پرویز نیکخواه

پرویز نیکخواه، (متولد ۱۳۱۸، تهران - درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۵۷، تهران)، فعال سیاسی چپ و از رهبران کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا، یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های سیاسی ایران در دوره پهلوی دوم بود. او که ابتدا عضو سازمان جوانان حزب توده بود، پس از جدایی از این حزب، در دانشگاه منچستر به سازمان‌دهی جنبش دانشجویی علیه رژیم پهلوی پرداخت. نیکخواه در ۱۳۴۳ با تشکیل گروهی مائوئیستی در ایران، به اتهام مشارکت در طرح ترور نافرجام محمدرضا شاه در ۱۳۴۴ دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. اما در زندان، با تغییر عقیده، از آرمان‌های انقلابی خود دست کشید و از ۱۳۴۶ با ساواک همکاری کرد. با وساطت فرح پهلوی، پس از پنج سال آزاد شد و در صدا و سیمای ملی ایران به تبلیغ رژیم پرداخت. پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، به اتهام فساد فی‌الارض دستگیر و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ اعدام شد. این مقاله، با بررسی زندگی، تحولات فکری، و میراث نیکخواه، چهره‌ای پیچیده را نشان می‌دهد که از انقلابی‌گری به خدمت رژیم پهلوی رسید.[۱][۲][۳]

پرویز نیکخواه
نیکخواه پرویز.JPG
پرویز نیکخواه
زادروزمتولد ۱۳۱۸
تهران
درگذشت۲۲ اسفند ۱۳۵۷ (تیرباران)
تهران
ملیتایرانی
تحصیلاتدانشجوی فیزیک
از دانشگاهدانشگاه منچستر انگلستان
شناخته‌شده برایجنبش‌های انقلابی
نقش‌های برجستهاز بنیانگذاران حزب توده ایران
حزب سیاسیحزب توده ایران

بیوگرافی و فعالیت‌های اولیه

خاستگاه و تحصیلات

پرویز نیکخواه در اردیبهشت ۱۳۱۸ در تهران، در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. او تحصیلات متوسطه خود را در رشته ریاضیات در دبیرستان ادیب به پایان رساند و تا ۱۳۳۳ عضو سازمان جوانان حزب توده بود. پس از جدایی از حزب در ۱۳۳۷، برای تحصیل در رشته فیزیک به دانشگاه منچستر انگلستان رفت. در آنجا، تحت تأثیر فضای سیاسی دهه ۱۹۶۰، دوباره به فعالیت‌های چپ‌گرایانه گرایش یافت و به یکی از هواداران سرسخت حزب توده تبدیل شد. نیکخواه با هوش و سخنوری خود، به سرعت در میان دانشجویان ایرانی برجسته شد.[۱]

نقش در جنبش دانشجویی

در اوایل دهه ۱۳۴۰، نیکخواه به‌عنوان منشی هیئت دبیران فدراسیون دانشجویان ایرانی در بریتانیا و سخنران کلیدی کنگره‌های کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در لندن (۱۹۶۱) و پاریس (۱۹۶۲) نقش مهمی ایفا کرد. کنفدراسیون، که از مهم‌ترین گروه‌های اپوزیسیون رژیم پهلوی در خارج بود، تحت رهبری او به انتقاد از سیاست‌های شاه و حمایت از آرمان‌های سوسیالیستی پرداخت. نیکخواه، که از مشی محافظه‌کارانه حزب توده ناامید شده بود، به‌تدریج به مائوئیسم گرایش یافت و با تشکیل «سازمان انقلابی حزب توده» در ۱۳۴۳، از حزب جدا شد.[۴]

نقش در ترور نافرجام و دستگیری

تشکیل گروه و طرح ترور شاه

پرویز نیکخواه پس از جدایی از حزب توده و گرایش به مائوئیسم، در ۱۳۴۳ «سازمان انقلابی حزب توده» را با همراهی کوروش لاشایی، منوچهر مقصودنیا، و چند فعال سیاسی دیگر تأسیس کرد. منابع گزارش می‌دهند که این گروه، تحت تأثیر جنبش‌های چریکی دهه ۱۹۶۰، مانند انقلاب کوبا و مبارزات مائو در چین، تصمیم به اقدام مسلحانه علیه رژیم پهلوی گرفت. نیکخواه، که از طریق کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در انگلستان ارتباطات گسترده‌ای داشت، در ۱۳۴۲ مخفیانه به ایران بازگشت. او با جذب چند عضو جدید، طرح ترور محمدرضا شاه را طراحی کرد، که قرار بود در کاخ مرمر یا یک مراسم رسمی اجرا شود. این طرح، هرچند با هدف براندازی رژیم طراحی شده بود، به دلیل کمبود منابع مالی، تسلیحات، و فقدان سازمان‌دهی منسجم، از ابتدا محکوم به شکست بود. نیکخواه، با وجود هوش سیاسی‌اش، خطرات این اقدام را دست‌کم گرفت.[۱]

دستگیری و محاکمه

در بهار ۱۳۴۴، ساواک با نفوذ در شبکه‌های دانشجویی کنفدراسیون و اعتراف یکی از اعضای گروه، نیکخواه و هم‌دستانش را شناسایی و دستگیر کرد. منابع گزارش می‌دهند که عملیات اطلاعاتی ساواک، که از فعالیت‌های نیکخواه در اروپا آگاه بود، به لو رفتن طرح ترور منجر شد. محاکمه‌ی گروه در دادگاه نظامی برگزار شد و نیکخواه، به دلیل نقش محوری در طراحی ترور، با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» روبه‌رو شد. دادگاه او را به حبس ابد محکوم کرد، هرچند برخی منابع به فشارهای سیاسی برای صدور حکم اعدام اشاره دارند. این دستگیری نه‌تنها سازمان انقلابی را متلاشی کرد، بلکه ضربه‌ای به جنبش‌های چپ‌گرای ایران بود. نیکخواه، با وجود شکست طرح، به چهره‌ای جنجالی در میان مخالفان رژیم تبدیل شد که بعدها مسیر متفاوتی را برگزید.[۲]

تغییر عقیده و همکاری با رژیم

تغییر عقیده در زندان

پرویز نیکخواه پس از دستگیری در ۱۳۴۴ و محکومیت به حبس ابد، در زندان قصر دچار تحول فکری شد. منابع گزارش می‌دهند که او، تحت فشارهای روانی ساواک و بازجویی‌های طولانی، به‌تدریج از آرمان‌های انقلابی و مائوئیستی خود فاصله گرفت. نیکخواه در ۱۳۴۶ با انتشار بیانیه‌ای، ضمن انتقاد از ایدئولوژی چپ، از اقدامات گذشته‌اش ابراز پشیمانی کرد. اسناد ساواک نشان می‌دهند که او در نامه‌هایی به مقامات رژیم، از سیاست‌های محمدرضا شاه حمایت کرد و خواستار عفو شد. این چرخش، که برخی آن را نتیجه‌ی شکنجه و برخی دیگر انتخاب آگاهانه برای رهایی می‌دانند، نیکخواه را از یک مبارز به چهره‌ای منفور در میان چپ‌گرایان تبدیل کرد. این تغییر، زمینه‌ساز همکاری بعدی او با رژیم پهلوی شد.[۳]

مرگ و میراث

اعدام پس از انقلاب

پرویز نیکخواه پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، به دلیل همکاری با رژیم پهلوی و نقشش در سازمان رادیو و تلویزیون ملی، دستگیر شد. منابع گزارش می‌دهند که او در دادگاه انقلاب، به اتهام «فساد فی‌الارض» و «خیانت به ملت» محاکمه شد. نیکخواه، که دیگر از آرمان‌های انقلابی‌اش فاصله گرفته بود، نتوانست از خود دفاع کند. در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷، همراه با محمود جعفریان، از مقامات صدا و سیما، به حکم اعدام محکوم و تیرباران شد. این اعدام، که در بحبوحه‌ی تسویه‌حساب‌های انقلابی رخ داد، پایان زندگی پرتناقض نیکخواه بود. اعدام او واکنش‌های متفاوتی در میان انقلابیون و روشنفکران ایجاد کرد: برخی آن را عدالت و برخی انتقام‌جویی خواندند.[۲]

میراث و ارزیابی

میراث پرویز نیکخواه در تاریخ سیاسی ایران، به دلیل چرخش از انقلابی‌گری به همکاری با رژیم پهلوی، همچنان جنجالی است. برخی، او را مبارزی می‌دانند که تحت فشار ساواک تسلیم شد، در حالی که دیگران، چرخش او را خیانت به آرمان‌های چپ‌گرایانه تلقی می‌کنند. کتاب «پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک» (مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۵) نشان می‌دهد که همکاری او با رژیم، بخشی از استراتژی ساواک برای بی‌اعتبار کردن جنبش‌های چپ بود. نیکخواه، با وجود تأثیر اولیه‌اش در کنفدراسیون دانشجویان، به نمادی از شکست ایدئولوژیک تبدیل شد. بحث‌ها درباره‌ی او، به‌ویژه در محافل روشنفکری، بر پیچیدگی‌های مبارزه سیاسی در برابر رژیم پهلوی و تأثیر فشارهای حکومتی بر فعالان تأکید دارد.[۱]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ پرویز نیکخواه از دیدگاه کوروش لاشایی - سایت ایران لیبرال
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۳۵ سالگی تیرباران پرویز نیکخواه و محمود جعفریان - سایت پیک نت
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. تهران: وزارت اطلاعات، ۱۳۸۵. (مرکز بررسی اسناد تاریخی)
  4. جاودانه پرویز نیکخواه - سایت عصر نو