کاربر:Khosro/صفحه تمرین مریم اکبری‌منفرد: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
== خانواده مریم اکبری‌منفرد ==
== خانواده مریم اکبری‌منفرد ==
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد خانه‌دار و دیپلمه، دارای دو فرزند دختر به نام‌های زهرا و سارا است. سارا دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی هم‌چنین سرپرست دختر خواهرش نیز است. ۴ تن از اعضای خانواده‌ی مریم اکبری‌منفرد از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|'''سازمان مجاهدین خلق''']] در دهه ۱۳۶۰، اعدام شده‌اند. دو برادر او در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران و برادر کوچک و خواهر دیگرش به نام رقیه نیز در قتل‌عام سال ۱۳۶۷، اعدام شدند.<ref name=":0">[https://javanehha.com/2019/11/15/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد کیست؟ - سایت جوانه‌ها]</ref>
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد خانه‌دار و دیپلمه، دارای دو فرزند دختر به نام‌های زهرا و سارا است. سارا دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی هم‌چنین سرپرست دختر خواهرش نیز است. ۴ تن از اعضای خانواده‌ی مریم اکبری‌منفرد از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|'''سازمان مجاهدین خلق''']] در دهه ۱۳۶۰، اعدام شده‌اند. دو برادر او در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران و برادر کوچک و خواهر دیگرش به نام رقیه نیز در قتل‌عام سال ۱۳۶۷، اعدام شدند.<ref name=":0">[https://javanehha.com/2019/11/15/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد کیست؟ - سایت جوانه‌ها]</ref>
 
[[پرونده:منفرد.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|مریم اکبری‌منفرد و دخترانش]]
رضا اکبری‌منفرد، برادر مریم اکبری‌منفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان به‌سر می‌برد.<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1396/07/maryam-akbari-monfard-treatment/ مریم اکبری‌منفرد ۸ سال زندان بدون مرخصی - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref>  
رضا اکبری‌منفرد، برادر مریم اکبری‌منفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان به‌سر می‌برد.<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1396/07/maryam-akbari-monfard-treatment/ مریم اکبری‌منفرد ۸ سال زندان بدون مرخصی - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref>  


خط ۳۴: خط ۳۴:


== تبعید و شرایط سخت زندان ==
== تبعید و شرایط سخت زندان ==
[[پرونده:منفرد15.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مریم اکبری‌منفرد]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندان‌های گوهردشت و قرچک ورامین از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند:<blockquote>«این سال‌ها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سال‌ها با مشقت‌هایش گذشت… در سلول‌هایی بودم که حس می‌کردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بوده‌اند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاوران‌ها بودیم و حال احساس می‌کنم به آن‌ها نزدیکترم و حضورشان را حس می‌کنم. این‌جا در هر در و دیواری نشانی از آن‌ها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه می‌دانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصول‌گراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاح‌طلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیک‌تر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفره‌هامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهره‌ی دوست و با ادعای همدلی، تازیانه‌ها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهره‌ی تک‌تک‌شان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کرده‌اند و اعتدالی‌ها که ملغمه‌ای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفته‌ها گفتیم. سال‌های طولانی در سیاه‌چال‌های رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سال‌ها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستاده‌ام مقاوم‌تر از همیشه در برابر سال‌های حبس پیش رو چرا که باور دارم روشن‌اندیشانی را که دفاع از حق سرلوحه‌ی مبارزات‌شان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هم‌میهنان عزیزمان صدایی باشم از بی‌صدایان جامعه‌ی زخم‌خورده‌مان… در آستانه‌ی دهمین سال حبسم درود می‌فرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سال‌های حبس و محرومیت و درد مقاوم‌ترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعه‌ی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعه‌ی فردا نزدیک‌تر می‌شود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. خانم مریم اکبری‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبری‌منفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref>  
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندان‌های گوهردشت و قرچک ورامین از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند:<blockquote>«این سال‌ها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سال‌ها با مشقت‌هایش گذشت… در سلول‌هایی بودم که حس می‌کردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بوده‌اند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاوران‌ها بودیم و حال احساس می‌کنم به آن‌ها نزدیکترم و حضورشان را حس می‌کنم. این‌جا در هر در و دیواری نشانی از آن‌ها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه می‌دانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصول‌گراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاح‌طلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیک‌تر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفره‌هامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهره‌ی دوست و با ادعای همدلی، تازیانه‌ها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهره‌ی تک‌تک‌شان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کرده‌اند و اعتدالی‌ها که ملغمه‌ای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفته‌ها گفتیم. سال‌های طولانی در سیاه‌چال‌های رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سال‌ها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستاده‌ام مقاوم‌تر از همیشه در برابر سال‌های حبس پیش رو چرا که باور دارم روشن‌اندیشانی را که دفاع از حق سرلوحه‌ی مبارزات‌شان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هم‌میهنان عزیزمان صدایی باشم از بی‌صدایان جامعه‌ی زخم‌خورده‌مان… در آستانه‌ی دهمین سال حبسم درود می‌فرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سال‌های حبس و محرومیت و درد مقاوم‌ترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعه‌ی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعه‌ی فردا نزدیک‌تر می‌شود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. خانم مریم اکبری‌منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه‌های متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبری‌منفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref>  


خط ۴۲: خط ۴۳:


== محروم از مرخصی و خدمات پزشکی ==
== محروم از مرخصی و خدمات پزشکی ==
[[پرونده:منفرد1.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج می‌برد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانواده‌اش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند.  
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج می‌برد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانواده‌اش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند.  


