مهاتما گاندی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''مهاتما گاندی'''، با نام اصلی مهانداس کارامچاند گاندی (به انگلیسی: Mohandas Karamchand Gandhi)، (زاده ۲ اکتبر ۱۸۶۹، گجرات هند – درگذشته ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸، دهلی نو) رهبر سیاسی و معنوی ملت هندوستان بود که مردم هند را در مسیر استقلال و رهایی از استعمار انگلیس رهبری کرد. گاندی فارغ‌التحصیل رشته حقوق از کالج دانشگاهی لندن بود. مهاتما گاندی پس این‌که مطالعات خود را در زمینه‌ی حقوق در انگلیس تکمیل کرد، به هند بازگشت؛ و پس از مدتی عازم آفریقای جنوبی شد. گاندی سیاست را عین صداقت و پاکی تلقی می‌کرد؛ و آن را هیچ‌وقت با دین و اعتقادات مذهبی‌اش نیامیخت. وی پس از ۲۱ سال اقامت در آفریقای جنوبی، در سال ۱۹۱۵، به وطنش بازگشت. گاندی رهبری مبارزات جنبش ملی هند برای حکومت داخلی یا سواراج را بر عهده گرفت. او توانست با برانگیختن مردم، چند قیام غیر خشونت‌آمیز را راه بندازد. سیاست عدم خشونت گاندی «ساتیاگراها» نام داشت. مهاتما گاندی در سن ۳۶ سالگی کاملاً از روابط جنسی کناره گرفت؛ و در حالی‌که همسر داشت رابطه زناشویی را کنار گذاشت. او همواره تأکید می‌کرد تا شیوه مبارزه‌ی بدون خشونت منجر به تسلیم افراد صاحب قدرت در برابر قدرتمندتر از خود نشود، باید این راه را برگزید و از آن استفاده کرد، اما اگر صاحبان قدرت با خشونت بتوانند در برابر این وضعیت بایستند و سرکوب کنند؛ و خشونت تنها راه احقاق حق باشد، بدون هیچ تأملی باید سلاح برداشت و وارد مبارزه‌ی مسلحانه شد. مهاتما گاندی به ساده‌زیستی باور داشت و با جدیت براین اعتقاد تأکید می‌کرد که فردی که به جامعه خدمت می‌کند، باید زندگی ساده‌ای داشته باشد. وی یک روز در هفته را روزه سکوت می‌گرفت؛ و امتناع از حرف زدن و در سکوت بودن را اصل آرامش درونی می‌پنداشت. گاندی به عنوان یک هندوی عامی بر این باور بود تمام ادیان با هم برابرند. او با این‌که هندو بود، می‌گفت بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند. پیشرفت اسلام، متکی به شمشیر نبوده است، بلکه با فداکاری والای حسین (ع) به دست آمده است. من از او یاد گرفتم چه‌طور پیروز شوم در حالی که مظلوم ستمدیده هستم. گاندی چندبار به زندان رفت و یک‌بار هم به ۶ سال حبس محکوم گردید. مردم هندوستان با رهبری مهاتما گاندی توانستند در سال ۱۹۴۷، استقلال کشورشان را به دست آورند. گاندی سرانجام در ۹ بهمن ۱۳۲۶، توسط فردی به نام «ناتورام قادسی» با شلیک سه گلوله به قفسه سینه‌اش به قتل رسید.
