درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
   <div class="box-content">
   <div class="box-content">


<div>[[پرونده:خالی شدن آب سد کرج.jpg|جایگزین=خالی شدن آب سد کرج.jpg|بندانگشتی|240x180پیکسل|خالی شدن آب سد کرج]]</div>
<div>[[پرونده:غلامحسین ساعدی؛21.jpg|جایگزین=غلامحسین ساعدی؛21.jpg|بندانگشتی|240x180پیکسل|غلامحسین ساعدی]]</div>
   <div>
   <div>


'''بحران آب در ایران'''، این روزها تبدیل به یکی از مسائل حیاتی روز جامعه شده است. ایران در دهه‌های اخیر با بحرانی آبی مواجه شده که ابعاد آن فراتر از یک چالش طبیعی است و به یک فاجعه انسانی، زیست‌محیطی و اقتصادی تبدیل شده است. سیاست‌های مخرب نظام جمهوری اسلامی، از جمله سدسازی بی‌رویه، غارت منابع آبی توسط نهادهایی مانند سپاه پاسداران، انتقال تبعیض‌آمیز آب بین مناطق، و بی‌توجهی عامدانه به هشدارهای علمی، کشور را به لبه پرتگاه رسانده است. گزارش‌های سایت‌های وابسته به جمهوری اسلامی از جمله سایت شبکه شرق، نشان می‌دهند که خشکسالی شدید در سال ۱۴۰۴ زندگی میلیون‌ها نفر را مختل کرده است. این بحران، که ریشه در فساد ساختاری و اولویت‌بندی سودجویی بر پایداری دارد، با سوءمدیریت رژیم ایران تشدید شده است؛ از غارت آب‌های زیرزمینی برای پروژه‌های وابستگان قدرت تا سرکوب اعتراضات مردمی در خوزستان و اصفهان، که به خشونت و خونریزی منجر شده است. آبان ۱۴۰۴، بحران بی‌آبی شش استان تهران، اصفهان، قم، کرمان، خراسان رضوی و زنجان را به شدت تهدید می‌کند. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، در هشدارهای اخیر خود تأکید کرده است: «اگر تا آذرماه باران نبارد، باید آب را در تهران جیره‌بندی کنیم و اگر باز هم نبارید، آبی نمی‌ماند و باید تهران را خالی کنیم.» این اظهارات با گزارش‌های کارشناسان همخوانی دارد؛ مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران وضعیت را «بی‌سابقه» دانسته و داریوش مختاری، کارشناس منابع آب، پیش‌بینی کرده که بدون کنترل مصرف، تخلیه ناگهانی لااقل ۸۰ درصد تهران ضروری می‌شود.
'''غلامحسین ساعدی'''، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلم‌های موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و [[پرویز فنی‌زاده]] بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.


<br>[[بحران آب در ایران|بیشتر بخوانید...]]
غلامحسین ساعدی پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:
 
«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مرده‌خواری قناعت می‌کند، ولی این یک، نه تنها به تناول زنده‌ها و مرده‌ها مشغول است که نفس زندگی را می‌خواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را می‌خواهد به خاک بسپارد»
 
غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آن‌ها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب به‌دست‌های ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جمله‌ی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
<br>[[غلامحسین ساعدی|بیشتر بخوانید...]]


   </div>
   </div>
۹٬۱۷۲

ویرایش