فرشته اسفندیاری
فرشته اسفندیاری، (زاده ۱۳۳۹، تهران – درگذشته ۲۷ اردیبهشت ۱۳۷۴، عراق-بغداد) از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او پس از انقلاب ضدسلطنتی با مجاهدین آشنا شد و در تظاهرات و متینگهای مجاهدین فعالانه شرکت میکرد. فرشته اسفندیاری به افشای ماهیت نظام جمهوری اسلامی میپرداخت. فرشته اسفندیاری دانشجوی رشته ریاضی و کامپیوتر در دانشگاه متحدین تهران بود. وی پس از ۴ سال زندگی مخفی و فعالیت در هستههای مقاومت، در منطقه مرزی به سازمان مجاهدین پیوست. او در بخش تبلیغات فعالیت میکرد و گویندهی رادیو مجاهد بود. فرشته اسفندیاری سرانجام توسط مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در یکی از خیابانهای بغداد مورد ترور قرار گرفت و جان باخت.
آشنایی با مجاهدین
فرشته اسفندیاری در سال ۱۳۵۷، پس از انقلاب ضدسلطنتی، هنگامی که در دبیرستان خوارزمی تهران دانشآموز بود، با سازمان مجاهدین خلق و آرمان این سازمان آشنا شد. وی در تظاهرات و متینگهای مجاهدین فعالانه شرکت میکرد؛ و بهعنوان یک میلیشیای مجاهد خلق، در افشای ماهیت نظام جمهوری اسلامی فعال بود.[۱]
فعالیت در دانشگاه
فرشته اسفندیاری پس پایان دوره دبیرستان، در رشته ریاضیات و کامپیوتر وارد دانشگاه متحدین تهران شد. وی از همان ابتدای ورود به دانشگاه، فعالیتهایش را در همکاری با انجمنهای دانشجویان مسلمان آغاز کرد. فعالیتهای فرشته اسفندیاری تا فروردین سال ۱۳۶۰، ادامه داشت. او سپس به یکی از انجمنهای محلات شرق تهران منتقل شد؛ و کارحرفهای خود را درآن انجمن دنبال کرد. در اوایل پاییز سال ۱۳۶۰، ارتباط وی با سازمان مجاهدین خلق قطع شد؛ و پس از آن در حالی که زندگی مخفی داشت، نزدیک به ۴ سال به فعالیتهای خود در هستههای مقاومت ادامه داد.[۲]
گویندگی رادیو مجاهد
فرشته اسفندیاری پس از چهار سال فعالیت در هستههای مقاومت در منطقه مرزی به سازمان مجاهدین خلق پیوست. به دلیل مسئولیتپذیری و صلاحیتهایش به زودی در بخش تبلیغات سازمان مجاهدین و صدای مجاهد به کار مشغول شد. فرشته اسفندیاری به دلیل صدای گرمی که داشت از بهمنماه سال ۱۳۶۴، تا زمان ترور شدن، گویندهی این رادیو بود.[۲]
نحوه ترور
در صبح روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۷۴، تروریستهای وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی که به قصد ترور به بغداد اعزام شده بودند، در خیابان الشعب بغداد، از پشت سر به روی پنج سرنشین یکی از خودروهای مجاهدین خلق آتش گشوده و سپس متواری شدند. در این حمله تروریستی، فرشته اسفندیاری و عفت حداد جان باختند و صدیقه خداییصفت نیز شدیداً مجروح شد.[۳]
ویژگیهای فردی
مسعود کلانی از چهرههای شناختهشده در بخش تبلیغات و رادیو صدای مجاهد که در آن زمان از همکاران فرشته اسفندیاری در صدای مجاهد بود، درباره ویژگیهای او میگوید:
«... از همان لحظاتی که کارشرا در صدای مجاهد آغاز کرد، شور، انگیزههای انقلابیش، پشتکارش، کاراییاش، برای من و سایر خواهران و برادرانم در صدای مجاهد انگیزاننده بود. وقتیکه خبرهایی از فساد و تباهی و انبوه خساراتی که آخوندهای پلید بر سر مردم و میهن ما آوردند را میخواند. بهخصوص وقتیکه میشنید این جانوران پست و فرومایه با قوانین ارتجاعیشان و با عملکردهایشان چه بلایی بهسر زنان آزاده ایرانی میآورند، برافروخته میشد… هیچگاه صدای انگیزاننده و با صلابتش را وقتیکه به جوانان و زنان آزاده ایرانی پیام میداد که برخیزند و به وظایف انقلابیشان عمل کنند؛ و به ارتش آزادی بپیوندند را فراموش نمیکنم.»[۱]
وصیتنامه
فرشته اسفندیاری ۸ سال پیش از ترورش، درست در روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶، در وصیتنامهاش نوشته بود:
«خدایا خلق ایران تحت ظلم و ستم، آوارگی، دربدری، جنگ، فساد و فحشاء قرار دارند. خدایا رشیدترین فرزندان مردم ایران زیر شدیدترین شکنجههای خمینی دست و پا میزنند؛ و خمینی دجال و ضدبشر برای زندهماندن خود هر روز این آگاهترین فرزندان را به چوبههای دار و یا به جوخه تیرباران میبندد. خدایا مردم ایران درگیر جنگی هستند که فقط خمینی ضدبشر بر ادامه آن اصرار میورزد. خدایا هموطنانم از فقر و گرسنگی رنج میبرند که خمینی سفاک باعث و بانی آن است و خدایا…»[۱]