ارتش آزادی‌بخش ملی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
# دست و پایشان قطع شود.
# دست و پایشان قطع شود.
# از جامعه جدا شوند».‌<ref>روزنامه اطلاعات ۱۱ مهر ۱۳۶۰</ref>
# از جامعه جدا شوند».‌<ref>روزنامه اطلاعات ۱۱ مهر ۱۳۶۰</ref>
در جای دیگری هم هاشمی رفسنجانی گفته بود: <blockquote>«اگر آن روز (منظورم اوایل انقلاب است) دویست نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند. امروز اگر با قاطعیت در مقابل این گروهک‌های مسلّح منافق... نایستیم، سه سال دیگر به جای هزار اعدام، باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>موسوی تبریزی دادستان کشور هم تصریح كرده بود:<blockquote>«اینها محاكمه‌شان توی خیابان است… اسیرش را باید كشت و زخمیش  را   زخمی‌تر كرد تا كشته شود». <ref>روزنامه کیهان - ۲۹ شهریور ۱۳۶۰</ref></blockquote>محمدی گیلانی حاکم شرع وقت نیز گفت:‌<blockquote>«كشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز كردن به فضاحت‌بارترین حالت ممكن. و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… در كنار دیوار، همان‌جا آنها را گلوله بزنید و از نظر فقهی لازم نیست به محاكم صالحه بیاورید… اسلام! اجازه نمی‌دهد كه بدن مجروح این افراد باغی به بیمارستان برده شود بلكه باید تمام‌كش شود…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص مجاهدین می‌گویند:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما این تاکتیک در درون سازمان مجاهدین هم اثرات خودش را داشت، خود مجاهدین بر این باورند که: <blockquote>«متقابلاً در همین دوران، سازمان مجاهدین از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق سازمان مجاهدین با شرایط جدید بسیار مغتنم بود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>برخورد و درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.
در جای دیگری هم هاشمی رفسنجانی گفته بود: <blockquote>«اگر آن روز (منظورم اوایل انقلاب است) دویست نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم، امروز این‌قدر نمی‌شدند. امروز اگر با قاطعیت در مقابل این گروهک‌های مسلّح منافق... نایستیم، سه سال دیگر به جای هزار اعدام، باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>موسوی تبریزی دادستان کشور هم تصریح كرده بود:<blockquote>«اینها محاكمه‌شان توی خیابان است… اسیرش را باید كشت و زخمیش  را   زخمی‌تر كرد تا كشته شود». <ref>روزنامه کیهان - ۲۹ شهریور ۱۳۶۰</ref></blockquote>محمدی گیلانی حاکم شرع وقت نیز گفت:‌<blockquote>«كشتن به شدیدترین وجه، حلق آویز كردن به فضاحت‌بارترین حالت ممكن. و دست راست و پای چپ آنها بریده شود… در كنار دیوار، همان‌جا آنها را گلوله بزنید و از نظر فقهی لازم نیست به محاكم صالحه بیاورید… اسلام! اجازه نمی‌دهد كه بدن مجروح این افراد باغی به بیمارستان برده شود بلكه باید تمام‌كش شود…».<ref>وبسایت [https://news.mojahedin.org/i/news/200972 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با شروع مقاومت قهر‌آمیز [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] تاکتیک خودش را بر بی‌آینده کردن رژیم بنا کرد، در این خصوص مجاهدین می‌گویند:<blockquote>«تاكتیك نظامی مجاهدین در آغاز مقاومت مسلحانه وارد آوردن ضربه‌ی تعیین كننده‌ی اول بود. این تاكتیك انقلابی كه به شیوه‌ی تهاجم مطلق صورت می گرفت، ضمن دسترسی به هدف‌های  مشخص نظامی، هدف سیاسی عمده‌یی را نیز دنبال می‌كرد كه عبارت بود از بی‌آینده كردن رژیم خمینی. ویژگی مرحله‌ی  تهاجمی اول این بود كه در آن مبارزه‌ی مسلحانه با عملیات بزرگ آغاز شد و همین عملیات بود كه رژیم را بی‌آینده كرد. چرا كه این رژیم ضدتاریخی كه همواره در ساختار خود نازا و ابتر بود  و قدرت بازسازی ضربه‌هایی كه بر سازمان سیاسیش وارد می شد نداشت، در نتیجه‌ی  این تهاجمات صدماتی را متحمل شد كه هرگز نتوانست جبران كند و به همین دلیل بی آینده شد».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما این تاکتیک در درون [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] هم اثرات خودش را داشت، خود مجاهدین بر این باورند که: <blockquote>«متقابلاً در همین دوران، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] از نظر نظامی تثبیت گردید. فراموش نكنیم كه مجاهدین در آستانه‌ی ۳۰ خرداد به‌طور عمده  یك سازمان سیاسی و نیمه علنی بود. اگر چنین تهاجمی صورت نمی گرفت و اگر مجاهدین رژیم را ناگزیر از تدافع نمی‌كردند، نه فقط تبدیل سازمان سیاسی به نظامی محال بود بلكه به دشمن فرصت داده می‌شد كه به لحاظ نظامی و تاكتیكی بر مقاومت پیشی بگیرد و این عقب‌افتادگی برای مقاومت  بسیار خطرناك بود. تا  آن‌جا كه می‌توانست حتی وجود فیزیكی مجاهدین و سایر نیروهای مبارز را به زیر علامت سؤال ببرد. اما در نتیجه‌ی این ضربات، اكنون این دشمن بود كه در لاك دفاعی مطلق فرو رفته بود و این وضعیت تا چندین ماه نیز ادامه پیدا كرد. فرصتی كه برای انطباق [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] با شرایط جدید بسیار مغتنم بود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>برخورد و درگیری بین نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] خلق ایران و نیروهای دولتی باعث شد که فضای جامعه بکلی میلیاریزه شده و سایه سنگین سرکوب دولتی همه جا دیده می‌شد، یک بار دیگر سازمان مجاهدین تلاش کرد با تظاهراتی این فضا را بشکند، ابتدا در نیمه شهریور ۶۰ یک تظاهرات مسلحانه به راه انداخت و تظاهرات بعدی در ۵ مهر ۱۳۶۰ بود که شعار «مرگ بر خمینی» را سردادند که در آن شرایط کار دشواری بود.


«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>
«آن روز خمینی در تمامیتش به  پایان رسید و شعار «مرگ بر خمینی» با استقبال چشمگیری از سوی مردم روبه‌رو شد. و بدین‌ترتیب آثار آن،‌كل جنبش مقاومت را ارتقا داد و راه پیشروی آن را هموار نمود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۳۷</ref>


یکی از تاکتیک‌هایی که سازمان مجاهدین در پیش گرفت، هدف قرار دادن نیروهایی بود که در سرکوب و دستگیری‌ها  دست داشتند،‌ این تاکتیک را «ضربه به سرانگشتان اختناق» نام‌گذاری کردند.
یکی از تاکتیک‌هایی که [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در پیش گرفت، هدف قرار دادن نیروهایی بود که در سرکوب و دستگیری‌ها  دست داشتند،‌ این تاکتیک را «ضربه به سرانگشتان اختناق» نام‌گذاری کردند.


