کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:


== کتاب‌شناسی گرامشی ==
== کتاب‌شناسی گرامشی ==
انتشارات اینودی اولین مجموعه‌ی کامل کارهای گرامشی را در دوازده جلد در طی سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۱ منتشر ساخت. این مجموعه شامل پنج جلد از نوشته‌های سیاسی وی بود. مقاله‌های درج شده در مطبوعات عمده‌ی این نوشته-ها را تشکیل می‌دهد که به شرح زیر طبقه‌بندی شده‌اند:
۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ - نوشته‌های دوران جوانی
۱۹۱۶ تا ۱۹۲۰ -  در زیر طاق‌بنای تاریخی آنتونالیانا
۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ -  نظم نوین
۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ -  سوسیالیسم و فاشیسم: نظم نوین
۱۹۲۳ تا ۱۹۲۶ -  بنای حزب کمونیست
مجموعه‌های دیگری نیز پس از آن به این فهرست افزوده شد. اینودی در سال ۱۹۸۰ انتشار مجموعه‌ی جدیدی از کارهای گرامشی را آغاز نمود که شامل هفت جلد از نوشته‌های سیاسی وی است که آخرین تحقیقات را در زمینه‌ی نوشته‌ها و روش‌شناسی نقادانه را در نظر گرفته است.
چاپ اول دفترهای زندان توسط انتشارات این‌آودی بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹5۱ انجام گردید. ناشر یادداشت‌های گرامشی را بر اساس موضوع دسته‌بندی نموده و در شش جلد با عنوان‌های زیر منتشر ساخت:
سال ۱۹۴۸- ماتریالیسم تاریخی و فلسفه‌ی بنه‌دیتو کروچه
سال ۱۹۴۹- روشنفکران و سازمان فرهنگی
سال ۱۹۴۹- جنبش برای آزادی و وحدت
سال ۱۹۴۹- یادداشت‌هایی پیرامون ماکیاولی، سیاست، و دولت مدرن
سال ۱۹۵۰- حیات و فرهنگ ملی
سال ۱۹۵۱- گذشته و حال
* ملاحظات و تذکرات انتقادی در بارهٔ «کتاب آموزشی عامه‌فهم جامعه‌شناسی بوخارین نوشته آنتونیو گرامشی ترجمه مهران زنگنه
* ملاحظات و تذکرات انتقادی در بارهٔ «کتاب آموزشی عامه‌فهم جامعه‌شناسی بوخارین نوشته آنتونیو گرامشی ترجمه مهران زنگنه
* گرامشی و انقلاب، مقالاتی پیرامون انقلاب اکتبر، ترجمهٔ علیرضا نیاززاده نجفی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۹
* گرامشی و انقلاب، مقالاتی پیرامون انقلاب اکتبر، ترجمهٔ علیرضا نیاززاده نجفی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۹

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۷

آنتونیو گرامشی
گرامشی ۳.JPG
زمینهٔ کاری فعال سوسیالیست
زادروز ۱۸۹۱
روستای آلس نزدیک کالیاری
مرگ ۲۷ آوریل ۱۹۳۷
ملیت ایتالیایی
علت مرگ بعلت عوارض ناشی از بیماری و زندان
بنیانگذار حزب کمونیست ایتالیا
پیشه سیاستمدار، روزنامه‌نگار، نویسنده
دلیل سرشناسی مشارکت در مبارزات سوسیالیستی
اثرگذاشته بر مردم جهان از ابتدای قرن بیستم
اثرپذیرفته از مارکس، هگل، لنین

آنتونیو گرامشی، (زاده‌ی ۱۸۹۱ درگذشت ۲۷ آوریل ۱۹۳۷) نظریه‌پرداز مارکسیست ایتالیایی است که بیش از هر چیز به خاطر تبیین مفهوم “هژمونی” شهرت دارد. گرامشی یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا بود (۱۹۲۱) در سال ۱۹۲۶ به دست فاشیست‌ها زندانی شد و باقی عمرش را در زندان گذراند. با وجود شرایط نامساعد جسمی در زندان نیز مطالعات خود را ادامه داد. نتیجه تحقیقات او پس از سقوط فاشیسم در کتابی با عنوان “یادداشت‌های زندان” (۱۹۳۵-۱۹۲۹) منتشر شد که اساس نظریات او را شکل می‌دهد.

مشخصات اصلی ایده‌های (مارکسیستی) گرامشی عبارتند از زیر سوال بردن جبر اقتصادی و رد ایده قوانین تاریخ. این نظریات به بهترین شکل در سخنان او درباره انقلاب روسیه تبلور یافته‌است.

گاهشمار زندگی آنتونیو گرامشی

آنتونیو گرامشی، مبارز فعال و پرشور کمونیست و جنبش جهانی کارگری، بنیانگذار حزب کمونیست ایتالیا، از سال ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۴ در دانشگاه تورین تحصیل کرد. در سال ۱۹۱۳ عضو حزب سوسیالیست ایتالیا شد. در سالهای جنگ اول جهانی، سردبیری هفته‌نامه‌ی سوسیالیستی «ایل گریدو دل پوپولو» (فریاد خلق) را بر عهده‌داشت و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اکتبر، طی مقاله‌ای در این نشریه از انقلاب سوسیالیستی روسیه حمایت کرد.

