کاربر:Hossein/14021129صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
=== مدیرکل زندانهای استان کرمانشاه ===
=== مدیرکل زندانهای استان کرمانشاه ===
حمید رضا پوریانی مدیرکل زندان های استان کرمانشاه ملاقات عمومی مردمی در روز های دوشنبه هر هفته به غیر از روزهای تعطیل رسمی در اداره کل زندانهای استان کرمانشاه واقع در کرمانشاه، دیزل آباد، انتهای خیابان 100، بعد از رندان مرکزی، اداره کل زندان های استان کرمانشاه تلفن تماس: 38260769-083 <ref>[https://www.prisons.ir/news/1722/معرفی-مدیرکل-زندانهای-استان-کرمانشاه سازمان زندانها - مدیر کل زندانهای استان کرمانشاه]</ref>
حمید رضا پوریانی مدیرکل زندان های استان کرمانشاه ملاقات عمومی مردمی در روز های دوشنبه هر هفته به غیر از روزهای تعطیل رسمی در اداره کل زندانهای استان کرمانشاه واقع در کرمانشاه، دیزل آباد، انتهای خیابان 100، بعد از رندان مرکزی، اداره کل زندان های استان کرمانشاه تلفن تماس: 38260769-083 <ref>[https://www.prisons.ir/news/1722/معرفی-مدیرکل-زندانهای-استان-کرمانشاه سازمان زندانها - مدیر کل زندانهای استان کرمانشاه]</ref>
=== امکان دستیابی زندای به مقامات زندان ===
زندانی سیاسی محمد یعقوبی می‌گوید: براى زندانیهاى دیگر امکان استفاده از ملاقات با مقامات قضایی ناظر بر زندان وجود داشت و هر چند وقت یک بار و یا گاه در هفته یک بار ملاقات داشتند، گاهى هم هر ۱۵ روز یک بار. براى بند ما این اتفاق کمتر میافتاد. برای ملاقات در بند ما روزی تعیین میکردند که آن هم تاریخ دقیقی نداشت. هر گاه مسئولین زندان دوست داشتند این اتفاق میافتاد. برای مثال زندانیان مشغول کار روزانه بودند و ناگهان اعلام می‌کردند و همه را نزد قاضی ناظر بر زندان میبردند.  هر چند وقت یک بار هم مسئول حفاظت اطلاعات زندان به نام »مأواى« ماها را به دفتر خود -گاهى روز گاهى هم شب- صدا میزد. او با یادآوری این که ما «ضد انقلاب» هستیم، درباره مسائل امنیتی به ما تذکر میداد.<ref name=":2" />
==== قاضی صلواتی در دیزل‌آباد ====
محمد یعقوبی می‌گوید: دقیق به خاطر دارم قاضی صواتی که بعدها قاضی تهران شد، یک روز همه را جمع کرد. از زندانیان به نوبت نوع جرم و تحمل کیفر میپرسید تا نوبت به ما رسید. ما چهار نفر هم جواب دادیم که سه سال حبس کشیده‌ایم. صلواتی گفت: »بروید دو سال دیگر حبس بکشید و آن وقت برایتان کاری خواهم کرد.« دیگر صلواتی را ندیدیم. ماهها و سالها گذشت تا اینکه صلواتی را در تلویزیون دیدیم که متهمان تهران را محاکمه میکند و ما کماکان در همان جای خودمان حبس میکشیدیم.<ref name=":2" />


== ساختار فیزیکی ==
== ساختار فیزیکی ==
خط ۳۵: خط ۴۱:
ظرفیت زندان ۳۰۰۰ نفر است، اما در آن ۶۰۰۰ زندانی نگه‌داری می‌شوند<ref name=":0" />
ظرفیت زندان ۳۰۰۰ نفر است، اما در آن ۶۰۰۰ زندانی نگه‌داری می‌شوند<ref name=":0" />


اما بندهای دیگر تعداد زیادی زندانی داشت و آمار آنان بسیار بالا بود. مثلًا یک بند ۱۳۰۰ نفر آمار داشت. بند دیگری ۱۲۰۰ نفر و یکی دیگر ۱۰۰۰ نفر. البته بندهایی هم بودند که ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر آمار زندانی داشتند. در مجموع زندان دیزلآباد ۶۰۰۰ نفر آمار زندانی داشت که معموالً بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ نفر در نوسان بود.<ref name=":2" />
یک زندانی سیاسی در این رابطه می‌گوید: اما بندهای دیگر تعداد زیادی زندانی داشت و آمار آنان بسیار بالا بود. مثلًا یک بند ۱۳۰۰ نفر آمار داشت. بند دیگری ۱۲۰۰ نفر و یکی دیگر ۱۰۰۰ نفر. البته بندهایی هم بودند که ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر آمار زندانی داشتند. در مجموع زندان دیزلآباد ۶۰۰۰ نفر آمار زندانی داشت که معموالً بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ نفر در نوسان بود.<ref name=":2" />


در بندهای دیگر به دلیل تعداد زیاد کفخوابها به سختی میشد تا دستشویی رفت. چون راهرو تنگ و باریک بود و تمام راهرو پر بود از آدمهایی که نشسته یا دراز کشیده بودند و یا مشغول استعمال دخانیات به خصوص مواد مخدر بودند. تعداد حمام و توالتهای این بندها هر کدام از ۱۵ عدد بیشتر نبود. چون توالتها روبروی حمامها درست شده بودند. ساخت بندها هم بسیار نامنظم بود. به دالیل امنیتی و دزدی مسئوالن از بودجه سالیانه سازمان، مدام این بندها تغییر داده میشدند.<ref name=":2" />
در بندهای دیگر به دلیل تعداد زیاد کفخوابها به سختی میشد تا دستشویی رفت. چون راهرو تنگ و باریک بود و تمام راهرو پر بود از آدمهایی که نشسته یا دراز کشیده بودند و یا مشغول استعمال دخانیات به خصوص مواد مخدر بودند. تعداد حمام و توالتهای این بندها هر کدام از ۱۵ عدد بیشتر نبود. چون توالتها روبروی حمامها درست شده بودند. ساخت بندها هم بسیار نامنظم بود. به دالیل امنیتی و دزدی مسئوالن از بودجه سالیانه سازمان، مدام این بندها تغییر داده میشدند.<ref name=":2" />
خط ۴۳: خط ۴۹:


وضعیت در این زندان به گونه‌ای است که حتی نگهبانان هم تحمل دچار مشکلات روانی شده و دست به خودکشی می‌زنند. یک سرباز: کافی است با دیدن صحنه اعدام تمام عمرت کابوس ببینی. من خودم در طول دوره دو ساله سربازیم شاهد بودم که دو نفر خودکشی کردند.<ref name=":1" /> تابستانها بوی بد فاضالب در تمام زندان میپیچید.
وضعیت در این زندان به گونه‌ای است که حتی نگهبانان هم تحمل دچار مشکلات روانی شده و دست به خودکشی می‌زنند. یک سرباز: کافی است با دیدن صحنه اعدام تمام عمرت کابوس ببینی. من خودم در طول دوره دو ساله سربازیم شاهد بودم که دو نفر خودکشی کردند.<ref name=":1" /> تابستانها بوی بد فاضالب در تمام زندان میپیچید.
=== ملاقات با خانواده ===
طبق گفته محمد یعقوبی ملاقات با خانواده قبل از تاسیس مشاوره پولى بود. او می‌گوید: همانطور که گفتم زندان دیزل‌آباد، زندان سنتی بود. در آن زمان بابت رفتن به ملاقات پول میگرفتند. هزینه بابت رفتن به کابین ملاقات در آن دوره ۱۰ تومان بود که مربوط به سالهاى ۷۶-۷۵ میشود و این موضوع تا سال ۸۴ ادامه داشت. اهمیتی هم نداشت که چه کسى به ملاقات میآید. ما هم خیلى از این بابت تعجب میکردیم که چرا زندان با این همه سختگیرى در خصوص مسائل امنیتی، اهمیتی به این موضوع نمیدادند. بعدها متوجه شدیم که کل مکالمات ملاقات‌کنندگان شنود میشود


=== تامین غذای زندانی ===
=== تامین غذای زندانی ===
خط ۴۸: خط ۵۷:


=== هواخوری ===
=== هواخوری ===
در شهادت یک زندانی در مورد تنگی جا برای هواخوری آمده است: به هنگام استفاده از هواخوری به سختی میتوانستیم قدم بزنیم. تقریباً میتوان گفت محال بود که از این سر تا آن سر هواخوری بروی و تنت به دیگر زندانیان نخورد. این موضوع بارها باعث دعوا میان زندانیان میشد.
در شهادت یک زندانی سیاسی در مورد تنگی جا برای هواخوری آمده است: به هنگام استفاده از هواخوری به سختی میتوانستیم قدم بزنیم. تقریباً میتوان گفت محال بود که از این سر تا آن سر هواخوری بروی و تنت به دیگر زندانیان نخورد. این موضوع بارها باعث دعوا میان زندانیان میشد.<ref name=":2" />
 
او می‌افزاید: وضعیت استفاده از هواخوری از این جهت که امکان استفاده از آن در تمام طول روز وجود داشت خوب بود. اما پیش و پس از تاسیس بند مشاوره با مشکالت متفاوتی روبرو بودیم. قبل از تاسیس مشاوره به دلیل تردد بیش از حد زندانیان و ازدحام زیاد، امکان استفاده از هواخوری را برای ما زندانیان سیاسی نگه داشته بودند. در آن زمان چون تردد زندانیان به بندهای دیگر آزاد بود برای ما مزاحمت ایجاد میکردند زیرا بند ما نسبت به بندهای دیگر بند پاکتری بود. پس از تاسیس بند مشاوره به دلیل اینکه کلاسهای مشاوره زمان زیادی میگرفت امکان استفاده از هواخوری مانند سابق برای ما دیگر وجود نداشت.<ref name=":2" />


