۷٬۳۴۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «=='''گردهمایی ۴ بهمن۵۷''' در دانشگاه تهران برگزار شد. <ref>سایت مجاهد ۴ بهمن ۱۳۵۷ -...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
انبوه مردم تهران در دانشگاه تهران جمع شده بودند تا صحبتها و موضع گیری های سازمان مجاهدین را برای آینده و ادامه مسیر انقلاب ضد سلطنتی بشنوند.<ref>اولین سخنرانی مسعود [https://event.mojahedin.org/events/1256/4-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357-24-%DA%98%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%87:-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%BE%D8%B3 رجوی]</ref> | انبوه مردم تهران در دانشگاه تهران جمع شده بودند تا صحبتها و موضع گیری های سازمان مجاهدین را برای آینده و ادامه مسیر انقلاب ضد سلطنتی بشنوند.<ref>اولین سخنرانی مسعود [https://event.mojahedin.org/events/1256/4-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357-24-%DA%98%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%87:-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%BE%D8%B3 رجوی]</ref> | ||
این سخنرانی در شرایطی برگذار شد که در ۳۰ دی آخرین دسته زندانیان سیاسی از زندان آزاد شدند . در این زمان | این سخنرانی در شرایطی برگذار شد که در ۳۰ دی آخرین دسته زندانیان سیاسی از زندان آزاد شدند . در این زمان مسعود رجوی در همین شرایط برای پاسخگویی به وضعیت موجود و ایجاد وحدت در بین مردم این سخنرانی را برگزار کرد. | ||
مسعود رجوی در همین شرایط برای پاسخگویی به وضعیت موجود و ایجاد وحدت در بین مردم این سخنرانی را برگزار کرد. | |||
این اولین سخنرانی رهبرسازمان مجاهدین خلق ایران بود و مواضع رسمی آن را بیان می کرد.رجوی بر حرمت کلمه آزادی تأکید و انحصارطلبیهایی تحت نام اسلام را محکوم کرد. | این اولین سخنرانی رهبرسازمان مجاهدین خلق ایران بود و مواضع رسمی آن را بیان می کرد.رجوی بر حرمت کلمه آزادی تأکید و انحصارطلبیهایی تحت نام اسلام را محکوم کرد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۶: | ||
سپس بلافاصله اضافه کردم: «صبر و تحمل، شکیبایی (صبر بهمعنای انقلابیش) بلند نظری و احساس مسئولیت، نخستین وظایف و نخستین ویژگیهای یک انقلابی یا یک گروه انقلابی است. اگر این را نداریم، یا نیست و یا نمیتوانیم کسب کنیم، بهتر است که خدا حافظی کنیم. زیرا مردم زبان حالشان این خواهد بود که "مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان". تازه اول کار است. هنوز آنقدر زمان هست، هنوز آنقدر نشیب و فراز هست و هنوز آنقدر شکست و پیروزی هست. برادران و خواهران، رزمندگان و مبارزین، ما سر نداده بودیم که بهجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که بجایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامهای بهتری قعود کنیم». (مسعود رجوی ـ استراتژی قیام و سرنگونی)<ref>سایت مجاهد مسعود رجوی کیست؟[https://about.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C <nowiki>[1]</nowiki>]</ref> | سپس بلافاصله اضافه کردم: «صبر و تحمل، شکیبایی (صبر بهمعنای انقلابیش) بلند نظری و احساس مسئولیت، نخستین وظایف و نخستین ویژگیهای یک انقلابی یا یک گروه انقلابی است. اگر این را نداریم، یا نیست و یا نمیتوانیم کسب کنیم، بهتر است که خدا حافظی کنیم. زیرا مردم زبان حالشان این خواهد بود که "مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان". تازه اول کار است. هنوز آنقدر زمان هست، هنوز آنقدر نشیب و فراز هست و هنوز آنقدر شکست و پیروزی هست. برادران و خواهران، رزمندگان و مبارزین، ما سر نداده بودیم که بهجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که بجایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامهای بهتری قعود کنیم». (مسعود رجوی ـ استراتژی قیام و سرنگونی)<ref>سایت مجاهد مسعود رجوی کیست؟[https://about.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C <nowiki>[1]</nowiki>]</ref> | ||
