|
|
خط ۶۴: |
خط ۶۴: |
|
| |
|
| === پیدایی سازمانهای انقلابی پس از قیام ۱۵خرداد ۴۲ === | | === پیدایی سازمانهای انقلابی پس از قیام ۱۵خرداد ۴۲ === |
| بعد از سال ۱۳۴۲ و مشخصا سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد، دیگر شیوههای اصلاحطلبانه برای تغییر در ساختار نظام دیکتاتوری سلطنتی جوابگو نبود و به تبع آن احزابی هم که با این خط مشی تأسیس شده بودند کارایی نداشتند. شاه عملا حکومت خودکامهی خود را تثبیت کرده بود و اجازهی فعالیت به هیچ جریان سیاسی مخالفی را نمیداد.
| | پس از سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، شیوههای اصلاحطلبانه برای تغییر در ساختار دیکتاتوری سلطنتی ناکارآمد شد و بهتبع آن، احزابی که با این رویکرد تأسیس شده بودند، کارایی خود را از دست دادند. شاه حکومت خودکامهی خود را تثبیت کرده و به هیچ جریان سیاسی مخالفی اجازهی فعالیت نمیداد. |
|
| |
|
| در این شرایط بود که تعدادی از جوانان که به دنبال راهی برای اصلاح امور جامعه بودند، پس از مطالعاتی در تاریخ ایران و تاریخ انقلابات جهان به تشکیل سازمانهایی انقلابی مبادرت کردند که اصلیترین آنها [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[چریکهای فدایی خلق ایران]] بودند. این گروهها راه مبارزه با دیکتاتوری شاه را مبارزهی مسلحانه و قهرآمیز دانسته و به مبارزهی حرفهای روی آوردند. بنیانگذاران سازمان مجاهدین ایران [[محمد حنیفنژاد]]، [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علیاصغر بدیعزادگان]] بودند که قبل از تشکیل سازمان مجاهدین در [[نهضت آزادی]] فعالیت داشتند. حنیفنژاد و یارانش در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین را تشکیل دادند. این سازمان طی مدت ۶ سال فعالیت مخفی که تا آنموقع در ایران بیسابقه بود به جذب نیرو و مطالعه و تربیت کادرها و تدوین ایدئولوژی و استراتژی و آمادهسازی خود برای آغاز [[مبارزه مسلحانه|مبازره مسلحانه]] پرداخت. در شهریور ۱۳۵۰ ضربهی گستردهی ساواک به سازمان مجاهدین باعث دستگیری تمامی کادر مرکزی و عمده اعضای سازمان شد و در سالهای بعد بنیانگذاران سازمان و اکثر مرکزیت سازمان مجاهدین اعدام شدند. در نهایت اعضای باقی ماندهی سازمان ازجمله رهبر آنان [[مسعود رجوی]] در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ و با بالا گرفتن تظاهرات مردمی و نزدیکی سرنگونی حکومت شاه از زندان آزاد شدند. | | در این شرایط، گروهی از جوانان که در پی راهی برای اصلاح جامعه بودند، پس از مطالعهی تاریخ ایران و انقلابهای جهان، به تشکیل سازمانهای انقلابی روی آوردند. مهمترین این گروهها «[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]» و «[[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی خلق ایران]]» بودند که راه مبارزه با دیکتاتوری را در مبارزهی مسلحانه و قهرآمیز دیدند. |
|
| |
|
| گروه دیگر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نام داشت که از ترکیب دو گروه یکی به رهبری [[بیژن جزنی]] و [[حسن ضیاظریفی]] و دیگری به رهبری [[مسعود احمدزاده]] و [[امیرپرویز پویان]] تشکیل شد. چریکهای فدایی خلق با حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در بهمن ۱۳۴۹ در شمال ایران اعلام موجودیت کردند. این عملیات در واقع سرآغاز جنگ چریکی در تاریخ انقلاب ضدسلطنتی است.
| | بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق، [[محمد حنیفنژاد]]، [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی اصغر بدیعزادگان]] بودند که پیش از تأسیس این سازمان، در «[[نهضت آزادی]]» فعالیت داشتند. آنان در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ سازمان را تأسیس کردند و طی شش سال فعالیت مخفی، که در ایران بیسابقه بود، به جذب نیرو، مطالعه، تربیت کادرها، تدوین ایدئولوژی و آمادهسازی برای [[مبارزه مسلحانه|مبارزهی مسلحانه]] پرداختند. در شهریور ۱۳۵۰، ضربهی گستردهی ساواک موجب دستگیری کادر مرکزی و اغلب اعضای سازمان شد و در سالهای بعد، بنیانگذاران و بسیاری از رهبران آن اعدام شدند. سرانجام، [[مسعود رجوی]] و برخی دیگر از اعضای باقیمانده، در نیمهی دوم سال ۱۳۵۷ و با اوجگیری تظاهرات مردمی، از زندان آزاد شدند. |
|
| |
|
| ورود سازمانهای چریکی به صحنهی مبارزات مردم ایران روح تازهای در جامعهی خموده و دیکتاتوری زدهی ایران دمید. قشر جوان به خصوص در دانشگاهها به سمت گروههای انقلابی متمایل شدند و دانشگاه اصلیترین محل جذب نیرو برای این سازمانهای انقلابی بود. از طرفی بسیاری از بازاریان مخالف شاه تامینکنندهی مالی این سازمانها به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.
| | در کنار این گروه، «چریکهای فدایی خلق ایران» نیز با ترکیب دو گروه، یکی به رهبری [[بیژن جزنی]] و [[حسن ضیاظریفی]] و دیگری به رهبری [[مسعود احمدزاده]] و [[امیرپرویز پویان]]، شکل گرفت. آنان با حمله به پاسگاه ژاندارمری [[قیام سیاهکل|سیاهکل]] در بهمن ۱۳۴۹ اعلام موجودیت کردند؛ عملیاتی که سرآغاز جنگ چریکی در انقلاب ضدسلطنتی ایران شد. |
|
| |
|
| در زندان جبههای در مبارزه با شاه شکل گرفت و در واقع با ورود مجاهدین و فداییان به زندان آنجا نیز به سنگر مبارزه با دیکتاتوری تبدیل شد، در حالی که قبلا زندان برای اعضای احزاب سنتی پایان مبارزه و محلی برای گذراندن دوران محکومیت بود.
| | ورود سازمانهای چریکی، روح تازهای به جامعهی سرکوبشدهی ایران دمید. بهویژه در دانشگاهها، قشر جوان به این گروههای انقلابی گرایش یافت و دانشگاهها به مراکز اصلی جذب نیرو برای آنها تبدیل شدند. از سوی دیگر، بسیاری از بازاریان مخالف شاه، بهویژه حامیان مجاهدین خلق، تأمین مالی این گروهها را بر عهده گرفتند. |
|
| |
|
| ورود سازمانهای انقلابی به صحنهی مبارزهی اجتماعی مردم ایران سرفصلی است که حامیان غربی شاه به خصوص آمریکا را وادار به تجدید نظر در مورد سیاستهای خود در ایران کرد، چرا که خطر یک انقلاب رادیکال اجتماعی را قریبالوقوع دیدند. در واقع سازمانهای انقلابی و فداکاریهای آنها بود که زمینهساز اتفاقات سرنوشتساز بعدی شد و حامیان خارجی شاه را بر آن داشت که برای جلوگیری از یک انقلاب قهرآمیز و از دست رفتن ایران به عنوان اصلیترین پایگاه خود در منطقه، به فکر چاره بیفتند که این خود پیشدرآمد شکستن [[طلسم اختناق]] و طلسم شکستناپذیری دیکتاتوری بود که با به میدان آمدن تودهی مردم در سالهای پایانی حکومت پهلوی باعث سرنگونی نظام شاهنشاهی شد. | | در زندانها نیز، با ورود مجاهدین و فداییان، جبههی تازهای علیه دیکتاتوری شکل گرفت و زندان، که پیشتر صرفاً محلی برای گذراندن محکومیت اعضای احزاب سنتی بود، به سنگر مبارزه تبدیل شد. |
| | |
| | حضور این سازمانهای انقلابی، حامیان خارجی شاه، بهویژه آمریکا را، وادار به بازنگری در سیاستهایشان در ایران کرد. آنان که خطر یک انقلاب رادیکال را احساس میکردند، برای جلوگیری از وقوع یک تحول قهرآمیز، به فکر چاره افتادند. در واقع، فداکاریهای این گروهها زمینهساز تحولات سرنوشتساز بعدی شد و راه را برای ورود گستردهی مردم به میدان مبارزه و سرانجام، سرنگونی نظام شاهنشاهی هموار کرد. |
|
| |
|
| === وقایع سال ۱۳۵۷ و سرنگونی نظام شاهنشاهی === | | === وقایع سال ۱۳۵۷ و سرنگونی نظام شاهنشاهی === |