کمال‌الملک

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کمال‌الملک (زادروز: ۱۲۲۴- درگذشت: ۱۳۱۹ خورشیدی)محمد غفاری فرزند ابوتراب غفاری ملقب به کمال‌الملک تحصیلات مقدماتی‌اش را در دارالفنون به پایان رساند، و در همین دوران بدلیل عشق زیاد به هنر نقاشی آثاری را بوجود آورد ،هنر بی بدیل و چشمگیر او باعث تشویق و حمایت ناصر الدین شاه از وی شد، ابتدا نقاشی ساختمان «شمس العماره»را به پایان رساند، پرتره ناصرالدین شاه، پرتره خودنقاش و نقاشی تالار های داخل دربار و بیش از۱۷۰ اثر هنری از خود باقی گذاشت ولی بسیاری از آنها یا تخریب شدند و یا از کشور خارج گردیدند.پس از ترور ناصرالدین شاه به اروپا سفر کرد و تحصیلاتش را کامل کرد،سپس بدستور مظفرالدین شاه به ایران بازگشت ولی با شاه جدید توافقی نداشت و به عراق مهاجرت کرد ودر فاصله سالهای ۱۲۸۱ تا۱۲۸۳ خورشیدی پرده های «زرگر بغدادی» و «میدان کربلا»را به دنیای نقاشی عرضه کرد.در دوران انقلاب مشروطه به انقلابیون متمایل بود ولی مشارکت مستقیمی در این جنبش نداشت و فقط آثاری از ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگاه و آزادیخواهان انقلاب فرانسه را ترجمه و منتشر کرد و با قلم خویش به انقلاب مشروطه خدمت کرد .

آثار کمال المک بی شمارند ولی معروفترین آنها: تالار آئینه، یهودی فالگیر بغدادی - دو دختر گدا( با مدل قرار دادن نقاشی ویلیام آدلف بوردون 1825-1905) - پرتره ناصرالدین شاه -زرگر بغدادی - عمو صادق شیرازی،و . . .

سال‌شمار زندگینامه کمال‌الملک

  • ۲۲۶۱- تولد در کاشان
  • ۱۲۳۵- شروع تحصیلات در تهران(دارالفنون)
  • ۱۲۴۲- اشتغال در دربار ناصر الدین شاه
  • ۱۲۵۵- گرفتن کرسی «نقاش‌باشی» در دربار
  • ۱۲۶۲- ازدواج با زهرا خانم
  • ۱۲۶۳- دخترش نصرت متولد شد
  • ۱۲۶۹- گرفتن لقب « کمال‌الملک» از پادشاه
  • ۱۲۷۲- اقدام یادگیریی زبان فرانسه
  • ۱۲۷۳- اقامت در ایتالیا
  • ۱۲۷۴- آغاز مسافرت به فرانسه برای تحصیلات
  • ۱۲۷۶- ملاقات با مظفرالدین شاه در پاریس
  • ۱۲۷۷- انتشار زندگینامه کمال‌الملک در روزنامه شرافت
  • ۱۲۷۸-بازگش به ایران و استقبال شایان از وی
  • با دریافت نشان درجه اول وحمایل سبز
  • ۱۲۷۸- همزمان با مسافرت مظفر الدین شاه به اروپا،
  • به عراق هجرت کرد
  • ۱۲۸۰- تا مرگ مظفر الدین شاه در ۱۲۸۵
  • با اظهار بیماری و سکته قلبی خودش را دور نگه داشت
  • ۱۲۸۷- پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه
  • ۱۲۹۶- درگذشت فرزندش حسینعلی خان
  • ۱۲۹۸- درگذشت «حدود خانم» مادرش
  • ۱۳۰۲تا ۱۳۰۶- اختلافات زیاد با وزرا ومعارف دربار
  • ۱۳۰۶- درخواست بازنشستگی و اقامت در حسین‌آباد نیشابور
  • ۱۳۰۷- نابینا شدن یک چشمش در اثر یک حادثه
  • ۱۳۱۹- درگذشت کمال‌الملک و خاکسپاری در جنب مزار عطار نیشابوری

