۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در جریان ورود محمدعلی شاه از روسیه به ترکمن صحرا برای بازپس گیری تاج و تخت شاهی، میرزا کوچک خان جنگلی همراه با شماری از مدافعان مشروطه برای مقابله با محمدعلی شاه و طرفدارانش، به ترکمن صحرا شتافتند. در این نبرد تیری به شانه میرزا اصابت کرد و به اسارت قوای روسی حامی محمدعلی شاه افتاد. آنها میرزا کوچک خان جنگلی را به روسیه بردند. میرزا پس از معالجه، از روسیه گریخته و خود را مخفیانه به رشت رسانید. | در جریان ورود محمدعلی شاه از روسیه به ترکمن صحرا برای بازپس گیری تاج و تخت شاهی، میرزا کوچک خان جنگلی همراه با شماری از مدافعان مشروطه برای مقابله با محمدعلی شاه و طرفدارانش، به ترکمن صحرا شتافتند. در این نبرد تیری به شانه میرزا اصابت کرد و به اسارت قوای روسی حامی محمدعلی شاه افتاد. آنها میرزا کوچک خان جنگلی را به روسیه بردند. میرزا پس از معالجه، از روسیه گریخته و خود را مخفیانه به رشت رسانید. | ||
میرزا کوچک خان جنگلی و همفکرانش در جنگ جهانی اول که از روز ۵ مرداد۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد و ایران میدان تاخت و تاز نیروهای انگلیسی و روسی و عثمانی گردید، در روز ۲۰مرداد۱۲۹۴ (۱۲ اوت ۱۹۱۵) در جنگلهای تولم، در ۲۰کیلومتری شمال غربی رشت، مستقرشدند و به تدارک نبرد پرداختند و مبارزه یی را علیه اشغالگران و نیروهای دولتی وابسته به انگلستان و روسیه آغاز کردند. این نبرد تا شهادت میرزا کوچکخان در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، در ارتفاعات پر برف تالش خلخال | میرزا کوچک خان جنگلی و همفکرانش در جنگ جهانی اول که از روز ۵ مرداد۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد و ایران میدان تاخت و تاز نیروهای انگلیسی و روسی و عثمانی گردید، در روز ۲۰مرداد۱۲۹۴ (۱۲ اوت ۱۹۱۵) در جنگلهای تولم، در ۲۰کیلومتری شمال غربی رشت، مستقرشدند و به تدارک نبرد پرداختند و مبارزه یی را علیه اشغالگران و نیروهای دولتی وابسته به انگلستان و روسیه آغاز کردند. این نبرد تا شهادت میرزا کوچکخان در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، در ارتفاعات پر برف تالش خلخال ادامه داشت. | ||
== ایران در جنگ جهانی اول == | == ایران در جنگ جهانی اول == | ||
احمدشاه، آخرین پادشاه قاجار، در روز ''' '''۲۹تیرماه ۱۲۹۳ شمسی ( | احمدشاه، آخرین پادشاه قاجار، در روز ''' '''۲۹تیرماه ۱۲۹۳ شمسی (۲۱ژوییه ۱۹۱۴میلادی)، در ۱۸ سالگی، در تهران به تخت سلطنت نشست. | ||
یک هفته پس از آغاز سلطنت احمدشاه، جنگ جهانی اول، با حمله دولت اتریش به صربستان، در روز ۵ مرداد ۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد. چهار روز بعد، در روز اول اوت ۱۹۱۴ (۹ مرداد ۱۲۹۳)، آلمان با روسیه تزاری، جنگ را آغاز کرد. | یک هفته پس از آغاز سلطنت احمدشاه، جنگ جهانی اول، با حمله دولت اتریش به صربستان، در روز ۵ مرداد ۱۲۹۳ (۲۸ژوییه ۱۹۱۴م) آغاز شد. چهار روز بعد، در روز اول اوت ۱۹۱۴ (۹ مرداد ۱۲۹۳)، آلمان با روسیه تزاری، جنگ را آغاز کرد. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== تدارک نبرد توسط میرزا کوچک خان جنگلی == | == تدارک نبرد توسط میرزا کوچک خان جنگلی == | ||