=== مشکل تابستان ===
=== مشکل تابستان ===
خط ۶۹: خط ۸۰:
==== بهداشت و مواد مخدر ====
==== بهداشت و مواد مخدر ====
به گفته محمد یعقوبی در شهادت‌نامه‌اش: وضعیت بهداشت هم مانند زندانهای دیگر. حشرات موذی زیاد بود. مگر میشود زندان حشرات موذی نداشته باشد؟ بهداشت داخل سالنها هم خیلی بد بود. چون تعداد افرادی که از مواد مخدر و دخانیات استفاده میکردند زیاد بودند. البته پس از تاسیس واحد مشاوره وضع بهتر شد. اوایل افراد معتاد و مصرفکنندگان مواد مخدر را در بند مخصوصی نگهداری میکردند که از نظر بهداشت و تمیزی خیلی جای بد و کثیفی بود. در آنجا یک بار در اثر دعوا یک زندانی کشته شد. پس از آن زندان مجبور شد به آنان امکانات بیشتری دهد. آنان میتوانستند به بندهای دیگر بروند البته در صورتی که استفاده از مواد مخدر را ترک کنند. اما همین امر باعث پخش مواد مخدر در بندهای دیگر و خرید و فروش آن با قیمت باالتر شد.
به گفته محمد یعقوبی در شهادت‌نامه‌اش: وضعیت بهداشت هم مانند زندانهای دیگر. حشرات موذی زیاد بود. مگر میشود زندان حشرات موذی نداشته باشد؟ بهداشت داخل سالنها هم خیلی بد بود. چون تعداد افرادی که از مواد مخدر و دخانیات استفاده میکردند زیاد بودند. البته پس از تاسیس واحد مشاوره وضع بهتر شد. اوایل افراد معتاد و مصرفکنندگان مواد مخدر را در بند مخصوصی نگهداری میکردند که از نظر بهداشت و تمیزی خیلی جای بد و کثیفی بود. در آنجا یک بار در اثر دعوا یک زندانی کشته شد. پس از آن زندان مجبور شد به آنان امکانات بیشتری دهد. آنان میتوانستند به بندهای دیگر بروند البته در صورتی که استفاده از مواد مخدر را ترک کنند. اما همین امر باعث پخش مواد مخدر در بندهای دیگر و خرید و فروش آن با قیمت باالتر شد.
=== تلفن در اختیار خبر‌چین‌ها ===
محمد یعقوبی در شهادت‌نامه‌اش می‌گوید: وضعیت تلفن در زندان دیزل آباد بسیار بد بود. من در ۱۰ سالی که زندان دیزل‌آباد بودم چهار بار هم نتوانستم به اقوامم در ایران زنگ بزنم. تعداد دستگاههای تلفن خیلی کم بود. قبل از تاسیس مشاوره بیشتر از دو دستگاه تلفن در داخل زندان وجود نداشت. یعنی براى چند هزار زندانى فقط دو دستگاه تلفن در نظر گرفته بودند. البته در ابتدا چنین چیزی اصلا در کار نبود. تلفن براى دو دسته بود؛ خلاف‌کارها و خبرچینها. خلاف‌کارها میتوانستند پول پرداخت کنند و خبرچینهای وابسته به خودشان معلوم بود کارشان چیست. اما بعد از تاسیس مشاوره در سال ۸۴ هر بند صاحب یک تلفن شد. اما دیگر برای ما خیلی دیر شده بود، چون دقیقاً یک سال بعد یعنی در سال ۸۵ ما را تبعید کردند. تلفن در مشاوره هم با مشکلات و پارتی‌بازی همراه بود. این باعث میشد که خبرچینها و خلاف‌کارها تعدادشان بیشتر شوند. آنجا هم کار سیاسى مخفیانه بود. پس نیاز بیشتری به خبر چین داشتند و زندان هم به خبرچینها امتیازاتی میداد که یکی از این امتیازها استفاده از تلفن بود. تعداد خبرچینها زیاد بود همین مسئله موجب میشد که تلفنها بیشتر در اختیار آنان باشد و افرادی مثل ما کمتر امکان استفاده از تلفن را داشتند
== کارتن‌خواب‌ها در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه ==
محمد یعقوبی در شهادت‌نامه‌اش آورده است: در فصل زمستان تعداد زیادی آدمهای کارتن خواب بازداشت میشدند و به آمار زندانیان افزوده میشد. نمیتوانستند وضعیت را کنترل کنند. کارتونخوابها در زمستان دست به جرائم کوچک میزدند به امید اینکه در دادگاه حکم بگیرند و به زندان منتقل شوند تا از سرمای زمستان خالص شوند.


== اعتراض زندانیان ==
== اعتراض زندانیان ==
۱٬۰۵۹

ویرایش

منوی ناوبری