۲٬۱۹۰
ویرایش
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (افزودن لینک داخلی به مقاله) |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (افزودن لینک داخلی به مقاله) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''آزادی'''، یکی از بنیادیترین مفاهیم و شعارهای [[انقلاب مشروطه]] (۱۲۸۵ش) بود. این واژه در ادبیات سیاسی ایران معنای تازهای یافت: رهایی از استبداد، حق مشارکت در سیاست، آزادی بیان و امنیت فردی. [[احمد کسروی]] در ''تاریخ مشروطه ایران'' (۱۳۲۵ش) آزادی را «جانِ خواستهٔ ملت» میخواند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق، آبراهامیان و آجودانی نیز نشان دادهاند که آزادی در مشروطه مفهومی دوگانه داشت: هم برگرفته از اندیشههای نوین غربی، و هم آمیخته با سنتها و باورهای اسلامی ـ ایرانی. | ||
== معنای | == معنای سنتی و دگرگونی در مشروطه == | ||
پیش از مشروطه، آزادی در ادبیات فارسی بیشتر معنای اخلاقی یا عرفانی داشت (مانند آزادی روح از قید دنیا). اما با نفوذ اندیشههای نو، آزادی به مفهومی سیاسی و اجتماعی بدل شد: رهایی از خودکامگی شاه و برخورداری از حقوق فردی و اجتماعی (آدمیت، ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶). | |||
== | == آزادی بهعنوان شعار سیاسی == | ||
کسروی | کسروی روایت میکند که واژهٔ آزادی در شعارها، [[شبنامه|شبنامه]]<nowiki/>ها و روزنامههای مشروطهخواهان پرکاربردترین واژه بود. «زندهباد آزادی» و «آزادی ملت» شعارهای اصلی مردم در تهران، تبریز و دیگر شهرها بود (''تاریخ هیجدهساله آذربایجان''، ۱۳۲۳). | ||
== | == ابعاد مختلف آزادی در مشروطه == | ||
== | * '''آزادی سیاسی:''' حق انتخاب نماینده و مشارکت در حکومت. | ||
* '''آزادی بیان و مطبوعات:''' جراید حُرّه از مهمترین جلوههای آن بودند. | |||
* '''آزادی اجتماعات:''' حق تشکیل انجمنها و گردهماییها. | |||
* '''آزادی فردی:''' امنیت جان و مال مردم در برابر ظلم حکام. | |||
== مخالفتها و محدودیتها == | |||
مخالفان مشروطه، بهویژه هواداران «مشروطه مشروعه»، آزادی را «بیبندوباری» و مغایر با شریعت میدانستند. [[شیخ فضلالله نوری]] در رسائل خود هشدار میداد که آزادی مطبوعات موجب ترویج کفر و فساد میشود. کسروی توضیح میدهد که این تقابل میان آزادیخواهان و مخالفان یکی از مهمترین میدانهای نزاع فکری دوران مشروطه بود (''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵). | |||
== تحلیل پژوهشگران == | == تحلیل پژوهشگران == | ||
* ''' | * '''آدمیت:''' آزادی در مشروطه ترجمانی از مفاهیم لیبرالی اروپا در قالب فرهنگ ایرانی بود. | ||
* ''' | * '''هما ناطق:''' آزادیخواهان برای نخستین بار مردم را صاحب حق دانستند (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷). | ||
* '''آبراهامیان:''' آزادی مفهومی طبقاتی نیز داشت، چرا که اصناف و بازرگانان از آن برای رهایی از فشار مالیاتی و سیاسی استفاده کردند (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷). | |||
* '''آبراهامیان''' | * '''آجودانی:''' آزادی در مشروطه مفهومی دوگانه بود؛ از یک سو نوگرایانه، و از سوی دیگر محدود به سنتهای دینی و اجتماعی (''مشروطه ایرانی''، ۱۳۷۷). | ||
* '''آجودانی''' | |||
== نتیجهگیری == | == نتیجهگیری == | ||
«آزادی» در انقلاب مشروطه کلیدواژهای بود که گفتمان سیاسی ایران را دگرگون کرد. این مفهوم از حوزهٔ عرفان و اخلاق به سیاست و حقوق عمومی انتقال یافت و به ستون اصلی مطالبات مردم بدل شد. هرچند اجرای کامل آزادی با موانع بسیاری روبهرو شد، اما یادگار آن همچنان در فرهنگ سیاسی ایران زنده است. | |||
== منابع == | == منابع == |