«هنوز مقاومت مسلحانه یكساله نشده بود كه رژیم خمینی به تدریج دستگاه سركوب خود را بیش از پیش گسترش داد چرا كه او در عمل دریافت كه تنها تهدید جدی و واقعی برای بقای رژیمش مقاومت مسلحانهٌ انقلابی است. ... جنگ ایران و عراق نیز علاوه بر این‌كه چتر لازم برای حذف سیاسی نیروهای انقلابی را فراهم می‌كرد،‌به رژیم امكان می‌داد كه دستگاه پلیسی و ارگانهای سركوب خود را بیش از پیش گسترش دهد و بودجهٌ كلانی از بیت‌المال مردم را به آن اختصاص دهد.
«هنوز مقاومت مسلحانه یكساله نشده بود كه رژیم خمینی به تدریج دستگاه سركوب خود را بیش از پیش گسترش داد چرا كه او در عمل دریافت كه تنها تهدید جدی و واقعی برای بقای رژیمش مقاومت مسلحانهٌ انقلابی است. ... جنگ ایران و عراق نیز علاوه بر این‌كه چتر لازم برای حذف سیاسی نیروهای انقلابی را فراهم می‌كرد،‌به رژیم امكان می‌داد كه دستگاه پلیسی و ارگانهای سركوب خود را بیش از پیش گسترش دهد و بودجهٌ كلانی از بیت‌المال مردم را به آن اختصاص دهد.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
همزمان با شروع مقاومت مسلحانه، مسعود رجوی دست به یک ابتکار عمل سیاسی زد و برای این که دستاورد سیاسی این عملیات نظامی در جایی متبلور بشود، شورای ملی مقاومت ایران راتأسیس کرد. در حقیقت  آن‌ روی سكه‌ی بی‌آینده‌كردن رژیم، معرفی شورای ملی مقاومت به‌عنوان  آلترناتیو دموكراتیك این رژیم بود. <ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ سال ۱۳۷۴</ref>
همزمان با شروع مقاومت مسلحانه، مسعود رجوی دست به یک ابتکار عمل سیاسی زد و برای این که دستاورد سیاسی این عملیات نظامی در جایی متبلور بشود، شورای ملی مقاومت ایران راتأسیس کرد. در حقیقت  آن‌ روی سكه‌ی بی‌آینده‌كردن رژیم، معرفی شورای ملی مقاومت به‌عنوان  آلترناتیو دموكراتیك این رژیم بود. <ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ سال ۱۳۷۴</ref>


سازمان مجاهدین از سال ۱۳۶۱ کم کم نیروهای خودش را به منطقه‌ی کردی منتقل کرد، منطقه‌ی کردستان شمالی یک منقطه تقریباً آزاد شده بود و می‌توانست نقش پشت جبهه برای تدارک عملیات مجاهدین باشد. فعالیت نظامی مجاهدین در مناطق کردی ایران و عراق تا سال ۱۳۶۵ ادامه داشت. امضای قرارداد صلح بین دولت سابق عراق و شورای ملی مقاومت این امکان را برای مجاهدین فراهم آورد که بعد این که کردستان ایران با تهاجمات گستردت نیروهای دولتی ایران ناامن شد، بتوانند از خاک کردستان عراق استفاده کنند.
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] از سال ۱۳۶۱ کم کم نیروهای خودش را به منطقه‌ی کردی منتقل کرد، منطقه‌ی کردستان شمالی یک منقطه تقریباً آزاد شده بود و می‌توانست نقش پشت جبهه برای تدارک عملیات مجاهدین باشد. فعالیت نظامی مجاهدین در مناطق کردی ایران و عراق تا سال ۱۳۶۵ ادامه داشت. امضای قرارداد صلح بین دولت سابق عراق و شورای ملی مقاومت این امکان را برای مجاهدین فراهم آورد که بعد این که کردستان ایران با تهاجمات گستردت نیروهای دولتی ایران ناامن شد، بتوانند از خاک کردستان عراق استفاده کنند.


در سایه این قراداد صلح بود که  مقر مسؤل شورای ملی مقاومت از فرانسه به بغداد انتقال یافت ، در این دوره  سازمان مجاهدین نیروهایش را به عراق و قرارگاه اشرف منتقل کرد. مجاهدین عملیات خود را در توار مرری گسترش دادند.
در سایه این قراداد صلح بود که  مقر مسؤل شورای ملی مقاومت از فرانسه به بغداد انتقال یافت ، در این دوره  [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] نیروهایش را به عراق و قرارگاه اشرف منتقل کرد. مجاهدین عملیات خود را در توار مرری گسترش دادند.


نهایتاً در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران را صادر کرد.
نهایتاً در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی فرمان تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران را صادر کرد.
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
با تعظیم به روان‌های والای شهدای انقلاب نوین ایران به‌ویژه سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف رجوی و سردار شهید خلق موسی خیابانی و بیش از هفتاد هزار قهرمان به‌خون‌خفته‌ی دیگر كه پرچم بزرگترین مقاومت سراسری، سازمان‌یافته و مسلحانه‌ی تاریخ میهن ما را برافراشتند و با یاد همه‌ی قهرمانان  اسیر و درزنجیری كه رایت شرف و شكوه خلق ایران را در شكنجه‌گاه‌ها و زندانهای دشمن سبع و ضدبشر بردوش می‌كشند؛ در آستانه‌ی 30خرداد،‌سالروز تظاهرات عظیم مردمی در 30خرداد1360، سرآغاز انقلاب نوین مردم ایران و روز شهدا و زندانیان سیاسی،‌با میمنت و فرخندگی بنیانگذاری «ارتش آزادیبخش ملی» را به اطلاع می‌رسانم.
با تعظیم به روان‌های والای شهدای انقلاب نوین ایران به‌ویژه سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف رجوی و سردار شهید خلق موسی خیابانی و بیش از هفتاد هزار قهرمان به‌خون‌خفته‌ی دیگر كه پرچم بزرگترین مقاومت سراسری، سازمان‌یافته و مسلحانه‌ی تاریخ میهن ما را برافراشتند و با یاد همه‌ی قهرمانان  اسیر و درزنجیری كه رایت شرف و شكوه خلق ایران را در شكنجه‌گاه‌ها و زندانهای دشمن سبع و ضدبشر بردوش می‌كشند؛ در آستانه‌ی 30خرداد،‌سالروز تظاهرات عظیم مردمی در 30خرداد1360، سرآغاز انقلاب نوین مردم ایران و روز شهدا و زندانیان سیاسی،‌با میمنت و فرخندگی بنیانگذاری «ارتش آزادیبخش ملی» را به اطلاع می‌رسانم.