'''مهاتما گاندی'''، با نام اصلی مهانداس کارامچاند گاندی (به انگلیسی: Mohandas Karamchand Gandhi)، (زاده ۲ اکتبر ۱۸۶۹، گجرات هند – درگذشته ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸، دهلی نو) رهبر سیاسی و معنوی ملت هندوستان بود که مردم هند را در مسیر استقلال و رهایی از استعمار انگلیس رهبری کرد. گاندی فارغ‌التحصیل رشته حقوق از کالج دانشگاهی لندن بود. مهاتما گاندی پس این‌که مطالعات خود را در زمینه‌ی حقوق در انگلیس تکمیل کرد، به هند بازگشت؛ و پس از مدتی عازم آفریقای جنوبی شد. گاندی سیاست را عین صداقت و پاکی تلقی می‌کرد؛ و آن را هیچ‌وقت با دین و اعتقادات مذهبی‌اش نیامیخت. وی پس از ۲۱ سال اقامت در آفریقای جنوبی، در سال ۱۹۱۵، به وطنش بازگشت. گاندی رهبری مبارزات جنبش ملی هند برای حکومت داخلی یا سواراج را بر عهده گرفت. او توانست با برانگیختن مردم، چند قیام غیر خشونت‌آمیز را راه بیندازد. سیاست عدم خشونت گاندی «ساتیاگراها» نام داشت. مهاتما گاندی در سن ۳۶ سالگی کاملاً از روابط جنسی کناره گرفت؛ و در حالی‌که همسر داشت رابطه زناشویی را کنار گذاشت. او همواره تأکید می‌کرد تا شیوه مبارزه‌ی بدون خشونت منجر به تسلیم افراد صاحب قدرت در برابر قدرتمندتر از خود نشود، باید این راه را برگزید و از آن استفاده کرد، اما اگر صاحبان قدرت با خشونت بتوانند در برابر این وضعیت بایستند و سرکوب کنند؛ و خشونت تنها راه احقاق حق باشد، بدون هیچ تأملی باید سلاح برداشت و وارد مبارزه‌ی مسلحانه شد. مهاتما گاندی به ساده‌زیستی باور داشت و با جدیت براین اعتقاد تأکید می‌کرد که فردی که به جامعه خدمت می‌کند، باید زندگی ساده‌ای داشته باشد. وی یک روز در هفته را روزه سکوت می‌گرفت؛ و امتناع از حرف زدن و در سکوت بودن را اصل آرامش درونی می‌پنداشت. گاندی به عنوان یک هندوی عامی بر این باور بود تمام ادیان با هم برابرند. او با این‌که هندو بود، می‌گفت بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند. پیشرفت اسلام، متکی به شمشیر نبوده است، بلکه با فداکاری والای حسین (ع) به دست آمده است. من از او یاد گرفتم چه‌طور پیروز شوم در حالی که مظلوم ستمدیده هستم. گاندی چندبار به زندان رفت و یک‌بار هم به ۶ سال حبس محکوم گردید. مردم هندوستان با رهبری مهاتما گاندی توانستند در سال ۱۹۴۷، استقلال کشورشان را به دست آورند. گاندی سرانجام در ۹ بهمن ۱۳۲۶، توسط فردی به نام «ناتورام قادسی» با شلیک سه گلوله به قفسه سینه‌اش به قتل رسید.