در آغاز ۱۹۱۷، گرامشی به‌عنوان روزنامه‌نگار در روزنامه‌ی محلی سوسیالیستی تورین به نام IL Grido del Popolo (فریاد خلق) کار می‌کرد و نیز با Avanti! (به پیش!) هم‌کاری داشت. در نخستین ماه‌های پس از انقلاب فوریه‌ی روسیه، همچنان اخبار مربوط به انقلاب در ایتالیا به‌ندرت منعکس می‌شد. این اخبار عمدتاً به چاپ مقالات آژانس‌های خبری لندن و پاریس محدود بودند. در آوانتی پوشش خبری مربوط به روسیه در مقالاتی با امضای «جونیور»، نام مستعار واسیلی واسیلویچ ساچاملین، یک تبعیدی روس انقلابی و سوسیالیست جای می‌گرفت.[۱]رهبری حزب سوسیالیست ایتالیا (PSI)، به‌منظور فراهم کردن اطلاعات قابل‌اتکا برای سوسیالیست‌های ایتالیا تلگرامی به اودینو مورگاریِ نماینده که در لاهه بود، زد و از او خواست تا به پتروگراد برود و با انقلابیون تماس برقرار کند. سفر انجام نشد و مورگاری در ژوییه به ایتالیا بازگشت. در ۲۰ آوریل، آوانتی! یادداشتی به قلم گرامشی در مورد تلاش نماینده برای سفر منتشر کرد و مورگاری را «سفیر سرخ» نامید. شور و شوق گرامشی در رابطه با وقایع روسیه مشهود بود. گرامشی در آن موقع معتقد بود که قدرت بالقوه‌ی طبقه‌ی کارگر ایتالیا برای مواجه شدن با جنگ ارتباط مستقیمی با قدرت پرولتاریای روسیه دارد. او می‌اندیشید که با انقلاب در روسیه، تمام مناسبات بین‌المللی به نحوی بنیادین تغییر خواهد کرد. در ۱۹۱۹ هفته‌نامه‌ی «اوردینه نوئووو» نظم نوین (Ordine Nuovo) را به همراه تولیاتی و دیگران در تورین، مهم‌ترین مرکز صنعتی ایتالیا و مقر کارخانه‌های فیات به‌راه انداخت؛ جایی که جنبش کارگری در اوج خود بود و زمینه‌ساز شکل‌گیری شوراهای کارگری در «دو سالِ سرخ» بود. این نشریه نقش بسیار مهمی در کمک به سازمان‌دهی شورا‌ها و انعکاس فعالیت آن‌ها داشت. گرامشی با انتقاداتی که به حزب سوسیالیست ایتالیا داشت،

در ۱۹۲۱ حزب کمونیست ایتالیا را پایه‌گذاری کرد. او در ۱۹۲۲ به‌عنوان نماینده‌ی کمونیست‌های ایتالیا به مسکو رفت و چند سال با کمینترن کار کرد. در انتخابات عمومی ایتالیا در ۱۹۲۴ که فاشیست‌ها اکثریت یافتند، گرامشی به نمایندگی مجلس انتخاب شد، و چون در آن زمان هنوز مصونیت پارلمانی رعایت می‌شد، توانست برای فعالیت به رم بازگردد. در همان سال وی به دبیر کلی حزب کمونیست ایتالیا برگزیده شد. در سال ۱۹۲۴ به پیشنهاد و پیگیری گرامشی، روزنامه‌ی «اونیتا» (وحدت) ارگان کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست ایتالیا در شهر میلان شروع به کار کرد. در سال ۱۹۲۴ فراکسیون پارلمانی حزب در مجلس ایتالیا به رهبری او سیاست فاشیسم را افشاء و تقبیح کرد.

در ۱۹۲۶ گرامشی دستگیر شد، و پس از مدتی به‌علت بیماری‌ای که از دوران کودکی از آن رنج می‌برد، او را به زندان خاصی فرستادند، و اجازه دادند که با محدودیت‌هایی دفتر یادداشت و قلم دریافت کند. از ۱۹۲۹ بود که اولین یادداشت‌های زندان را نوشت، که توسط خواهرزنش از زندان خارج می‌شد. فاشیست‌ها عملا تا آخر عمرش از ترس این انسانِ گوژپشت اما نابغه‌، او را در زندان نگه داشتند. گرامشی سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۷ را در زندانهای رژیم فاشیستی موسولینی گذراند. از آنجا که سخت بیمار بود، واپسین روزهای زندگی‌اش را در بیمارستان گذراند و در حالیکه قرار بود روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۷ آزاد شود، بیماریهای سخت و گوناگونش چنین اجازه‌ای به او نداد. سرانجام گرامشی، یک هفته بعد در ۲۷ آوریل در بیمارستان «کی سیسانا» رم درگذشت. تاتیانا خواهرش هنگام ترتیب مراسم تدفین موفق شد «یادداشتهای زندان» گرامشی را که ۳۳ دفتر را شامل می‌شد، مخفیانه از اتاقش خارج سازد و به صورت محموله‌ی دیپلماتیک به مسکو بفرستد.گرامشی در ۱۹۳۷ به علت بیماری درگذشت، و خواهر زنش موفق شد که مجموعه‌ی ۳۳ دفتر یادداشت را به دست دیگر رهبران کمونیست ایتالیا که در تبعید در مسکو به سر می‌بردند، برساند. این یادداشت‌ها به‌تدریج پس از جنگ جهانی دوم منتشر شد.

