کاربر:Hossein/صفحه تمرین1402730

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حماس

حماس مخفف عربی «حرکت مقاومت اسلامی» است، که اشاره دارد به ریشه‌های این گروه و نزدیکی‌اش به اخوان‌المسلمین، مطرح‌ترین گروه سنی جهان که در دهه ۱۹۲۰ در مصر ایجاد شد. این گروه را شیخ احمد یاسین در سال ۱۹۸۷م و۱۳۶۶ش، در دوره انتفاضه اول تاسیس کرد. این گروه بر نوار غزه در سرزمین‌های فلسطینی حکومت می‌کند. آرمان حماس نابودی اسرائیل و تشکیل کشور فلسطین است و عامل بمب‌گذاری‌های انتحاری و حملات مرگبار زیادی به سربازان و غیرنظامیان اسرائیلی بوده است. وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۹۷ این گروه را تروریستی اعلام کرد. اتحادیه اروپا و سایر کشورهای غربی نیز حماس را سازمانی تروریستی می‌دانند. حماس در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ پیروز شد و در سال ۲۰۰۷، با توسل به خشونت، کنترل نوار غزه را از دست تشکیلات خودگردان فلسطین خارج کرد.[۱] ۴ درگیری بزرگ ناشی از حمله حماس به اسرائیل در ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴، ۲۰۲۱ اتفاق افتاده است.[۲] بزرگ‌ترین حمله حماس، طوفان الاَقصی نام دارد که در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ش انجام شد.

تاریخچه حماس

بدو تاسیس

این سازمان در ابتدا مؤسسه خیریه «مجمع الاسلامیه» احمد یاسین بود که در سال ۱۹۷۳ در غزه با همکاری و مشارکت اخوان المسلمین مستقر در مصر تأسیس شد. حماس در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط شیخ احمد یاسین،  عبدالعزیز رنتیسی و محمد طه در جریان انتفاضه اول به عنوان شاخه فلسطینی اخوان‌المسلمین بنیان‌گذاری شد. و هدف خود را «آزادی تمامی خاک فلسطین» اعلام کرده‌است.[۳]

شیخ احمد یاسین عنوان کرد که ما هیچ گاه رابطه‌ای با اخوان المسلمین در مصر نداشته‌ایم. اما در بیانیه تاسیس اول آن که در تاریخ ۱۸ آگوست ۱۹۸۸ صادر شد خود را اخوان المسلمین در فلسطین عنوان نمود و هدفش را برپایی دولت اسلامی در فلسطین به جای اسرائیل و نابودی یا انحلال اسرائیل عنوان کرد. در علت تاسیس آن آورده‌اند که حادثه قتل عمد ۴ کارگر فلسطینی به وسیله کامیونی که یک راننده اسرائیلی بنیادگرا راننده آن بود و به حادثه تریلری ۸ دسامبر 1987 معروف شد و به قیام اول فلسطین انجامید عامل تاسیس این جنبش بوده است. این قیام که به قیام کودکان سنگ‌پران هم معروف شد تا ۱۹۹۱ که توافق اسلو بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل انجام شد ادامه یافت.[۴]

حماس و قرارداد اسلو

حماس با توافقات صلح آمیز که اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد موافق نیست. آنها مقاومت مسلحانه را ترجیح می‌دهند. حماس ایده به رسمیت شناختن اسرائیل و یافتن راه حلی مسالمت آمیز از طریق توافقنامه‌هایی مانند توافق اسلو را قبول ندارند. آرمان حماس نابودی اسرائیل و تشکیل کشور فلسطین است و عامل بمب‌گذاری‌های انتحاری و حملات مرگبار زیادی به سربازان و غیرنظامیان اسرائیلی بوده است. حماس طی این سال‌ها اقدام به بمب‌گذاری‌های انتحاری کرده و ده‌ها هزار راکت از غزه به سمت خاک اسرائیل پرتاب کرده است. این گروه همچنین شبکه‌ای از تونل‌های زیرزمینی از غزه به مصر برای قاچاق تسلیحات و تونل‌هایی برای حمله به اسرائیل حفر کرده است.[۱]