== دوران جوانی ==
== دوران جوانی ==
خط ۸۹: خط ۸۹:


== بازگشت به هند ==
== بازگشت به هند ==
گاندی پس از بازگشت به وطنش از پوشش و لباس غربی دست برداشت؛ و از پارچه تولیدی داخلی هند موسوم به خادی استفاده می‌کرد. گاندی و هوادارانش پارچه لباس‌هایشان را از نخی که خودشان می‌رشتند تهیه می‌کردند؛ و همه را هم به این کار تشویق می‌نمودند، زیرا بیشتر کارگران هندی بی‌کار بودند؛ و لباس‌های مورد نیاز خود را از تولیدهای صنعتی که تحت مالکیت انگلیسی‌ها بود، خریداری می‌کردند. گاندی بر این باور بود که اگر مردم هند لباس‌های خود را خودشان با چرخ نخ‌ریسی بدوزند، بهتر از این است که از پارچه فاستونی انگلیسی باشد. او معتقد بود که مردم با این کار ضربه‌ی اقتصادی سنگینی بر نظام استعمارگران بریتانیایی درهند وارد خواهند آورد. پس از این علامت چرخ نخ‌ریسی بر روی پرچم کنگره ملی هند نقش بست. گاندی برای نشان دادن ساده‌زیستی در تمام دوران زندگی خود تنها یک دست هوتی می‌پوشید.<ref name=":2" />
گاندی پس از بازگشت به وطنش از پوشش و لباس غربی دست برداشت؛ و از پارچه تولیدی داخلی هند موسوم به خادی استفاده می‌کرد. گاندی و هوادارانش پارچه لباس‌هایشان را از نخی که خودشان می‌رشتند تهیه می‌کردند؛ و همه را هم به این کار تشویق می‌نمودند، زیرا بیشتر کارگران هندی بی‌کار بودند؛ و لباس‌های مورد نیاز خود را از تولیدهای صنعتی که تحت مالکیت انگلیسی‌ها بود، خریداری می‌کردند. گاندی بر این باور بود که اگر مردم هند لباس‌های خود را خودشان با چرخ نخ‌ریسی بدوزند، بهتر از این است که از پارچه فاستونی انگلیسی باشد. او معتقد بود که مردم با این کار ضربه‌ی اقتصادی سنگینی بر نظام استعمارگران بریتانیایی در هند وارد خواهند کرد. پس از این علامت چرخ نخ‌ریسی بر روی پرچم کنگره ملی هند نقش بست. گاندی برای نشان دادن ساده‌زیستی در تمام دوران زندگی خود تنها یک دست هوتی می‌پوشید.<ref name=":2" />


== دیدگاه گاندی به غرب ==
== دیدگاه گاندی به غرب ==
خط ۹۵: خط ۹۵:
دیدگاه گاندی به غرب از دو زاویه بود. او غرب را این‌طور تعریف می‌کرد:<blockquote>«تمدن جدید اروپا، تمدنی بی‌گمان مبتنی بر مادی‌گری محض و استوار بر تولید صنعتی در کارخانه‌ها و سربرآوردن شهرهای بزرگ است که معیارهای آن را تراکم ثروت تعیین می‌کند. چنین تمدنی، طبیعت حقیقی بشر و هدف او را با القای خواست‌های کاذب و کمک به افزایش ظرفیت مصرف افراطی، تهدید می‌کند. در عین حال توزیع نابرابر ثروت و نظام تولید انبوه، ناگزیر منجر به رقابت و خشونت میان انسان و هم‌نوعان او می‌گردد.»</blockquote>مهاتما گاندی رساله‌ی «هند سواراج» را به انتقاد از کشورهای غربی و مصرف‌گرایی نوشت. وی هم‌چنین مبارزه‌ی دشواری با ماکیاولیسم و وسایل قدرت‌طلبی نامعقول آن‌ها داشت؛ و در پی آن بود تا ارزش صداقت و پاکی و شرافت را به سیاست و مبارزه بیامیزد.<ref name=":1" />
دیدگاه گاندی به غرب از دو زاویه بود. او غرب را این‌طور تعریف می‌کرد:<blockquote>«تمدن جدید اروپا، تمدنی بی‌گمان مبتنی بر مادی‌گری محض و استوار بر تولید صنعتی در کارخانه‌ها و سربرآوردن شهرهای بزرگ است که معیارهای آن را تراکم ثروت تعیین می‌کند. چنین تمدنی، طبیعت حقیقی بشر و هدف او را با القای خواست‌های کاذب و کمک به افزایش ظرفیت مصرف افراطی، تهدید می‌کند. در عین حال توزیع نابرابر ثروت و نظام تولید انبوه، ناگزیر منجر به رقابت و خشونت میان انسان و هم‌نوعان او می‌گردد.»</blockquote>مهاتما گاندی رساله‌ی «هند سواراج» را به انتقاد از کشورهای غربی و مصرف‌گرایی نوشت. وی هم‌چنین مبارزه‌ی دشواری با ماکیاولیسم و وسایل قدرت‌طلبی نامعقول آن‌ها داشت؛ و در پی آن بود تا ارزش صداقت و پاکی و شرافت را به سیاست و مبارزه بیامیزد.<ref name=":1" />


