کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۸۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]'''مهدی قلی‌خان هدایت'''، ملقب به مخبرالسلطنه (۱۲۴۳–۱۳۳۴ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی و فرهنگی دوره قاجار و پهلوی اول بود که بیش از پنج دهه در عرصه سیاست، اداره، و فرهنگ ایران نقش‌آفرینی کرد. او در خانواده‌ای اشرافی در تهران متولد شد و از کودکی در محیطی آشنا با مدرنیته غربی رشد یافت. پدرش، علیقلی‌خان مخبرالدوله، وزیر پست و تلگراف ناصرالدین‌شاه بود و جدش، رضاقلی‌خان هدایت، نویسنده روضةالصفای ناصری. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و در ۱۴سالگی به همراه برادرش، مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله، برای ادامه تحصیل به اروپا (سوئیس و آلمان) رفت، جایی که زبان آلمانی را آموخت و با تاریخ و فرهنگ اروپایی آشنا شد. پس از بازگشت در ۱۲۵۹ ه‍.ش، در دارالفنون به تدریس زبان آلمانی پرداخت و به استخدام تلگرافخانه درآمد. در ۱۲۶۹ ه‍.ش با دخترعمویش، نیرالملک، ازدواج کرد و صاحب شش پسر شد.
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = فریدون آدمیت
| تصویر                  = فریدون آدمیت؛1.jpg
| توضیح تصویر            = فریدون آدمیت، تاریخ‌نگار ایرانی
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          = تاریخ‌نگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            = ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی
| محل تولد                = تهران، ایران
| والدین                =
| تاریخ مرگ              = ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی
| محل مرگ                = تهران، ایران
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =
| مدفن                  = بهشت زهرا، مقبره خانوادگی
| پیشه                  = تاریخ‌نگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            = تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک
|کتاب‌ها                = امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی و …
| علت شهرت              = پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران، بنیان‌گذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران
| تحصیلات                  = دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی
|دانشگاه                = دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)
| استاد                  =
| تأثیرگذاشته بر        =
| گفتاورد                =
|اندازه تصویر=260پیکسل}}
'''فریدون آدمیت'''، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخ‌نگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیت‌های سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در [[دارالفنون]] گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. پایان‌نامه او درباره [[امیرکبیر|میرزا تقی خان امیرکبیر]] بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در [[سازمان ملل متحد]]، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ [[جنبش مشروطه ایران]]، اندیشه‌های روشنفکران مانند [[میرزا آقاخان کرمانی]]، میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] تمرکز دارند. کتاب‌هایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید و بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیف‌های مذهبی، غیرمذهبی، چپ‌گرا و اقلیت‌هایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئه‌باوری متهم می‌کردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشته‌اند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.<ref name=":0">[https://anthropologyandculture.com/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A/ درباره فریدون آدمیت: وفادار به متن تاریخ - انسان‌شناسی و فرهنگ]</ref><ref name=":1">[https://www.naakojaaketab.com/post/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگینامه و معرفی سه عنوان از کتاب‌های فریدون آدمیت - ناکجا کتاب]</ref><ref name=":2">[https://ensani.ir/fa/article/9847/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگی و اندیشه فریدون آدمیت - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Article/View/84951/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA نگاهی منتقدانه به زندگی، تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی فریدون آدمیت - حوزه نت]</ref><ref name=":4">[https://bukharamag.com/1387.03.2954.html به یاد دکتر فریدون آدمیت - مجله بخارا]</ref><ref name=":5">[https://www.radiofarda.com/a/o2_admiyat/441291.html فريدون آدميت؛ مشروطه و تاریخ نگاری جدید - رادیو فردا]</ref><ref name=":6">[https://www.newslaw.net/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a278209 فریدون آدمیت پدر تاریخ نگاری نوین ایران کیست؟ - حقوق نیوز]</ref><ref name=":7">[https://www.movarekhan.com/blog/historiography_of_fereydoun_adamit/ نگاهی به تاریخ نگاری دکتر فریدون آدمیت - مورخان]</ref><ref name=":8">[https://negah.org/378 فریدون آدمیت و بهاییان - نگاه]</ref>


