حسین مدنی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حسین مدنی
حسین مدنی؛2.png
زادروزسال ۱۳۳۹
ملایر
درگذشت۱۰شهریور۱۳۹۲
قرارگاه اشرف، عراق
علت مرگاصابت گلوله توسط نیروهای نوری المالکی
ملیتایرانی
تحصیلاتدانشجوی رشته الکترومکانیک
از دانشگاهویرجینیا، آمریکا
سال‌های فعالیت۱۳۵۶تا۱۳۹۲
جنبشسازمان مجاهدین خلق ایران
دیناسلام
مذهبشیعه

حسین مدنی، با نام کامل میرحسین مدنی (متولد سال ۱۳۳۹، ملایر – درگذشته ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، قرارگاه اشرف، عراق) یکی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در جریان حمله‌ی نیروهای نوری المالکی (نخست‌وزیر وقت عراق) به قرارگاه اشرف، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد. حسین مدنی در دوران نوجوانی برای ادامه تحصیل به دانشگاه ویرجینیا در آمریکا عزیمت کرد. وی در دوران انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران، همزمان با تحصیل در رشته مهندسی الکترومکانیک در انجمن دانشجویان هوادار سازمان مجاهدین خلق فعالیت می‌کرد. پس از روی کار آمدن خمینی و نظام جمهوری اسلامی، او تحصیل خود را کنار گذاشت و به مجاهدین پیوست. حسین مدنی دردوران محاصره قرارگاه اشرف مسؤل بسیاری از جلسات و میتینگ‌ها در اشرف بود و با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی عراقی و اروپایی و آمریکایی ملاقات نموده و شیوه‌های رژیم ایران برای نفوذ به دولت عراق را توضیح می‌داد و افشا می‌کرد. او سرانجام در سن ۵۳ سالگی توسط نیروهای مالکی و وابسته به رژیم ایران در قرارگاه اشرف به شهادت رسید.

تحصیلات و فعالیت‌های سیاسی

حسین مدنی، واشنگتن
حسین مدنی، واشنگتن

حسین مدنی در سال ۱۳۳۹ در شهر ملایر در خانواده ای نسبتاً مرفه چشم به دنیا گشود. وی در نوجوانی در سن ۱۶سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا عزیمت نمود و در دانشگاه ایالتی ویرجینیا به تحصیل ادامه داد. این دوران با قیام ضدسلطنتی مردم ایران و ماجراها و کشاکش‌های مجاهدین با خمینی و نظام جمهوری اسلامی همزمان بود. حسین درحالی که سال آخر مهندسی الکترومکانیک بود، تحصیل خود را کنار گذاشت و به طور تمام وقت درانجمن دانشجویان هوادار مجاهدین به فعالیت پرداخت.

پیوستن به ارتش آزادی‌بخش ملی

پس از تأسیس ارتش آزادی‌بخش ملی ایران در سال ۱۳۶۶، حسین مدنی با وجود این‌که مسولیت‌های زیادی در خارج از کشور داشت، به صفوف ارتش آزادیبخش پیوست و در بسیاری از عملیات‌ها شرکت نمود و به مدار فرماندهی رسید. در دوران محاصره قرارگاه اشرف، وی مسؤل بسیاری از جلسات و میتینگ‌هایی بود که در قرارگاه اشرف برگزار می‌شد. حسین مدنی با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی عراقی و اروپایی و آمریکایی ملاقات نموده و شیوه‌های رژیم ایران برای نفوذ به دولت عراق را توضیح می‌داد و افشا می‌کرد.

علی صفوی عضو شورای ملی مقاومت ایران درباره شخصیت حسین مدنی نوشته است:

«بهار سال ۱۳۵۸، قهرمان مجاهد حسین مدنی را برای نخستین بار در آمریکا و در یکی از تظاهرات هواداران مجاهدین در واشینگتن دیدم. ۱۹ سال بیشتر نداشت… حسین هفت سال از من کوچکتر بود اما مرا همواره مجذوب شخصیت، هوش سرشارو ایمان و جدیت خود می‌کرد. بعد از به گروگان گرفتن شهید والا مقام، محمدرضا سعادتی توسط خمینی، من از میشیگان، راهی نیویورک شدم تا در اعتصاب غذا برای فراخوان به آزادی او شرکت کنم. حسین را این‌بار در پارک رالف بانچ، در مقابل مقر ملل متحد، دیدم. او از مسئولان برگزاری اعتصاب غذا بود و اطلاعیه‌ای را که نوشته بود، به دست من داد تا ترجمه کنم. ۱۱ روز با هم در اعتصاب غذا بودیم. چندماه بعد که از میشیگان راهی نیوجرسی شدم، او را مجدداَ در پایگاهی در آن‌جا دیدم. مسئولیت کار دیپلماسی در آن ایام با او بود. او برای من و بسیاری دیگر از برادران که تحت مسئولیت او کار می کردیم، برادر بزرگتر و آموزگارمان بود. صبحگاهان همگی، برادرانی که در آن پایگاه بودیم، با سرود میلیشیا و سرود زحمتکشان ورزش می‌کردیم و بر سر سفره‌ای که بر زمین پهن می‌کردیم، صبحانه می‌خوردیم. یادشان بخیر. بسیاری از کسانی که در آن ایام هم‌سفره ما بودند، در سال‌های بعد به عهد خودشان به خدا و خلق وفا کردند و در صحنه مبارزه با دشمن ضد بشری به‌سوی رفیق اعلا پر کشیدند، «مجید و جعفر و مرتضی و مهرداد، فرهاد، و…» مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا – أحزاب: ۲۳»[۱]

حمله به قرارگاه اشرف و شهادت

پیکر گلوله خورده حسین مدنی
پیکر گلوله خورده حسین مدنی

در تهاجم ۱۰ شهریور۱۳۹۲ به قرارگاه اشرف، در ساعت ۵و۱۵دقیقه بامداد نیروهای امنیتی عراقی به نام لشکر طلایی موسوم به لشکر کثیف، که درتیم‌های چندنفره سازماندهی شده بودند، به طور هم‌زمان اقدام به شلیک و تخریب و انهدام و آدم‌ربایی کردند. در این کشتار ۵۲ تن از مجاهدان بدون سلاح قرارگاه اشرف به شیوه جمعی اعدام شدند. حسین مدنی نیز یکی از آن شهدا بود. سی‌ان‌ان درباره‌ی حمله به قرارگاه اشرف فاش کرد:

«دو مقام عراقی همراه با وزیر کشور عراق به سی‌ان‌ان گفتند که حمله به کمپ اشرف توسط نیروهای امنیتی صورت گرفته است.»

نیویورک تایمز در این باره نوشت:

«نیروهای امنیتی عراق که با صرف میلیاردها دلار توسط دولت آمریکا آموزش گرفتند، به خاطر تهاجم مرگ بار سه‌شنبه به کمپ اشرف مورد انتقاد شدید سازمان ملل قرار گرفتند.»[۲]

بازتاب‌های شهادت حسین مدنی

حسین مدنی
حسین مدنی

واقعه‌ی حمله به قرارگاه اشرف و جان باختن ۵۲ تن از مجاهدین، بازتاب‌های گسترده‌ای در داخل و خارج از کشور داشت. یکی از نمایندگان پارلمان عراق هنگامی که خبر شهادت حسین را شنید، از سردرد فریادی کشید و گفت:

«بخدا اگر عراق ۵ نفر مانند حسین مدنی داشت، سرنوشتش تغییر می‌کرد.»

پائولوکازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا از پرتغال، در مراسم بزرگداشت شهیدان قتل‌عام اشرف، درباره حسین مدنی گفت:

«... حسین مدنی برای من خیلی ارزشمند بود. در سال ۲۰۰۴ وقتی نتوانستم وارد (اشرف) شوم این او بود که مرا در آن صحرا تحویل گرفت. ساعت‌ها در شب با هم صحبت می‌کردیم و او مطالب بسیار عمیقی را بیان می‌کرد که من که از او سن بیشتری داشتم نتوانسته بودم فهم کنم. من انسان‌هایی به شجاعت، استحکام اراده و به ارزشمندی این ایرانی‌هایی که در اشرف و لیبرتی هستند ندیده‌ام. نیروی آنها عظیم است».

در این مراسم، سرهنگ توماس کنتول مسؤل حفاظت قرارگاه اشرف، از تجربیات و آشنایی با حسین مدنی سپاسگزاری کرد و تأثر خود را از شنیدن خبر شهادت حسین ابراز نمود.[۳]

نامه‌ای از حسین مدنی به مسعود رجوی

حسین مدنی، اشرف
حسین مدنی، اشرف

حسین مدنی در نامه‌ای به آقای مسعود رجوی نوشته است:

«اگراشرف بگونه‌ای تمام عیار سینه به سینه رژیم و ایادیش شود، طلسم و جبر تعادل قوا را می‌توان در هم شکست اما قیمت بالایی می‌خواهد. آدم وقتی اسیر تعادل قوا نباشد، راه روشن است و این بار هم من با اتکای خودتان توانستم از چنبره‌ی همین محاسبات تعادل قوایی نسبتاً بیرون بیایم».

حسین مدنی در نامه‌ی دیگر به مسعود رجوی نوشته است:

«این راه به پیروزی می‌رسد. ایمان دارم که راه از همین‌جا باز می‌شود. من هم این روزها بعضاً حس می‌کردم که تولد دیگری در راه است. پوسته‌ی تنگ تعادل کنونی دیگر ظرفیت تحمل ارزش‌هایی که شما خلق کرده‌اید را ندارد. آرمان شما و انقلاب خواهر مریم که در اشرف میوه و ثمره داده است، عالم سیاست را درنوردیده و بر جبرهای معمول سیاست و تجارت بالاخره چیره شده است. این کنفرانس‌ها و این سخنرانی‌ها و این عبارات و عواطف انسانی از سوی کسانی که اشتراک فرهنگی نیز با ما ندارند، هیچ معنایی جز این ندارد که چیزی در عالم ما ورق خورده است و این‌ها تنها نشانه‌های آن است. عالمی بی‌صبرانه در انتظار است.»[۴]

منابع