تولد و دوران کودکی

محمد غفاری در کاشان چشم به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی را در همان زادگاهش طی کرد. پدر و برادر کمال‌الملک که در خوش‌خطی و نقاشی مهارت داشتند برای ادامه تحصیل وی را به تهران فرستادند و همراه دیگر برادرش در مدرسه دارالفنون تحصیل کردند. و مهارت و استعدادش در نقاشی زبانزد خاص و عام گردید.[۱]

حضور در دربار و عناوین والقاب

در سال سوم تحصیلات کمال الملک در دارالفنون در حالی که مشغول امتحانات پایانی بود، مدرسه دارالفنون مورد بازدید ناصردالدین شاه قرارگرفت و در حین بازدید به تایلوی نقاشی از چهره اعتضاد السلطنه از شاهزادگان قاجار که ریاست مدرسه را به عهده داشت برخورد و از نقاش این اثر استفسار کرد و با محمد غفاری آشنا شد.و بدنبال آن کمال الملک را به دربار دعوت کرد. و با درخشش استعداد او ابتدا لقب میرزا محمد غفاری و در نهایت لقب «کمال الملک» را به وی داد و بر سیاق دربار برای وی پیشخدمت مخصوص و محل مناسبی برای کار نقاشی هایش اختصاص داد . دراین دوران با خواهر مفتاح‌الملک از مقامات دربار ازدواج کرد و دختری بنام نصرت و پسری بنام حسینعلی‌خان ازین ازدواج بدنیا آمدند.

در دوران حضود در دربار نزدیک ۱۷۰ اثر نقاشی ارایه کرد که معروفترین آنها «تالار آئینه» است و برای اولین بار یک تابلو را با لقب «کمال الملک» امضا کرد.پس از آموزش فنون جدید و پرسپکتیو در اروپا برخی از اشکالات این تابلو را بر طرف کرد.

سفرنامه

پس از کشته شدن ناصرالدین شاه کمال الملک برای تحصیلات و کسب تجربه به ایتالیا و سپس به فرانسه سفر کرد،در طی سه سال در فلورانس رم و پاریس به بازدید مطالعه و کپی نگاری از روی آثار معروف نقاشان اروپاچون رافایل، رانبراند، و تیسن پرداخت. نقاشی «دو دختر گدا» را از روی «ٰ(William-Adolphe_Bouguereau_(1825-1905)» نسخه برداری کرد.

بازگشت از سفر

او بدستور مظفرالدین شاه به ایران باز گشت ودر دربار به ادامه کارش پرداخت گرچه در زمان مظفرالدین شاه نیز از کمال الملک تشویق و قدردانی می‌شد ولی گاه‌گاه این پادشاه وی را به ساختن تابلوهایی که مطابق ذوق و فکرش نبود وادار می‌کرد و از سایر درباریان دل خوشی نداشت تا بالاخره از ناملایمات دربار خسته شد و در سال ۱۳۲۱ قمری همزمان با سفر مظفرالدین شاه به اروپا ، به عراق مهاجرت کرد.و دوسال در بغداد اقامت گزید و تابلوهایی یهودیهای فال‌گیر بغدادی ـ زرگر بغدادی و شاگردش ـ میدان کربلا ـ ع. . . را ساخت بعدها مظفرالدین شاه با اصرار زیاد کمال الملک را به ایران خواست و وی در سال ۱۳۲۳ قمری ناچار از بین‌النهرین به ایران مراجعت کرد و شاه از وی دلجوئی فراوانی نمود ولی استاد به بهانة سکته قلبی و کسالت از اکثر اوقاتش را بستری بود[۲].این اوان مصادف بود با انقلاب مشروطه، اگرچه کمال الملک مشارمت مستقیمی در این انقلاب نداشت ولی با انتشار ترجمه آثار انقلابیون وآزادیخواهان فرانسه همچون ژان ژاک روسو سهم خویش را در این انقلاب با قلمش ادا کرد.

پس از انقلاب مشروطه پیشنهاد تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه را داد که در سال ۱۲۹۸ خورشیدی محقق شد ومدیریت این مدرسه را عهده دار شد و از شاگردان این مدرسه اساتیدزیادی در نقاشی پدید آمد ولی بدلیل اختلافات زیاد باوزیران ومعرف دربار بر سر مسایل مختلفاز جمله استقلال این مدرسه از مشاغل دولتی دست کشید ویکسال بعد در (۱۳۰۷ ش) به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید.

درگذشت

در سال ۱۳۰۶خورشیدی بدلیل اختلافاتی که با وزیران دربار داشت تدریس و کار در دربار را کنار گذاشت و یکسال بعد زندگی در املاک شخصی اش در حسین آباد نیشابور را برگزید و در اثر یک حادثه یکی چشمانش را از دست داد.

پس از دو سال محمد غفاری (کمال‌الملک)بدلیل کهولت و بیماری برای معالجه به تهران بازگشت و در سن ۹۵ سالگی درگذشت،به رقم وصیتش که در آرامگاهش در باغ شخصی اش دفن شود پیکر او را در مجاورت مزار شیخ فریدالدین عطارنیشابوری بخاک سپردند.[۱]

سبک هنری خاص

..................

سبک هنر KAMAL-AL-MOLK[۳]

کمال الملک دانشجوی نقاشی دانشگاهی اروپایی بود که ابتدا در دارالفنون و دادگاه سلطنتی و بعدا در اروپا بود. هنگامی که او در اروپا کار می کرد، نقاشی دانشگاهی که به نئوکلاسیک گرایی و رمانتیسیستی پیوست، هنوز نهاد غالب در هنرهای تجسمی بود - نه تنها در اروپا، بلکه در حاشیه غرب. چالش هایی مانند جریانات مدرن به مثابه امپرسیونیسم و ​​بویژه بیانگرایی و کوبیزم به نقاشی آکادمیک در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به جمع آوری نیروها کمک کرد. بدین ترتیب استدلال می شود که کمال الملک با حرکات مدرنیستی دست نخورده باقی مانده است.

اما جریان دیگری از زمان که ظاهرا بیشتر اعتقاد دارد، اعتقاد کمال الملک به استادان رنسانس، طبیعت گرایی است که توسط کسانی که تجربه اروپایی خود را مورد انتقاد قرار داده اند، نادیده گرفته شده اند (نگاه کنید به زیر نقد هنری). طبیعت گرایی یک جنبش وسیع است که برای اعمال قوانین علمی خاص علوم انسانی که علوم طبیعی را اداره می کنند، اعمال می شود. به این ترتیب، هدف از هنرمندان طبیعت گرایی این است که دنیای واقعی را دقیقا همانطور که ممکن است با استفاده از روش دقیق علوم طبیعی و فیزیکی نشان دهد. در تاریخ هنر، طبیعت گرایی جریان است که در اواخر قرن نوزدهم ظاهر شد که کمال الملک از آکادمی ها و موزه های اروپا بازدید کرد. همان گونه که شاگردش، اسماعیل عقیقی می گوید، "کمال الملک طبیعت را به عنوان مدل خود، علم به عنوان هدایتش انتخاب کرد" (ستهیانی، ص 18).

اگرچه، بدون شک تحت تاثیر رامبراند، کمال الملک ظاهرا معتقد به سبک نقاشی رافائل است، در حالی که مانند ادوارد منیت (1832-83) و دیگر نقاشان نیمه دوم قرن نوزدهم، او را انتخاب کرد حوادث و شرایط زمان خود را. او مشاهده کرد: "من ذاتا به طبیعت گرایش دارم. در اوایل زندگی من توسط رافائل مأیوس شدم. بعدها، زمانی که من بیشتر شدم، بیشتر به رامبراند منتقل شدم. در نقاشی ایده آل من رامبراند بود، هرچند که من اعتراف می کنم که از صد دانش آموز تنها دو نفر می توانند برابر با رافائل باشند، و ده نفر به عنوان رامبراند، به دلیل نقاط ضعف در مورد رافائل که غیر قابل توصیف هستند وجود دارد. با این حال، من یک تحسین بزرگ Rembrandt هستم، و سنت متیو را کپی کرده ام، که یک کار عالی است. به طور خلاصه، من معتقدم که رفاهت بزرگتر از رامبراند بود، اما من رامبراند را جذب و جذاب کردم. من می توانم اضافه کنم که از لحاظ رنگ، مدرسه نقاشی و سبک من سعی کردم خودم را در استادان ایتالیایی، مانند رافائل، مدلسازی کنم، رامبراند را به میزان کمتری تقلید کردم »(کمال الملک، ص 35) .

.........................

آثار باقی‌مانده

نگارخانه

پانویس

جستارها

منابع