۲۳۴
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
این تغییر نشاندهنده ترس رژیم شاه از نفوذ مخالفان در ساختار نظامی بود، اما در عین حال، گارد را به نیرویی منزوی و جدا از مردم تبدیل کرد که تنها به منافع شاه وفادار بود. | این تغییر نشاندهنده ترس رژیم شاه از نفوذ مخالفان در ساختار نظامی بود، اما در عین حال، گارد را به نیرویی منزوی و جدا از مردم تبدیل کرد که تنها به منافع شاه وفادار بود. | ||
=== رضا شمسآبادی === | === '''رضا شمسآبادی''' === | ||
درتاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۴۴، سرباز وظیفهای به نام رضا شمسآبادی که یکی از افراد گارد سلطنتی و در کاخ مرمر، درحال نگهبانی بود، محمدرضا پهلوی را هنگامی که از اتومبیل در مقابل سرسرای کاخ پیاده شد، به رگبار مسلسل بست. شاه با شتاب خود را به داخل ساختمان رساند؛ ولی دو تن از درجهداران محافظ او، به نامهای استوار محمدعلی باباییان و آیت لشکری مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شدند. خود رضا شمسآبادی نیز با گلوله درجهداری به نام گروهبان ساری اصلانی کشته شد. شدت این تیراندازی آنقدر زیاد بود که شاه بعدها در مصاحبه با خبرنگار فرانسوی لوموند گفت: «احساس من این بود که پنجاه نفر به طرف من تیراندازی میکردند. زیرا تیراندازی واقعاً شدید بود. ساواک ابتدا اقدام او را به جنون نسبت داد، اما بعداً مدعی شد که او تحت تأثیر گروههای مائوئیستی به رهبری پرویز نیکخواه بود. این سوءقصد، که از درون گارد جاویدان رخ داد، نقص امنیتی رژیم پهلوی را آشکار کرد و بهانهای برای بازسازی گارد، با حذف سربازان وظیفه شد و از سوی دیگر رژیم از این حادثه برای سرکوب بیشتر مخالفان سوءاستفاده کرد. الگویی که در نظام کنونی نیز ادامه یافته است. (مرکز بررسی اسناد تاریخی) | درتاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۴۴، سرباز وظیفهای به نام رضا شمسآبادی که یکی از افراد گارد سلطنتی و در کاخ مرمر، درحال نگهبانی بود، محمدرضا پهلوی را هنگامی که از اتومبیل در مقابل سرسرای کاخ پیاده شد، به رگبار مسلسل بست. شاه با شتاب خود را به داخل ساختمان رساند؛ ولی دو تن از درجهداران محافظ او، به نامهای استوار محمدعلی باباییان و آیت لشکری مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شدند. خود رضا شمسآبادی نیز با گلوله درجهداری به نام گروهبان ساری اصلانی کشته شد. شدت این تیراندازی آنقدر زیاد بود که شاه بعدها در مصاحبه با خبرنگار فرانسوی لوموند گفت: «احساس من این بود که پنجاه نفر به طرف من تیراندازی میکردند. زیرا تیراندازی واقعاً شدید بود. ساواک ابتدا اقدام او را به جنون نسبت داد، اما بعداً مدعی شد که او تحت تأثیر گروههای مائوئیستی به رهبری پرویز نیکخواه بود. این سوءقصد، که از درون گارد جاویدان رخ داد، نقص امنیتی رژیم پهلوی را آشکار کرد و بهانهای برای بازسازی گارد، با حذف سربازان وظیفه شد و از سوی دیگر رژیم از این حادثه برای سرکوب بیشتر مخالفان سوءاستفاده کرد. الگویی که در نظام کنونی نیز ادامه یافته است. (مرکز بررسی اسناد تاریخی) | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
این فرماندهان، با دریافت پاداشهای ویژه و امکانات مالی فراوان، بخشی از نخبگان نظامی بودند که رژیم پهلوی برای حفظ استبداد خود به آنها تکیه داشت. وفاداری آنها به شاه، نه به ملت، آنها را به نمادهایی از فساد و نخبهگرایی رژیم تبدیل کرد. بسیاری از این فرماندهان پس از انقلاب به دلیل نقششان در سرکوب و وفاداری به رژیم محاکمه و اعدام شدند، که نشاندهنده خشم عمومی علیه ساختار نظامی پهلوی بود. (ویکیپدیا انگلیسی) | این فرماندهان، با دریافت پاداشهای ویژه و امکانات مالی فراوان، بخشی از نخبگان نظامی بودند که رژیم پهلوی برای حفظ استبداد خود به آنها تکیه داشت. وفاداری آنها به شاه، نه به ملت، آنها را به نمادهایی از فساد و نخبهگرایی رژیم تبدیل کرد. بسیاری از این فرماندهان پس از انقلاب به دلیل نقششان در سرکوب و وفاداری به رژیم محاکمه و اعدام شدند، که نشاندهنده خشم عمومی علیه ساختار نظامی پهلوی بود. (ویکیپدیا انگلیسی) | ||
