۹٬۰۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زندان | [[پرونده:گوهردشت ۳.jpeg|بندانگشتی|'''درب ورودی زندان گوهردشت''']] | ||
[[پرونده:گوهردشت ۱.jpg|بندانگشتی]] | |||
'''زندان گوهردشت (رجاییشهر)،''' یکی از مخوفترین زندانهای سیاسی در ایران و جهان است. هزاران تن از زندانیان سیاسی بین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۴۰۲ در زندان گوهردشت مورد شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفته و تعداد کثیری نیز اعدام شدند. زندان گوهردشت در شمالشرق شهر گوهردشت کرج در استان البرز قرار دارد. این زندان از جنوب و غرب به شهر گوهردشت محدود شده و از شمال و شرق به دامنه ارتفاعات البرز منتهی میشود. نام زندان گوهردشت کرج با کشتار زندانیان سیاسی سال۶۷ گره خورده است. با آغاز این کشتارها در ابتدای مرداد سال۱۳۶۷ بسیاری از زندانیان سیاسی که در زندان گوهردشت محبوس بودند، دوباره محاکمه و اعدام شدند. نام این زندان در سالهای اخیر بار دیگر با انتقال زندانیان سیاسی اعتراضات سال۸۸ به آن بر سر زبانها افتاد. طی دهههای اخیر بسیاری از زندانیان سیاسی دوران محکومیت خود را در این زندان سپری کرده و حکم اعدام برخی از آنها نیز در این محل اجرا شده است.<ref>سایت همبستگی ملی - [https://www.hambastegimeli.com/110099_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1 زندان گوهردشت کرج بهمنظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتلعام۶۷ تعطیل اعلام شد]</ref> جمهوری اسلامی این زندان را در مرداد ۱۴۰۲ با انتقال باقیمانده زندانیان آن به زندان قزلحصار تعطیل کرده است. | |||
زندان گوهردشت (رجاییشهر) یکی از زندانهای زیر نظر سازمان زندانها و محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان جرائم عمومی است. زندان گوهردشت بهدلیل اعدام گسترده زندانیان محبوس در این زندان در دهه ۶۰ خورشیدی، از مشهورترین زندانهای ایران است. طی سالهای گذشته نیز اجرای حکم اعدام تعداد پرشماری از زندانیان در این زندان انجام شده است. زندان گوهردشت بهدلیل نقض گسترده حقوق زندانیان، در سال ۱۳۹۶ از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شد.<ref name=":2">[https://ipa.united4iran.org/fa/prison/22/ اطلس زندانهای ایران - زندان گوهردشت (رجاییشهر)]</ref> | زندان گوهردشت (رجاییشهر) یکی از زندانهای زیر نظر سازمان زندانها و محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان جرائم عمومی است. زندان گوهردشت بهدلیل اعدام گسترده زندانیان محبوس در این زندان در دهه ۶۰ خورشیدی، از مشهورترین زندانهای ایران است. طی سالهای گذشته نیز اجرای حکم اعدام تعداد پرشماری از زندانیان در این زندان انجام شده است. زندان گوهردشت بهدلیل نقض گسترده حقوق زندانیان، در سال ۱۳۹۶ از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شد.<ref name=":2">[https://ipa.united4iran.org/fa/prison/22/ اطلس زندانهای ایران - زندان گوهردشت (رجاییشهر)]</ref> | ||
خط ۹: | خط ۱۱: | ||
