حیدرخان عمواوغلی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
 از پیشاهنگان ترویج اندیشه مارکسیسم لنینیسم در ایران <ref name=":1">صدای مردم - [https://www.sedayemardom.net/?p=50732 یادی از حیدر عمواوغلی انقلابی نامدار]</ref>
'''حیدرخان عمواوغلی''' با نام اصلی '''حيدر تاري ويرديوف''' (زاده ۱۸۸۰ در ارومیه - درگذشته ۱۹۲۰) از فعالان موثر جنبش مشروطه ایران و از نخستین رهبران چپ ایران<ref>دانشنامه جهان اسلام - [http://rch.ac.ir/article/Details?id=8237 حیدرخان عمواوغلی]</ref> و از رهبران حزب کمونیست ایران. وی پس از به توپ بستن مجلس عده‌ای داوطلب فدایی را برای مبارزه با محمدعلی شاه و یاری مجاهدین تبریز روانه نمود و خود نیز به تبریز آمد.


از نخستین رهبران چپ ایران<ref>دانشنامه جهان اسلام - [http://rch.ac.ir/article/Details?id=8237 حیدرخان عمواوغلی]</ref>
حیدرخان عمواوغلی در بسیاری از رویدادهای انقلابی مشروطیت دست داشت: ترور امین السلطان، صدراعظم محمد علی شاه، شرکت در نقشه کشتن میرزا علی‌اصغرخان‌اتابک، بمب انداختن درخانه علاءالدوله، سوءقصد به محمدعلی شاه، کشتن شجاع نظام مرندی با بمب دست‌ساز.<ref name=":4">کتابناک - [http://ketabnak.com/book/40414/%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C حیدرخان عمواوغلی]</ref>


حيدرخان چراغ ‌برقي (به جهت کار در کارخانه برق آستانه حضرت رضا (ع) و سپس در کارخانه حاجي حسين آقا امين‌الضرب در تهران) يا حيدرخان بمبي (به جهت اينکه در طول مشروطه و استبداد صغير هر چه بمب در خانه رجال و درباريان ترکيد و يا حتي سوء قصد به جان محمدعلي شاه با نارنجک، همگي يا طرح او بود يا اجراي مستقيم توسط خودش)، نام اصلي‌اش حيدر تاري ويرديوف است از اتباع رسمي دولت روسيه تزاري بود و از ساکنين ولادي قفقاز.<ref name=":3">پارسینه - [http://www.parsine.com/fa/news/5783/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C آشنایی با اولین تروریست مدرن ایرانی: حیدرخان عمواوغلی]</ref>
وی پیشتر به '''حيدرخان چراغ ‌برقي''' (به جهت کار در کارخانه برق آستانه حضرت رضا (ع) و سپس در کارخانه حاجي حسين آقا امين‌الضرب در تهران) يا '''حيدرخان بمبي''' (به جهت ترکاندن بمب در خانه رجال و درباریان در طول مشروطه و استبداد صغير و يا سوء قصد به جان محمدعلي شاه با نارنجک، که همگي يا طرح او بود يا اجراي مستقيم توسط خودش) معروف بود.<ref name=":3">پارسینه - [http://www.parsine.com/fa/news/5783/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C آشنایی با اولین تروریست مدرن ایرانی: حیدرخان عمواوغلی]</ref>
 
حیدرخان عمواوغلی (زاده ۱۸۸۰ در ارومیه-درگذشته ۱۹۲۰) انقلابی ایرانی و از فعالان موثر جنبش مشروطه ایران و از رهبران حزب کمونیست ایران. پس از به توپ بستن مجلس حیدرخان عمواوغلی عده‌ای داوطلب فدایی را برای مبارزه با محمدعلی شاه و یاری مجاهدین تبریز روانه نمود و خود نیز به تبریز آمد.
 
حیدرخان عمواوغلی در بسیاری از رویدادهای انقلابی مشروطیت دست داشت:ترور امین السلطان، صدراعظم محمد علی شاه،شرکت در نقشه کشتن میرزا علی‌اصغرخان‌اتابک، بمب انداختن درخانه علاءالدوله،سوءقصد به محمدعلی شاه،کشتن شجاع نظام مرندی با بمب دست ساز.
 