== اشتغال ==
=== اشتغال ===
[[پرونده:ملاقات گاندی و چارلی چاپلین در لندن. سال 1931.JPG|جایگزین=ملاقات گاندی با چارل چاپلین در لندن|بندانگشتی|232x232پیکسل|ملاقات گاندی با چارل چاپلین در لندن]]
[[پرونده:ملاقات گاندی و چارلی چاپلین در لندن. سال 1931.JPG|جایگزین=ملاقات گاندی با چارل چاپلین در لندن|بندانگشتی|232x232پیکسل|ملاقات گاندی با چارل چاپلین در لندن]]
گاندی وقتی به هند بازگشت، در حوزه‌ی وکالت در شهر بمبئی موفقیت قابل توجهی نداشت؛ و به همین خاطر به صورت نیمه‌وقت در یک دبیرستان مشغول به تدریس شد. وی پس از مدتی به «راجکوت» واقع در ایالت گجرات بازگشت و به نوشتن دادخواست برای شاکیان مشغول شد، اما مجوز این کار را به او ندادند؛ و او ناچار شد کارش را تعطیل کند.<ref name=":2" />
گاندی وقتی به هند بازگشت، در حوزه‌ی وکالت در شهر بمبئی موفقیت قابل توجهی نداشت؛ و به همین خاطر به صورت نیمه‌وقت در یک دبیرستان مشغول به تدریس شد. وی پس از مدتی به «راجکوت» واقع در ایالت گجرات بازگشت و به نوشتن دادخواست برای شاکیان مشغول شد، اما مجوز این کار را به او ندادند؛ و او ناچار شد کارش را تعطیل کند.<ref name=":2" />


== مذهب گاندی ==
=== مذهب گاندی ===
[[پرونده:گااندی5.JPG|جایگزین=مهاتما گاندی|بندانگشتی|180x180پیکسل|مهاتما گاندی]]
[[پرونده:گااندی5.JPG|جایگزین=مهاتما گاندی|بندانگشتی|180x180پیکسل|مهاتما گاندی]]
گاندی به عنوان یک هندوی عامی بر این باور بود تمام ادیان با هم برابرند و در مقابل تلاش‌هایی که برای تغییر دین او به عمل آمد استقامت می‌کرد. او  به‌غایت به خدا یقین داشت؛ و به همین خاطر به مطالعه‌ی همه‌ی ادیان مبادرت می‌کرد. وی تا آخر عمر بر آیین هندو استوار ماند؛ و بسیاری از اصول خود را از کیش هندو اقتباس نمود.
گاندی به عنوان یک هندوی عامی بر این باور بود تمام ادیان با هم برابرند و در مقابل تلاش‌هایی که برای تغییر دین او به عمل آمد استقامت می‌کرد. او  به‌غایت به خدا یقین داشت؛ و به همین خاطر به مطالعه‌ی همه‌ی ادیان مبادرت می‌کرد. وی تا آخر عمر بر آیین هندو استوار ماند؛ و بسیاری از اصول خود را از کیش هندو اقتباس نمود.


