کاربر:Zarin/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تغییر نام)
(ادامه نوشتاری)
خط ۱: خط ۱:
= زنان درجنبش مشروطه =
= زنان درجنبش مشروطه =
[[جنبش مشروطیت]] ایران جنبشی ضداستبدادی و  بر علیه سنت گرایی بود.این جنبش باعث دگرگونی درسیمای جامعه ایران شد. نهضت بیداری زنان وحضور فعال آنها با همکاری مردانی مترقی چون [[سید جمال الدین واعظ اصفهانی]] و [[ملک المتکلمین]] ،[[عارف قزوینی]] ،[[صوراسرافیل]] و[[میرزاده عشقی]] و[[دهخدا]]،و [[ملک‌الشعرای بهار]]، شکوفایی جنبش زنان را آغاز وبنیادهایی نوین در جامعه ایران پدیدار نمود  .در این جنبش زنان همدوش وهمراه مردان بودند و حضور فعال زنان ونقش آنان درتحولات اجتماعی ومبارزات مردمی به عنوان نیمی از جامعه، همواره نمود بارزی در  تاریخ معاصر ایران زمین بوده است.<ref>[http://farsi.megavisionsites.com/entries/m%C9%99qal%C9%99l%C9%99r/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%DB%8C%D8%AA نقش زنان در انقلاب مشروطیت]</ref>
[[جنبش مشروطیت]] ایران جنبشی ضداستبدادی و  بر علیه سنت گرایی بود.این جنبش باعث دگرگونی درسیمای جامعه ایران شد. نهضت بیداری زنان وحضور فعال آنها با همکاری مردانی مترقی چون [[سید جمال الدین واعظ اصفهانی]] و [[ملک المتکلمین]] ،[[عارف قزوینی]] ،[[صوراسرافیل]] و[[میرزاده عشقی]] و[[دهخدا]]،و [[ملک‌الشعرای بهار]]، شکوفایی جنبش زنان را آغاز وبنیادهایی نوین در جامعه ایران پدیدار نمود  .در این جنبش زنان همدوش وهمراه مردان بودند و حضور فعال زنان ونقش آنان درتحولات اجتماعی ومبارزات مردمی به عنوان نیمی از جامعه، همواره نمود بارزی در  تاریخ معاصر ایران زمین بوده است.<ref>[http://farsi.megavisionsites.com/entries/m%C9%99qal%C9%99l%C9%99r/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%DB%8C%D8%AA نقش زنان در انقلاب مشروطیت]</ref>
در جنبش  مشروطیت با وجود سنتها و فرهنگهای بازدارنده، ۲۰ زن در صحنه نبرد با مستبدین و ستمکاران به شهادت رسیدند.  یکی از زنان انقلابی تبریز بنام زینب پاشا درجمع تبریزیها ، در ترغیب مردان برای قیام فریاد زد: اگر شما مردان جرأت ندارید جزای ستم‌ پیشه‌گان را کف دستشان بگذارید... ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم».
انقلاب مشروطه نقطه عطفی برای خروج زنان از انزوای «اندرونی»های تنگ خانگی و رفتن به خیابانها شد . آنها با تشکیل انجمنها و احزاب و تشکلهای مدنی پرداختند و به جنگ با فرهنگهای سنتی رفتند و برای ارتقاء‌ علمی و سیاسی خود بها پرداختند .تاریخ مبارزات زن ایرانی یک راه طی شده ۱۵۰ساله است و  در طول تاریخ ، زنان همواره  در اعتراض و نبرد باقدرتهای مستبد حاکم  بهای گزافی پرداخته اندو  آنچه که زنان در پی آن بودند آزادی انتخاب و حق تعیین سرنوشت خود بود ودر این رابطه سازشی نکرده اند .جنبش زنان همیشه خود جوش و بر‌آمده از آگاهی و انتخاب زنان هر دوره بود. <ref> [http://women.ncr-iran.org/fa/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/2857-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%BE%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C مبارزات صد و پنجاه ساله زن ایرانی]</ref>
خام است