تأسیس ارتش آزادیبخش ملی به‌مثابه بازوی استوار و پراقتدار خلق از دیرباز در صدر آرزوهای عموم وطن‌دوستان و آزادیخواهان این مرز و بوم و همه‌ی مشتاقان استقلال بوده و كمبود آن یكی از مهمترین حلقه‌های مفقود در تاریخ جنبش‌های رهائی‌بخش مردم ایران در دوران معاصر است. از مجاهدان آزادی‌ستان صدر مشروطه تا مصدق فقید پیشوای نهضت ضداستعماری مردم ایران تنها بدینوسیله می‌توانستند از سلطه‌ی مجدد دشمنان آزادی و استقلال میهن ممانعت نموده  و پیروزی پایدار ملت را  تضمین كنند. اگر مبارزات مسلحانه‌ی انقلابی بر ضد دیكتاتوری دست‌نشانده‌ی شاه نیز  فرصت می‌یافت به بلوغی در حد یك ارتش رهائیبخش ملی و مردمی نایل شود، خمینی دجال و ضدبشر هرگز نمی‌توانست بر امواج انقلاب ضدسلطنتی سوار شده و رهبری آن را به سرقت ببرد… آری، ارتش آزادیبخش یك گنجینه‌ی عظیم میهنی و سرمایه‌ی آزادی و ا ستقلال و تمامیت وطن است. در همین راستا بود كه سازمان مجاهدین خلق ایران در نخستین سال حكومت خمینی به سازماندهی میلیشیای مردمی همت گماشت…
تأسیس ارتش آزادیبخش ملی به‌مثابه بازوی استوار و پراقتدار خلق از دیرباز در صدر آرزوهای عموم وطن‌دوستان و آزادیخواهان این مرز و بوم و همه‌ی مشتاقان استقلال بوده و كمبود آن یكی از مهمترین حلقه‌های مفقود در تاریخ جنبش‌های رهائی‌بخش مردم ایران در دوران معاصر است. از مجاهدان آزادی‌ستان صدر مشروطه تا مصدق فقید پیشوای نهضت ضداستعماری مردم ایران تنها بدینوسیله می‌توانستند از سلطه‌ی مجدد دشمنان آزادی و استقلال میهن ممانعت نموده  و پیروزی پایدار ملت را  تضمین كنند. اگر مبارزات مسلحانه‌ی انقلابی بر ضد دیكتاتوری دست‌نشانده‌ی شاه نیز  فرصت می‌یافت به بلوغی در حد یك ارتش رهائیبخش ملی و مردمی نایل شود، خمینی دجال و ضدبشر هرگز نمی‌توانست بر امواج انقلاب ضدسلطنتی سوار شده و رهبری آن را به سرقت ببرد… آری، ارتش آزادیبخش یك گنجینه‌ی عظیم میهنی و سرمایه‌ی آزادی و ا ستقلال و تمامیت وطن است. در همین راستا بود كه [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در نخستین سال حكومت خمینی به سازماندهی میلیشیای مردمی همت گماشت…


اكنون در طلیعه‌ی هفتمین سال مقاومت مسلحانه‌ی انقلابی، برپایی «ارتش آزادیبخش ملی» كه حاصل رزم و رنج و حاصل تجربه و خون هفتادهزار شهید و یكصدوچهل‌هزار زندانی در سالهای گذشته است، سرنگونی محتوم دشمن خدا و خلق و پیروزی قطعی صلح و آزادی و استقرار حاكمیت مردمی را در میهن اسیرمان نوید می‌دهد. این مژدگانی طبعاً قلبهای همه‌ی‌مشتاقان و دردمندان ایران‌زمین را تسلی می‌بخشد و به سینه‌ی  همه‌ی تسلیم‌طلبان و سازشكاران  و میوه‌چینان فرصت‌طلب به‌طور تاریخی دست رد می‌زند.
اكنون در طلیعه‌ی هفتمین سال مقاومت مسلحانه‌ی انقلابی، برپایی «ارتش آزادیبخش ملی» كه حاصل رزم و رنج و حاصل تجربه و خون هفتادهزار شهید و یكصدوچهل‌هزار زندانی در سالهای گذشته است، سرنگونی محتوم دشمن خدا و خلق و پیروزی قطعی صلح و آزادی و استقرار حاكمیت مردمی را در میهن اسیرمان نوید می‌دهد. این مژدگانی طبعاً قلبهای همه‌ی‌مشتاقان و دردمندان ایران‌زمین را تسلی می‌بخشد و به سینه‌ی  همه‌ی تسلیم‌طلبان و سازشكاران  و میوه‌چینان فرصت‌طلب به‌طور تاریخی دست رد می‌زند.
خط ۲۸۹: خط ۲۸۹:
هاشمی رفسنجانی در این باره‌ی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً به‌خاطر این‌که عمده آنها از اسرار نظامی‌ــ سیاسی هستند، نمی‌توانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و می‌گوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما می‌دانید، بعضیها را هم نمی‌دانید و هنوز هم نمی‌توانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از این‌که جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر می‌شود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم.‌ اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰  صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا می‌کرد، را این‌گونه توصیف می‌کند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جام‌زهر قطعنامه را می‌نوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمی‌توانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز می‌گویم قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی مخصوص خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را می‌گویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما بعد از گذشت سالیان مقامات دولتی و دست‌اندرکاران جنگ به گوشه‌ای از دلایل قبول آتش‌بس اشاره کردند:
هاشمی رفسنجانی در این باره‌ی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً به‌خاطر این‌که عمده آنها از اسرار نظامی‌ــ سیاسی هستند، نمی‌توانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و می‌گوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما می‌دانید، بعضیها را هم نمی‌دانید و هنوز هم نمی‌توانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از این‌که جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر می‌شود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم.‌ اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰  صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا می‌کرد، را این‌گونه توصیف می‌کند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جام‌زهر قطعنامه را می‌نوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمی‌توانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز می‌گویم قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی مخصوص خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را می‌گویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما بعد از گذشت سالیان مقامات دولتی و دست‌اندرکاران جنگ به گوشه‌ای از دلایل قبول آتش‌بس اشاره کردند:


سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان جنگ:<blockquote>«معاونت تبلیغات روابط عمومی‌، گفتند که مردم خسته شده‌اند و دیگر تمایلی به جبهه ندارند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما در صحبت‌های مقامات رسمی ایران بخصوص از زبان نظامیان رده‌ بالایی که تجربه فرماندهی در جنگ را داشتند، موضوع دیگری هم بود، سرتیپ پاسدار سعید قاسمی در این مورد گفت: <blockquote>«در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار می‌شدیم می‌گفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت می‌گیرند و افتضاحی است جنگ!</blockquote><blockquote>-سازمان مجاهدین خلق وقت نمی‌کرد غنیمتی‌های شما را جمع کند!</blockquote>
سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان جنگ:<blockquote>«معاونت تبلیغات روابط عمومی‌، گفتند که مردم خسته شده‌اند و دیگر تمایلی به جبهه ندارند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما در صحبت‌های مقامات رسمی ایران بخصوص از زبان نظامیان رده‌ بالایی که تجربه فرماندهی در جنگ را داشتند، موضوع دیگری هم بود، سرتیپ پاسدار سعید قاسمی در این مورد گفت: <blockquote>«در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار می‌شدیم می‌گفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت می‌گیرند و افتضاحی است جنگ!</blockquote><blockquote>-[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] وقت نمی‌کرد غنیمتی‌های شما را جمع کند!</blockquote>
[[پرونده:صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران]]
[[پرونده:صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|صحنه‌ای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران]]
<blockquote>-ماههای آخر جنگ. تقریباً هر دو هفته یکبار همین‌طور که صبح می‌آمدی سر کار به تو می‌گفتند خبر داری؟ نه‌ چی شده؟ سومار! گرفتند، آه! هفته بعد، خبر داری؟ چی شده؟ فاو سقوط کرد! خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند.! آه مگر می‌شود؟!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری در این باره گفت:<blockquote>«دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌یی را طرح‌ریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی به‌زعم خود موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار ”امروز مهران فردا تهران“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷ </ref></blockquote>در نتیجه توان بسیج نیروی این رژیم به شدت تحلیل رفته بود، جبهه‌‌ها از نیرو خالی شده بود، فرار نیروهای‌ نظام از جبهه‌های جنگ اوج بی‌سابقه‌‌ای یافته بود، به طوری که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی ضمن حمله به محمد هاشمی که رئیس وقت صدا و سیمای دولتی ایران بود، گفت:«جبهه‌ها خالی شده بود. تلویزیون محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما هم نشان می‌داد که جبهه پر نیرو است!». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
<blockquote>-ماههای آخر جنگ. تقریباً هر دو هفته یکبار همین‌طور که صبح می‌آمدی سر کار به تو می‌گفتند خبر داری؟ نه‌ چی شده؟ سومار! گرفتند، آه! هفته بعد، خبر داری؟ چی شده؟ فاو سقوط کرد! خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند.! آه مگر می‌شود؟!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری در این باره گفت:<blockquote>«دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌یی را طرح‌ریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی به‌زعم خود موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار ”امروز مهران فردا تهران“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷ </ref></blockquote>در نتیجه توان بسیج نیروی این رژیم به شدت تحلیل رفته بود، جبهه‌‌ها از نیرو خالی شده بود، فرار نیروهای‌ نظام از جبهه‌های جنگ اوج بی‌سابقه‌‌ای یافته بود، به طوری که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی ضمن حمله به محمد هاشمی که رئیس وقت صدا و سیمای دولتی ایران بود، گفت:«جبهه‌ها خالی شده بود. تلویزیون محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما هم نشان می‌داد که جبهه پر نیرو است!». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
خط ۳۳۱: خط ۳۳۱:
# ایمان به حتمیت سرنگونی، كه در اندیشه و قلب رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش از بدو تأسیس آن موج می‌زد در این عملیات درخشان با برق سلاح رزمندگان و ریختن خون آنان بر خاك میهن،‌ در دل تك‌تك ایرانیان كاشته شد.  آنها فهمیدند كه می‌توانند با داشتن چنین ارتشی امیدوار و پشت‌گرم باشند و به آن افتخار كنند. اولین ثمرات این بذر افشانده،‌در خیزش شهرهای به‌پاخاسته‌ی میهن چیده شد و میوه‌ی نهایی آن قطعاً در عملیات سرنگونی به بار خواهد نشست، وقتی كه مردم مشتاق و چشم‌انتظار كه البته یكبار ارتش خود را از نزدیك دیده‌اند بار دیگر در لحظه‌ی مناسب ارتش آزادی را در میان خود پیدا خواهند كرد. آن روز كه خلق و ارتش خلق به هم می‌پیوندند رژیم ضدبشری به عزای خود خواهد نشست.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران  چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۹۸</ref>
# ایمان به حتمیت سرنگونی، كه در اندیشه و قلب رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش از بدو تأسیس آن موج می‌زد در این عملیات درخشان با برق سلاح رزمندگان و ریختن خون آنان بر خاك میهن،‌ در دل تك‌تك ایرانیان كاشته شد.  آنها فهمیدند كه می‌توانند با داشتن چنین ارتشی امیدوار و پشت‌گرم باشند و به آن افتخار كنند. اولین ثمرات این بذر افشانده،‌در خیزش شهرهای به‌پاخاسته‌ی میهن چیده شد و میوه‌ی نهایی آن قطعاً در عملیات سرنگونی به بار خواهد نشست، وقتی كه مردم مشتاق و چشم‌انتظار كه البته یكبار ارتش خود را از نزدیك دیده‌اند بار دیگر در لحظه‌ی مناسب ارتش آزادی را در میان خود پیدا خواهند كرد. آن روز كه خلق و ارتش خلق به هم می‌پیوندند رژیم ضدبشری به عزای خود خواهد نشست.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران  چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۹۸</ref>
== ارتش آزادیبخش از عملیات فروغ جاویدان تا عملیات مروارید ==
== ارتش آزادیبخش از عملیات فروغ جاویدان تا عملیات مروارید ==
با قبول آتش‌بس از طرف خمینی و پایان جنگ ایران و عراق، به نظر می‌رسید که عمر ارتش آزادیبخش به پایان رسیده است، حتی در محافل سیاسی آن زمان صحبت از وجه‌المصالحه قرار گرفتن ارتش آزادیبخش بود، به این معنی که دولت سابق عراق برای عادی‌سازی مناسبات خود با دولت ایران باید مجاهدین را به هر شکلی که امکان دارد وجه‌المصالحه قرار دهد. اما سازمان مجاهدین اعلام کرد:<blockquote>«ارتش آزادیبخش موجودی خلق‌الساعه و زائده‌یی از جنگ ایران و عراق نبود كه اكنون با آتش‌بس ذوب شود. كما این‌كه «فروغ جاویدان» گواه صادق این مدعا بود. «فروغ جاویدان» با صدای رسا گفت: ولو جنگ خمینی با عراق تمام شده باشد اما مقاومت مردم ایران برای سرنگونی خمینی بدون هیچ درنگ و تأمل و تردید به قوت خود باقی است».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ سال ۱۳۷۴ </ref></blockquote>نگاهی به تاریخچه مجاهدین نشان می‌دهد که مجاهدین مسیر دیگری را انتخاب کردند و اتفاقاً در تقویت ارتش آزادیبخش گام برداشتند. آنها تلاش کردند تا کیفیت ارتش آزادیبخش را بالا ببرند و حرف آنها این بود که برای ساختن كیفی‌ترین ارتش به:  
با قبول آتش‌بس از طرف خمینی و پایان جنگ ایران و عراق، به نظر می‌رسید که عمر ارتش آزادیبخش به پایان رسیده است، حتی در محافل سیاسی آن زمان صحبت از وجه‌المصالحه قرار گرفتن ارتش آزادیبخش بود، به این معنی که دولت سابق عراق برای عادی‌سازی مناسبات خود با دولت ایران باید مجاهدین را به هر شکلی که امکان دارد وجه‌المصالحه قرار دهد. اما [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«ارتش آزادیبخش موجودی خلق‌الساعه و زائده‌یی از جنگ ایران و عراق نبود كه اكنون با آتش‌بس ذوب شود. كما این‌كه «فروغ جاویدان» گواه صادق این مدعا بود. «فروغ جاویدان» با صدای رسا گفت: ولو جنگ خمینی با عراق تمام شده باشد اما مقاومت مردم ایران برای سرنگونی خمینی بدون هیچ درنگ و تأمل و تردید به قوت خود باقی است».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ سال ۱۳۷۴ </ref></blockquote>نگاهی به تاریخچه مجاهدین نشان می‌دهد که مجاهدین مسیر دیگری را انتخاب کردند و اتفاقاً در تقویت ارتش آزادیبخش گام برداشتند. آنها تلاش کردند تا کیفیت ارتش آزادیبخش را بالا ببرند و حرف آنها این بود که برای ساختن كیفی‌ترین ارتش به:  
* كیفی‌ترین رزمندگان  
* كیفی‌ترین رزمندگان  


خط ۳۷۸: خط ۳۷۸:
در ادامه درگیری‌های عملیات مروارید یک، قرارگاه رمضان سپاه‌پاسداران، فرماندهی تهاجم جدیدی به خاک عراق را داشت، این عملیات از ۴ محور در روز ۱۲ فروردین علیه مجاهدین آغاز شد، این عملیات در ارتفاعات آق‌داغ صغیر و شمال شهر خانقین بود. در این عملیات هم ارتش آزادیبخش در مقابل آن ایستاد. در این عملیات نیروهای دولتی ایران متحمل خسارات مادی و انسانی زیادی شد و صدها نفر کشته شدند.
در ادامه درگیری‌های عملیات مروارید یک، قرارگاه رمضان سپاه‌پاسداران، فرماندهی تهاجم جدیدی به خاک عراق را داشت، این عملیات از ۴ محور در روز ۱۲ فروردین علیه مجاهدین آغاز شد، این عملیات در ارتفاعات آق‌داغ صغیر و شمال شهر خانقین بود. در این عملیات هم ارتش آزادیبخش در مقابل آن ایستاد. در این عملیات نیروهای دولتی ایران متحمل خسارات مادی و انسانی زیادی شد و صدها نفر کشته شدند.


سازمان مجاهدین اعلام کرد: <blockquote>«سازمان مجاهدین خلق ایران با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاك عراق كه كارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همه‌ی مجامع بین‌المللی به‌ویژه سازمان ملل متحد خواستار محكوم‌كردن قاطع دخالتهای گسترده‌ی نظامی رژیم خمینی در خاك عراق به منظور سركوب مقاومت ایران می‌باشد. ما هم‌چنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا به‌رأی‌العین به لشكركشی گسترده‌ی رژیم خمینی به داخل خاك عراق برای محاصره و سركوب مقاومت ایران و تأسیس حكومت به‌اصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران </ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو  بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد: <blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوق‌العاده دلیرانه و شجاعانه‌‌ی شما و هم‌چنین طرح ضدحمله‌یی كه پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محكمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا این‌كه هنوز هم به تبلیغات دجالانه‌‌ی سیاسی‌شان برای وارونه جلوه‌دادن یورش شكست‌خورده‌ی خود ادامه می‌دهند… پاسدارانی كه از گردانهای مختلف نیروهای دشمن،‌به اسارت درآمده‌اند، گواهی می‌دهند كه از خیلی از گردانهای اعزام‌شده تقریباً چیزی باقی نمانده است. راستی همان‌طور كه مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را كه قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم كم كرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول،  دشمن در داخل منطقه‌ی تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت. ولی ما توانستیم به ‌سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری كه در غروب آفتاب یك یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقه‌‌ی عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت كامل و به سلامت به داخل منطقه‌‌ی خودی بازگردد...این پیروزی بزرگ آن هم در یك جنگ تدافعی  كه به آن عادت نداشتیم بر همه‌ی شما و به‌‌خصوص بر جاودانه‌فروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارك باد...».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران  چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش می‌کرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم كه ۱۳۰۰ كیلومتر مرزمان با عراق را حفظ كنیم… ممكن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف كاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>این عملیات اثبات کرد که مجاهدین راه درستی را در پیش گرفتند و به سمت زرهی شدن ارتش آزادیبخش گام برداشتند.
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد: <blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاك عراق كه كارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همه‌ی مجامع بین‌المللی به‌ویژه سازمان ملل متحد خواستار محكوم‌كردن قاطع دخالتهای گسترده‌ی نظامی رژیم خمینی در خاك عراق به منظور سركوب مقاومت ایران می‌باشد. ما هم‌چنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا به‌رأی‌العین به لشكركشی گسترده‌ی رژیم خمینی به داخل خاك عراق برای محاصره و سركوب مقاومت ایران و تأسیس حكومت به‌اصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران </ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو  بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد: <blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوق‌العاده دلیرانه و شجاعانه‌‌ی شما و هم‌چنین طرح ضدحمله‌یی كه پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محكمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا این‌كه هنوز هم به تبلیغات دجالانه‌‌ی سیاسی‌شان برای وارونه جلوه‌دادن یورش شكست‌خورده‌ی خود ادامه می‌دهند… پاسدارانی كه از گردانهای مختلف نیروهای دشمن،‌به اسارت درآمده‌اند، گواهی می‌دهند كه از خیلی از گردانهای اعزام‌شده تقریباً چیزی باقی نمانده است. راستی همان‌طور كه مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را كه قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم كم كرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول،  دشمن در داخل منطقه‌ی تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت. ولی ما توانستیم به ‌سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری كه در غروب آفتاب یك یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقه‌‌ی عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت كامل و به سلامت به داخل منطقه‌‌ی خودی بازگردد...این پیروزی بزرگ آن هم در یك جنگ تدافعی  كه به آن عادت نداشتیم بر همه‌ی شما و به‌‌خصوص بر جاودانه‌فروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارك باد...».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران  چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش می‌کرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم كه ۱۳۰۰ كیلومتر مرزمان با عراق را حفظ كنیم… ممكن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف كاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>این عملیات اثبات کرد که مجاهدین راه درستی را در پیش گرفتند و به سمت زرهی شدن ارتش آزادیبخش گام برداشتند.


== تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران به ارتش زرهی ==
== تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران به ارتش زرهی ==
خط ۳۸۴: خط ۳۸۴:


=== آموزش ===
=== آموزش ===
مجاهدین بعد از عملیات فروغ جاویدان در جمعبندی خود اعلام کردند که وارد مرحله‌ی جدیدی شده‌اند، بنابراین وارد پروسه زرهی کردن ارتش آزادیبخش ملی ایران شدند، بعد از عملیات مروارید این موضوع در مجاهدین بیشتر قوت گرفت، مریم رجوی که در آن زمان مسؤل اول سازمان مجاهدین خلق ایران و جانشین فرمانده ارتش آزادیبخش به آموزش و ارتقا ارتش آزادیبخش اعتقاد زیادی داشت، در همین خصوص مریم رجوی گفت:<blockquote>«می‌بایست به منظور تضمین پیروزی در عملیات سرنگونی تغییرات بنیادی و اساسی در كیفیت و توان رزمی ارتش آزادیبخش ایجاد كنیم». <ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما وارد شدن به آموزش گسترده سختی‌ها و مشکلاتی به همراه داشت که این کار را تقریباً غیر ممکن می‌کرد:
مجاهدین بعد از عملیات فروغ جاویدان در جمعبندی خود اعلام کردند که وارد مرحله‌ی جدیدی شده‌اند، بنابراین وارد پروسه زرهی کردن ارتش آزادیبخش ملی ایران شدند، بعد از عملیات مروارید این موضوع در مجاهدین بیشتر قوت گرفت، مریم رجوی که در آن زمان مسؤل اول [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و جانشین فرمانده ارتش آزادیبخش به آموزش و ارتقا ارتش آزادیبخش اعتقاد زیادی داشت، در همین خصوص مریم رجوی گفت:<blockquote>«می‌بایست به منظور تضمین پیروزی در عملیات سرنگونی تغییرات بنیادی و اساسی در كیفیت و توان رزمی ارتش آزادیبخش ایجاد كنیم». <ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>اما وارد شدن به آموزش گسترده سختی‌ها و مشکلاتی به همراه داشت که این کار را تقریباً غیر ممکن می‌کرد:


# تبدیل ارتشی كه یكانهایش در اساس  پیاده بوده‌اند، به یك ارتش مجهز، تخصصی و دارای رسته‌ها و یكانهای مختلف، مستلزم آموزشهای بسیار گسترده‌یی در سطح تمامی پرسنل ارتش است.‌به‌عنوان مثال، تعداد بی‌شماری راننده و توپچی و سایر نفرات زرهی می‌بایست تربیت شوند و فرماندهان یكانها می‌بایست دوره‌های آموزشی خاص خودشان را طی كنند. پرسنل و فرماندهان رسته‌های پشتیبانی رزمی، توپخانه، مهندسی، پدافند و دیگر رسته‌ها هم می‌بایست در دوره‌های آموزشی متعددی شركت كنند تا برای یك كار هماهنگ با یكانهای زرهی آماده شوند. البته این كار مقدمتاً نیازمند تربیت گسترده‌ی مربیان ذیصلاحی است كه بتوانند چنین آموزش گسترده‌یی را پیش ببرند. نتیجه این كه تمام ارتش می‌بایست وارد یك دوران نوین آموزش بشود.
# تبدیل ارتشی كه یكانهایش در اساس  پیاده بوده‌اند، به یك ارتش مجهز، تخصصی و دارای رسته‌ها و یكانهای مختلف، مستلزم آموزشهای بسیار گسترده‌یی در سطح تمامی پرسنل ارتش است.‌به‌عنوان مثال، تعداد بی‌شماری راننده و توپچی و سایر نفرات زرهی می‌بایست تربیت شوند و فرماندهان یكانها می‌بایست دوره‌های آموزشی خاص خودشان را طی كنند. پرسنل و فرماندهان رسته‌های پشتیبانی رزمی، توپخانه، مهندسی، پدافند و دیگر رسته‌ها هم می‌بایست در دوره‌های آموزشی متعددی شركت كنند تا برای یك كار هماهنگ با یكانهای زرهی آماده شوند. البته این كار مقدمتاً نیازمند تربیت گسترده‌ی مربیان ذیصلاحی است كه بتوانند چنین آموزش گسترده‌یی را پیش ببرند. نتیجه این كه تمام ارتش می‌بایست وارد یك دوران نوین آموزش بشود.
خط ۴۴۱: خط ۴۴۱:


== ورود زنان به سلسله مراتب فرماندهی در ارتش آزادیبخش ==
== ورود زنان به سلسله مراتب فرماندهی در ارتش آزادیبخش ==
از جنبش مشروطه تا جنبش‌های اخیر، حضور زنان همواره نقش آفرین بوده است بویژه در جنبش‌های انقلابی دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی و انقلاب ضد سلطنتی، اما حضور زنان در سازمان مجاهدین خلق ایران همواره بصورت گسترده وجود داشته است، بعد از تشکیل ارتش آزادیبخش این زنان هم وارد، ساختار نظامی یک ارتش شدند، در بررسی ساختار ارتش‌ها در سراسر جهان، در تمامی نظام‌های حكومتی و حتی در ارتش‌های آزادیبخش نشان می‌دهد كه پهنه‌‌ی نظامی به‌خصوص وقتی صحبت از یك ارتش منظم است، یكی از مشكل‌ترین میدان‌های ناگشوده توسط زنان می‌باشد.  
از جنبش مشروطه تا جنبش‌های اخیر، حضور زنان همواره نقش آفرین بوده است بویژه در جنبش‌های انقلابی دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی و انقلاب ضد سلطنتی، اما حضور زنان در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] همواره بصورت گسترده وجود داشته است، بعد از تشکیل ارتش آزادیبخش این زنان هم وارد، ساختار نظامی یک ارتش شدند، در بررسی ساختار ارتش‌ها در سراسر جهان، در تمامی نظام‌های حكومتی و حتی در ارتش‌های آزادیبخش نشان می‌دهد كه پهنه‌‌ی نظامی به‌خصوص وقتی صحبت از یك ارتش منظم است، یكی از مشكل‌ترین میدان‌های ناگشوده توسط زنان می‌باشد.  