تغییر موضع حماس

حماس از زبان اسماعیل هنیه در ۲۰۰۸ مواضعی کاملا متفاوت با گذشته اتخاذ کرد. اسماعیل هنیه گفت حماس دولت فلسطین در چارچوب مرزهای ۱۹۶۷ و آتش‌بس درازمدت با اسرائیل را می‌پذیرد. محمود الزهار گفت این گفته یک مرحله از بازپس‌گیری کامل سرزمین فلسطین را منظور داشته است. خالد مشعل در مورد قدس گفت شرقی و غربی ندارد و یک شهر یکپارچه و پایتخت فلسطین است. مشعل که در آن زمان رهبر حماس بود در سال ۲۰۱۰ نیز گفت: "منشور حماس بخشی از تاریخ است و دیگر موضوعیت ندارد، اما به دلایل داخلی نمی توان آن را تغییر داد." چهار سال قبل از آن، در سال ۲۰۰۶، رهبری حماس یک برنامه دولتی فلسطینی را پیشنهاد کرد که در آن آمده بود: «به رسمیت شناختن در اسرائیل نه در صلاحیت یک جناح فلسطینی است و نه در صلاحیت حکومت، بلکه تصمیم مردم فلسطین است. در منشور جدید حماس در سال ۲۰۱۷، این جنبش با ایجاد یک کشور فلسطینی در غزه، کرانه باختری و بیت المقدس شرقی، یعنی مطابق با مرزهای ۱۹۶۷ موافقت کرد. «مشعل» گفت: ((مبارزه حماس علیه رژیم صهیونیستی است. اشغالگری و نهاد صهیونیستی و نه مبارزه با یهودیان یا یهودیت، حماس پس از اینکه مصر و برخی کشورهای عربی خلیج فارس آن را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقه بندی کردند، تمام ارجاعات خود به اخوان المسلمین را کنار گذاشت.[۴]

تغییر نام دستگاه نظامی حماس

در سال ۱۹۹۱، حماس نام دستگاه نظامی خود (مجاهدین فلسطین ۱۹۸۷) را به (گردان های شهید عزالدین قسام ۱۹۹۱) تغییر داد، تیپ هایی که رهبران آن عمدتاً از روش عملیات جهادی عزالدین قسام الهام گرفته بودند. که او آن را به مراحل فراخوان، آموزش نظامی، تدارکات، اطلاعات و روابط خارجی تقسیم کرد. این برنامه کاری هنوز تا حد زیادی تا کنون برقرار است، اما برنامه «القسام» هرگز شامل پروژه ای برای قدرت یا سلطه نبوده، و به چیزی جز تلاش خالصانه برای نجات از اشغال، آزادسازی سرزمین و احیای حقوق شناخته نمی شد.[۴]

انتحاری حماس

حماس در جریان قیام گسترده فلسطینیان که در سال 2000 آغاز شد، کارزار بمب گذاری های انتحاری را علیه اسرائیل به راه انداخت.[۵]

گردانهای القسام

محمد الضیف فرمانده کل گردان های القسام است و ارتش اسرائیل ادعا می کند که به دلیل مجروح شدن محمد الضیف در آخرین حمله‌ای که به او کرده است مروان عیسی فرمانده واقعی فعلی است و جانشین احمد الجعبری است، رهبران قسام همواره مورد ترور و سوء قصد بوده است و از رهبران آن صلاح شحاده، یحیی عیاش، محمود ابوهنود، محی الدین الشریف و بسیاری دیگر ترور شده‌اند که آخرین آنها احمد جعبری بود که در حملات اسرائیل به غزه در سال ۲۰۱۲، کشته شد ورائد العطار، محمد ابوشماله و محمد برهوم نیز در نبرد معروف به «العصف المأکول» کشته شدند.

ساختار گردانهای القسام

گردان های قسام از سازماندهی مناطق و تیپ ها پیروی می کنند. هر منطقه یا ناحیه ای یک فرمانده دارد که مسئولیت آن را بر عهده دارد و امور آن را پیگیری می کند.

تیپ شمال (شامل 7 گردان رزمی از جمله گردان نخبگان)

تیپ غزه (دو تیپ غزه در هم ادغام شدند و اکنون شامل 7 گردان رزمی از جمله گردان نخبگان است)

تیپ الوسطا (شامل 5 گردان رزمی از جمله گردان نخبگان)

تیپ خان یونس (شامل 6 گردان رزمی از جمله گردان نخبگان)

تیپ رفح (شامل 5 گردان رزمی از جمله گردان نخبگان)

تعداد نیروهای حماس

حماس مدعی است که ۴۰ هزار نیرو دارد. حماس می‌گوید تنها ۲۰۰۰ نفر از نیروهایش در حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل شرکت کرده‌اند. اسرائیل می‌گوید این گروه حدود ۳۰ هزار جنگجو و پهپاد و موشک‌هایی دارد که برد برخی از آن‌ها به ۲۵۰ کیلومتر می‌رسد.[۱]

سلاح حماس

حماس از سنگ شروع کرده و به تدریج و بطور خاص بعد از گسترش رابطه با جمهوری اسلامی به سلاح‌های موشکی مجهز شده است. عمده موشک‌های آن در ۲۰۱۴، M75 که به نام ابراهیم المقدمه نامگذاری کرده بوده و برد آن ۷۵ کیلومتر است بعد از آن برد موشک‌هایش را به ۸۰ و ۱۶۰ کیلومتر طبق ادعای خودش ارتقا داد. حماس همچنین از موشک ضد تانک کورنیت روسی و سام ۷ ضد هواپیما برخوردار است.

