قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت
کتاب قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت

کتاب «قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت»، نوشته احسان امین‌الرعایا، اثری است که در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۷ (۲۸ جولای ۲۰۱۸) توسط بنیاد رضایی‌ها منتشر شده است. این کتاب به بررسی قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ می‌پردازد و آن را از منظر ارتباطش با تحولات و دینامیک‌های حوزه سیاست در جمهوری اسلامی ایران تحلیل می‌کند. رویکرد اصلی کتاب بر این فرض استوار است که نقش این واقعه در تثبیت و بازشناسی «ولایت فقیه» و الیگارشی حاکم، موضوع محوری بخش مهمی از این نوشته است. کتاب، با نگاهی تحلیلی، پیامدهای این واقعه تاریخی را بر ساختار قدرت و سلسله‌مراتب سیاسی در ایران مورد کندوکاو قرار می‌دهد.

معرفی کتاب: قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت

۱. اطلاعات کلی و محور اصلی

کتاب «قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت» به قلم احسان امین‌الرعایا، اثری است که در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۹۷ (۲۸ جولای ۲۰۱۸) منتشر گردید. ناشر این کتاب، بنیاد رضایی‌ها است. محوریت اصلی کتاب بر تحلیل قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ متمرکز است. اما رویکرد منحصر به فرد آن، بررسی این واقعه از «زاویه نسبت آن با تحولات قلمرو سیاست در رژیم» و نقش آن در «بازشناسی دینامیک‌های واقعی عرصه سیاست» در جمهوری اسلامی ایران است. به عبارتی، کتاب تلاش می‌کند تا نشان دهد چگونه واقعه قتل‌عام ۱۳۶۷ بر ساختار و تثبیت نظام حکومتی اثر گذاشته است.[۱]

۲. ساختار و فصول مهم

این کتاب، دربرگیرنده یادداشت‌های نویسنده درباره وقایع مهمی است که در سال ۱۳۹۵ باعث بازگشایی مجدد پرونده کشتار بزرگ سال ۱۳۶۷ و انتشار آگاهی‌های بیشتر پیرامون آن در جامعه ایران شد. فصول مهم این کتاب شامل موضوعاتی نظیر: معنای سیاسی فایل صوتی سخنان منتظری (که به افشای ابعاد جدیدی از این واقعه کمک کرد)، هرم سیاسی رژیم قتل‌عام (تحلیل ساختار قدرت در آن دوران)، تحلیل حکم خمینی (مربوط به فرمان قتل‌عام)، مفهوم منافقین (از دیدگاه حاکمیت)، بازتأسیس ولایت فقیه (پس از مرگ خمینی) و خودویرانگری ولایت فقیه است. این تقسیم‌بندی فصول نشان‌دهنده رویکرد تحلیلی و سیاسی کتاب به واقعه تاریخی است.[۱]

۳. پیوند قتل‌عام با ساختار قدرت پس از خمینی

احسان امین‌‌الرعایا
احسان امین‌‌الرعایا

در یکی از فصول کتاب، نویسنده بر اساس بررسی وقایع عینی سال‌های ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸، به این نتیجه می‌رسد که «قدرت حاکم پس از خمینی، برساخته ماشین کشتار است». او این پرسش را مطرح می‌کند که چگونه [علی] خامنه‌ای، که در سلسله مراتب مذهبی جایگاه بالایی نداشت، توانست به جایگاه رهبری (ولایت فقیه) برسد.

نویسنده در قسمتی از کتاب نوشته است: «مهم‌ترین سرمایه خامنه‌ای و رفسنجانی که سایر باندهای رژیم را هم به اطاعت واداشت، نقش تعیین‌کننده آنها در حفظ رژیم از طریق قتل‌عام زندانیان سیاسی، عزل آقای منتظری و مقابله با ارتش آزادیبخش ملی بود». این بخش، تحلیل نویسنده از ارتباط مستقیم واقعه قتل‌عام با انتقال و تثبیت قدرت در رأس حکومت پس از خمینی را نشان می‌دهد.[۱]

۴. ماهیت و نتایج قتل‌عام از دیدگاه کتاب

نویسنده کتاب تأکید می‌کند که قتل‌عام ۱۳۶۷ «نه واقعه‌ای سپری شده و فرو نهاده در بایگانی تاریخ است؛ نه امری تقلیل‌یافته در دایره بسته حقوق بشر». بلکه او این واقعه را «فراتر از آن، امری در قلمرو مقاومت و آزادی» می‌داند. از دیدگاه کتاب، هر گامی در این مسیر، از «جمع‌آوری اطلاعات و جزئیات درباره سربداران سال ۶۷» تا «افشای موقعیت و هویت جلادان»، همگی «اجزای مبارزه‌ای است برای به زیر کشیدن ولایت فقیه». این بخش، رویکرد فعالانه کتاب را نسبت به موضوع نشان می‌دهد که فراتر از یک تحلیل تاریخی صرف، به دنبال تأثیرگذاری بر روند مبارزه سیاسی کنونی است.[۲]

منابع