آراء گرامشی

نخستین مقاله گرامشی در سن ۲۰ سالگی، هنگامی که آخرین سال دبیرستان را در جزیره‌ی ساردینیا می‌گذراند و پیش از آنکه سوسیالیست بشود، نوشته‌شد، و آخرین مقاله، گزارشی است که او به کنگره‌ی دوم بین‌الملل کمونیستی (کومینترن) تسلیم کرد. این مقاله ابتدا در شماره‌ی ۱۴ نشریه‌ی رسمی کومینترن به سه زبان آلمانی، فرانسوی و روسی چاپ شد و سپس در مارس ۱۹۲۱ در هفته‌نامه‌ی «اوردینه نوئووو» به زبان ایتالیایی انتشار یافت.

دهه‌ی پر حادثه‌ی ۱۹۱۰ دوره‌ی شکل‌گیری بنیادی شخصیت گرامشی بود. هنگامی که او در سال ۱۹۱۱ با گرفتن بورس تحصیلی جوانان بی‌بضاعت از «ساردینیا» وارد تورین شد، افکار سیاسی‌اش احتمالا از نوع آمیزه‌ی مضامین لیبرالی و سوسیالیستی بود که سالهای پیش از جنگ جهانی اول در جنوب ایتالیا و جزایر آن رواج داشت. گرچه گرامشی به‌سرعت می‌رفت تا هرگونه گرایش در جهت ناسیونالیسم ساردینیایی را در تماس با واقعیت پرولتری پیشرفته‌ترین شهر صنعتی‌ی ایتالیا به دور افکند. لیکن هرگز علاقه‌اش را به مسئله‌ی جنوب از دست نداد. تحول انقلابی‌ی خشونت‌آمیزی که سال ۱۹۰۶ ساردینیا را درهم کوبید و بر سر توده‌های دهقان، کارگران شهری، معدن‌چیان که یکدست از سوی سربازان ایتالیا سرکوب می‌شدند اثر گذاشت. نخستین تجربه‌ی او در مبارزه‌ی طبقاتی و انگیزه‌ی اصلی وی در گزینش سیاست انقلابی بود.

گرامشی در تورین بود که سوسیالیست شد و در اواخر ۱۹۱۳ به حزب پیوست، اندکی پس از ورود به این شهر با آنجلو تاسکا که همکلاس و همسن گرامشی و پسر یک کارگر راه‌آهن بود و از ۱۹۰۹ عضو حزب سوسیالیست بود، دوست شد. این دوستی او را وارد فعالیت تشکیلاتی کرد.

گرامشی که تا اواخر بیش از همه به مسائل فرهنگی و دانشگاهی علاقه نشان می‌داد، در نوامبر ۱۹۱۵ تحصیلاتش را رها کرد و به کار دائم در نشریه «ایل گریدو دل پوپولو» پرداخت. تا پیش از این تاریخ وی فقط ۴ مقاله به چاپ رسانده‌بود. یکی از این مقاله‌ها به نام بی‌طرفی‌ی فعال در اکتبر ۱۹۱۴ نخستین تاخت و تاز سیاسی گرامشی در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری بود، چنان در قضاوت به اشتباه رفته‌بود که سبب شد تا مدتها در زمینه‌ی سیاسی قلم نزند، نوشتن این مقاله و تحلیل خطای آن اشتباه فاحشی بود که سالهای علیه او استفاده می‌شد. تاسکا در مقاله‌ای به موسولینی «سردبیر آوانتی» و رهبر جناح چپ حزب سوسیالیست حمله کرده‌بود و گرامشی در این مقاله از موسولینی دفاع کرده‌بود. [۲]

دفترهای زندان

آنتونیو گرامشی در دفترهای زندان درگیر نبردی دائمی علیه هرگونه جبرباوری مکانیکی بود که نیروهای بالقوه‌ی مارکسیسم را به عنوان یک فلسفه‌ی عمل تحلیل می‌بُرد. این برداشت که ما در حال حاضر شکست خورده‌ایم اما «مسیر تاریخ در بلند‌مدت هم‌راستای ما عمل می‌کند» قطعاً می‌تواند در ایجاد اندکی پایداری در مبارزه مفید باشد، اما هم‌چنین نوعی افیونِ مذهبیِ طبقات فرودست نیز هست، «جایگزینی برای تقدیر یا مشیتِ دین‌های متکی به اقرار»، و در این معنا می‌تواند دلیلی برای انفعال و «خودبسندگی احمقانه» باشد. بنابراین، گرامشی نقد مشهور مارکس از دین را درموردِ خودِ مارکسیسم به‌کار می‌برد. هیچ تضمینی به هیچ‌شکل در تاریخ وجود ندارد، همه‌چیز به توانایی ما در واکاوی، سازمان‌دهی و تشکیل اتحادها وابسته است. این‌مورد را هم‌چنین می‌توان به تجربه‌های مربوط به بحران‌های اقتصادی نیز تسری بخشید.

