پروین اعتصامی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(صفحهای تازه حاوی «'''پروین اعتصامی''' (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ - ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) با نام اصلی رخشنده اعتصامی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== اشعار معروف == | == اشعار معروف == | ||
آفريده هاي ذهنِ زايندۀ پروين، در مناظره ها, روشن تر, چهرۀ خود را نشان مي دهند. در مناظره هاي شعري او، «اميد و نوميدي»، «بلبل و مور»، «برف و بوستان»، «پايه و ديوار»، «تير و كمان»، «ديدن و ناديدن»، «حقيقت و مجاز»، «ديوانه و زنجير»، «ذرّه و خفّاش»، «سپيد و سياه»، «كرباس و الماس»، «كوه و كاه»، «گرگ و سگ»، «گرگ و شبان»، «گل و خار»، «گل و شبنم» و... با هم سخن مي گويند. | |||
برخی از اشعار معروف او عبارتند از : اشک یتیم، ،سفر اشک، متاع جوانی،ای مرغک، مور و سلیمان، آرزوی پرواز،پندونصیحت،وقت برگریزان، صاعقه ما ستم اغنیاست،دزدوقاضی ،شکایت پیرزن، عنکبوت، صاف و دردشرط نیکنامی ، | |||
اشک یتیم | اشک یتیم | ||
{{شعر}} | |||
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست | روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست | ||
خط ۶۶: | خط ۶۸: | ||
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: این اشک دیده من و خون دل شماست | نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: این اشک دیده من و خون دل شماست | ||
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست | ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست{{پایان شعر}} | ||
پروين فلاكت و درماندگي فرودستان را ابدي نمي داند. به باور او، وقتي مشعل مقاومت به اهتزاز درآيد, رنج وستم نیز پایان میابد | |||
«ز قيد بندگي اين بستگان شوند آزاد اگر به شوق رهايي زنند بال و پري | |||
يتيم و پيرزن اين قدر خون دل نخورند اگر به خانة غارتگري فتد شرري | |||
به حكم ناحق هر سِفله خلق را نكشند اگر ز قتل پدر پرسشي كند پسري | |||
درخت جور و ستم هيچ برگ و بار نداشت اگر كه دست مجازات ميزدش تبري | |||
اگر كه بدمنشي را كشند بر سر دار به جاي او ننشيند به زور ازو بتري». | |||
به باور پروين, باید دست به دست هم دادو بي شک و تردید پاي به ميدان نهاد. | |||
«هزار كوه گرت سدّ راه شوند, برو هزار ره گرت از پا درافكنند, مايست». | |||
پروين به رنجبرهاي پاي در بند یک راه نشان میدهد : نبرد, بي واهمه و هراس: | |||
«تا به كي جان كندن اندر آفتاب, اي رنجبر؟ ريختن از بهر نان از چهره آب, اي رنجبر؟ | |||
از حقوق پايمال خويشتن كن پرسشي چند مي ترسي ز هر خان و جناب, اي رنجبر؟ | |||
جمله آنان را كه چون زالو مكندت خون بريز وندر آن خون دست و پايي كن خَضاب, اي رنجبر»! | |||
پروين در شعر «شكايت پيرزن» از زبان پيرزنی بر شاه مي تازد كه از آتش فساد او به جز آه براي مردم نمانده است: | پروين در شعر «شكايت پيرزن» از زبان پيرزنی بر شاه مي تازد كه از آتش فساد او به جز آه براي مردم نمانده است: | ||
سنگيني خَراج به ما عرصه تنگ كرد گندم تراست, حاصل ما غير كاه نيست | |||
در دامن تو ديده جز آلودگي نديد بر عيبهاي روشن خويشت نگاه نيست | |||
ويرانه شد ز ظلم تو هر مسكن و دهي يغماگر است چون تو كسي, پادشاه نيست». | |||
مناظره «دزدوقاضی» | مناظره «دزدوقاضی» | ||
گفت: هان برگوي شغل خويشتن گفت: هستم همچو قاضي, راهزن | |||
گفت: آن زَرها كه بُردستي كجاست؟ گفت: در هَميانِ تَلبيس شماست | |||
گفت: پيش كيست آن روشن نگين؟ گفت: بيرون آر دست از آستين | |||
دزديِ پنهان و پيدا كارِ توست مالِ دزدي, جمله, در انبار توست | |||
حَد به گردن داري و حد ميزني گر يكي بايد زدن, صد ميزني | |||
مي زنم گر من ره خلق اي رفيق در ره شرعي تو قُطّاع الطّريق | |||
مي برم من جامۀ درويشِ عور تو ربا و رشوه ميگيري به زور | |||
دست من بستي براي يك گليم خود گرفتي خانه از دست يتيم | |||
دزدِ زَر بستند و دزدِ دين رهيد شِحنه، ما را ديد و قاضي را نديد | |||
چيره دستان مي ربايند آن چه هست ميبُرند آن گه ز دزدِ كاه, دست | |||
دزد اگر شب, گرمِ يغماكردن است دزديِ حُكّام روز روشن است | |||
حاجب اَر ما را ز راه راست برد ديو, قاضي را به هر جا خواست برد».<ref>[https://hambastegimeli.com/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%AA/49044-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8% مناظره های شعری (به یاد پروین اعتصامی)] سایت همبستگی </ref><ref>[http://setare.com/fa/news/11655/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%85%DB%8C مجموعه اشعار پروین اعتصامی] </ref><ref>[http://mohamadaliobedi.blogfa.com/post/991/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%85%DB%8C اشعار پروین اعتصامی] </ref> | |||
== مضامین و محتوای اشعار == | == مضامین و محتوای اشعار == |