پس از کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷،به زندانی برای زندانیان جرایم خطرناک استان تهران بدل شد،، آنچنانکه از اوائل دهه هفتاد تا سال ۱۳۸۸عموما فاقد بند خاص زندانیان سیاسی بود. پس از رویدادهای پیامد انتخابات سال ۱۳۸۸، دوباره بندهای سیاسی این زندان دایر شد.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/32152/ ایران وایر - زندانی رجاییشهر؛ آنچه نمیدانیم (بخش اول)]</ref> | پس از کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷،به زندانی برای زندانیان جرایم خطرناک استان تهران بدل شد،، آنچنانکه از اوائل دهه هفتاد تا سال ۱۳۸۸عموما فاقد بند خاص زندانیان سیاسی بود. پس از رویدادهای پیامد انتخابات سال ۱۳۸۸، دوباره بندهای سیاسی این زندان دایر شد.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/32152/ ایران وایر - زندانی رجاییشهر؛ آنچه نمیدانیم (بخش اول)]</ref> | ||
[[پرونده:گوهردشت ۲.webp|بندانگشتی|'''ماکت هوایی زندان گوهردشت''']] | |||
زندان گوهردشت در مرداد ۱۴۰۲ تعطیل شد. ایران اینترنشنال به نقل خبرگزاری میزان نوشت: بر اساس این گزارش، زندان رجاییشهر حدودا ۶۰ هکتار وسعت دارد و قرار است در طرح مولدسازی به فروش برسد.<ref name=":6">[https://www.iranintl.com/202308057323 ایران اینترنشنال - تعطیلی رجاییشهر؛ پایان زندانی که نماد اعدامهای دهه ۶۰ بود]</ref> | زندان گوهردشت در مرداد ۱۴۰۲ تعطیل شد. ایران اینترنشنال به نقل خبرگزاری میزان نوشت: بر اساس این گزارش، زندان رجاییشهر حدودا ۶۰ هکتار وسعت دارد و قرار است در طرح مولدسازی به فروش برسد.<ref name=":6">[https://www.iranintl.com/202308057323 ایران اینترنشنال - تعطیلی رجاییشهر؛ پایان زندانی که نماد اعدامهای دهه ۶۰ بود]</ref> | ||
== ساختار زندان گوهردشت == | == ساختار زندان گوهردشت == | ||
زندان گوهردشت از هشت بلوک سه طبقه که در مجموع ۲۴ بند و تعدادی ساختمان اداری و لجستیکی را در بر میگیرد ساخته شده است. ساخت این بلوکها از بتن پیشساخته است و در زمان شاه ساخته شده است اما توسط جمهوری اسلامی تکمیل شده و در ۱۳۶۱ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. | زندان گوهردشت از هشت بلوک سه طبقه که در مجموع ۲۴ بند و تعدادی ساختمان اداری و لجستیکی را در بر میگیرد ساخته شده است. ساخت این بلوکها از بتن پیشساخته است و در زمان شاه ساخته شده است اما توسط جمهوری اسلامی تکمیل شده و در ۱۳۶۱ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. | ||
[[پرونده:برج گوهردشت ۲.jpg|بندانگشتی|'''برج نگهبانی زندان گوهردشت''']] | |||
در بلوار موذن، در سمت چپ درب ورودی زندان، درب ورودی اداره کل اطلاعات استان البرز قرار دارد. پس از بدل شدن البرز به استان مستقل از تهران، ساختمان اداره کل اطلاعات این استان داخل محوطه و زمین زندان ساخته شد اما ساختمان این ادارهکل به سایر ساختمانهای زندان که به همدیگر متصل هستند مرتبط نیست. در سمت راست ورودی زندان هم کارگاههای زندان قرار دارند که زندانیانی که اجازه کار دارند در طول روز آنجا کار میکنند.<ref name=":1" /> کتابخانهی زندان. کارگاه و جهاد زندان در خارج از محوطهفوق قرار داشت. | در بلوار موذن، در سمت چپ درب ورودی زندان، درب ورودی اداره کل اطلاعات استان البرز قرار دارد. پس از بدل شدن البرز به استان مستقل از تهران، ساختمان اداره کل اطلاعات این استان داخل محوطه و زمین زندان ساخته شد اما ساختمان این ادارهکل به سایر ساختمانهای زندان که به همدیگر متصل هستند مرتبط نیست. در سمت راست ورودی زندان هم کارگاههای زندان قرار دارند که زندانیانی که اجازه کار دارند در طول روز آنجا کار میکنند.<ref name=":1" /> کتابخانهی زندان. کارگاه و جهاد زندان در خارج از محوطهفوق قرار داشت. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