خط ۴۹: خط ۵۱:


== بیانیه مشترک دو سازمان حقوق بشری ==
== بیانیه مشترک دو سازمان حقوق بشری ==
[[پرونده:منفرد8.JPG|بندانگشتی|290x290پیکسل]]
دو سازمان حقوق بشری در بیانیه مشترکی از مقامات رژیم ایران خواسته‌اند که زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد را مطابق ماده ۱۰ قانون جدید مجازات اسلامی فوراً آزاد کنند. مریم اکبری‌منفرد از سال ۱۳۸۸، به خاطر تماس با خویشاوندانش در قرارگاه اشرف زندانی است. وی به دلیل همین تماس با خویشاوند، به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شده و از دی‌ماه ۱۳۸۸ تا کنون در زندان است.
دو سازمان حقوق بشری در بیانیه مشترکی از مقامات رژیم ایران خواسته‌اند که زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد را مطابق ماده ۱۰ قانون جدید مجازات اسلامی فوراً آزاد کنند. مریم اکبری‌منفرد از سال ۱۳۸۸، به خاطر تماس با خویشاوندانش در قرارگاه اشرف زندانی است. وی به دلیل همین تماس با خویشاوند، به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شده و از دی‌ماه ۱۳۸۸ تا کنون در زندان است.


خط ۵۶: خط ۵۹:


== شکایت به سازمان ملل و دادخواهی ==
== شکایت به سازمان ملل و دادخواهی ==
[[پرونده:منفرد12.JPG|بندانگشتی|اعضای اعدام شدهٔ خانواده اکبری‌منفرد]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در بهمن‌ماه ۱۳۹۵، پس از انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری درباره‌ی قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷، شکایتی به گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل ارائه داد؛ و از آنان خواست رژیم ایران را درباره‌ی اعدام برادر و خواهرش در قتل‌عام سال۱۳۶۷، مجبور به پاسخگویی کنند.<ref name=":0" />  
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در بهمن‌ماه ۱۳۹۵، پس از انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری درباره‌ی قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷، شکایتی به گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل ارائه داد؛ و از آنان خواست رژیم ایران را درباره‌ی اعدام برادر و خواهرش در قتل‌عام سال۱۳۶۷، مجبور به پاسخگویی کنند.<ref name=":0" />  


فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیت‌الله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیئت مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین می‌گوید:  
فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیت‌الله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیئت مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین می‌گوید:  
 
[[پرونده:منفرد13.JPG|بندانگشتی|254x254پیکسل|رقیه اکبری‌منفرد خواهر اعدام شده‌ٔ مریم اکبری‌منفرد]]
«اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آن‌ها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.»<ref name=":5">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-maryam-akbari-monfared تهدید وزارت اطلاعات؛ مریم اکبری‌منفرد دست از پیگیری کشتار ۶۷ بردارد - سایت صدای آمریکا]</ref>  
«اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آن‌ها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.»<ref name=":5">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-maryam-akbari-monfared تهدید وزارت اطلاعات؛ مریم اکبری‌منفرد دست از پیگیری کشتار ۶۷ بردارد - سایت صدای آمریکا]</ref>  


گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامه‌ای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبری‌منفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود این‌که حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" />
گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامه‌ای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبری‌منفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود این‌که حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" />
 