فارغ از اینکه جرقه بیداری زنان آن عصر چطور، در کجا و با کدام ماجرا زده شد و فارغ از آنکه مطالبات آنها اعم از مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چقدر در جریان انقلاب مشروطه محقق شد، باید پذیرفت مهم‌ترین دستاورد این رویداد سیاسی برای جامعه زنان آن بود که متوجه اثر کُنش خود بر حوادث سیاسی و اجتماعی شدند و دریافتند آنان نیز به‌عنوان نیمی از جامعه به اندازه مردان می‌توانند در شکل‌دهی آینده خود و کشورشان اثرگذار باشند.
این‌گونه بود که زنانی که پیش از آن کوچک‌ترین حقی برای تعیین سرنوشت خود نداشتند؛ در جنبش‌های اجتماعی شرکت کردند. در جریان این حضور اجتماعی، زنان طبقه اشراف و زنان طبقه فرودست که پیش از آن مطالبه مشترکی نداشتند، در کنار هم قرار گرفته و یک جنبش و بیداری اجتماعی را با هم تجربه کردند.
به این ترتیب دریافتند زنان از هر طبقه‌ای باید از حقوق شهروندی خود برخوردار باشند و اگر نیستند برای احقاق آن مبارزه کنند. براساس آنچه «بشری دلریش «در کتاب «زن در دوره قاجار» نوشته است، نخستین نقش فعال اجتماعی زنان در لغو قرارداد رُژی (۱۲۶۹هجری شمسی) مشاهده می‌شود. ماجرای شکستن قلیان‌ها و لغو امتیاز تنباکو را همه ما در کتاب‌های تاریخ دوران مدرسه خوانده‌ایم.
نقش زنان در انقلاب مشروطه
اگرچه در آن ماجرا فتوای روحانیت - حرام اعلام‌کردن استفاده از توتون و تنباکو- بیشترین اثر را داشته است، اما برای نخستین‌بار سبب شد که زنان اندرونی در تحقق یک مطالبه سیاسی - عمومی نقش قابل‌توجهی ایفا کنند. همراه‌شدن زنان حرم شاه با دیگر زنان نیز نخستین گام برای هم‌صداشدن جامعه زنان و عبور از اختلاف طبقاتی آن دوره بود.
دیگر منظر اهمیت این ماجرا آن است که کنشگری زنان به پایتخت محدود
خام است
از پژواک      زنان ايراني كه در جريان زندگي دشوار و پُر قيد خود همواره بيش از مردان معروض محدوديت هاي گوناگون هستند، بندرت مجال يافته اند تا در امور جامعه شركت جويند و نيروي عظيم خويش را در توسعه و تغييرات اجتماعي به كار اندازند. اما ملاحظه مي كنيم كه يك قرن پيش يعني مقارن با انقلاب مشروطيت، زنان ايراني نيز به پيكاري خردمندانه و دامنه دار دست مي يازند و مطالبات خود را در حوزه هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي پيش مي نهند و بر تحقق آن تاكيد مي ورزند.
در آن هنگام، زنان بخوبي دريافته بودند كه براي وصول به آرمان هاي والاي خويش نخست بايد بنياد خودكامگي را برافكنند و آنگاه به استقرار حكومت قانون دست زنند. زيرا در پرتو آرامش و امنيت كه محصول حكومت قانون است، آگاهي علمي و فني دست مي دهد و جامعه تسلط خود را بر محيط اعمال مي كند. از اين رو زنان در جريان انقلاب مشروطيت با جسارت بسيار پيش تاختند و به پيروزي آن امداد رسانيدند. چندان كه لباس رزم پوشيدند و حتي بي آنكه مردان مجاهد و فرماندهان ايشان آگاه شوند جنگيدند و نقد زندگي خويش را نيز در اين راه باختند.
'''تاسيس مدارس دخترانه، نخستين اقدام زنان'''
هدف زنان رفع تبعيض ديرينه تاريخي در عرصه زندگي اجتماعي خويش بود و براي تحقق اين مهم مي بايست خود را توانا سازند. از منظر زنان عصر مشروطه، آموزش دختران ايراني ضرورت داشت، زيرا تعميم سواد و ايجاد مهارت هاي لازم براي مشاركت اجتماعي و حضور در جامعه و كسب درآمد، به استقلال زن مي انجاميد، و او را از وابستگي به مرد مي رهانيد.
پس شگفت نيست كه مي بينيم زنان در مدت كوتاهي انجمن تاسيس كردند و به انتشار نشريه پرداختند و پول گردآوردند و مهم تر از همه اينها، چهار سال بعد از انقلاب مشروطيت، علي رغم ناسازگاري هاي جامعه سنتي آن روز و مزاحمت هاي مخالفان آموزش در ايران، فقط در تهران و در طي يك سال، بيش از 60 مدرسه دخترانه احداث كردند و به آموزش وسيع زنان همت گماردند.