تسلط حماس بر نوار غزه

اسرائیل در ۲۰۰۵ نیروهای خود را از غزه خارج کرد. کنترل غزه ار نیروهای دولت خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس به عهده گرفت.[۵] حماس برای مدتی با حکومت خودگردان فلسطین همکاری کرده، وارد مهم‌ترین نهاد‌های وابسته به آن شده و حتی در سال ۲۰۰۶ با پیروزی در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین به حزب حاکم مجلس قانون‌گذاری فلسطین تبدیل شد و اسماعیل هنیه از رهبران حماس به عنوان نخست‌وزیر حکومت خودگردان فلسطین معرفی شد. با اینحال یک سال بعد در تابستان ۲۰۰۷ در جنگ داخلی فلسطین وارد جنگ مسلحانه با سازمان فتح شد. حماس در نبرد غزه پیروز شده و کنترل کامل نوار غزه را به دست گرفت، اما در کرانه باختری شکست خورده و فعالیت آن در این منطقه غیرقانونی اعلام شد[۳] به بیان دیگر حماس در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ پیروز شد اما در سال ۲۰۰۷، با توسل به خشونت، کنترل نوار غزه را از دست تشکیلات خودگردان فلسطین خارج کرد. تشکیلات خودگردان فلسطین، که جهان آن را به رسمیت شناخته و جنبش فتح بر آن حاکم است، مناطق نیمه‌خودمختار کرانه غربی را تحت کنترل دارد.[۱]

بعد از کسب اکثریت در مجلس غزه و تشکیل دولت توسط اسماعیل هنیه بعنوان جزیی از دولت خودگردان فلسطین، اسرائیل، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و بسیاری از کشور‌های دیگر که عمده بودجه دولت خودگردان را تأمین می‌کنند، ادامه کمک‌های خود را به تغییر بند‌هایی از منشور حماس که در آن خواهان نابودی اسرائیل شده و شناسایی این کشور از سوی این سازمان موکول کردند. حماس این درخواست‌ها را نپذیرفت و سعی کرد منابع مالی مورد نیاز برای اداره دولت را با کمک متحدان سنتی خود تأمین کند.[۳]

حماس از طریق یک دستگاه امنیتی که شامل بیش از 13000 جنگجو است، غزه را کنترل می کند.[۵]

جنگ داخلی

اختلافات حماس با دیگر گروه‌های فلسطینی به ویژه جنبش فتح شدت گرفته و یک سال بعد در تابستان ۲۰۰۷ به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.  جنگ داخلی فلسطین باعث تجزیه فلسطین به دو منطقه شد. حماس در نبرد غزه پیروز شده و کنترل کامل نوار غزه را به دست گرفت، اما در کرانه باختری شکست خورده و فعالیت آن در این منطقه غیرقانونی اعلام شد.[۳]

رهبران حماس

بنیان‌گذار و رهبری معنوی حماس، شیخ یاسین، سال‌ها در زندان‌های اسرائیل بود و بر تاسیس شاخه نظامی حماس، گردان‌های عزالدین قسام، که اولین حمله انتحاری را در سال ۱۹۹۳ انجام داد، نظارت داشت. یاسین در سال ۲۰۰۴ در حمله هوایی اسرائیل کشته شد.

خالد مشعل،  یکی از اعضای حماس که از عملیات ترور اسرائیل جان سالم به در برده بود و در تبعید به سر می‌برد، رهبری گروه را بر عهده گرفت.

یحیی سنوار، در غزه، و اسماعیل هنیه، در قطر، رهبران فعلی حماس‌اند.[۱]

فرماندهان حماس که توسط اسرائیل ترور شده‌اند

تعدادی از رهبران حماس که توسط اسرائیل به قتل رسیده‌اند:[۶]

۱ - عماد حسن ابراهیم عقل متولد ۲۸ خرداد ۱۳۵۰ است که در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۳ اسرائیل او را در منزلی در غزه محاصره و به قتل رساند

۲ - یحیی عیاش از مهمترین فرماندهان القسام که چند عملیات انتحاری که به مرگ دهها اسرائیلی انجامیده بود را رهبری کرده بود. سرویس امنیتی شین بت اسرائیل در اوایل سال 1996 توانست تلفنی مملو از مواد منفجره را به عیاش تحویل دهد و در حالی که او با پدرش در کرانه باختری صحبت می کرد، تلفن که توسط صدایش شناسایی شده بود از راه دور منفجر شد.

۳ و ۴ ـ جمال سلیم و جمال منصور - در 31 ژانویه ۲۰۰۱، هواپیماهای اسرائیلی دفتر اطلاعات و مطالعات جنبش حماس را در شهر نابلس در کرانه باختری بمباران کردند و رهبران جنبش، جمال منصور و جمال سلیم را کشتند.

۵ - محمود ابوهنود - اسرائیل شش ماه پس از فرار او از زندان، توانست در تعقیبش او را در ۲۰۰۱به قتل برساند.

۶- صلاح شهاده از مهمترین رهبران القسام - اسرائیل در ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۲ مکان او را پیدا کرد و یک هواپیمای جنگی بمبی به وزن بیش از یک تن را بر روی خانه ای که او و ۱۸ نفر از جمله آنها همسر و همراهش زاهر نصار از رهبران گردان های القسام،فرو ریخت که همه آنها کشته شدند.

۷ - اسماعیل ابوشنب - او از رهبران حماس شمرده می‌شد. اسرائیل در ۲۱1 اوت ۲۰۰۳ اسماعیل ابوشنب را با شلیک 5 موشک به خودروی وی از یک هلیکوپتر نظامی ترور کرد.

۸ - احمد یاسین بنیانگزار حماس - در ۲۲ مارس ۲۰۰۴، احمد یاسین در حالی که با ویلچر خود از مسجد جامع اسلامی در محله الصبره در نوار غزه خارج می شد، در حمله بالگردهای اسرائیلی با شلیک سه موشک به سمت وی ​​کشته شد.

۹ - عبدالعزیز الرنتیسی از بنیانگزاران حماس و فرماندهان برجسته آن- کمتر از یک ماه پس از به عهده گرفتن رهبری حماس، اسرائیل او را در ۱۷ آوریل ۲۰۰۴ پس از شلیک موشک به خودروی وی در نوار غزه توسط هلیکوپتر اسرائیلی ترور کرد.

۱۰ - عدنان الغول - او سازنده بمبهای حماس شمرده می‌شد. - الغول بر اثر اصابت موشک توسط هواپیمای شناسایی اسرائیلی به خودروی وی در غزه در کنار همرزمش عماد عباس در ۲۰۰۲ کشته شد.

۱۱ - سعید صیام - وزیر کشور حماس در دولت غزه در ۲۰۰۶ - صیام در حمله جنگنده های اسرائیلی در ۱۵5 ژانویه ۲۰۰۹ در جریان جنگ در نوار غزه کشته شد و این حمله منجر به کشته شدن برادرش و شش نفر دیگر نیز شد.

۱۲ - احمد الجعبری - او از افراد فتح بود که در زندان با آشنایی با رهبران حماس به آنها پیوست. در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲، اسرائیل او را یک هفته پس از بازگشت از حج، زمانی که او در خودرویی در نزدیکی مجتمع خدمات عمومی در شهر غزه بود، هدف حمله هوایی قرار داد و کشت.

۱۳ - رائد العطار عضو شورای نظامی گردانهای القسام. او در قتل بسیاری از اسرائیلی‌ها دست داشت. او قرار بود جانشین محمد الضیف در صورت به قتل رسیدن بشود. رائد العطار، در ۲۱ اوت ۲۰۱۴ در یک حمله هوایی که خانه ای در رفح در نوار غزه را هدف قرار داد، در کنار محمد ابوشمله و محمد برهوم کشته شد.

۱۴ - در ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳ ارتش رژیم اسرائیل با انتشار ویدیویی مدعی شد که عصام ابو رکبه فرمانده دفاع هوایی جنبش حماس را ترور کرده است.[۷]

مواضع کشورها نسبت به حماس

مصر و حماس

در سال ۲۰۰۸ میلادی احمد ابوالغیط وزیر خارجه مصر در دولت حسنی مبارک، ضمن اعلام اینکه مصر هرگز سیطره حماس بر نوار غزه را به رسمیت نمی‌شناسد، مقاومت حماس رامضحک خواند وحملات موشکی حماس به اسرائیل را فرصتی برای حمله اسرائیل به فلسطین قلمداد کرد. دولت مصر همچنین تدابیر امنیتی گسترده‌ای رابرای کنترل مرز‌های خود در طول نوازغزه برای جلوگیری از قاچاق اسلحه از مصر به سرزمین‌های تحت سیطره حماس در نظر گرفته‌است. اما با وقوع انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱ و سقوط حکومت حسنی مبارک و به قدرت رسیدن اخوان‌المسلمین، دیدگاه سیاستمداران جدید مصر متفاوت از حکومت قبل بود و آن‌ها در صدد نزدیکی به مردم نوار غزه و جنبش حماس برآمدند. این امر با استقبال رهبران حماس روبرو شد و روابط دوجانبه بیش از پیش تقویت شد. پس از برکناری حکومت اخوان‌المسلمین، خشونت‌ها در مصر گسترش یافت و صد‌ها نفر از جمله نظامیان مصری کشته و زخمی شدند و به اموال عمومی خسارت‌های زیادی وارد شد. در پی این رویداد‌ها دادستانی مصر، حماس را به مشارکت با نیرو‌های اخوان المسلمین برای برنامه‌ریزی‌های تروریستی متهم کرد. در اواخر ژانویه و اوایل فوریه ۲۰۱۵ دادگاهی در مصر، شاخه نظامی جنبش فلسطینی حماس با عنوان گردان‌های عزالدین قسام را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد و آن را تحریم کرد.[۳]

اردن و حماس

هرچند در سال ۲۰۱۲ دیداری بین خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس و ملک عبدالله اردن با وساطت ولیعهد قطر انجام شد، اما باز هم دولت اردن اجازه ادامه فعالیت حماس را صادر نکرد.[۳]

سوریه و حماس

حماس تا پیش از جنگ داخلی سوریه ارتباط خوبی با دولت بشار اسد داشت.

کشورهایی که از حماس حمایت می‌کنند

حماس تحت حمایت کشورهایی مانند قطر و ترکیه بوده و اخیرا به ایران و متحدانش نزدیک شده است. یحیی سنوار و اسماعیل هینه این گروه را به ایران و متحدانش از جمله حزب‌الله لبنان نزدیک کرده‌اند. از آن زمان به بعد، بسیاری از مقام‌های ارشد حماس به بیروت نقل مکان کرده‌اند.[۱]

جمهوری اسلامی و حماس

روابط حماس و جمهوری اسلامی در اوج درگیری‌ها در سوریه، سرد شد. این سازمان با آغاز اعتراض‌ها علیه بشار اسد، حاضر نشد در حمایت از او وارد عمل شود و عملا از این کشور خارج شد. حتی برخی رسانه‌های داخلی از جمله تابناک (دی ۱۳۹۲) گزارش دادند که نیروهای حماس در سوریه علیه بشار اسد وارد جنگ شده‌اند.[۸]

خالد قدومی نماینده جنبش حماس و ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران در نشست «بررسی تحولات فلسطین» که با حضور سید حسن خمینی و محمدجواد ظریف و جمعی دیگر از شخصیت های سیاسی در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۲ برگزار شد حضور یافت.[۹]

حماس یک گروه تروریستی

آمریکا،  اسرائیل و کانادا حماس را گروهی تروریستی‌ می‌دانند. استرالیا و بریتانیا فقط شاخه نظامی حماس یعنی گردان‌های عزالدین قسام را در فهرست گروه‌های تروریستی خود قرار داده‌اند. فعالیت حماس از سال ۱۹۹۹ در اردن هم غیرقانونی اعلام شده‌است. هرچند در سال ۲۰۱۲ دیداری بین خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس و ملک عبدالله اردن با وساطت ولیعهد قطر انجام شد، اما باز هم دولت اردن اجازه ادامه فعالیت حماس را صادر نکرد. در دسامبر سال ۲۰۱۴ میلادی، بنا به حکم دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا، نام حماس که تا پیش از این در فهرست سازمان‌های تروریستی این اتحادیه قرار داشت، از این فهرست حذف شد، با این وجود تحریم‌ها علیه آن لغو نشدند. این حکم برای دولت‌های عضو اتحادیه اروپا الزام‌آور نیست و کشور‌هایی مانند بریتانیا و آلمان ممکن است این گروه را از فهرست سازمان‌های تروریستی خود خارج نکنند.[۳]

تحریم علیه حماس

پس از پیروزی حماس در انتخابات۲۰۰۶، اتحادیه اروپا اعلام کرد تنها در صورتی کمک‌های خود به ارزش چند صد میلیون دلار به فلسطین را ادامه خواهد داد که حماس اسرائیل را به رسمیت بشناسد، خشونت‌ها را پایان دهد، وتوافقات دولت‌های قبل را بپذیرد.[۳]

حماس خواسته های قدرت های بین المللی را برای چشم پوشی از خشونت و به رسمیت شناختن حق موجودیت اسرائیل در ازای به رسمیت شناختن آن و رفع محاصره غزه که اسرائیل پس از تسلط حماس بر نوار غزه تشدید کرد، نادیده گرفت.[۵]

منابع مالی و تسلیحاتی حماس از کجا تامین می‌شود؟

مهم‌ترین حامی مالی حماس جمهوری اسلامی ایران است. رژیم ایران این گروه را تحت حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی قرار داده است. حماس از قطر نیز حمایت مالی دریافت می‌کند و این کشور پناهگاهی امن برای رهبر حماس، اسماعیل هنیه، است. حماس از حزب‌الله لبنان نیز کمک دریافت می‌کند، که «در همبستگی» با حماس مرز شمالی اسرائیل را هدف قرار داد.[۱]

از زمان تاسیس حماس در دهه ۶۰ خورشیدی تا امروز، روابط و دوستی جمهوری اسلامی با این گروه با فراز و نشیب‌های همراه بود، اما در هیچ مقطعی و حتی با وجود سردی رابطه ایران با حماس، کمک‌های مالی ایران به این گروه قطع نشد. به گفته یکی از اعضای ارشد حماس، حمایت مالی ایران از این گروه از سال ۱۳۸۵ آغاز شد. محمود الزهار، عضو ارشد گروه فلسطینی حماس در مصاحبه با تلویزیون العالم، شبکه عربی تلویزیون ایران در سال ۱۳۹۹ گفت که پس از دیدار اول خود با قاسم سلیمانی در سال ۱۳۸۵ «حدود ۲۲ میلیون دلار» دریافت کرده و به شکلی که در چمدان‌هایشان «یگر جایی نبود».[۸]

در سال ۱۳۸۹ که مجموعه‌ای از مکاتبات دیپلماتیک وزارت خارجه آمریکا توسط وب‌سایت «ویکی‌لیکس» منتشر شد، در یکی از نامه‌ها به ادعاهای یک مقام مصری درباره کمک‌های ایران به حماس اشاره شده بود. در این نامه که تاریخ آن به بهار ۱۳۸۸ مربوط بود، آمده بود که رئیس سازمان اطلاعات مصر به طرف آمریکایی گفته است، ایران «ماهانه ۲۵ میلیون دلار» به حماس کمک می‌کند «اما مصر موفق شده جلو ورود این کمک‌ها از خاک خود به غزه را بگیرد.»[۸]

در مقطع جنگ سوریه و به دلیل مخالفت ابتدایی حماس با حمایت از رژیم سوریه کمکهای مالی جمهوری اسلامی به حماس کاهش یافت که آن را با مشکلاتی مواجه ساخت. المانیتور در خصوص تأثیر کاهش کمک‌های ایران به حماس نوشت: «کاهش حمایت مالی ایران از حماس در سال‌های اخیر بر این جنبش تأثیر گذاشته و آن را به یک بحران مالی بزرگ سوق داد. حماس مجبور شد چندین مؤسسه رسانه‌ای خود مانند تلویزیون ماهواره‌ای قدس و مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین را ببندد. حماس همچنین شروع به پرداخت نیمی از حقوق یا کمتر به کارمندان خود کرد.»[۸]

میزان کمک مالی رژیم ایران به حماس

در سال ۲۰۲۰، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که بر اساس برآوردهایش، میزان این کمک سالانه ۱۰۰ میلیون دلار است. اما رسانه‌های اسرائیلی مدعی هستند که این رقم بیشتر است. در مرداد ۱۳۹۸ کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل گزارش کرد: «طی جلسه‌ای که بین حماس و آیت الله خامنه‌ای برگزار شد، تهران تمایل خود به افزایش حمایت مالی ماهانه به حماس به مبلغ بی‌سابقه ۳۰ میلیون دلار در ماه اظهار کرده‌است.». در دی ماه ۱۴۰۰ اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، گفت: «جمهوری اسلامی ایران ۷۰ میلیون دلار به این جنبش فلسطینی پول داد تا «قوای بازدارندگی» خود را در برابر اسرائیل بسازد و راکت‌هایی که نیرو‌های حماس در باریکه غزه تولید کردند، بخشی از این «توان راهبردی» است.»[۸]

به نوشته خبرگزاری رویترز، این کمک‌های در چند سال اخیر افزایش هم داشته است. این رسانه در گزارشی به نقل از یک منبع امنیتی اسرائیلی نوشت که جمهوری اسلامی سال ۱۴۰۱ کمک‌های مالی به شاخه نظامی حماس را از ۱۰۰ میلیون دلار به حدود ۳۵۰ میلیون دلار در سال افزایش داد. یعنی ماهانه حدود ۲۹ میلیون دلار به این گروه می‌کند. این رقم در سال جاری نیز ادامه دارد.[۸]

کمکهای نظامی رژیم ایران به حماس

روزنامه خراسان در آذر ۱۳۹۱ به نقل از جواد کریمی قدوسی، یکی از اعضای سپاه و نماینده وقت مجلس، نوشت: «۵۰ هزار موشک و هزاران موشک ضد تانک به غزه فرستادیم.»

در همین سال، محمدعلی جعفری فرمانده پیشین کل سپاه پاسداران گفته بود: «ایران فناوری ساخت موشک فجر ۵ را به نوار غزه منتقل کرد.»