=== حفاظت زندان === | === حفاظت زندان === | ||
نیروهای حفاظت اطلاعات و بازرسی زندان اگرچه از طرف ادارهکل سازمان زندانها تعیین میشوند و به این ترتیب از ریاست زندان باید تا حدی مستقل باشند اما به خاطر شرایط خاص زندان رجاییشهر، این نیروها در عمل فاقد استقلال و حق نظارتی هستند که قانون سازمان زندانها برایشان پیشبینی کرده و کاملا تابع مدیریت زندان عمل میکنند. | نیروهای حفاظت اطلاعات و بازرسی زندان اگرچه از طرف ادارهکل سازمان زندانها تعیین میشوند و به این ترتیب از ریاست زندان باید تا حدی مستقل باشند اما به خاطر شرایط خاص زندان رجاییشهر، این نیروها در عمل فاقد استقلال و حق نظارتی هستند که قانون سازمان زندانها برایشان پیشبینی کرده و کاملا تابع مدیریت زندان عمل میکنند. | ||
[[پرونده:نمای برج نگهبانی.JPG|بندانگشتی|'''نمای برج نگهبانی از داخل یکی از سلولهای زندان''']] | |||
گارد حفاظت زندان از دو دسته سربازان وظیفه تشکیل میشود. دسته نخست آنان از طرف سازمان زندانها مامور به خدمت در زندان میشوند و تعدادی هم سرباز کلانتری هستند. هر بند ۳ نگهبان دارد که در شیفتهای ۲۴ ساعته در کنار رئیس بند کار میکنند.<ref name=":1" /> | گارد حفاظت زندان از دو دسته سربازان وظیفه تشکیل میشود. دسته نخست آنان از طرف سازمان زندانها مامور به خدمت در زندان میشوند و تعدادی هم سرباز کلانتری هستند. هر بند ۳ نگهبان دارد که در شیفتهای ۲۴ ساعته در کنار رئیس بند کار میکنند.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۵: | ||
تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاهبردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجاییشهر، اکثر حسینیههای بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" /> | تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاهبردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجاییشهر، اکثر حسینیههای بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" /> | ||
== زندان گوهردشت | == زندان گوهردشت ۱۳۶۰-۱۳۶۴ == | ||
زندان گوهردشت در ابتدا برای زندانیان دستگیری کرج راهاندازی شد اما بزودی مورد استفاده گسترده برای زندانیان تهران قرار گرفت. زندانیان سیاسی زیادی در پاییز ۱۳۶۱ از زندان قزلحصار به این زندان منتقل شدند. | زندان گوهردشت در ابتدا برای زندانیان دستگیری کرج راهاندازی شد اما بزودی مورد استفاده گسترده برای زندانیان تهران قرار گرفت. زندانیان سیاسی زیادی در پاییز ۱۳۶۱ از زندان قزلحصار به این زندان منتقل شدند. | ||
=== علت انتقال زندانیان به زندان گوهردشت === | === علت انتقال زندانیان به زندان گوهردشت === | ||
با اضافهشدن دستگیریها در دهه ۶۰ که بسیار فراتر از گنجایش زندانهای مورد استفاده آن زمان بود زندان گوهردشت هم در عداد زندانهایی که پاسخ حجم گسترده دستگیریها بدهد قرار گرفت. زندانیان علاوه بر تهران به تدریج از نقاط مختلف کشور از جمله از شمال و کرمانشاه و مشهد به این زندان منتقل شدند. اما برای انتقال زندانیان قزلحصار طبق گفته زندانیان انتقال یافته دلیل دیگری نیز وجود داشت. | با اضافهشدن دستگیریها در دهه ۶۰ که بسیار فراتر از گنجایش زندانهای مورد استفاده آن زمان بود زندان گوهردشت هم در عداد زندانهایی که پاسخ حجم گسترده دستگیریها بدهد قرار گرفت. زندانیان علاوه بر تهران به تدریج از نقاط مختلف کشور از جمله از شمال و کرمانشاه و مشهد به این زندان منتقل شدند. | ||
