زندان صیدنایا
زندان صیدنایا، یکی از مخوفترین زندانهای بشار اسد در ۳۰ کیلومتری شمال دمشق در منطقهی ریف دمشق واقع است. ساخت این زندان از سال ۱۹۷۸ با مصادرهی زمینهای اهالی شروع شد. سپس برای شروع عملیات اجرایی به وزارت دفاع سوریه تحویل داده شد. کار اجرایی ساختوساز زندان از سال ۱۹۸۱ آغاز شد و در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید.
این زندان که به صورت سه ضلعی ساخته شده، دو بخش دارد. بخش اول با نام ساختمان قرمز است که شامل زندانیان سیاسی و غیر نظامی بوده و بخش دوم ساختمان سفید نامیده میشود که مختص زندانیان نظامی بوده است. و ظرفیت رسمی آن تا ۲۰۰۰۰ زندانی است، ولی در شرایط فوقالعاده از این تعداد بیشتر را هم پوشش میدهد. این زندان زیر نظارت وزارت دفاع و با کنترل پلیس نظامی اداره میشود. اولین زندانیان از سال ۱۹۷۸ به آن وارد شدند.
پس از قیام سال ۲۰۱۱ این زندان آخرین گذرگاه زندانیان تا مرگ نام گرفته است و معمولا پیش از انتقال به صیدنایا آنها ماهها و سالها در سایر مراکز تحت بازداشت و بازجویی بودهاند.
زندانیان در دادگاههای نظامی و نمایشی که یک تا سه دقیقه طول میکشیده محاکمه و به این زندان نهایتا منتقل میشدند. در مصاحبه عفو بینالملل با زندانیان، در زندان صیدنایا انواع شکنجههای غیر انسانی و تجاوز و اعدامهای دستهجمعی بطور معمول تا روزی ۵۰ نفر، کشتن در اسید و بوسیله دستگاه پرس وسوزاندن اجساد در کورهها رایج بوده و به همین دلیل مخوفترین زندان سوریه نام گرفته است.
در سال ۲۰۱۴ با فرار یکی از عوامل حکومت اسد با نام مستعار «سزار» با دهها هزار تصویر از اجساد مثله شده زندانیان کشته یا شکنجه شده در زندانهای سوریه بخشی از این وقایع افشا شد. او حدود ۵۳ هزار و ۲۷۶ پرونده را در اختیار گروهها و فعالان حقوق بشر سوریه و سازمانهای بینالمللی قرار داد. این تصاویر مبنای تحریمهای آمریکا علیه رژیم اسد تحت عنوان «قانون سزار» شد که جنایات انجامشده در این زندانها را برجسته میکند.
ابعاد وحشیگیری در این زندان پس از افشاگری سزار، عکاس قانونی پزشک قانونی پلیس نظامی افشا شد. به گزارش شبکه حقوق بشر سوریه، ۱۳۶۶۱۴ نفر که شامل ۸۵۰۴ زن و ۳۶۹۸ کودک است بین مارس ۲۰۱۱ تا دسامبر ۲۰۲۴ در زندانهای سراسر سوریه تحت بازداشت بودهاند. زندان صیدنایا در این میان به عنوان مخوفترین و بدنامترین زندان و شاخص سرکوب حکومت اسد در سراسر جهان شناخته میشود.
عفو بینالملل در سال ۲۰۱۷ پس از افشای اعدام هزاران نفر در زندان صیدنایا، از این زندان به عنوان یک «سلاخخانه» یاد کرد.
رامی عبدالرحمان مدیر دیدهبان حقوق بشر سوریه درباره همدستی سپاه پاسداران خامنهای در جنایات دیکتاتور سوریه، میگوید:
«در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ حدود ۳۰ هزار زندانی در زندان صیدنایا اعدام شدهاند در این زندان عناصر سپاه پاسداران بر اعدامها نظارت میکردند. بیش از ۱۰۵ هزار زندانی سوری در زندانها در زیر شکنجه کشته شدهاند و از مردم سوریه هیچ کسی پیدا نمیشود که یکی از بستگانش در زندانهای رژیم اسد نبوده باشد».[۱]
صیدنایا کشتارگاه انسانها
زندان صیدنایا، در ریف دمشق از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ با مشاورههای افسر فراری اساس بنام آلویس برونر بنا و تکمیل شد. این زندان که به صورت سه ضلعی ساخته شده، دو بخش دارد. بخش اول با نام ساختمان قرمز است که شامل زندانیان سیاسی و غیر نظامی بوده و بخش دوم ساختمان سفید نامیده میشود که مختص زندانیان نظامی بوده است. و ظرفیت رسمی آن تا ۲۰۰۰۰ زندانی است، ولی در شرایط فوقالعاده از این تعداد بیشتر را هم پوشش میدهد. این زندان زیر نظارت وزارت دفاع و با کنترل پلیس نظامی اداره میشود. اولین زندانیان از سال ۱۹۷۸ به آن وارد شدند.
آلویس برونر
آلوئیس برونر (Alois Brunner)؛ زادهٔ ۸ آوریل ۱۹۱۲ افسر ارشد اساس و عضو ستاد فرماندهی آدولف آیشمن در «اداره امور مربوط به یهودیان» بود.