[[پرونده:خانه میرزا کوچک خان 01.jpg|جایگزین=خانه میرزا کوچک خان |بندانگشتی|خانه میرزا کوچک خان ]] | [[پرونده:خانه میرزا کوچک خان 01.jpg|جایگزین=خانه میرزا کوچک خان |بندانگشتی|خانه میرزا کوچک خان ]] | ||
میرزا کوچک خان و یارانش در روز ۲۰مرداد۱۲۹۴ (۱۲ اوت ۱۹۱۵) در جنگلهای تولم، در ۲۰کیلومتری شمال غربی رشت، مستقرشدند و به تدارک نبرد پرداختند. هدفشان «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی | میرزا کوچک خان و یارانش در روز ۲۰مرداد۱۲۹۴ (۱۲ اوت ۱۹۱۵) در جنگلهای تولم، در ۲۰کیلومتری شمال غربی رشت، مستقرشدند و به تدارک نبرد پرداختند. هدفشان «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی» بود. | ||
از همان نخستین ماههای استقرار میرزا کوچک خان و یارانش در جنگلهای گیلان، نیروهای دولتی مستقر در گیلان، برای ازمیان بردن آنها به تدارک جنگ پرداختند. در حملات و درگیریهای قوای دولتی با نیروهای جنبش جنگل در منطقه کسما، مفاخرالملک، رئیس نظمیه گیلان، در ۲۶آبان ۹۵ (۱۷نوامبر۱۹۱۶)، به دست نیروهای جنبش جنگل به قتل رسید. | از همان نخستین ماههای استقرار میرزا کوچک خان و یارانش در جنگلهای گیلان، نیروهای دولتی مستقر در گیلان، برای ازمیان بردن آنها به تدارک جنگ پرداختند. در حملات و درگیریهای قوای دولتی با نیروهای جنبش جنگل در منطقه کسما، مفاخرالملک، رئیس نظمیه گیلان، در ۲۶آبان ۹۵ (۱۷نوامبر۱۹۱۶)، به دست نیروهای جنبش جنگل به قتل رسید. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
تلاش انگلستان برای نابودی جنبش جنگل و چیرگی او بر گیلان در دولت وابستهی وثوق الدوله ـ که در ۱۵مرداد ۱۲۹۷ (۷اوت ۱۹۱۸) تشکیل شده بود ـ شدت گرفت و با پایان یافتن جنگ جهانی اول در ۲۲ آبان ۱۲۹۷شمسی، بر شدت آن افزوده شد. | تلاش انگلستان برای نابودی جنبش جنگل و چیرگی او بر گیلان در دولت وابستهی وثوق الدوله ـ که در ۱۵مرداد ۱۲۹۷ (۷اوت ۱۹۱۸) تشکیل شده بود ـ شدت گرفت و با پایان یافتن جنگ جهانی اول در ۲۲ آبان ۱۲۹۷شمسی، بر شدت آن افزوده شد. | ||
وثوق الدوله در کنار یورشهای سخت و سنگین به نیروهای مستقر در جنگلهای گیلان، برای پراکندن اجزای تشکیل دهندۀ آن به توطئهچینی پرداخت | وثوق الدوله در کنار یورشهای سخت و سنگین به نیروهای مستقر در جنگلهای گیلان، برای پراکندن اجزای تشکیل دهندۀ آن به توطئهچینی پرداخت. | ||
== | == تسلیم شدن حاج احمد کسمایی == | ||
وثوقالدوله در روز ۶ اسفند ۱۲۹۷ برای حاجی احمد کسمایی، از یاران و همرزمان قدیمی میرزا کوچک خان و از چهره های سرشناس جنبش جنگل و از فرماندهان منطقهی «کسما»، از دهستانهای نزدیک صومعه سرا، «اماننامه» فرستاد و او را به تسلیم فراخواند. | وثوقالدوله در روز ۶ اسفند ۱۲۹۷ برای حاجی احمد کسمایی، از یاران و همرزمان قدیمی میرزا کوچک خان و از چهره های سرشناس جنبش جنگل و از فرماندهان منطقهی «کسما»، از دهستانهای نزدیک صومعه سرا، «اماننامه» فرستاد و او را به تسلیم فراخواند. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
پس از تسلیم حاجی احمد کسمایی و پیرامونیانش به قوای دولتی، زمینۀ مساعدی برای از میان بردن کل جنبش فراهم شد. | پس از تسلیم حاجی احمد کسمایی و پیرامونیانش به قوای دولتی، زمینۀ مساعدی برای از میان بردن کل جنبش فراهم شد. | ||
== حمله قوای قزاق به جنبش جنگل == | |||
روز ۲۸ اسفند ۱۲۹۷ (۲۰مارس ۱۹۱۹) تیمورتاش (سردار معظّم خراسانی)، ۳۵ساله، به حکمرانی گیلان منصوب شد تا کار جنبش جنگل را یکسره کند. فردای آن روز، استاروسلسکی، فرمانده قوای قزّاق، برای سرکوبی جنبش جنگل وارد گیلان شد. | روز ۲۸ اسفند ۱۲۹۷ (۲۰مارس ۱۹۱۹) تیمورتاش (سردار معظّم خراسانی)، ۳۵ساله، به حکمرانی گیلان منصوب شد تا کار جنبش جنگل را یکسره کند. فردای آن روز، استاروسلسکی، فرمانده قوای قزّاق، برای سرکوبی جنبش جنگل وارد گیلان شد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
در ۱۱فروردین ۱۲۹۸ (۳۱مارس ۱۹۱۹) نیروهای مهاجم انگلیسی طی اولتیماتومی از میرزا کوچک خان و یارانش خواستند تا ۴۸ ساعت دیگر تسلیم شوند و در غیر این صورت به تمام مراکز استقرار آنها حمله خواهند کرد. با پایان یافتن زمان اولتیماتوم، حملهی ۲۰هزار قزّاق ايراني با پشتيباني هواپيماهاي انگليسي در روز ۱۳فروردين ۱۲۹۸ (۲آوريل۱۹۱۹) به پايگاههاي مجاهدين جنگل آغاز شد. | در ۱۱فروردین ۱۲۹۸ (۳۱مارس ۱۹۱۹) نیروهای مهاجم انگلیسی طی اولتیماتومی از میرزا کوچک خان و یارانش خواستند تا ۴۸ ساعت دیگر تسلیم شوند و در غیر این صورت به تمام مراکز استقرار آنها حمله خواهند کرد. با پایان یافتن زمان اولتیماتوم، حملهی ۲۰هزار قزّاق ايراني با پشتيباني هواپيماهاي انگليسي در روز ۱۳فروردين ۱۲۹۸ (۲آوريل۱۹۱۹) به پايگاههاي مجاهدين جنگل آغاز شد. | ||
اين حملهها ماهها به طول انجاميد. در اين | اين حملهها ماهها به طول انجاميد. در اين مدت نيروهاي مستقر در جنگل، در اثر فقدان آذوقه، جنگ و گريزهاي طولاني و نداشتن تسليحات كافي، در موقعيّت بسیار دشواري قرارگرفتند و یکپارچگی نیروهای رزمندهی مستقر در جنگلهای گیلان به هم ریخت. عدهیی از آنان راه رشت را در پیش گرفتند و عده یی هم تصمیم گرفتند فومنات را که محل استقرار آنها بود، ترک کنند و به لاهیجان بروند و به نیروهای دکتر حشمت، از پایه گذاران جنبش جنگل بپیوندند. نیروی قزاق در تعقیب میرزا کوچک خان و یارانش به لاهیجان حمله کردند و آنها مجبورشدند به کوههای لنگرود و رودسر و تنکابن عقبنشینی کنند. | ||
== تسیلم شدن دکتر حشمت == | == تسیلم شدن دکتر حشمت == | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
== میرزا کوچک خان در دوراهی تسلیم یا پایداری == | == میرزا کوچک خان در دوراهی تسلیم یا پایداری == | ||
پس از تسلیم شدن دکتر حشمت میرزا کوچک خان در شرایط بسیار سختی قرار گرفت. از یک سو، قوای قزّاق | پس از تسلیم شدن دکتر حشمت میرزا کوچک خان در شرایط بسیار سختی قرار گرفت. از یک سو، قوای قزّاق با تجهیزات و مهمات بسیار و در زیر چتر حمایت هواپیماهای انگلیسی و از سوی دیگر، گروههای پراکنده جنبش جنگل با ارتباطات ضعیف، سلاحهای فرسوده، کمبود غذا و مهمات، شرایط مبارزه را بر میرزا کوچک خان دشوارتر میکرد. همچنین فرماندهان نیروهای قزاق در فومنات و شفت و دیگر مناطق در اعلامیههایی به همه مردم اخطار کرده بودند که حق ندارند به جنگلیها یاری برسانند. در این علامیه آمده بود: <blockquote>«هر خانه يي كه در آن جنگليها منزل كنند، سوزانده ميشود و صاحبش تنبيه خواهد شد. افرادي كه براي جنگليها آذوقه تهيّه كنند يا كمكي به آنها بنمايند، فوراً، اعدام و داراييشان ضبط خواهد شد»<ref>سرادر جنگل- ابراهیم فخرایی- صفحه ۱۷۸</ref></blockquote> | ||