تأسیس حزب کمونیست ایران. حیدرخان عمواوغلی طی اولین کنگره خلق‌های شرق در ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۸ ریاست کمیته مرکزی حزب کمونیست جدید را برعهده داشت.
 
حیدرخان پس از فتح تهران به فعالیت انقلابی خود ادامه داد. تا این‌که محل زندگی او شناسایی شد. به دستور یپرم‌خان او را تبعید کردند. حیدرخان به روسیه و از آن‌جا به فرانسه و سوئیس رفت و به همکاران لنین پیوست.
 
با شروع جنبش جنگل با آنان تماس گرفت و در اردبیهشت ۱۳۰۰ ه. ش، پس از مذاکرات طولانی، امضای توافق بر سر همکاری جدید با میرزا کوچک‌خان را امکان‌پذیر ساخت. پس از اختلافات و کشمکش‌هائی که در جنبش جنگل پیش آمد، حیدر خان در یکی از روستاهای گیلان محاصره و کشته شد. تاریخ کشته شدن وی را ۵ آبان ۱۳۰۰ مقارن با ۱۸ اکتبر ۱۹۲۱ ذکر نموده‌اند.<ref>کتابناک - [http://ketabnak.com/book/40414/%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C حیدرخان عمواوغلی]</ref>


== زندگی نامه ==
== زندگی نامه ==
وي فرزند ميرزا علي‌اکبر اروميه‌اي بود، معلوم نيست از اروميه به قفقاز رفته يا از سلماس به هر جهت، جد حيدرخان يعني پدر ميرزاعلي‌اکبر معروف به حاجي ملاعلي تاري ويرديوف بود، و در شهر ارمني‌نشين الکساندروپل که يکي از ولايتهاي صنفي ارمنستان بوده و بعدها در زمان تصرف امپراطوري عثماني گمري و سرانجام در زمان حکومت اشتراکي شوروي به نام لنيناکال موسوم گشت، ساکن بوده است.» 1
حیدرخان عمواوغلی از پدری به نام علی اکبر افشار و مادری به نام زهرا خانم متولد شد. پدرش علی‌اکبر افشار، طبیب بود. مشهدی علی‌اکبر را مردم عمو خطاب می‌کردند. به همین خاطر حیدرخان به عمواوغلی شهرت یافت. او مردی دل‌سوز ومهربان بود و در میان مردم نفوذ بسیار داشت. وی درسال 1265 خورشیدی به علت فشارهای ماموران دولتی همراه خانواده اش در شهر الکساندرپل (لنیناکان) در ارمنستان مقیم شد.<ref name=":0" />


« حيدر را به اين جهت عمواوغلي مي‌گفته که عده‌اي کثير از رفقا و آشنايان، ميرزا علي‌اکبر را عمو خطاب مي‌کردند و به همين جهت فرزندش با پسرعمو يا عمواوغلي مي‌گفتند و اين گونه شد که اين نام بر حيدرخان ماند و وي را حيدر عمواوغلي خطاب مي کردند.» <ref name=":3" />
او به آن دلیل که مردم رضائیه و روستاهای آذربایجان برای درمان و یا یافتن راه حلی برای دشواری های روزمره خود به وی مراجعه می کردند و او نیز از هیج کمکی دریغ نمی کرد ،در میان مردم محبوبیت فراوان یافته بود و به همین دلیل زیر فشار خوانین بود. پس از مدتی، به همراه خانواده اش ناچار به جلای وطن شد و به ارمنستان رفت.<ref name=":1">صدای مردم - [https://www.sedayemardom.net/?p=50732 یادی از حیدر عمواوغلی انقلابی نامدار]</ref>


