درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
<div class="box-content"> | <div class="box-content"> | ||
<div>[[پرونده: | <div>[[پرونده:احمد بالدی؛2.jpg|جایگزین=احمد بالدی|بندانگشتی|245x245پیکسل|احمد بالدی]]</div> | ||
<div> | <div> | ||
خودسوزی احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، که در صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، در پارک زیتون اهواز، در اعتراض به تخریب خشونتآمیز دکه خانوادگیاش توسط مأموران شهرداری منطقه ۳ و نیروهای انتظامی، اقدام به خودسوزی کرد. مأموران بدون اطلاع قبلی یا حضور مالک، وارد محل شدند و در حالی که مادر احمد و خود او برای جلوگیری از تخریب داخل دکه تحصن کرده بودند، با خشونت فیزیکی و رفتار تحقیرآمیز عمل کردند. معاون خدمات شهرداری، دست مادر احمد را گرفته و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام خشم احمد را برانگیخت. او پیشتر هشدار داده بود که در صورت تخریب، خود را آتش خواهد زد، اما مأموران با تمسخر و بیتفاوتی، حتی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند. احمد با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان حاضران خودش را آتش زد و با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان آیتالله طالقانی اهواز منتقل شد. پس از چند روز بستری، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت جراحات جان باخت، که این امر خشم عمومی را تشدید کرد. | |||
[[احمد بالدی|بیشتر بخوانید...]] | |||
<div> | |||
< | <div> | ||
نسخهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۶
بحران آب در ایران، این روزها تبدیل به یکی از مسائل حیاتی روز جامعه شده است. ایران در دهههای اخیر با بحرانی آبی مواجه شده که ابعاد آن فراتر از یک چالش طبیعی است و به یک فاجعه انسانی، زیستمحیطی و اقتصادی تبدیل شده است. سیاستهای مخرب نظام جمهوری اسلامی، از جمله سدسازی بیرویه، غارت منابع آبی توسط نهادهایی مانند سپاه پاسداران، انتقال تبعیضآمیز آب بین مناطق، و بیتوجهی عامدانه به هشدارهای علمی، کشور را به لبه پرتگاه رسانده است. گزارشهای سایتهای وابسته به جمهوری اسلامی از جمله سایت شبکه شرق، نشان میدهند که خشکسالی شدید در سال ۱۴۰۴ زندگی میلیونها نفر را مختل کرده است. این بحران، که ریشه در فساد ساختاری و اولویتبندی سودجویی بر پایداری دارد، با سوءمدیریت رژیم ایران تشدید شده است؛ از غارت آبهای زیرزمینی برای پروژههای وابستگان قدرت تا سرکوب اعتراضات مردمی در خوزستان و اصفهان، که به خشونت و خونریزی منجر شده است. آبان ۱۴۰۴، بحران بیآبی شش استان تهران، اصفهان، قم، کرمان، خراسان رضوی و زنجان را به شدت تهدید میکند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، در هشدارهای اخیر خود تأکید کرده است: «اگر تا آذرماه باران نبارد، باید آب را در تهران جیرهبندی کنیم و اگر باز هم نبارید، آبی نمیماند و باید تهران را خالی کنیم.» این اظهارات با گزارشهای کارشناسان همخوانی دارد؛ مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران وضعیت را «بیسابقه» دانسته و داریوش مختاری، کارشناس منابع آب، پیشبینی کرده که بدون کنترل مصرف، تخلیه ناگهانی لااقل ۸۰ درصد تهران ضروری میشود.
زهرا شهباز طبری، (متولد سال ۱۳۳۷، بابل، ساکن رشت) زندانی سیاسی ۶۷ ساله، مهندس برق و فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است. در روز ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند. او پس از ۷ ماه بلاتکلیفی، در روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵)، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران» به اعدام محکوم شد. او پیش از این نیز در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۱، در زندان لاکان رشت بازداشت و تحت بلاتکلیفی طولانی قرار گرفته بود. زهرا شهباز طبری، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی پیشین، همچنین در دهه ۱۳۶۰ به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود. اتهامات شامل «ارتباط با گروههای مخالف نظام»، «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» است. گزارشها از بازجوییهای شدید، محرومیت از مرخصی و وکیل مستقل، و شرایط نامناسب سلامتی خبر میدهند. خانوادهاش از حکم اعدام ابراز نگرانی کرده و خواستار مداخله نهادهای حقوق بشری شدهاند. این حکم بخشی از سرکوب مخالفان سیاسی در ایران است و امکان تجدیدنظرخواهی وجود دارد. شورای ملی مقاومت ایران بر پروندهسازی و شکنجه خانم شهباز طبری تأکید کردهاست.
خودسوزی احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، که در صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، در پارک زیتون اهواز، در اعتراض به تخریب خشونتآمیز دکه خانوادگیاش توسط مأموران شهرداری منطقه ۳ و نیروهای انتظامی، اقدام به خودسوزی کرد. مأموران بدون اطلاع قبلی یا حضور مالک، وارد محل شدند و در حالی که مادر احمد و خود او برای جلوگیری از تخریب داخل دکه تحصن کرده بودند، با خشونت فیزیکی و رفتار تحقیرآمیز عمل کردند. معاون خدمات شهرداری، دست مادر احمد را گرفته و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام خشم احمد را برانگیخت. او پیشتر هشدار داده بود که در صورت تخریب، خود را آتش خواهد زد، اما مأموران با تمسخر و بیتفاوتی، حتی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند. احمد با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان حاضران خودش را آتش زد و با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان آیتالله طالقانی اهواز منتقل شد. پس از چند روز بستری، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت جراحات جان باخت، که این امر خشم عمومی را تشدید کرد.