== قرارداد ۱۹۱۹ == | == قرارداد ۱۹۱۹ == | ||
حدود سه ماه پس از اعدام دکتر حشمت، قرارداد | حدود سه ماه پس از اعدام دکتر حشمت، قرارداد جنجالی۹ اوت ۱۹۱۹ میان انگلستان و وثوق الدوله در روز ۱۷مرداد بسته شد تا انگلستان سلطهی خود را بر سراسر ایران افزایش دهد. این قرارداد با پرداخت ۴۰۰ هزار تومان رشوه به وثوقالدوله توسط وی منعقد شد. بر طبق آن همه امور لشکری و کشوری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی انجام میشد و هر کاری نیاز به اجازهی آنان داشت. | ||
پس از بسته شدن | پس از بسته شدن قرارداد ۱۹۱۹، هجوم نيروهاي دولتي به قوای میرزا کوچک خان شدت بيشتري گرفت. این حملات شرایط را بر جنبش جنگل سختتر کرد و بسیاری از نیروهای وی با گرفتن اماننامه خود را تسلیم کردند. در این میان تنها افراد اندکی از یاران نزدیک میرزا کوچک خان همچنان در کنار وی باقی ماندند. | ||
== ورود ناوگان شوروی به انزلی == | == ورود ناوگان شوروی به انزلی == | ||
حدود ۹ماه پس از بسته شدن قرارداد | حدود ۹ماه پس از بسته شدن قرارداد ۱۷مرداد ۱۲۹۸ (۹ اوت ۱۹۱۹) میان انگلستان و وثوق الدوله، گاردهای سرخ شوروی در ۲۵ اردیبهشت ۱۲۹۹ (۱۵مه ۱۹۲۰) براي دستگيري دنيكين، كه عليه حكومت نوپاي شوروي ميجنگيد، وارد بندر انزلي شدند. دنيكين بعد از شكست در پطروفسك (اوكراين)، در استحكامات انگليسيها در غازيان پناه گرفته بود. انگليسيها بعد از چند ساعت مقاومت غازيان را رها كرده به رودبار منجيل عقب نشستند. | ||
در همان ابتداي ورود ارتش سرخ به انزلي، به درخواست راسكولنيكُف، فرمانده ناوگان شوروي در درياي خزر، ميرزا | در همان ابتداي ورود ارتش سرخ به انزلي، به درخواست راسكولنيكُف، فرمانده ناوگان شوروي در درياي خزر، ميرزا كوچك خان براي مذاكره با سران قواي اعزامي شوروي وارد انزلي شد. | ||
روز اوّل، مذاكره به جايي نرسيد و توافقي حاصل نشد. اعضاي «حزب عدالت» باكو، كه در مذاكره حضور داشتند، وظيفه مقدّم جنبش را تبليغات مرامي، مصادره اموال و لغو | روز اوّل، مذاكره به جايي نرسيد و توافقي حاصل نشد. اعضاي «حزب عدالت» باكو، كه در مذاكره حضور داشتند، وظيفه مقدّم جنبش را تبليغات مرامي، مصادره اموال و لغو مالكيت بر زمين و مبارزه با مذهب مي دانستند، درحالي كه ميرزا كوچك خان معتقد بود با توجه به افكار عامه «تا مدتي بايستي از تبليغات مسلكي صرفنظر شود… چون ايرانيها متعصبند و به دين و شعائر اسلامي علاقه دارند، قطع اين پيوند باعث ميشود كه به انقلاب به نظر نامساعد بنگرند». | ||
== | ==توافق میرزا کوچک با سران نیروی اعزامی شوروی == | ||
روز دوّم «اُرجو نيكيدزه»، از انقلابيان قفقازي كه در جنبش مشروطه در گيلان و تهران شركت داشت، از باكو رسيد و در مذاكرات شركت كرد. او، باتوجّه به شناختي كه از ميرزا كوچك خان و شرايط اجتماعي ايران داشت، سياست ميرزا كوچك خان را درست دانست و آن را تأييد كرد. | روز دوّم «اُرجو نيكيدزه»، از انقلابيان قفقازي كه در جنبش مشروطه در گيلان و تهران شركت داشت، از باكو رسيد و در مذاكرات شركت كرد. او، باتوجّه به شناختي كه از ميرزا كوچك خان و شرايط اجتماعي ايران داشت، سياست ميرزا كوچك خان را درست دانست و آن را تأييد كرد. | ||
در اين نشست درمورد «عدم اجراي كمونيسم از حيث مصادره اموال و اِلغاي مالكيّت و ممنوع بودن تبليغات مسلكي، تأسيس حكومت جمهوري انقلابي | در اين نشست درمورد «عدم اجراي كمونيسم از حيث مصادره اموال و اِلغاي مالكيّت و ممنوع بودن تبليغات مسلكي، تأسيس حكومت جمهوري انقلابي موقت، سپردن مقدرات انقلاب به دست آن و عدم دخالت شورويها و عدم ورود نيروي نظامي جديد از شوروي، مگر به تصويب حكومت انقلابي ايران» توافق حاصل شد و اين توافق به اطلاع مقامهاي دولتي و حزبي مسكو نيز رسيد. | ||
پس از اين توافق، فرماندار گيلان به نمايندگي از طرف مردم رشت، ميرزا | پس از اين توافق، فرماندار گيلان به نمايندگي از طرف مردم رشت، ميرزا كوچكخان را براي به دست گرفتن زمام امور گيلان به رشت دعوت كرد. | ||
روز ورود ميرزا به رشت | روز ورود ميرزا به رشت ( ۱۴خرداد) جمعيّت انبوهي از آتشگاه (۵كيلومتري رشت) تا شهر رشت در دو طرف جاده صف كشيدند و مقدم مجاهدين جنگل را با فريادهاي شورانگيز «زنده باد» و نثار گل گرامي داشتند. ميرزا، پس از شش سال دوري از رشت و اقامت در جنگل، دوباره، به آن شهر مي آمد. | ||
در رشت كميته يي | در رشت كميته يي مركب از اعضاي ايراني و روسي، تشكيل شد كه در آن ميرزاكوچك خان، كاژانف، فرمانده قواي شوروي در ايران، احسان الله خان، كامران آقايف، عضو حزب عدالت باكو، حسن آلياني (معين الرّعايا) و… شركت داشتند. روز بعد، هيأت دولت انقلابي به سرپرستي ميرزا كوچك خان، به مردم گيلان معرفي شدند. | ||
== تشکیل «جمهوری شورایی» در گیلان == | == تشکیل «جمهوری شورایی» در گیلان == | ||
روز ۱۶ خرداد، میرزا کوچک خان طی نطقی در رشت تأسیس «جمهوری شورایی در ایران» را به اطلاع مردم رساند. | روز ۱۶ خرداد، میرزا کوچک خان طی نطقی در رشت تأسیس «جمهوری شورایی در ایران» را به اطلاع مردم رساند. | ||
سران جنبش جنگل در | سران جنبش جنگل در اعلاميهيي با تأكيد بر اين كه | ||
«قوه ملي جنگل به استحضار كمك و مساعدت عموم نوعپروران دنيا و استعانت از اصول حقۀ سوسياليسم، داخل در مرحله انقلاب سرخ شده و خود را به نام "جمعيّت انقلاب سرخ ايران" معرّفي مينمايد» | |||
نظرات جمعيت را مبني بر الغاي اصول سلطنت و اعلان جمهوري، حفظ جان و مال عموم اهالي گيلان، لغو تمام قراردادهاي دولت مركزي با بيگانگان، اعتقاد به تساوي حقوق همه افراد بشر و حفظ شعائر اسلام، اعلام نمودند. | |||
روز ۱۸خرداد (۸ژوئن) «جمعیت انقلاب سرخ ایران» در تلگرامی به سفارتخانه های دولتهای خارجی در تهران، انحلال سلطنت و تشکیل جمهوری شورایی در گیلان را اعلام کرد. | روز ۱۸خرداد (۸ژوئن) «جمعیت انقلاب سرخ ایران» در تلگرامی به سفارتخانه های دولتهای خارجی در تهران، انحلال سلطنت و تشکیل جمهوری شورایی در گیلان را اعلام کرد. | ||
فردای آن روز، میرزا به عنوان «جمهوری سوسیالیستی شورایی گیلان»، در تلگرامی به لنین اعلام کرد: | فردای آن روز، میرزا به عنوان «جمهوری سوسیالیستی شورایی گیلان»، در تلگرامی به لنین اعلام کرد: | ||
به | «... به نام انسانیت و برابری همۀ خلقها، جمهوری شوروی سوسیالیستی از شما و همه سوسیالیستهایی که به بینالملل سوم وابستهاند، تقاضا میکند از آزادشدن همه ملل ضعیف و تحت سلطه برای رهایی از تسلط شوم ظالمین ایرانی و انگلیسی حمایت کنید»<ref>نهضت کوچکخان جنگلی و اولین جمهوری شورایی در ایران -۱۳۶۳ -ص ۱۶۸</ref> | ||
به اين تلگرام پاسخي داده نشد. دولت شوروي نميخواست در جنبش جنگل، كه تا پيش از به رسميت شناخته شدن بين المللي آن يك مسأله داخلي در ايران به شمار ميرفت، به طور علني، دخالت كند. | |||
روز ۲۴خرداد، میرزا کوچک خان از افسران قزّاقخانه رشت خواست که تسلیم شوند. فردای آن روز، گاردهای سرخ بعد از یک درگیری خونین با نیروی قزّاق در شهر رشت، آنها را خلع سلاح کردند. | روز ۱۹خرداد سعدالله درویش، فرماندار نظامی رشت، مقررات نظامی ویژهیی در این شهر برقرار کرد. روز ۲۴خرداد، میرزا کوچک خان از افسران قزّاقخانه رشت خواست که تسلیم شوند. فردای آن روز، گاردهای سرخ بعد از یک درگیری خونین با نیروی قزّاق در شهر رشت، آنها را خلع سلاح کردند. | ||
== | ==حزب كمونيست ايران == | ||
يك ماه بعد از ورود ارتش سرخ به انزلي، «حزب كمونيست ايران» | يك ماه بعد از ورود ارتش سرخ به انزلي، «حزب كمونيست ايران» توسط اعضاي اعزامي «حزب عدالت» باكو تشكيل شد. اولين كنگرۀ حزب عدالت در انزلي، ۱۳تن، ازجمله، سلطانزاده و جوادزاده (پيشه وري)، را به عنوان اعضاي كميتۀ مركزي حزب معرفي كرد و سلطانزاده دبير اول اعلام شد. اين ۱۳نفر مقيم ايران نبودند و از قفقاز به همراه ارتش سرخ به ايران آمده بودند. | ||
«حزب كمونيست ايران»، برخلاف توافق سران نيروهاي اعزامي شوروي و سران جنبش جنگل، تبليغات كمونيستي و مخالفت با مذهب را | «حزب كمونيست ايران»، برخلاف توافق سران نيروهاي اعزامي شوروي و سران جنبش جنگل، تبليغات كمونيستي و مخالفت با مذهب را آغاز كرد. اين تبليغات هم در روزنامۀ «كامونيست» (ارگان حزب) و هم در ميتينگهايي كه هر روز در رشت برگزار ميكردند، دنبال ميشد. | ||
ميرزا كوچك خان دو نماينده نزد نريمانوف، رئيس شوراي جمهوري قفقاز، فرستاد و از او خواست از اين اقدامات | ميرزا كوچك خان دو نماينده نزد نريمانوف، رئيس شوراي جمهوري قفقاز، فرستاد و از او خواست از اين اقدامات چپروانه، كه حاصلي جز دوركردن مردم از جنبش ندارد، جلوگيري كند. | ||
نريمانوف از سران حزب كمونيست خواست از اينگونه كارهاي زودرس دست بردارند، | نريمانوف از سران حزب كمونيست خواست از اينگونه كارهاي زودرس دست بردارند، ولي آنها نپذيرفتند. | ||
ميرزا در اعتراض به اقدامات تفرقه انگيز حزب كمونيست، دو تن از نزديكان خود را، با | ميرزا در اعتراض به اقدامات تفرقه انگيز حزب كمونيست، دو تن از نزديكان خود را، با نامهيي براي لنين، به مسكو فرستاد. آنها با كاراخان، معاون وزير خارجۀ شوروي، ديدار كردند. كاراخان در اين ديدار در بين سخنان خود تأكيدكرد كه «به هيچ وجه نميتوان از تبليغ مرام كمونيسم جلوگيري نمود»<ref name=":0">سردار جنگل صفحات۲۸۵ و ۳۱۵</ref> | ||
فرستادگان ميرزا | فرستادگان ميرزا موفق به ديدار لنين نشدند. نتيجۀ ديدار آنها با كاراخان اين شد كه كاراخان، ايلياوا، عضو كميتۀ اجرايي حزب كمونيست شوروي، را براي تحقيق در كار حزب كمونيست و همدستان آنها به گيلان فرستاد. | ||
ايلياوا زودتر از فرستادگان ميرزا، به رشت رسيد و با اعضاي حزب كمونيست و ابوكف، گفتگو كرد. نتيجۀ گفتگو اين شد كه وقتي نمايندگان ميرزا به انزلي رسيدند، | ايلياوا زودتر از فرستادگان ميرزا، به رشت رسيد و با اعضاي حزب كمونيست و ابوكف، گفتگو كرد. نتيجۀ گفتگو اين شد كه وقتي نمايندگان ميرزا به انزلي رسيدند، دستگير شده و مدارك آنها ضبط گرديد. ميرزا براي جلوگيري از فاجعه يي كه عملكرد ابوكف و سلطانزاده و همفكران آنها پيش آورده بودند، تلگرامي به لنين فرستاد، امّا، جمهوري آذربايجان آن را توقيف كرد <ref name=":0" /> | ||
== کودتای رشت == | == کودتای رشت == | ||
چند روز قبل از وقوع كودتا در رشت، سه تن از سران قواي شوروي در گيلان، بنا به دستور مستقيم | چند روز قبل از وقوع كودتا در رشت، سه تن از سران قواي شوروي در گيلان، بنا به دستور مستقيم مقامهاي شوروي، از ايران فراخوانده شدند. بازگشت دادن آنها به درخواست حزب عدالت باكو صورت گرفت. اين سه تن، كه از پشتيبانان سياستهاي ميرزاكوچك خان به شمار ميرفتند، عبارت بودند از اُرجو نيكيدزه، گاژانف و راسكولنيكف. | ||
به دنبال بازگشت دادن سه تن از | به دنبال بازگشت دادن سه تن از بلشویکهای حامی جنبش جنگل به شوروی، به جای آنها چند تن ديگر از شوروي به ايران آمدند تا سياست جديد شوروي را به اجرا درآورند. اين چند نفر عبارت بودند از بلومكين، رئيس چكاي شوروي در گيلان و اداره كنندۀ اصلي كودتاي رشت، ميكويان، وزير تجارت شوروي و مديواني، نمايندۀ بازرگاني خوشتاريا. | ||
به جز اين سه، چند | به جز اين سه، چند تن دیگر ازجمله ابوكف، از شاهزادگان پيشين روسيه، فرمانده ارتش سرخ گيلان و نمايندۀ حزب كمونيست شوروي از عاملان اجراي كودتاي رشت به شمار ميرفتند. | ||
ويكتور سِرژ، از مسئولان برجستۀ كمينترن، سياست جديد شوروي درقبال جنبش جنگل را چنين توضيح | ويكتور سِرژ، از مسئولان برجستۀ كمينترن، سياست جديد شوروي درقبال جنبش جنگل را چنين توضيح ميدهد: <blockquote>«نيروهاي شوروي در گيلانتحت فرماندهي ياكوف بلومكين قرار داشتند… روزي وي در گرماگرم نبرد دستور يافت جنبش را متوقف سازد… كميته مركزي لنين عقيده داشت كه بروز مشكلات بين المللي نزديك شده است و لذا برخورد مسالمت آميز درمقابل انگليس و فرانسه را اتخاذ كرد و در اين شرايط انقلاب به نظرشان زائد و موجب دردسر ميرسيد. كوچكخان و دوستان ايراني وي از اين فرمان اطاعت نكردند… از دهان بلومكين شنيدم كه تصميم گرفته شد كه اگر وي (ميرزا) در رد منحل كردن جنبش اصرار ورزد او را به قتل برسانند»<ref>اسناد تاریخی جنبش کارگری - به کوشش خسرو شاکری- ص ۳۵۸</ref></blockquote>حدود سه هفته پیش از كودتاي رشت، «رئيس ديوان محاكمات انقلاب گيلان» به ميرزا كوچك خان خبر داده بود كه طبق اطلاعلاتی كه به دست آورده، قرار است در ميتينگي كه روز ۹مرداد ۱۲۹۹ در سبزه ميدان رشت برگزار ميشود، او را ترور كنند. | ||
ميرزا كوچك خان در روز ۱۸تيرماه، به محض وصول دعوتنامه ميتينگ، بعد از مشورت با سران جنگل، به حالت اعتراض به فومن رفت و از ادامۀ همكاري با نيروهاي شوروي سرباز زد. | |||
روز ۹ مرداد ۱۲۹۹ كودتاي رشت به سرپرستي بلومكين صورت گرفت. هدف، كنار زدن ميرزا كوچك خان و به دست گرفتن قدرت بود. | |||
در اين كودتا چندتن از ياران ميرزا، ازجمله، معين الرعايا و كلنل فتحعلي خان توپچي، فرمانده نيروهاي جنگل در جبهه منجيل، دستگير شدند و شيخ عبدالله خان، رئيس محكمه انقلابي، كه از طرفداران ميرزا بود، كشته شد. | |||
كودتاگران براي دستگيري ميرزا و يارانش به پايگاههاي آنها در جنگلهاي فومن حمله كردند، ولي ميرزا، هوشيارانه، از درگيري با آنها خودداري كرد و آن را به سود دشمنان دانست. | |||
كميته يي مركب از هشت نفر كه چهارتن از آنها ـ ازجمله، جوادزاده (پيشه وري) ـ عضو حزب كمونيست ايران بودند، زِمام امور را به دست گرفت. در كابينه يي كه توسّط آن كميته تشكيل شد، احسانالله خان، نخست وزير و وزير خارجه، خالو قربان، وزير جنگ و پيشه وري وزير داخله شد. | |||
كميته يي | |||
كابينۀ احسانالله خان برنامه خود را بر محور «ايجاد تشكيلات ارتش شبيه ارتش سرخ و حمله به تهران، لغو اختيارات مالكان و اِلغاي اصول ملوك الطوايفي و رفع احتياجات اصلي كارگران» اعلام كرد (۶). | كابينۀ احسانالله خان برنامه خود را بر محور «ايجاد تشكيلات ارتش شبيه ارتش سرخ و حمله به تهران، لغو اختيارات مالكان و اِلغاي اصول ملوك الطوايفي و رفع احتياجات اصلي كارگران» اعلام كرد (۶). | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۸: | ||
آنها در اعلاميه يي كه روز ۱۴مرداد خطاب به مردم گيلان منتشركردند، ميرزا كوچكخان را به «بيكفايتي» در مبارزه با انگليس، حيف و ميل اموال عمومي، «دزدي و خيانت» متّهم كردند. | آنها در اعلاميه يي كه روز ۱۴مرداد خطاب به مردم گيلان منتشركردند، ميرزا كوچكخان را به «بيكفايتي» در مبارزه با انگليس، حيف و ميل اموال عمومي، «دزدي و خيانت» متّهم كردند. | ||
كابينه كودتا پس از چيرهشدن بر رشت، به تبليغات ضدّمذهبي خود شدّت بيشتري بخشيد و براي تحت فشار قراردادن «بورژوازي»، در ۱۵مرداد ۱۲۹۹ به سوزاندن بازار رشت اقدام كرد كه در اثر آن حدود صدهزار تومان به تجّار زيان وارد شد(۷). | |||
براي گرفتن دارايي ثروتمندان، آنها را «جلو قبر خالي كه از پيش كنده شده قرار ميدادند و آنها را تهديد مينمودند كه اگر حاضر به پرداخت مبلغ معيّني نشوند زنده به گور خواهند شد». | براي گرفتن دارايي ثروتمندان، آنها را «جلو قبر خالي كه از پيش كنده شده قرار ميدادند و آنها را تهديد مينمودند كه اگر حاضر به پرداخت مبلغ معيّني نشوند زنده به گور خواهند شد». | ||
خط ۳۴۱: | خط ۳۴۳: | ||
۱ـ «سردار جنگل»، ابراهیم فخرایی، چاپ اول، تهران، ۱۳۴۴، صفحه ۱۷۸. | ۱ـ «سردار جنگل»، ابراهیم فخرایی، چاپ اول، تهران، ۱۳۴۴، صفحه ۱۷۸. | ||
۵ـ | |||
۵ـ | |||
۵و ۶ و ۷ ـ «سردار جنگل»، صفحات ۲۷۲ و ۲۰۴و ص۲۷۳). | ۵و ۶ و ۷ ـ «سردار جنگل»، صفحات ۲۷۲ و ۲۰۴و ص۲۷۳). | ||
خط ۳۸۴: | خط ۳۸۲: | ||
. | . | ||
<references /> |