کاربر:Omid/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
|وبگاه رسمی        =
|وبگاه رسمی        =
}}
}}
'''سید حسن مدرس با نام اصلی سید حسن طباطبایی زواره''' (زاده ۱۲۴۹  - درگذشت ۱۰ آذر ۱۳۱۶) در روستای سرابه کچو از توابع اردستان به دنیا آمد. حسن مدرس از علمای اصفهان در دوران مشروطه بود که به حمایت از گروه‌های مشروطه خواه پرداخت. وی در دوره دوم مجلس، از طرف فقها به‌عنوان یکی از مجتهدانی تعیین شد که طبق قانون اساسی مشروطه می‌بایست بر هماهنگی مصوبات مجلس با شرع اسلام نظارت داشته باشند. او از دوره دوم تا دوره ششم نیز برای چهار دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بود. در دوره جنگ جهانی اول، کمیته دفاع ملی را تشکیل داد و به قم مهاجرت کرد. حسن مدرس با اقدامات [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] مخالفت می‌کرد. در نتیجه رضاخان او را تبعید کرد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۱۶به قتل رساند.  
'''سید حسن مدرس''' با نام اصلی سید حسن طباطبایی زواره  (زاده ۱۲۴۹  - درگذشت ۱۰ آذر ۱۳۱۶) در روستای سرابه کچو از توابع اردستان به دنیا آمد. حسن مدرس از علمای اصفهان در دوران مشروطه بود که به حمایت از گروه‌های مشروطه‌خواه پرداخت. وی در دوره دوم مجلس، از طرف فقها به‌عنوان یکی از مجتهدانی تعیین شد که طبق قانون اساسی مشروطه می‌بایست بر هماهنگی مصوبات مجلس با شرع اسلام نظارت داشته باشند. او از دوره دوم تا دوره ششم نیز برای چهار دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بود. در دوره جنگ جهانی اول، کمیته دفاع ملی را تشکیل داد و به قم مهاجرت کرد. حسن مدرس با اقدامات [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] مخالفت می‌کرد. در نتیجه رضاخان او را تبعید کرد و در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۱۶به قتل رساند.  


== کودکی و جوانی ==
== کودکی و جوانی ==
حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زواره‌ای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که با خانواده به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفتند. چهارده ساله بود که پدر بزرگ سید حسن درگذشت و برحسب وصیت وی، در ۱۶ سالگی به جهت تحصیل به اصفهان رفت. در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد.  
حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زواره‌ای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که همراه با خانواده‌اش به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفت. سید حسن مدرس در چهارده سالگی پدر بزرگش را از دست داد و دو سال بعد در ۱۶ سالگی برحسب وصیت وی برای تحصیل به اصفهان رفت. حسن مدرس در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد.  


حسن مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از ۳۰ تن از اساتید و علما حضور داشت که از جمله مهمترین آن می‌توان از آقا میرزا عبدالعلی هرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا‌محمد کاشانی نام برد. سپس هفت سال به نجف و سامرا رفته،‌ پیش میرزای شیرازی و ملا محمد کاظم خراسانی به اجتهاد رسید. حسن مدرس در سال ۱۲۸۲ و پس از بازگشت به اصفهان مشغول تدریس درس اصول و فقه، و همچنین عضو انجمن مقدس ملی اصفهان شد.<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3 سید حسن مدرس]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=L76sVP6x53I آیت‌الله سید حسن مدرس را بهتر بشناسیم - یوتیوب]</ref><ref name=":1">[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%db%8c%d8%af+%d8%ad%d8%b3%d9%86+%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگی‌نامه شهید حسن مدرس به قلم خودش]</ref><ref>گنجینه خواف، ص ۹۷</ref>
حسن مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از ۳۰ تن از روحانیون و علمای آن‌زمان حضور داشت که از جمله مهمترین آن می‌توان از آقا میرزا عبدالعلی هرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا‌محمد کاشانی نام برد. وی سپس هفت سال به نجف و سامرا رفته،‌ پیش میرزای شیرازی و ملا محمد کاظم خراسانی به اجتهاد رسید. حسن مدرس در سال ۱۲۸۲ و پس از بازگشت به اصفهان مشغول تدریس درس اصول و فقه شده و همچنین به عضویت انجمن مقدس ملی اصفهان درآمد.<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3 سید حسن مدرس]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=L76sVP6x53I آیت‌الله سید حسن مدرس را بهتر بشناسیم - یوتیوب]</ref><ref name=":1">[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%db%8c%d8%af+%d8%ad%d8%b3%d9%86+%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگی‌نامه شهید حسن مدرس به قلم خودش]</ref><ref>گنجینه خواف، ص ۹۷</ref>


== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوران قاجار ==
== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوران قاجار ==
خط ۳۶: خط ۳۶:


=== انتخاب مدرس به عنوان مجتهد تراز اول ===
=== انتخاب مدرس به عنوان مجتهد تراز اول ===
پس از [[فتح تهران]] و پیروزی مشروطه‌‌خواهان، مقدمات تأسیس دوره دوم مجلس شورای ملی فراهم و انتخابات به صورت عمومی برگزار و مجلس تشکیل شد. بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، باید پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر مصوبات مجلس به ‌منظور عدم مغایرت آنها با احکام شرع نظارت داشته باشند. به این منظور، مراجع نجف بیست نفر از مجتهدان از جمله مدرس را به مجلس شورای ملی معرفی کردند و مدرس هم بر اساس قرعه انتخاب شد.<ref>فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۴۵</ref>
پس از [[فتح تهران]] و پیروزی مشروطه‌‌خواهان، مقدمات تأسیس دوره دوم مجلس شورای ملی فراهم و انتخابات به صورت عمومی برگزار و مجلس تشکیل شد. بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، باید پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر مصوبات مجلس به ‌منظور عدم مغایرت آنها با احکام شرع نظارت داشته باشند. به این منظور، مراجع نجف بیست نفر از مجتهدان از جمله مدرس را به مجلس شورای ملی معرفی کردند و سید حسن مدرس هم بر اساس قرعه انتخاب شد.<ref>فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۴۵</ref>
[[پرونده:جلسه کابینه مدرس.JPG|جایگزین=حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس|بندانگشتی|حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس]]
[[پرونده:جلسه کابینه مدرس.JPG|جایگزین=حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس|بندانگشتی|حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه - سمت راست مدرس]]


خط ۵۰: خط ۵۰:
در دولت وثوق‌الدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیت‌های بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی می‌آمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که می‌فهمم بد است، آن ماده‌اش است که می‌گوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) می‌شناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را می‌شناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote>
در دولت وثوق‌الدوله [[قرارداد ۱۹۱۹]] امضا شد. این امر اعتراض و مخالفت شخصیت‌های بسیاری را برانگیخت که حسن مدرس یکی از آنان بود. طرفداران قرارداد، بارها با مدرس گفتگو کردند تا او را از مخالفت بازدارند. مدرس گفته بود:<blockquote>«هی می‌آمدند پیش من و گفتند این قرارداد کجایش بد است... آن چیزی که می‌فهمم بد است، آن ماده‌اش است که می‌گوید ما استقلال ایران را (به رسمیت) می‌شناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را می‌شناسم...»<ref>مرد روزگاران، علی مدرسی، ج ۲، ص ۱۰۱</ref></blockquote>
[[پرونده:00حسن مدرس.JPG|جایگزین=عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است|بندانگشتی|280x280پیکسل|عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است]]
[[پرونده:00حسن مدرس.JPG|جایگزین=عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است|بندانگشتی|280x280پیکسل|عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است]]
مخالفت حسن مدرس و دیگر شخصیت‌های ملی با [[قرارداد ۱۹۱۹]] و مقاومت [[احمد شاه|احمد شاه قاجار]] در برابر قرارداد یاد شده، دولت انگلستان را به فکر یافتن یک جانشین مناسب برای [[احمد شاه|احمدشاه]] و سلسله قاجار انداخت. انگلیسی ها خیلی زود فرد موردنظر خود را در میان قزاقان یافتند. هنگامی که در پایان جنگ جهانی اول، نیروهای انگلیسی از ایران خارج شدند، آیرونساید، فرماندهی نیروهای قزاق را به رضاخان سپرد و به تدریج او را برای کودتا آماده کردند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/97398/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE مدرس در آینه تاریخ]</ref><ref>فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۵۱ و ۱۵۲</ref>
مخالفت حسن مدرس و دیگر شخصیت‌های ملی با [[قرارداد ۱۹۱۹]] و مقاومت [[احمد شاه|احمد شاه قاجار]] در برابر قرارداد یاد شده، دولت انگلستان را به فکر یافتن یک جانشین مناسب برای [[احمد شاه|احمدشاه]] و سلسله قاجار انداخت. انگلیسی ها خیلی زود فرد موردنظر خود را در میان قزاقان یافتند. هنگامی که در پایان جنگ جهانی اول، نیروهای انگلیسی از ایران خارج شدند، آیرونساید، فرماندهی نیروهای قزاق را به [[رضاخان]] سپرد و به تدریج او را برای کودتا آماده کردند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/97398/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE مدرس در آینه تاریخ]</ref><ref>فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۵۱ و ۱۵۲</ref>


=== مخالفت مدرس با جمهوری رضاخانی ===
=== مخالفت مدرس با جمهوری رضاخانی ===
[[پرونده:سند استیضاح رضاخان.jpg|جایگزین=متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس|بندانگشتی|344x344پیکسل|متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس]]
[[پرونده:سند استیضاح رضاخان.jpg|جایگزین=متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس|بندانگشتی|344x344پیکسل|متن استیضاح رضاشاه توسط حسن مدرس]]
شعار جمهوری‌خواهی از راه‌هایی بود که [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران درنیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگراف‌های متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره‌، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند.
شعار جمهوری‌خواهی از راه‌هایی بود که [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران در نیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگراف‌های متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره‌، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند.