گاندی درباره‌ی هندوئیسم گفته است:<blockquote>«تا آن‌جا که به من مربوط می‌شود، هندوئیسم روح مرا ارضا می‌کند؛ و وجود مرا سیراب می‌نماید. هرگاه تردید و ناامیدی درمن قوت می‌گیرد و هیچ پرتو امیدی را در افق پیش روی خود مشاهده نمی‌کنم، به «باگاوادگیتا» رجوع می‌کنم و سطری از آن را پیدا می‌کنم که به من آرامش دهد. بلافاصله لبخند بر لبانم نقش می‌بندد؛ و اندوه وغم را به فراموشی می‌سپارم. زندگی من مملو از تراژدی بود واگر تعالیم این کتاب نبود شاید خیلی زود از پا می‌افتادم.»</blockquote>گاندی بعدها در جواب سؤالی که از او پرسیده شد که آیا شما یک هندو بودی، گفت:<blockquote>«آری، من یک هندو هستم. هم‌چنین یک مسیحی، یک مسلمان، یک بودایی و یک یهودی نیز هستم.»</blockquote>
گاندی درباره‌ی هندوئیسم گفته است:<blockquote>«تا آن‌جا که به من مربوط می‌شود، هندوئیسم روح مرا ارضا می‌کند؛ و وجود مرا سیراب می‌نماید. هرگاه تردید و ناامیدی در من قوت می‌گیرد و هیچ پرتو امیدی را در افق پیش روی خود مشاهده نمی‌کنم، به «باگاوادگیتا» رجوع می‌کنم و سطری از آن را پیدا می‌کنم که به من آرامش دهد. بلافاصله لبخند بر لبانم نقش می‌بندد؛ و اندوه وغم را به فراموشی می‌سپارم. زندگی من مملو از تراژدی بود واگر تعالیم این کتاب نبود شاید خیلی زود از پا می‌افتادم.»</blockquote>گاندی بعدها در جواب سؤالی که از او پرسیده شد که آیا شما یک هندو بودی، گفت:<blockquote>«آری، من یک هندو هستم. هم‌چنین یک مسیحی، یک مسلمان، یک بودایی و یک یهودی نیز هستم.»</blockquote>
[[پرونده:با ابوالکلام آزاد.JPG|جایگزین=گاندی و ابوکلام آزاد، تاریخ‌نویس معروف|بندانگشتی|240x240پیکسل|گاندی به‌همراه ابوکلام آزاد، تاریخ‌نویس معروف]]
[[پرونده:با ابوالکلام آزاد.JPG|جایگزین=گاندی و ابوکلام آزاد، تاریخ‌نویس معروف|بندانگشتی|240x240پیکسل|گاندی به‌همراه ابوکلام آزاد، تاریخ‌نویس معروف]]
گاندی برعکس خود آن‌هایی که با یکدیگر در تضاد بودند، دستورهای این ادیان را هم‌جهت و مساوی و هم‌سان می‌دانست. او می‌گفت در دین چیزی پیدا نمی‌شود که خارج از چارچوب اخلاق باشد؛ و هر زمانی که از مسیر اخلاق گمراه شویم، دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت.<ref name=":2" />
گاندی برعکس معتقدان مذاهب که با یکدیگر در تضاد بودند، دستورهای این ادیان را هم‌جهت و مساوی و هم‌سان می‌دانست. او می‌گفت در دین چیزی پیدا نمی‌شود که خارج از چارچوب اخلاق باشد؛ و هر زمانی که از مسیر اخلاق گمراه شویم، دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت.<ref name=":2" />