وی مسئول اردوگاه درانسی در خارج پاریس بود که یهودیان را جمعآوری کرده و به اردوگاههای کار اجباری میفرستاد. وی در فرستادن ۱۳۰٬۰۰۰ یهودی به اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی و اتاقهای گاز نقش اجرایی داشت.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، در دهه ۱۹۵۰، زمانی که فهمید دادگاهها در پی محاکمه او هستند، به سوریه گریخت و با حمایت دولت سوریه، با نام مستعار «جورج فیشر» در دمشق زندگی میکرد. او به عنوان مشاور دولت در روشهای شکنجه فعال بود. دولت سوریه همواره پناه دادن به او را رد میکرد. در سوریه، آلوئیس برونر حداقل دو بار در سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۸۰ توسط موساد مورد سوءقصد قرار گرفت. در یکی از سوءقصدها، بر اثر بازکردن بمبِ نامهای، یک چشم و سه انگشتش را از دست داد.
او در سال ۲۰۰۱ در دادگاهی در فرانسه به صورت غیابی به حبس ابد محکوم شد.
او ابداعکننده یکی از ابزارهای شکنجه به نام «صندلی آلمانی» است. تمامی اجزای این صندلی متحرک بوده، بهطوریکه پس از نشاندن زندانی روی آن، بدن وی در جهات مختلف به حرکت درآمده و منجر به شکستن ستون فقرات قربانی میشود.
برونر، پس از آنکه مقامات سوریه او را کنار گذاشتند، زندگی بسیار سختی را گذراند. در دسامبر ۲۰۱۴ میلادی، اعلام شد که وی در سال ۲۰۰۱ در ۸۹ سالگی پس از گذراندن یک دهه اقامت در زیرزمینی مخروبه در دمشق مرد.[۲]
انواع شکنجه در صیدنایا
رژیم سوریه از چندین روش برای شکنجه مخالفان استفاده میکرد؛ از جمله شلاق، شوک برقی و محرومیت از خواب. شکنجهگران زنان و مردان را برهنه میکردند، چشمبند میزدند و حتی مورد تجاوز جنسی قرار میدادند. علاوه بر این سه روش خاص شکنجه نیز در سوریه بکار گرفته میشد.
یکی از آنها شکنجه ابداعی افسر اساس نازی آلویس برونر، به نام «صندلی آلمانی» معروف بود. زندانیان را روی صندلی مینشاندند و آنها را تا جایی به عقب خم میکردند تا ستون فقراتشان بشکند. دومی "فرش پرنده" نام داشت که قربانیان را روی یک تخته چوبی تاشو قرار میدادند. سپس نگهبانان دو طرف تخته را بالا میآورند و زانوها و قفسه سینه قربانی را آنقدر به هم نزدیک میکردند که باعث دردی وحشتناک در بدن زندانی شود.
شکنجهگران همچنین اغلب زندانیان را به نردبان میبستند و سپس نردبان را هل میدادند و بارها و بارها سقوط قربانی را تماشا میکردند.
قتلهای دستهجمعی
پس از گشوده شدن درب زندانهای سوریه از جمله زندان صیدنایا، ابعادی جدید از کشتار جمعی در این زندان به نظارت نیروهای سپاه پاسدارن ایران افشا شد.
استوارت جونز دستیار موقت وزیر خارجه در امور خاورمیانه به خبرنگاران گفت:
«منابع موثق معتقدند که اجساد در گورهای جمعی ریخته شده است.»
«ما اکنون بر این باوریم که رژیم سوریه یک کوره جسدسوزی در مجتمع زندان صیدنایا نصب کرده که می تواند بقایای بازداشتی ها را بدون به جا گذاشتن شواهد زیاد از بین ببرد.»
«واقعیاتی که امروز عرضه میکنیم بر گزارش سازمانهای غیردولتی بینالمللی و محلی، گزارش های رسانهای و همچنین ارزیابی جامعه اطلاعاتی استوار است.»
آقای جونز گفت که شواهد این کوره جسدسوزی برای پنهان کردن کشتارهای جمعی به جامعه بینالمللی عرضه خواهد شد.
او گفت که اسنادی که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده "عمق تلاش رژیم سوریه با ادامه حمایت متحدانش، روسیه و ایران، را نشان میدهد."
آقای جونز گفت که دولت سوریه ساختمانی را در مجتمع صیدنایا برای ایجاد امکانات لازم برای کوره جسدسوزی تغییر داده و اصلاح کرده است.
او افزود:
«هرچند جنایات متعدد رژیم به خوبی مستند شده، به اعتقاد ما ساختن یک کوره جسدسوزی تلاشی برای پنهان کردن ابعاد قتلهای جمعی در زندان صیدنایا است.»
عفو بینالملل در ماه فوریه گزارش داد که از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ اعدام های جمعی هر هفته در این زندان اتفاق افتاده است.
عفو بینالملل: هزاران نفر در یک زندان سوریه اعدام شدهاند.
دولت سوریه در آن زمان ادعاهای عفو بینالملل را "بیپایه" و "عاری از حقیقت" توصیف کرد.
عفو بینالملل اوایل فوریه گفت که احتمالا تا ۱۳ هزار نفر که بیشتر آنها غیرنظامیان هوادار مخالفان بودهاند در طی پنج سال به طور مخفیانه در این زندان اعدام شدهاند.
به گفته عفو بینالملل از سپتامبر ۲۰۱۱ تا دسامبر ۲۰۱۵ اعدامهای جمعی هر هفته در زندان صیدنایا صورت گرفت. به علاوه این گروه میگوید دلیلی ندارد که بعد از ۲۰۱۵ این روند متوقف شده باشد.
عفو بینالملل میگوید که این اعدامها با صدور مجوز از بالاترین سطوح دولت سوریه انجام شده است.
کورههای سوزاندن اجساد
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵ مه ۲۰۱۷
آمریکا می گوید که دولت سوریه برای از بین بردن اجساد هزاران زندانی به قتل رسیده در یک زندان نظامی کوره ای برای سوزاندن اجساد ساخته است.
وزارت خارجه آمریکا عکس هایی ماهواره ای از این تاسیسات منتشر کرده که می گوید برای از بین بردن شواهد به کار گرفته شده است.
گروههای حقوق بشری میگویند که هزاران زندانی در این زندان نظامی در بیرون دمشق شکنجه و اعدام شدهاند.
حکومت سوریه همواره هرگونه نقض حقوق بشر در زندانها را رد کرده است.
گفتگو با زندانیان صیدنایا
عمر الشغری
عمر الشغری، یکی از کسانی که از این زندان جان سالم بهدر برده، روز یکشنبه درباره آنچه در طول سه سال زندان در دوره نوجوانی پشت سر گذاشته بود، با بیبیسی صحبت کرد.
او گفت:
«من درد را میشناسم، تنهایی را میشناسم و ناامیدی را که با تمام وجودت احساس میکنی. چون دنیا تو را رها کرده تا رنج بکشی و هیچ کاری برایت انجام نمیدهد.» «آنها پسرعمویم را که خیلی دوستش داشتم مجبور کردند مرا شکنجه کند و مرا مجبور کردند که او را شکنجه کنم. اگر این کار را نمیکردیم هر دو اعدام میشدیم.»
میشل کیلو
میشل کیلو از شخصیتهای اپوزیسیون سوریه و از حامیان شورای ملی مقاومت ایران، پیش از این در بخشی از گفتگوهایش با تلویزیون العربیه گفته بود:
«در زندان کسی مجاز نبود که نام خودش را حتی به زندانبان بگوید. یک بار زندانبان مرا صدا کرد و نامم را پرسید. شمارهام را به او گفتم ولی او نام اصلیام را خواست. وقتی نام اصلیام را گفتم من را شناخت و تلاش کرد تا با من رابطهای انسانی برقرار کند. یک نیمهشب از من خواست تا به یک سلول انفرادی که در آن یک زن جوان محبوس بود بروم و برای کودک چند سالهٔ آن زن جوان قصه بگویم. وقتی وارد سلول شدم زن از من ترسید و صحبت نمیکرد. به او گفتم دخترم من هم مانند تو یک زندانی هستم. آمدهام که برای کودک تو قصه بگویم. شروع کردم و از پرندهای صحبت کردم که روی شاخه یک درخت نشسته. کودک با تعجب نگاهم میکرد. او نمیدانست که پرنده چیست و درخت چه شکلی دارد. فهمیدم که او در زندان دنیا آمده و هنوز نمیداند دنیای بیرون از زندان چه شکلی دارد. زندانیان میگویند طبقات پایین این زندان تاریک بوده و برخی زندانیان ماهها هیچ نوری دریافت نمیکردند».[۳]
روایت میشل کیلو از زندان صیدنایا، مانند روایت موسوی اردبیلی، قاضیالقضات جمهوری اسلامی در روزگار خمینی است که سال۹۵ منتشر شد. اردبیلی میگوید:
«روزی که برای بازدید به زندان اوین رفته بودم متوجه یک در قفلدار شدم. از لاجوردی خواستم در را باز کند، ابتدا قبول نکرد اما پس از اصرار من در را باز کرد. در اتاق که باز شد، چند لحظه سیاهی مطلق بود، بعد چشمهایی دیدم، چندین جفت، که مثل چشم گربه در تاریکی میدرخشید. لاجوردی گفت اینها بچههای زنان زندانی سر موضع هستند. اینجا نگهشان داشتهایم تا پاک شوند و از زندانیان تأثیر نگیرند».[۳]
مهرماه سال۶۶ منتظری طی نامهیی به خمینی، نوشت:
«آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنان نمیرسد؟...»[۴].
منابع
- ↑ نقل از کانال تلگرامی ایران بریفینگ
- ↑ سایت بیبیسی فارسی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ سایت سازمان مجاهدین خلق ایران مقاله شکنجهگاه صیدنایا
- ↑ کتاب خاطرات منتظری صفحه ۵۱۱