==متن سخنرانی== | ==متن سخنرانی== | ||
'''بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران'''<ref>۴ بهمن ۱۳۵۷ - ۲۴ ژانویه: اولین سخنرانی مسعود رجوی پس از آزادی از [https://event.mojahedin.org/events/1256/4-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357-24-%DA%98%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%87:-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%BE%D8%B3 زندان]</ref> | |||
و بنام شهدای خلق، وشهدای تمامی خلق، و بویژه شهیدان دانشگاه، شهیدانی که به ما آزادی بخشیدند. آزادی، خجسته آزادی. گفتم آزادی. یعنی روح، جوهر وماهیت انسان، آن چیزی که شهدا بخاطرش جان باختند، اسرا به زندان افتادند. تبعیدیان مهاجرت کردند و خلق قهرمان قیام کرد. آزادی، این آن چیزی است که شما به ما بخشیدید. | و بنام شهدای خلق، وشهدای تمامی خلق، و بویژه شهیدان دانشگاه، شهیدانی که به ما آزادی بخشیدند. آزادی، خجسته آزادی. گفتم آزادی. یعنی روح، جوهر وماهیت انسان، آن چیزی که شهدا بخاطرش جان باختند، اسرا به زندان افتادند. تبعیدیان مهاجرت کردند و خلق قهرمان قیام کرد. آزادی، این آن چیزی است که شما به ما بخشیدید. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
جای شهیدان خالی، آنهائی که در میان ما نیستند، نه، نه، هستند. حتما هستند. اگر مزارشان ناپیداست، میلیونها مزار در سینه تک تک مردمان این زمین دائماً درحال تپش هست. چرا که شما هم، مردم هم با آنها بودید، وقتی آنها شکنجه میشدند، این خلق ایران بود که فریاد میکشید. وقتی درمقابل جوخههای اعدام قرار میگرفتند، این مردم ایران بودند که اعدام میشدند. شما در رگهای آنها جاری بودید، و آنها الان در سینههای شما هستند. پس شهیدان هستند. | جای شهیدان خالی، آنهائی که در میان ما نیستند، نه، نه، هستند. حتما هستند. اگر مزارشان ناپیداست، میلیونها مزار در سینه تک تک مردمان این زمین دائماً درحال تپش هست. چرا که شما هم، مردم هم با آنها بودید، وقتی آنها شکنجه میشدند، این خلق ایران بود که فریاد میکشید. وقتی درمقابل جوخههای اعدام قرار میگرفتند، این مردم ایران بودند که اعدام میشدند. شما در رگهای آنها جاری بودید، و آنها الان در سینههای شما هستند. پس شهیدان هستند. | ||
وقتی ما رفتیم، آسمان تیره و تار بود گه گاه ستارهای درکسوت یک شهید میدرخشید، ولی پاسداران شب بسرعت پایینش میکشیدند. ولی امروز آسمان غرق ستارههاست. همه جا شهید، کاروان کاروان شهید. وقتی رفتیم پاییز بود، زمستان بود، تک، تک لاله هائی که دستهایی سیاه آنها را پرپر میکرد. ولی امروز همه چهره شهرهای ما لاله زار است. این جوانها، زنها و مردها که هر روز برکف خیابانها افتادند و میافتند. | وقتی ما رفتیم، آسمان تیره و تار بود گه گاه ستارهای درکسوت یک شهید میدرخشید، ولی پاسداران شب بسرعت پایینش میکشیدند. ولی امروز آسمان غرق ستارههاست. همه جا شهید، کاروان کاروان شهید. وقتی رفتیم پاییز بود، زمستان بود، تک، تک لاله هائی که دستهایی سیاه آنها را پرپر میکرد. ولی امروز همه چهره شهرهای ما لاله زار است. این جوانها، زنها و مردها که هر روز برکف خیابانها افتادند و میافتند. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
ولی ما می گفتیم (الیس الصبح بقریب) فرزندان شما، برادران وخواهران شما از پشت میلهها و از پشت پنجرهها نگاه میکردند. فرزندان شما برادران شما و خواهران شما و زمزمه میکردند (الیس الصبح بقریب) آیا صبح نزدیک نیست. (متی نصرالله) پس این یاری خدا کجاست. | ولی ما می گفتیم (الیس الصبح بقریب) فرزندان شما، برادران وخواهران شما از پشت میلهها و از پشت پنجرهها نگاه میکردند. فرزندان شما برادران شما و خواهران شما و زمزمه میکردند (الیس الصبح بقریب) آیا صبح نزدیک نیست. (متی نصرالله) پس این یاری خدا کجاست. | ||
مگر میشود خورشید را کشت، مگر میشود باد را از وزیدن باز داشت، وباران را از باریدن. مگر میشود اقیانوس را خشک کرد.ما می گفتیم. | |||
مگر میشود بهار را از آمدن بازداشت. مانع روئیدن لالهها شد و مگرمیشود ملتی را تا به ابد اسیرنگه داشت؟ نه. | |||
میشود تا ابد خلقی را در زنجیر نگه داشت؟ | |||
نه، چرا؟ خواست خداست، اراده خلق است، سنت تاریخ است، قانون اجتماع است و (لن تجدلسنه الله تبدیلا) و(لن تجدلسنه الله تحویلا) میعاد خداست، میعاد تخلفناپذیر و بله سنت خداست، سیره تاریخ است، بشارت همه انبیاء، پیامآوران، مصلحین وانقلابیون بزرگ جهان است که (خلق پیروزمیشود، آینده تابناک است) | |||
همه قوا و استعدادات فرزند انسان از(شامگاه امکان)، قطعا به(بامداد تحقق) خواهد پیوست. (بامدادتحقق) بدون هیچ شک، بله، بظاهر هم خبری نبود. یک روز به ما گفتند که قم قیام کرده. این زنان و مردان انقلابی قم قیام کردهاند. شهید داده اند. درود بر قم. | همه قوا و استعدادات فرزند انسان از(شامگاه امکان)، قطعا به(بامداد تحقق) خواهد پیوست. (بامدادتحقق) بدون هیچ شک، بله، بظاهر هم خبری نبود. یک روز به ما گفتند که قم قیام کرده. این زنان و مردان انقلابی قم قیام کردهاند. شهید داده اند. درود بر قم. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
اما مساله داخلی، مساله روابط و مناسبات نیروهای مختلف مردم با یکدیگر. در یک کلام مساله تفرقه. اگر بپذیریم که عوامل خارجی به اعتبار و در روی عوامل داخلی عمل میکنند، پس مساله داخلی مهمتر است. پس اگر در این جبهه پیروز باشیم و موفق، مسلما پیروزیمان در جبهه جارجی تضمین شده است. ماتجارت بسیار تلخی داریم از تفرقه وتفرقهافکنان داریم. شکستهای بسیار تلخ داریم. | اما مساله داخلی، مساله روابط و مناسبات نیروهای مختلف مردم با یکدیگر. در یک کلام مساله تفرقه. اگر بپذیریم که عوامل خارجی به اعتبار و در روی عوامل داخلی عمل میکنند، پس مساله داخلی مهمتر است. پس اگر در این جبهه پیروز باشیم و موفق، مسلما پیروزیمان در جبهه جارجی تضمین شده است. ماتجارت بسیار تلخی داریم از تفرقه وتفرقهافکنان داریم. شکستهای بسیار تلخ داریم. | ||
من نیامدم اینجا که روند خودبخودی قضایا را فقط ستایش کنم. ما نیامدیم که آنچه راکه هست و فقط هست، تاکید کنیم. لختی هم باید به آن اندیشید که چه چیز باید باشد وچه چیز هم نباید باشد. | |||
برادران وخواهران، رزمندگان ومبارزین، ما سرنداده بودیم که بجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که به جایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامات بهتری قعود کنیم و این هوشیاری درقدم اول به مناسبات و روابط ما با یکدیگر ارتباط پیدا میکند. نفت نبود؟ نه، سوخت نبود؟ مامیشنیدیم. چه معنویات متعالی در این جنوب شهر حکمفرما شده بود. همگامی، همراهی، چقدر ستایشآمیز بود. آخر ما را از خودمان بیگانه کرده بودند. مسیر توحید، مسیریگانگی، یعنی حل همین اختلافات وحل همین تضادها. این، یعنی اعتلای کلمه توحید. پس با آن روابط توحیدی که در شهر حکمفرما شده بود، توطئه ها به ثمرنرسید، قحطی های مصنوعی بثمر نرسید. | برادران وخواهران، رزمندگان ومبارزین، ما سرنداده بودیم که بجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که به جایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامات بهتری قعود کنیم و این هوشیاری درقدم اول به مناسبات و روابط ما با یکدیگر ارتباط پیدا میکند. نفت نبود؟ نه، سوخت نبود؟ مامیشنیدیم. چه معنویات متعالی در این جنوب شهر حکمفرما شده بود. همگامی، همراهی، چقدر ستایشآمیز بود. آخر ما را از خودمان بیگانه کرده بودند. مسیر توحید، مسیریگانگی، یعنی حل همین اختلافات وحل همین تضادها. این، یعنی اعتلای کلمه توحید. پس با آن روابط توحیدی که در شهر حکمفرما شده بود، توطئه ها به ثمرنرسید، قحطی های مصنوعی بثمر نرسید. | ||