کاربر:Zarin/صفحه تمرین
زنان درجنبش مشروطه
جنبش مشروطیت ایران جنبشی ضداستبدادی و بر علیه سنت گرایی بود.این جنبش باعث دگرگونی درسیمای جامعه ایران شد. نهضت بیداری زنان وحضور فعال آنها با همکاری مردانی مترقی چون سید جمال الدین واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین ،عارف قزوینی ،صوراسرافیل ومیرزاده عشقی ودهخدا،و ملکالشعرای بهار، شکوفایی جنبش زنان را آغاز وبنیادهایی نوین در جامعه ایران پدیدار نمود .در این جنبش زنان همدوش وهمراه مردان بودند و حضور فعال زنان ونقش آنان درتحولات اجتماعی ومبارزات مردمی به عنوان نیمی از جامعه، همواره نمود بارزی در تاریخ معاصر ایران زمین بوده است.
در جنبش مشروطیت با وجود سنتها و فرهنگهای بازدارنده، ۲۰ زن در صحنه نبرد با مستبدین و ستمکاران به شهادت رسیدند. یکی از زنان انقلابی تبریز بنام زینب پاشا درجمع تبریزیها ، در ترغیب مردان برای قیام فریاد زد: اگر شما مردان جرأت ندارید جزای ستم پیشهگان را کف دستشان بگذارید... ما جای شما با ستمکاران میجنگیم».
انقلاب مشروطه نقطه عطفی برای خروج زنان از انزوای «اندرونی»های تنگ خانگی و رفتن به خیابانها شد . آنها با تشکیل انجمنها و احزاب و تشکلهای مدنی پرداختند و به جنگ با فرهنگهای سنتی رفتند و برای ارتقاء علمی و سیاسی خود بها پرداختند .تاریخ مبارزات زن ایرانی یک راه طی شده ۱۵۰ساله است و در طول تاریخ ، زنان همواره در اعتراض و نبرد باقدرتهای مستبد حاکم بهای گزافی پرداخته اندو آنچه که زنان در پی آن بودند آزادی انتخاب و حق تعیین سرنوشت خود بود ودر این رابطه سازشی نکرده اند .
ورود زنان در جنبش مشروطه خود جوش و برآمده ا ز احساسات ملی گرایانه وحاکی از آگاهی و انتخاب زنان آن دوره بود.
فارغ از اینکه جرقه بیداری زنان آن عصرچگونه و با کدام ماجرا زده شد و مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها تا چه حد در جریان انقلاب مشروطه محقق گردید ، باید پذیرفت مهمترین دستاورد جنبش مشروطیت برای جامعه زنان آن بود که متوجه تاثیرگذار بودن خود در جریانات سیاسی واجتماعی جامعه شدند و دریافتندکه آنان نیز نیمی از جامعه ایران هستند که میتوانند همچون مردان درتعیین سرنوشت خود و کشورشان موثر باشند .واین گونه بود که یک جنبش و بیداری اجتماعی را تجربه کردند و به این آگاهی رسیدند که زنان از هر طبقهای باید برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند.
در آن روزگار، زنان بخوبي دريافته بودند كه براي رسیدن به آرمان هاي خويش نخست بايد استبداد را از ریشه برکنند تا بتوانند حكومت قانون را برقرار کنند . از اين رو زنان با جسارت و شجاعت بسيار در صحنه جنبش حضور یافتند و برای پيروزي آن با تمام قوا کوشیدند چندان كه لباس رزم پوشيدند و حتي بي آنكه مردان مجاهد و فرماندهان ايشان آگاه شوند جنگيدند و زندگي خويش را نيز در اين راه باختند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی داردبرخی از انجمنها و سازمانهای مخفی زنان در نبردهای مسلحانه برای مشروطیت شرکت کردند برای مثال، در نبردی مسلحانه که بین موافقان و مخالفان مشروطه در آذربایجان در گرفت ،اجساد ٢٠ زن در لباس مردانه پیدا شد. در سال ١٢٩٠ق هنگامیکه برخی نمایندگان مجلس خواسته های روس ها را قبول کرده بودند ،٣٠٠ نفر از زنان با تپانچه وارد مجلس شدند تا آنان را وادار به حراست از آزادی و تمامیت ارضی کشور کنند.[5]همچنین میگویند هنگامیکه ستارخان در جریان مبارزات مسلحانه بر بالین سربازی رفت که اجازه نمیداد زخمش را مداوا کنند و به او گفت: «پسرم تو نباید بمیری، ما به نیروی تو، به اراده آهنین تو نیاز داریم. چرا نمیگذاری زخمت را مداوا کنند؟» پاسخ شنید که «من زن هستم».[6]