[[پرونده:خاوران67.JPG|بندانگشتی|گورستان خاوران محل دفن زندانیان سیاسی قتل‌و‌عام شده در تابستان ۶۷]]
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در فروردین‌ماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد او در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامه‌ای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید می‌باشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آن‌ها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.»  </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سی‌امین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامه‌ای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خون‌هایشان در باغ‌های آهنین جاری گشت. باغ‌ها پر از غنچه شدند. غنچه‌هایی که از سینه شب روییدند و در سپیده‌دم شکفتند. در واپسین شبی که بوسه‌های خداحافظی در سایه‌ها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیره‌ترین تیرگی‌ها و زمستانی‌ترین زمستان‌ها درخشید و در نبرد برای آزادی قله‌ای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میله‌ها و دیوارهای سنگی زندان تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوان‌هایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینه‌ی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگ‌ترین قتل‌عام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتل‌عام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایان‌ناپذیر است و قتل‌عام زندانیان سیاسی هم‌چنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بی‌عدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسان‌ها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتل‌عام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگ‌افروزی جری‌تر می‌کند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفس‌های گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقان‌آور دیباچه تاریخ‌مان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بی‌سپر به مصاف طناب‌دار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشم‌اندازی شد که هم‌چنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا می‌خواند.</blockquote><blockquote>مریم اکبری‌منفرد، زندان اوین، مرداد ۱۳۹۸.»<ref name=":0" /> </blockquote>
زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در فروردین‌ماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد او در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامه‌ای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید می‌باشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آن‌ها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.»  </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سی‌امین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامه‌ای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خون‌هایشان در باغ‌های آهنین جاری گشت. باغ‌ها پر از غنچه شدند. غنچه‌هایی که از سینه شب روییدند و در سپیده‌دم شکفتند. در واپسین شبی که بوسه‌های خداحافظی در سایه‌ها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیره‌ترین تیرگی‌ها و زمستانی‌ترین زمستان‌ها درخشید و در نبرد برای آزادی قله‌ای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میله‌ها و دیوارهای سنگی زندان تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوان‌هایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینه‌ی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگ‌ترین قتل‌عام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتل‌عام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایان‌ناپذیر است و قتل‌عام زندانیان سیاسی هم‌چنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بی‌عدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسان‌ها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتل‌عام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگ‌افروزی جری‌تر می‌کند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفس‌های گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقان‌آور دیباچه تاریخ‌مان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بی‌سپر به مصاف طناب‌دار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشم‌اندازی شد که هم‌چنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا می‌خواند.</blockquote><blockquote>مریم اکبری‌منفرد، زندان اوین، مرداد ۱۳۹۸.»<ref name=":0" /> </blockquote>


== نامه‌ی همسر مریم اکبری‌منفرد ==
== نامه‌ی همسر مریم اکبری‌منفرد ==
[[پرونده:منفرد7.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|عروسک‌های اعضای خانواده که مریم اکبری‌منفرد در زندان درست کرده است.]]
حسن جعفری‌حاتم در سالروز تولد همسرش زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد، نامه‌ای خطاب به وی نوشته است. حسن جعفری‌حاتم در این نامه سختی‌های زندگی دخترانش در ۸ سال گذشته و تلاش‌های بی‌نتیجه خود را برای گرفتن چند ساعت مرخصی برای همسرش روایت کرده است. وی در بخشی از این نامه نوشته است:  
حسن جعفری‌حاتم در سالروز تولد همسرش زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد، نامه‌ای خطاب به وی نوشته است. حسن جعفری‌حاتم در این نامه سختی‌های زندگی دخترانش در ۸ سال گذشته و تلاش‌های بی‌نتیجه خود را برای گرفتن چند ساعت مرخصی برای همسرش روایت کرده است. وی در بخشی از این نامه نوشته است:  


خط ۷۶: خط ۸۱:


== شکواییه به دادسرای تهران ==
== شکواییه به دادسرای تهران ==
مریم اکبری‌منفرد زندانی سیاسی مبحوس در اوین در ۲۳ مهرماه ۱۳۹۵، با ارسال شکواییه رسمی به دادسرای تهران، خواستار رسیدگی به پرونده‌ی اعدام برادرش، محمدرضا و خواهرش، رقیه شد که هر دو در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اعدام شده بودند. این نخستین باری است که یک شکایت رسمی درباره‌ی قتل وعام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، به قوه‌ی قضاییه رژیم ایران گزارش شده است. مریم اکبری‌منفرد در بخشی از این شکواییه نوشته است:<blockquote>«... اینجانب خواستار تحقیق پیرامون موضوع اعدام غیرقانونی خواهر و برادر خود و روشن شدن جزییات آن، از جمله مسئولان واقعه مرگ آنان، دریافت کیفرخواست و سایر مدارک پرونده‌های آنان و رسیدگی کیفری وفق قوانین موضوعه به خصوص اصل ۳۴ قانون اساسی که دادخواهی را حق مسلم هر فرد می‌داند می‌باشم. همچنین با توجه به این‌که نشانی محل دفن آن‌ها هیچ‌گاه به خانواده اعلام نشده است، درخواست روشن شدن چگونگی فوت و محل دفن آن‌ها را نیز دارم…»<ref>[https://painscapes.com/cities/662 شکواییه رسمی مریم  اکبری‌منفرد: برادر و خواهرم کجا دفن شده‌اند؟ - سایت خاک رنج]</ref> </blockquote>مریم اکبری منفرد در نامه‌ی دیگری درباره‌ی شکواییه خود نوشته است:<blockquote>«یک مقام دادستانی به خانواده‌ام در پاسخ به این درخواست من در شکواییه که گفته‌ام می‌خواهم بدانم خواهر و برادرم کجا دفن شده‌اند گفته است در گورستان خاوران دفن شده‌اند. می‌خواهم بدانم آیا این یک اطلاع درست است و اگر محل دفن آن‌ها در خاوران است در کدام بخش این گورستان و با کدام مشخصات دقیق مکانی… یکی از مقامات دادستانی در یک توضیح شفاهی به همسرم گفته‌اند که مسئولان قتل‌عام سال ۶۷ از جمله مسئولان اعدام خواهر و برادرم یا مرده‌اند و یا پیر شده‌اند. می‌خواهم اسامی آن‌ها را چه مرده باشند و یا خیلی پیر شده باشند بدانم. هم‌چنین بدانم چرا و چه‌گونه خواهر و برادرم که در حال گذراندن دوران حبس خود بودند و برادرم علاوه بر حکم سه سالی که داشت در زندان بود را اعدام کرده‌اند.»<ref name=":2" /> </blockquote>به دنبال شکایت مریم اکبری‌منفرد درباره‌ی اعدام برادر و خواهرش در قتل وعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، یکی از مقامات دادستانی تهران گفته که دستور ممنوعیت ملاقات‌های مریم اکبری‌منفرد با فرزندان و همسرش از بالا ابلاغ شده است. این مقام دادستانی هم‌چنین در یک پاسخ شفاهی به خانواده‌ی زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد اعلام کرده است: او چه چیزی را می خواهد بداند؟ آن‌ها که خواهر و برادرانش را اعدام کرده‌اند، حالا یا مرده‌اند یا پیرشده‌اند و خواهر و برادرش هم احتمالاً در گورستان خاوران دفن شده‌اند.
[[پرونده:شکواییه مریم اکبری منفرد، صفحه اول.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|شکوایی مریم اکبری‌منفرد، صفحه اول]]
مریم اکبری‌منفرد زندانی سیاسی مبحوس در اوین در ۲۳ مهرماه ۱۳۹۵، با ارسال شکواییه رسمی به دادسرای تهران، خواستار رسیدگی به پرونده‌ی اعدام برادرش، محمدرضا و خواهرش، رقیه شد که هر دو در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اعدام شده بودند. این نخستین باری است که یک شکایت رسمی درباره‌ی قتل وعام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، به قوه‌ی قضاییه رژیم ایران گزارش شده است. مریم اکبری‌منفرد در بخشی از این شکواییه نوشته است:<blockquote>«... اینجانب خواستار تحقیق پیرامون موضوع اعدام غیرقانونی خواهر و برادر خود و روشن شدن جزییات آن، از جمله مسئولان واقعه مرگ آنان، دریافت کیفرخواست و سایر مدارک پرونده‌های آنان و رسیدگی کیفری وفق قوانین موضوعه به خصوص اصل ۳۴ قانون اساسی که دادخواهی را حق مسلم هر فرد می‌داند می‌باشم. همچنین با توجه به این‌که نشانی محل دفن آن‌ها هیچ‌گاه به خانواده اعلام نشده است، درخواست روشن شدن چگونگی فوت و محل دفن آن‌ها را نیز دارم…»<ref>[https://painscapes.com/cities/662 شکواییه رسمی مریم  اکبری‌منفرد: برادر و خواهرم کجا دفن شده‌اند؟ - سایت خاک رنج]</ref> </blockquote>
[[پرونده:شکواییه مریم اکبری منفرد، صفحه دوم.jpg|بندانگشتی|220x220پیکسل|شکواییه مریم اکبری منفرد، صفحه دوم]]
مریم اکبری منفرد در نامه‌ی دیگری درباره‌ی شکواییه خود نوشته است:<blockquote>«یک مقام دادستانی به خانواده‌ام در پاسخ به این درخواست من در شکواییه که گفته‌ام می‌خواهم بدانم خواهر و برادرم کجا دفن شده‌اند گفته است در گورستان خاوران دفن شده‌اند. می‌خواهم بدانم آیا این یک اطلاع درست است و اگر محل دفن آن‌ها در خاوران است در کدام بخش این گورستان و با کدام مشخصات دقیق مکانی… یکی از مقامات دادستانی در یک توضیح شفاهی به همسرم گفته‌اند که مسئولان قتل‌عام سال ۶۷ از جمله مسئولان اعدام خواهر و برادرم یا مرده‌اند و یا پیر شده‌اند. می‌خواهم اسامی آن‌ها را چه مرده باشند و یا خیلی پیر شده باشند بدانم. هم‌چنین بدانم چرا و چه‌گونه خواهر و برادرم که در حال گذراندن دوران حبس خود بودند و برادرم علاوه بر حکم سه سالی که داشت در زندان بود را اعدام کرده‌اند.»<ref name=":2" /> </blockquote>
[[پرونده:شکواییه مریم اکبری منفرد، صفحه سوم.jpg|بندانگشتی|215x215پیکسل|شکواییه مریم اکبری‌منفرد، صفحه سوم.]]
به دنبال شکایت مریم اکبری‌منفرد درباره‌ی اعدام برادر و خواهرش در قتل وعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، یکی از مقامات دادستانی تهران گفته که دستور ممنوعیت ملاقات‌های مریم اکبری‌منفرد با فرزندان و همسرش از بالا ابلاغ شده است. این مقام دادستانی هم‌چنین در یک پاسخ شفاهی به خانواده‌ی زندانی سیاسی مریم اکبری‌منفرد اعلام کرده است: او چه چیزی را می خواهد بداند؟ آن‌ها که خواهر و برادرانش را اعدام کرده‌اند، حالا یا مرده‌اند یا پیرشده‌اند و خواهر و برادرش هم احتمالاً در گورستان خاوران دفن شده‌اند.