در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کرده و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس،‌ ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref>
در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کرده و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس،‌ ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref>


عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پاره‌ای از آزادی‌خواهان بی‌مزه و خیال‌باف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکم‌فرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانی‌ها که اکثریتشان شاه‌دوست تاریخی هستند، یکی قدم کوچک بیش تر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسب‌تر، ساده‌تر و طبیعی‌تر این است که به دست آزادی‌خواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنت‌طلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانواده‌ی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشته و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote>
عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پاره‌ای از آزادی‌خواهان بی‌مزه و خیال‌باف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکم‌فرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانی‌ها که اکثریتشان شاه‌دوست تاریخی هستند، یکی قدم کوچک بیش‌تر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسب‌تر، ساده‌تر و طبیعی‌تر این است که به دست آزادی‌خواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنت‌طلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانواده‌ی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشته و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote>


== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوره پهلوی ==
== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوره پهلوی ==
خط ۷۴: خط ۷۴:
[[پرونده:مقبره مدرس.JPG|جایگزین=مقبره حسن مدرس در کاشمر|بندانگشتی|225x225پیکسل|مقبره حسن مدرس در کاشمر]]
[[پرونده:مقبره مدرس.JPG|جایگزین=مقبره حسن مدرس در کاشمر|بندانگشتی|225x225پیکسل|مقبره حسن مدرس در کاشمر]]
در شامگاه ۱۶ مهر ۱۳۰۷، سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی تهران و همراهانش به منزل مدرس هجوم آورده و وی را دستگیر کردند و او را به خواف تبعید کردند. مدرس نه سال و اندی در خواف و در تبعید به سر برد. سپس او را به کاشمر منتقل و در دهم آذر ۱۳۱۶،‌ بر اثر سمی کردن چای،‌ مدرس را به قتل رساندند. وی در شهر کاشمر به خاک سپرده شد.<ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی آیت‌الله سید حسن مدرس،‌ ص ۱۶۸</ref>
در شامگاه ۱۶ مهر ۱۳۰۷، سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی تهران و همراهانش به منزل مدرس هجوم آورده و وی را دستگیر کردند و او را به خواف تبعید کردند. مدرس نه سال و اندی در خواف و در تبعید به سر برد. سپس او را به کاشمر منتقل و در دهم آذر ۱۳۱۶،‌ بر اثر سمی کردن چای،‌ مدرس را به قتل رساندند. وی در شهر کاشمر به خاک سپرده شد.<ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی آیت‌الله سید حسن مدرس،‌ ص ۱۶۸</ref>
== مخالفت با حق رای زنان ==
حسن مدرس در مورد حق رای زنان در ارتباط با پیشنهاد چند تن از نمایندگان مجلس دایر بر منظور کردن حق رای برای زنان در قانون اساسی مشروطیت، در جلسه ۱۵ مرداد ‍۱۲۹۰، سخنرانی در مورد حق رای زنان می‌کند که قسمتی از این سخنرانی به این شرح است:<blockquote>«از اول عمرم تا به حال برایم بسیار مهالک در بر و بحر اتفاق افتاده و هیچ کدام به بدنم لرزه درنیامده بود، آخر ما هر چه تامل می‌کنیم می‌بینیم خداوند قابلیت در زن‌ها قرار نداده است که لیاقت انتخاب کردن را داشته باشند، اینها از آن زمره‌اند که عقول‌شان استعداد ندارد و در حقیقت تحت قیومیت قرار دارند، چطور ممکن است به اینها حق انتخاب کردن داده شود؟ «الرجال قوامون علی النساء» خداوند این قابلیت را در زنان قرار نداده که لیاقت حق انتخاب داشته باشند.»<ref>[https://iranianuk.com/20090208183600032/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D9%82-%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86 بخشی از سخنرانی سید حسن مدرس در مجلس در مورد حق رای زنان]</ref><ref>[https://www.khabaronline.ir/news/126461/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AD%D9%82-%D8%B1%D8%A3%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-1290-1341 پیشینه حق رای زنان در مجلس شورای ملی]</ref></blockquote>


== تالیفات ==
== تالیفات ==
خط ۱۱۴: خط ۱۱۱:


== برخی سخنان حسن مدرس ==
== برخی سخنان حسن مدرس ==
مدرس روزی به [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] گفت:
مدرس که از دشمنا سلطنت رضاخان بود سخنانی در دیالوک با رضاخان دارد که در تاریخ به ثبت رسیده است. از جمله این سخنان چنین است:
* «تو یک قزاق هستی،‌ برو پی کارت و پا به زمین بکوب، تو را چه به دخالت در امور مملکت؟»
* «تو یک قزاق هستی،‌ برو پی کارت و پا به زمین بکوب، تو را چه به دخالت در امور مملکت؟»
* «ما خودمان صاحب‌خانه هستیم. ما را آزاد بگذارید که صلاح و فساد خودمان را می‌دانیم.»
* «ما خودمان صاحب‌خانه هستیم. ما را آزاد بگذارید که صلاح و فساد خودمان را می‌دانیم.»

منوی ناوبری