ورود هدایت به عرصه سیاست با مناصب درباری در زمان ناصرالدین‌شاه آغاز شد. پس از مرگ پدرش در ۱۳۱۵ ه‍.ق، مظفرالدین‌شاه لقب مخبرالسلطنه را به او اعطا کرد و ریاست پستخانه و تلگراف آذربایجان را بر عهده گرفت. در سفر دوم مظفرالدین‌شاه به اروپا (۱۲۷۷ ه‍.ش) به عنوان مترجم همراه شد و فن کلیشه‌سازی و عکاسی را آموخت. پس از عزل امین‌السلطان، سفری به مکه، آمریکا، ژاپن، و اروپا کرد که تجربیاتش را در سفرنامه مکه ثبت نمود. اواخر سلطنت مظفرالدین‌شاه، رئیس مدرسه نظامی تهران شد و در ترغیب شاه به صدور فرمان مشروطیت نقش داشت، با استناد به پیشرفت ژاپن و لزوم مجلس.
== زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات ==
فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با [[میرزا ملکم‌خان]]، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعه‌ای تأثیرگذار از چهره‌های برجسته سیاسی تشکیل داد که ایده‌های لیبرال را ترویج می‌کرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانواده‌ای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانش‌اندوزی بود.<ref name=":0" /> 


در جنبش مشروطه، هدایت رابط دربار و مجلس بود و در هیئت تدوین نظامنامه انتخابات (۱۳۲۴ ه‍.ق) عضویت داشت. در کابینه‌های اولیه مشروطه، وزیر علوم (۱۳۲۵ ه‍.ق) و عدلیه شد. در ۱۳۲۶ ه‍.ق، والی آذربایجان گردید، اما پس از به توپ بستن مجلس استعفا داد و به اروپا رفت. با پیروزی مشروطه‌خواهان، دوباره والی آذربایجان و سپس فارس شد. در کابینه‌های عین‌الدوله و مستوفی‌الممالک، وزارت عدلیه و فوائد عامه را بر عهده گرفت. در قیام شیخ محمد خیابانی (۱۲۹۹ ه‍.ش)، به عنوان والی آذربایجان اعزام شد و با رایزنی، مقدمات سرکوب را فراهم کرد، هرچند بعدها مرگ خیابانی را خودکشی خواند.
=== تحصیلات ===
فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغ‌التحصیل گردید. پایان‌نامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه [[محمود محمود]] منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبت‌نام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشان‌دهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرق‌شناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.<ref name=":1" />


پس از کودتای ۱۲۹۹ ه‍.ش، از حامیان سیدضیاء و رضاخان بود و بخشی از حقوقش را به دولت جدید بخشید. در کابینه مستوفی‌الممالک، وزیر فوائد عامه شد و لایحه راه‌آهن سراسری را به مجلس برد. با سلطنت رضاشاه، جایگاه ویژه‌ای یافت و در خرداد ۱۳۰۶ ه‍.ش، نخست‌وزیر شد – طولانی‌ترین دوره (تا شهریور ۱۳۱۲ ه‍.ش). در این دوران، کلنگ راه‌آهن زده شد، قانون البسه متحدالشکل تصویب گردید، و اصلاحات اداری پیش رفت، اما آزادی مطبوعات محدود شد و مدرس حذف گردید. هدایت خود را «ماشین امضای رضاشاه» می‌دانست و از وظایف قانونی شانه خالی می‌کرد. پس از استعفا، حقوق بازنشستگی گرفت و تا مرگ در انزوا ماند.
== حرفه دیپلماتیک ==
فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بین‌الملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوان‌ترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامه‌ای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. او دوران هشت‌ساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود می‌دانست.<ref name=":2" /> 


هدایت ادیب و فرهنگی بود با تسلط بر فارسی، عربی، آلمانی، و علاقه به موسیقی، ریاضی، و فلسفه. آثارش شامل «خاطرات و خطرات» (۱۳۲۹ ه‍.ش، توشه‌ای از شش پادشاه با اسناد و آمار)، «گزارش ایران» (چهار جلد، تاریخ از پیش از اسلام تا ۱۲۹۹ ه‍.ش)، «سفرنامه مکه» (توصیف کشورها)، «تحفه مخبری» (منظومه تاریخی)، «تحفة الآفاق» (جغرافیا با حکایات)، «مجمع الادوار» (موسیقی)، و «فوائدالترجمان» (ترجمه). دیدگاه‌هایش بر تعادل سنت، مذهب، و مدنیته تأکید داشت: سنت را پایه هویت، مذهب را نیروی اخلاقی، و مدنیته را پیشرفت علمی می‌دانست. میراثش در سیاست (تثبیت پهلوی) و فرهنگ (منابع تاریخی) دوگانه است – سیاستمداری محافظه‌کار و عافیت‌طلب، اما روشنفکری شیفته کتاب. (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)، (پژوهه)، (پژوهشکده تاریخ معاصر)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)، (رویداد ۲۴)، (اشوود)، (ایبنا)، (بررسی آثار و مکتوبات، هادی وکیلی، حسین احمدزاده)
== فعالیت‌های پژوهشی و بازنشستگی ==
----
پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیت‌های خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] در استوارنامه‌اش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کناره‌گیری کرد. فریدون آدمیت پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهره‌ای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سال‌های آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.<ref name=":3" /> 