اشاره‌ی این مقام دادستانی تهران به دفن احتمالی خواهر و برادر مریم اکبری‌منفرد در گورستان خاوران در حالی صورت می‌گیرد که گزارش شاهدان عینی حاکی از ریختن پیکر اعدام‌شدگان در گورهای جمعی در گورستان خاوران، به طور مخفیانه و بدون رعایت تشریفات کفن و دفن است. خاوران تکه زمینی است در جنوب شرقی تهران در جنب گورستان بهائیان که علاوه بر قبرهای بدون نشان اعدام‌شدگان عضو یا هوادار سازمان‌های چپ و بهائی در دهه ۱۳۶۰، چندین گور جمعی از سال ۱۳۶۷، در آن وجود دارد.
اشاره‌ی این مقام دادستانی تهران به دفن احتمالی خواهر و برادر مریم اکبری‌منفرد در گورستان خاوران در حالی صورت می‌گیرد که گزارش شاهدان عینی حاکی از ریختن پیکر اعدام‌شدگان در گورهای جمعی در گورستان خاوران، به طور مخفیانه و بدون رعایت تشریفات کفن و دفن است. خاوران تکه زمینی است در جنوب شرقی تهران در جنب گورستان بهائیان که علاوه بر قبرهای بدون نشان اعدام‌شدگان عضو یا هوادار سازمان‌های چپ و بهائی در دهه ۱۳۶۰، چندین گور جمعی از سال ۱۳۶۷، در آن وجود دارد.
خط ۸۵: خط ۹۵:
عفو بین‌الملل که یک سازمان بین‌المللی در حوزه حقوق بشر است، در بیانیه‌ای خبر داده است که مأموران وزارت اطلاعات رژیم ایران پس از احضار حسن جعفری، همسر مریم اکبری‌منفرد، خواستار پایان دادن به نامه‌نگاری‌های خانم اکبری‌منفردشده‌اند. به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، زندانی عقیدتی و سیاسی مریم اکبری‌منفرد از طرف وزارت اطلاعات تهدید شده است تا دست از پیگیری اعدام خواهر و برادرانش در دهه ۱۳۶۰، بردارد و در غیر این صورت به سه سال افزایش حکم زندان و تبعید به زندانی در سیستان و بلوچستان مواجه خواهد شد.<ref name=":5" />  
عفو بین‌الملل که یک سازمان بین‌المللی در حوزه حقوق بشر است، در بیانیه‌ای خبر داده است که مأموران وزارت اطلاعات رژیم ایران پس از احضار حسن جعفری، همسر مریم اکبری‌منفرد، خواستار پایان دادن به نامه‌نگاری‌های خانم اکبری‌منفردشده‌اند. به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، زندانی عقیدتی و سیاسی مریم اکبری‌منفرد از طرف وزارت اطلاعات تهدید شده است تا دست از پیگیری اعدام خواهر و برادرانش در دهه ۱۳۶۰، بردارد و در غیر این صورت به سه سال افزایش حکم زندان و تبعید به زندانی در سیستان و بلوچستان مواجه خواهد شد.<ref name=":5" />  


سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار آزادی مریم اکبری‌منفرد، زندانی عقیدتی سیاسی محبوس در زندان اوین شد. این سازمان از مقامات رژیم ایران خواسته‌است که به آزار و شکنجه این زندانی و خانواده‌اش پایان دهند. در بیانیه‌ی ساززمان عفو بین‌الملل آمده است:<blockquote>«زندانی عقیدتی مریم اکبری‌منفرد بیش از ۱۰ سال است به صورت مداوم و بدون مرخصی در زندان به سر می‌برد. او باید فوراً و بدون و قید و شرط آزاد شود. مریم اکبری‌منفرد صبح زود ۱۰ دی ۱۳۸۷ بازداشت شد و خانواده وی تا پنج ماه از وضعیت و محل نگهداریش هیچ اطلاعی نداشت. مریم اکبری‌منفرد تا ۴۳ روز پس از بازداشت در سلول انفرادی بسر می‌برد و تحت بازجویی‌های شدید قرار داشت. او از دسترسی به وکیل مدافع محروم بود و وکیل مدافع تسخیری خود را برای اولین بار در روز دادگاه ملاقات کرد. مریم اکبری‌منفرد در خرداد ماه ۱۳۸۸ پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شد. تحقیقات عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که این اتهام فقط به خاطر تماس‌های تلفنی مریم اکبری‌منفرد با خواهر و برادرش که از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران هستند و یک‌بار ملاقات با آن‌ها در نزدیکی اردوگاه اشرف در عراق، صادر شده است. به گفته همسر مریم اکبری‌منفرد در جریان دادگاه قاضی به مریم گفته است: «او تقاص عمل برادر و خواهرش را که با سازمان مجاهدین خلق ایران کار می کنند پس می‌دهد.»</blockquote>درخواست‌های مکرر مریم اکبری‌منفرد برای تجدیدنظر در پرونده‌اش بدون ارائه دلیل از سوی مراجع مربوط رد شده است.
سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار آزادی مریم اکبری‌منفرد، زندانی عقیدتی سیاسی محبوس در زندان اوین شد. این سازمان از مقامات رژیم ایران خواسته‌است که به آزار و شکنجه این زندانی و خانواده‌اش پایان دهند. در بیانیه‌ی ساززمان عفو بین‌الملل آمده است:
[[پرونده:عفو.JPG|بندانگشتی|225x225پیکسل|بیانیه عفو بین‌الملل]]
<blockquote>«زندانی عقیدتی مریم اکبری‌منفرد بیش از ۱۰ سال است به صورت مداوم و بدون مرخصی در زندان به سر می‌برد. او باید فوراً و بدون و قید و شرط آزاد شود. مریم اکبری‌منفرد صبح زود ۱۰ دی ۱۳۸۷ بازداشت شد و خانواده وی تا پنج ماه از وضعیت و محل نگهداریش هیچ اطلاعی نداشت. مریم اکبری‌منفرد تا ۴۳ روز پس از بازداشت در سلول انفرادی بسر می‌برد و تحت بازجویی‌های شدید قرار داشت. او از دسترسی به وکیل مدافع محروم بود و وکیل مدافع تسخیری خود را برای اولین بار در روز دادگاه ملاقات کرد. مریم اکبری‌منفرد در خرداد ماه ۱۳۸۸ پس از یک محاکمه به شدت ناعادلانه توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شد. تحقیقات عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که این اتهام فقط به خاطر تماس‌های تلفنی مریم اکبری‌منفرد با خواهر و برادرش که از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران هستند و یک‌بار ملاقات با آن‌ها در نزدیکی اردوگاه اشرف در عراق، صادر شده است. به گفته همسر مریم اکبری‌منفرد در جریان دادگاه قاضی به مریم گفته است: «او تقاص عمل برادر و خواهرش را که با سازمان مجاهدین خلق ایران کار می کنند پس می‌دهد.»</blockquote>درخواست‌های مکرر مریم اکبری‌منفرد برای تجدیدنظر در پرونده‌اش بدون ارائه دلیل از سوی مراجع مربوط رد شده است.