گرامشی بارها و بارها به رفقایش که معتقد بودند و امید داشتند که بحران‌ها ضرورتاً منجر به فروپاشی نظام سرمایه‌داری ‌شود هشدار داد. او استدلال می‌کرد که این‌گونه نیست، این انتظار که بحران‌های اقتصادی رخنه‌ای در صفوف دفاعی دشمن پدید آورد که پس از آن بتوان ارتشِ خود را به‌شکلی «برق‌آسا» به درون این صفوف گسیل کرد و پیروزیِ استراتژیک قاطعی به‌دست آورد، قضاوتی اکونومیستی و جبرباورانه است که متعلق به الگوهای منسوخِ مدلی از انقلاب به مثابه‌ی «جنگ مانووری» است. این مدل آخرین بار در ۱۹۱۷ در روسیه موفق شد و پس از آن در کشورهای پیشرفته‌ی سرمایه‌داری در غرب، به دلیل ساختار عمیقاً پیچیده‌ی جامعه‌ی مدنی در این جوامع، شکست خورد. در شرایط «جنگ موضعی»، بحران اقتصادی به‌خودی‌خود نمی‌تواند باعث به‌وجود آمدن رخدادهای تاریخی بنیادین شود و صرفاً «زمینه‌ای مناسب‌تر برای انتشار ایده‌های بدیل فراهم می‌آورد» . طبقات حاکم معمولاً می‌توانند با شرایط جدید سازگار شوند و دوباره کنترل جنبه‌هایی که از چنگشان خارج شده بود را به دست آورند. این‌جا هم خبری از هیچ‌گونه فرایند خودبه‌خودی نیست. بین اتفاقاتی که در «اقتصاد» در حال رخ دادن است و سطوح سیاسی و ایدئولوژیکی، هیچ توازی و تعادل بلاواسطی وجود ندارد. ممکن است طبقه‌ی کارگر به بخش‌هایی رقیب تجزیه شود و ازهمین‌رو، درونِ هژمونی بورژواییِ بلوکِ قدرت حاکم جذب شود، یا آن‌که می‌تواند هژمونی خود را از پایین شکل دهد، یا ترکیبی از هردوی این‌ها_ ــ تمامی این‌ها به توانایی‌اش در عمل و دگرگونی مناسبات قدرت در «جامعه‌ی مدنی» و «جامعه‌ی سیاسی» وابسته است.

نامه‌های زندان

آنتونیو گرامشی در نامه‌ای به همسرش، پس از تحمل سه سال زندان نوشت:

«من معتقدم، آن بحرانی را که زندانی در اولین مرحله از زندان دچارش می‌شود پشت سر گذاشته‌ام. بحران که اغلب سبب قطع رابطه کامل تمامی بندها با گذشته می‌شود. حقیقتش را بخواهی، این بحران را در دیگران بیش از خودم مشاهده و احساس کردم و خنده‌ام گرفت و این خود، به معنی پشت سر گذاشتن این بحران بود. هیچوقت فکرش را نمی‌کردم انسانها آنقدر از مرگ بترسند؛ و باید گفت که دقیقاً در رابطه با این ترس است که بسیاری از ناراحتی‌های روانی خاص زندانیان به وجود می‌آید. در ایتالیا می‌گویند که ترس از مرگ نشانه پیری است. به نظر می‌رسد که این قضاوت بسیار درستی باشد. در زندان، این تحول روانی زمانی خود را نشان می‌دهد که زندانی احساس می‌کند که در دامی گرفتار شده که امکان خلاصی از آن وجود ندارد: یک تغییر ریشه‌ای و سریع ایجاد می‌شود و هر چه میزان برخورد زندانی به زندگی‌اش بر اساس اعتقادات و عقایدش سطحی‌تر و کم‌عمق‌تر باشد، میزان و سرعت این تغییر بیشتر می‌شود. به صورتی باورنکردنی، من شاهد چنین صحنه‌های وحشتناکی بودم.»

شهریار جدید

شهریار جدید از رساله‌های مهم گرامشی، خوانشی نوآورانه و بدعت‌گونه از رساله‌ی شهریار نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی، درباره‌ی اصول سیاست و آیین کشورداری است. شهریار جدید نامی است که گرامشی بر اجتماع روشنفکران طبقه‌کارگر نهاده بود. این شهرزاده (پرنس) نمی‌تواند شخصیتی واقعی، یعنی فردی خاص باشد، فقط می‌تواند سازواره‌ای باشد، یعنی مجموعه‌ای اجتماعی که پس از آنکه خود را تحکیم کرد و از اعمال خود آگاهی یافت، در آن اراده‌ای دسته‌جمعی شکل می‌گیرد.  مقصود گرامشی از شهریار جدید، یک حزب انقلابی متشکل از زحمتکشان روشنفکر است که می‌تواند هژمونی آلترناتیوی در جامعه‌ی مدنی ایجاد کند. (چه گنده‌گویی‌های فریبنده و منحرف کننده‌ای!)

گرامشی به سبب نظریه‌اش در مورد هژمونی فرهنگی در جامعه‌های سرمایه‌داری شناخته شده و آرای او در مورد هژمونی به دیدگاه و نگرش او در جایگاه یک راهبردشناس سیاسی شکل بخشیده است. آثار گرامشی موجب تشویق نظریه‌پردازان مارکسیست دوره‌های بعدی مانند آلتوسر و پولانتساس شد تا ساختار و کارکردهای دولت در دموکراسی‌های لیبرال یا آزادی‌خواه را مورد بررسی دقیق قرار دهند.

در "شهریار جدید" نویسنده به ماکیاول ، بوروکراسی، اکونومیسم و .... می‌پردازد. در باب ماکیاول او اثر شهریار این فیلسوف عملگرا را به مثابه نمونه تاریخی اسطوره سورلی معرفی می‌کند؛ ژرژ سورلی‌ای که نظریه‌پرداز سندیکالیسم انقلابی بود و به نوعی بر فاشیسم ایتالیایی ساخته موسولینی اثر عمده‌ای داشت. نکته جالب هم در همین امر نهفته است. گرامشی به نوعی به تمجید شهریار ماکیاول می‌پردازد و آن را این چنین می سشهریار جدید از رساله‌های مهم گرامشی، خوانشی نوآورانه و بدعت‌گونه از رساله‌ی شهریار نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی، درباره‌ی اصول سیاست و آیین کشورداری است. شهریار جدید نامی است که گرامشی بر اجتماع روشنفکران طبقه‌کارگر نهاده بود. این شهرزاده (پرنس) نمی‌تواند شخصیتی واقعی، یعنی فردی خاص باشد، فقط می‌تواند سازواره‌ای باشد، یعنی مجموعه‌ای اجتماعی که پس از آنکه خود را تحکیم کرد و از اعمال خود آگاهی یافت، در آن اراده‌ای دسته‌جمعی شکل می‌گیرد.  مقصود گرامشی از شهریار جدید، یک حزب انقلابی متشکل از زحمتکشان روشنفکر است که می‌تواند هژمونی آلترناتیوی در جامعه‌ی مدنی ایجاد کند. (چه گنده‌گویی‌های فریبنده و منحرف کننده‌ای!)

گرامشی به سبب نظریه‌اش در مورد هژمونی فرهنگی در جامعه‌های سرمایه‌داری شناخته شده و آرای او در مورد هژمونی به دیدگاه و نگرش او در جایگاه یک راهبردشناس سیاسی شکل بخشیده است. آثار گرامشی موجب تشویق نظریه‌پردازان مارکسیست دوره‌های بعدی مانند آلتوسر و پولانتساس شد تا ساختار و کارکردهای دولت در دموکراسی‌های لیبرال یا آزادی‌خواه را مورد بررسی دقیق قرار دهند.


در "شهریار جدید" نویسنده به ماکیاول ، بوروکراسی، اکونومیسم و .... می پردازد. در باب مایاول او اثر شهریار این فیلسوف عملگرا را به مثابه نمونه تاریخی اسطوره سورلی معرفی می‌کند؛ ژرژ سورلی‌ای که نظریه پرداز سندیکالیسم انقلابی بود و به نوعی بر فاشیسم ایتالیایی ساخته موسولینی اثر عمده‌ا‌ی داشت. نکته جالب هم در همین امر نهفته است. گرامشی به نوعی به تمجید شهریار ماکیاول می پردازد و آن را این چنین می‌ستاید:"..... نمونه یک ایدئولوژی سیاسی که به صورت یک خیال‌آباد بی روح یا نظریه‌بافی عالمانه ارائه نمی‌شود، بلکه به صورت آفریده یک تخیل عینی که روی مردم پراکنده و از هم بریده اثر می‌کند و اراده جمعی آنها را برمی‌انگیزد و سازمان می‌بخشد."

آنتونیو گرامشی درباره‌ی آموزش و فرهنگ

فرهنگ چیزی است

کاملاً متفاوت.

فرهنگ سازمان است،

فرهنگ نظم درونی فرد است،

شکل دادن به شخصیت خود است؛

فرهنگ نیل به آگاهی بالاتری‌ست

که به‌کمک آن شخص به

درک ارزش تاریخی خود

و عمل‌کرد خود در زنده‌گی؛

و حقوق و وظائف‌ش

توفیق می‌یابد.

اما هیچ‌یک از این‌ها از طریق تکامل خودبه‌خود،

از طریق سلسله‌ئی از کنش‌ها و واکنش‌هائی

که مستقل از اراده‌ی فرد باشد

-آن‌طور که در قلم‌روی حیوانان و گیاهان

که در آن هرواحد ناآگاهانه

اعضاء خود را به‌وسیله‌ی قانونی طبیعی و مقدر انتخاب می‌کند

و متمایز می‌سازد-

انجام نمی‌پذیرد.

مهم‌تر از همه این که انسان یک‌ذهن است،

یعنی محصولی از تاریخ و نه از طبیعت.

در غیر این‌صورت

چه‌گونه می‌توان

این حقیقت را

که سوسیالیزم هنوز به‌وجود نیامده است

با توجه به این

که استثمارگر و استثمارشونده،

خالقان ثروت و مصرف‌کننده‌گان خودخواه آن

همیشه وجود داشته‌اند،

توضیح داد؟

حقیقت این است

که انسان قدم‌به‌قدم و مرحله‌به‌مرحله از ارزش خود آگاه گردیده و ...

