ثقة‌الاسلام تبریزی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ثقة الاسلام تبریزی
میرزا علی ثقة الاسلام تبریزی
-الاسلام-تبریزی-e1491208163777.png
ثقة الاسلام تبریزی
زادروز۱۲۳۹
تبریز آذربایجان
درگذشتاعدام ۹ دی ۱۲۹۰ هجری شمسی
تبریز
تابعیتایرانی
تحصیلاتاستاد ادبیات فارسی، عربی، دروس فقه، اصول، حکمت، کلام، تاریخ و جغرافیا
پیشهروحانی مشروطه خواه شهید جنبش مشروطیت
شناخته‌شده برایمردم ایران و جهان
نقش‌های برجستهرهبری نبرد مردم تبریز با روسیه تزاری و عضو مشروطه خواهان
تأثیرپذیرفتگانجنپش مشروطه ایران و مردم تبریز و حکومت محمد علی میرزا و روسیه
شهر خانگیتبریز
لقبثقة الاسلام شهید، شهید هفتاد و سوم
جنبشانقلاب مشروطه ایران
مخالفانروسیه، انجمن اسلامیه روحانیون مخالف مشروطه
دیناسلام
مذهبشیعه
منصبرئیس شیخیه تبریز

ثقة‌‌الاسلام تبریزی (تولد ۲۹ دی ۱۲۳۹ - اعدام ۹ دی ۱۲۹۰ هجری شمسی) با نام اصلی میرزا علی ثقةالاسلام تبریزی فرزند میرزا موسی، در تبریز به دنیا آمد. پدربزرگ وی حاج میرزا شفیع، شاگرد سیدکاظم رشتی، رئیس شیخیه تبریز بود. ثقةالاسلام تبریزی ابتدا در تبریز و بعد در کربلا و نجف تحصیلات خود را پی گرفت و دوباره به تبریز بازگشت. بعد از فوت پدرش، لقب ثقةالاسلام به او دادند و رئیس شیخیه تبریز شد. بعد از آغاز جنبش مشروطه توسط مشروطه‌خواهان، ثقة‌الاسلام هوادار جنبش مشروطه شد و پس از اعلام مشروطیت با انجمن اسلامیه که مخالفان مشروطه آن را بنیان گذاشته بودند مخالفت کرد و از حامیان انجمن ایالتی شد. پس از محاصره تبریز توسط روس‌ها، عثمانی‌ها به وی پیشنهاد دادند به آنها پناهنده شود اما او از مخفی شدن و اعلام پناهندگی خودداری کرد. در پی قلع و قمع انقلابیون در تبریز، ثقة الاسلام  به کنسولگری روسیه رفت. کنسول روسیه از ثقةالاسلام خواست کاغذی بنویسد و بگوید که جنگ را مجاهدین شروع کردند و مسبب خون‌ریزی‌ها، مجاهدین تبریز هستند. ثقة الاسلام با این‌که می‌دانست مرگ در انتظار اوست این پیشنهاد را نپذیرفت و روس‌ها را مسئول جنایت در تبریز و اشغال تبریز اعلام کرد. ثقةالاسلام با تلاش‌های بسیار مجاهدان تبریز را قبل از رسیدن نیروهای روسیه، از تبریز خارج کرد. سرانجام ثقة الاسلام تبریزی توسط روس‌ها دستگیر و در ۹ دی‌ماه ۱۲۹۰ بدست نیروهای تزاری که تبریز را اشغال کرده بودند به همراه ۷تن دیگر از انقلابیون تبریز اعدام شد[۱][۲].

از جوانی تا مشروطیت

ثقة‌الاسلام تبریزی با نام اصلی میرزا علی، فرزند موسی ثقة‌الاسلام، تحصیلاتش را در تبریز آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به کربلا و نجف رفت و دوباره به ایران بازگشت. لقب ثقة‌الاسلام پس از مرگ پدر به نام او اضافه شد و در تاریخ مشروطه  شهرت یافت.

