۳۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
== نگارش کتاب توحید == | == نگارش کتاب توحید == | ||
آشوری با روحانیان سیاسی وقت (بهویژه آنهایی که در مشهد فعال بودند) در تماس بود. سیدعلی خامنهای از دوستان نزدیک و همراهان وی بود که در شرایط خفقان، از مساعدتها و حمایتها و همفکری آشوری بهره میجست. | |||
"توحید" آشوری چنان با اهمیت بود و شد که رهبر کنونی جمهوری اسلامی آن را در همان برش زمانی، ملاحظات خود ـ و نه دیدگاههای آشوری ـ میدانست. | او در فضای سیاسی ـ اجتماعی متأثر از مارکسیسم، قرائتی عدالتخواهانه از اسلام داشت که برای طلاب و جوانان ستمستیز جذاب بود. آشوری در زندگی شخصی نیز بسیار سختگیر بود؛ شاید در زمانهای که "چپ" و عدالتخواهی گفتمان غالب محسوب میشد، وی در مقام بازخوانی ابوذر و عدالتطلبی توحیدی برآمده بود. | ||
"توحید" اثر جنجالی و مهم آشوری بود که در سال ۱۳۵۷ و در متن تحولات اجتماعی منتهی به تغییر نظام سیاسی، مشهور شد. کتاب در اندک زمانی نایاب شد و چاپ دوم آن به بازار آمد. | |||
"توحید" آشوری چنان با اهمیت بود و شد که رهبر کنونی جمهوری اسلامی آن را در همان برش زمانی، ملاحظات خود ـ و نه دیدگاههای آشوری ـ میدانست. <ref name=":2" /> | |||
== فعالیتهای پس از انقلاب == | == فعالیتهای پس از انقلاب == | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۲۲: | ||
== اعدام و واکنش بعضی از شخصیت ها و گروهها == | == اعدام و واکنش بعضی از شخصیت ها و گروهها == | ||
خبر اعدام حبیبالله آشوری در روزنامه جمهوری اسلامی شماره ۶۶۵ تاریخ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۶۰ درج شده است. در اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب مرکز مندرج در روزنامه آمده است که حکم اعدام ۵۰ نفر از هواداران مجاهدین در محوطه زندان اوین به مورد اجرا گذاشته شد. نام حبیب الله آشوری در میان اعدام شدگان بود.<ref>[http://pedianews.ir/wiki/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A2%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C دانشنامه اخبار- حبیبالله آشوری]</ref> | خبر اعدام حبیبالله آشوری در روزنامه جمهوری اسلامی شماره ۶۶۵ تاریخ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۶۰ درج شده است. در اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب مرکز مندرج در روزنامه آمده است که حکم اعدام ۵۰ نفر از هواداران مجاهدین در محوطه زندان اوین به مورد اجرا گذاشته شد. نام حبیب الله آشوری در میان اعدام شدگان بود.<ref>[http://pedianews.ir/wiki/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A2%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C دانشنامه اخبار- حبیبالله آشوری]</ref> | ||
احمد قابل در نامهی مشهورش خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، مینویسد: "وجدان شما بهتر از هرکسی گواهی میدهد که در جلسات متعدد و تلاشهای مکرر و ناموفق دوستان مشهدی و خراسانی برای آشتی دادن شما با مرحوم آشوری (پیش از پیروزی انقلاب)، سخن اصلی شما این بود که «مطالب کتاب توحید از من است که این آقا به نام خودش چاپ کرده است.» شگفتانگیز نیست که از دو نفر با یک دیدگاه، یکی اعدام شود و دیگری تکریم؟! یکی شایستهی «گور» باشد و دیگری شایستهی «رهبری نظام اسلامی»!؟ کاش این شهادت را در دادگاه مرحوم آشوری و نزد دوستان خود (آقایان خزعلی و مصباح) نیز میدادید تا یک روحانی زاهد و فقیر و معتقد به خدا و رسول (ولی مخالف شما) مظلومانه کشته نمیشد و همسر و فرزندانش بیسرپرست و یتیم نمیشدند."<ref name=":2" /> | |||
== حبیبالله آشوری و «جنگ عمامه» == | |||
===== حسن یوسفیاشکوری ===== | |||