'''زنان و تاسيس نهادهاي مدني'''
با طلوع انقلاب مشروطيت، تحول عظيمي در آموزش زنان ايراني پديد آمد. در بيستم ژانويه 1907 در ضمن برگزاري يك گردهمايي بزرگ در تهران، زنان قطعنامه اي را كه شامل دو بند بود تصويب كردند. بند اول بر تاسيس مدارس زنانه تاكيد داشت و بند دوم خواستار حذف جهيزيه سنگين براي دختران بود و چنين استدلال مي كرد كه بهتر است پولي كه صرف تدارك جهيزه مي شود، در راه آموزش دختران هزينه شود. به بركت اين اقدامات در آوريل1910 پنجاه مدرسه دخترانه در تهران تاسيس گرديد و در پي آن، زنان نخستين كنگره آموزشي خود را نيز در پايتخت برگزار كردند. در سال 1913 نشريه شكوفه كه متعلق به زنها بود فهرستي از اسامي 63 مدرسه دخترانه را در تهران منتشر كرد كه در حدود 2500 دانش آموز داشتند. در اين نشريه اعلام گرديده بود كه از هر 7 تن محصل تهراني يك تن دختر است. در خور توضيح است كه مدارس فوق الذكر با انجمن هاي زنان ارتباط منظم داشتند. در اين زمينه شوستر مي نويسد: «شماري از انجمن هاي نيمه سرّي زنان كه به وسيله يك كميته مركزي هماهنگ مي گرديدند، در تهران وجود داشتند. در اين كميته يك دفتر تحقيق نيز داير بود كه به پرسش هاي زنان پاسخ مي داد». اما به هر حال بسياري از امور مربوط به انجمن هاي زنان بر ما معلوم نيست. برخي از اعضاي انجمن هاي زنان براي روزنامه هاي آن دوره مطلب مي نوشتند و به تشريح موضوعات سياسي و اجتماعي موجود مي پرداختند.
خام است از مهرخانه  انجمن نسوان تبریز
در خصوص انجمن‌ها باید اشاره کرد که اندک زمانی پس از اعلان مشروطیت، آنها از زمین حاصلخیز انقلاب جوانه زدند و چیزی نگذشت که به پدیده رایجی در زندگی شهری ایران تبدیل شدند. درست در همین زمان، زنان ایرانی نیز برای نخستین بار، در سایه دستاوردهای انقلاب مشروطه فعالیت متشکل را تجربه کردند. بدین ترتیب سابقه تشکیل نخستین انجمن‌های زنان ایرانی را باید در دهه اول قرن بیستم جستجو کرد. هرچند سابقه حضور و نقش آفرینی آنها در جریان تحولات سیاسی- اجتماعی زمان خود، به سال‌ها پیش از این تاریخ بر‌می‌گردد. نقش زنان در جریان اعتراض به امتیاز توتون و تنباکو چنان برجسته بود که کاساکوفسکی می‌نویسد: «زنان ایرانی ... در تمام حرکت‌ها از مردان جسورترند و نقش اساسی بر عهده آنهاست»، در جریان قحطی بزرگ سال 1277.ش نیز زنان پیشگام اعتراض بودند و به طرق مختلفی چون بست نشینی، رفتن به سفارت‌های روس و انگلیس (که گاه با خشونت همراه می‌شد) و حتی اعتراض مستقیم به خود شاه، به نقش آفرینی پرداختند. در جریان پیروزی مشروطه نیز زنان حضور چشمگیری داشتند؛ آنها در مهاجرت صغری، برای مصون نگه‌داشتن علما (که در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشسته بودند) از نیروهای مسلح دولتی موانعی انسانی پدید آوردند ، در ماجرای آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری نیز زنان نقش زیادی ایفا کردند به طوری که حتی با سربازها نیز درگیر شدند، در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت داشتند، اما مقامات انگلیسی جلوی آنها را گرفتند، زنان ایرانی پس از امضای فرمان مشروطیت نیز برای برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاش‌های زیادی انجام دادند.(1)
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۸