فارغ از اینکه جرقه بیداری زنان آن عصرچگونه و با کدام ماجرا زده شد و مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها تا چه حد در جریان انقلاب مشروطه محقق گردید ، باید پذیرفت مهمترین دستاورد جنبش مشروطیت برای جامعه زنان آن بود که متوجه تاثیرگذار بودن خود در جریانات سیاسی واجتماعی جامعه شدند و دریافتندکه آنان نیز نیمی از جامعه ایران هستند که میتوانند همچون مردان درتعیین سرنوشت خود و کشورشان موثر باشند .واین گونه بود که یک جنبش و بیداری اجتماعی را تجربه کردند و به این آگاهی رسیدند که زنان از هر طبقهای باید برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زنان معترض ایرانی در انقلاب مشروطه نقش موثری و چشمگیری داشتندمورگان شوستر در اثر معروف خود موسوم به «اختناق ایران» که در سال ۱۹۱۲م منتشر شد ؛ برای نخستین بار گزارشی از انجمنهای نیمه سری زنان ایرانی که در جریان انقلاب مشروطیت تاسیس شدند ، منتشر کرد . وی خدمات ارزشمند زنان ایرانی را در راستای تحقق انقلاب مشروطه می ستاید وبر این باور است که یک شبه زنان محجوب ایرانی که تجربه سیاسی و اجتماعی چندانی نداشتند، آموزگار، روزنامه نویس، موسس باشگاههای زنان و
سخنگو ی مباحث سیاسی شدند.[8]
حضور زنان در انقلاب مشروطه سبب شکلگیری فعالیتهای اجتماعی هدفدار و سازمانیافته شد.[9] از منظر زنان عصر مشروطه، آموزش دختران ايراني وبا سواد شدن آنان و ايجاد مهارت هاي لازم براي حضورفعال درجامعه و كسب درآمد، به استقلال زن مي انجاميد، و او را از وابستگی به مرد رها مینمود .براین اساس زنان در مدت كوتاهي به تاسیس انجمن ها پرداخته ونشریه منتشر نمودند وبه کسب در آمد پرداختند و مهم تراینکه ، چهار سال بعد از انقلاب مشروطيت، با وجو ناسازگاري هاي جامعه سنتي آن روزگار ، فقط در تهران و در طي يك سال، بيش از 60 مدرسه دخترانه تاسیس کردند و به آموزش وسيع زنان پرداختند.[10]
خام است
سوال
مورخان
پس از امضای فرمان مشروطیت در ۱۳۲۴/۱۲۸۵ق، فعالیتهای زنان بیشتر شد و در زمینههای سیاسی و اقتصادی به ویژه برای تاسیس بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاشهای بسیاری نمودند.۵ با این وجود موضوع حقوق زنان یکی از مسائل حساس و جنجالبرانگیز دوره اول مجلس شورای ملی بود. جناح سنتی از دگرگون شدن جایگاه اجتماعی زنان هراس داشت.۶ چنانکه مشروطه خواهان در لوایح خود بر این مطلب تاکید میکردند که اگر مشروطه در کشور برقرار شود، دختران و زنان به مدرسه میروند و درس میخوانند.۷ برخی از گروههای محافظهکار با جنبش اصلاحات تربیتی مخالفت میکردند و ضمن محکوم کردن موسسات فرهنگی، این بنیادهای نو را مغایر سنتهای پیشین دانستند. این طرز تلقی، کسانی را برانگیخت تا به خیابانها آیند و به معلمان و دانشآموزان حمله کنند و زنان را هرزه و فاسدالاخلاق خوانند.۸ این حملات باعث گردید بین زنان فعال و محافظه کاران اختلاف شدیدی بروز کند درحالیکه در آغاز انقلاب زنان ایرانی طرفدار محافظهکاران بودند. اما اکنون که این گروه علیه آموزش زنان برخاسته و خصومت خود را با صراحت کامل ابراز کرده بودند، زنان نیز به تدریج از آنها دور شدند و برای اثبات صحت نظرات و رفتار خود دایر بر تامین آموزش برای خویش به آیاتی از قرآن استناد میکردند.۹ گروهی از نمایندگان مجلس معترض فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان بودند. ایشان، این کار را موجب فساد میدانستند.۱۰ همچنین روزنامه عدالت چاپ تبریز به علت نوشتن مقالهای راجع به زنان توسط انجمن ایالتی تبریز توقیف و نویسنده مقاله، میرزا حسین-خان، از شهر اخراج شد.۱۱ اما سیل عرایضی که زنان به مجلس دادهاند، نشان دهنده فعالیت آنها جهت استحقاق حقوق خود میباشد.
خام و کار نشده است
مطالبات و خدمات
مهمترین ویژگی انقلاب مشروطه، آن بود که زن و مرد ایرانی پس از سالها اختناق و استبداد در کنار هم قرار گرفتند و به عرصه تصمیمات سیاسی کشور ورود کردند. در یک ارزیابی منطقی و غیراغراقآمیز باید پذیرفت که زنان تصمیمگیرنده نبودند؛ ولی توانستند در تصمیمات سیاسی گردانندگان اصلی، نقش قابلتوجهی ایفا کنند. در حقیقت وضعیت جامعه زنان به نسبت دوران پیش از مشروطه بسیار تغییر کرد. زنانی که قبل از آن هیچ نقشی در بیرون از خانهها و فراتر از تربیت فرزندانشان ایفا نکرده بودند، با مفاهیمی همچون عدالتخواهی و رفع تبعیضهای جنسیتی، مشارکت سیاسی و مخالفت با ظلم و استبداد آشنا شدند.
ثمره این انقلاب برای زنان آنقدر نبود که از حق رأی برخوردار شوند اما همین که اطلاعیه محمدعلیشاه خطاب به ملت مشروطهخواه - یعنی مردان و زنان - صادر شد نیز بهنوبه خود پیشرفت چشمگیری به حساب میآمد. مطالبات زنان در این مقطع از تاریخ ایران را میتوان به دو بخش تقسیم کرد.
بخش نخست مطالبات مشخص زنان در حوزه سیاسی بود که شامل درخواست مشارکت در عرصههای سیاسی و اجتماعی و رفع موانع فعالیت آنها میشد. بخش دوم از مطالبات آنان به اهداف قابل دستیابیتری همچون تأسیس نهادهای مدنی، روزنامهها، مدارس و مقابله با سنتگرایی و استبداد همسو با جامعه مردان مربوط میشد. بخش دوم از مطالبات زنانه تحت تأثیر نگاه واقعبینانه بخشی از جامعه زنان شکل گرفت؛ زیرا با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی روز گمان نمیرفت به اهداف جدیتری، مانند مشارکت سیاسی و حق رأی دست یابند. بههرحال حضور زنان در صحنههای انقلاب مشروطه باعث شد نخستین رویکردهای آنان به فعالیتهای اجتماعی هدفدار و سازماندهی شده، شکل بگیرد.
نگاهی به کتب و اسناد تاریخی دوران مشروطه روشن میکند زنان در کنار مطالباتی که داشتند، خدمات بیشماری نیز به انقلاب مشروطه کردند. فروختن جواهرات و خرید سهام از دولت در جریان تأسیس بانک ملی توسط مجلس، ازجمله همین خدمات بود. ماجرا این بود که در دوره اول مجلس شورای ملی، نمایندگان مجلس برای رفع بحرانهای مالی دولت تصمیم گرفتند از یک دولت خارجی مبالغی استقراض شود، اما زنان به این مسئله بیتفاوت نماندند و با اهدای طلا و جواهرات شخصی خود، سرمایهای تهیه کردند تا از قرض خارجی جلوگیری شود.
علاوه بر این، زمانی که دولت روسیه در اعتراض به حضور مورگان شوستر آمریکایی در ایران در سمت مستشار امور مالیه، اولتیماتومی ٤٨ساعته را به دولت ایران داد تا شوستر را از ایران اخراج کنند، زنان به مجلس رفتند و ضمن دریدن نقابهای خود، تهدید کردند در صورت تسلیم در برابر روسیه، فرزندان و شوهران و خودشان را خواهند کشت. این امر نمایندگان مجلس را متأثر و مجبور به ایستادگی در مقابل روسها کرد. جامعه زنان همچنین مبتکر تحریم کالاهای خارجی بود و تمام تلاش خود را بهکار گرفت تا قهوهخانهها را متقاعد کند برای کاهش مصرف شکر وارداتی، تعطیل شوند. به اضافه اینکه در بعضی از شهرها مثل تبریز و تهران، انجمنهایی بهمنظور ترویج منسوجات داخلی و تحریم پارچههای خارجی تشکیل دادند.
تاسيس مدارس دخترانه، نخستين اقدام زنان
هدف زنان رفع تبعيض ديرينه تاريخي در عرصه زندگي اجتماعي خويش بود و براي تحقق اين مهم مي بايست خود را توانا سازند. از منظر زنان عصر مشروطه، آموزش دختران ايراني ضرورت داشت، زيرا تعميم سواد و ايجاد مهارت هاي لازم براي مشاركت اجتماعي و حضور در جامعه و كسب درآمد، به استقلال زن مي انجاميد، و او را از وابستگي به مرد مي رهانيد.
پس شگفت نيست كه مي بينيم زنان در مدت كوتاهي انجمن تاسيس كردند و به انتشار نشريه پرداختند و پول گردآوردند و مهم تر از همه اينها، چهار سال بعد از انقلاب مشروطيت، علي رغم ناسازگاري هاي جامعه سنتي آن روز و مزاحمت هاي مخالفان آموزش در ايران، فقط در تهران و در طي يك سال، بيش از 60 مدرسه دخترانه احداث كردند و به آموزش وسيع زنان همت گماردند.
زنان و تاسيس نهادهاي مدني
با طلوع انقلاب مشروطيت، تحول عظيمي در آموزش زنان ايراني پديد آمد. در بيستم ژانويه 1907 در ضمن برگزاري يك گردهمايي بزرگ در تهران، زنان قطعنامه اي را كه شامل دو بند بود تصويب كردند. بند اول بر تاسيس مدارس زنانه تاكيد داشت و بند دوم خواستار حذف جهيزيه سنگين براي دختران بود و چنين استدلال مي كرد كه بهتر است پولي كه صرف تدارك جهيزه مي شود، در راه آموزش دختران هزينه شود. به بركت اين اقدامات در آوريل1910 پنجاه مدرسه دخترانه در تهران تاسيس گرديد و در پي آن، زنان نخستين كنگره آموزشي خود را نيز در پايتخت برگزار كردند. در سال 1913 نشريه شكوفه كه متعلق به زنها بود فهرستي از اسامي 63 مدرسه دخترانه را در تهران منتشر كرد كه در حدود 2500 دانش آموز داشتند. در اين نشريه اعلام گرديده بود كه از هر 7 تن محصل تهراني يك تن دختر است. در خور توضيح است كه مدارس فوق الذكر با انجمن هاي زنان ارتباط منظم داشتند. در اين زمينه شوستر مي نويسد: «شماري از انجمن هاي نيمه سرّي زنان كه به وسيله يك كميته مركزي هماهنگ مي گرديدند، در تهران وجود داشتند. در اين كميته يك دفتر تحقيق نيز داير بود كه به پرسش هاي زنان پاسخ مي داد». اما به هر حال بسياري از امور مربوط به انجمن هاي زنان بر ما معلوم نيست. برخي از اعضاي انجمن هاي زنان براي روزنامه هاي آن دوره مطلب مي نوشتند و به تشريح موضوعات سياسي و اجتماعي موجود مي پرداختند.
خام است از مهرخانه انجمن نسوان تبریز
در خصوص انجمنها باید اشاره کرد که اندک زمانی پس از اعلان مشروطیت، آنها از زمین حاصلخیز انقلاب جوانه زدند و چیزی نگذشت که به پدیده رایجی در زندگی شهری ایران تبدیل شدند. درست در همین زمان، زنان ایرانی نیز برای نخستین بار، در سایه دستاوردهای انقلاب مشروطه فعالیت متشکل را تجربه کردند. بدین ترتیب سابقه تشکیل نخستین انجمنهای زنان ایرانی را باید در دهه اول قرن بیستم جستجو کرد. هرچند سابقه حضور و نقش آفرینی آنها در جریان تحولات سیاسی- اجتماعی زمان خود، به سالها پیش از این تاریخ برمیگردد. نقش زنان در جریان اعتراض به امتیاز توتون و تنباکو چنان برجسته بود که کاساکوفسکی مینویسد: «زنان ایرانی ... در تمام حرکتها از مردان جسورترند و نقش اساسی بر عهده آنهاست»، در جریان قحطی بزرگ سال 1277.ش نیز زنان پیشگام اعتراض بودند و به طرق مختلفی چون بست نشینی، رفتن به سفارتهای روس و انگلیس (که گاه با خشونت همراه میشد) و حتی اعتراض مستقیم به خود شاه، به نقش آفرینی پرداختند. در جریان پیروزی مشروطه نیز زنان حضور چشمگیری داشتند؛ آنها در مهاجرت صغری، برای مصون نگهداشتن علما (که در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشسته بودند) از نیروهای مسلح دولتی موانعی انسانی پدید آوردند ، در ماجرای آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری نیز زنان نقش زیادی ایفا کردند به طوری که حتی با سربازها نیز درگیر شدند، در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت داشتند، اما مقامات انگلیسی جلوی آنها را گرفتند، زنان ایرانی پس از امضای فرمان مشروطیت نیز برای برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاشهای زیادی انجام دادند.(1) [null درج بند]