=== بخش اول: زندگی‌نامه و پیشینه خانوادگی ===
== فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی ==
فریدون آدمیت در سال‌های پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایسته‌ترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایت‌ها باعث شد برخی منتقدان چپ‌گرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />


==== تولد و خانواده ====
== آثار ==
مهدی قلی‌خان هدایت، ملقب به مخبرالسلطنه، در ۷ شعبان ۱۲۸۰ ه‍.ق (۱۲۴۳ ه‍.ش) در تهران متولد شد. او سومین پسر علیقلی‌خان مخبرالدوله، وزیر پست و تلگراف ناصرالدین‌شاه و وزیر داخله مظفرالدین‌شاه، و نوه رضاقلی‌خان هدایت، نویسنده روضةالصفای ناصری و رئیس دارالفنون، بود. خاندان هدایت از خاندان‌های اشرافی قاجاری بودند که نسب‌شان به کمال خجندی می‌رسید و در تأسیس مخابرات مدرن ایران نقش داشتند. هدایت تولد خود را این‌گونه توصیف می‌کند: «تولدم را هفتم شعبان ۱۲۸۰ ه.ق از تلگراف به تبریز گفتند، رضاقلی مهدی‌ام نام نهاد. عزیز جان دختر محمدمهدی خان خاله پدرم مرا خان‌خانان خواند و به این اسم تا زمان مظفرالدین شاه معروف بودم.» (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)، (پژوهه)
[[پرونده:فکر آزادی و مقدمه مشروطیت.jpg|جایگزین=فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت|بندانگشتی|250x250پیکسل|فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت]]
آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتاب‌های کلیدی او عبارت است از:  


==== ازدواج و فرزندان ====
* امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود)
در ۱۲۶۹ ه‍.ش، هدایت با نیرالملک، دخترعمویش، ازدواج کرد و صاحب شش پسر شد: زیبنده، فیض‌الله، فضل‌الله، فتح‌الله، لطف‌الله، و نصرالله (که نماینده محلات در مجلس دهم بود). این ازدواج در محیط خانوادگی اشرافی، پیوند خاندان هدایت را تقویت کرد. (اشوود)
* فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰)
* اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶)
* اندیشه‌های طالبوف تبریزی (۱۳۴۶)
* اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹)
* اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱)
* فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴)
* ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد)
* شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰)
* آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰)
* افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق)
* مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰)
* تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵)


=== بخش دوم: تحصیلات و آغاز فعالیت‌های حرفه‌ای ===
همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» (۱۹۵۵).<ref name=":6" /> 


==== تحصیلات در اروپا ====
=== شرح یکی از آثار ===
مهدی قلی‌خان هدایت در ۱۴سالگی، به همراه برادرش مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله، برای ادامه تحصیل به اروپا اعزام شد. ابتدا به سوئیس رفتند و سپس در آلمان به فراگیری زبان آلمانی پرداختند. هدایت در این دوره با تاریخ، فرهنگ، و پیشرفت‌های علمی اروپا آشنا شد. او پس از بازگشت به ایران در ۱۲۵۹ ه‍.ش، در دارالفنون به تدریس زبان آلمانی مشغول گردید و به استخدام تلگرافخانه درآمد. این تجربه اروپایی، دیدگاه او را نسبت به مدرنیته و ضرورت اصلاحات در ایران شکل داد. (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)، (پژوهه)
کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطه‌خواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] می‌شود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت می‌پردازد و شامل فصل‌هایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسول‌زاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادی‌خواهی طبقه متوسط شهرنشین می‌داند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشن‌بین. این کتاب‌ها تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشت‌ها در مجموعه‌هایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شده‌اند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهی‌های تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران را تثبیت کردند.<ref name=":1" /> 


==== ورود به مناصب درباری ====
== اندیشه‌ها و روش تاریخ‌نگاری ==
پس از مرگ پدرش در ۱۳۱۵ ه‍.ق، مظفرالدین‌شاه لقب مخبرالسلطنه را به هدایت اعطا کرد و او را رئیس پستخانه و تلگراف آذربایجان نمود. در سفر دوم مظفرالدین‌شاه به اروپا در ۱۲۷۷ ه‍.ش، به عنوان مترجم همراه شاه بود و در این سفر فن کلیشه‌سازی و عکاسی را آموخت. پس از عزل میرزا علی‌اصغر خان امین‌السلطان، هدایت سفری طولانی به مکه، آمریکا، ژاپن، و اروپا کرد که تجربیاتش را در سفرنامه مکه ثبت نمود. اواخر سلطنت مظفرالدین‌شاه، به ریاست مدرسه نظامی تهران منصوب شد و در ترغیب شاه به صدور فرمان مشروطیت نقش ایفا کرد، با اشاره به پیشرفت ژاپن و لزوم تأسیس مجلس. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)، (اشوود)
فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال می‌کرد: شناخت مقام حقیقی اندیشه‌گران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخ‌نگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران.  
----


=== بخش سوم: نقش در جنبش مشروطه ===
روش وی تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونه‌ای که رخ داده‌اند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی می‌دانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیده‌ها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل می‌دانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخ‌نویسی مدرن می‌شمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید می‌کرد و روحانیان را در مشروطه دنباله‌رو روشنفکران می‌دانست.<ref name=":7" /> 


==== رابط دربار و مجلس ====
== انتقادات ==
در اوایل جنبش مشروطه، هدایت به عنوان رابط دربار و مجلس شورای ملی عمل کرد. او در هیئت تدوین نظامنامه انتخابات در ۱۳۲۴ ه‍.ق عضویت داشت و در کابینه‌های اولیه مشروطه، ابتدا وزیر علوم (۱۳۲۵ ه‍.ق) و سپس وزیر عدلیه شد. هدایت در این دوره از اصلاحات قانونی حمایت کرد و در تدوین قوانین اولیه مجلس مشارکت داشت. احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» از نقش هدایت در هماهنگی بین دربار و مشروطه‌خواهان یاد می‌کند. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۱، (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)
فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبی‌ها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیت‌هایی مانند [[بهائیان ایران|بهاییان]] به دلیل دیدگاه‌های او درباره بهاءالله، و چپ‌گرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملی‌گرایی شدید می‌دانست که اقلیت‌ها را با قدرت‌های خارجی مرتبط می‌کند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئه‌باوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بی‌دقتی متدولوژیک و زبان جدلی می‌دانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروه‌های دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر می‌دانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند [[ماشاءالله آجودانی]] کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمی‌دانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.<ref name=":8" />


==== والی آذربایجان و استعفا ====
== مرگ و میراث ==
در ۱۳۲۶ ه‍.ق، هدایت به ولایت آذربایجان منصوب شد، اما پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، استعفا داد و به اروپا سفر کرد. با پیروزی مشروطه‌خواهان در ۱۳۲۷ ه‍.ق، دوباره به ولایت آذربایجان بازگشت و سپس والی فارس گردید. در کابینه‌های عین‌الدوله و مستوفی‌الممالک، وزارت عدلیه و فوائد عامه را بر عهده گرفت. ناظم‌الاسلام کرمانی در «تاریخ بیداری ایرانیان» از فعالیت‌های هدایت در این دوره به عنوان تلاش برای تثبیت مشروطه یاد می‌کند. (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)
فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدت‌ها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسل‌های بعدی است. او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران شناخته می‌شود و آثارش در مطالعات آزادی‌خواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایع‌نگاری به علت‌شناسی می‌پردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجسته‌ترین مورخان تاریخ معاصر پس از [[احمد کسروی]] دانسته است. علی‌رغم انتقادات، جایگاه او در تاریخ‌نگاری ایران تثبیت شده است.<ref name=":5" />
 
==== سرکوب قیام شیخ محمد خیابانی ====
در ۱۲۹۹ ه‍.ش، هدایت به عنوان والی آذربایجان اعزام شد تا قیام شیخ محمد خیابانی را مدیریت کند. او با رایزنی و مذاکره، مقدمات سرکوب را فراهم کرد، هرچند بعدها مرگ خیابانی را خودکشی خواند. این اقدام هدایت را به عنوان سیاستمداری محافظه‌کار نشان داد که اولویت را به حفظ نظم می‌داد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۲
 
=== بخش چهارم: نقش در کودتای ۱۲۹۹ و دوران پهلوی اول ===
 
==== حمایت از کودتا و مناصب اولیه ====
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ه‍.ش، مهدی قلی‌خان هدایت از حامیان سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان بود. او بخشی از حقوق خود را به دولت جدید بخشید و در کابینه حسن مستوفی‌الممالک، وزیر فوائد عامه شد. در این سمت، لایحه ساخت راه‌آهن سراسری را به مجلس برد و مقدمات آن را فراهم کرد. هدایت با رضاخان روابط نزدیکی برقرار کرد و در تثبیت قدرت او نقش داشت. او خود را سیاستمداری محافظه‌کار می‌دانست که اولویت را به پیشرفت اداری و اقتصادی می‌داد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۲، (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)
 
==== نخست‌وزیری طولانی ====
در خرداد ۱۳۰۶ ه‍.ش، هدایت به نخست‌وزیری منصوب شد و این پست را تا شهریور ۱۳۱۲ ه‍.ش، به مدت شش سال و سه ماه، حفظ کرد – طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری در تاریخ ایران تا آن زمان. در این دوران، کلنگ راه‌آهن سراسری زده شد، قانون البسه متحدالشکل تصویب گردید، و اصلاحات اداری مانند تأسیس ثبت اسناد و احوال پیش رفت. هدایت در کابینه‌اش، آزادی مطبوعات را محدود کرد و در حذف مخالفانی چون مدرس نقش داشت. او رضاشاه را «ماشین امضا» می‌خواند و از وظایف قانونی خود در برابر شاه شانه خالی می‌کرد، اما در اجرای سیاست‌های رضاشاه، مانند مدرن‌سازی اداری، فعال بود. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)
 
==== استعفا و انزوا ====
در شهریور ۱۳۱۲ ه‍.ش، هدایت استعفا داد و حقوق بازنشستگی دریافت کرد. پس از آن، تا مرگ در انزوا ماند و به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت. او در خاطراتش، این دوره را زمان تمرکز بر نوشتن و مطالعه توصیف می‌کند. (ایبنا)، (اشوود)
----
 
=== بخش پنجم: فعالیت‌های فرهنگی و ادبی ===
 
==== علاقه به کتاب و مطالعه ====
هدایت شیفته کتاب و کتابخوانی بود و کتابخانه بزرگی داشت. او بر این باور بود که «در تاریخ تعصب نباید داشت و حقایق را باید نگاشت». تسلط بر فارسی، عربی، و آلمانی داشت و به موسیقی، ریاضی، و فلسفه علاقه‌مند بود. هدایت در اروپا با فرهنگ غربی آشنا شد و این علاقه را تا پایان عمر حفظ کرد. (ایبنا)، (حوزه نت)
 
==== آثار مکتوب ====
آثار هدایت شامل موارد زیر است: «خاطرات و خطرات» (۱۳۲۹ ه‍.ش، توشه‌ای از شش پادشاه با اسناد، آمار، و تصاویر)؛ «گزارش ایران» (چهار جلد، تاریخ ایران از پیش از اسلام تا ۱۲۹۹ ه‍.ش با تمرکز بر جغرافیا و آمار)؛ «سفرنامه مکه» (توصیف سفر به مکه، آمریکا، ژاپن، و اروپا)؛ «تحفه مخبری» (منظومه تاریخی)؛ «تحفة الآفاق» (کتاب جغرافیا با حکایات و اشعار)؛ «مجمع الادوار» (درباره موسیقی)؛ «فوائدالترجمان» (ترجمه متون). این آثار منابع مهمی برای تاریخ معاصر ایران هستند. (بررسی آثار و مکتوبات، هادی وکیلی، حسین احمدزاده)، (پژوهه)
 
=== بخش ششم (گسترش‌یافته): دیدگاه‌ها و اندیشه‌های سیاسی و فرهنگی ===
 
==== تعادل سنت، مذهب، و مدنیته ====
مهدی قلی‌خان هدایت بر تعادل میان سنت، مذهب، و مدنیته تأکید داشت. او سنت را پایه هویت ملی می‌دانست و مذهب را نیروی اخلاقی جامعه. مدنیته را پیشرفت علمی و اداری تلقی می‌کرد که باید با احتیاط وارد شود تا تعادل برهم نخورد. هدایت در آثارش، مانند «خاطرات و خطرات»، از ضرورت اصلاحات بدون از دست دادن ارزش‌های سنتی سخن می‌گفت. او مذهب را عامل وحدت می‌دانست و مدنیته را ابزار پیشرفت، اما هشدار می‌داد که افراط در هر کدام زیان‌بار است. هدایت سنت را به عنوان ریشه‌های فرهنگی ایران حفظ می‌کرد و مذهب را در اخلاق اجتماعی مؤثر می‌دانست، در حالی که مدنیته را برای توسعه اداری و اقتصادی ضروری می‌شمرد. این دیدگاه در نوشته‌هایش، مانند گزارش‌های جغرافیایی، با ترکیب آمار مدرن و توصیفات سنتی بازتاب یافته است. (بررسی آثار و مکتوبات، هادی وکیلی، حسین احمدزاده)
 
==== محافظه‌کاری سیاسی ====
هدایت سیاستمداری محافظه‌کار و عافیت‌طلب بود که اولویت را به حفظ نظم و اجرای سیاست‌های مرکزی می‌داد. او در سرکوب قیام‌ها، مانند خیابانی، و حمایت از رضاشاه، این رویکرد را نشان داد. هدایت خود را مجری سیاست‌های شاه می‌دانست و از درگیری مستقیم با قدرت اجتناب می‌کرد. در «خاطرات و خطرات»، از بی‌طرفی در تاریخ‌نویسی دفاع می‌کند و می‌گوید حقایق باید بدون تعصب نگاشته شود. این محافظه‌کاری او را به عنوان نخست‌وزیری معرفی می‌کند که در دوره رضاشاه، آزادی مطبوعات را محدود کرد و در حذف مخالفان نقش داشت، اما خود را ماشین امضای شاه می‌خواند. هدایت در تصمیم‌گیری‌ها، عافیت‌طلبی را ترجیح می‌داد و از وظایف قانونی در برابر شاه شانه خالی می‌کرد، که این رویکرد در طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری‌اش (۱۳۰۶–۱۳۱۲ ه‍.ش) مشهود است. او سیاست را ابزاری برای حفظ تعادل می‌دانست و از تغییرات رادیکال پرهیز می‌کرد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۱، (رویداد ۲۴)، (پژوهشکده تاریخ معاصر)۲
 
=== بخش هفتم: مرگ و میراث ===
 
==== مرگ ====
مهدی قلی‌خان هدایت در ۱۳۳۴ ه‍.ش در تهران درگذشت. او تا پایان عمر در انزوا ماند و به مطالعه و نوشتن پرداخت. مرگش پایان دوره‌ای از رجال قاجاری بود که به پهلوی اول پل زدند. (موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)، (اشوود)
 
==== میراث سیاسی ====
میراث هدایت در سیاست دوگانه است. او در تثبیت پهلوی اول و اجرای اصلاحات رضاشاهی، مانند راه‌آهن و ثبت اسناد، نقش کلیدی داشت. اما محدودیت آزادی‌ها و حذف مخالفان در دوره نخست‌وزیری‌اش، او را به عنوان ریل‌گذار استبداد رضاشاهی معرفی می‌کند. هدایت بیش از ۵۰ منصب داشت، از والی تا وزیر و نخست‌وزیر، و در دوران شش پادشاه (ناصرالدین‌شاه تا رضاشاه) خدمت کرد. (پژوهشکده تاریخ معاصر)۲، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)
 
==== میراث فرهنگی ====
در فرهنگ، آثار هدایت منابع ارزشمندی برای تاریخ ایران هستند. «خاطرات و خطرات» اسناد منحصربه‌فردی از مشروطه تا پهلوی ارائه می‌دهد. کتاب‌های جغرافیایی و تاریخی‌اش، مانند «گزارش ایران»، آمار و توصیفات دقیقی دارند. هدایت به عنوان ادیبی شیفته کتاب، الگویی برای روشنفکری محافظه‌کار بود. (ایبنا)، (بررسی آثار و مکتوبات، هادی وکیلی، حسین احمدزاده)


== منابع: ==
== منابع: ==

نسخهٔ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۰۲

برای صفحه تمرین.jpg
فریدون آدمیت
فریدون آدمیت؛1.jpg
فریدون آدمیت، تاریخ‌نگار ایرانی
زمینهٔ کاری تاریخ‌نگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران
زادروز ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی
تهران، ایران
مرگ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی
تهران، ایران
جایگاه خاکسپاری بهشت زهرا، مقبره خانوادگی
پیشه تاریخ‌نگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت
سبک نوشتاری تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک
کتاب‌ها امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی و …
مدرک تحصیلی دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی
دانشگاه دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)
دلیل سرشناسی پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران، بنیان‌گذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران

فریدون آدمیت، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخ‌نگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیت‌های سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در دارالفنون گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. پایان‌نامه او درباره میرزا تقی خان امیرکبیر بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در سازمان ملل متحد، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ جنبش مشروطه ایران، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی تمرکز دارند. کتاب‌هایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید و بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیف‌های مذهبی، غیرمذهبی، چپ‌گرا و اقلیت‌هایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئه‌باوری متهم می‌کردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشته‌اند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]

زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات

فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با میرزا ملکم‌خان، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعه‌ای تأثیرگذار از چهره‌های برجسته سیاسی تشکیل داد که ایده‌های لیبرال را ترویج می‌کرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانواده‌ای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانش‌اندوزی بود.[۱]

تحصیلات

فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغ‌التحصیل گردید. پایان‌نامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه محمود محمود منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبت‌نام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشان‌دهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرق‌شناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.[۲]

حرفه دیپلماتیک

فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بین‌الملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوان‌ترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامه‌ای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. او دوران هشت‌ساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود می‌دانست.[۳]

فعالیت‌های پژوهشی و بازنشستگی

پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیت‌های خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، محمدرضا شاه در استوارنامه‌اش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کناره‌گیری کرد. فریدون آدمیت پس از انقلاب ضدسلطنتی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهره‌ای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سال‌های آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.[۴]

فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی

فریدون آدمیت در سال‌های پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایسته‌ترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایت‌ها باعث شد برخی منتقدان چپ‌گرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.[۳][۵][۶]

آثار

فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت
فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت

آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتاب‌های کلیدی او عبارت است از:

  • امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود)
  • فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰)
  • اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶)
  • اندیشه‌های طالبوف تبریزی (۱۳۴۶)
  • اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹)
  • اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱)
  • فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴)
  • ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد)
  • شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰)
  • آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰)
  • افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق)
  • مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰)
  • تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵)

همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» (۱۹۵۵).[۷]

شرح یکی از آثار

کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطه‌خواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع محمدعلی شاه می‌شود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت می‌پردازد و شامل فصل‌هایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسول‌زاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادی‌خواهی طبقه متوسط شهرنشین می‌داند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشن‌بین. این کتاب‌ها تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشت‌ها در مجموعه‌هایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شده‌اند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهی‌های تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران را تثبیت کردند.[۲]

اندیشه‌ها و روش تاریخ‌نگاری

فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال می‌کرد: شناخت مقام حقیقی اندیشه‌گران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخ‌نگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران.

روش وی تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونه‌ای که رخ داده‌اند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی می‌دانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیده‌ها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل می‌دانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخ‌نویسی مدرن می‌شمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید می‌کرد و روحانیان را در مشروطه دنباله‌رو روشنفکران می‌دانست.[۸]

انتقادات

فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبی‌ها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیت‌هایی مانند بهاییان به دلیل دیدگاه‌های او درباره بهاءالله، و چپ‌گرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملی‌گرایی شدید می‌دانست که اقلیت‌ها را با قدرت‌های خارجی مرتبط می‌کند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئه‌باوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بی‌دقتی متدولوژیک و زبان جدلی می‌دانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروه‌های دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر می‌دانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند ماشاءالله آجودانی کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمی‌دانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.[۹]

مرگ و میراث

فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدت‌ها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسل‌های بعدی است. او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران شناخته می‌شود و آثارش در مطالعات آزادی‌خواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایع‌نگاری به علت‌شناسی می‌پردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجسته‌ترین مورخان تاریخ معاصر پس از احمد کسروی دانسته است. علی‌رغم انتقادات، جایگاه او در تاریخ‌نگاری ایران تثبیت شده است.[۶]

منابع: