، آیشمن در اورشلیم، انقلاب، وضع بشر و حیات ذهن اشاره کرد. هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ درگذشت و در کنارهمسرش هینریش بلوچر در قبرستان کالج بارد به خاک سپرده شد.

هانا آرنت و همسرش هانریش بلوچر
هانا آرنت و همسرش هانریش بلوچر

زندگی و تحصیلات

هانا آرنت در هانوفر آلمان و کونیگزبرگ پروس (کالینینگراد کنونی روسیه) بزرگ شد. او در کودکی بسیار تیزهوش بود، به‌طوری که خواندن را پیش از رفتن به کودکستان آموخته بود. مادر هانا یک فعال سوسیال‌دموکرات و زنی روشنفکر و مترقی بود.[۱]

هانا آرنت پس از اخراج از مدرسه گرامر دخترانه به‌خاطر نقض مقررات، در دانشگاه برلین ثبت نام کرد تا کلاسیک و الهیات مسیحی را مطالعه کند و برای ورود رسمی‌تر به تحصیلات دانشگاهی آماده شود.[۲]

هانا آرنت در سال ۱۹۲۴، در دانشگاه ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فرایبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت.[۳]

پایان‌نامه دکترای هانا آرنت در مورد مفهوم عشق در سنت آگوستین بود. او در سال ۱۹۲۹ دکترای خود را دریافت کرد و با گونتر استرن، روزنامه‌نگار و فیلسوف مشهور ازدواج کرد.[۲]

هانا آرنت در زمره‌ی متفکران بزرگ، غنی‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دیدگاه را درباره نیاز بشر به زندگی عمومی و سیاسی بیان کرد. او به همین خاطر به آموزش‌دیده‌ترین و مسلماً تأثیرگذارترین متفکر سیاسی قرن بیستم تبدیل شده است.[۴]

هانا آرنت
هانا آرنت

دستگیری، فرار از زندان

در سال ۱۹۳۳، پس از به قدرت رسیدن هیتلر، هانا آرنت به دلیل جمع‌آوری شواهدی مبنی بر تبلیغات ضدیهودی نازی در کتابخانه دولتی پروس، توسط گشتاپو دستگیر و بازجویی شد. پس از یک زندان کوتاه، آرنت بازجو را فریب داد و با مادرش به پاریس گریخت، جایی که همسرش در آن زمان در آن‌جا اقامت داشت.[۲]

مهاجرت به آمریکا

زمانی که هانا آرنت در فرانسه بود، برای سازمانی کار می‌کرد که جوانان یهودی را نجات می‌داد. او پس از جدایی با همسر اولش، در پاریس با مردی به نام هینریش بلوچر آشنا شد که همسر دومش شد. هانا آرنت مدتی در اردوگاهی در گورس در جنوب‌غربی فرانسه زندانی بود. او پس از فرار از اردوگاه، با هینریش بلوچر از اروپای نازی گریختند و در سال ۱۹۴۱، به نیویورک مهاجرت کردند.

تدریس در دانشگاه‌ها

هانا آرنت مستقل بود و هرگز شغل معلمی را نپذیرفت. با این وجود، او اولین زنی بود که به‌عنوان استاد تمام در دانشگاه پرینستون منصوب شد و هم‌چنین در دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، دانشگاه وسلیان و مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی در شهر نیویورک تدریس کرد.[۴]

هانا آرنت
هانا آرنت

آغاز نویسندگی

حرفه هانا آرنت به عنوان یک نویسنده عمومی در سال ۱۹۴۱، در نیویورک آغاز شد، جایی که او مقاله‌نویس هفتگی برای هفته‌نامه یهودی آلمانی زبان Aufbau بود. پس از جنگ جهانی دوم، او ابتدا به‌عنوان مدیر تحقیقات کنفرانس روابط یهودیان و سردبیر کتاب شوکن و سپس به‌عنوان مدیر اجرایی بازسازی فرهنگی یهودیان در بازیابی و فهرست‌نویسی گنجینه‌های فرهنگی یهودیان شرکت کرد.

هانا آرنت اساساً با چپ سیاسی هم‌دردی داشت و از تظاهرات علیه جنگ ویتنام حمایت می‌کرد و گاهی اوقات استدلالش این بود که سیاست خارجی ضدکمونیستی آمریکا تا حد زیادی به دلایل داخلی و اقتصادی اتخاذ شده است. جای تعجب نیست که بسیاری از طرفداران فعلی او در جناح چپ هستند. علاوه بر این، اگرچه آرنت یک فمینیست نبود، اما توجه علمی و زندگی‌نامه‌ای قابل توجهی به او جلب شد، زیرا او یک شخصیت روشنفکر برجسته در دنیایی بود که در آن زمان عمدتاً تحت سلطه مردان بود.[۲]

درگذشت

هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ درگذشت. او در کنار همسرش هینریش بلوچر در قبرستان کالج بارد به خاک سپرده شد.[۴]

جایزه هانا آرنت

در سال ۱۹۹۵، بنیاد هاینریش بل و شهر برمن جایزه‌ای به نام هانا آرنت، اندیشمند و فیلسوف مشهور آلمانی پایه‌گذاری کردند که هر سال به شخصیتی اهدا می‌شود که سهمی در رشد اندیشه و فعالیت سیاسی داشته است. اهداکنندگان جایزه، تلاش می‌کنند هر سال شخصی را انتخاب کنند که مسائل سیاسی، اجتماعی و تاریخی را از دیدگاه متفاوت و کاوشگرانه مورد بررسی قرار داده باشد.[۵]

جایگاه هانا آرنت

پس از مرگ هانا آرنت، جایگاه او در بین متفکران و فیلوسفان بیشتر برجسته شد و بسیاری زندگی و اندیشه‌ی او را به رشته‌ی تحریر درآوردند، برخی از این کتاب‌ها عبارتند از:

  • هانا آرنت؛ زندگی یک روایت است، (به‌قلم ژولیا کریستوا)
  • زندگی‌نامه‌ی هانا آرنت، (به‌قلم سامانتا رزهیل)
  • هانا آرنت و محبت به دنیا، (به‌قلم الیزابت یانگ بروئل)
  • هانا آرنت، (به‌قلم آن‌سی هلر)

هم‌چنین در سال ۱۳۹۱، فیلم هانا آرنت ساخته شد و بر روی پرده‌های سینما رفت.

هانا آرنت
هانا آرنت

آثار هانا آرانت

هانا آرنت تا زمان مرگش کتاب‌های مهمی را به رشته‌ی تحریر درآورد که برخی از آن‌ها پس از مرگش منتشر شد.

شماری از آثار او عبارتند از:

  • عشق و آگوستین قدیس
  • توتالیتاریسم (۱۹۵۱)
  • راحل فارنهاگن، زندگی یک زن یهودی (۱۹۵۷)
  • وضع بشر (۱۹۵۸)
  • میان گذشته و آینده (۱۹۶۱)
  • انقلاب (۱۹۶۲)
  • آیشمن در اورشلیم (۱۹۶۳)
  • خشونت (۱۹۷۰)
  • مردان در زمانه تاریکی (۱۹۶۸)
  • بحران‌های جمهوریت (۱۹۷۲)
  • حیات ذهن، ۲ جلد (۱۹۷۸)
  • درس‌گفتاری در باب فلسفه سیاسی کانت (۱۹۸۲)
  • عشق و سنت آگوستین (۱۹۹۶)
  • بحران های جمهوریت
  • من خود، من هم می‌رقصم
  • دو جستار پیرامون آشویتس
  • عناصر و خاستگاه های حاکمیت توتالیتار
  • امپریالیسم
  • اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی
  • انقلاب مجارستان[۶]

نگاهی به آثار هانا آرنت

توتالیتاریسم
توتالیتاریسم

توتالیتاریسم

شهرت هانا آرنت در سال ۱۹۵۱، به‌عنوان یک متفکر بزرگ سیاسی با نوشتن کتاب ریشه‌های توتالیتاریسم تثبیت شد که در این کتاب به یهودستیزی، امپریالیسم و نژادپرستی قرن نوزدهم پرداخته است. آرنت رشد توتالیتاریسم را نتیجه فروپاشی دولت-ملت سنتی می‌دانست. او استدلال می‌کرد که رژیم‌های توتالیتر، بدون ژرف‌نگری به‌دنبال قدرت سیاسی خام و غفلت از مناسبات مالی سودآور، به ایجاد تحول در ساختارهای اجتماعی دست زده‌اند و از همین رو پیش‌بینی سیاست معاصر را تقریباً غیرممکن ساخته‌اند.[۳]

هانا آرنت در کتاب توتالیتاریسم، بنیادها و جنبش‌های توتالیتر را مورد بررسی قرار داده است. او منشأ توتالیتاریسم را سال ۱۸۰۰، و هم‌زمان با ظهور و پیدایش یهودی‌ستیزی و امپریالیسم استعماری اروپا و جنگ‌های جهانی دانسته است. آرنت در این کتاب به بررسی حکومت توتالیتر نازی در آلمان و حکومت توتالیتر استالینیستی در روسیه پرداخته است.[۷]

آیشمن در اورشلیم
آیشمن در اورشلیم

آیشمن در اورشلیم

در سال ۱۹۶۱، هانا آرنت برای شرکت در محاکمه آدولف آیشمن، یکی از اعضای ارشد اس‌اس که بسیاری از جزئیات و دیگر عناصر هولوکاست را سازماندهی کرده بود، به اورشلیم سفر کرد.[۲]

هانا آرنت در سال ۱۹۶۳، در یک اثر بسیار بحث‌برانگیز یعنی کتاب «آیشمن در اورشلیم» بر اساس گزارشی که از محاکمه آدولف آیشمن جنایتکار جنگی نازی در سال ۱۹۶۱ داشت، استدلال کرد که جنایات آیشمن ناشی از یک شخصیت شرور یا فاسد نیست، بلکه ناشی از بی‌فکری محض است. آیشمن صرفاً یک بوروکرات جاه‌طلب بود که نتوانست در مورد عظمت کاری که انجام می‌داد تأمل کند. نقش او در نابودی دسته جمعی یهودیان مظهر ابتذال هولناک و ناسازگار با کلمات و افکار بود که در آن زمان در سراسر اروپا گسترش یافته بود. امتناع هانا آرنت از به رسمیت شناختن آیشمن به‌عنوان شیطان در باطن، باعث محکومیت شدید او از جانب روشنفکران یهودی و غیریهودی شد.[۳]

کتاب آیشمن در اورشلیم گزارشی در باب ابتذال شر و هولناک‌ترین فجایع قرن بیستم است. این کتاب گزارشی معتبر و چشم‌گیر درباره‌ی محاکمه‌ی آدولف آیشمن است که بحث‌ها و چالش‌های زیادی در بین روشنفکران و یهودیان برانگیخت. آیشمن از افسران عالی‌رتبه نازی بود که به آرژانتین فرار کرده بود، اما از آن‌جا ربوده شد و سپس به اسرائیل استرداد گردید. آیشمن به جرم جنایت علیه بشریت در اسرائل محاکمه شد. هانا آرانت از جانب مجله نیویورکر مسئولیت تهیه گزارش از این محاکمه را به عهده داشت. او علاوه بر پوشش خبری محاکمه، در گزارش خود به بررسی موضوعات و مفاهیم گسترده‌ای از عبارت «حقیقت و ماهیت عدالت و شر» پرداخت. استدلال هانا آرنت این بود که جنایات آیشمن ناشی از قدرت اغفال و اغواگرانه‌ی حکومت توتالیتر است و نه وجود شر در ذات آیشمن به‌عنوان یک فرد، در واقع هانا آرنت در این کتاب با شناساندن مفهوم و معنای ابتذال شر، تحلیلی نو از ماهیت و سرشت شر ارائه کرده است. آیشمن در اورشلیم، در آغاز به‌شکل سریال مقالاتی در مجله نیویورکر انتشار یافت و سپس در قالب کتاب چاپ و منتشر شد.[۷]

وضع بشر
وضع بشر

هانا آرنت استدلال می کند که آیشمن یک هیولا نبود. او متوجه شد که آیشمن نه صرفاً به دلیل نفرت بلکه به دلیل فداکاری پرشور خود به جنبش نازی‌ها تبدیل به یک قاتل جمعی شده است. آرنت نه از آیشمن دفاع می‌کرد و نه منکر شرارت او بود. او تشخیص داده بود که آیشمن یک یهودی‌ستیز است و اصرار داشت که او را به خاطر اعمال شیطانی خود به دار آویخته کنند، اما او هم‌چنین می‌دید که انگیزه‌های اصلی او نه هیولایی بود و نه سادیستی بلکه به دلیل ناتوانی در تفکر انتقادی درباره وفاداری خود به ایدئولوژی نازی که به‌عنوان منبعی برای اهمیت در دنیایی تنها و بیگانه به آن چسبیده بود، در بزرگترین عمل شیطانی تاریخ جهان شرکت کرد. آرنت نتیجه می‌گیرد که چنین تعصب ایدئولوژیک بی‌فکری، چهره‌ی شر در دنیای مدرن است.[۴]

انقلاب

سومین اثر مهم هانا آرنت، کتاب انقلاب است که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. او دری این کتاب نبوغ سنت آمریکایی دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی و آزادی سیاسی را بررسی کرد. آرنت تاریخ روشنفکری را نه به‌عنوان یک مورخ، بلکه به‌عنوان یک متفکر نوشت و بر اساس رویدادها و اقدامات مثال‌زدنی استدلال می‌کرد که برای دستیابی به بینش‌های نو و پر ثمر در مورد تمایل مدرن به توتالیتاریسم و تهدید آزادی بشر ناشی از انتزاع علمی و اخلاق بورژوایی است.[۴]

حیات ذهن
حیات ذهن

کتاب انقلاب، مشاهدات و یافته‌های ژرف و موشکافانه‌ی هانا آرنت از دنیای نوین که از دانش عمیق او از گذشته یاری گرفته است، که چشم‌انداز و آینده‌ی سیاسی فراگیر را به مخاطبین نشان می‌دهد. این کتاب کندوکاو و بررسی ژرف در پدیده‌هایی است که جهان را متغیر کرده‌اند. هانا آرنت در این کتاب به سیمای انقلاب و رابطه‌ی بین انقلاب و جنگ، از شورش‌های قرن هجدهم در فرانسه و آمریکا تا دگرگونی و تحولات انفجاری قرن بیستم پرداخته است.[۷]

میان گذشته و آینده

دورنمای روشن‌بینانه هانا آرنت از دنیای مدرن و نوین و نگاه ژرف وی که مرهون دانش او از تاریخ است، بخش بزرگی از فلسفه‌ی سیاسی معاصر را به خود اختصاص داده است. هانا آرنت در کتاب گذشته و آینده، چالش‌ها و بحران‌هایی را به تصویر می‌کشد که یک جامعه به‌دنبال از دست دادن مسئولیت، عدالت، شکوه و عقل خود با آن روبرو خواهد شد. آرنت در این کتاب، چگونگی بازشناسی و بازسازی این مفاهیم را نشان می‌دهد.[۷]

وضع بشر

هانا آرنت در سال ۱۹۵۸، کتاب وضع بشر را منتشر کرد که درمان گسترده و منظمی بود از آنچه آرنت آن را زندگی فعال می‌نامید. او در این کتاب از ایدئال‌های کلاسیک‌کار، شهروندی و کنش سیاسی در برابر آنچه که وسواس تحقیرآمیز صرف رفاه می‌دانست، دفاع کرد.[۳]

حیات ذهن

هانا آرنت تا پیش از مرگ خود، بزرگ‌ترین اثر فلسفی خود را به نام حیات ذهن، منتشر کرد. این کتاب درباره اندیشه و اراده است که دو جلد اول آن چاپ شد، اما جلد سوم آن که درباره‌ی قضاوت بود، ناتمام ماند.[۷]

منابع