زنان در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نقش زنان در ملی شدن صنعت نفت ایران
نقش زنان در ملی شدن صنعت نفت ایران

زنان در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، (۱۳۲۹-۱۳۳۲) به رهبری دکتر محمد مصدق، نقش مهمی در یکی از برجسته‌ترین جنبش‌های ضداستعماری قرن بیستم ایفا کردند. این مقاله مشارکت زنان را در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی این نهضت بررسی می‌کند. پیش از نهضت، زنان از دوره مشروطه (۱۲۸۵-۱۲۹۰) با تشکیل انجمن‌های مخفی و انتشار نشریات، تجربه فعالیت سیاسی کسب کرده بودند. پس از شهریور ۱۳۲۰، فضای باز سیاسی به تشکیل سازمان‌هایی مانند «جمعیت زنان ایرانی» و «انجمن دموکراتیک زنان» منجر شد که زنان را برای حمایت از ملی شدن صنعت نفت آماده کرد. دیدگاه مترقی مصدق درباره حقوق زنان، از جمله حمایت از آموزش و مشارکت سیاسی، زنان را به همکاری با جبهه ملی ترغیب نمود. چهره‌هایی مانند فاطمه سیاح، مهرانگیز دولتشاهی، و صدیقه دولت‌آبادی در سازمان‌دهی فعالیت‌های سیاسی نقش داشتند. زنان در تظاهرات خیابانی، به‌ویژه قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، حضوری گسترده داشتند و با برپایی اجتماعات، به بسیج عمومی کمک کردند. در حوزه رسانه، زنان روزنامه‌نگار، مانند شمس‌الملوک مصاحب و بدرالملوک بامداد، با نگارش مقالات در نشریات جبهه ملی، به آگاهی‌بخشی پرداختند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رژیم پهلوی زنان فعال را سرکوب کرد؛ بسیاری مانند دولتشاهی تبعید یا از فعالیت محروم شدند. با این حال، مشارکت‌شان پایه‌های جنبش مدرن برابری جنسیتی را تقویت کرد و الهام‌بخش فعالان بعدی، از جمله در انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، شد.[۱][۲][۳][۴]

زمینه‌های مشارکت زنان

دیدگاه مصدق درباره زنان

دیدگاه مترقی مصدق درباره نقش زنان در عرصه‌ی سیاسی-اجتماعی
دیدگاه مترقی مصدق درباره نقش زنان در عرصه‌ی سیاسی-اجتماعی

دکتر محمد مصدق، رهبر نهضت ملی، دیدگاهی مترقی درباره نقش زنان در جامعه داشت که در بستر ایران دهه ۱۳۲۰ کم‌نظیر بود. او بر برابری جنسیتی در آموزش، اشتغال، و مشارکت سیاسی تأکید می‌کرد. مصدق در سخنرانی‌هایش، به‌ویژه در مجلس شورای ملی، زنان را به حضور فعال در امور ملی تشویق نمود و از حق رأی زنان حمایت کرد. اگرچه این پیشنهاد به دلیل مخالفت برخی متحدان سنتی و روحانیون اجرایی نشد، اما تأثیر عمیقی بر زنان تحصیل‌کرده گذاشت. او معتقد بود که پیشرفت ملی بدون مشارکت زنان ممکن نیست و از سازمان‌های زنان خواست تا در جبهه ملی فعال شوند. این دیدگاه، زمینه‌ساز همکاری زنان برجسته‌ای مانند فاطمه سیاح، استاد دانشگاه تهران، و مهرانگیز دولتشاهی، از اعضای جبهه ملی، شد. مصدق همچنین با انتقاد از محدودیت‌های فرهنگی، مانند حجاب اجباری یا تبعیض قانونی، به زنان انگیزه داد تا در نهضت مشارکت کنند. این رویکرد، زنان را از حاشیه به متن سیاست ایران آورد.[۳]

نقش زنان در جبهه ملی

زنان در جبهه ملی، ائتلاف اصلی حامی نهضت ملی شدن نفت، نقش کلیدی در سازمان‌دهی و پیشبرد اهداف سیاسی داشتند. زنانی مانند مهرانگیز دولتشاهی و فاطمه سیاح، با حضور در جلسات جبهه ملی، به تدوین برنامه‌های ضداستعماری کمک کردند. آن‌ها با همکاری سازمان‌های زنان، مانند «جمعیت زنان ایرانی»، شبکه‌ای از حامیان نهضت در شهرهای بزرگ ایجاد نمودند. دولتشاهی، به‌عنوان یکی از اولین نمایندگان زن مجلس در دوره بعدی، در سخنرانی‌هایش بر اهمیت ملی شدن نفت تأکید کرد و زنان را به مشارکت سیاسی دعوت نمود. زنان جبهه ملی همچنین با توزیع اعلامیه‌ها و برگزاری جلسات خانگی، حمایت مردمی را افزایش دادند. این فعالیت‌ها، به‌ویژه در تهران، نقش مهمی در تقویت پایگاه اجتماعی مصدق ایفا کرد.[۲]

سازمان‌های زنان

در دهه ۱۳۲۰، سازمان‌های زنان مانند «جمعیت زنان ایرانی» و «انجمن دموکراتیک زنان» به‌عنوان کانون‌های اصلی فعالیت سیاسی زنان شکل گرفتند. این سازمان‌ها، به رهبری زنانی مانند صدیقه دولت‌آبادی و مریم فیروز، با برگزاری جلسات آموزشی، کارگاه‌های سیاسی، و سخنرانی‌ها، زنان را برای مشارکت در نهضت ملی آماده کردند. آن‌ها با جبهه ملی همکاری نزدیکی داشتند و شبکه‌ای از زنان فعال در تهران، شیراز، و اصفهان ایجاد نمودند. این سازمان‌ها نه‌تنها به بسیج زنان برای تظاهرات کمک کردند، بلکه با انتشار بیانیه‌هایی در حمایت از ملی شدن نفت، نقش مهمی در آگاهی‌بخشی ایفا نمودند. برخی اعضا، مانند دولت‌آبادی، با تجربه از جنبش مشروطه، پیوندی میان مطالبات زنان و اهداف ملی برقرار کردند. این فعالیت‌ها، زنان را به مهره‌های کلیدی در نهضت تبدیل کرد.[۱]

نقش زنان تحصیل‌کرده

زنان تحصیل‌کرده در دهه ۱۳۲۰، به‌ویژه در تهران، نقش مهمی در آماده‌سازی زمینه‌های نهضت ملی داشتند. زنانی مانند فاطمه سیاح، اولین استاد زن دانشگاه تهران، و پروین اعتصامی، شاعر برجسته، با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایشان، آگاهی سیاسی زنان را افزایش دادند. آن‌ها با حضور در جلسات جبهه ملی و سازمان‌های زنان، به تدوین استراتژی‌های نهضت کمک کردند. سیاح، با سخنرانی درباره استعمار نفتی بریتانیا، زنان را به حمایت از مصدق ترغیب کرد. این زنان، با دسترسی به آموزش عالی، پلی میان طبقات سنتی و مدرن جامعه ایجاد کردند و به نهضت مشروعیت فرهنگی بخشیدند.[۴]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

مشارکت در تظاهرات خیابانی

زنان ایرانی در تظاهرات خیابانی نهضت ملی، به‌ویژه قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، حضوری گسترده و شجاعانه داشتند. زنان، از طبقات مختلف، در کنار مردان به خیابان‌ها آمدند تا از دولت مصدق حمایت کنند. آن‌ها با سازمان‌دهی از طریق «جمعیت زنان ایرانی» و دیگر گروه‌ها، در تهران، تبریز، و شیراز تظاهرات برگزار کردند. در ۳۰ تیر، زنان با شعارهای ضداستعماری و حمل پلاکاردها، نقش مهمی در بازگرداندن مصدق به قدرت داشتند. برخی، مانند صدیقه دولت‌آبادی، با سخنرانی در اجتماعات، روحیه معترضان را تقویت کردند. این حضور، با وجود خطر سرکوب نظامی، نشان‌دهنده شجاعت زنان در برابر نیروهای امنیتی بود. مشارکت زنان در تظاهرات، نه‌تنها حمایت عمومی از نهضت را افزایش داد، بلکه به تغییر نگاه جامعه به نقش سیاسی زنان کمک کرد.[۱]

فعالیت‌های رسانه‌ای زنان

زنان روزنامه‌نگار در نهضت ملی با نگارش مقالات و انتشار نشریات، به آگاهی‌بخشی عمومی کمک کردند. شمس‌الملوک مصاحب و بدرالملوک بامداد، در نشریات جبهه ملی مانند «بیداری ما» و «ایران ما»، مقالاتی درباره استعمار بریتانیا و اهمیت ملی شدن نفت منتشر کردند. آن‌ها با قلم خود، زنان را به مشارکت در نهضت تشویق کردند و از حقوق زنان دفاع نمودند. مصاحب، با تجربه روزنامه‌نگاری از دهه ۱۳۲۰، شبکه‌ای از زنان نویسنده را سازمان‌دهی کرد که بیانیه‌های جبهه ملی را توزیع می‌کردند. این فعالیت‌ها، به‌ویژه در تهران، به تقویت گفتمان ملی‌گرایانه کمک کرد. زنان رسانه‌ای، با وجود سانسور رژیم پهلوی، نقش مهمی در حفظ روحیه حامیان مصدق داشتند.[۴]

تأثیر زنان در بسیج عمومی

زنان با سازمان‌دهی اجتماعات و توزیع اعلامیه‌ها، به بسیج عمومی در نهضت ملی کمک کردند. آن‌ها در محلات تهران، با همکاری جبهه ملی، حمایت مردمی را تقویت کردند. این تلاش‌ها، به‌ویژه در ۳۰ تیر ۱۳۳۱، به افزایش مشارکت عمومی منجر شد.[۳]

ناکارآمدی سرکوب زنان

سرکوب زنان پس از کودتا

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رژیم پهلوی زنان فعال در نهضت ملی را به شدت سرکوب کرد. مهرانگیز دولتشاهی، از اعضای کلیدی «جمعیت زنان ایرانی»، به همراه شمس‌الملوک مصاحب و دیگر فعالان زن، بازداشت شدند. بسیاری، مانند صدیقه دولت‌آبادی، به تبعید داخلی یا خارجی محکوم شدند و سازمان‌های زنان، مانند «انجمن دموکراتیک زنان»، منحل گردیدند. رژیم با ایجاد فضای رعب، زنان را از فعالیت‌های سیاسی منع کرد و برخی، مانند فاطمه سیاح، تحت نظارت شدید قرار گرفتند. این سرکوب، که با حمایت نیروهای امنیتی و دستگاه اطلاعاتی همراه بود، به کاهش مشارکت زنان در سیاست منجر شد. با این حال، مقاومت زنان در برابر این فشارها، نشان‌دهنده شجاعت و تعهد آن‌ها به آرمان‌های نهضت بود. سرکوب زنان، نفرت عمومی از رژیم را تشدید کرد و به تقویت گفتمان ضددیکتاتوری کمک نمود.[۲]

تأثیر سرکوب بر جنبش زنان

سرکوب زنان پس از کودتای ۲۸ مرداد، جنبش زنان را به‌طور موقت تضعیف کرد، اما روحیه مقاومت را زنده نگه داشت. زنانی مانند صدیقه دولت‌آبادی و مریم فیروز، با وجود فشارهای رژیم، به فعالیت‌های مخفی در قالب جلسات خانگی یا انتشارات زیرزمینی ادامه دادند. این تجربه، زنان را به اهمیت سازمان‌دهی قوی‌تر و شبکه‌سازی مخفی آگاه کرد. سرکوب همچنین خشم زنان علیه رژیم پهلوی را تقویت کرد و به پیوند مطالبات جنسیتی با مبارزه علیه دیکتاتوری منجر شد. برخی فعالان، با الهام از نهضت، به گروه‌های مخالف مانند حزب توده پیوستند. این مقاومت، زمینه‌ساز احیای جنبش زنان در دهه‌های بعد شد و نشان داد که سرکوب نتوانست آرمان‌های زنان را خاموش کند.[۱]

میراث سیاسی زنان

مشارکت زنان در نهضت ملی، میراثی ماندگار در سیاست ایران به جا گذاشت. فعالیت‌های زنان، مانند سازمان‌دهی تظاهرات و انتشار نشریات، الگویی برای جنبش‌های بعدی شد. چهره‌هایی مانند مهرانگیز دولتشاهی، که بعدها نماینده مجلس شد، نشان دادند که زنان می‌توانند در سیاست عالی نقش ایفا کنند. این تجربه، به تقویت گفتمان برابری جنسیتی کمک کرد و زنان را به مطالبه حقوق قانونی، مانند حق رأی، ترغیب نمود. نهضت ملی همچنین نشان داد که زنان می‌توانند در مبارزه ضداستعماری پیشرو باشند، که این امر در جنبش‌های بعدی، مانند انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، بازتاب یافت.[۴]

تأثیر بر نسل‌های بعدی

مشارکت زنان در نهضت ملی، تأثیری عمیق بر نسل‌های بعدی فعالان زن گذاشت. داستان‌های مقاومت زنانی مانند فاطمه سیاح و شمس‌الملوک مصاحب، الهام‌بخش زنان در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شد. آن‌ها با ثبت خاطرات و انتشار نوشته‌هایشان، تاریخ نهضت را زنده نگه داشتند. تجربه نهضت، زنان را به اهمیت آموزش سیاسی و اتحاد آگاه کرد، که در سازمان‌دهی جنبش‌های دانشجویی و کارگری بعدی نمود یافت. این میراث، در انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ با حضور گسترده زنان در تظاهرات، به اوج رسید. شجاعت زنان نهضت، نسل‌های بعدی را به مبارزه برای حقوقشان ترغیب کرد.[۳]

منابع