زنان درجنبش مشروطه

جنبش مشروطیت ایران جنبشی ضداستبدادی و بر علیه سنت گرایی بود.این جنبش باعث دگرگونی درسیمای جامعه ایران شد. نهضت بیداری زنان وحضور فعال آنها با همکاری مردانی مترقی چون سید جمال الدین واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین ،عارف قزوینی ،صوراسرافیل ومیرزاده عشقی ودهخدا،و ملک‌الشعرای بهار، شکوفایی جنبش زنان را آغاز وبنیادهایی نوین در جامعه ایران پدیدار نمود .در این جنبش زنان همدوش وهمراه مردان بودند و حضور فعال زنان ونقش آنان درتحولات اجتماعی ومبارزات مردمی به عنوان نیمی از جامعه، همواره نمود بارزی در تاریخ معاصر ایران زمین بوده است.[۱]

در جنبش مشروطیت با وجود سنتها و فرهنگهای بازدارنده، ۲۰ زن در صحنه نبرد با مستبدین و ستمکاران به شهادت رسیدند. یکی از زنان انقلابی تبریز بنام زینب پاشا درجمع تبریزیها ، در ترغیب مردان برای قیام فریاد زد: اگر شما مردان جرأت ندارید جزای ستم‌ پیشه‌گان را کف دستشان بگذارید... ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم».

انقلاب مشروطه نقطه عطفی برای خروج زنان از انزوای «اندرونی»های تنگ خانگی و رفتن به خیابانها شد . آنها با تشکیل انجمنها و احزاب و تشکلهای مدنی پرداختند و به جنگ با فرهنگهای سنتی رفتند و برای ارتقاء‌ علمی و سیاسی خود بها پرداختند .تاریخ مبارزات زن ایرانی یک راه طی شده ۱۵۰ساله است و در طول تاریخ ، زنان همواره در اعتراض و نبرد باقدرتهای مستبد حاکم بهای گزافی پرداخته اندو آنچه که زنان در پی آن بودند آزادی انتخاب و حق تعیین سرنوشت خود بود ودر این رابطه سازشی نکرده اند .جنبش زنان همیشه خود جوش و بر‌آمده از آگاهی و انتخاب زنان هر دوره بود. [۲]

خام است

فارغ از اینکه جرقه بیداری زنان آن عصر چطور، در کجا و با کدام ماجرا زده شد و فارغ از آنکه مطالبات آنها اعم از مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چقدر در جریان انقلاب مشروطه محقق شد، باید پذیرفت مهم‌ترین دستاورد این رویداد سیاسی برای جامعه زنان آن بود که متوجه اثر کُنش خود بر حوادث سیاسی و اجتماعی شدند و دریافتند آنان نیز به‌عنوان نیمی از جامعه به اندازه مردان می‌توانند در شکل‌دهی آینده خود و کشورشان اثرگذار باشند.

این‌گونه بود که زنانی که پیش از آن کوچک‌ترین حقی برای تعیین سرنوشت خود نداشتند؛ در جنبش‌های اجتماعی شرکت کردند. در جریان این حضور اجتماعی، زنان طبقه اشراف و زنان طبقه فرودست که پیش از آن مطالبه مشترکی نداشتند، در کنار هم قرار گرفته و یک جنبش و بیداری اجتماعی را با هم تجربه کردند.

به این ترتیب دریافتند زنان از هر طبقه‌ای باید از حقوق شهروندی خود برخوردار باشند و اگر نیستند برای احقاق آن مبارزه کنند. براساس آنچه «بشری دلریش «در کتاب «زن در دوره قاجار» نوشته است، نخستین نقش فعال اجتماعی زنان در لغو قرارداد رُژی (۱۲۶۹هجری شمسی) مشاهده می‌شود. ماجرای شکستن قلیان‌ها و لغو امتیاز تنباکو را همه ما در کتاب‌های تاریخ دوران مدرسه خوانده‌ایم.

نقش زنان در انقلاب مشروطه

اگرچه در آن ماجرا فتوای روحانیت - حرام اعلام‌کردن استفاده از توتون و تنباکو- بیشترین اثر را داشته است، اما برای نخستین‌بار سبب شد که زنان اندرونی در تحقق یک مطالبه سیاسی - عمومی نقش قابل‌توجهی ایفا کنند. همراه‌شدن زنان حرم شاه با دیگر زنان نیز نخستین گام برای هم‌صداشدن جامعه زنان و عبور از اختلاف طبقاتی آن دوره بود.

دیگر منظر اهمیت این ماجرا آن است که کنشگری زنان به پایتخت محدود

خام است

از پژواک زنان ايراني كه در جريان زندگي دشوار و پُر قيد خود همواره بيش از مردان معروض محدوديت هاي گوناگون هستند، بندرت مجال يافته اند تا در امور جامعه شركت جويند و نيروي عظيم خويش را در توسعه و تغييرات اجتماعي به كار اندازند. اما ملاحظه مي كنيم كه يك قرن پيش يعني مقارن با انقلاب مشروطيت، زنان ايراني نيز به پيكاري خردمندانه و دامنه دار دست مي يازند و مطالبات خود را در حوزه هاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي پيش مي نهند و بر تحقق آن تاكيد مي ورزند.

در آن هنگام، زنان بخوبي دريافته بودند كه براي وصول به آرمان هاي والاي خويش نخست بايد بنياد خودكامگي را برافكنند و آنگاه به استقرار حكومت قانون دست زنند. زيرا در پرتو آرامش و امنيت كه محصول حكومت قانون است، آگاهي علمي و فني دست مي دهد و جامعه تسلط خود را بر محيط اعمال مي كند. از اين رو زنان در جريان انقلاب مشروطيت با جسارت بسيار پيش تاختند و به پيروزي آن امداد رسانيدند. چندان كه لباس رزم پوشيدند و حتي بي آنكه مردان مجاهد و فرماندهان ايشان آگاه شوند جنگيدند و نقد زندگي خويش را نيز در اين راه باختند.

تاسيس مدارس دخترانه، نخستين اقدام زنان

هدف زنان رفع تبعيض ديرينه تاريخي در عرصه زندگي اجتماعي خويش بود و براي تحقق اين مهم مي بايست خود را توانا سازند. از منظر زنان عصر مشروطه، آموزش دختران ايراني ضرورت داشت، زيرا تعميم سواد و ايجاد مهارت هاي لازم براي مشاركت اجتماعي و حضور در جامعه و كسب درآمد، به استقلال زن مي انجاميد، و او را از وابستگي به مرد مي رهانيد.

پس شگفت نيست كه مي بينيم زنان در مدت كوتاهي انجمن تاسيس كردند و به انتشار نشريه پرداختند و پول گردآوردند و مهم تر از همه اينها، چهار سال بعد از انقلاب مشروطيت، علي رغم ناسازگاري هاي جامعه سنتي آن روز و مزاحمت هاي مخالفان آموزش در ايران، فقط در تهران و در طي يك سال، بيش از 60 مدرسه دخترانه احداث كردند و به آموزش وسيع زنان همت گماردند.

زنان و تاسيس نهادهاي مدني

با طلوع انقلاب مشروطيت، تحول عظيمي در آموزش زنان ايراني پديد آمد. در بيستم ژانويه 1907 در ضمن برگزاري يك گردهمايي بزرگ در تهران، زنان قطعنامه اي را كه شامل دو بند بود تصويب كردند. بند اول بر تاسيس مدارس زنانه تاكيد داشت و بند دوم خواستار حذف جهيزيه سنگين براي دختران بود و چنين استدلال مي كرد كه بهتر است پولي كه صرف تدارك جهيزه مي شود، در راه آموزش دختران هزينه شود. به بركت اين اقدامات در آوريل1910 پنجاه مدرسه دخترانه در تهران تاسيس گرديد و در پي آن، زنان نخستين كنگره آموزشي خود را نيز در پايتخت برگزار كردند. در سال 1913 نشريه شكوفه كه متعلق به زنها بود فهرستي از اسامي 63 مدرسه دخترانه را در تهران منتشر كرد كه در حدود 2500 دانش آموز داشتند. در اين نشريه اعلام گرديده بود كه از هر 7 تن محصل تهراني يك تن دختر است. در خور توضيح است كه مدارس فوق الذكر با انجمن هاي زنان ارتباط منظم داشتند. در اين زمينه شوستر مي نويسد: «شماري از انجمن هاي نيمه سرّي زنان كه به وسيله يك كميته مركزي هماهنگ مي گرديدند، در تهران وجود داشتند. در اين كميته يك دفتر تحقيق نيز داير بود كه به پرسش هاي زنان پاسخ مي داد». اما به هر حال بسياري از امور مربوط به انجمن هاي زنان بر ما معلوم نيست. برخي از اعضاي انجمن هاي زنان براي روزنامه هاي آن دوره مطلب مي نوشتند و به تشريح موضوعات سياسي و اجتماعي موجود مي پرداختند.

خام است از مهرخانه انجمن نسوان تبریز

در خصوص انجمن‌ها باید اشاره کرد که اندک زمانی پس از اعلان مشروطیت، آنها از زمین حاصلخیز انقلاب جوانه زدند و چیزی نگذشت که به پدیده رایجی در زندگی شهری ایران تبدیل شدند. درست در همین زمان، زنان ایرانی نیز برای نخستین بار، در سایه دستاوردهای انقلاب مشروطه فعالیت متشکل را تجربه کردند. بدین ترتیب سابقه تشکیل نخستین انجمن‌های زنان ایرانی را باید در دهه اول قرن بیستم جستجو کرد. هرچند سابقه حضور و نقش آفرینی آنها در جریان تحولات سیاسی- اجتماعی زمان خود، به سال‌ها پیش از این تاریخ بر‌می‌گردد. نقش زنان در جریان اعتراض به امتیاز توتون و تنباکو چنان برجسته بود که کاساکوفسکی می‌نویسد: «زنان ایرانی ... در تمام حرکت‌ها از مردان جسورترند و نقش اساسی بر عهده آنهاست»، در جریان قحطی بزرگ سال 1277.ش نیز زنان پیشگام اعتراض بودند و به طرق مختلفی چون بست نشینی، رفتن به سفارت‌های روس و انگلیس (که گاه با خشونت همراه می‌شد) و حتی اعتراض مستقیم به خود شاه، به نقش آفرینی پرداختند. در جریان پیروزی مشروطه نیز زنان حضور چشمگیری داشتند؛ آنها در مهاجرت صغری، برای مصون نگه‌داشتن علما (که در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشسته بودند) از نیروهای مسلح دولتی موانعی انسانی پدید آوردند ، در ماجرای آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری نیز زنان نقش زیادی ایفا کردند به طوری که حتی با سربازها نیز درگیر شدند، در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت داشتند، اما مقامات انگلیسی جلوی آنها را گرفتند، زنان ایرانی پس از امضای فرمان مشروطیت نیز برای برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاش‌های زیادی انجام دادند.(1)