قاسم سلیمانی، در دی ماه ۱۳۹۶ و بعد از اینکه اسماعیل هنیه رئیس جدید دفتر سیاسی حماس شد، به او گفت: «همه امکانات جمهوری اسلامی در اختیار حماس است.»

در تیرماه ۱۳۹۸ هم علی خامنه‌ای در دیدار با رهبران حماس در تهران گفت: «در سال‌های نه چندان دور، فلسطینی‌ها با سنگ مبارزه می‌کردند، اما امروز به جای سنگ، مجهز به موشک‌های نقطه‌زن هستند و این، یعنی احساس پیشرفت.»[۸]

ان بی‌سی نیوز در مهرماه امسال نوشت: «جمهوری اسلامی، در طول سال‌های متمادی با حماس تعامل و تماس داشته‌اند. طبق گزارش وزارت امور خارجه در سال ۱۳۹۹، ایران سالانه ۱۰۰ میلیون دلار به حماس می‌رساند و در کنار آن، فناوری و دانشی را ارائه کرده که حماس را قادر می‌سازد تا زرادخانه موشک‌های خود را در غزه بر اساس طرح‌های ایرانی بسازد.»[۸]

درگیری ۲۰۰۸ بین حماس و اسرائیل

حماس از حمله نظامی اسرائیل در اواخر سال 2008 جان سالم به در برد که هدف آن متوقف کردن موشک‌های روزانه حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی به سمت شهرهای اسرائیل بود. حماس و اسرائیل به طور جداگانه در ژانویه 2009 آتش بس را اعلام کردند. اسرائیل گفت که بیشتر زرادخانه موشکی حماس را منهدم کرده و به جنبش ضربه اخلاقی وارد کرده است، اما گفت حماس در حال تجهیز مجدد خود از طریق تونل های مصر است. حماس اعلام پیروزی کرد و گفت که حمله ای را که قدرتمندترین ارتش خاورمیانه علیه خود انجام داده بود، شکست داده است.[۵]

حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل

این بزرگترین حمله در نوع خود بوده است که تا تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۲ تلفات اسرائیل به گفته مقامات اسرائیلی ۱۴۰۰ نفر بوده که ۳۱۱ نفر از آنان از نظامیان اسرائیل بوده‌اند و از طرف فلسطین بیش از ۸۰۰۰ نفر کشته شده‌اند که بیش از ۴۰۰۰ نفر آنان را کودکان تشکیل می‌دهند و تعداد مجروحین بیش از ۲۰۰۰۰ نفر برآورد شده است که اکثر قریب به اتفاق آن ناشی از بمباران مستمر غزه توسط نیروی هوایی اسرائیل بوده است.

علت حمله حماس به اسرائیل

رهبران حماس می‌گویند دلیل این حمله، سرکوب شبه‌نظامیان فلسطینی در کرانه باختری، ادامه شهرک‌سازی‌ــ که جامعه جهانی آن را عملی غیرقانونی می‌داند‌ــ  وجود هزاران زندانی فلسطینی در زندان‌های اسرائیل، و ادامه محاصره غزه بوده است.[۱] اما تحلیل‌گران عمدتا نظر دیگری دارند. آنها رژيم ایران را پشت این طرح و برنامه می‌بینند.

نقش رژیم ایران در حمله حماس

جیمز فیلیپس، پژوهشگر ارشد امور خاورمیانه در مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس و سارا آلیسون در نشنال اینترست آمریکا نوشته است: «ایران با راه‌اندازی جنگ اسرائیل و حماس، جویای منحرف کردن مذاکرات عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی بود. جمهوری اسلامی ایران همچنین قصد داشت حواس اسرائیل و ایالات متحده را از برنامه تسلیحات هسته‌ای در حال گسترش خودش منحرف کند. از اهداف دیگر تهران برای راه‌اندازی چنین جنگی، این بود که مردم معترض داخل کشور را از فساد، سوءمدیریت و سرکوب رژیم اسلامی [حاکم بر ایران] منحرف کند. جمهوری اسلامی در عین حال می‌خواست اعراب و مسلمانان را علیه اسرائیل، آمریکا و دولت‌های عربی که با اسرائیل صلح کرده‌اند، تحریک کند.»

«تهران همچنین سربازان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تروریست‌های حزب‌الله و شبه‌نظامیان دیگر را در جنوب غربی سوریه، نزدیک مرز اسرائیل، بسیج و مستقر کرده تا برای حمله‌های بیشتر علیه اسرائیل آماده شوند. این در حالی است که به گفته مقام‌های اسرائیلی، تروریست‌های حماس که با حمایت ایران توانمند و جسور شده بودند، نه‌تنها توانستند بیش از ۱۴۰۰ اسرائیلی را که بیشترشان غیرنظامی بودند، بکشند، بلکه ۲۲۲نفر را نیز گروگان بگیرند.»[۱۰]

سردرگمی رهبران رژیم ایران نسبت به نحوه مداخله در جنگ حماس و اسرائیل

حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران روز ۱۴ اکتبر (۲۲ مهر) در یک اولتیماتوم علنی خطاب به اسرائیل هشدار داد که اگر هجوم خود را به غزه متوقف نکند، دست‌ها روی ماشه است. اما تنها ساعاتی بعد، نماینده ایران در سازمان ملل لحن جنگ‌طلبانه آقای امیرعبداللهیان را تلطیف کرد و اطمینان داد که نیروهای مسلح کشورش تنها در صورتی در درگیری‌های نوار غزه دخالت می‌کنند که اسرائیل به منافع یا شهروندان ایران حمله کند. سه مقام امنیتی به رویترز گفته‌اند که فعلا تصمیم گیرندگان ارشد جمهوری اسلامی به این اجماع رسیده‌اند که ضمن خودداری از تشدید تنش‌ها تنها به حملات مرزی محدود توسط حزب الله لبنان به اهداف نظامی اسرائیل و حملات خفیف به اهداف ایالات متحده در منطقه توسط گروه‌های نیابتی مورد حمایت جمهوری اسلامی اکتفا شود. وحید جلال زاده، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، نوشت: «ما با دوستانمان حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله در تماس هستیم. آنها انتظار ندارند ما عملیات نظامی انجام دهیم.»

دو منبع آگاه نزدیک به حزب الله هم تایید کرده‌اند که این گروه در مواجهه با اسرائیل، تاکتیک «جنگ‌های کوچک» را دستور کار خود قرار داده است.[۱۱]

اوی ملامد، افسر اطلاعاتی پیشین اسرائیل و مذاکره‌کننده این کشور در جریان انتفاضه‌های اول و دوم هم معتقد است: «ایرانی‌ها بر سر این دوراهی قرار گرفته‌اند که آیا باید برای نجات بازوی خود در نوار غزه وارد جنگ شوند یا این که دست‌ خود را از پشت آن بردارند. آنها در حال محاسبه ریسک‌ها و خطرات هر کدام از این دو راه هستند.». البته یک دیپلمات ارشد ایرانی با بیان این که برای رهبران ارشد ایران، به ویژه علی خامنه‌ای، بقای جمهوری اسلامی مهمترین اولویت محسوب می‌شود به رویترز گفته است: «به همین دلیل است که مقام‌های ایرانی از زمان شروع حمله، از لفاظی‌های شدید علیه اسرائیل استفاده کرده‌اند اما فعلا از دخالت نظامی مستقیم خودداری کرده‌اند.»[۱۱]

آثار این موضع‌گیری

سه مقام جمهوری اسلامی به رویترز گفته‌اند که این رویکرد ایران می‌تواند از سوی نیروهای نیابتی تحت حمایت این کشور به انفعال تعبیر شود و به جایگاه آن به عنوان کشوری که خود را حامی آرمان فلسطین و دشمن درجه یک اسرائیل معرفی کرده، لطمه بزند. مقام‌های رسمی ایران که به شرط فاش نشدن نامشان با رویترز گفتگو کرده‌اند، اذعان کرده‌اند که این حاشیه‌نشینی در مواجهه با نبرد حماس و اسرائیل می‌تواند به راهبرد چهل‌ساله جمهوری اسلامی برای رسیدن به برتری منطقه‌ای آسیب بزند و موفقیت آن را برای مدتی به تاخیر بیندازد. به گفته آنها، ایران در فاز مداخله مستقیم در جنگ نیز با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد. چرا که هر گونه تهاجم نظامی ایران به اسرائیل، کشوری که از حمایت آمریکا و اروپا برخوردار است، تلفات سنگینی را برای این کشور به بار خواهد آورد که با وجود بحران اقتصادی فراگیر می‌تواند به تشدید بی‌سابقه نارضایتی عمومی از حکومت بینجامد.[۱۱]

موضع اسرائیل در برابر رژيم ایران در این جنگ

در مقابل، سه منبع امنیتی ارشد اسرائیل و یک منبع امنیتی غربی نیز در گفتگو با رویترز اذعان کرده‌اند که اسرائیل نیز خواهان رویارویی مستقیم با تهران نیست. البته منابع امنیتی اسرائیلی و غربی با یادآوری این که اسرائیل تنها در صورتی به ایران حمله خواهد کرد که مستقیما توسط نیروهای ایرانی از داخل ایران هدف قرار گیرد، هشدار دادند که اگر حملات گروه‌های نیابتی تحت حمایت جمهوری اسلامی به اسرائیل منجر به بروز تلفات سنگین شود، این احتمال وجود دارد که تصمیم این کشور در مورد زمان حمله مستقیم به ایران تغییر کند.[۱۱]