در پیشرفته‌ترین كشورهای غربی، زنان در امور سیاسی، نسبت به كارهای نظامی، مسئولیتهای جدی‌تری را به‌عهده  دارند. درواقع اگرچه در برخی كشورها زنان توانسته‌اند تا حدودی مسئولیت‌های سیاسی بپذیرند، اما در صحنه‌ی نظامی  به ندرت با حضور و مشاركت زنان مواجه می شویم. طبیعی است که درکشورهای عقب‌افتاده‌تر این مشارکت بمراتب کمتر‌ است.
در پیشرفته‌ترین كشورهای غربی، زنان در امور سیاسی، نسبت به كارهای نظامی، مسئولیتهای جدی‌تری را به‌عهده  دارند. درواقع اگرچه در برخی كشورها زنان توانسته‌اند تا حدودی مسئولیت‌های سیاسی بپذیرند، اما در صحنه‌ی نظامی  به ندرت با حضور و مشاركت زنان مواجه می شویم. طبیعی است که درکشورهای عقب‌افتاده‌تر این مشارکت بمراتب کمتر‌ است.
خط ۴۵۶: خط ۴۵۶:
با تشكیل ارتش آزادیبخش، افق‌های جدیدتری در مقابل زنان رزمنده گشوده شد. در پائیز ۱۳۶۶ و در جریان تهاجم تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش در عملیات خسروی، سرپل‌ذهاب و كوشك، زنان رزمنده برای اولین بار وارد صحنه‌ی رودرروی نبرد شدند. سپس در نبردهای بزرگی مانند آفتاب و چلچراغ، آنان نه‌فقط توان بالای خود را برای جنگیدن به عنوان رزمنده نشان دادند، بلكه در موضع فرماندهی یكان‌های رزمی و پشتیبانی، مسئولیت‌های جدی پذیرفتند و به خوبی از عهده‌ی آن برآمدند. به این ترتیب به كار گرفته شدن این ذخیره‌ی بزرگ انرژی انسانی توسط ارتش آزادیبخش امكانپذیر شد. در عملیات بزرگ فروغ جاویدان، زنان رزمنده لیاقت و كارآیی خود را در تمامی سطوح، به‌خصوص در سطح فرماندهی، آن هم در دشوارترین شرایط، اثبات كردند. و آن‌چنان درخشیدند كه در جمعبندی عملیات فروغ جاویدان، یكی از جدی‌ترین موارد، تأكید بر‌نقش بی‌بدیل زنان رزمنده‌ی  ارتش آزادیبخش در این سلسله نبردهای خونین بود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>
با تشكیل ارتش آزادیبخش، افق‌های جدیدتری در مقابل زنان رزمنده گشوده شد. در پائیز ۱۳۶۶ و در جریان تهاجم تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش در عملیات خسروی، سرپل‌ذهاب و كوشك، زنان رزمنده برای اولین بار وارد صحنه‌ی رودرروی نبرد شدند. سپس در نبردهای بزرگی مانند آفتاب و چلچراغ، آنان نه‌فقط توان بالای خود را برای جنگیدن به عنوان رزمنده نشان دادند، بلكه در موضع فرماندهی یكان‌های رزمی و پشتیبانی، مسئولیت‌های جدی پذیرفتند و به خوبی از عهده‌ی آن برآمدند. به این ترتیب به كار گرفته شدن این ذخیره‌ی بزرگ انرژی انسانی توسط ارتش آزادیبخش امكانپذیر شد. در عملیات بزرگ فروغ جاویدان، زنان رزمنده لیاقت و كارآیی خود را در تمامی سطوح، به‌خصوص در سطح فرماندهی، آن هم در دشوارترین شرایط، اثبات كردند. و آن‌چنان درخشیدند كه در جمعبندی عملیات فروغ جاویدان، یكی از جدی‌ترین موارد، تأكید بر‌نقش بی‌بدیل زنان رزمنده‌ی  ارتش آزادیبخش در این سلسله نبردهای خونین بود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref>


بعد از آن زنان در مدار فرماندهی در ارتش آزادیبخش قرار گرفتند، ورود زنان به مدار فرماندهی در ارتش آزادیبخش یک زیر ساخت در مجاهدین داشت، به این معنی که در سال ۱۳۶۴ در انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین یک زن در حلقه رهبری قرار گرفته بود، این موضوع تغییراتی در درون سازمان مجاهدین ایجاد کرده بود، که بقیه زنان هم باید مانع تاریخی هر زن یعنی  ضعف و یأس و ناباوری را کنار می‌زد.
بعد از آن زنان در مدار فرماندهی در ارتش آزادیبخش قرار گرفتند، ورود زنان به مدار فرماندهی در ارتش آزادیبخش یک زیر ساخت در مجاهدین داشت، به این معنی که در سال ۱۳۶۴ در انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین یک زن در حلقه رهبری قرار گرفته بود، این موضوع تغییراتی در درون [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] ایجاد کرده بود، که بقیه زنان هم باید مانع تاریخی هر زن یعنی  ضعف و یأس و ناباوری را کنار می‌زد.


مریم رجوی با پیشگامی خود به زنان آموزش داد كه هیچ مانعی را در مسیر رهایی به رسمیت نشناسند و هر ذهنیت و اندیشه و نگرشی را آن‌گاه كه سدی بر سر راه آزادگی و هویت انسانی آنهاست درهم بپیچند و به كناری نهند. او نشان داد  مادام كه تصویر اسارت بار تاریخی زن در ذهن‌ها و از جمله ذهن خود او از هم دریده نشود امیدی به فردای آنان نیست.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران ۱۳۷۴</ref>
مریم رجوی با پیشگامی خود به زنان آموزش داد كه هیچ مانعی را در مسیر رهایی به رسمیت نشناسند و هر ذهنیت و اندیشه و نگرشی را آن‌گاه كه سدی بر سر راه آزادگی و هویت انسانی آنهاست درهم بپیچند و به كناری نهند. او نشان داد  مادام كه تصویر اسارت بار تاریخی زن در ذهن‌ها و از جمله ذهن خود او از هم دریده نشود امیدی به فردای آنان نیست.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران ۱۳۷۴</ref>
خط ۴۹۸: خط ۴۹۸:
حمله به عراق در آخرین روز سال ۱۳۸۱ آغاز شد، این حمله توسط یک ائتلاف به فرماندهی آمریکا و بریتانیا، انجام شد،‌پیشرفته‌ترین جنگ افزارها و مهیب‌ترین بمباران‌ها،‌ اشغال عراق را در کمتر از سه هفته امکان‌پذیر کرد، بغداد روز ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ - ۹ آوریل ۲۰۰۳- سقوط کرد.
حمله به عراق در آخرین روز سال ۱۳۸۱ آغاز شد، این حمله توسط یک ائتلاف به فرماندهی آمریکا و بریتانیا، انجام شد،‌پیشرفته‌ترین جنگ افزارها و مهیب‌ترین بمباران‌ها،‌ اشغال عراق را در کمتر از سه هفته امکان‌پذیر کرد، بغداد روز ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ - ۹ آوریل ۲۰۰۳- سقوط کرد.


با این که سازمان مجاهدین خلق ایران پیشاپیش بی‌طرفی خودش در این جنگ را اعلام کرده بود، اما تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله واقع شد.<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استرو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانیش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد».<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست هم در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای سازمان مجاهدین را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:
با این که [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پیشاپیش بی‌طرفی خودش در این جنگ را اعلام کرده بود، اما تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله واقع شد.<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استرو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانیش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد».<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست هم در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:


«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است».<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>
«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است».<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>
خط ۵۰۷: خط ۵۰۷:
با وجودی که ارتش آزادیبخش ملی ایران نیروی متخاصم و درگیر در جنگ نبود مورد بمباران‌های شدیدی قرار گرفته بود، لذا برای از بین بردن تنش، در اردیبهشت ۱۳۸۲ به یک توافق آتش‌بس با نیروهای آمریکایی دست یافت.
با وجودی که ارتش آزادیبخش ملی ایران نیروی متخاصم و درگیر در جنگ نبود مورد بمباران‌های شدیدی قرار گرفته بود، لذا برای از بین بردن تنش، در اردیبهشت ۱۳۸۲ به یک توافق آتش‌بس با نیروهای آمریکایی دست یافت.


این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت در کتاب «داستان سف پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref></blockquote>بهر حال توافق نامه آتش‌بس باعث قطع بمباران‌هایی شد که به درخواست دولت ایران علیه نیروی اپوزیسیون خودش انجام می‌شد.
این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت در کتاب «داستان سف پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چندروز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref></blockquote>بهر حال توافق نامه آتش‌بس باعث قطع بمباران‌هایی شد که به درخواست دولت ایران علیه نیروی اپوزیسیون خودش انجام می‌شد.


=== توافق گردآوری سلاح‌ها و تمرکز نیروها ===
=== توافق گردآوری سلاح‌ها و تمرکز نیروها ===
اما به رغم توافق نامه آتش‌بس و امضای آن بین سازمان مجاهدین خلق ایران و ایالات متحده‌ی آمریکا، عدم پای بندی آمریكا به قرار داد آتش بس، ۱۵ فروردین ۱۳۸۲ موضوع گردآوری سلاحهای مجاهدین را در دستور كار قرار داد.د.
اما به رغم توافق نامه آتش‌بس و امضای آن بین [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و ایالات متحده‌ی آمریکا، عدم پای بندی آمریكا به قرار داد آتش بس، ۱۵ فروردین ۱۳۸۲ موضوع گردآوری سلاحهای مجاهدین را در دستور كار قرار داد.د.


نیویورک تایمز در این باره نوشت:<blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>برای دست‌یابی به یک چارچوب وجدول زمانی خلع سلاح ارتش آزادیبخش، مذاکرات بین هیئت مجاهدین به سرپرستی مژگان پارسایی و هیئت آمریکایی به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو،‌در یک فضای جنگی و آماده باش نیروهای آمریکایی، ساعتها به طول کشید،  
نیویورک تایمز در این باره نوشت:<blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>برای دست‌یابی به یک چارچوب وجدول زمانی خلع سلاح ارتش آزادیبخش، مذاکرات بین هیئت مجاهدین به سرپرستی مژگان پارسایی و هیئت آمریکایی به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو،‌در یک فضای جنگی و آماده باش نیروهای آمریکایی، ساعتها به طول کشید،  
خط ۵۱۶: خط ۵۱۶:
به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>'''«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما حرفی از تسلیم نزنید و مجاهدین هرگز آن را نخواهند پذیرفت»'''</blockquote>خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پستهای دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>نهایتاً  پس از ۱۵ ساعت مذاکرات فشرده  در طول ۳ روز مجاهدین و هیأت آمریکایی به یک توافق دست یافتند.
به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>'''«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما حرفی از تسلیم نزنید و مجاهدین هرگز آن را نخواهند پذیرفت»'''</blockquote>خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پستهای دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>نهایتاً  پس از ۱۵ ساعت مذاکرات فشرده  در طول ۳ روز مجاهدین و هیأت آمریکایی به یک توافق دست یافتند.


ژنرال ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشگر چهارم پیاده، بعد از  اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین  درباره‌ی این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفته‌ی مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.
ژنرال ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشگر چهارم پیاده، بعد از  اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین  درباره‌ی این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفته‌ی مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.


در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.
در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.


== آلبانی و تعیین استراتژی هزار کانون شورشی برای سرنگونی دولت تهران ==
== آلبانی و تعیین استراتژی هزار کانون شورشی برای سرنگونی دولت تهران ==
[[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|انتقال اعضای سازمان مجاهدین به آلبانی]] یکی از بزرگترین کارهای سازمان مجاهدین بوده که در نگاه اول کاری غیرممکن به نظر می‌آمد، به همین دلیل مجاهدین حتی لقب معجزه به این کار دادند.
[[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|انتقال اعضای سازمان مجاهدین به آلبانی]] یکی از بزرگترین کارهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] بوده که در نگاه اول کاری غیرممکن به نظر می‌آمد، به همین دلیل مجاهدین حتی لقب معجزه به این کار دادند.


بعد از این آمریکا حفاظت اشرف را به دولت عراق سپرد، حملات به کمپ اشرف شروع شد، حملات مرگباری که دهها نفر از ساکنان اشرف در آن جان ‌باختند و صدها نفر زخمی شدند. وضعیت کمپ اشرف به شدت بحرانی شد، برای خروج از این بحران نماینده ویژه‌ی دبیرکل ملل متحد در عراق مارتین کوبلر یادداشت تفاهمی با دولت عراق امضا کرد که به موجب آن ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی منتقل بشوند، در این یادداشت تفاهم  امنیت ساکنان تضمین شده بود، مضافاً بر این که کمپ لیبرتی به عنوان «محل موقت عبور» (TTL) بود که از آن جا ساکنان به کشورهای ثالث می‌روند.
بعد از این آمریکا حفاظت اشرف را به دولت عراق سپرد، حملات به کمپ اشرف شروع شد، حملات مرگباری که دهها نفر از ساکنان اشرف در آن جان ‌باختند و صدها نفر زخمی شدند. وضعیت کمپ اشرف به شدت بحرانی شد، برای خروج از این بحران نماینده ویژه‌ی دبیرکل ملل متحد در عراق مارتین کوبلر یادداشت تفاهمی با دولت عراق امضا کرد که به موجب آن ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی منتقل بشوند، در این یادداشت تفاهم  امنیت ساکنان تضمین شده بود، مضافاً بر این که کمپ لیبرتی به عنوان «محل موقت عبور» (TTL) بود که از آن جا ساکنان به کشورهای ثالث می‌روند.
خط ۵۳۵: خط ۵۳۵:
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،


کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد».<ref>[https://iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85/408-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران]۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرده‌است: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارک شان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند».<ref>[https://iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85/408-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران]۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به سلامت و بدون هیچ حادثه‌ای عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[https://www.mojahedin.org/news/204889/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-(%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF) هجرت بزرگ]'''» و آغاز فاز تهاجم می‌نامند. آنها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و کانون‌های شورشی و شهرهای شورشی اعلام نموده‌اند.  
کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد».<ref>[https://iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85/408-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران]۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرده‌است: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارک شان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند».<ref>[https://iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85/408-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B6%D8%AF%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D9%BE%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران]۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به سلامت و بدون هیچ حادثه‌ای عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[https://www.mojahedin.org/news/204889/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-(%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF) هجرت بزرگ]'''» و آغاز فاز تهاجم می‌نامند. آنها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و کانون‌های شورشی و شهرهای شورشی اعلام نموده‌اند.  


در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶ - ۱ ژوئیه ۲۰۱۷- اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تل‌کنفرانس شرکت کردند، چند نفر از فرماندهان و مسؤلان بالای سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماند‌‌هان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند.
در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶ - ۱ ژوئیه ۲۰۱۷- اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تل‌کنفرانس شرکت کردند، چند نفر از فرماندهان و مسؤلان بالای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و فرماند‌‌هان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند.


صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران در خصوص [[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|انتقال مجاهدین به آلبانی]]  گفت:<blockquote>«ما برای جان بدر بردن به این جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم تر از همیشه پرتوان وپرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>
صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در خصوص [[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|انتقال مجاهدین به آلبانی]]  گفت:<blockquote>«ما برای جان بدر بردن به این جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم تر از همیشه پرتوان وپرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری