بابی ساندز
رابرت جرارد ساندز، معروف به بابی ساندز (۹ مارس ۱۹۵۴ – ۵ مه ۱۹۸۱)، مبارز ایرلندی و عضو ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) بود که به دلیل رهبری اعتصاب غذای سال ۱۹۸۱ در زندان اچمز (HM Prison Maze) به شهرت جهانی رسید. ساندز در بلفاست، ایرلند شمالی، در خانوادهای کاتولیک به دنیا آمد و از جوانی به مبارزه علیه سلطه بریتانیا بر ایرلند شمالی پیوست. او در ۱۸ سالگی به IRA ملحق شد و به دلیل فعالیتهای مسلحانه، از جمله حمل اسلحه، چندین بار زندانی شد. در سال ۱۹۷۷، به ۱۴ سال حبس محکوم شد و در زندان، در اعتراض به سلب وضعیت زندانی سیاسی و رفتار غیرانسانی با زندانیان جمهوریخواه، به مقاومت پرداخت. ساندز اعتصاب غذای تاریخی خود را در مارس ۱۹۸۱ آغاز کرد و خواستار حقوقی از جمله عدم پوشیدن لباس زندان، حق ملاقات هفتگی، و خروج نیروهای بریتانیایی از ایرلند شمالی شد. در جریان این اعتصاب، او به عنوان نماینده پارلمان بریتانیا انتخاب شد، اما دولت بریتانیا از پذیرش این انتخابات و خواستههایش سر باز زد. پس از ۶۶ روز اعتصاب غذا، ساندز در ۲۷ سالگی درگذشت و مرگ او موجی از اعتراضات و همبستگی جهانی را برانگیخت. این رویداد نهتنها به افزایش حمایت از جنبش جمهوریخواهان ایرلند منجر شد، بلکه چهره بریتانیا را به دلیل سیاستهای سختگیرانهاش در برابر زندانیان سیاسی مخدوش کرد. نام ساندز به سمبلی از مقاومت و فداکاری تبدیل شد و در نقاط مختلف جهان، گرامی داشته میشود.[۱]
زندگی اولیه بابی ساندز
بابی ساندز، با نام کامل رابرت جرارد ساندز، یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ معاصر ایرلند شمالی است که به خاطر فداکاری و مقاومتش در برابر سیاستهای بریتانیا به نمادی جهانی از مبارزه برای آزادی تبدیل شد. او در جریان اعتصاب غذای سال ۱۹۸۱ در زندان اچمز (HM Prison Maze) رهبری گروهی از زندانیان جمهوریخواه را بر عهده داشت که خواستار حقوق اولیه و به رسمیت شناختن وضعیت سیاسی خود بودند. زندگی کوتاه اما پرتلاطم ساندز، از کودکی در محلههای کاتولیکنشین بلفاست تا مرگش در ۲۷ سالگی، نشاندهنده عمق درگیریهای سیاسی و اجتماعی در ایرلند شمالی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ است.
رابرت جرارد ساندز در ۹ مارس ۱۹۵۴ در منطقه نیوتناببی، حومه بلفاست، در خانوادهای کاتولیک به دنیا آمد. خانواده او از طبقه کارگر بودند و در محلهای زندگی میکردند که اکثریت ساکنانش پروتستان و وفادار به بریتانیا بودند. این تفاوت مذهبی و سیاسی باعث شد که خانواده ساندز در معرض تبعیض و تهدید قرار گیرند. در اوایل دهه ۱۹۶۰، به دلیل افزایش تنشها و آزار و اذیت، خانواده مجبور به نقل مکان به منطقه کاتولیکنشین راتکول در بلفاست شدند. این تجربه اولیه از تبعیض و جابجایی، تأثیر عمیقی بر دیدگاههای ساندز گذاشت و او را با واقعیتهای درگیریهای فرقهای در ایرلند شمالی آشنا کرد.[۲]