این زندانی عقیدتی در سال ۱۳۹۵ به دلیل طرح یک شکایت که در آن خواهان انجام تحقیقات رسمی در مورد کشتار جمعی مخالفان سیاسی زندانی در تابستان سال ۱۳۶۷ از جمله خواهر و برادرش شده بود، با برخورد تلافی‌جویانه مواجه شده و از حق دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات با خانواده محروم شد. سه برادر و یک خواهر مریم اکبری‌منفرد در دهه ۶۰ در ایران اعدام شدند. مریم اکبری‌منفرد در آبان ۱۳۹۵ در در یک نامه سرگشاده از زندان، نوشت: «سه برادر و یک خواهرم در دهه ۶۰، در زندان اعدام شدند. برادر کوچک‌ترم، عبدالرضا اکبری منفرد، در سال ۵۹ و در حالیکه دانش آموز بود و فقط ۱۷ سال داشت، بازداشت شد. جرمش پخش نشریه مجاهد بود. او سه سال تمام در سلولهای انفرادی زندان گوهر دشت – رجایی شهر – به سر برد و با وجود این که در دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس محکوم شده بود، تا سال ۶۷ در زندان نگه داشته شد و سرانجام در مرداد همان سال، با جمع کثیری از زندانیان، به شهادت رسید. علیرضا اکبری منفرد، برادر دیگرم، در ۱۷ شهریور سال ۶۰ دستگیر و در ۲۸ شهریور همان سال در زندان اعدام شد. تمام فرایند دستگیری، محاکمه و اجرای حکم او، در ۱۰ روز طی شد. در مراسم شب هفت او، مأموران به خانه ما حمله کردند و تعدادی از مهمانان را دستگیر و به زندان اوین و کمیته مشترک منتقل کردند. در میان دستگیرشدگان، مادر و خواهرم، رقیه اکبری‌منفردحضور داشتند. مادرم پس از پنج ماه از زندان آزاد شد. اما خواهرم، که از سوی دادگاه به هشت سال زندان محکوم شده بود، در مرداد سال ۶۷ و در حالیکه در حال گذراندن سالهای پایانی دوران محکومیتش بود، اعدام شد.» عفو بین‌الملل خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط مریم اکبری‌منفرد است چرا که او یک زندانی عقیدتی است و بر اساس دخالت دولت در حریم خصوصی و خانوادگی و مکاتباتش محکوم شده است.»<ref>[https://www.kampain.info/archive/31318.htm عفو بین‌الملل: به چند دهه آزار و شکنجه‌ی مریم اکبری‌منفرد و خانواده‌اش پایان دهید - سایت کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی]</ref>   
این زندانی عقیدتی در سال ۱۳۹۵ به دلیل طرح یک شکایت که در آن خواهان انجام تحقیقات رسمی در مورد کشتار جمعی مخالفان سیاسی زندانی در تابستان سال ۱۳۶۷ از جمله خواهر و برادرش شده بود، با برخورد تلافی‌جویانه مواجه شده و از حق دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات با خانواده محروم شد. سه برادر و یک خواهر مریم اکبری‌منفرد در دهه ۶۰ در ایران اعدام شدند. مریم اکبری‌منفرد در آبان ۱۳۹۵ در در یک نامه سرگشاده از زندان، نوشت: «سه برادر و یک خواهرم در دهه ۶۰، در زندان اعدام شدند. برادر کوچک‌ترم، عبدالرضا اکبری منفرد، در سال ۵۹ و در حالیکه دانش آموز بود و فقط ۱۷ سال داشت، بازداشت شد. جرمش پخش نشریه مجاهد بود. او سه سال تمام در سلولهای انفرادی زندان گوهر دشت – رجایی شهر – به سر برد و با وجود این که در دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس محکوم شده بود، تا سال ۶۷ در زندان نگه داشته شد و سرانجام در مرداد همان سال، با جمع کثیری از زندانیان، به شهادت رسید. علیرضا اکبری منفرد، برادر دیگرم، در ۱۷ شهریور سال ۶۰ دستگیر و در ۲۸ شهریور همان سال در زندان اعدام شد. تمام فرایند دستگیری، محاکمه و اجرای حکم او، در ۱۰ روز طی شد. در مراسم شب هفت او، مأموران به خانه ما حمله کردند و تعدادی از مهمانان را دستگیر و به زندان اوین و کمیته مشترک منتقل کردند. در میان دستگیرشدگان، مادر و خواهرم، رقیه اکبری‌منفردحضور داشتند. مادرم پس از پنج ماه از زندان آزاد شد. اما خواهرم، که از سوی دادگاه به هشت سال زندان محکوم شده بود، در مرداد سال ۶۷ و در حالیکه در حال گذراندن سالهای پایانی دوران محکومیتش بود، اعدام شد.» عفو بین‌الملل خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط مریم اکبری‌منفرد است چرا که او یک زندانی عقیدتی است و بر اساس دخالت دولت در حریم خصوصی و خانوادگی و مکاتباتش محکوم شده است.»<ref>[https://www.kampain.info/archive/31318.htm عفو بین‌الملل: به چند دهه آزار و شکنجه‌ی مریم اکبری‌منفرد و خانواده‌اش پایان دهید - سایت کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی]</ref>   
خط ۹۶: خط ۱۰۸:


=== نامه‌ی مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ایرایی ===
=== نامه‌ی مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ایرایی ===
[[پرونده:منفرد9.JPG|بندانگشتی|مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ایرایی]]
زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ابراهیمی‌ایرایی طی نامه‌ای به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، این روز را به زنان جهان تبریک گفتند که در بخشی از این نامه آمده است:
زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ابراهیمی‌ایرایی طی نامه‌ای به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، این روز را به زنان جهان تبریک گفتند که در بخشی از این نامه آمده است:


خط ۱۰۳: خط ۱۱۶:


مریم اکبری‌منفرد– گلرخ ابراهیمی ایرایی»<ref>[https://khabargar.net/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%DA%AF%D9%84%D8%B1%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C/ نامه‌ی مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ایرایی از زندان اوین به مناسبت روز جهانی زن - سایت خبرگر]</ref>
مریم اکبری‌منفرد– گلرخ ابراهیمی ایرایی»<ref>[https://khabargar.net/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%DA%AF%D9%84%D8%B1%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C/ نامه‌ی مریم اکبری‌منفرد و گلرخ ایرایی از زندان اوین به مناسبت روز جهانی زن - سایت خبرگر]</ref>
[[پرونده:منفرد10.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|سارا دختر کوچک مریم اکبری‌منفرد]]


=== نامه مریم اکبری‌منفرد به دخترش ===
=== نامه مریم اکبری‌منفرد به دخترش ===
مریم اکبری‌منفرد در شهریور سال ۱۳۹۱، در نامه‌ای به دختر کوچکش سارا نوشته است:
مریم اکبری‌منفرد در شهریور سال ۱۳۹۱، در نامه‌ای به دختر کوچکش سارا نوشته است:
 