==== براندن زندانی علت اصلی ==== | |||
اما برای انتقال زندانیان قزلحصار طبق گفته زندانیان انتقال یافته دلیل دیگری نیز وجود داشت. سایت مجاهد در این رابطه آورده است: لاجوردی در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع رژیم نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت.<ref name=":9">[https://martyrs.mojahedin.org/i/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B6%DB%B7-%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران]</ref> | |||
مسعود ابویی علت این انتقال را اینگونه توضیح میدهد: | مسعود ابویی علت این انتقال را اینگونه توضیح میدهد: | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۴۳: | ||
=== شکنجه در طول زندان انفرادی === | === شکنجه در طول زندان انفرادی === | ||
زندان انفرادی خودش یک شکنجه روانی معروف به حساب میآید. بخصوص اگر برای زندانی محکوم به زندانی باشد که انتظار دارد در بند عمومی حبسش را بکشد. با این حال در گوهردشت علاوه بر زندان انفرادی که شرط خروجش را لاجوردی پذیرش مصاحبه تلویزیونی جهت ابراز ندامت گذاشته بود شکنجههای دیگر نیز مرسوم بود. | زندان انفرادی خودش یک شکنجه روانی معروف به حساب میآید. بخصوص اگر برای زندانی محکوم به زندانی باشد که انتظار دارد در بند عمومی حبسش را بکشد. با این حال در گوهردشت علاوه بر زندان انفرادی که شرط خروجش را لاجوردی پذیرش مصاحبه تلویزیونی جهت ابراز ندامت گذاشته بود شکنجههای دیگر نیز مرسوم بود. | ||
=== شکنجه زنان در زندان گوهردشت === | |||
در انفرادیهای گوهردشت در سالهای 62-61 جیغهای مکرر و عجیب و غریب دختری شنیده میشد: در را باز کنید! از درد دارم میمیرم! کثافتها در را باز کنید! باز صدا خاموش میشد. چند لحظه بعد تکرار دردها و جیغهایش به گوش میرسید ماهها بعد در قزلحصار او را دیدم او یکی از صمیمی یارانم بود برایم گفت که چگونه با داشتن دردهای وحشتناک و عفونت تخمدان پاسدارها به حرفش توجهای نداشتند و اقدامی نمیکردند، چطور مجبور بود در انفرادیهای وحشت گوهردشت با مرگ دست و پنجه نرم کند و چارهای بر این درد بیپایان در پیش نبود.برای عقیم ساختن اجباری کسی از دختر سئوالی نکرده و خودشان برگه عمل را امضا کرده بودند بعد از سلاخی تخمدانها و موقع به هوش آمدن پاسدارهای زن بالای سرش رفته بودند و از دختر اسم دوستانش و افراد سر موضعی را میپرسیدند دختر گفت: دلم میخواست در موقع بازجوئی پاسدارها جیغ بکشم و همه آنها را خفه کنم. علت درد تخمدان سینه خیز بردنهای مکرر حاجی داود رحمانی بود که بایستی راهروی دراز و زمین سرد قزلحصار را سینه خیز طی میکردی و هر کس سریعتر نمیرفت ملیجک ،حاجی داود رحمانی با شلاق به بالای ران و با پوتین به نقاط حساس بدن میزد!<ref>[http://archives.rahekargar.org/didgahha/200703/20070326-01-didgahha.htm مینا زرین - '''زنان در زندان دهه 60 جمهوری اسلامی''']</ref> | |||
==== محدودیتهای ویژه زندانیان ==== | ==== محدودیتهای ویژه زندانیان ==== | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۹۱: | ||
مسعود ابویی میگوید پاسداران با سینهخیز رفتن در وسط راهروی وسط سالن و چک از زیر در سلولها متوجه نخوابیدن یکی از زندانیان شدند. آنها او را بیرون کشیده و تا سر حد مرگ کتک زدند به صورتیکه زبانش بند آمد و بعد از گذشت یکسال هنوز فاقد قدرت تکلم بود. | مسعود ابویی میگوید پاسداران با سینهخیز رفتن در وسط راهروی وسط سالن و چک از زیر در سلولها متوجه نخوابیدن یکی از زندانیان شدند. آنها او را بیرون کشیده و تا سر حد مرگ کتک زدند به صورتیکه زبانش بند آمد و بعد از گذشت یکسال هنوز فاقد قدرت تکلم بود. | ||
==== طرح بردن زندانیان گوهردشت به جزیره خارکو ==== | |||
در ابتدای سال ۱۳۶۳ خانوادهها به زندانیان گوهردشت در سلولهای انفرادی اطلاع دادند که در درب زندان اسامی و لیستهایی وجود دارد که زندانبان گفته است برای انتقال زندانیان به جزیره خارکو میباشد. زندانبان به آنها گفته است که به دلیل توبه نکردن فرزندانشان به جزیره انتقال پیدا میکنند که فقط سالی یکبار ملاقات دارد و در آنجا تا ابد خواهند ماند. | |||
==== طرح طبقهبندی و حذف زندانیان ==== | |||
در سال ۱۳۶۲ رفیقدوست از زندان گوهردشت بازدید به عمل آورد و به سلول انفرادی زندانیان سر زد. در پرس و جو زندانیان از طریق مورس به هم اطلاع دادند که او حامل طرحی است که زندانیان را به سه دسته سفید و زرد و سرخ تقسیم میکند. بر اساس این طرح که برای پاک کردن صورت مسئله زندانی سیاسی و گویا از طرف سپاه پاسداران پیشنهاد شده است زندانیان به سه دسته تقسیم میشوند. سرخها آنها هستند که سر موضع هستند و پایدار میمانند که باید اعدام شوند. سفیدها که توبهشان پذیرفته شده و باید آزاد شوند. زردها آنها که بینابین هستند و باید با افزایش فشار و شکنجه آنها را به نقطه تعیین تکلیف رساند که یا سرخ شوند و یا سفید. این طرح به دلیل ادامهیابی مسیر زندان گوهردشت در جهتی دیگر به سرانجام نرسید | |||
==== شکست براندن جمعی زندانیان ==== | |||
زندانیان بعد از دو الی سه سال انفرادی، زندانهای گوهردشت و اوین و قزلحصار، سرفراز و پیروزمند به بندهای فرعی و عمومی زندان بازگشتند.<ref name=":9" /> مسعود ابویی توضیح میدهد که در نیمه ۱۳۶۳ پای نمایندگان آقای منتظری به زندان گوهردشت باز شد. در تابستان هواخوری با هفتهای یک بار و ۱۰ دقیقه شروع شد و به تدریج بیشتر گردید. بعد از مدتی قرآن و کتاب داده شد. بعد هم روزنامه داده شد و در اردیبهشت ۱۳۶۴ دوران دو و نیم ساله انفرادی بطور کلی برچیده شد و زندانیان به سلولهای جمعی در بندهای فرعی و بعد هم به بندهای عمومی که با برداشتن درب سلولهای انفرادی درست شده بود انتقال یافتند. پاسداران در روزهای آخر با اصرار و التماس از زندانیان میخواستند که حداقل یک اظهار ندامت کوتاه کتبی یا شفاهی اعلام کنند اما زندانیان نپذیرفتند. | |||
== زندان گوهردشت ۱۳۶۴-۱۳۶۷ == | |||
در این دوران ریاست زندان را سید حسین مرتضوی به عهده گرفت. فضای زندان به نسبت گذشته بازتر بوده اما درگیری با زندانبان هر روز ابعاد گستردهتری مییافت. زندانبانان زندگی جمعی آغاز کرده و در برابر کمبودها و برای احقاق حقوق خود دست به اعتصاب غذا و اعتراضات جمعی زدند. زندانبانان با افزایش فشار و استفاده از انفرادی و حکمهای شلاق و تنبیهات به اقدامات جمعی زندانیان پاسخ میدادند | |||