حیدرخان عمواوغلی مشهور به حیدر برقی که با نام تاری ویردیوف نیز شناخته می شود، در شهر ارومیه (رضائیه) (یا به قولی در سلماس) از پدری به نام علی اکبر افشار و مادری به نام زهرا خانم متولد شد. پدرش علی‌اکبر افشار، طبیب بود. مشهدی علی‌اکبر را مردم عمو خطاب می‌کردند. به همین خاطر حیدرخان به عمواوغلی شهرت یافت. او مردی دل‌سوز ومهربان بود و در میان مردم نفوذ بسیار داشت. وی درسال 1265 ه.ش به علت فشارهای ماموران دولتی همراه خانواده اش در شهر الکساندرپل (لنیناکان) در ارمنستان مقیم شد.<ref name=":0" />
حیدر خان در آن شهر پس از اتمام تحصیلات ابتدائی در ایروان، دبیرستان را به پایان رسانید و در عین حال با برخی از آثار انقلابی آشنا شد و در 18 سالگی وارد حزب سوسیال دموکرات شد. سپس در گرجستان به دانشگاه برق انیستیتوی پلی تکنیک رفت و دیپلم مهندسی برق گرفت. حیدرخان بعد از تحصیل به باکو رفت و به اتفاق کراسین که ازانقلابیون معروف بود، ایستگاه برقی بر پا کرد، سپس در کارخانه متقال بافی، ماشینیست برق شد و سرانجام به سمت سرمکانیک در صنایع نفتی تقی اف به کار مشغول شد.<ref name=":0" />
* او به آن دلیل که مردم رضائیه و روستاهای آذربایجان برای درمان و یا یافتن راه حلی برای دشواری های روزمره خود به وی مراجعه می کردند و او نیز از هیج کمکی دریغ نمی کرد ،در میان مردم محبوبیت فراوان یافته بود و به همین دلیل زیر فشار خوانین بود. پس از مدتی، به همراه خا نواده اش ناچار به جلای وطن شد و در ارمنستان اقامت گزید.<ref name=":1" />
* حیدر خان در آن شهر پس از اتمام تحصیلات ابتدائی در ایروان، دبیرستان را به پایان رسانید و در عین حال با برخی از آثار انقلابی آشنا شد و در 18 سالگی وارد حزب سوسیال دموکرات شد. سپس در گرجستان به دانشگاه برق انیستیتوی پلی تکنیک رفت و دیپلم مهندسی برق گرفت. حیدرخان بعد از تحصیل به باکو رفت و به اتفاق کراسین که ازانقلابیون معروف بود، ایستگاه برقی بر پا کرد، سپس در کارخانه متقال بافی، ماشینیست برق شد و سرانجام به سمت سرمکانیک در صنایع نفتی تقی اف به کار مشغول شد.
* مظفرالدین شاه در هنگام بازگشت از سفر اول اروپا (1318 ه.ق) سه روز در باکو ماند و دستوری برای خرید موتور برق برای حرم امام رضا در مشهد صادر کرد، حیدرخان به دعوت رضایوف (حاج میرزا محمود میلانی) از بازرگانان تبریز، پس از خرید ماشین و لوازم چهارصد چراغ، به‌سمت خراسان حرکت کرد و در حدود جمادی الاولی 1320 ه.ق در کارگاه برق مشهد استخدام شد. حیدرخان عمواوغلی مدت 15 ماه در مشهد مشغول به کار انداختن کارخانه برق حرم امام رضا و بالا خیابان بود. کارخانه برق در آن زمان با زغال سنگ کار می‌کرد و در کوچه‌ای به‌نام چراغ برق قرارداشت.
* حیدرخان در مشهد به نشر افکار حزب سوسیال دموکرات پرداخت و حتی سعی و تلاش داشت که فرقه سیاسی تشکیل بدهد که موفق نشد و با آزادی‌خواهان آنجا مثل ملک الشعرای بهار ارتباط و همکاری داشت. حیدرخان در رجب 1321 ه.ق از مشهد به تهران رفت و در کارخانه برق حاجی امین‌الضرب استخدام شد. چون در این کارخانه کار می‌کرد حیدرخان برقی شناخته شد.
* در انقلاب مشروطه شرکت داشت و تندروی او و یارانش و فرقه سوسیال دموکرات باعث مجادلات بسیار شد. حیدرخان نسبت به کشتن مخالفین آزادی (به گمان خود) کوچک‌ ترین ترس یا تردیدی به دل راه نمی‌داد.
* در جنگ جهانی اول، در حکومت موقت ملی که در قم و سپس در کرمانشاهان تشکیل یافته بود، شرکت فعال داشت. پس از جنگ های خونین با اشغالگران در قم، قوای ملیون دچار شکست می گردد. حیدرخان اسیر و محکوم به حبس با اعمال شاقه می شود ولی پس از اندک مدتی موفق به فرار شد ومجددا به اروپا رفت. حیدرعمواغلی بنا به دعوت سید حسن تقی زاده که آن زمان در برلن با عده ای از ایرانیان به نشر مجله کاوه پرداخته بود در سال 1917 م به برلن آمد و پس از مدت کوتاهی به ایران باز می گردد.
* حیدرخان در سال 1919 به دعوت لنین از طرف (حزب عدالت) در تشکیل اولین کنگره بین المللی سوم کمونیستی به پطروگراد دعوت می شود و بعدا به نمایندگی ایران در هیئت اجرائیه بین المللی سوم (کمینترن) انتخاب می گردد.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/9886/%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86+%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C حیدرخان عمواوغلی]</ref>