[[پرونده:مریم و سارا.JPG|بندانگشتی|259x259پیکسل|مریم اکبری‌منفرد و دخترش سارا]]
از هنگامی که نور خورشید از لا به لای میله‌ها خود را هویدا می‌کند تا لحظه سکوت و تاریکی نیمه شب، هنگامی که خنکای باد است یا حُرم آفتاب، تو را با ذره ذره وجودم حس می‌کنم. شهریور امسال را با حال عجیبی گذراندم. روزهائی که یکی پس از دیگری سپری می‌شد و به مهر نزدیک می‌شدیم. ماه مهربانی که خدا بهترین هدیه زندگیم را به من و پدرت داد، ماه تولد تو، آن هدیه زیبا تو بودی سارای نازنینم، پری کوچک خوشبختی. امسال سومین تولدت است که کنارت نیستم تا در آغوشم از همه بدی‌ها و ناملایمات امانت دهم. هنوز هم طنین زیبای اولین گریه‌ات در گوشم معنای زندگیست و شیرینی اولین لحظه در آغوش کشیدنت کامم را از این تلخی شوکران‌گونه به شیرینی با شما بودن بدل می‌کند و لذت اولین گام‌هایت را حس می‌کنم. باور کن آرزوی با تو بودن در این روزها بزرگترین آرزویم است. مثل هر مادری شمع‌های روی کیک تولد تو را بشمرم و از بزرگ شدن و قد کشیدنت لذت ببرم به خصوص که امسال آغاز فصل تازه‌ای از زندگی توست، رفتن به کلاس اول. می‌خواستم باشم کنارت، هم قدم و هم‌گامت، باور کن می خواستم با تو تا کلاس بیایم تا جشن شکوفه‌ها و آمدم لحظه لحظه را با تو سپری کردم. من با تو بودم، موقع خرید مدرسه، ثبت نام، کلاس‌بندی و جشن شکوفه‌ها کنار تو شکوفه زیبایم بودم. شاید تقدیر من چنین بود که تنهایمان از هم دور باشد و تو نتوانی نهال کوچک وجودت را به من تکیه دهی و طوفان قبل از آن که باید تن ظریفت را آماج قرار دهد. نمی‌دانم تجربه این هجمه با تو چه خواهد کرد؟ تجربه زندان از اوین به رجائی شهر از آن‌جا به قرچک و… تجربه کابین‌های شیشه‌ای که بلند شدن قدت را با میزان دید من اندازه می‌زنی. روزها و ساعت‌ها را به عشق و اشتیاق دیدن تو و خواهرانت سپری می‌کنم و هر بار می‌خواهم آن قدر شما را بفشارم که در وجودم حل شوید و هیچ‌کس نتواند ما را از هم جدا کند اما بندیان شاید بتوانند جسممان را زندانی کنند اما عشق و احساسمان پشت هیچ حصاری نمی‌ماند!
از هنگامی که نور خورشید از لا به لای میله‌ها خود را هویدا می‌کند تا لحظه سکوت و تاریکی نیمه شب، هنگامی که خنکای باد است یا حُرم آفتاب، تو را با ذره ذره وجودم حس می‌کنم. شهریور امسال را با حال عجیبی گذراندم. روزهائی که یکی پس از دیگری سپری می‌شد و به مهر نزدیک می‌شدیم. ماه مهربانی که خدا بهترین هدیه زندگیم را به من و پدرت داد، ماه تولد تو، آن هدیه زیبا تو بودی سارای نازنینم، پری کوچک خوشبختی. امسال سومین تولدت است که کنارت نیستم تا در آغوشم از همه بدی‌ها و ناملایمات امانت دهم. هنوز هم طنین زیبای اولین گریه‌ات در گوشم معنای زندگیست و شیرینی اولین لحظه در آغوش کشیدنت کامم را از این تلخی شوکران‌گونه به شیرینی با شما بودن بدل می‌کند و لذت اولین گام‌هایت را حس می‌کنم. باور کن آرزوی با تو بودن در این روزها بزرگترین آرزویم است. مثل هر مادری شمع‌های روی کیک تولد تو را بشمرم و از بزرگ شدن و قد کشیدنت لذت ببرم به خصوص که امسال آغاز فصل تازه‌ای از زندگی توست، رفتن به کلاس اول. می‌خواستم باشم کنارت، هم قدم و هم‌گامت، باور کن می خواستم با تو تا کلاس بیایم تا جشن شکوفه‌ها و آمدم لحظه لحظه را با تو سپری کردم. من با تو بودم، موقع خرید مدرسه، ثبت نام، کلاس‌بندی و جشن شکوفه‌ها کنار تو شکوفه زیبایم بودم. شاید تقدیر من چنین بود که تنهایمان از هم دور باشد و تو نتوانی نهال کوچک وجودت را به من تکیه دهی و طوفان قبل از آن که باید تن ظریفت را آماج قرار دهد. نمی‌دانم تجربه این هجمه با تو چه خواهد کرد؟ تجربه زندان از اوین به رجائی شهر از آن‌جا به قرچک و… تجربه کابین‌های شیشه‌ای که بلند شدن قدت را با میزان دید من اندازه می‌زنی. روزها و ساعت‌ها را به عشق و اشتیاق دیدن تو و خواهرانت سپری می‌کنم و هر بار می‌خواهم آن قدر شما را بفشارم که در وجودم حل شوید و هیچ‌کس نتواند ما را از هم جدا کند اما بندیان شاید بتوانند جسممان را زندانی کنند اما عشق و احساسمان پشت هیچ حصاری نمی‌ماند!


۵٬۸۶۴

ویرایش

منوی ناوبری