== پیوستن اعضای گارد جاویدان به نیروهای '''انقلابی''' پس از انقلاب ۱۳۵۷ == | |||
با خروج محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷، و تضعیف سلسله مراتب نظامی رژیم، گارد جاویدان دچار فروپاشی شد. بسیاری از اعضای این یگان، که عمدتاً از کادر رسمی ارتش بودند، یا پراکنده شدند یا به نیروهای مردمی پیوستند. این پیوستن گاهی به دلیل فشار اجتماعی، ترس از مجازات، یا اعتقاد واقعی به آرمانهای انقلاب بود. با این حال، اطلاعات دقیقی درباره نام همه افرادی که به انقلابیون پیوستند محدود است، اما چند مورد برجسته با اسناد تاریخی تأیید شدهاند: | با خروج محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷، و تضعیف سلسله مراتب نظامی رژیم، گارد جاویدان دچار فروپاشی شد. بسیاری از اعضای این یگان، که عمدتاً از کادر رسمی ارتش بودند، یا پراکنده شدند یا به نیروهای مردمی پیوستند. این پیوستن گاهی به دلیل فشار اجتماعی، ترس از مجازات، یا اعتقاد واقعی به آرمانهای انقلاب بود. با این حال، اطلاعات دقیقی درباره نام همه افرادی که به انقلابیون پیوستند محدود است، اما چند مورد برجسته با اسناد تاریخی تأیید شدهاند: | ||
* '''سرلشکر علی نشاط''': همانطور که ذکر شد، نشاط، فرمانده گارد جاویدان، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، با پیام رادیویی همبستگی خود را با انقلاب اعلام کرد. این اقدام او پس از خودداری از اعزام نیروها به درگیریهای دوشانتپه در ۲۱ بهمن رخ داد، که نشاندهنده چرخش او از وفاداری به رژیم به حمایت از انقلاب بود. با این حال، این تغییر موضع نتوانست او را از محاکمه نجات دهد و در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، اعدام شد. | * '''سرلشکر علی نشاط''': همانطور که ذکر شد، نشاط، فرمانده گارد جاویدان، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، با پیام رادیویی همبستگی خود را با انقلاب اعلام کرد. این اقدام او پس از خودداری از اعزام نیروها به درگیریهای دوشانتپه در ۲۱ بهمن رخ داد، که نشاندهنده چرخش او از وفاداری به رژیم به حمایت از انقلاب بود. با این حال، این تغییر موضع نتوانست او را از محاکمه نجات دهد و در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، اعدام شد. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۷: | ||
پیوستن برخی اعضای گارد به نیروهای انقلابی نشاندهنده فروپاشی سریع رژیم پهلوی و تغییر وفاداریها در شرایط بحرانی بود. با این حال، این پیوستنها اغلب تحت فشار یا برای حفظ موقعیت انجام شد و نمیتوان آن را نشانه حمایت واقعی از انقلاب دانست. در مقابل، رژیم جمهوری اسلامی نیز با ایجاد نهادهای نظامی جدید، مانند سپاه پاسداران، همان الگوی سرکوب و وفاداری کورکورانه به حاکمیت را ادامه داد، که نشاندهنده تداوم ساختارهای استبدادی در ایران پس از انقلاب است. | پیوستن برخی اعضای گارد به نیروهای انقلابی نشاندهنده فروپاشی سریع رژیم پهلوی و تغییر وفاداریها در شرایط بحرانی بود. با این حال، این پیوستنها اغلب تحت فشار یا برای حفظ موقعیت انجام شد و نمیتوان آن را نشانه حمایت واقعی از انقلاب دانست. در مقابل، رژیم جمهوری اسلامی نیز با ایجاد نهادهای نظامی جدید، مانند سپاه پاسداران، همان الگوی سرکوب و وفاداری کورکورانه به حاکمیت را ادامه داد، که نشاندهنده تداوم ساختارهای استبدادی در ایران پس از انقلاب است. | ||
== تلاشهای ترور علیه محمدرضا پهلوی == | |||
محمدرضا پهلوی در طول ۳۷ سال سلطنت خود (۱۳۲۰–۱۳۵۷) با چندین تلاش ترور مواجه شد که همگی نافرجام ماندند. این سوءقصدها نشاندهنده نارضایتی گسترده از رژیم پهلوی و همچنین ضعف نهادهای امنیتی، از جمله گارد جاویدان، در پیشگیری از چنین تهدیداتی بود. در زیر، دو مورد اصلی ترور نافرجام شاه بررسی میشود که منابع تاریخی بهطور گسترده به آنها پرداختهاند: | |||