== ورود به ایران و مشهد ==
== مشهد ==
*
مظفرالدین شاه در هنگام بازگشت از سفر اول اروپا (1318 ه.ق) سه روز در باکو ماند و دستوری برای خرید موتور برق برای حرم امام رضا در مشهد صادر کرد، حیدرخان به دعوت رضایوف (حاج میرزا محمود میلانی) از بازرگانان تبریز، پس از خرید ماشین و لوازم چهارصد چراغ، به‌سمت خراسان حرکت کرد و در حدود جمادی الاولی 1320 ه.ق در کارگاه برق مشهد استخدام شد. حیدرخان عمواوغلی مدت 15 ماه در مشهد مشغول به کار انداختن کارخانه برق حرم امام رضا و بالا خیابان بود. کارخانه برق در آن زمان با زغال سنگ کار می‌کرد و در کوچه‌ای به‌نام چراغ برق قرارداشت.
زندگی حیدرخان از زمان ورود به ایران، وارد یک زندگی انقلابی حرفه‌ای می‌شود به طوریکه تمام مابقی عمر خود را تا لحظه مرگ صرف مبارزه می‌کند.


مرحله اول مبارزه
حیدرخان در مشهد به نشر افکار حزب سوسیال دموکرات پرداخت و حتی سعی و تلاش داشت که فرقه سیاسی تشکیل بدهد که موفق نشد و با آزادی‌خواهان آنجا مثل ملک الشعرای بهار ارتباط و همکاری داشت. <ref name=":0" />


حیدرخان می‌گوید از سن دوازده سالگی در روسیه سرش به امور سیاسی بازشده است «و هیچ زمان تحمل بعضی مضرات اقتصادی را نمی‌توانستم بیاورم چطور می‌شد که در ایران متحمل پاره‌ای وحشیگری‌ها شده و ساکت باشم.»
خود وی گفته است «در بدو ورود من به شهر مشهد منظره هولناکی مشاهده نمودم که از آن منظره اهالی خراسان حاکم جدید را تحسین و تمجید کرده می‌گفتند که این حاکم خوب حاکم سفاکی بوده و خواهد توانست حکومت کند.» اما منظره عبارت از این بود که فردی را دو شقه کرده و هر شقه را در دو سوی دروازه شهر آویزان کرده بودند: «من این منظره وحشیگری را نمی‌توانستم از مد نظر خود محو سازم.»
 
به عنوان مثال اتفاقی که «اثر فوق‌العاده در قلب» او داشته این بوده که «حاکم در حین حرکت و عبور از کوچه و بازار، عده کثیری از فراش‌ها و آدم‌های مفتخوار تقریبا به عده چهار صد نفر جلو و عقب خود انداخته و کسانی را که نشسته بودند، به زور آنها بلند کرده و حکم به تعظیم کردن می‌نمودند.»
 
