کاربر:Khosro/صفحه تمرین مسعود احمدزاده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
مسعود احمدزاده علی‌رغم جوانیش به هنگام شهادت، کارنامه‌ای پر از فعالیت‌های مبارزاتی و انقلابی دارد. مسعود احمدزاده که از هوش بالایی برخوردار بود، شناختی وسیع و عمیق از مبارزه، تاکتیک و [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی مبارزه‌ انقلابی]] و مارکسیسم داشت.  او در فعالیت‌های خود بسیار پی‌گیر وخلاق بود. تا نیمه‌های شب کار می‌کرد و به جمع‌ بندی مسائل مبارزه و تدوین تاکتیک‌ها و تئوری‌ها می‌پرداخت و اغلب بسیار سحرخیز بود. مسعود احمد زاده که خود نویسنده‌ی چندین کتاب از جمله« مبارززه مسلحانه، هم تاکتیک و هم استراتژی» بود با تعدادی از همفکران خود به سازمان دادن نخستین گروه چریکی دست زد. مسعود احمدزاده در نقش فرمانده تیم، چندین عملیات چریکی را هدایت کرد. . او پس از دستگیری تحت شکنجه‌های شدید [[ساواک]] قرار گرفت، اما در مقابل شکنجه از خود مقاومت نشان داد. به همین دلیل ساواک، وی را مدتها در سلول به تنهایی نگه داشت.<ref name=":0">[https://www.marxists.org/farsi/archive/ahmadzadeh/1970/armed-struggle.pdf پیشگفتار کتاب مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاتیک]</ref> مسعود احمدزاده سرانجام در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰ تیرباران شد.
مسعود احمدزاده علی‌رغم جوانیش به هنگام شهادت، کارنامه‌ای پر از فعالیت‌های مبارزاتی و انقلابی دارد. مسعود احمدزاده که از هوش بالایی برخوردار بود، شناختی وسیع و عمیق از مبارزه، تاکتیک و [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی مبارزه‌ انقلابی]] و مارکسیسم داشت.  او در فعالیت‌های خود بسیار پی‌گیر وخلاق بود. تا نیمه‌های شب کار می‌کرد و به جمع‌ بندی مسائل مبارزه و تدوین تاکتیک‌ها و تئوری‌ها می‌پرداخت و اغلب بسیار سحرخیز بود. مسعود احمد زاده که خود نویسنده‌ی چندین کتاب از جمله« مبارززه مسلحانه، هم تاکتیک و هم استراتژی» بود با تعدادی از همفکران خود به سازمان دادن نخستین گروه چریکی دست زد. مسعود احمدزاده در نقش فرمانده تیم، چندین عملیات چریکی را هدایت کرد. . او پس از دستگیری تحت شکنجه‌های شدید [[ساواک]] قرار گرفت، اما در مقابل شکنجه از خود مقاومت نشان داد. به همین دلیل ساواک، وی را مدتها در سلول به تنهایی نگه داشت.<ref name=":0">[https://www.marxists.org/farsi/archive/ahmadzadeh/1970/armed-struggle.pdf پیشگفتار کتاب مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاتیک]</ref> مسعود احمدزاده سرانجام در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰ تیرباران شد.


مسعود احمدزاده درباره‌ی ایمان خود به مبارزه و مردم می‌گوید:<blockquote>«ما به خلق خود و فرزندان پیش‌آهنگش ایمان داریم و ضامن این ایمان ما خون ما است. ما با پوست و گوشت خود نیاز به حمایت خلق را احساس می‌کنیم و می‌دانیم بدون چنین حمایتی، نابودی ما و نابودی راه، حتمی است. ما جان خود را بر سر ایمان گذاشته‌ایم. در مرحله‌ی پایه‌گذاری و سنت‌گذاری مبارزه‌ی مسلحانه، دادن فدیه و قربانی‌هایی چنین گزاف اجتناب‌ناپذیر است. قربانی‌هایی که ما داده‌ایم، شهدای ما که دلیرانه تا پای مرگ در برابر دشمن مقاومت کرده‌اند، اسیران ما که قهرمانانه در برابر شکنجه‌های قرون وسطایی دژخیمان شاه مقاومت می‌ورزند، قطعاً باعث خواهند شد که نهال انقلاب ایران شکوفا گردد که فرزندان خلق به‌پاخیزند؛ و آن‌گاه جنگ توده‌ای دیر یا زود آغاز گردد… بگذار تسلیم‌طلبان هر چه می‌خواهند رجزخوانی کنند. وظیفه‌ی هر محفل و گروه انقلابی است که با هر امکانی که دارد و به هر شکلی که می‌تواند مبارزه‌ی مسلحانه را آغاز کند و ضربات خود را بر دشمن فرود آورد. تجربه نشان داده است که راهی نیست جز مبارزه‌ی مسلحانه و تجربه نشان داده است که خلق از این مبارزه حمایت خواهد کرد.»<ref name=":2">[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf کتاب مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک]</ref></blockquote>
مسعود احمدزاده درباره‌ی ایمان خود به مبارزه و مردم می‌گوید:<blockquote>«ما به خلق خود و فرزندان پیش‌آهنگش ایمان داریم و ضامن این ایمان ما خون ما است. ما با پوست و گوشت خود نیاز به حمایت خلق را احساس می‌کنیم و می‌دانیم بدون چنین حمایتی، نابودی ما و نابودی راه، حتمی است. ما جان خود را بر سر ایمان گذاشته‌ایم. در مرحله‌ی پایه‌گذاری و سنت‌گذاری مبارزه‌ی مسلحانه، دادن فدیه و قربانی‌هایی چنین گزاف اجتناب‌ناپذیر است. قربانی‌هایی که ما داده‌ایم، شهدای ما که دلیرانه تا پای مرگ در برابر دشمن مقاومت کرده‌اند، اسیران ما که قهرمانانه در برابر شکنجه‌های قرون وسطایی دژخیمان شاه مقاومت می‌ورزند، قطعاً باعث خواهند شد که نهال انقلاب ایران شکوفا گردد که فرزندان خلق به‌پاخیزند؛ و آن‌گاه جنگ توده‌ای دیر یا زود آغاز گردد… بگذار تسلیم‌طلبان هر چه می‌خواهند رجزخوانی کنند. وظیفه‌ی هر محفل و گروه انقلابی است که با هر امکانی که دارد و به هر شکلی که می‌تواند مبارزه‌ی مسلحانه را آغاز کند و ضربات خود را بر دشمن فرود آورد. تجربه نشان داده است که راهی نیست جز مبارزه‌ی مسلحانه و تجربه نشان داده است که خلق از این مبارزه حمایت خواهد کرد.»<ref name=":2">[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf کتاب مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک]</ref></blockquote><blockquote></blockquote>
 
== مسعود احمدزاده، بنیان‌گذار ==
مسعود احمدزاده به همراه امیرپرویز پویان گروه احمدزاده ـ پویان را بنیان نهاد. این گروه از هسته‌های اصلی تشکیل‌دهنده‌ی [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] گشت. در سال‌های پس از به بن‌بست رسیدن مبارزات پارلمانتاریستی در ایران، دیکتاتوری شاه، هر صدای مخالفی را خاموش کرده بود.


== تشکیل اولین هسته‌ی مقاومت ==
مسعود احمدزاده به همراه امیرپرویز پویان گروه احمدزاده ـ پویان را بنیان نهاد. این گروه از هسته‌های اصلی تشکیل‌دهنده‌ی [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] است. در سال‌های پس از به بن‌بست رسیدن مبارزات پارلمانتاریستی در ایران، دیکتاتوری شاه، هر صدای مخالفی را خاموش کرده بود. این اختناق را [[احمد شاملو]] در شعری به نام شبانه که برای شهادت [[محمد حنیف‌نژاد]] سروده است چنین توصیف کرده است:<blockquote>راه نیست، شب نیست</blockquote><blockquote>ماه نیست، نه روز، و نه آفتاب،</blockquote><blockquote>ما بیرون زمان ایستاده‌ایم</blockquote><blockquote>با دشنه‌ی تلخی در گُرده‌هایمان</blockquote><blockquote>هیچ‌کس با هیچ‌کس سخن نمی‌گوید</blockquote><blockquote>که خاموشی</blockquote><blockquote>به هزار زبان در سخن است</blockquote><blockquote>در مردگان خویش نظر می‌بندیم</blockquote><blockquote>با طرح خنده‌ای،</blockquote><blockquote>و نوبت خود را انتظار می‌کشیم</blockquote><blockquote>بی‌هیچ خنده‌ای!<ref name=":1">[https://event.mojahedin.org/i/%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9 به یاد مسعود احمدزاده و دیگر یاران فدایی‌اش - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
=== یک خاطره ===
=== یک خاطره ===
در دوران اختناق حکومت محمدرضا شاه، دو سازمان انقلابی با مشی مسلحانه، یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]]، بی‌آن‌که از شکل‌گیری یکدیگر باخبر باشند، فعالیت خود را آغاز کردند. [[مسعود رجوی]] در سلسله آموزش‌های استراتژی قیام و سرنگونی در ایران رابطه نوشته است:  <blockquote>«از سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳، در کانون نشر حقایق اسلامی که آقای محمدتقی شریعتی، پدر دکتر علی شریعتی، آن را اداره می‌کرد، با شهدای بزرگ فدایی، مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان آشنا شده بودم و تقریباً هم‌دوره بودیم. پویان در دبیرستان فیوضات تحصیل می‌کرد که دیوار به دیوار دبیرستان ما دبیرستان شاهرضا بود. بعدها مسعود احمدزاده و پویان قهرمانان خلق و پرچمداران پیشتاز سازمان چریک‌های فدایی شدند. دوستی ما تا اواخر سال ۱۳۴۸ در زمان دانشجویی در دانشگاه تهران ادامه پیدا کرد. ساعت‌ها قدم می‌زدیم و بحث و گفت‌‌وگو می‌کردیم و گاهی هم بحث را در چای‌خانه‌ی دانشکده‌ی علوم ادامه می‌دادیم. فدایی بزرگ مسعود احمدزاده دانشجوی ریاضی در دانشکده‌ی علوم بود. بعد از سال ۱۳۴۸، دیگر یک‌دیگر را ندیدیم. به‌نظرم اشتغالات طرفین در سازمان‌هایشان فرصتی برای این کار باقی نمی‌گذاشت. آخرین بار مسعود احمدزاده را در اواخر سال ۱۳۵۰ در مینی‌بوسی دیدم که مشترکاً ما و او را از سلول‌های اوین با دست‌های بسته به دادرسی ارتش برای محاکمه می‌برد، دیدم که هم‌چنان فکور و سرفراز در ردیف اول نشسته و در محاصره مأموران [[ساواک]] فقط می‌توانستیم با نگاه و تکان دادن سر با هم صحبت کنیم…».<ref name=":1" /></blockquote>
در دوران اختناق حکومت محمدرضا شاه، دو سازمان انقلابی با مشی مسلحانه، یعنی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]]، بی‌آن‌که از شکل‌گیری یکدیگر باخبر باشند، فعالیت خود را آغاز کردند. [[مسعود رجوی]] در سلسله آموزش‌های استراتژی قیام و سرنگونی در ایران رابطه نوشته است:  <blockquote>«از سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳، در کانون نشر حقایق اسلامی که آقای محمدتقی شریعتی، پدر دکتر علی شریعتی، آن را اداره می‌کرد، با شهدای بزرگ فدایی، مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان آشنا شده بودم و تقریباً هم‌دوره بودیم. پویان در دبیرستان فیوضات تحصیل می‌کرد که دیوار به دیوار دبیرستان ما دبیرستان شاهرضا بود. بعدها مسعود احمدزاده و پویان قهرمانان خلق و پرچمداران پیشتاز سازمان چریک‌های فدایی شدند. دوستی ما تا اواخر سال ۱۳۴۸ در زمان دانشجویی در دانشگاه تهران ادامه پیدا کرد. ساعت‌ها قدم می‌زدیم و بحث و گفت‌‌وگو می‌کردیم و گاهی هم بحث را در چای‌خانه‌ی دانشکده‌ی علوم ادامه می‌دادیم. فدایی بزرگ مسعود احمدزاده دانشجوی ریاضی در دانشکده‌ی علوم بود. بعد از سال ۱۳۴۸، دیگر یک‌دیگر را ندیدیم. به‌نظرم اشتغالات طرفین در سازمان‌هایشان فرصتی برای این کار باقی نمی‌گذاشت. آخرین بار مسعود احمدزاده را در اواخر سال ۱۳۵۰ در مینی‌بوسی دیدم که مشترکاً ما و او را از سلول‌های اوین با دست‌های بسته به دادرسی ارتش برای محاکمه می‌برد، دیدم که هم‌چنان فکور و سرفراز در ردیف اول نشسته و در محاصره مأموران [[ساواک]] فقط می‌توانستیم با نگاه و تکان دادن سر با هم صحبت کنیم…».<ref name=":1">[https://event.mojahedin.org/i/%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9 به یاد مسعود احمدزاده و دیگر یاران فدایی‌اش - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>[[پرونده:پویان مفتاحی احمدزاده.JPG|جایگزین=امیرپرویز پویان، عباس مفتاحی، مسعود احمدزاده|بندانگشتی|امیرپرویز پویان، عباس مفتاحی، مسعود احمدزاده]]


== مسعود احمدزاده، بنیان‌گذار ==
=== تشکیل اولین هسته‌ی مقاومت ===
[[پرونده:پویان مفتاحی احمدزاده.JPG|جایگزین=امیرپرویز پویان، عباس مفتاحی، مسعود احمدزاده|بندانگشتی|امیرپرویز پویان، عباس مفتاحی، مسعود احمدزاده]]
مسعود احمدزاده با درک این واقعیت که بن‌بست مبارزات در ایران درکجاست، باتحلیل علمی از روند انقلاب درایران و ارزیابی از تحولات دهه‌ی ۴۰، بربسیاری ازنقاط ضعف این مبارزات انگشت گذاشته و گشایش نوینی را درعرصه‌ی سازمان‌دهی و حرکت آینده‌ی آن ایجادکرد. گروه مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان و عباس مفتاحی از بستر دوره‌ی فضای نیمه‌باز سیاسی ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ برخاسته و سپس به مبارزه‌ی مسلحانه رسیده بودند. در هنگام پدیداری در فضای سیاسی ایران در فروردین ۱۳۵۰، چریک‌های فدایی خلق، گروهی بود که به گونه‌ای تمام‌عیار نقشِ اندیشه‌ی مسعود احمدزاده و حساسیت‌ها و دغدغه‌های نسل او را بر خود داشت.
مسعود احمدزاده با درک این واقعیت که بن‌بست مبارزات در ایران درکجاست، باتحلیل علمی از روند انقلاب درایران و ارزیابی از تحولات دهه‌ی ۴۰، بربسیاری ازنقاط ضعف این مبارزات انگشت گذاشته و گشایش نوینی را درعرصه‌ی سازمان‌دهی و حرکت آینده‌ی آن ایجادکرد.
گروه مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان و عباس مفتاحی از بستر دوره‌ی فضای نیمه‌باز سیاسی ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ برخاسته و سپس به مبارزه‌ی مسلحانه رسیده بودند.
در هنگام پدیداری در فضای سیاسی ایران در فروردین ۱۳۵۰، چریک‌های فدایی خلق، گروهی بود که به گونه‌ای تمام‌عیار نقشِ اندیشه‌ی مسعود احمدزاده و حساسیت‌ها و دغدغه‌های نسل او را بر خود داشت.
[[پرونده:ترجمه کتاب مسعود.JPG|بندانگشتی]]
[[پرونده:ترجمه کتاب مسعود.JPG|بندانگشتی]]
نام مسعود احمدزاده با کتاب ''مبارزه‌ی مسلحانه، هم استراتژی، هم تاکتیک'' پیوند خورده است. تحت تأثیر مارکسیست‌های انقلابی آمریکای لاتین، از [[چه گوارا]] تا کارلوس ماریگلای برزیلی و توپاماروهای اوروگوئه، مسعود احمدزاده بر شباهت‌های شرایط سرمایه‌داری وابسته و دیکتاتوری در ایران و کشورهای آمریکای لاتین تأکید داشت؛ و از این‌رو، راه مبارزه را نیز برای این جوامع مشترک می‌دید.
نام مسعود احمدزاده با کتاب ''مبارزه‌ی مسلحانه، هم استراتژی، هم تاکتیک'' پیوند خورده است. تحت تأثیر مارکسیست‌های انقلابی آمریکای لاتین، از [[چه گوارا]] تا کارلوس ماریگلای برزیلی و توپاماروهای اوروگوئه، مسعود احمدزاده بر شباهت‌های شرایط سرمایه‌داری وابسته و دیکتاتوری در ایران و کشورهای آمریکای لاتین تأکید داشت؛ و از این‌رو، راه مبارزه را نیز برای این جوامع مشترک می‌دید.
کتابی که بیشترین تأثیر را بر مسعود احمدزاده گذاشت، بازتاب‌های رژی دبره در مورد انقلاب کوبا در کتاب ''انقلاب در انقلاب'' بود. انقلاب کوبا تز لنینی حزب را دور زد. در ایران نیز نسل تازه‌ی روشن‌فکران انقلابی بر اساس این آموزه‌ها، بر آن شدند تا جنبش را بدون حضور حزب سامان دهند. مسعود احمدزاده و هم‌فکرانش به‌گونه‌ای عملی و از راه کنش چریکی، این پیشتاز انقلابی را در ایران ممکن کردند.
کتابی که بیشترین تأثیر را بر مسعود احمدزاده گذاشت، بازتاب‌های رژی دبره در مورد انقلاب کوبا در کتاب ''انقلاب در انقلاب'' بود. انقلاب کوبا تز لنینی حزب را دور زد. در ایران نیز نسل تازه‌ی روشن‌فکران انقلابی بر اساس این آموزه‌ها، بر آن شدند تا جنبش را بدون حضور حزب سامان دهند. مسعود احمدزاده و هم‌فکرانش به‌گونه‌ای عملی و از راه کنش چریکی، این پیشتاز انقلابی را در ایران ممکن کردند. در تفکر مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان عدم حضور جنبش اعتراضی به معنای عدم وجود جنبش نبود، بلکه نشان‌گر سرکوب پلیسی بود. پیوند دو جنبش، یکی آشکار و دیگری پنهان، اساس رویکرد مسعود احمدزاده و تئوری معروف وی است هم‌چنان‌که خود می‌گوید: «در شرایط کنونی هر مبارزه‌ی سیاسی به‌ناچار باید بر اساس مبارزه‌ی مسلحانه سازمان یابد و تنها موتور کوچک مسلح است که می‌تواند موتور بزرگ توده‌ها را به حرکت درآورد. شکل‌گیری پیش‌رو و موفقیت آن درگرو رابطه گرفتن با مردم است. از یاد نبریم که آماج مبارزه‌ی مسلحانه بسیج تمام خلق است و نه تنها کارگران».
در تفکر مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان عدم حضور جنبش اعتراضی به معنای عدم وجود جنبش نبود، بلکه نشان‌گر سرکوب پلیسی بود. پیوند دو جنبش، یکی آشکار و دیگری پنهان، اساس رویکرد مسعود احمدزاده و تئوری معروف وی است هم‌چنان‌که خود می‌گوید:
«در شرایط کنونی هر مبارزه‌ی سیاسی به‌ناچار باید بر اساس مبارزه‌ی مسلحانه سازمان یابد و تنها موتور کوچک مسلح است که می‌تواند موتور بزرگ توده‌ها را به حرکت درآورد. شکل‌گیری پیش‌رو و موفقیت آن درگرو رابطه گرفتن با مردم است. از یاد نبریم که آماج مبارزه‌ی مسلحانه بسیج تمام خلق است و نه تنها کارگران».


مسعود احمدزاده رکود سیاسی را برآیند سرکوب پلیسی می‌دید و از آن آماده بودن شرایط عینی انقلاب را نتیجه می‌گرفت. از این دیدگاه، پس از آغاز مبارزه‌ی مسلحانه، پیروزی چپ انقلابی نزدیک خواهد بود. اندیشه‌های مسعود احمدزاده راهنمای عمل چریک‌های فدایی خلق در ۳ سال نخستین آن‌ها بود. هر چند مسعود احمدزاده خود زنده نماند تا بیش‌تر به دشواری‌های پیش رو بیندیشد. پیش از مرگ زودرسش احمدزاده در برخی از جنبه‌های این نظریه بازبینی کرده بود، که متأسفانه اثری از این نوشته‌ها نمانده است.[[پرونده:مسعود2.JPG|جایگزین=کتاب مبارزه مسلحانه، هم استراتژی هم تاکتیک|بندانگشتی|کتاب مبارزه مسلحانه، هم استراتژی هم تاکتیک]][[بیژن جزنی]]، همانند مسعود احمدزاده، امیدوار بود که زمانی جنبش چریکی به جنبشی توده‌ای بدل شود. او در، ''رابطه‌ی جنبش انقلابی مسلحانه با خلق،'' در کتاب پنج رساله می‌نویسد:<blockquote>«آن‌چه بر آهن سرد توده‌ها، در دوره‌ی خمودی مؤثر می‌افتد، آتشِ سوزان پیشتاز است».</blockquote> مسعود احمدزاده در کتاب معروف ''مبارزه مسلحانه، هم استراتژی، هم تاکتیک،'' که به جمع‌بندی تجربه‌ی سیاهکل اختصاص داشت، نوشته است:  
مسعود احمدزاده رکود سیاسی را برآیند سرکوب پلیسی می‌دید و از آن آماده بودن شرایط عینی انقلاب را نتیجه می‌گرفت. از این دیدگاه، پس از آغاز مبارزه‌ی مسلحانه، پیروزی چپ انقلابی نزدیک خواهد بود. اندیشه‌های مسعود احمدزاده راهنمای عمل چریک‌های فدایی خلق در ۳ سال نخستین آن‌ها بود. هر چند مسعود احمدزاده خود زنده نماند تا بیش‌تر به دشواری‌های پیش رو بیندیشد. پیش از مرگ زودرسش احمدزاده در برخی از جنبه‌های این نظریه بازبینی کرده بود، که متأسفانه اثری از این نوشته‌ها نمانده است.[[پرونده:مسعود2.JPG|جایگزین=کتاب مبارزه مسلحانه، هم استراتژی هم تاکتیک|بندانگشتی|کتاب مبارزه مسلحانه، هم استراتژی هم تاکتیک]][[بیژن جزنی]]، همانند مسعود احمدزاده، امیدوار بود که زمانی جنبش چریکی به جنبشی توده‌ای بدل شود. او در، ''رابطه‌ی جنبش انقلابی مسلحانه با خلق،'' در کتاب پنج رساله می‌نویسد:<blockquote>«آن‌چه بر آهن سرد توده‌ها، در دوره‌ی خمودی مؤثر می‌افتد، آتشِ سوزان پیشتاز است».</blockquote> مسعود احمدزاده در کتاب معروف ''مبارزه مسلحانه، هم استراتژی، هم تاکتیک،'' که به جمع‌بندی تجربه‌ی سیاهکل اختصاص داشت، نوشته است:  
خط ۹۰: خط ۸۶:


واقعیت این بود که پس از اصلاحات ارضی در ایران، پتانسیل انقلابی در روستا تا حد زیادی تحلیل رفته بود. کما این‌ که این اصلاحات با درخواست کارتر از [[محمدرضا پهلوی]] دقیقا به همین منظور انجام شده بود.
واقعیت این بود که پس از اصلاحات ارضی در ایران، پتانسیل انقلابی در روستا تا حد زیادی تحلیل رفته بود. کما این‌ که این اصلاحات با درخواست کارتر از [[محمدرضا پهلوی]] دقیقا به همین منظور انجام شده بود.
== آثار و تألیفات مسعود احمدزاده ==
مسعود احمدزاده در طول عمر کوتاه خود آثار و تألیفات بسیاری در زمینه مبارزه و دانش آن به رشته تحریر درآورده و یا ترجمه و تألیف کرد. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان از
کتاب‌های زیر نام برد:


== محاکمه مسعود احمدزاده ==
== محاکمه مسعود احمدزاده ==