''' | * '''ترور نافرجام ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران''': در این روز، محمدرضا پهلوی برای شرکت در مراسم چهاردهمین سال تأسیس دانشگاه تهران به دانشکده حقوق رفت. ناصر فخرآرایی، که بهعنوان خبرنگار روزنامه پرچم اسلام معرفی شده بود، از فاصله نزدیک پنج گلوله به سمت شاه شلیک کرد. سه گلوله به کلاه شاه اصابت کرد، یکی لب بالای او را خراش داد، و دیگری عمل نکرد. شاه از این سوءقصد جان سالم به در برد، اما فخرآرایی در محل توسط نیروهای امنیتی کشته شد. انگیزههای فخرآرایی همچنان در هالهای از ابهام است؛ برخی منابع او را به گروههای چپگرا مانند حزب توده یا گروههای مذهبی-کمونیستی نسبت میدهند، در حالی که شاه بهطور غیررسمی انگلستان را متهم کرد. این ترور به رژیم بهانهای داد تا موج گستردهای از سرکوب علیه حزب توده و دیگر مخالفان را آغاز کند و اختیارات شاه را از طریق تشکیل مجلس مؤسسان افزایش دهد. '''(مرکز بررسی اسناد تاریخی) (رادیو فردا۳)''' | ||
گارد جاویدان در این حادثه نتوانست از نزدیک شدن ضارب به شاه جلوگیری کند، که نشاندهنده نقص در سیستم حفاظتی آن بود. | گارد جاویدان در این حادثه نتوانست از نزدیک شدن ضارب به شاه جلوگیری کند، که نشاندهنده نقص در سیستم حفاظتی آن بود. | ||
''' | * '''ترور نافرجام ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ در کاخ مرمر''': این سوءقصد توسط رضا شمسآبادی، سرباز وظیفه گارد جاویدان، انجام شد. شمسآبادی، که در کاخ مرمر نگهبان بود، هنگام پیاده شدن شاه از خودرو با مسلسل به سمت او شلیک کرد. دو درجهدار محافظ شاه، استوار بابایی و استوار آیت لشکری، در دفاع از شاه کشته شدند، اما شاه آسیبی ندید و توانست به دفتر خود فرار کند. شمسآبادی در تعقیب شاه بود، اما توسط نیروهای دفتر ویژه شاه کشته شد. ساواک ابتدا این اقدام را به جنون آنی نسبت داد، اما بعداً ادعا کرد که شمسآبادی تحت تأثیر گروههای مائوئیستی به رهبری پرویز نیکخواه بوده است. با این حال، شواهد کافی برای اثبات این ارتباط وجود نداشت، و برخی تحلیلگران معتقدند رژیم از این اتهام برای بدنام کردن مخالفان چپگرا استفاده کرد. این حادثه نقص جدی در گارد جاویدان را نشان داد، زیرا ضارب از درون این یگان بود، و منجر به بازسازی گارد با حذف سربازان وظیفه و تمرکز بر کادر رسمی شد. '''(پژوهشکده تاریخ معصر)''' | ||
'''(خبرآنلاین)''' | '''(خبرآنلاین)''' | ||
''' | * '''سوءقصد نافرجام ۱۳۴۰ (مشکوک)''': برخی منابع به تلاش دیگری برای ترور شاه در بهمن ۱۳۴۰ اشاره میکنند، که قرار بود با بمبگذاری در خودرویی در مسیر حرکت شاه به سمت مجلس در خیابان شاهآباد (خیابان جمهوری کنونی) انجام شود. این بمب عمل نکرد و جزئیات این واقعه مبهم باقی مانده است. برخی منابع این تلاش را به سرویسهای اطلاعاتی شوروی نسبت میدهند، اما شواهد قطعی وجود ندارد. | ||
'''این تلاشهای ترور نشاندهنده عمق نارضایتی از رژیم پهلوی بود که حتی در میان نیروهای وفادار مانند گارد جاویدان نفوذ کرده بود. گارد، که قرار بود سپر دفاعی شاه باشد، در هر دو ترور اصلی (۱۳۲۷ و ۱۳۴۴) ناکارآمد عمل کرد. رژیم از این سوءقصدها بهعنوان بهانهای برای سرکوب مخالفان، بهویژه گروههای چپگرا و مذهبی، استفاده کرد و فضای سیاسی را بیش از پیش بسته کرد. (مرکز بررسی اسناد تاریخی)''' | '''این تلاشهای ترور نشاندهنده عمق نارضایتی از رژیم پهلوی بود که حتی در میان نیروهای وفادار مانند گارد جاویدان نفوذ کرده بود. گارد، که قرار بود سپر دفاعی شاه باشد، در هر دو ترور اصلی (۱۳۲۷ و ۱۳۴۴) ناکارآمد عمل کرد. رژیم از این سوءقصدها بهعنوان بهانهای برای سرکوب مخالفان، بهویژه گروههای چپگرا و مذهبی، استفاده کرد و فضای سیاسی را بیش از پیش بسته کرد. (مرکز بررسی اسناد تاریخی)''' | ||
'''این الگوی بهرهبرداری از تهدیدات برای تحکیم قدرت بعدها در جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت، جایی که نهادهای امنیتی از ادعای «توطئههای خارجی» برای سرکوب مخالفان بهره بردند.''' | '''این الگوی بهرهبرداری از تهدیدات برای تحکیم قدرت بعدها در جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت، جایی که نهادهای امنیتی از ادعای «توطئههای خارجی» برای سرکوب مخالفان بهره بردند.''' |
ویرایش