عدالت‌خانه

عدالت‌خانه، یکی از نخستین و مهم‌ترین مطالبات مردم ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطه بود. این اصطلاح به نهادی اطلاق می‌شد که قرار بود در آن، شکایات و دادخواهی‌های مردم از حکومت و دستگاه‌های دولتی بررسی شود. در جنبش عدالت‌خواهی ۱۲۸۴–۱۲۸۵ش، شعار تأسیس عدالت‌خانه به خواسته‌ای سراسری بدل شد و زمینه‌ساز تأسیس مجلس شورای ملی گردید. احمد کسروی در تاریخ مشروطهٔ ایران (۱۳۲۵ش) عدالت‌خانه را نخستین صورت‌بندی نهادی خواست مردم برای قانون و داد می‌داند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز عدالت‌خانه را حلقهٔ پیوند سنت‌های دادخواهی قدیم با مفهوم مدرن پارلمان دانسته‌اند.

پیشینهٔ اصطلاح

در سنت سیاسی ایران، عدالت از مفاهیم بنیادین مشروعیت سلطنت بود. شاهِ عادل حافظ نظم و امنیت دانسته می‌شد. اما در اواخر دورهٔ قاجار، به سبب فساد و استبداد، این مفهوم در عمل بی‌معنا شده بود. در چنین شرایطی، خواست عدالت‌خانه بر زبان علما، بازرگانان و مردم جاری شد (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).

بست‌نشینی و شکل‌گیری مطالبه

یکی از کانون‌های طرح شعار عدالت‌خانه، بست‌نشینی مردم در مسجد شاه و حرم عبدالعظیم در سال ۱۲۸۴ش بود. علما و بازرگانان با این اقدام، خواست خود را برای ایجاد نهادی که شکایات مردم را رسیدگی کند، آشکار کردند (کسروی، تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان، ۱۳۲۳).

فرمان مظفرالدین‌شاه

در دی‌ماه ۱۲۸۴ش، مظفرالدین‌ شاه تحت فشار اعتراضات مردمی، فرمان تأسیس «عدالت‌خانه» را صادر کرد. با این حال، این فرمان هیچ‌گاه به مرحلهٔ اجرا نرسید. خواست عدالت‌خانه به‌سرعت با مطالبهٔ گسترده‌تر «مجلس شورای ملی» جایگزین شد. فریدون آدمیت تأکید می‌کند که عدالت‌خانه در واقع پلی بود میان مفهوم سنتی «دیوان مظالم» و نهاد مدرن پارلمان (فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).

جایگاه در انقلاب مشروطه

عدالت‌خانه به‌عنوان نخستین شعار جمعی و فراگیر مردم، نقشی کلیدی در آغاز انقلاب مشروطه داشت. به گفتهٔ هما ناطق، عدالت‌خانه «نام سنتی نهادی بود که در عمل به خواست مدرن قانون‌گذاری و حاکمیت قانون بدل شد» (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷). آبراهامیان نیز آن را «نخستین صورت‌بندی نهادی جنبش مشروطه» می‌خواند (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷).

جمع‌بندی

عدالت‌خانه از یک مطالبهٔ سنتی برای دادخواهی آغاز شد، اما در بستر انقلاب مشروطه به سمت تأسیس مجلس قانون‌گذاری و حاکمیت قانون سوق یافت. این اصطلاح، نمونه‌ای روشن از گذار مفاهیم سنتی ایران به زبان و نهادهای مدرن سیاسی است.

منابع

  • کسروی، احمد. تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
  • کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
  • آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
  • ناطق، هما. ایرانیان و اندیشهٔ تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
  • آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
  • آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.