تحصیلات

سطح تحصیلات و معلومات ثقةالاسلام به دلیل ذهن کنجکاو و فکر بازش در فراگیری علوم، بسیار بالا بود. وی علاوه بر زبان آذری به زبان‌های فارسی، عربی و فرانسه مسلط بود. ثقةالاسلام نفوذ کلام بسیاری داشت. وی مسلط به ادبیات فارسی و عربی بود. ثقة الاسلام همچنین بر دروس فقه، اصول، حکمت، کلام، تاریخ و جغرافیا تسلط داشت و علاوه بر سخنوری، دارای طبع شاعری نیز بود. ثقةالاسلام در سخنرانی‌هایش برای مردم، آن‌ها را دعوت به آشنایی با دنیای مترقی و نوین و افکار روشن می‌کرد. محافل شعری وی در کتاب‌خانه منزلش، باعث نزدیکی و جمع شدن دگراندیشان و کسانی می‌شد که به دنبال تغییر اوضاع کشور بودند.

مشروطیت

ثقة الاسلام با آغاز جنبش مشروطیت به آن پیوست و به تبلیغ آن‌ پرداخت. از آنجایی که عده ای از روحانیون در آن دوران با تشکیل انجمن اسلامیه با مشروطیت به مخالفت برخاستند، وی در مقابل روحانیون موسس انجمن اسلامیه ایستاد و از انجمن ایالتی آذربایجان دفاع کرد. ثقة‌الاسلام بعد از اعلام مشروطه در انتخابات دوره اول مجلس ملی در تبریز به عنوان نفر اول انتخاب شد، اما به مجلس نرفت.

ثقة الاسلام بین مشروطه‌خواهان شخصیت با نفوذ و پرجاذبه‌ای به شمار می‌رفت و بیشتر تصمیم‌گیری‌ها با مشورت او صورت می‌گرفت. با توجه به اینکه وی به زبان فرانسه و عربی مسلط بود، ملاقات‌ها و روابط خارجی مشروطه‌خواهان را نیز پشتیبانی می‌کرد. ثقة الاسلام در تصمیم‌گیری‌ها فردی ریسک‌پذیر و بی‌محابا بود.

مقاومت در تبریز

مجاهدان تبریز
مجاهدان تبریز

هنگامی‌که تهدیدات زیادی از طرف روسیه متوجه تبریز بود، ثقة‌الاسلام تبریزی تلاش بسیاری برای جلوگیری از  اشغال تبریز و کمک به انقلابیون کرد. وقتی روس‌ها وارد تبریز شدند وی با نوشتن نامه‌ای به رئیس شهربانی اعلام کرد که باید مقابل روس‌ها بایستد.

ثقة الاسلام تبریزی بر آن بود تا محمدعلی‌شاه مشروطیت را قبول کند. او  در طول ۱۱ ماه محاصره تبریز در کنار انقلابیون تبریز قرار داشت و باعث عقب راندن عین‌الدوله و شکستن محاصره و ورود آذوقه به تبریز شد. پس از آن نیروهای روسیه که به دنبال اشغال تبریز بودند، به بهانه‌ای جنگ را با مجاهدان تبریز آغاز کردند. در جنگی که ۴ روز بین مجاهدان تبریز و نیروهای روسیه در تبریز به طول انجامید، نیروهای روسی کشته‌های بسیاری دادند اما از سمت ارس نیروی عظیمی از سپاه روسیه به سمت تبریز حرکت کرد، تا تبریز را اشغال کند. نیروهای روسیه تبریز را اشغال کردند و کشتار مجاهدانی که دستگیر شده بودند را آغاز کردند.

اعدام ثقة‌الاسلام تبریزی

پیش از اشغال تبریز توسط قوای روس، ثقة الاسلام  با تصمیم‌گیری‌های حساسی مواجه شد. عثمانی‌ها به ثقة الاسلام پیشنهاد کردند به آنها پناهنده شود، اما او نه مخفی شد و نه به سفارت عثمانی‌ پناهنده شد. وی تصمیم گرفت به کنسولگری روسیه برود. از آنجا که روس‌ها از نفوذ ثقة الاسلام بین انقلابیون و مردم مطلع بودند، از وی خواستند نامه‌ای بنویسد و مجاهدان تبریز را عامل خون‌ریزی‌ها معرفی کند. همچنین مجاهدان را آغازگر جنگ بنامد. ثقة الاسلام با این‌که می‌دانست این کار به قیمت جانش تمام می‌شود، از نوشتن نامه امتناع کرد. او در مقابل روس‌ها را مسئول خون‌ریزی و جنگ علیه مجاهدان تبریز معرفی کرد. پس از بازگشت ثقة‌اسلام به خانه، مجاهدان تبریز نزد او آمدند تا چاره‌یی بیابند. ثقة الاسلام  مصلحت را بر آن دید که  مجاهدان تبریز از شهر خارج شوند و خود در شهر بماند. در این مدت روس‌ها تصمیم به اعدام ثقة الاسلام گرفتند تا به این وسیله با ایجاد فضای رعب، کسی جرأت ایستادگی پیدا نکند.[۳]

اعدام ثقة الاسلام تبریزی به همراه ۷ تن از مجاهدان تبریز به دست روسهای تزار
اعدام ثقة الاسلام تبریزی به همراه ۷ تن از مجاهدان تبریز به دست روس‌های تزاری

زمانی که ثقة الاسلام را برای اعدام می‌بردند روحیه‌ای قوی داشت و با مأموران اعدام تند برخورد می‌کرد اما چهره‌اش شاداب و خندان بود و به این وسیله سعی داشت به دیگران روحیه بدهد. سرانجام ثقة الاسلام در تاریخ ۱۰دی ۱۲۹۰توسط نیروهای روسی که تبریز را اشغال کرده بودند، در ظهر عاشورای ۱۳۳۰ قمری در ميدان مشق، به همراه ۷نفر از مجاهدان تبریز، شیخ سليم، ضياالعلما، حاج محمدقلی خان، صادق الملك، ابراهيم قفقايچی و حسن و قدير پسران علی موسیو اعدام شد. پیکر ثقة الاسلام تبریزی در مقبره شعرای تبریز به خاک سپرده شد.

پس از پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و سرنگونی امپراطوری تزار توسط لنین در ۱۹۱۷، هیأتی از طرف دولت شوروی نسبت به اعدام ثقة الاسلام عذرخواهی کردند و به مزار ثقة الاسلام رفتند و بر سر مزارش گل گذاشتند.

روایتی تلخ از روز اعدام ثقة‌الاسلام

در روایتی از روز عاشورای سال ۱۳۳۰ قمری در تبریز آمده است‌:

«صبح عاشورا بود. روس‌ها ثقة الاسلام و سایر مجاهدان را به میدان دانش‌سرا آوردند برای اعدام. یک میدان آنطرف‌تر در بازار تبریز صدها نفر قمه به دست می رفتند برای شکافتن سر؛به آنها گفتند حسین را آنسوتر می‌کشند به یاری‌اش بشتابید؛ در پاسخ گفتند ما را با سیاست کاری نیست؛ ما عزادارحسینیم و این چنین بود که ثقة الاسلام  (روحانیت مترقی)  و دیگر آزادی‌خواهان در سرمای گزنده‌ی صبح عاشورا و سکوت سوزاننده مسلمانان مرتجع بر دار شدند».

ادامه کشتار مشروطه‌خواهان

بعد از واقعه‌ی عاشورای ۱۳۳۰، کشتار مشروطه خواهان در تبریز ادامه پیدا کرد و روس‌ها محمدخان امیرتومان و کریم‌خان برادرزاده‌های ستارخان را اعدام کردند. یکی دیگر از مشروطه خواهان صاحب نام در تبریز حاجی علی دوافروش مدیر مدرسه سعادت بود که همزمان با برادرزاده‌های ستارخان اعدام شد و مدرسه سعادت نیز توسط مخالفان مشروطه منفجر و ویران شد. روس‌ها صمدخان را به فرماندهی تبریز منصوب کردند. صمدخان که مخالف مشروطه خواهان بود به کشتار مشروطه خواهان ادامه داد و ده‌ها مشروطه‌خواه را اعدام کرد[۴].

تألیفات ثقة‌الاسلام تبریزی

متن کتاب ثقة الاسلام تبریزی
متن کتاب ثقة الاسلام تبریزی

از تألیفات و کتاب‌ها و رسائل ثقة‌الاسلام تبریزی می‌توان از کتاب‌های زیر نام برد:

  • مرآة الکتاب
  • تاریخ امکنه شریف
  • بث الشکوی
  • نامه‌های تبریز
  • ایضاح الانبیا
  • رساله‌ی بالون ملت ایران به کجا می‌رود
  • رساله لالان
  • اصول سیاست اسلامیه
  • مجمل حوادث یومیه مشروطه

منابع