=== ورزش جمعی و اتاق گاز === | |||
بطور خاص از نیمه دوم ۱۳۶۶ فشارها بسیار شدت یافت. ورزشهای جمعی به شدت مورد هجوم زندانبانان واقع میشد. زندانبانان ورزشکنندگان را در حالیکه در حالت عرق ریختن به دلیل فعالیت بدنی بودند به اتاقهای بدون منفذی میبردند که به سرعت تعریق بدن آنجا را به یک اتاق نفسگیر که از طرف زندانیان به اتاق گاز معروف شد تبدیل میکرد. | |||
مجتبی اخگر از زندانیان مجاهد اتاق گاز را اینگونه توضیح داده است: اتاق گاز اتاقی بود که هیچ روزنه هوایی نداشت. پاسداران زندانیان را برای شکنجه به این اتاق میبردند. معمولا بین ۶۰ تا ۷۰نفر را توی این اتاق که ۴*۶ بود میریختند تا زندانیان بر اثر کمبود هوا دچار خفگی شوند و به پاسداران التماس کنند که در را کمی باز کنند.<ref>[https://iranfreedom.net/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%af-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%db%b6%db%b7/ شاهد دیگری از قتل عام و شکنجه در زندان گوهر دشت سخن میگوید]</ref> | |||
یک زندانی بند ۱۴ زندان گوهردشت تنبیه بخاطر ورزش جمعی را اینگونه شرح داده است:<blockquote>بعد از ورزش جمعی ما را به یک انباری بردند که تنها نور کمی از زیر در وارد اتاق میشد. بعد از مدتی پاسدار با پتوی سربازی، ان باریکه نور زیر دَر را مسدود کرده بود. هنوز هم متوجه موضوع نبودیم و نمی دانستیم، چه برنامه ای برای ما تدارک دیده اند! قدرت مقیمی تنها کسی از جمع ما بود که منظور زندانبان را متوجه شد. قدرت پزشک بود. یک باره گفت: بچه ها توجه کنید: این ها ما را در این اتاق گذاشتند، تا خفه شویم! اینجا مثل اتاق گاز اس اس هاست!! هیچ کس تکان نخورد. خودتان را در وضعیتی قرار دهید که کمترین انرژی را بسوزانید و از کمترین اکسیژن استفاده کنید. معلم نیست چند ساعت ما را اینجا نگه بدارند. حرف نزنید. تکان نخورید. ساکت و لَخت، پهن کف زمین شوید! یادتان باشد، کسانی که هیکل بزرگ و درشت دارند، زود از حال خواهند رفت!! این ها برای ما، اتاق گاز تدارک دیده اند!!<ref>[https://www.akhbar-rooz.com/133838/1400/09/10/ اتاق گاز در زندان گوهردشت (رجایی شهر) – م. دانش]</ref></blockquote> | |||
== اعدام در زندان گوهردشت == | == اعدام در زندان گوهردشت == | ||
خط ۲۲۶: | خط ۲۵۳: | ||
ماکت این زندان و محلهای قتلعام که توسط زندانیان مجاهد تهیه شده بود و در دادگاه دورس آلبانی نشان داده شد بهعنوان سند دادگاه به سوئد و دادگاه حمید نوری منتقل شد.<ref>[https://www.iranntv.com/926463-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA سیمای آزادی - پیشینه زندان گوهردشت]</ref> | ماکت این زندان و محلهای قتلعام که توسط زندانیان مجاهد تهیه شده بود و در دادگاه دورس آلبانی نشان داده شد بهعنوان سند دادگاه به سوئد و دادگاه حمید نوری منتقل شد.<ref>[https://www.iranntv.com/926463-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA سیمای آزادی - پیشینه زندان گوهردشت]</ref> | ||
=== گزارش شاهدین === | === قتلعام زندانیان مجاهد === | ||
==== گزارش شاهدین ==== | |||
