درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
<div class="box-content"> | <div class="box-content"> | ||
<div>[[پرونده: | <div>[[پرونده:احمد شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|230x230پیکسل|احمد شاملو]]</div> | ||
<div> | <div> | ||
'''احمد شاملو'''، (زادهی ۲۱ آذر ۱۳۰۴ مصادف با ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵در تهران، درگذشته در ۲ مرداد ۱۳۷۹)، با نام شعری الف.بامداد، برجستهترین شاعر معاصر ایران، از فرهنگسازان وفرهنگنویسان بزرگ ایران، نویسنده، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. پدرش حیدر و مادرش کوکب نام داشت و از قفقاز به ایران آمده بود. پدر احمد شاملو افسر ارتش و مدام در سفر بود و خانوادهی آنها از شهری به شهر دیگر میکوچید. | |||
احمد شاملو دبیرستان را به پایان برد اما شرایط زندگی به وی امکان ادامهی تحصیل نداد. شوق آموختن و علاقهی او به شعر او را به کار در روزنامهها و سپس سرودن شعر هدایت کرد. احمد شاملو اولین دفتر شعر خود را با نام آهنگهای فراموششده به چاپ رساند اما بعدها آنرا ناچیز خواند و از انتشار آن اظهار پشیمانی کرد. از نخستین اشعار وی که بسیار مورد توجه واقع شد، شعر «از شکوفهی سرخ یک پیراهن» بود که در سال ۱۳۲۹ برای عبور از سد سانسور با نام دیگری منتشر شد. این اولین شعر غیرموزون احمدشاملو بود. به این ترتیب احمد شاملو آغازگر شعر سپید فارسی گشت. احمد شاملو سه بار ازدواج کرد اما تنها ازدواج سوم او با آیدا سرکیسیان دوام داشت. او نام «آیدا» را بر دو دفتر شعری خود به نامهای «آیدا، درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» نیز گذاشته است. آیدا سرکیسیان علاوه بر همسر، همکار و تنها یار و پشتیبان او در جمعآوری اشعار و پژوهشهایش بود. | |||
احمد شاملو در طول زندگی خود سه بار دستگیر شد. در یکی از حملات توسط نیروهای امنیتی [[محمدرضا پهلوی]] به خانهی او برخی کتابها و نوشتههای او برای همیشه از بین رفت. همواره شعرها و کتابهای او مورد سانسور و ممیزی قرار میگرفت. پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] وی در همان ابتدا نسبت به سرکوب رو به رشد در حاکمیت جدید هشدار داد. او در دوران جمهوری اسلامی به طور کامل با رسانهها و افراد و تمامیت سیستم خط قرمز داشت و انزوا را ترجیح داد. از اشعار معروف او پس از انقلاب شعر «در این بن بست» است که با مطلع مشهور «دهانت را میبویند، مبادا گفته باشی دوستت دارم! » آغاز میشود. | |||
احمدشاملو همچنین تلاشی بسیار دشوار را در ساختن اولین فرهنگنامه واژههای عامیانه انجام داد. این فرهنگنامه که به کتاب کوچه شهرت دارد دارای دهها جلد است و نوشتن آن سال ها زمان برده است. احمد شاملو این کار را به تنهایی و بدون هیچ پشتیبانی انجام داد، به طوری که بسیاری از مجلدهای آن تا پس از مرگ وی نیز هنوز تدوین و منتشر نشده بود. احمد شاملو در سالهای پایانی از بیماری قند رنج میبرد. یک سال پیش از درگذشت پزشکان مجبور به قطع یکی از پاهای وی شدند. احمدشاملو سرانجام در ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت. | |||
[[ | |||
[[احمد شاملو|بیشتر بخوانید...]] | |||
<div> | <div> | ||
| خط ۲۴: | خط ۲۸: | ||
<div class="box-content"> | <div class="box-content"> | ||
<div>[[پرونده: | <div>[[پرونده:علیرضا شوریده.jpg|جایگزین=علیرضا شوریده|بندانگشتی|180x180پیکسل|علیرضا شوریده]]</div> | ||
<div> | <div> | ||
''' | '''علیرضا شوریده'''، (تولد ۱۳۲۰ - درگذشت ۱۸ آذر ۱۳۷۹) در شهر انزلی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در انزلی به اتمام رساند. علیرضا شوریده در سال ۱۳۳۴ به تهران کوچ کرد و دبیرستان را در تهران گذراند. او به دلیل صدای خوشی که داشت در مسابقات امور تربیتی دبیرستان نفر اول شد. همین امر باعث شد تا او را به هنرستان موسیقی معرفی کنند. در سال ۱۳۴۴ نزد استاد کریمی آواز ایرانی فراگرفت و گوشهها و ردیفها را در موسیقی ایرانی آموخت و سپس شاگرد اسماعیل مهرتاش شد. علیرضا شوریده در سال ۱۳۵۴ با رادیو همکاری کرد و با ورود به ارکستر گلها که رهبر آن فرهاد فخرالدینی بود مجموعا ۱۰ برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه عشاق به سرپرستی عبدالله ملتپرست همکاری کرد و نوار اشک وارش حاصل کار او بود. در سال ۱۳۵۶ با ارکستر پایور همکاری کرد. یکی دیگر از ترانههای مشهور او ترانهی «بخوان ای همسفر با من» و «سرود شهادت» از سری ترانههای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] است. وی در سالهای پس از انقلاب حاضر به همکاری با ارگانهای حکومتی نشد و به همین دلیل از کار هنری کنار گذاشته شد و تا پایان عمر در سکوت بسر برد. سرانجام علیرضا شوریده در ۱۸ آذر ۱۳۷۹ بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرانزلی به خاک سپرده شد.[۱] | ||
[[ | [[علیرضا شوریده|بیشتر بخوانید...]] | ||
| خط ۳۸: | خط ۴۳: | ||
<div class="box-content"> | <div class="box-content"> | ||
<div>[[پرونده: | <div>[[پرونده:لگوی8.PNG|جایگزین=لگوی8.PNG|بندانگشتی|235x175پیکسل|اعلامیه جهانی حقوق بشر]]</div> | ||
<div> | <div> | ||
'''اعلامیه جهانی حقوق بشر'''، در روز ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ برابر با ۱۹ آذر ۱۳۲۷، بدون رأی مخالف، با ۴۸ رأی موافق و ۸ رأی ممتنع توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. اعلامیه جهانی حقوق بشر، یک پیمان بینالمللی برای تضمین حقوق و با هدف برقراری آزادیهای برابر برای تمام مردم است. این پیمان بینالمللی نتیجه مستقیم فجایع جنگ جهانی دوم بود و برای نخستین بار حقوق اساسی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که تمام انسانها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند به صورت جهانی مشخص کرد. اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای ۳۰ ماده است که نظرگاه سازمان ملل متحد را در مورد حقوق بشر تشریح میکند. هرساله این روز در جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر گرامی داشته میشود. | |||
<br>[[ | <br>[[اعلامیه جهانی حقوق بشر|بیشتر بخوانید...]] | ||
</div> | </div> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۴۲
احمد شاملو، (زادهی ۲۱ آذر ۱۳۰۴ مصادف با ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵در تهران، درگذشته در ۲ مرداد ۱۳۷۹)، با نام شعری الف.بامداد، برجستهترین شاعر معاصر ایران، از فرهنگسازان وفرهنگنویسان بزرگ ایران، نویسنده، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. پدرش حیدر و مادرش کوکب نام داشت و از قفقاز به ایران آمده بود. پدر احمد شاملو افسر ارتش و مدام در سفر بود و خانوادهی آنها از شهری به شهر دیگر میکوچید.
احمد شاملو دبیرستان را به پایان برد اما شرایط زندگی به وی امکان ادامهی تحصیل نداد. شوق آموختن و علاقهی او به شعر او را به کار در روزنامهها و سپس سرودن شعر هدایت کرد. احمد شاملو اولین دفتر شعر خود را با نام آهنگهای فراموششده به چاپ رساند اما بعدها آنرا ناچیز خواند و از انتشار آن اظهار پشیمانی کرد. از نخستین اشعار وی که بسیار مورد توجه واقع شد، شعر «از شکوفهی سرخ یک پیراهن» بود که در سال ۱۳۲۹ برای عبور از سد سانسور با نام دیگری منتشر شد. این اولین شعر غیرموزون احمدشاملو بود. به این ترتیب احمد شاملو آغازگر شعر سپید فارسی گشت. احمد شاملو سه بار ازدواج کرد اما تنها ازدواج سوم او با آیدا سرکیسیان دوام داشت. او نام «آیدا» را بر دو دفتر شعری خود به نامهای «آیدا، درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» نیز گذاشته است. آیدا سرکیسیان علاوه بر همسر، همکار و تنها یار و پشتیبان او در جمعآوری اشعار و پژوهشهایش بود.
احمد شاملو در طول زندگی خود سه بار دستگیر شد. در یکی از حملات توسط نیروهای امنیتی محمدرضا پهلوی به خانهی او برخی کتابها و نوشتههای او برای همیشه از بین رفت. همواره شعرها و کتابهای او مورد سانسور و ممیزی قرار میگرفت. پس از انقلاب ضدسلطنتی وی در همان ابتدا نسبت به سرکوب رو به رشد در حاکمیت جدید هشدار داد. او در دوران جمهوری اسلامی به طور کامل با رسانهها و افراد و تمامیت سیستم خط قرمز داشت و انزوا را ترجیح داد. از اشعار معروف او پس از انقلاب شعر «در این بن بست» است که با مطلع مشهور «دهانت را میبویند، مبادا گفته باشی دوستت دارم! » آغاز میشود.
احمدشاملو همچنین تلاشی بسیار دشوار را در ساختن اولین فرهنگنامه واژههای عامیانه انجام داد. این فرهنگنامه که به کتاب کوچه شهرت دارد دارای دهها جلد است و نوشتن آن سال ها زمان برده است. احمد شاملو این کار را به تنهایی و بدون هیچ پشتیبانی انجام داد، به طوری که بسیاری از مجلدهای آن تا پس از مرگ وی نیز هنوز تدوین و منتشر نشده بود. احمد شاملو در سالهای پایانی از بیماری قند رنج میبرد. یک سال پیش از درگذشت پزشکان مجبور به قطع یکی از پاهای وی شدند. احمدشاملو سرانجام در ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت.
علیرضا شوریده، (تولد ۱۳۲۰ - درگذشت ۱۸ آذر ۱۳۷۹) در شهر انزلی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در انزلی به اتمام رساند. علیرضا شوریده در سال ۱۳۳۴ به تهران کوچ کرد و دبیرستان را در تهران گذراند. او به دلیل صدای خوشی که داشت در مسابقات امور تربیتی دبیرستان نفر اول شد. همین امر باعث شد تا او را به هنرستان موسیقی معرفی کنند. در سال ۱۳۴۴ نزد استاد کریمی آواز ایرانی فراگرفت و گوشهها و ردیفها را در موسیقی ایرانی آموخت و سپس شاگرد اسماعیل مهرتاش شد. علیرضا شوریده در سال ۱۳۵۴ با رادیو همکاری کرد و با ورود به ارکستر گلها که رهبر آن فرهاد فخرالدینی بود مجموعا ۱۰ برنامه ضبط کرد. علیرضا شوریده همچنین با گروه عشاق به سرپرستی عبدالله ملتپرست همکاری کرد و نوار اشک وارش حاصل کار او بود. در سال ۱۳۵۶ با ارکستر پایور همکاری کرد. یکی دیگر از ترانههای مشهور او ترانهی «بخوان ای همسفر با من» و «سرود شهادت» از سری ترانههای سازمان مجاهدین خلق ایران است. وی در سالهای پس از انقلاب حاضر به همکاری با ارگانهای حکومتی نشد و به همین دلیل از کار هنری کنار گذاشته شد و تا پایان عمر در سکوت بسر برد. سرانجام علیرضا شوریده در ۱۸ آذر ۱۳۷۹ بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایران تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرانزلی به خاک سپرده شد.[۱]
اعلامیه جهانی حقوق بشر، در روز ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ برابر با ۱۹ آذر ۱۳۲۷، بدون رأی مخالف، با ۴۸ رأی موافق و ۸ رأی ممتنع توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. اعلامیه جهانی حقوق بشر، یک پیمان بینالمللی برای تضمین حقوق و با هدف برقراری آزادیهای برابر برای تمام مردم است. این پیمان بینالمللی نتیجه مستقیم فجایع جنگ جهانی دوم بود و برای نخستین بار حقوق اساسی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که تمام انسانها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند به صورت جهانی مشخص کرد. اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای ۳۰ ماده است که نظرگاه سازمان ملل متحد را در مورد حقوق بشر تشریح میکند. هرساله این روز در جهان به عنوان روز بینالمللی حقوق بشر گرامی داشته میشود.