سید محمود طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۹۶ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۲۱:۴۴
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
| زیرنویس          =  
| زیرنویس          =  
}}
}}
'''سید محمود طالقانی''' (زاده ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی - درگذشته ۱۹ شهریور ۱۳۵۸) روحانی مترقی و سیاست‌مدار و از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. محمود طالقانی یکی مهم‌ترین روحانیون پس از خمینی  به شمار می‌رفت اما به لحاظ دیدگاه با وی متفاوت  بود. وی پیش از انقلاب و پس از آن حتی روابط خوبی با مارکسیست‌ها و سازمان‌های غیرمسلمان داشت و از محبوبیت خاصی در بین پیروان سایر ادیان چون مسیحیان ایران، بهاییان و اهل سنت برخوردار بود.  
'''سید محمود طالقانی،''' (زاده ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی - درگذشته ۱۹ شهریور ۱۳۵۸) روحانی مترقی و سیاست‌مدار و از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. محمود طالقانی یکی مهم‌ترین روحانیون پس از خمینی  به شمار می‌رفت اما به لحاظ دیدگاه با وی متفاوت  بود. وی پیش از انقلاب و پس از آن حتی روابط خوبی با مارکسیست‌ها و سازمان‌های غیرمسلمان داشت و از محبوبیت خاصی در بین پیروان سایر ادیان چون مسیحیان ایران، بهاییان و اهل سنت برخوردار بود.  


آیت‌الله طالقانی پس از انقلاب با روشی که خمینی و آخوند‌های حامی او بکار می‌بردند مخالف ورزید. او با حجاب اجباری مخالف بود. وی همچنین خواهان تشکیل شوراهای مردمی و اصل ولایت فقیه بود که در آن زمان البته هنوز به شکل کنونی تعیین و تفسیر نشده بود را تأیید نمی‌کرد.<ref>[[اعضای خبرگان قانون اساسی چه سرنوشتی یافتند؟]]</ref>  
آیت‌الله طالقانی پس از انقلاب با روشی که خمینی و آخوند‌های حامی او بکار می‌بردند مخالف ورزید. او با حجاب اجباری مخالف بود. وی همچنین خواهان تشکیل شوراهای مردمی و اصل ولایت فقیه بود که در آن زمان البته هنوز به شکل کنونی تعیین و تفسیر نشده بود را تأیید نمی‌کرد.<ref>[[اعضای خبرگان قانون اساسی چه سرنوشتی یافتند؟]]</ref>  
خط ۳۹: خط ۳۹:


== فعالیت سیاسی ==
== فعالیت سیاسی ==
طالقانی پس از شهریور ۱۳۲۰ با تشکیل گروه‌های گوناگون سیاسی، پا به میدان سیاست گذاشت. او درحمایت از نهضت ملی دکتر مصدق، و مخالفت با مواضع کسانی مانند کاشانی فعالیت می‌کرد و به جبهه ملی ایران پیوست. پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، فعالیتهای او در تجلیل از مصدق و شهدای سی تیر استمرار یافت. در سال ۱۳۳۶ رژیم شاه طالقانی را به‌خاطر فعالیت‌هایش  دستگیر و مدت یک سال زندانی کرد.<ref name=":1">[http://mahmoudtaleghani.com/wp/?page_id=10 سایت محمود طالقانی زندگى‌نامه]</ref>
طالقانی پس از شهریور ۱۳۲۰ با تشکیل گروه‌های گوناگون سیاسی، پا به میدان سیاست گذاشت. او درحمایت از نهضت ملی [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]]، و مخالفت با مواضع کسانی مانند [[ابوالقاسم کاشانی]] فعالیت می‌کرد و به [[جبهه ملی ایران]] پیوست. پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] سال ۱۳۳۲، فعالیت‌های او در تجلیل از مصدق و شهدای سی تیر استمرار یافت. در سال ۱۳۳۶ رژیم شاه طالقانی را به‌خاطر فعالیت‌هایش  دستگیر و مدت یک سال زندانی کرد.<ref name=":1">[http://mahmoudtaleghani.com/wp/?page_id=10 سایت محمود طالقانی زندگى‌نامه]</ref>


او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .<ref name=":2">زندگینامه مذهبی و سیاسی آیت‌الله [http://www.iichs.ir/News طالقانی]</ref><ref name=":1" />
او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی [[نهضت آزادی ایران]] را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .<ref name=":2">زندگینامه مذهبی و سیاسی آیت‌الله [http://www.iichs.ir/News طالقانی]</ref><ref name=":1" />


او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت ، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت. در آستانة سال ۱۳۵۰، همزمان با برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی طالقانی دستگیر   و به مدت سه سال به زابل و هیجده ماه به بافت کرمان تبعید شد. طالقانی در سال ۱۳۵۴  مجدداً به دست ساواک گرفتار شد و به ۱۰ سال زندان محکوم گردید.
او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد [[کشف حجاب]] و [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن صنعت نفت]]، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، [[قیام ۱۵ خرداد|وقایع ۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت. در آستانه‌ی سال ۱۳۵۰، همزمان با برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله|جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی]] طالقانی دستگیر   و به مدت سه سال به زابل و هیجده ماه به بافت کرمان تبعید شد. طالقانی در سال ۱۳۵۴  مجدداً به دست [[ساواک]] گرفتار شد و به ۱۰ سال زندان محکوم گردید.


