۲٬۲۲۹
ویرایش
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (کار تکمیلی روی مقاله) |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (افزودن لینکها) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== کودکی و جوانی == | == کودکی و جوانی == | ||
محمد جعفر پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر، واقع در استان یزد، در خانوادهای کمبضاعت متولد شد. در شش سالگی وارد دبستان شد و از دهسالگی، همزمان با تحصیل، به کار مشغول شد. در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و همان سال با کسب رتبه ممتاز در کنکور، در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در دوران دانشجویی از فعالان جنبشهای دانشجویی مخالف حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و در سال ۱۳۵۶ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعهشناسی دریافت کرد. در دوران تحصیل در فرانسه، همگام با دیگر دانشجویان ایرانی خارج از کشور، به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه ادامه داد و در سال ۱۳۵۷ همزمان با وقوع انقلاب، به ایران بازگشت.<ref name=": | محمد جعفر پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر، واقع در استان یزد، در خانوادهای کمبضاعت متولد شد. در شش سالگی وارد دبستان شد و از دهسالگی، همزمان با تحصیل، به کار مشغول شد. در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و همان سال با کسب رتبه ممتاز در کنکور، در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در دوران دانشجویی از فعالان جنبشهای دانشجویی مخالف حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و در سال ۱۳۵۶ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعهشناسی دریافت کرد. در دوران تحصیل در فرانسه، همگام با دیگر دانشجویان ایرانی خارج از کشور، به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه ادامه داد و در سال ۱۳۵۷ همزمان با وقوع انقلاب، به ایران بازگشت.<ref name=":1">[https://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/117940/ به یاد محمدجعفر پوینده / کانون نویسندگان ایران - ایران امروز] </ref> | ||
== فعالیتهای فرهنگی و سیاسی == | == فعالیتهای فرهنگی و سیاسی == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
او در مهرماه ۱۳۷۷، به همراه چند تن از نویسندگان دیگر، به دلیل فعالیت در کمیته تدارک مجمع عمومی کانون نویسندگان، احضاریهای از دادسرای انقلاب اسلامی دریافت کرد. این احضار، نشانهای از فشار فزاینده بر دگراندیشان بود. | او در مهرماه ۱۳۷۷، به همراه چند تن از نویسندگان دیگر، به دلیل فعالیت در کمیته تدارک مجمع عمومی کانون نویسندگان، احضاریهای از دادسرای انقلاب اسلامی دریافت کرد. این احضار، نشانهای از فشار فزاینده بر دگراندیشان بود. | ||
محمد جعفر پوینده در تدوین و انتشار متن اعتراض ۱۳۴ نویسنده ایرانی، به سانسور و محدودیت آزادی بیان، نقش فعالی داشت. بخشی از متن این نامه که در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۷۳ منتشر شد به شرح زیر است: | محمد جعفر پوینده در تدوین و انتشار متن اعتراض ۱۳۴ نویسنده ایرانی، به سانسور و محدودیت آزادی بیان، نقش فعالی داشت. بخشی از متن این نامه که در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۷۳ منتشر شد به شرح زیر است:<blockquote>«...ما نویسندهایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان – اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیر ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان – آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچ کس یا هیچ نهادی نیست. اگر چه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره آنها بر همگان گشوده است. هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم به صورت جمعی - صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و فکر و مبارزه با سانسور، به شکل جمعی بکوشیم، به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست... پس اگر چه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.»<ref name=":0">[https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/28412/mohammad-jafar-puyandeh محمد جعفر پوینده - بنیاد عبدالرحمن برومند]</ref></blockquote> | ||
«...ما نویسندهایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان – اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیر ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان – آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچ کس یا هیچ نهادی نیست. اگر چه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره آنها بر همگان گشوده است. هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم به صورت جمعی - صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و فکر و مبارزه با سانسور، به شکل جمعی بکوشیم، به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست... پس اگر چه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.»<ref name=":0" /> | |||
== آثار برجسته == | == آثار برجسته == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۶: | ||
* '''درباره روز حقوق بشر''': این ترجمه، که همزمان با قتل او منتشر شد، نمونهای از تعهد او به ارزشهای حقوق بشری است. | * '''درباره روز حقوق بشر''': این ترجمه، که همزمان با قتل او منتشر شد، نمونهای از تعهد او به ارزشهای حقوق بشری است. | ||
آثار او نه تنها به غنای فرهنگی ایران افزود، بلکه به ابزاری برای بیداری فکری و مبارزه با سانسور تبدیل شد. پس از مرگش، تیراژ کتابهایش بهطور چشمگیری افزایش یافت و نشان داد که تلاش قاتلان برای خاموش کردن صدایش نتیجه معکوس داده است. | آثار او نه تنها به غنای فرهنگی ایران افزود، بلکه به ابزاری برای بیداری فکری و مبارزه با سانسور تبدیل شد. پس از مرگش، تیراژ کتابهایش بهطور چشمگیری افزایش یافت و نشان داد که تلاش قاتلان برای خاموش کردن صدایش نتیجه معکوس داده است.<ref name=":0" /> | ||
== قتلهای زنجیرهای و مرگ پوینده == | == قتلهای زنجیرهای و مرگ پوینده == | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۳: | ||
پوینده با زندگی و مرگش نشان داد که روشنفکران در برابر سرکوب تسلیم نمیشوند. او در آخرین مصاحبهاش گفته بود: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است.» این جمله، چکیدهای از باور او به تغییر و مقاومت بود که تا لحظه آخر بر آن ایستاد. | پوینده با زندگی و مرگش نشان داد که روشنفکران در برابر سرکوب تسلیم نمیشوند. او در آخرین مصاحبهاش گفته بود: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است.» این جمله، چکیدهای از باور او به تغییر و مقاومت بود که تا لحظه آخر بر آن ایستاد. | ||
کانون نویسندگان ایران در باره او نوشته است: <blockquote>محمدجعفر پوینده در مقام نویسندهای متعهد به آزادیهای مندرج در منشور کانون، همواره بر آن بود تا نقاب از چهرهی کریه سانسور بردارد و در این راه عزمی از نور و آتش و عصیان داشت که تاریکیِ سانسور را برنمیتافت و روحیهی ستیزهجویش از او مبارزی دلیر ساخته بود که تا واپسیندم در راه «آزادیِ بیانِ بیقید و شرط برای همگان» از هیچ کوششی فروگذار نکرد چراکه این آزادی به تعبیر او «شاهبیت قانون اساسی جمهوری نویسندگان» است. | |||
پوینده معتقد بود حفظ شرافت هنری در گرو خدمتگزاری به حقیقت و آزادی است و خود شرافتمندانه در راه رهاییِ راستین حتی از مرگ هراسی به دل راه نداد. بیتردید مرگ تراژیک پوینده بیانگر وجه انسانخوار سانسور و ستم و آزادیستیزی است که دیگر از بلعیدنِ کلمات و سطور طَرفی نمیبندد و نگران از تکثیر نوگرایی، دگراندیشی و آزادیخواهیست. قتل محمدجعفر پوینده، لکهی ننگی به دامان دستگاه سانسور است که تا ابدالاباد زدوده نخواهد شد.<ref name=":1" /></blockquote> | |||
== منابع == | == منابع == |