'''حسن اشرفیان از مجاهدین''': بردن تلويزيون سئوال برانگيز بود. چند دقيقه بعد از بردن تلويزيون وقتي داشتم از پنجره به محوطه بيرون نگاه ميكردم, داود لشكري مسئول امنیت زندان را ديدم كه به همراه چند نفر لباس شخصي به سمت سولهيي ميروند كه در فاصله حدود ۵۰ متري شمال بند ما قرار داشت. همراه آنها ۲زنداني افغاني (با لباس زندان) در حال حمل ۲ فرغون پر از طناب ضخيم بودند.<ref name=":7">[https://fa.iranfreedom.org/%d8%ad%d9%82%d8%a7%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%86%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85%db%b6%db%b7-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7/ سایت ایران آزادی - حقایقی باورنکردنی از قتل عام۶۷ در زندان گوهردشت (قسمت اول)]</ref> | '''حسن اشرفیان از مجاهدین''': بردن تلويزيون سئوال برانگيز بود. چند دقيقه بعد از بردن تلويزيون وقتي داشتم از پنجره به محوطه بيرون نگاه ميكردم, داود لشكري مسئول امنیت زندان را ديدم كه به همراه چند نفر لباس شخصي به سمت سولهيي ميروند كه در فاصله حدود ۵۰ متري شمال بند ما قرار داشت. همراه آنها ۲زنداني افغاني (با لباس زندان) در حال حمل ۲ فرغون پر از طناب ضخيم بودند.<ref name=":7">[https://fa.iranfreedom.org/%d8%ad%d9%82%d8%a7%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%86%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85%db%b6%db%b7-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7/ سایت ایران آزادی - حقایقی باورنکردنی از قتل عام۶۷ در زندان گوهردشت (قسمت اول)]</ref> | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۷۴: | ||
اتهام؟ نظرت راجع به جمهوری اسلامی چیه؟ مسلمونی؟ پدر و مادرت مسلمونن؟ نماز میخونی؟ اگر کسی میگفت که در خانوادهای مسلمان بزرگ شده ولی خودش مارکسیست است، اعدام میشد.<ref name=":8" /> | اتهام؟ نظرت راجع به جمهوری اسلامی چیه؟ مسلمونی؟ پدر و مادرت مسلمونن؟ نماز میخونی؟ اگر کسی میگفت که در خانوادهای مسلمان بزرگ شده ولی خودش مارکسیست است، اعدام میشد.<ref name=":8" /> | ||
==== گزارش شاهدین ==== | |||
یکی از شاهدان گوهردشت مینویسد: «نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفیتئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا میبردند و لحظاتی بعد بهدار میآویختند…». | |||
یکی دیگر از شاهدان چنین می نویسد : «هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسینیه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو بهشدت کتک میزدند. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه چشمبنداتونو بردارین. چشمبندمو برداشتم… قیامت بود! با دیدن طنابهای لرزان و پاسدارانی که زندانیان رو به سمت «حلقه دار» هدایت میکردند، خشکم زد. نگاهمو سریع از روی «دار» برداشتم. دیدم پایین سکو تعداد زیادی جنازه روی هم تلنبار شده. هنوز تعدادی از جنازهها روی زمین تکون میخوردن. پاسدار «خانی» با زیرپیراهن رکابی خودشرو به بالای سن رسوند، طنابها رو دور گردن بچهها انداخت و در حالی که از شدت هیجان و خستگی عرق میریخت، کمرِ یکیرو گرفت و با هم از روی سکو پریدن پایین. پاسدار خانی در حالی که روی هوا تاب میخورد و از خوشحالی جیغ میکشید، فرود اومد و رفت سراغ نفر بعد».<ref name=":8" /> | |||
== وضعیت زندان گوهردشت در دهه ۹۰ == | == وضعیت زندان گوهردشت در دهه ۹۰ == |
ویرایش