عرشیا امام قلیزاده
عرشیا امامقلیزاده علمداری | |
---|---|
زادروز | ۱۳۸۵ علمدار - یا هادیشهر |
درگذشت | ۷ آذر ۱۴۰۱ علمدار |
علت مرگ | خودکشی تحت تاثیر خوردن داروهای مشکوک حین دستگیری |
ملیت | ایرانی |
عرشیا امامقلیزاده علمداری (درگذشتهٔ ۷ آذر ۱۴۰۱) ساکن نوجوان ۱۶ سالهای است که به اتهام عمامهپرانی در جلفا بازداشت شد. او بعد از ۱۰ روز آزاد شد اما در هفتم آذر در اثر آنچه خودکشی نامیده شد جان باخت.
دستگیری
به گزارش آذنیوز و به نقل از منبعی موثق، عرشیا امامقلیزاده علمداری، اهل شهرستان علمدار (هادیشهر) و ساکن رشت، که برای بازدید اقوام به شهر پدریاش رفته بود؛ در پی اقدام به عمامهپرانی از طرف نیروهای امنیتی شناسایی شده و احضار میگردد. پدر عرشیا از تحویل دادن او خودداری نمودند و به شهر خود باز میگردند، اما با تهدیدهای مکرر از سوی نیروهای امنیتی مجبور به بازگشت به علمدار میگردند. عرشیا امامقلیزاده علمداری پس از معرفی خود به مراجع قضایی، ابتدا به بازداشتگاه علمدار و سپس به تبریز منتقل میگردد.[۱]
زندان
به گفته منبع آگاه، عرشیا امامقلیزاده علمداری پس از آزاد شدن اقرار نموده که “هرشب آنها را مجبور به خوردن قرص میکردند[۱]
جانباختن
عرشیا امامقلیزاده علمداری، این نوجوان آذربایجانی که پس از آزادی موقت، به افسردگی شدیدی مبتلا شده بود و با خانواده و دوستانش از تصمیمش به خودکشی حرف میزد، تنها چند روز پس از بازگشت از زندان به زندگی خود پایان میدهد.[۱]
تهدید خانواده بعد از جانباختن
منبع نزدیک به خانواده عرشیا امامقلیزاده نوجوان ۱۶ ساله در جلفا که چند روز بعد از آزادی خودکشی کرد و جان باخت، به ایران اینترنشنال گفت پس از خودکشی عرشیا، ماموران جمهوری اسلامی به خانه او هجوم آوردند و تهدید کردند که «اگر صدایتان دربیاید اتفاق بدی برای شما خواهد افتاد.»[۲]
خاکسپاری عرشیا امامقلیزاده علمداری
خاکسپاری عرشیا امامقلیزاده علمداری که پس از آزادی از زندان در جلفا مجبور به خودکشی شد تنها در جمع محدودی از خانوادهاش به خاک سپرده شد.[۳] بنا بر اعلام شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، عرشیا امامقلیزاده علمداری روز ششم آذر در وادی رحمت علمدار در هادیشهر آذربایجان شرقی به خاک سپرده شده است.[۴]
سخنان مادر عرشیا امامقلیزاده
ضجههای تکاندهندهی مادر عرشیا امامقلیزاده علمداری که به زبان ترکی میگوید:[۵]
«نبین پرپر میزنم بهت افتخار میکنم. عرشیا تو آدمی نبودی که خودکشی کنی بیشرفا چکار باهات کردند نبین اینجوری دارم پرپر میزنم بهت افتخار میکنم به غیرتت. دلبندم جگرم داره میسوزه ولی بهت افتخار میکنم توغیرت داشتی اونا بی ناموس بودند» سه شنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۱