سید خلیل عالینژاد
سیدخلیل عالینژاد ، (۲۱ خرداد ۱۳۳۶، کرمانشاه – ۲۷ آبان ۱۳۸۰، گوتنبرگ، سوئد) نوازنده، خواننده و آهنگساز اهل کرمانشاه بود. سیدخلیل عالینژاد از نوجوانی ساز تنبور را آموخته بود؛ و با خلاقیت هنری خود و با روش مضرابکاری خاص ساز تنبور را با آرامش و متانت ویژهای مینواخت. همین خلاقیت سبب آن شد که او ماهرترین و جانشین بیهمتا در ساز عرفانی تنبور لقب گیرد. سیدخلیل در نواختن ساز تنبور به تکنیکهایی نائل شدهبود که کمتر کسی توان اجرای آن را داشت. او در دوران موسیقیایی خود بیش از ۴۰ آهنگ ساخت و همین امر سبب زندهشدن دوبارهی ساز تنبور در فرهنگ موسیقی ایران شد. در اوایل دهه ۱۳۶۰، گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری ایجاد شد؛ و سیدخلیل عالینژاد به عضویت این گروه درآمد. سیدخلیل عالینژاد در اواسط دههی ۱۳۷۰، گروه بابا طاهر را تشکیل داد. اعضای گروه باباطاهر در اجلاس هنرهای دینی سال ۱۳۷۵، در تهران برنامهای اجرا کردند که ویدئو آن به نام زمزمهی قلندری به نفع خیریه کهریزک در اختیار علاقمندان قرار گرفت. استاد سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۵، با مدرک لیسانس در رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران فارغالتحصیل شد. وی به فلسفه، ادبیات و نجوم احاطه کامل داشت. سیدخلیل عالینژاد همچنین شعر نیز میسرود؛ و تخلص او بیقرار بود. از آلبومهای او میتوان به آئین مستان، ثنای علی، زمزمهی قلندری و آیین قلندری اشاره کرد. سیدخلیل عالینژاد کتابهایی نیز تدوین کرد؛ و تقویم کُردی گرمسیری سلطانی را به رشته تحریر درآورد. سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۹، از سوئد دعوتنامهای برای آموزش تنبور دریافت کرد. وی قصد داشت نزد مراجع بینالمللی نسبت به فشارهای نظام جمهوری اسلامی ایران علیه طریقت یارسان شکایت کند؛ اما چند روز پیش از آن در تاریخ یکشنبه ۲۷ آبانماه ۱۳۸۰، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربات کارد به قتل رسید؛ و پیکر او را با منزلش به آتش کشیدند. هنگامی که خبر کشتهشدن سیدخلیل منتشر شد، به خاطر جایگاه معنوی و محبوبیت او، اهمّ اخبار تلویزیون و مطبوعات شهر گوتنبرگ به این خبر مهم اختصاص دادهشد. پیکر او در روز ۱۴ آذرماه ۱۳۸۰، مصادف با ۲۱ ماه رمضان، در تهران مقابل تالار وحدت تشییع شد و سپس به زادگاهش در شهرستان صحنه منتقل گردید. خلیل عالینژاد در حجرهی خانوادگی در کنار پدرش به خاک سپردهشد. استاد سیدخلیل عالینژاد از صاحبنامان طریقت و رادمردی و مقبول جمله طبقات عرفان و تصوف بود. او همواره تکیه کلامش این بود که: هیچ اگر سایه پذیرد، ما همان سایهی هیچیم.
سید خلیل عالینژاد | |
---|---|
اطلاعات | |
تولد | ۲۱ خرداد ۱۳۳۶- کرمانشاه |
ملیت | ایرانی |
مرگ | ۲۷ آبان ۱۳۸۰- کوتنبرگ، سوئد |
علت مرگ | ضربات کارد و به قتل رسیدن |
سبک(ها) | موسیقی مقامی |
حرفه(ها) | آهنگساز، نوازنده و خواننده |
زمینهٔ فعالیت | موسیقی سنتی و عرفانی |
آلبوم معروف | آئین مستان، ثنای علی، زمزمهی قلندری، آیین قلندری و… |
دوران کودکی و نوجوانی
استاد سیدخلیل عالینژاد در ۲۱ خردادماه ۱۳۳۶، در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. او در سن پنج سالگی ساکن شهرستان صحنه از توابع کرمانشاه گردید؛ و دوران نوجوانی و جوانی خود را در این شهر گذراند.[۱]
پدر سیدخلیل، نوازندهی تنبور بود. سازی که در آیینهای مذهبی خطه کرمانشاه جایگاه ویژهای دارد و نزد طریقت یارسان مقدس و گرامی است. یارسان نام طریق و آیینی است عرفانی که در سده هفتم هجری-شمسی توسط سلطان اسحاق بنیان گذاشته شده است. سیدخلیل عالینژاد بین پیروان مسلک یاری، که در فرهنگ غنی کردستان ریشه دارد پرورش یافت. کتاب مقدس آیین یارسان ”سرانجام” و ساز مقدسشان تنبور است. سیدخلیل عالینژاد به فلسفه، ادبیات و نجوم تسلط کامل داشت. او همچنین یک محقق و پژوهشگر و مؤلف نیز بود.
سیدخلیل عالینژاد متأهل و دارای یک فرزند پسر به نام حمید متولد سال ۱۳۶۲، بود.[۲]
آموختن موسیقی
سیدخلیل عالینژاد از نوجوانی به تشویق مادرش به ساز تنبور که سازی موروثی در بین این قبیله است، روی آورد. از مشهورترین اساتید او میتوان به استاد سید امرالله شاهابراهیمی، استاد عابدین خادمی و استاد درویش امیر حیاتی اشاره کرد. استاد سیدخلیل عالینژاد، سه تار و تار را نیز به طور حرفهای نزد اساتیدی مانند سیداسدالله شاهابراهیمی، احمد عبادی و کیخسرو پورناظری آموخت. او همچنین دف را نزد صوفی نادر نادری و حاج محمود سروش و آواز را هم نزد استاد میرزاحسین خادمی فرا گرفت؛ و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راهیافت. در این دوران و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان شهرستان صحنه را نیز بر عهدهگرفت. استاد سیدخلیل با خلاقیت هنری خود و با روش مضرابکاری خاص ساز تنبور را با آرامش و متانت ویژهای مینواخت. همین خلاقیت سبب آن شد که او ماهرترین و جانشین بیهمتا در ساز عرفانی تنبور لقب گیرد.[۱]
نخستین گروه تنبورنوازی
در سال ۱۳۵۳، استاد سیدامرالله شاهابراهیمی با گردهم آوردن شاگردان خود نخستین گروه تنبورنوازی را در کرمانشاه تشکیلداد. شاگردان او در آن روزگار عبارت بودند از: سیدقاسم حقیقتنژاد، محمدحسین اسفندیاری، سیدفرخ حقیقی، معصوم شربتی و سیدخلیل عالینژاد. حضور سیدخلیل جوان در این گروه فرصت مناسبی برای بروز استعدادهایش بود.
سیدخلیل با این گروه نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۵۴، در تالار وحدت ”رودکی” اجرا کرد. این گروه تنبورنوازان طی چند شب پشت سرهم، مقامهای باستانی تنبور مثل: جلو شاهی، خان امیری و بایه بایه را اجرا کردند.
سیدخلیل در سال ۱۳۵۵، نزد استاد عابدین خادمی از اساتید حوزهی گوران که ساکن تهران بود، رفت و آموزش گرفت. سیدخلیل در سال بعد به سفارش استاد سیدامرالله شاهابراهیمی، نزد کیخسرو پورناظری رفت؛ و به تکمیل سه تار نوازی و آموختن نت و تئوری موسیقی پرداخت.[۲]
برنامه در رادیو و تلویزیون
در سال ۱۳۵۶، مظهر خالقی به عنوان مدیرکل رئیس رادیو و تلویزیون کرمانشاه انتخاب شد که با تغییر و تحولاتی در عرصه موسیقی همراه بود. مظهر خالقی در آغاز کار خود اقدام به تأسیس مرکز حفظ و ترویج موسیقی به سرپرستی مسعود زنگنه کرد؛ و برای نخستین بار رادیو و تلویزیون آن زمان یک ارکستر تنبور تشکیل داد. در این ارکستر ۷ نفر تنبورنواز حضور داشتند که سیدخلیل عالینژاد یکی از آنان بود. همچنین با دفنوازی مجتبی سلاح، سه تار سیاوش نورپور همراه با نیْنوازی علیرضا بسدست، این گروه شکل گرفت؛ و سیدجلال محمدیان و سیدمرتضی شریفیان نیز خوانندگی گروه را بر عهده داشتند. پیشرفت این گروه منجر به این شد که کمتر از یکسال، آمادهی اجرای کنسرت در تالار رودکی شد؛ و به مدت یک هفته در این تالار به اجرای برنامه پرداخت.[۲]
احیاء دوباره تنبور
سیدخلیل در نواختن ساز تنبور به تکنیکهایی نائل شده بود که کمتر کسی توان اجرای آن را داشت. او در دوران موسیقیایی خود بیش از ۴۰ آهنگ ساخت و همین امر سبب زنده شدن دوبارهی ساز تنبور در فرهنگ موسیقی ایران شد.[۲]
گروه تنبور شمس
در اوایل دهه ۱۳۶۰، گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری ایجاد شد؛ و سیدخلیل عالینژاد به عضویت این گروه درآمد. نتیجهی همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و پاسخ آواز ماندگار سیدخلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت.[۲]
لیسانس رشته موسیقی
سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۵، با مدرک لیسانس در رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران فارغالتحصیل شد. وی در دانشگاه ارتباط خوبی با استادان موسیقی کشور پیدا کرد؛ و از استادانی چون مرحوم محمدتقی مسعودیه و محمدرضا درویشی آموزش گرفت. محصول این دروران نوشتن تز و پایاننامهای با عنوان ”تنبور از دیرباز تا کنون” بود که از منابع مهم در عرصه ساز تنبور است.[۲]
کلام مشهور
استاد سیدخلیل عالینژاد از مشهوران طریقت و رادمردی و مقبول جمله طبقات عرفان و تصوف بود. او همواره تکیه کلامش این بود که: هیچ اگر سایه پذیرد، ما همان سایه هیچیم.[۲]
ساخت تنبور
سیدخلیل عالینژاد بر ردیف موسیقی دستگاهی ایران مسلط بود. آواز را در محضر میرزاحسین خادمی، دف را در نزد نادر نادری و تار را در مکتب کیخسرو پورناظری آموخته بود. سیدخلیل علاوه بر نوازندگی تنبور، به ساخت تنبور و سهتار نیز اشتغال داشت. ساختههای سیدخلیل با مُهر شیدا محصول کارگاه مشترک به همراه عبدالرضا رهنما و پس از سال ۱۳۷۰، در کارگاه شخصی خودش با مُهر قلندر موجود است.[۲]
گروه بابا طاهر
سیدخلیل عالینژاد در اواسط دههی ۱۳۷۰، گروه بابا طاهر را تشکیل داد. اعضای گروه باباطاهر در اجلاس هنرهای دینی سال ۱۳۷۵، در تهران برنامهای اجرا کردند که ویدئو آن به نام زمزمهی قلندری به نفع خیریه کهریزک در اختیار علاقمندان قرار گرفت. سیدخلیل چندین بار با این گروه در کنسرتها، اجلاس جهانی هنر دینی و سازمان صدا و سیما به اجرای موسیقی پرداخت.[۳]
ساخت ”تنتار”
تنتار نام ساز ابداعی سیدخلیل عالینژاد است. سازی که با وجود شخصیتی مستقل عرصهی بین سه تار و تنبور را پُر میکند. ساز تن تار هنوز به ثبت ملی نرسیده است. فریدون حقیقی در مورد قابلیتهای ساز تنتار میگوید:
«تنتار سازی است بین تنبور و سهتار با قابلیتهای خوبی در صدادهی. هرچند نمیتوان درباره قابلیتهای این ساز در زمانی کوتاه سخن گفت، اما خیلی تلاش کردیم این ساز را به ثبت ملی برسانیم؛ ثبتی که هیچگاه رخ نداد.»[۲]
غزیمت به تهران
استاد سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۱، به خاطر اینکه استاد احمد عبادی وصیت کرده بود که سیدخلیل در مراسم خاکسپاریش شرکت کند، عازم تهران شد و دیگر هیچگاه به زادگاه و دیار خود بازنگشت.[۴]
جشنواره موسیقی حماسی
سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۶، به جشنواره موسیقی حماسی رفت. او استاد و پیر مرادش درویش امیرحیاتی را همراهی کرد؛ و به صحنهی تالار اندیشه بُرد تا هنرش را ارائه بدهد. سیدخلیل نیز در بخشی از برنامه مقامهای سوار سوار، سماع رقم چهارم، جلوشاهی و خان امیری را اجرا کرد؛ و زیبایی کارش در آن بود که ماهور ایلامی و عالیمکان را برای نخستینبار نمایش داد که مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.[۵]
استاد سیدخلیل عالینژاد چندین کنسرت در ایران و به ویژه در تهران به زبانهای کُردی و فارسی اجرا کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت.[۶]
علایق شخصی
استاد سیدخلیل عالینژاد علاوه بر موسیقی، دارای خط زیبایی بود و به ورزش کوهنوردی و کاراته نیز علاقهمند بود. وی به فلسفه، ادبیات و نجوم احاطه کامل داشت.[۱]
سرودن شعر
سیدخلیل عالینژاد همچنین شعر نیز میسرود؛ و تخلص او بیقرار بود. اشعار ایشان به صورت پراکنده موجود است:
بانگ سحری از تب تنبور برآمد
عشق آتشِ سرکش شد و از طور برآمد
رندانه زدی قصه هجرانی ما را
مستانه به رقص عاشق مهجور برآمد
ای نغمه تنبور ”خلیل” آتش نمرود
خاموش شد و غنچه مستور برآمد
***
سوختم در آتش جور و فراق
جان نیاسود از لهیب اشتیاق
سوز دل جاری ز چشمم هر زمان
چون شقایق، بر دلم آثار داغ
از مزارم سر زند گلبانگ عشق
بعد مرگم گر ز من گیری سراغ[۱]
***
عاشقی در خون خود غلتیدن است | زیر شمشیر غمش رقصیدن است | |
سر نهادن بر حریم کوی دوست | زهر جورش را به جان نوشیدن است | |
در سماع وصل جانان مست مست | ذرهسان بیپا و سر چرخیدن است | |
تا برون افتادن جان از بدن | بر سر پیمان خود استادن است | |
مرگ قبل از مرگ را چون جامهای | بر تن تسلیم خود پوشیدن است | |
خاک ره گشتن به راه زندگی | خلق را از خویش بهتر دیدن است | |
در تب دیدار او افروختن | همچو میْ در خُم خود جوشیدن است | |
بیقراری گفت یاران عاشقی | در ره یاری به جان کوشیدن است |
***
بگردان راه بر دلکش که یارم باز میآید | بزن مطرب سرودی خوش بت تنناز میآید | |
دماغ جان معطر کن زعطر گیسوی دلدار | صبا آورد پیغامی که دلبر باز میآید | |
شب ظلمانی هجران شد و صبح وصال آمد | همایون خسرو شیرین هم اینک باز میآید | |
لبالب گشت ساغرها ز خم عشق مولایی | ز پیر میفروش این دم چنین آواز میآید | |
پریشانی شد و آمد گه عیش و طرب یاران | چکاوک نغمهها داد باد که آن شهناز میآید | |
زبانه میکشد عشقش ز قلب بیقرار من | که این تب پریشان قافیهپرداز میآید |
آثار
آثار سیدخلیل عالینژاد شامل آلبومها و کتابهایش است.
آلبومها
- آئین مستان
- ثنای علی
- زمزمهی قلندری
- آیین قلندری
- دونوازی شکرانه با همنوازی دف حمیدرضا خجندی
- و نیز آثار بسیاری از مراسم آیینی و اجراهای خصوصی
کتابها
- تنبور از دیر باز تاکنون که رساله پایاننامه سیدخلیل عالینژاد جهت دریافت درجه کارشناسی از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران در سال ۱۳۷۵ بود.
- رساله یاری که گزیدهای از دفتر احکام سرانجام است.
- ترجمه و تفسیر دقیق کلامهایی مانند بخشی از کلام حضرت شیخ امیر و کلام حضرت تیمور بانیاران، مقابله نسخ ترجمه و کتابت کلام حضرت خان الماس.[۷]
تدوین تقویم کُردی
تقویم کردی گرمسیری سلطانی، تقویمی است که سید خلیل عالینژاد تنظیم و تکمیل کرد. وی تحقیقات بسیار زیادی در حوزهی کتابهای قدیمی، تقویم کردی و متون کهن یارستان انجام داده بود. سیدخلیل عالینژاد حدوداً ۱۰ سال از عمر خودش را صرف تحقیق حول نجوم و گاهشماری کُردی که مناسب نیاز جماعت یارسان بود، کرد. نتیجه این تحقیقات ارائهی تقویم کردی گرمسیری سلطانی است که پس از تأیید آن از طرف مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، هر چند سال یکبار در تعداد محدود و اندکی به چاپ میرسد. ارائه این تقویم سبب شد تا خیلی از مشکلات جماعت اهل حق یارسان به ویژه در ارتباط با زمان فریضه روزه برطرف گردد.[۲]
عزیمت به سوئد
سیدخلیل عالینژاد در سال ۱۳۷۹، از سوئد دعوتنامهای برای آموزش تنبور دریافت کرد. وی برای شش ماه به سوئد رفت؛ و یک سال نیز اقامتش را تمدید کرد.[۵]
سیدخلیل عالینژاد تصمیم داشت به نهادهای بینالمللی برای فشارهای داخلی که بر روی ایشان و همکیشان خود از طرف نظام جمهوری اسلامی بود، شکایت کند. او قرار بود چند روز دیگر با شبکه تلویزیونی رسمی فرانسه مصاحبه کند؛ و جنایات رژیم ایران را افشا کند. سیدخلیل همین تصمیم را نیز علنی کردهبود.[۴]
درگذشت
سیدخلیل عالینژاد سرانجام در شهر گوتنبرگ سوئد و تنها چند هفته پیش از بازگشت به ایران در سن ۴۴ سالگی در روز یکشنبه ۲۷ آبانماه ۱۳۸۰، که مصادف بود با ماه رمضان با ضربات ناجوانمردانه کارد جان باخت؛ و پیکرش را نیز به آتش کشیدند. قتل سیدخلیل عالینژاد به دنبال قتلهای زنجیرهای در دههی ۱۳۷۰ صورتگرفت. هنگامی که خبر کشتهشدن سیدخلیل منتشر شد، به خاطر جایگاه معنوی و محبوبیت او، اهمّ اخبار تلویزیون و مطبوعات شهر گوتنبرگ به این خبر مهم اختصاص دادهشد. پیکر او در روز ۱۴ آذرماه ۱۳۸۰، مصادف با ۲۱ ماه رمضان، در تهران مقابل تالار وحدت تشییع شد و سپس به زادگاهش در شهرستان صحنه منتقل گردید؛ و در حجرهی خانوادگی در کنار پدرش به خاک سپردهشد.[۲]
پس از مرگ سیدخلیل آشکار گردید که او هزینهی چندین فرد را از کودکی تا مرحله دانشگاه و همچنین چندین خانوادهی کم درآمد را بر عهده گرفته بود.[۶]
سرکوب دگراندیشان
گروهی از دگراندیشان و پیروان سایر ادیان، آسیبهای زیادی از نظام جمهوری اسلامی و حکومت ولایت فقیه دیدهاند؛ و به خاطر همین دگراندیش بودن، مورد سرکوب حکومت قرار گرفتند. در واقع کسانی که اندیشهای خلاف چهارچوب تعریف شدهی ولایت فقیه داشته باشند، با شرایط بسیار دشواری مواجه خواهند شد.[۸]
وزارت اطلاعات عامل قتل
سیدخلیل عالینژاد یکی از آن دگراندیشان بود که توسط وزارت اطلاعات به صورت مرموزی به قتل رسید. او در جنوب گوتنبرگ سوئد زندگی میکرد. پس از گذشت سالها از قتل وی، پلیس سوئد موفق به دستگیری قاتل نشد. هرچند که یک مرد ۳۳ ساله و یک زن ۳۴ ساله مظنون به قتل سیدخلیل عالینژاد دستگیر شدند، اما دادگاه مدارک را کافی ندانست و آن دو فرد نیز تبرئه و آزاد شدند. فرخ قهرمانی رئیس کمیتهی پیگیری قتل سیدخلیل عالینژاد میگوید:
«ما اطلاعات مربوطه را به پلیس ارائه کردهایم اما پلیس پاسخی به ما نمیدهد. پلیس خیلی چیزها را میداند اما آنها را اعلام نمیکند. خلیل عالینژاد به وسیله رژیم ایران کشته شدهاست. عالینژاد یک رهبر پر نفوذ اهل حق ”آئین یارسان” بود که از اسلام ”مدنظر جمهوری اسلامی” روی گرداندهبود و به همین خاطر توسط رژیم جمهوری اسلامی ترور شد. من برگههای بازجویی از او توسط پلیس مخفی ایران ”وزارت اطلاعات” را دیدهام. خلیل عالینژاد نقش برجستهای را در این جنبش ایفا میکرد و به دلیل اینکه به مرگ تهدید شدهبود به سوئد گریخت…»
پرهام قهرمانی دانشجوی حقوق نیز در این رابطه گفت:
«پلیس سوئد نمیخواهد این واقعیت را بپذیرد که رژیم ایران مسئول این قتل است، آنگاه چه میخواهند انجامدهند؟ اثبات این مسئله برای رابطه سوئد و ایران به نظر نمیرسد چیز خوبی باشد.»[۸]
فعالان سیاسی که بر روی ترورهای خارج از کشور نظام جمهوری اسلامی ایران کار و تحقیق میکنند، براساس اطلاعاتی که به دست آوردهاند افشا کردند که سیدخلیل عالینژاد موسیقیدان معروف کُرد یارسان توسط فردی به نام اشکان مؤید عابد و به دستور مستقیم وزارت اطلاعات رژیم اسلامی ایران در سوئد به قتل رسیده و خانهاش نیز به آتش کشیده شدهاست. مطابق تحقیقات، فرد مزبور ماهها سیدخلیل عالینژاد را زیر نظر داشت؛ و به شیوههای مختلفی به او نزدیک شده و با او طرح دوستی ریختهبود. اشکان مؤید عابد دست کم سه بار با مأموران وزارت اطلاعات رژیم ایران در شرق اروپا دیدار کردهبود؛ و در یک حساب شخصی او در یک کشور اروپایی مبلغی بالغ بر ۲ میلیون یورو وجود داشت که بر اساس تحقیقات پولها از حساب شخصی به نام اکبر مهرپور از هندوستان به حساب وی واریز شده بود. از طرفی دولت هند به پلیس کشور سوئد گفت که اکبر مهرپور با پاسپورت دیپلماتیک رژیم جمهوری اسلامی ایران وارد هند شد.[۹]
تظاهرات در سوئد
بسیاری ایرانیان مقیم سوئد به خاطر قتل سیدخلیل عالینژاد، اقدام به تظاهرات کردند؛ و به روند پیگیری قتل سیدخلیل معترض شدند. معترضان در تظاهرات میگفتند که سیدخلیل عالینژاد پیش از آتشسوزی در منزلش به قتل رسیدهبود، ولی پلیس سوئد مدارک و شواهد بهدست آمده را مخفی نگه داشتهاست؛ و آنها را افشا و برای عموم علنی نکردهاست. دادیار پروندهی قتل سیدخلیل عالینژاد فردی به نام کارل برگستروم بود. او به دلیل اینکه تهدید شدهبود، در رابطه با قتل سیدخلیل پیش از آتشسوزی هیچ اظهار نظری نکرد.[۸]
سیدخلیل از زبان دیگران
ایرج حقدوست که یکی از شاگردان استاد سیدخلیل عالینژاد بود، در وصف او میگوید:
«بنده ۱۵ سال شاگرد ایشان بودم و خاطرات زیادی با ایشان دارم. نکتهای که زیاد مورد توجه اینجانب میباشد، عرفان و خودسازی استاد بود. وی مردم را همواره عملاً و زبانی به سوی نور و حقیقت و خداپرستی دعوت میکرد؛ و بسیار متواضع بود. استاد به تحقیق و سیاحت علاقه زیادی داشتند و به کشورهای مختلفی از جمله ژاپن، سوئد، چین سفر کرد. اوج خودسازی استاد این بود که در سال ۶ ماه آن را روزه بود؛ و به خودسازی و تهذیب نفس مشغول و هنگامی که فوت کردند ۱۲۱ روز بود که روزه بود…»[۱]
فریدون حقیقی سازندهی سازهای ایرانی که یکی از دوستان نزدیک و قدیمی سیدخلیل عالینژاد است، میگوید:
«سیدخلیل را خیلیها نشناختند. اما کسانی که از نزدیک با وی آشنا بودند، میدانند که او علاوه بر هنر به اخلاق و عرفان تا چه اندازه پایبند بود… سیدخلیل به بالاترین هنر یعنی عشق اعتقاد داشت؛ و بر همان اساس هم عمل میکرد. سیدخلیل عالینژاد بر این باور بود که وقتی هنر برای عشق به خدا نباشد به صنعت تبدیل میشود. آهنگهای که وی ساخته است نشانمیدهد که تمامی آثار او نشأت گرفته از عشق هستند.[۲]
بهزاد خالوندی آهنگساز معروف کرمانشاه در وصف آقای سیدخلیل عالینژاد میگوید:
«دوستداران موسیقی عرفانی هیچگاه کوچ زودهنگام و تراژیک سیدخلیل عالینژاد اسطوره موسیقی عرفانی کرمانشاه را از یاد نمیبرند. نابغهای که خیلی زود از میان جامعه هنری رفت و افسوس بسیاری را برای اهل هنر و دوستداران موسیقی بر جایگذاشت. عالینژاد بیگمان یکی از برجستهترین هنرمندان فعال در عرصه موسیقی عرفانی ایران بود که در طول زندگی کوتاه هنری اما پُربار خود توانست اثرات بسیار عمیقی را بر موسیقی عرفانی برجای بگذارد. او در موسیقی تنبور غرقشده و بدل به یکی از ستونهای اصلی موسیقی عرفانی گشتهبود، جایگاهی رشک برانگیز که البته مورد حسد بسیاری نیز بود…»[۲]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ بیوگرافی استاد سید خلیل عالینژاد از زبان شاگردانش - آرشیو موسیقی ملی ایران
- ↑ ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ ۲٫۱۱ ۲٫۱۲ بیوگرافی سید خلیل عالینژاد - سایت باریکورد
- ↑ دستگاه اطلاعاتی ایران، قاتل خلیل عالینژاد - سایت روژی کورد
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ استاد شهید آقا سید خلیل عالینژاد - سایت عرفان ایران
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ زندگینامه و فعالیت هنری سید خلیل عالینژاد - سایت هفت هنر
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ چهره بیهمتای موسیقی، سید خلیل عالینژاد - سایت آکا ایران
- ↑ سید خلیل عالینژاد - سایت دُهُلچی
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ بررسی قتل خلیل عالینژاد - سایت حقوق بشر ایران
- ↑ وزارت اطلاعات ایران، قاتل خلیل عالینژاد - سایت یارسان