== طالقانی و مجاهدین ==
== طالقانی و مجاهدین ==
سخنرانی‌های ترقیخواهانه طالقانی  در مسجد هدایت او را به شخصیتی محبوب در میان مردم تبدیل کرد.  احمدرضایی، از جمله یکی از جوانانی بود که آیت‌الله طالقانی به او علاقه‌ی بسیار داشت. درسال‌های ۳۹ بین  محمد حنیف نژاد و سعید محسن بنیانگذاران سازمان مجاهدین با طالقانی روابطی به وجود آمد. محمد حیاتی به نقل از سعید محسن می‌گوید:
سخنرانی‌های ترقی‌خواهانه طالقانی  در مسجد هدایت او را به شخصیتی محبوب در میان مردم تبدیل کرد.  [[احمد رضایی]]، از جمله یکی از جوانانی بود که آیت‌الله طالقانی به او علاقه‌ی بسیار داشت. درسال‌های ۳۹ بین  [[محمد حنیف نژاد]] و [[سعید محسن]] بنیانگذاران سازمان مجاهدین با طالقانی روابطی به وجود آمد. محمد حیاتی به نقل از سعید محسن می‌گوید:
[[پرونده:آیت الله طالقانی،‌ مسعود رجوی و موسی خیابانی.JPG|جایگزین=دیدار آیت الله طالقانی با مسعود رجوی و موسی خیابانی پس از آزادی از زندان|بندانگشتی|دیدار آیت الله طالقانی با مسعود رجوی و موسی خیابانی پس از آزادی از زندان]]
[[پرونده:آیت الله طالقانی،‌ مسعود رجوی و موسی خیابانی.JPG|جایگزین=دیدار آیت الله طالقانی با مسعود رجوی و موسی خیابانی پس از آزادی از زندان|بندانگشتی|دیدار آیت الله طالقانی با مسعود رجوی و موسی خیابانی پس از آزادی از زندان]]
<blockquote>« بعد از آزادی پدر از زندان، با بنیانگذار سازمان مجاهدین، یعنی محمد حنیف نژاد و اصغر بدیع زادگان به دیدن پدر به منزل ایشان رفتیم. مجموعه جزواتی رو هم با خودمون برده بودیم و جریان تأسیس سازمان و برنامه هامون را از سال ۴۴ تا آن روز برای پدر شرح دادیم . سعید می‌گفت: پدر متحیر مانده و اشک شادی در چشمانش جمع شده بود. گفت من هرگز فکر نمی‌کردم که بعد از دستگیری ما دیگه حرکتی باقی بمونه. ...(طالقانی) ازکارهای نظری سازمان درزمینه ایدئولوژیک , اقتصادی, تشکیلاتی، سیاسی, و جمعبندی تاریخ مبارزات از مشروطه تا امروز مطلع شد و درحالی بسیار به وجد آمده بود گفت: من افتخار می‌کنم که عضو سازمان‌تان باشم. کتاب مالکیت دراسلام را که نوشتم تصحیح و تکمیل کنید و به نام من چاپ کنید چون مواضعتان را کاملا قبول دارم.»<ref name=":9">سیمای آزادی - [https://www.youtube.com/watch?v=eJYoHEInzgc طالقانی، روح راستین انقلاب ضدسلطنتی]</ref></blockquote>در جریان سفر تعدادی از مجاهدین به فلسطین، وقتی ۶ تن از آنان به‌خاطر منحرف کردن مسیر هواپیما در عراق به زندان افتادند طالقانی نامه‌ای برای خمینی که در عراق به‌سر می‌برد نوشت. و در آن از خمینی خواسته بود که برای رهایی آنها اقدامی کند. سال‌ها بعدخمینی در سخنرانی ۴ تیرسال ۱۳۵۹ با اشاره تلویحی به طالقانی گفت:  «به من کاغذ نوشته بودند که اینها "انهم فتیة"‌قضیه "اصحاب کهف" هستند.»<ref name=":9" />
<blockquote>«بعد از آزادی پدر از زندان، با بنیانگذار سازمان مجاهدین، یعنی محمد حنیف نژاد و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی‌اصغر بدیع زادگان]] به دیدن پدر به منزل ایشان رفتیم. مجموعه جزواتی رو هم با خودمون برده بودیم و جریان تأسیس سازمان و برنامه هامون را از سال ۴۴ تا آن روز برای پدر شرح دادیم .  


در ۲۱ ماه رمضان سال ۱۳۵۱ بعداز اعدام  محمد حنیف نژاد و بنیانگذاران مجاهدین، تمام صحبت طالقانی در مسجد هدایت راجع به شهادت آنها بود، به این ترتیب آشنایی آیت‌الله طالقانی با مجاهدین خلق به پیش از انقلاب ضدسلطنتی و دوران زندان بازمی‌گشت
سعید می‌گفت: پدر متحیر مانده و اشک شادی در چشمانش جمع شده بود. گفت من هرگز فکر نمی‌کردم که بعد از دستگیری ما دیگه حرکتی باقی بمونه. ...(طالقانی) ازکارهای نظری سازمان درزمینه ایدئولوژیک , اقتصادی, تشکیلاتی، سیاسی, و جمعبندی تاریخ مبارزات از مشروطه تا امروز مطلع شد و درحالی بسیار به وجد آمده بود گفت: من افتخار می‌کنم که عضو سازمان‌تان باشم. کتاب مالکیت دراسلام را که نوشتم تصحیح و تکمیل کنید و به نام من چاپ کنید چون مواضعتان را کاملا قبول دارم.»<ref name=":9">سیمای آزادی - [https://www.youtube.com/watch?v=eJYoHEInzgc طالقانی، روح راستین انقلاب ضدسلطنتی]</ref></blockquote>در جریان سفر تعدادی از مجاهدین به فلسطین، وقتی ۶ تن از آنان به‌خاطر منحرف کردن مسیر هواپیما در عراق به زندان افتادند طالقانی نامه‌ای برای خمینی که در عراق به‌سر می‌برد نوشت. و در آن از [[خمینی]] خواسته بود که برای رهایی آنها اقدامی کند. سال‌ها بعدخمینی در سخنرانی ۴ تیرسال ۱۳۵۹ با اشاره تلویحی به طالقانی گفت:  «به من کاغذ نوشته بودند که اینها "انهم فتیة"‌قضیه "اصحاب کهف" هستند.»<ref name=":9" />


کمی پیش از پیروزی انقلاب بعد از این که آخرین دسته از زندانیان سیاسی از جمله اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران آزاد شدند طالقانی در سخنانی در مورد آنان گفت:<blockquote>«در مقابل شکنجه‌چی‌ها و بازجویانی که خودتان می‌شناسید، وقتی اسم مجاهدین برده می‌شد، اعصاب این‌ها به‌هم می‌لرزید وکنترلشان را از دست می‌دادند. این دلیل بر قدرت عقیده و ایمان به‌حق است. از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند، از اسم موسی خیابانی وحشت داشتند»</blockquote>[[پرونده:مسعود رجوی و موسی خیابانی به همراه آیت الله طالقانی بر سر مزار دکتر مصدق.JPG|جایگزین=آیت الله طالقانی - موسی خیابانی و مسعود رجوی|بندانگشتی|آیت الله طالقانی - موسی خیابانی و مسعود رجوی بر سر مزار مصدق در احمد آباد ۱۴ اسفند ۱۳۵۷]]آیت‌الله طالقانی طی پیامی که در میتینگ 4خرداد ۱۳۵۸ (به‌مناسبت سالروز شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق) قرائت شد گفته بود:
در ۲۱ ماه رمضان سال ۱۳۵۱ بعداز اعدام  محمد حنیف نژاد و بنیانگذاران مجاهدین، تمام صحبت طالقانی در مسجد هدایت راجع به شهادت آنها بود، به این ترتیب آشنایی آیت‌الله طالقانی با [[مجاهدین خلق]] به پیش از [[انقلاب ضدسلطنتی]] و دوران زندان بازمی‌گشت
 
کمی پیش از پیروزی انقلاب بعد از این که آخرین دسته از زندانیان سیاسی از جمله اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران آزاد شدند طالقانی در سخنانی در مورد آنان گفت:<blockquote>«در مقابل شکنجه‌چی‌ها و بازجویانی که خودتان می‌شناسید، وقتی اسم مجاهدین برده می‌شد، اعصاب این‌ها به‌هم می‌لرزید وکنترلشان را از دست می‌دادند. این دلیل بر قدرت عقیده و ایمان به‌حق است. از اسم [[مسعود رجوی]] وحشت داشتند، از اسم [[موسی خیابانی]] وحشت داشتند»</blockquote>[[پرونده:مسعود رجوی و موسی خیابانی به همراه آیت الله طالقانی بر سر مزار دکتر مصدق.JPG|جایگزین=آیت الله طالقانی - موسی خیابانی و مسعود رجوی|بندانگشتی|آیت الله طالقانی - موسی خیابانی و مسعود رجوی بر سر مزار مصدق در احمد آباد ۱۴ اسفند ۱۳۵۷]]آیت‌الله طالقانی طی پیامی که در میتینگ ۴ خرداد ۱۳۵۸ (به‌مناسبت سالروز شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق) قرائت شد گفته بود:


«امروز برای تجلیل از شهدایی جمع شده‌ایم که از خون پاک آنها پس‌از هفت سال سیلابها برخاست. همانها که برای درهم‌کوبیدن شرک و بتها و اقامه ‌توحید به‌پاخاستند. دشمن مشرک هم ازهمین‌جهت از آنها انتقام گرفت.
«امروز برای تجلیل از شهدایی جمع شده‌ایم که از خون پاک آنها پس‌از هفت سال سیلابها برخاست. همانها که برای درهم‌کوبیدن شرک و بتها و اقامه ‌توحید به‌پاخاستند. دشمن مشرک هم ازهمین‌جهت از آنها انتقام گرفت.


«و مانقموا منهم الا ان آمنوا بالله العزیز الحمید». آنها شاگردان مؤمن و دلداده ‌مکتب قرآن بودند. گوهرهایی بودند که درتاریکی درخشیدند. حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، عسکری‌زاده، مشکین‌فام، ناصر صادق از همین تابندگان بودند. اینها راه جهاد را گشودند. درود و رحمت خداوند بر روان آنها باد»<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/165 یاد پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضد‌سلطنتی، گرامی‌باد- سایت مجاهدین خلق ایران]</ref>
«و مانقموا منهم الا ان آمنوا بالله العزیز الحمید». آنها شاگردان مؤمن و دلداده ‌مکتب قرآن بودند. گوهرهایی بودند که درتاریکی درخشیدند. حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، [[محمود عسگری‌زاده|عسکری‌زاده]]، [[رسول مشکین‌فام|مشکین‌فام]]، [[ناصر صادق]] از همین تابندگان بودند. اینها راه جهاد را گشودند. درود و رحمت خداوند بر روان آنها باد»<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/165 یاد پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضد‌سلطنتی، گرامی‌باد- سایت مجاهدین خلق ایران]</ref>
== در برابر یک جریان ارتجاعی در زندان شاه ==
== در برابر یک جریان ارتجاعی در زندان شاه ==
دریکی از بندهای زندان اوین درسال۵۵ ساواک افرادخاصی را از زندان‌های مختلف انتخاب و در آن بند جمع کرده بود، تا زندانیان این بند را به موضع‌گیری برعلیه نیروهای پیشتاز و سازش با شاه وادار سازد. طالقانی در برابر این جریان ایستادگی کرد و مانع از اجرای نقشه ساواک شد.<ref name=":10" />
دریکی از بندهای [[زندان اوین]] درسال ۵۵ ساواک افراد خاصی را از زندان‌های مختلف انتخاب و در آن بند جمع کرده بود، تا زندانیان این بند را به موضع‌گیری برعلیه نیروهای پیشتاز و سازش با شاه وادار سازد. طالقانی در برابر این جریان ایستادگی کرد و مانع از اجرای نقشه ساواک شد.<ref name=":10" />
== دوران بعد از انقلاب ۵۷ ==
== دوران بعد از انقلاب ۵۷ ==
طالقانی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت‌های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.<ref name=":1" />
طالقانی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت‌های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده‌دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی [[مجلس خبرگان]] قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از درگذشت ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.<ref name=":1" />
[[پرونده:آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان.JPG|جایگزین=آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان|بندانگشتی|آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان]]
[[پرونده:آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان.JPG|جایگزین=آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان|بندانگشتی|آیت الله طالقانی در مجلس خبرگان]]
آیت‌الله طالقانی در آخرین نماز جمعه‌ای که برگزار کرد در روز جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ سه روز پیش از مرگش در مورد خطر دیکتاتوری هشدار داد و در مورد لزوم شکل گیری شوراها چنین گفت:
آیت‌الله طالقانی در آخرین نماز جمعه‌ای که برگزار کرد در روز جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ سه روز پیش از مرگش در مورد خطر دیکتاتوری هشدار داد و در مورد لزوم شکل گیری شوراها چنین گفت:


«صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسی‌ترین مسئله اسلامی است حتی به پیغمبرش با اون عظمت می‌گوید با این مردم مشورت کن، بدانند که مسئولیت دارند متکی به شخص رهبر نباشند. ولی نه اینکه نکردند، می‌دانم چرا نکردند. هنوز هم در مجلس خبرگان بحث می‌کنند؛ در این اصل اساسی قرآن، که به چه صورت پیاده بشود. باید، شاید، یا اینکه می‌توانند! نه این اصل اسلامیه، یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشون. علی فرمود، هر که استبداد کند در کارهای خود هلاک می‌شود، وقتی من یک دید دارم، یا یک نفر شما با دو نفر با ده نفر وقتی مشورت می‌کنم، ده دید پیدا می‌کنم، ده عقل به عقل خودم ضمیمه می‌کنم. چرا نمی‌شه؛ نمی‌‌دانم. یعنی گروه‌هایی، افرادی دست‌اندرکار شاید این‌طور تشخیص بدهند اگر شورا باشد ما دیگر چه کاره هستیم؟ شما هیچ برید دنبال کارتون. بزارید این مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردمند که کشته دادند. اینهایی که اینجا خوابیدند از همین توده‌‌های جنوب شهر بودند»<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=_nEj1MgyDRc کانال یوتیوب سرای قلم]</ref>
«صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسی‌ترین مسئله اسلامی است حتی به پیغمبرش با اون عظمت می‌گوید با این مردم مشورت کن، بدانند که مسئولیت دارند متکی به شخص رهبر نباشند. ولی نه اینکه نکردند، می‌دانم چرا نکردند.  
 
هنوز هم در مجلس خبرگان بحث می‌کنند؛ در این اصل اساسی قرآن، که به چه صورت پیاده بشود. باید، شاید، یا اینکه می‌توانند! نه این اصل اسلامیه، یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشون.  
 
علی فرمود، هر که استبداد کند در کارهای خود هلاک می‌شود، وقتی من یک دید دارم، یا یک نفر شما با دو نفر با ده نفر وقتی مشورت می‌کنم، ده دید پیدا می‌کنم، ده عقل به عقل خودم ضمیمه می‌کنم. چرا نمی‌شه؛ نمی‌‌دانم. یعنی گروه‌هایی، افرادی دست‌اندرکار شاید این‌طور تشخیص بدهند اگر شورا باشد ما دیگر چه کاره هستیم؟ شما هیچ برید دنبال کارتون. بزارید این مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردمند که کشته دادند. اینهایی که اینجا خوابیدند از همین توده‌‌های جنوب شهر بودند»<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=_nEj1MgyDRc کانال یوتیوب سرای قلم]</ref>


== طالقانی و آزادی ==
=== طالقانی و آزادی ===
طالقانی از فردای پیروزی انقلاب تاکید بر آزادی‌های اساسی و سپردن مسئولیت به مردم داشت و هشدارهای متوالی در مورد تهدید استبداد زیر پرده دین می داد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=xxqFkcNqoRU کلیپ سید محمود طالقانی در یوتیوب]</ref>
طالقانی از فردای پیروزی انقلاب تاکید بر آزادی‌های اساسی و سپردن مسئولیت به مردم داشت و هشدارهای متوالی در مورد تهدید استبداد زیر پرده دین می داد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=xxqFkcNqoRU کلیپ سید محمود طالقانی در یوتیوب]</ref>


== طالقانی و مسئله کردستان ==
=== طالقانی و مسئله کردستان ===
[[پرونده:Taleghani Beheshti Hashemi Banisadr.jpg|جایگزین=آیت الله طالقانی در سنندج برای حل مسئله کردستان|بندانگشتی|آیت الله طالقانی در سنندج برای حل مسئله کردستان]]
دراوایل فروردین ۵۸ با پیش آمدن مسئله کردستان طالقانی راه حل  مذاکره و راه حل مسالمت‌آمیز را مطرح کرد، و خود به میان مردم سنندج رفت، و شورای موقت شهر را تشکیل داد، تا خود مردم کرد اداره‌ی امور و سرنوشت خویش را به‌دست بگیرند. به همین ترتیب  او درقبال مسأله ترکمن، با ارائه چند رهنمود ارزنده، پیشنهاد ترک مخاصمه و حل مسالمت‌آمیز قضایا را داد. <ref name=":10">نشریه مجاهد شماره 7-30مهر 1358آنجا که ”پدر طالقانی“ خلاف جریان شنا می کرد</ref>
دراوایل فروردین ۵۸ با پیش آمدن مسئله کردستان طالقانی راه حل  مذاکره و راه حل مسالمت آمیز را مطرح کرد، و خود به میان مردم سنندج رفت، و شورای موقت شهر را تشکیل داد، تا خود مردم کرد اداره‌ی امور و سرنوشت خویش را به‌دست بگیرند. به همین ترتیب  او درقبال مسأله ترکمن، با ارائه چند رهنمود ارزنده، پیشنهاد ترک مخاصمه و حل مسالمت آمیز قضایا را داد. <ref name=":10">نشریه مجاهد شماره 7-30مهر 1358آنجا که ”پدر طالقانی“ خلاف جریان شنا می کرد</ref>


== غیبت یک هفته ای ==
=== غیبت یک هفته‌ای ===
اواخر فروردین ماه ۵۸ فرزندان  آیت‌الله طالقانی  ربوده شدند. وی به عنوان اعتراض به این حرکت  کلیه‌ی دفاتر خویش را تعطیل اعلام کرد . خودش هم در اعتراض به شیوه‌هایی که آزادی تمام فرزندان او را  در معرض تهدید قرارداده است به نقطه نامعلومی رفت.  این حرکت یکی از موضع‌گیری‌های اساسی او بود. <ref name=":10" />
اواخر فروردین ماه ۵۸ فرزندان  آیت‌الله طالقانی  ربوده شدند. وی به عنوان اعتراض به این حرکت  کلیه‌ی دفاتر خویش را تعطیل اعلام کرد . خودش هم در اعتراض به شیوه‌هایی که آزادی تمام فرزندان او را  در معرض تهدید قرارداده است به نقطه نامعلومی رفت.  این حرکت یکی از موضع‌گیری‌های اساسی او بود. <ref name=":10" />


== مخالفت با حجاب اجباری ==
=== مخالفت با حجاب اجباری ===
آیت‌الله طالقانی، در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی درباره این موضوع به تفصیل سخن گفت. وی با شاره به آیاتی از قرآن و اینکه: «هیچکس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمی‌کند» تأکید نموده که «پوشش زنان یک اصل قرآنی و اسلامی است.   همیشه زن‌های ما دارای یک فرم حجاب بوده‌اند؛ حجاب به معنای عامش نه مخصوص به چادر و وضع خاص یعنی حفظ عفاف، حفظ وقار و شخصیت زن که همیشه در ایران و کشورهای شرقی اسلامی و غیراسلامی بود... این نص صریح قران است آن قدری که قرآن بیان کرده نه ما می‌توانیم از آن حدود خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.
آیت‌الله طالقانی، در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی درباره این موضوع به تفصیل سخن گفت. وی با شاره به آیاتی از قرآن و اینکه: «هیچکس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمی‌کند» تأکید نموده که «پوشش زنان یک اصل قرآنی و اسلامی است. همیشه زن‌های ما دارای یک فرم حجاب بوده‌اند؛ حجاب به معنای عامش نه مخصوص به چادر و وضع خاص یعنی حفظ عفاف، حفظ وقار و شخصیت زن که همیشه در ایران و کشورهای شرقی اسلامی و غیر اسلامی بود...  
 
این نص صریح قران است آن قدری که قرآن بیان کرده نه ما می‌توانیم از آن حدود خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.


 طالقانی در برخورد با حجاب، ضمن آنکه مخالف اعمال بی‌حجابی در گذشته است، اما با یک زبان خاص نشان می‌دهد معتقد است که زن باید در اجتماع حضور پیدا کند و با مسئولیت‌پذیری حقوقش را به دست آورد.<ref name=":2" />
 طالقانی در برخورد با حجاب، ضمن آنکه مخالف اعمال بی‌حجابی در گذشته است، اما با یک زبان خاص نشان می‌دهد معتقد است که زن باید در اجتماع حضور پیدا کند و با مسئولیت‌پذیری حقوقش را به دست آورد.<ref name=":2" />
خط ۸۳: خط ۹۰:
در مورد مسئله حجاب از قول آیت‌الله طالقانی  در آرشیو روزنامه اطلاعات آمده است:
در مورد مسئله حجاب از قول آیت‌الله طالقانی  در آرشیو روزنامه اطلاعات آمده است:


«مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟ کی در این راه‌پیمایی‌ها زنان ما را مجبود کرده که با حجاب یا بی‌حجاب بیایند؟ نه در زمان پیامبر نه ائمه معصومین، چیزی به نام حجاب اجباری نبوده، این حکم اجبار یک حکم من‌درآوردی است که نه تنها عفاف و پاکی را در جامعه رواج نخواهد داد بلکه موجب گسترش فساد و فحشا در کل جامعه خواهد شد. در اصل دین اجبار و اکراه نیست، چه برسد به فرغ آن، دین سرنیزه‌ای به قلب کسی راه نخواهد داشت. می‌ترسم روزی برسد که غارت بیت‌المال و فقر و فلاکت عادی شود و موضوع حساس جامعه بشود دو تار موی زن که زیر روسری است یا بیرون آن...»<ref>آرشیو روزنامه اطلاعات</ref>
«مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟ کی در این راه‌پیمایی‌ها زنان ما را مجبود کرده که با حجاب یا بی‌حجاب بیایند؟ نه در زمان پیامبر نه ائمه معصومین، چیزی به نام حجاب اجباری نبوده، این حکم اجبار یک حکم من‌درآوردی است که نه تنها عفاف و پاکی را در جامعه رواج نخواهد داد بلکه موجب گسترش فساد و فحشا در کل جامعه خواهد شد.  


== در گذشت ==
در اصل دین اجبار و اکراه نیست، چه برسد به فرغ آن، دین سرنیزه‌ای به قلب کسی راه نخواهد داشت. می‌ترسم روزی برسد که غارت بیت‌المال و فقر و فلاکت عادی شود و موضوع حساس جامعه بشود دو تار موی زن که زیر روسری است یا بیرون آن...»<ref>آرشیو روزنامه اطلاعات</ref>
 صبح نوزدهم شهریور سال ۱۳۵۸، آیت‌الله طالقانی در اثر سکته قلبی درگذشت.<ref name=":2" />
 
== درگذشت طالقانی ==
 صبح نوزدهم شهریور سال ۱۳۵۸، آیت‌الله طالقانی در اثر سکته قلبی درگذشت.<ref name=":2" />
[[پرونده:تشییع آیت الله طالقانی ۱.JPG|جایگزین=تشییع آیت الله طالقانی|بندانگشتی|تشییع آیت الله طالقانی که بیش از یک میلیون نفر از مردم تهران در آن شرکت کردند]]
[[پرونده:تشییع آیت الله طالقانی ۱.JPG|جایگزین=تشییع آیت الله طالقانی|بندانگشتی|تشییع آیت الله طالقانی که بیش از یک میلیون نفر از مردم تهران در آن شرکت کردند]]
اگر چه شواهد قابل تکیه‌ای وجود نداشت اما برخی مرگ او را مشکوک دانستند. مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«هر دو خط تلفن منزل پدرم را شب فوتش قطع كرده بودند. مخابرات می دانسته که هر دو خط را آقای طالقانی استفاده می کند و قاعدتا این دو تلفن در دو جای مختلف شهر به صورت همزمان نباید قطع می شد. راننده پدرم را بدون اطلاع ما مرخص كرده بودند. آقا احساس می کند درد سینه دارد به آقای چهپور خبر می دهد؛ اما آقای چهپور متوجه می شود که تلفن قطع است. راه می‌افتد و می رود به میدان عشرت آباد به دنبال دکتر شیبانی. اعتراض ما این بود که سه بیمارستان اطراف آن خانه بود به هیچ کدام از آنها نرفته است.  به ما می گوید: ما تلفن نداشتیم. خب تلفن نبود اما حداقل ۵۰ عدد از این بی‌سیمهای دستی آنجا ریخته بود و کمیته مرکز به آنجا نزدیک بوده، همه این اتفاقات در کنار هم نمی تواند تصادفی باشد.»</blockquote>
اگر چه شواهد قابل تکیه‌ای وجود نداشت اما برخی مرگ او را مشکوک دانستند. مهدی طالقانی فرزند آیت‌الله طالقانی در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«هر دو خط تلفن منزل پدرم را شب فوتش قطع كرده بودند. مخابرات می دانسته که هر دو خط را آقای طالقانی استفاده می کند و قاعدتا این دو تلفن در دو جای مختلف شهر به صورت همزمان نباید قطع می شد. راننده پدرم را بدون اطلاع ما مرخص كرده بودند. آقا احساس می کند درد سینه دارد به آقای چهپور خبر می دهد؛ اما آقای چهپور متوجه می شود که تلفن قطع است.  
 
راه می‌افتد و می رود به میدان عشرت‌آباد به دنبال دکتر شیبانی. اعتراض ما این بود که سه بیمارستان اطراف آن خانه بود به هیچ کدام از آنها نرفته است.  به ما می‌گوید: ما تلفن نداشتیم. خب تلفن نبود اما حداقل ۵۰ عدد از این بی‌سیمهای دستی آنجا ریخته بود و کمیته مرکز به آنجا نزدیک بوده، همه این اتفاقات در کنار هم نمی‌تواند تصادفی باشد.»</blockquote>
 
=== حاج خلیل رضایی ===
حاج خلیل رضایی در یادداشتی در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«... روز نوزده شهريور من تازه از سفر آمريکا برگشته بودم. در بازگشت به دليل علاقه زياد و رفاقتی که از سال‌های قبل ايجاد شده و در جريان مبارزات عليه شاه و شهادت فرزندان مجاهدم بسيار محکم شده بود، از همان فرودگاه به منزل آقای طالقانی زنگ زدم که سلامی گفته و احوالی بپرسم که جواب دادند خانه نيستند و مهمانند. از فرودگاه به خانه رفتم ولی به دليل اختلاف ساعت آمريکا و ايران و عادت نکردن به وقت خواب در ايران خوابم نمی‌برد. در همين هنگام آقای «اصغر محکمی» زنگ زد و با ناراحتی گفت آقای طالقانی در مهمانی منزل چه‌پور (پدر يکی از عروس‌های آقای طالقانی) فوت کرده است. </blockquote><blockquote>جريان به اين صورت بود که آقای طالقانی طلب آب می‌کنند و چه‌پور می‌رود و ليوانی آب می‌آورد و به دست آقا می‌دهد. آقا آب را می‌خورد و بعد از دو سه دقيقه می‌گويد «سوختم» و از حال می‌رود. افراد حاضر می‌روند تلفن بزنند به بيمارستان «طرفه» که می‌بينند هر دو تلفن خانه چه‌پور قطع است. </blockquote><blockquote>من به اصغر محکمی گفتم تو از کجا متوجه شدی ؟ او جواب داد منزل پدر من کنار منزل چه‌پور است و می‌آيند و از خانه پدر من تلفن می‌کنند، ولی کار از کار گذشته است. در اين‌جا بجا است اشاره کنم آقای اصغر محکمی مجاهد رشيد و شريفی بود که در سال شصت توسط پاسداران خمينی به شهادت رسيد.</blockquote><blockquote>در هر حال من پس از باخبر شدن از ماجرا با حالی پريشان به [[مهندس مهدی بازرگان|مهندس بازرگان]]، آقای صدر حاج‌سيدجوادی، دکتر سامی و دکتر مبشيری تلفن کردم و قضيه را گفتم و بعد به وزارت کشور رفتم تا ته و توی قضيه را بيشتر در بياورم. قطع بودن بی‌دليل هر دو تلفن خانه چه‌پور بيشتر قضيه را مرموز می‌کرد و احتمال اينکه جنايتی اتفاق افتاده باشد را بيشتر می‌کرد.
 
به خصوص که همزمان تلفن منزل ديگر آقای طالقانی که طبقه چهارم آپارتمانی در خيابان تخت جمشيد بود نيز قطع شده بود و عده‌ای که هيچ گاه معلوم نشد از کجا آمده بودند، تمام اثاث خانه را زير و رو کرده و به طور دقيق گشته بودند که به تصور من برای آن بود که اگر نوشته‌ای از آقای طالقانی عليه آن‌ها وجود دارد از بين ببرند.
 
در وزارت کشور وقتی با آقای صدرحاج‌سيدجوادی صحبت کردم، ايشان گفتند خودت به شهربانی کل برو و قضيه را دنبال کن که ماجرا چه بوده است. من به عنوان بازرس مخصوص وزارت کشور به شهربانی رفتم و مشغول پيگيری قضايا شدم.
 
يک تيم ورزيده برای دنبال کردن قضيه بلافاصله تشکيل شد. سه روز بعد از شهربانی تلفن زدند که به آنجا بروم. وقتی رفتم معلوم شد بهشتی تلفن زده و گفته است که خمينی دستور داده هر نوع تعقيب ماجرا ممنوع است و لاجرم قضيه معلق ماند.
 
دکتر سامی خيلی تلاش کرد که اجازه کالبد شکافی بگيرد، ولی باز از سوی خمينی به او خبر دادند کالبد شکافی ممنوع است و لاجرم دکتر سامی نتوانست کاری بکند. فی‌الواقع در آن وقت هم در برابر قدرت وحشتناک خمينی نمی‌شد کاری کرد.
 
در هر حال اين بزرگ‌مرد اين‌چنين در ميان اشک و آه مردم به خاک سپرده شد و اين معضل باقی ماند، اما شم مردم کم‌تر اشتباه می‌کند. از فردای به خاک‌سپاری مرحوم طالقانی اين شعار که «بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو کشتی» بر سر زبان مردم افتاد و اين شعار بيهوده نبود.»</blockquote>
 
== آثار و تألیفات ==
== آثار و تألیفات ==
* تفسير پرتوى‌ از قرآن‌ در ۶ جلد: تفسير سوره‌‌ فاتحة‌ الكتاب‌، بقره‌، سوره‌‌ آل‌ عمران‌ و ۲۴ آيه‌ از سوره‌‌ نساء در چهار مجلد، تفسير جزء سى ام‌ قرآن‌ در دو مجلد
* تفسير پرتوى‌ از قرآن‌ در ۶ جلد: تفسير سوره‌‌ فاتحة‌ الكتاب‌، بقره‌، سوره‌‌ آل‌ عمران‌ و ۲۴ آيه‌ از سوره‌‌ نساء در چهار مجلد، تفسير جزء سى ام‌ قرآن‌ در دو مجلد
۱۳٬۴۲۸

ویرایش