سخنان گرامشی

  • شیفتگان درگاه  استبداد! اگر با مردم نیستید بر علیه مردم عمل نکنید!
  • یک حکومت تضعیف‌شده، شبیه یک ارتش در حال شکست است!
  • کلیدی‌ترین پرسش برای فلسفه سیاسی در طول تاریخ, چگونگی اداره کشور توسط بهترین حکومت بود. یا بهترین رژیم سیاسی کدام است. چگونه می‌توان از رژیم بد به حکومتی شایسته دست یافت.
  • بشریت اکنون می‌داند که کدام رژیم سیاسی شر مطلق است, در این حوزه دستش خالی نیست.
  • فیلسوفان عصر روشنگری, در تبیین حکومت‌های سکولار, اهدافشان ناظر بر جهان‌شمول بودن universal آن بوده‌است.
  • صلح جهانی کانتی  cosmopolita  peace. و شهروند جهانی بودن هدفی در محدوده اروپا نبود، اگرچه کانت به آلمانی می‌نوشت اما هرگز مخاطبش مردم آلمان نبوده‌است.
  • دموکراسی نوین جهان حاصل چهارصد سال جدال نظری و عملی است, انتخابی بودن حاکمان, سکولاریسم یا جدایی دین از دولت, تفکیک قوای سه‌گانه, و رعایت حقوق بشر, اجزا  لاینفک این دموکراسی است. فقدان هر کدام از اجزای فوق آن دموکراسی ناقص و مستحق براندازی است.
  • این دموکراسی شامل دوران اولیه قانونمداری, دوران میانی عدالت محوری و شرایط کنونی دفاع از محیط زیست ایجاد نهادهای مستقل از قدرت سیاسی ngo‌ها و منشور جهانی  حقوق بشر, از مصوبات تخطی‌ناپذیر سازمان ملل تبدیل شد.
  • دموکراسی ناقص و سیستم اداری منبعث از آن هرگز قادر نیست, منطبق بر رضایتمندی مردم, اقتصاد, فرهنگ, حقوق و وظایف شهروندی را ساماندهی کند.
  • به جای مردم, برای مردم، پیشاپیش مردم، به دنبال مردم نباید تصمیم و حرکت کرد، بلکه باید با مردم و از خواسته‌های مردم حمایت کنیم!
  • در چنین شرایطی مردم به تحقق حق و انجام درست وظیفه خویش عمل خواهند‌کرد!

کتاب‌شناسی گرامشی

انتشارات اینودی اولین مجموعه‌ی کامل کارهای گرامشی را در دوازده جلد در طی سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۱ منتشر ساخت. این مجموعه شامل پنج جلد از نوشته‌های سیاسی وی بود. مقاله‌های درج شده در مطبوعات عمده‌ی این نوشته-ها را تشکیل می‌دهد که به شرح زیر طبقه‌بندی شده‌اند:

۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ - نوشته‌های دوران جوانی

۱۹۱۶ تا ۱۹۲۰ -  در زیر طاق‌بنای تاریخی آنتونالیانا

۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ -  نظم نوین

۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ -  سوسیالیسم و فاشیسم: نظم نوین

۱۹۲۳ تا ۱۹۲۶ -  بنای حزب کمونیست

مجموعه‌های دیگری نیز پس از آن به این فهرست افزوده شد. اینودی در سال ۱۹۸۰ انتشار مجموعه‌ی جدیدی از کارهای گرامشی را آغاز نمود که شامل هفت جلد از نوشته‌های سیاسی وی است که آخرین تحقیقات را در زمینه‌ی نوشته‌ها و روش‌شناسی نقادانه را در نظر گرفته است.

چاپ اول دفترهای زندان توسط انتشارات این‌آودی بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹5۱ انجام گردید. ناشر یادداشت‌های گرامشی را بر اساس موضوع دسته‌بندی نموده و در شش جلد با عنوان‌های زیر منتشر ساخت:

سال ۱۹۴۸- ماتریالیسم تاریخی و فلسفه‌ی بنه‌دیتو کروچه

سال ۱۹۴۹- روشنفکران و سازمان فرهنگی

سال ۱۹۴۹- جنبش برای آزادی و وحدت

سال ۱۹۴۹- یادداشت‌هایی پیرامون ماکیاولی، سیاست، و دولت مدرن

سال ۱۹۵۰- حیات و فرهنگ ملی

سال ۱۹۵۱- گذشته و حال

  • ملاحظات و تذکرات انتقادی در بارهٔ «کتاب آموزشی عامه‌فهم جامعه‌شناسی بوخارین نوشته آنتونیو گرامشی ترجمه مهران زنگنه
  • گرامشی و انقلاب، مقالاتی پیرامون انقلاب اکتبر، ترجمهٔ علیرضا نیاززاده نجفی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۹
  • رستاخیز (IL RISORGIMENTO)
  • گذشته و حال
  • ت‍زه‍ایی درب‍ارهٔ ت‍اک‍ت‍یک‌های ح‍زب ک‍م‍ون‍ی‍س‍ت ای‍ت‍ال‍ی‍ا (ت‍زه‍ای رم)، ترجمهٔ محمد حاجی‌زاده، تهران: نشر تاریخ، ۱۳۵۸
  • دربارهٔ آموزش و فرهنگ، ترجمهٔ م. س‍رخ‌رودی و ر. آروی‍ن، تهران: نشر پژواک، ۱۳۵۸
  • ستمگران و ستمبران، ترجمهٔ وارتان میکائیلیان، تهران: انتشارات فرهنگ نوین، ۱۳۶۰
  • پیدایش روشنفکران، ترجمهٔ جلال آل‌احمد، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۷
  • شهریار جدید، ترجمهٔ عطاءالله نوریان، تهران: نشر اختران، ۱۳۸۶
  • دولت و جامعهٔ مدنی، ترجمهٔ عباس میلانی، تهران: نشر اختران، ۱۳۸۴
  • ماتریالیسم تاریخی
  • نامه‌های زندان، ترجمهٔ مریم علوی‌نیا، تهران: نشر آگاه، ۱۳۶۲
  • سوسیالیسم فاشیسم و انقلاب، ترجمه کامران برادران، آگه
  • معادلات و تناقضات، ترجمه شاپور اعتماد، طرح نو

نامه‌های زندان گرامشی توسط خواهرزن او «تاتیانا شوخت» در محل امنی نگهداری شد. سپس به مسکو فرستاده شد و پس از پایان جنگ در اختیار پالمیرو تولیاتی دوست گرامشی و رهبر بعدی حزب کمونیست ایتالیا قرار گرفت. از او آثاری در زمینهٔ تئوریزه کردن مفاهیمی کلیدی همچون هژمونی، جامعه‌ی مدنی، نسبت زیربنا و روبنا در سیستم سرمایه‌داری، ماهیت طبقاتی روشنفکران، و جنگ قدرت به جا مانده‌است.

دربارهٔ گرامشی

  • جوزپه فیوری، زندگی مرد انقلابی، ترجمهٔ مهشید امیرشاهی، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۰
  • رناته هالوب، آنتونیو گرامشی؛ فراسوی مدرنیسم و پست‌مدرنیسم، ترجمهٔ محسن حکیمی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۴
  • پری اندرسون، معادلات و تناقضات آنتونیو گرامشی، ترجمهٔ شاپور اعتماد، تهران: نشر طرح نو، ۱۳۸۲
  • جیمز جول، گرامشی، ترجمهٔ محمّدرضا زمرّدی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۸۸
  • لئوناردو پگی، نظریهٔ عام مارکسیسم نزد گرامشی، ترجمهٔ امیر احمدی‌آریان، تهران: نشر رخداد نو، ۱۳۸۹
  • مایکل بوراووی، مارکسیسم جامعه‌شناسانه: هم‌گرایی آنتونیو گرامشی و کارل پولانی، ترجمهٔ محمّد مالجو، تهران: نشر نی، ۱۳۹۳

گاهشمارِ زندگی آنتونیو گرامشی

  •  ۱۸۹۱ در ۲۲ ژانویه در آلس Ales، نزدیک کالیاری Cagliari به دنیا آمد.
  • ۱۹۱۱ دوره‌ی دبیرستان را در کالیاری به پایان رساند؛ در نوامبر همین سال در رشته‌ی ادبیات دانشگاه تورین پذیرفته شد.
  • ۱۹۱۳ به سوسیالیست‌های بخش تورین پیوست.
  • ۱۹۱۵ در ۱۰ دسامبر به تیم سردبیری آوانته !Avanti‌ در تورین ملحق شد.
  • ۱۹۱۷ در ادامه‌ی فعالیت‌های ژورنالیستی‌اش به مدیریت نشریه‌ی فریاد خلق del Grido popolo برگزیده‌شد. به عنوان دبیر کمیته‌ی اجرایی موقت حزب سوسیالیست، شاخه‌ی تورین، انتخاب گردید.
  • ۱۹۱۸ انتشار فریاد خلق متوقف شد.
  • ۱۹۱۹ وی به همراه تاسکا، ترراسینی، و تولیاتی نشریه‌ی نظم نوین را بنیان نهاد. اولین شماره‌ی این نشریه در اول ماه مه منتشر شد.
  • ۱۹۲۰ در ماه سپتامبر در جنبش اشغال کارخانه شرکت نمود. آخرین شماره‌ی نشریه‌ی نظم نوین در ۳۴ دسامبر منتشر گردید.
  • ۱۹۲۱ اولین شماره‌ی روزنامه‌ی نظم نوین، ارگان کمونیست‌های تورین، در اول ژانویه منتشر شد. وی در ۳۱ ژانویه به عضویت کمیته‌ی اجرایی حزب کمونیست ایتالیا، که در همان روز در لی‌وُرنو تشکیل شده‌بود، انتخاب گردید.
  • ۱۹۲۲ در ماه مارس به سمت نماینده‌ی حزب کمونیست ایتالیا در کمیته‌ی اجرایی انترناسیونال کمونیستی انتخاب شد. در ۲۶ مارس عازم مسکو گردید. در ماه ژوئن، در کنگره‌ی دوم انترناسیونال شرکت نمود. در ماه سپتامبر به خاطر کسالت در کلینیکی در مسکو بستری شد و در همان جا بود که با همسرآینده‌اش، جولیا شوخت Schucht‌Julia، آشنا شد.
  • ۱۹۲۳ هنگام اقامتش در مسکو، پلیس ایتالیا حکم دستگیری وی را در غیابش صادر نمود. در سوم دسامبر، پس از آن که از سوی کمیته‌ی اجرایی انترناسیونال به عنوان رابط حزب کمونیست ایتالیا با دیگر احزاب کمونیست اروپا انتخاب شد، وارد وین گردید.
  • ۱۹۲۴ اولین شماره‌ی نشریه‌ی وحدت l’ Unità‌ در میلان منتشر شد. انتشار سومین دوره‌ی نظم نوین، این بار هر دو هفته یک‌بار از اول ماه مارس در رُم آغاز گردید. گرامشی در ششم آوریل به عنوان نماینده‌ی مجلس از ونیتو Veneto‌ انتخاب شد. در ۱۲ ماه مه به ایتالیا بازگشت. پسرش، دلیو Delio، در ماه اوت در مسکو به دنیا آمد.
  • ۱۹۲۵ وی در ژانویه با تاتیانا شوخت Schucht Tatiana، خواهر جولیا، در رُم مالقات نمود. در مارس و آوریل در نشست پنجم کمیته‌ی اجرایی انترناسیونال در مسکو شرکت نمود
  • ۱۹۲۶ در ماه ژانویه، در کنگره‌ی سوم حزب کمونیست ایتالیا در لیون Lyon‌ شرکت نمود. در ماه اوت، پسر دوم او، جولیانو Giuliano، در مسکو به دنیا آمد. وی در هشتم نوامبر و به‌رغم مصونیت پارلمانی، دستگیر و در رجینا کوئلی Coeli Regina زندانی شد. در ۱۸ نوامبر به پنج سال زندان انفرادی محکوم گشت و در ۷ دسامبر به جزیره‌ی اوستیکا Ustica انتقال یافت.
  • ۱۹۲۷ در ۱۴ ژانویه، حکم جلب وی از سوی دادگاه نظامی میلان صادر شد. در ۲۰ ژانویه از جزیره‌ی اوستیکا منتقل شد و در ۷ نوامبر به زندان سان‌ویتوره san vittore سپرده‌شد.
  • ۱۹۲۸ در ۱۹ مارس در دادگاه ویژه محاکمه شد. یازدهم ماه مه به رُم فرستاده شد و روز بعد وارد زندان رجینا کوئلی شد. محاکمه‌ی رهبری حزب کمونیست ایتالیا در ۲۸ ماه مه آغاز گردید. وی در ۴ ژوئن به بیست سال و چهار ماه و پنج روز زندان محکوم شد. در ۱۹ ژوئیه به زندان ویژه در توری Turi، نزدیک باری Bari، منتقل گشت.
  • ۱۹۲۹ در هشتم فوریه، نوشتن دفترهای زندان Notebooks Prison را آغاز نمود.
  • ۱۹۳۱ در ماه اوت، در بحبوحه‌ی بیماری شدیدش، دچار یک بحران جدی جسمی شد.
  • ۱۹۳۲ به دنبال اعلام عفو، حکم زندان وی به ۱۲ سال و ۴ ماه کاهش یافت.
  • ۱۹۳۳ در ۷ ماه مارس، بحران جسمی بار دیگر به وی دست داد. در ماه ژوئیه، از تاتیانا خواست که برای انتقال وی به درمانگاه یک زندان دیگر تقاضانامه بفرستد. این تقاضانامه در ماه اکتبر پذیرفته شد. وی در ۱۹ نوامبر از زندان توری به طور موقت به زندان چی‌ویتاوکیا Civitavecchia منتقل شد. در ۷ دسامبر، با اجازه‌ی مقامات زندان در کلینیک دکتر کوسومانو Cusumano Doctor در فورمیا Formia‌ بستری شد.
  • ۱۹۳۴ وی از مقامات تقاضای آزادی مشروط نمود که در ۳۵ اکتبر مورد پذیرش قرارگرفت.
  • ۱۹۳۵ در ماه آوریل می‌خواهد که وی را به کلینیک خصوصی فیازوله Fiesole‌ نزدیک فلورنس منتقل کنند. در ماه ژوئن بیماری وی بار دیگر به طور جدی اوج یافت. در ۲۴ ماه اوت در کلینیک کویی‌زیزانا Quisisana‌ در رُم بستری شد.
  • ۱۹۳۷ دوران آزادی مشروط وی در ماه آوریل به پایان رسید و وی آزادی کامل‌اش را به دست آورد. در ۲۵ آوریل دچار خونریزی مغزی شد و دو روز بعد، در ۲۷ آوریل جان باخت. خاکستر پیکر وی پس از فروپاشی فاشیسم در گورستان پروتستانها در رُم به خاک سپرده‌شد.

منابع

  1. گرامشی و انقلاب روسیه / آلوارو بیانچی و دانیلا موسی / ترجمه‌ی مهرداد امامی ALVARO BIANCHI and DANIELA MUSSI, Gramsci and the Russian Revolution, Jacobin, 04.25.2017
  2. کتاب ستمبران و ستمگران آنتونیو گرامشی ص ۴ و ۵