مهاتما گاندی می‌گفت که هدف اصلیش در زندگی، داشتن بینش الهی است. او به دنبال عبادت خدا و بالا بردن درک مذهبی خود بود. گاندی از مذاهب گوناگونی مانند: برهمایی، اسلام، مسیحیت، هندوئیسم و بودیستم الهام می‌گرفت. گاندی این مذاهب را در فلسفه‌ی خود گنجاند؛ و به آن عمل می‌کرد.<ref name=":3">[https://parvaresheafkar.com/biography/mahatma-gandhi/ زندگینامه مهاتما گاندی - سایت پرورش افکار]</ref>
مهاتما گاندی می‌گفت که هدف اصلیش در زندگی، داشتن بینش الهی است. او به دنبال عبادت خدا و بالا بردن درک مذهبی خود بود. گاندی از مذاهب گوناگونی مانند: برهمایی، اسلام، مسیحیت، هندوئیسم و بودیستم الهام می‌گرفت. گاندی این مذاهب را در فلسفه‌ی خود گنجاند؛ و به آن عمل می‌کرد.<ref name=":3">[https://parvaresheafkar.com/biography/mahatma-gandhi/ زندگینامه مهاتما گاندی - سایت پرورش افکار]</ref>
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
== گاندی در آفریقای جنوبی ==
== گاندی در آفریقای جنوبی ==
[[پرونده:افریقای جنوبی.JPG|جایگزین=گاندی در میان هوادارانش در آفریقای جنوبی|بندانگشتی|249x249پیکسل|گاندی در میان هوادارانش در آفریقای جنوبی]]
[[پرونده:افریقای جنوبی.JPG|جایگزین=گاندی در میان هوادارانش در آفریقای جنوبی|بندانگشتی|249x249پیکسل|گاندی در میان هوادارانش در آفریقای جنوبی]]
مهاتما گاندی پس این‌که مطالعات خود را در زمینه‌ی حقوق در انگلیس تکمیل کرد، به هند بازگشت و سپس برای تمرین و مرور قانون، عازم آفریقای جنوبی شد. گاندی در آفریقا از تبعیض نژادی و بی‌عدالتی‌هایی که به بیشتر هندیان روا می‌داشتند، ناراحت بود. آفریقای جنوبی نخستین تجربه‌ی او برای اعتصاب و مخالفت‌های مدنی بود. گاندی نام این قیام غیر خشونت‌آمیز را «ساتیاگراها» گذاشت. با وجود این‌که او را برای مدت کوتاهی زندانی کردند، اما وی هم‌چنان از انگلیسی‌ها تحت شرایط ویژه‌ای حمایت می‌کرد. به خاطر تلاش و فعالیت‌هایش در طول جنگ بور و شورش زولو، انگلیسی‌ها به گاندی یک نشان افتخار تقدیم کردند.<ref name=":0" />
مهاتما گاندی پس این‌که مطالعات خود را در زمینه‌ی حقوق در انگلیس تکمیل کرد، به هند بازگشت و سپس برای تمرین و مرور قانون، عازم آفریقای جنوبی شد. گاندی در آفریقا از تبعیض نژادی و بی‌عدالتی‌هایی که به بیشتر هندیان روا می‌داشتند، ناراحت بود. آفریقای جنوبی نخستین تجربه‌ی او برای اعتصاب و مخالفت‌های مدنی بود. گاندی نام این قیام غیر خشونت‌آمیز را «ساتیاگراها» گذاشت. با وجود این‌که او را برای مدت کوتاهی زندانی کردند، اما وی هم‌چنان از انگلیسی‌ها تحت شرایط ویژه‌ای حمایت می‌کرد. به خاطر تلاش و فعالیت‌هایش در طول جنگ بوئر و شورش زولو، انگلیسی‌ها به گاندی یک نشان افتخار تقدیم کردند.<ref name=":0" />


== آغاز مبارزات ==
== آغاز مبارزات ==
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
سیاست عدم خشونت گاندی «ساتیاگراها» نام داشت. ساتیاگراها در زبان سانسکریت به‌معنی کوشش و تلاش برای رسیدن به حقیقت و معنی تحت‌اللفظی و لغوی آن «محکم گرفتن حقیقت» است. سیاست عدم خشونت گاندی روی خیلی از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت، تا امروز و در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. او قاطعانه استفاده از خشونت برای رسیدن به مقاصد را نفی می‌کرد.<ref name=":2" />
سیاست عدم خشونت گاندی «ساتیاگراها» نام داشت. ساتیاگراها در زبان سانسکریت به‌معنی کوشش و تلاش برای رسیدن به حقیقت و معنی تحت‌اللفظی و لغوی آن «محکم گرفتن حقیقت» است. سیاست عدم خشونت گاندی روی خیلی از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت، تا امروز و در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. او قاطعانه استفاده از خشونت برای رسیدن به مقاصد را نفی می‌کرد.<ref name=":2" />


مهاتما گاندی به اجرای اصول مورد نظر خود پای‌بند بود. او در سال ۱۹۴۰، که حمله‌ی آلمان نازی به جزایر بریتانیایی محتمل و در چشم‌انداز بود، خطاب به مردم انگلستان پیامی باعنوان عدم‌خشونت در جنگ و صلح نوشت:<blockquote>«دوست دارم اسلحه را زمین بگذارید، چرا که یاریی برای حفظ جان و انسانیت شما نمی‌نماید. با سلاح برداشتن و وارد جنگ شدن هیتلر و موسولینی‌ها را دعوت می کنید تا وارد کشور شما شوند؛ و داشته‌هایتان را به یغما ببرند. اگر این آقایان محترم تصمیم بگیرند کشورتان را اشغال کنند آن‌ها را پس می‌زنید. اگر شما را در بیطرفی خود رها نکردند، آنگاه زن و مرد و کودک از خاک خود دفاع خواهید کرد؛ و اجازه نخواهید داد به اهداف خود برسند.»<ref name=":4" /></blockquote>آخرین یادداشت‌های به‌جامانده از مهاتما گاندی که یک عمر بر سیاست عدم خشونت پافشاری کرد، سرمایه‌ی بزرگی است که از او برای جهان امروز به یادگار مانده است. گاندی اواخر عمر خود را صرف تربیت نوه‌اش آرون گاندی کرد؛ و همه‌ی حکمت‌های عملی خود را برای انحلال خشونت در ۷ نکته خلاصه نمود:
مهاتما گاندی به اجرای اصول مورد نظر خود پای‌بند بود. او در سال ۱۹۴۰، که حمله‌ی آلمان نازی به جزایر بریتانیایی محتمل و در چشم‌انداز بود، خطاب به مردم انگلستان پیامی باعنوان عدم‌ خشونت در جنگ و صلح نوشت:<blockquote>«دوست دارم اسلحه را زمین بگذارید، چرا که یاریی برای حفظ جان و انسانیت شما نمی‌نماید. با سلاح برداشتن و وارد جنگ شدن هیتلر و موسولینی‌ها را دعوت می‌کنید تا وارد کشور شما شوند؛ و داشته‌هایتان را به یغما ببرند. اگر این آقایان محترم تصمیم بگیرند کشورتان را اشغال کنند آن‌ها را پس می‌زنید. اگر شما را در بیطرفی خود رها نکردند، آنگاه زن و مرد و کودک از خاک خود دفاع خواهید کرد؛ و اجازه نخواهید داد به اهداف خود برسند.»<ref name=":4" /></blockquote>آخرین یادداشت‌های به‌جامانده از مهاتما گاندی که یک عمر بر سیاست عدم خشونت پافشاری کرد، سرمایه‌ی بزرگی است که از او برای جهان امروز به یادگار مانده است. گاندی اواخر عمر خود را صرف تربیت نوه‌اش آرون گاندی کرد؛ و همه‌ی حکمت‌های عملی خود را برای انحلال خشونت در ۷ نکته خلاصه نمود:
* ثروت‌اندوزی بدون کار
* ثروت‌اندوزی بدون کار
* لذت‌جویی بدون وجدان
* لذت‌جویی بدون وجدان
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
این هفت نکته در روزهای پایانی زندگی مردی که  سرنوشت جهان سوم را تغییر داد، پیامش این است که او مطلقاً قدرت را برای ارضای نفس خویش نمی‌خواست، بلکه آن را تنها چاره برای برقراری آرامش و سعادت انسان‌ها می‌دید.
این هفت نکته در روزهای پایانی زندگی مردی که  سرنوشت جهان سوم را تغییر داد، پیامش این است که او مطلقاً قدرت را برای ارضای نفس خویش نمی‌خواست، بلکه آن را تنها چاره برای برقراری آرامش و سعادت انسان‌ها می‌دید.


گاندی با وجود همه‌ی نفوذ و اثرگذاریش در کتاب خاطراتش می‌نویسد:<blockquote>«گاندی‌ایسم در کار نیست؛ نمی‌خواهم پس از من فرقه‌ای درست شود. به‌هیچ وجه مدعی نیستم آموزه نوینی را ابداع کرده‌ام، فقط می‌خواستم با شیوه خود به مسائل زندگی روزمره و اصول زندگی ابدی خودمان بپردازم. هیچ چیز تازه‌ای ندارم که به دنیا بیاموزم. حقیقت و عدم خشونت، بی‌سن و سال است. فقط سعی کردم این دو خصلت را تاحد ممکن هرچه گسترده‌تر به تجربه درآورم.»<ref name=":1" /></blockquote>
گاندی با وجود همه‌ی نفوذ و اثرگذاریش در کتاب خاطراتش می‌نویسد:<blockquote>«گاندی‌ایسم در کار نیست؛ نمی‌خواهم پس از من فرقه‌ای درست شود. به‌هیچ وجه مدعی نیستم آموزه نوینی را ابداع کرده‌ام، فقط می‌خواستم با شیوه خود به مسائل زندگی روزمره و اصول زندگی ابدی خودمان بپردازم. هیچ چیز تازه‌ای ندارم که به دنیا بیاموزم. حقیقت و عدم خشونت، بی‌ سن و سال است. فقط سعی کردم این دو خصلت را تاحد ممکن هرچه گسترده‌تر به تجربه درآورم.»<ref name=":1" /></blockquote>


=== مبارزه مسلحانه آخرین گزینه ===
=== مبارزه مسلحانه آخرین گزینه ===
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:
اما گاندی می‌دانست که متوسل نشدن به خشونت، مستلزم ایمانی استوار و جرأتی فوق‌العاده است که در همگان یافت نمی‌شود؛ لذا او تلاش می‌کرد تا به همه خاطرنشان کند و بفهماند که نیازی نیست که همه از خشونت دست بردارند، ِ به ویژه اگر خشونت در برابر ترس باشد. او نمی‌خواست احساس ناتوانی در مقاومت و ترس از سلاح برداشتن را در میان جنبش ساتیاگراها ایجاد کند. به همین خاطر در نوشته‌هایش می‌گوید:<blockquote>«قویاً معتقدم هرجا بین خشونت و ترس گرفتار شدیم، باید خشونت را بپذیریم.»</blockquote>گاندی حتی در سال ۱۹۴۶، به لوئیس فیشر نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی گفت:<blockquote>«یهودیان خود را به چاقوی قصاب سپرده‌اند آنان باید خود را از فراز صخره‌ها به دریا پرتاب کنند.»<ref name=":2" /></blockquote>
اما گاندی می‌دانست که متوسل نشدن به خشونت، مستلزم ایمانی استوار و جرأتی فوق‌العاده است که در همگان یافت نمی‌شود؛ لذا او تلاش می‌کرد تا به همه خاطرنشان کند و بفهماند که نیازی نیست که همه از خشونت دست بردارند، ِ به ویژه اگر خشونت در برابر ترس باشد. او نمی‌خواست احساس ناتوانی در مقاومت و ترس از سلاح برداشتن را در میان جنبش ساتیاگراها ایجاد کند. به همین خاطر در نوشته‌هایش می‌گوید:<blockquote>«قویاً معتقدم هرجا بین خشونت و ترس گرفتار شدیم، باید خشونت را بپذیریم.»</blockquote>گاندی حتی در سال ۱۹۴۶، به لوئیس فیشر نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی گفت:<blockquote>«یهودیان خود را به چاقوی قصاب سپرده‌اند آنان باید خود را از فراز صخره‌ها به دریا پرتاب کنند.»<ref name=":2" /></blockquote>


== رهبری کنگره ملی ==
== گاندی رهبر کنگره ملی ==
مهاتما گاندی در سال ۱۹۲۱، رهبری کنگره ملی هند را به عهده گرفت. او با تلاش در این دوران اندیشه‌ی مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و بدون اسلحه‌ی خود را به مردمش آموخت؛ و اسلحه استقلال و خودکفایی در زیر چتر حقیقت را به جامعه‌اش اهدا کرد.<ref name=":1" />
مهاتما گاندی در سال ۱۹۲۱، رهبری کنگره ملی هند را به عهده گرفت. او با تلاش در این دوران اندیشه‌ی مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و بدون اسلحه‌ی خود را به مردمش آموخت؛ و اسلحه استقلال و خودکفایی در زیر چتر حقیقت را به جامعه‌اش اهدا کرد.<ref name=":1" />


۱۳٬۱۲۱

ویرایش

منوی ناوبری