ساندز تحصیلات رسمی خود را تا سن ۱۶ سالگی ادامه داد و سپس به عنوان کارآموز مربیسازی مشغول به کار شد. اما محیط کار او نیز از تعصبات فرقهای مصون نبود. او بارها به دلیل کاتولیک بودن مورد آزار و تهدید همکاران پروتستان خود قرار گرفت و در نهایت مجبور به ترک کار شد. این تجربیات، همراه با تشدید درگیریهای موسوم به «مشکلات» (The Troubles) در ایرلند شمالی، ساندز را به سوی فعالیتهای سیاسی و نظامی سوق داد. در سال ۱۹۷۲، در سن ۱۸ سالگی، او به ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) پیوست، گروهی که برای پایان دادن به حاکمیت بریتانیا بر ایرلند شمالی و اتحاد ایرلند مبارزه میکرد.[۲]
فعالیتهای سیاسی و زندان بابی ساندز
پیوستن بابی ساندز به ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) در سال ۱۹۷۲ نقطه عطفی در زندگی او بود. در آن زمان، ایرلند شمالی درگیر درگیریهای شدید موسوم به «مشکلات» (The Troubles) بود، دورهای از خشونت فرقهای و سیاسی بین کاتولیکهای جمهوریخواه، که خواستار اتحاد با جمهوری ایرلند بودند، و پروتستانهای وفادار به بریتانیا. ساندز، که از جوانی شاهد تبعیض علیه کاتولیکها بود، به سرعت در فعالیتهای IRA، از جمله عملیات مسلحانه، نقش فعالی ایفا کرد. تعهد او به مبارزه برای حقوق کاتولیکها و استقلال ایرلند شمالی، او را به یکی از اعضای کلیدی این سازمان در بلفاست تبدیل کرد.
در اکتبر ۱۹۷۲، ساندز به دلیل حمل اسلحه دستگیر شد و به چند سال زندان محکوم گردید. این اولین تجربه زندان او بود، اما به جای تضعیف ارادهاش، او را در مسیر مقاومت سیاسی تقویت کرد. در زندان، ساندز با دیگر زندانیان جمهوریخواه آشنا شد و از طریق مطالعه و بحث، دیدگاههای سیاسی خود را عمیقتر کرد. او پس از آزادی در سال ۱۹۷۶ به فعالیتهای خود در IRA ادامه داد، اما در سال ۱۹۷۷ بار دیگر به اتهام مشارکت در یک عملیات مسلحانه دستگیر شد. این بار، او به ۱۴ سال حبس در زندان اچمز (HM Prison Maze)، معروف به لانگ کش، محکوم شد، زندانی که به دلیل شرایط سخت و رفتار غیرانسانی با زندانیان سیاسی بدنام بود.
در زندان اچمز، ساندز و دیگر زندانیان جمهوریخواه با سلب وضعیت «زندانی سیاسی» مواجه شدند. در سال ۱۹۷۶، دولت بریتانیا این وضعیت را لغو کرد و زندانیان را به عنوان مجرمان عادی طبقهبندی نمود. این تصمیم به اعتراضات گستردهای از جمله "اعتراض پتو" (Blanket Protest) منجر شد، که طی آن زندانیان از پوشیدن لباس زندان خودداری کردند و تنها با پتو خود را پوشاندند. ساندز نقش رهبری در این اعتراضات داشت و بعدها در "اعتراض کثیف" (Dirty Protest) نیز شرکت کرد.[۲]
اعتصاب غذای ۱۹۸۱ و مرگ بابی ساندز
در مارس ۱۹۸۱، بابی ساندز رهبری اعتصاب غذای تاریخی در زندان اچمز را بر عهده گرفت. این اعتصاب در پاسخ به سلب وضعیت زندانی سیاسی و شرایط غیرانسانی زندان، از جمله لغو حق پوشیدن لباس شخصی و محدودیت ملاقاتها، آغاز شد. ساندز و دیگر زندانیان جمهوریخواه خواستار پنج خواسته اصلی بودند: حق نپوشیدن لباس زندان، حق ملاقات هفتگی، حق آموزش، معافیت از کارهای زندان، و خروج نیروهای بریتانیایی از ایرلند شمالی. ساندز اعتصاب را با تصمیم قاطع شروع کرد و اعلام کرد که تا پای مرگ به آن ادامه خواهد داد. این اقدام توجه جهانی را به وضعیت زندانیان جلب کرد.
درآوری thermally ۱۹۸۱، در حالی که ساندز در اعتصاب غذا بود، به عنوان نماینده پارلمان بریتانیا برای حوزه فرمانا و ساوت تیرون انتخاب شد. این پیروزی سیاسی، که با حمایت گسترده کاتولیکها و جمهوریخواهان به دست آمد، مشروعیت مبارزه او را تقویت کرد و فشار بر دولت بریتانیا به رهبری مارگارت تاچر را افزایش داد. با این حال، دولت تاچر از به رسمیت شناختن خواستههای زندانیان یا نتایج انتخابات امتناع کرد و ساندز را به عنوان یک «تروریست» محکوم نمود. این موضع سختگیرانه، انتقادات گستردهای را در داخل و خارج بریتانیا به دنبال داشت و ساندز را به چهرهای جهانی در مبارزه برای حقوق بشر تبدیل کرد.
پس از ۶۶ روز اعتصاب غذا، بابی ساندز در ۵ مه ۱۹۸۱ در سن ۲۷ سالگی درگذشت. مرگ او موجی از خشم و اعتراضات را در ایرلند شمالی و سراسر جهان برانگیخت. در بلفاست، دهها هزار نفر در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردند و اعتصابات عمومی برگزار شد. در سطح بینالمللی، از آمریکا تا ایران، گروههای مختلف همبستگی خود را با ساندز و جنبش جمهوریخواهان ابراز کردند. مرگ ساندز نهتنها به افزایش حمایت از IRA منجر شد، بلکه دولت بریتانیا را به دلیل سیاستهای غیرمنعطفش تحت فشار قرار داد. در نهایت، برخی از خواستههای زندانیان پس از مرگ او به طور غیرمستقیم پذیرفته شد.[۳]
تأثیرات بابی ساندز
مرگ بابی ساندز در ۵ مه ۱۹۸۱ نهتنها نقطه عطفی در تاریخ ایرلند شمالی بود، بلکه تأثیری ماندگار بر جنبش جمهوریخواهان و مبارزه برای حقوق کاتولیکها گذاشت. اعتصاب غذای او و مرگش در زندان اچمز، حمایت گستردهای را برای ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) و حزب شین فین، بازوی سیاسی آن، به همراه داشت. این رویداد به افزایش تعداد داوطلبان برای پیوستن به IRA منجر شد و شین فین را به نیرویی مهم در سیاست ایرلند شمالی تبدیل کرد. انتخاب ساندز به عنوان نماینده پارلمان در جریان اعتصاب غذا نشان داد که جمهوریخواهان میتوانند از طریق ابزارهای دموکراتیک نیز حمایت عمومی کسب کنند، استراتژیای که بعدها در مذاکرات صلح ایرلند شمالی نقش کلیدی ایفا کرد.
در سطح بینالمللی، ساندز به سمبلی از مقاومت در برابر ظلم و دفاع از حقوق بشر تبدیل شد. مرگ او واکنشهای گستردهای در سراسر جهان برانگیخت. گروههای حقوق بشری و سازمانهای بینالمللی مانند عفو بینالملل به نقد سیاستهای بریتانیا در قبال زندانیان سیاسی پرداختند.[۳]
ساندز در زندان شعر میسرود و یادداشتهایی مینوشت، به عنوان یک نویسنده و شاعر نیز شناخته میشود. نوشتههای او، که بعدها منتشر شدند، تصویری عمیق از انگیزهها و ارادهاش ارائه میدهند. فیلمها، مستندها، و کتابهایی دربارهٔ زندگی ساندز ساخته شدهاند، از جمله فیلم "گرسنگی" (Hunger, 2008) که اعتصاب غذای او را به تصویر کشید و تحسین جهانی دریافت کرد. این آثار به حفظ نام ساندز کمک کردهاند. علاوه بر این، مرگ او به طور غیرمستقیم به اصلاحاتی در شرایط زندانهای بریتانیا منجر شد، از جمله بازگرداندن برخی حقوق به زندانیان.
بابی ساندز همچنان الهامبخش نسلهای جدید در ایرلند و سراسر جهان است. نام او در کنار دیگر چهرههای تاریخی مبارزه برای آزادی، مانند نلسون ماندلا و مهاتما گاندی، یادآوری میشود. در ایرلند شمالی، یادبودها و مراسم سالانه به افتخار او برگزار میشود، و درگیریهای «مشکلات» تا حدی به دلیل فداکاری او و دیگران به مذاکرات صلح در توافقنامه گود فرایدی (۱۹۹۸) منجر شد. ساندز با زندگی و مرگش نشان داد که حتی در سختترین شرایط، مقاومت میتواند صدایی جهانی پیدا کند و تغییر ایجاد کند.[۳]