نمیدانم چه رخ داده که این روزها بار دیگر برخی در ایران نبش قبر کرده و دوباره در باره مرحوم حبیبالله آشوری (نویسنده کتاب توحید) سخن گفته و عملا با اتهامزنی در مقام تحریف حقایق و تخریب شخصیت آن مرحوم برآمدهاند. واقعا نمیدانم چه خبر است و پشت داستان چیست و کی است، ولی وقتی میشنویم و میخوانیم که آقای دکتر حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت کابینه دولت روحانی (که به تازگی مستظهر به رای قاطع مردمی شده که تشنه عدالت و آزادی و در پی سیاست اخلاقیاند) و مهمتر آقای علی مطهری (که به آزادگی و صداقت و قانونگرایی شهره است) به صراحت به خلافگویی و تخریب شخصیتی میپردازند که در ۳۶ سال قبل به ناحق در بیدادگاههای جمهوری اسلامی با اتهامات نادرست به مرگ محکوم و اعدام شده است، موجب نگرانی است و تحمل و توان را از آدمی چون من میستاند و به اعتراض وا میدارد. در این نوشتار میکوشم به کوتاهی دانسته ها و ملاحظات خودم را با شما مخاطبان در بیان بگذارم. | |||
من دو بار حبیبالله آشوری را از نزدیک دیدهام. یکبار پیش از انقلاب و یک بار پس از انقلاب. اینک گزارشی از این دو دیدار. | |||
فکر میکنم در سال ۱۳۵۶ بود که کتاب «توحید» به قلم شخصی به نام حبیبالله آشوری منتشر شد و بهزودی شهره شد و در پی آن جنجالی برپا شد. نویسنده را نمیشناختم و تا آن زمان نامی از او نشنیده بودم. کتاب را تهیه کرده و خواندم. هرچند مضامین این کتاب در آن سالها چندان غریب نبود ولی در مجموع حاوی برداشتهای دینی رادیکال از قرآن و منابع اسلامی بود و به گمانم در تفکر به اصطلاح آن ایام ا«نقلابی» (حداقل در مواردی) راه افراط پیموده بود. با وجود اینکه من خود از کسانی بودم که در آن دوران شیفته چنین دیدگاههای انقلابی بودم، اما پس از خواندن کتاب در آن زیادهرویهایی میدیدم که قابل قبول نمینمود. برداشتهایی از مفاهیم و مصطلحات قرآنی چون غیب و شهود و جن و ملک و به طور کلی انقلاب و . . .بیش از حد مادی و مادیگرایانه به نظر می رسید. اما حرف اساسی و محوری کتاب دفاع از نظام اجتماعی برابریطلبانه حول زیربنای اعتقادی «توحید» بود و این تفکر پس ار «طرح هندسی مکتب» شریعتی و تکیه فراوان او بر نظام مساواتگرایانهاش بر بنیاد توحید، برای من و مانند من کاملا آشنا بود و قابل دفاع. اندکی پس از آن نیز کتاب «توحید و ابعاد گوناگون آن» از اکبر گودرزی (رهبر روحانی گروه فرقان که البته در آن زمان نام نویسنده نداشت) در همین حال و هوا انتشار یافت. | |||
در همان زمان (زمان دقیقش را اکنون به یاد نمیآورم) روزی عصر، دوستم آقای سید رضا تقوی دامغانی در مدرسه فیضیه به من گفت امشب آقای آشوری در مدرسه خان در یک جمع طلبگی با طلبهها دیدار و گفتوگو دارد، حاضرید به آنجا برویم؟ با اشتیاق پذیرفتم. برای من جالب بود که نویسنده کتاب توحید با آن همه حرف و حدیث در بارهاش را از نزدیک ببینم. | |||
پس از نماز مغرب ما دو تن به مدرسه خان (مدرسهای که به دست آیتالله بروجردی بنا شده و در دهانه گذر خان قم در روبروی میدان آستانه قرار دارد) رفتیم. وقتی رسیدیم آشوری در حال صحبت بود. حجره نسبتا بزرگ بود و شماری در حدود بیست-سی طلبه حضور داشتند. ما هم در جمع نشستیم و گوش فرا دادیم. کمی هم پرسش و پاسخ بود. از آن گفتارها و گفتوگوها اکنون چیز خاصی به یاد نمیآورم ولی همین اندازه میدانم که پیرامون همان مطالب کتاب توحید بود و او تلاش میکرد مدعیاتش را توضیح دهد و رفع ابهام کند. تنها نکته مهمی که از آشوری به یاد دارم جمله «جنگ عمامه» بود که فکر میکنم ایشان دو یا سه بار تکرار کرد. زمینه کاربرد تعبیر نیز این بود که میگفت: . . .حالا جنگ عمامه راه نیفتد! تعبیر قشنگ و به جایی بود. از آن زمان تا حالا این جمله را بارها و بارها به مناسبت به کار برده و میبرم. «جنگ عمامه» کنایتی است از جنگ مذهبی و علمایی که عمدتا بر سر عقاید افراد و در واقع تفتیش عقاید و در نهایت برای سرکوبی عقاید دگراندیشان است و در تاریخ اسلام همواره در جریان بوده و در جمهوری اسلامی با شدت و غلظت تمام قابل مشاهده است. هرچه بود من و آقای تقوی راضی برگشتیم.<ref>[http://zeitoons.com/30526 سایت خبری و تحلیلی زیتون -حبیبالله آشوری و «جنگ عمامه»]</ref> | |||
'''؛''' | '''؛''' |
ویرایش