روایت حیدر خان از به دار کشیدن در شهر نیز جالب است: «در بدو ورود من به شهر مشهد منظره هولناکی مشاهده نمودم که از آن منظره اهالی خراسان حاکم جدید را تحسین و تمجید کرده می‌گفتند که این حاکم خوب حاکم سفاکی بوده و خواهد توانست حکومت کند.» اما منظره عبارت از این بود که فردی را دو شقه کرده و هر شقه را در دو سوی دروازه شهر آویزان کرده بودند: «من این منظره وحشیگری را نمی‌توانستم از مد نظر خود محو سازم.»


حیدرخان تعریف می‌کند در نتیجه دیدن بی‌عدالتی در مشهد، تلاش می‌کند مردم را علیه حاکم بشوراند. گرانی نان را دست آویزی برای تحریک مردم قرار می‌دهد تا «برعزل حکومت اجماع و قیام نمایند.»
حیدرخان تعریف می‌کند در نتیجه دیدن بی‌عدالتی در مشهد، تلاش می‌کند مردم را علیه حاکم بشوراند. گرانی نان را دست آویزی برای تحریک مردم قرار می‌دهد تا «برعزل حکومت اجماع و قیام نمایند.»
خط ۴۵: خط ۲۳:
اما در مدت پانزده ماهی که در خراسان اقامت دارد نتوانست سازماندهی سیاسی کند چون «کله‌های مردم به قدری نارس بود که سعی من در این ایام بی‌نتیجه ماند.»<ref name=":2">بی بی سی فارسی - [http://www.bbc.com/persian/iran/2014/10/141021_l12_iran_heidarkhan_book_review مستبدین گریختند'؛ نگاهی به خاطرات حیدرخان عمواوغلی]</ref>
اما در مدت پانزده ماهی که در خراسان اقامت دارد نتوانست سازماندهی سیاسی کند چون «کله‌های مردم به قدری نارس بود که سعی من در این ایام بی‌نتیجه ماند.»<ref name=":2">بی بی سی فارسی - [http://www.bbc.com/persian/iran/2014/10/141021_l12_iran_heidarkhan_book_review مستبدین گریختند'؛ نگاهی به خاطرات حیدرخان عمواوغلی]</ref>


== ورود به تهران ==
== تهران ==
بنابراین به تهران عزیمت می‌کند: «چون شخص من از ترتیبات حکومتی ایران به طوری که باید مطلع نبوده و نمی‌دانستم که عموم حکومت‌های ایران به همین ترتیب و منوال سلوک می‌نمایند لعهذا در خیال خود تصور ‌می‌کردم که پس از عزل این حاکم سفاک ظالم، حاکم دیگری که می‌آید از اعمال حکومت سابق متنبه نشده اقدام به کارهای بد و مردم آزاری و بی‌قانونی نکرده، با خلق به عدالت رفتار خواهد کرد اما متاسفانه نتیجه عکس شده حاکم دیگر...همان کارها را دنبال کرده...آن وقت ملتفت شدم که عموم حکومت‌های ایران قانون نداشته و هر یک از آنها به قوه دفاعیه و استبداد شخصی سلوک کرده...بدون ترس از مجازات قانونی داشته باشند.»
حیدرخان در رجب 1321 ه.ق از مشهد به تهران رفت و در کارخانه برق حاجی امین‌الضرب استخدام شد. چون در این کارخانه کار می‌کرد حیدرخان برقی شناخته شد.<ref name=":0" />


حیدرخان در تهران بیشتر درگیر فعالیت سیاسی می‌شود و فرقه اجتماعیون عامیون تشکیل می‌شود که شعبه‌ای از همین فرقه در روسیه بود.
حیدرخان در تهران بیشتر درگیر فعالیت سیاسی می‌شود و فرقه اجتماعیون عامیون تشکیل می‌شود که شعبه‌ای از همین فرقه در روسیه بود.
خط ۷۷: خط ۵۵:


در خاطرات مشهد گفته بود: «اما من ضد این ترتیبات بوده مطلقا راضی و مایل نبودم که به قدر ذره‌ای اسباب غارت و تاراج پیش بیاید.» و در خاطرات تبریز نیز تعریف کرده بود: «در راه ۹ نفر مجاهدین تبریز را دیدم که یکی قالی به دوش گرفته می‌بردند. هر ۹ نفر را حبس کردیم. دو ماه این بیچاره‌ها در محبس ماندند بدون اینکه کسی از آنها استنطاق بکند. ولی ما هم چاره نداشتیم، آدم نداشتیم و کار زیاد بود.»<ref name=":2" />
در خاطرات مشهد گفته بود: «اما من ضد این ترتیبات بوده مطلقا راضی و مایل نبودم که به قدر ذره‌ای اسباب غارت و تاراج پیش بیاید.» و در خاطرات تبریز نیز تعریف کرده بود: «در راه ۹ نفر مجاهدین تبریز را دیدم که یکی قالی به دوش گرفته می‌بردند. هر ۹ نفر را حبس کردیم. دو ماه این بیچاره‌ها در محبس ماندند بدون اینکه کسی از آنها استنطاق بکند. ولی ما هم چاره نداشتیم، آدم نداشتیم و کار زیاد بود.»<ref name=":2" />
در انقلاب مشروطه شرکت داشت و تندروی او و یارانش و فرقه سوسیال دموکرات باعث مجادلات بسیار شد. حیدرخان نسبت به کشتن مخالفین آزادی (به گمان خود) کوچک‌ ترین ترس یا تردیدی به دل راه نمی‌داد.
در جنگ جهانی اول، در حکومت موقت ملی که در قم و سپس در کرمانشاهان تشکیل یافته بود، شرکت فعال داشت. پس از جنگ های خونین با اشغالگران در قم، قوای ملیون دچار شکست می گردد. حیدرخان اسیر و محکوم به حبس با اعمال شاقه می شود ولی پس از اندک مدتی موفق به فرار شد ومجددا به اروپا رفت. حیدرعمواغلی بنا به دعوت سید حسن تقی زاده که آن زمان در برلن با عده ای از ایرانیان به نشر مجله کاوه پرداخته بود در سال 1917 م به برلن آمد و پس از مدت کوتاهی به ایران باز می گردد.
حیدرخان در سال 1919 به دعوت لنین از طرف (حزب عدالت) در تشکیل اولین کنگره بین المللی سوم کمونیستی به پطروگراد دعوت می شود و بعدا به نمایندگی ایران در هیئت اجرائیه بین المللی سوم (کمینترن) انتخاب می گردد.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/9886/%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86+%D8%B9%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%DB%8C حیدرخان عمواوغلی]</ref>
== تأسیس حزب کمونیست ایران ==
* حیدرخان عمواوغلی طی اولین کنگره خلق‌های شرق در ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۸ ریاست کمیته مرکزی حزب کمونیست جدید را برعهده داشت.  حیدرخان پس از فتح تهران به فعالیت انقلابی خود ادامه داد. تا این‌که محل زندگی او شناسایی شد. به دستور یپرم‌خان او را تبعید کردند. حیدرخان به روسیه و از آن‌جا به فرانسه و سوئیس رفت و به همکاران لنین پیوست.  با شروع جنبش جنگل با آنان تماس گرفت و در اردبیهشت ۱۳۰۰ ه. ش، پس از مذاکرات طولانی، امضای توافق بر سر همکاری جدید با میرزا کوچک‌خان را امکان‌پذیر ساخت. پس از اختلافات و کشمکش‌هائی که در جنبش جنگل پیش آمد، حیدر خان در یکی از روستاهای گیلان محاصره و کشته شد. تاریخ کشته شدن وی را ۵ آبان ۱۳۰۰ مقارن با ۱۸ اکتبر ۱۹۲۱ ذکر نموده‌اند.<ref name=":4" />


== اروپا ==
== اروپا ==
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری