کاربر:Hamidreza/صفحه تمرین صادق خلخالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''محمد صادق صادقی‌گیوی معروف به صادق خلخالی،''' در سال ۱۳۰۵، درروستای گیو خلخال، متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد.خلخالی درآغاز ورود [[روح‌الله خمینی|'''خمینی''']] به قم، با پسرخمینی، مصطفی، دوست شد و درکلاس‌های او شرکت ‌کرد.
'''محمد صادق صادقی‌گیوی معروف به صادق خلخالی،''' در سال ۱۳۰۵، درروستای گیو خلخال، متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد.خلخالی درآغاز ورود [[روح‌الله خمینی|'''خمینی''']] به قم، با پسرخمینی، مصطفی، دوست شد و درکلاس‌های او شرکت ‌کرد.


صادق خلخالی، عضو سازمان فداییان اسلام واز مروجین مرجعیت خمینی بود و فعالیت‌هایش را از زمان تبعید خمینی آغاز کرد و پس از تبعید خمینی به زندان افتاد.
صادق خلخالی، عضو سازمان فداییان اسلام و از مروجین مرجعیت خمینی بود و فعالیت‌هایش را از زمان تبعید خمینی آغاز کرد و پس از تبعید خمینی به زندان افتاد.


وی پس از آزادی از زندان، به مدت چند سال در تبعید بود و در زمان تبعید خمینی به نوفل لوشاتو، نزد خمینی رفت.  
وی پس از آزادی از زندان، به مدت چند سال در تبعید بود و در زمان تبعید خمینی به نوفل لوشاتو، نزد خمینی رفت.  
خط ۲۱: خط ۲۱:


== ماجرای ابراهیم یزدی و خلخالی ==
== ماجرای ابراهیم یزدی و خلخالی ==
در جدال لفظی بین خلخالی و یزدی، در دوم خرداد ۱۳۵۸، '''خلخالی استعفای خود''' را اعلام کرد و  خبر استعفای او را روزنامه اطلاعات منتشر کرد، به دنبال این ماجرا، فردای همان روز، روزنامه اطلاعات نوشت که '''استعفای خلخالی قبول نشد'''. در تاریخ سوم خرداد، روزنامه مذکور نوشت: خلخالی دیروز به‌عنوان رئیس دادگاه‌های انقلاب، رای محکومیت ۶نفر را صادرکرد و به نقل از خلخالی نوشت: سمت من در دادگاه‌های انقلاب منوط به حکم خمینی است که درباره من صادر کرده و خمینی هیچ‌گاه این حقیر را از این مقام عزل نکرده‌اند.<ref>[https://irdc.ir/fa/news/8993/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF ماجرای استعفای خلخالی «مرکز اسناد انقلاب»]</ref>
[[پرونده:استعفای خلخالی.jpg|جایگزین=درج استعفای خلخالی در روزنامه اطلاعات|بندانگشتی|200x200پیکسل|استعفای خلخالی]]
در جدال لفظی بین خلخالی و یزدی، در دوم خرداد ۱۳۵۸، خلخالی استعفای خود را اعلام کرد و  خبر استعفای او را روزنامه اطلاعات منتشر کرد، به دنبال این ماجرا، فردای همان روز، روزنامه اطلاعات نوشت که استعفای خلخالی قبول نشد. در تاریخ سوم خرداد، روزنامه مذکور نوشت: خلخالی دیروز به‌عنوان رئیس دادگاه‌های انقلاب، رای محکومیت ۶نفر را صادرکرد و به نقل از خلخالی نوشت: سمت من در دادگاه‌های انقلاب منوط به حکم خمینی است که درباره من صادر کرده و خمینی هیچ‌گاه این حقیر را از این مقام عزل نکرده‌اند.<ref>[https://irdc.ir/fa/news/8993/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF ماجرای استعفای خلخالی «مرکز اسناد انقلاب»]</ref>


خلخالی در کتاب خاطراتش می‌گوید:  
خلخالی در کتاب خاطراتش می‌گوید:  
 
[[پرونده:استعفا قبول نشد.jpg|بندانگشتی|201x201پیکسل]]
«ابراهیم یزدی درمدرسه رفاه، میخواست نصیری و رحیمی را به محاکمه بکشد. آن‌ها با وجود این که می‌دانستند من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع تعیین شده‌ام، به امر امام توجه نمی‌کردند و خودشان می‌بریدند و می‌دوختند و درباغ سبز نشان می‌دادند.سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و خدمت خمینی رفتم و عرض کردم، ابراهیم یزدی می‌گوید که جزء شورای انقلاب هستم و نمی‌گذارم تو به کارها رسیدگی کنی. او در همه کارها دخالت میکند و مانع کارمن می‌شود.خمینی فرمود: او جزء شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمی‌رسد، اگرآمد آنجا، یقه‌اش را بگیر(سپس خمینی یقه مرا گرفت و گفت: این‌جوری) و از پله‌ها به پایین پرت کن، تا بیاید پیش من و من جواب او را می‌دهم. پس از بیانات خمینی، من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم و زمام امور را به دست گرفتم و دیگر مجال ندادم که ابراهیم یزدی درکارها دخالت کند. فردای آن شب که نصیری و ناجی و رحیمی و خسروداد اعدام شدند، مهندس بازرگان مصاحبه مطبوعاتی تشکیل داد و با کمال تعجب، اعلام نمود: ما از وضع دادگاه‌های انقلاب، کوچک‌ترین اطلاعی نداریم. این اولین ضربه‌ای بود که از طرف دولت موقت بر پیکر دادگاه‌های انقلاب وارد می‌شد.»
«ابراهیم یزدی درمدرسه رفاه، میخواست نصیری و رحیمی را به محاکمه بکشد. آن‌ها با وجود این که می‌دانستند من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع تعیین شده‌ام، به امر امام توجه نمی‌کردند و خودشان می‌بریدند و می‌دوختند و درباغ سبز نشان می‌دادند.سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و خدمت خمینی رفتم و عرض کردم، ابراهیم یزدی می‌گوید که جزء شورای انقلاب هستم و نمی‌گذارم تو به کارها رسیدگی کنی. او در همه کارها دخالت میکند و مانع کارمن می‌شود.خمینی فرمود: او جزء شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمی‌رسد، اگرآمد آنجا، یقه‌اش را بگیر(سپس خمینی یقه مرا گرفت و گفت: این‌جوری) و از پله‌ها به پایین پرت کن، تا بیاید پیش من و من جواب او را می‌دهم. پس از بیانات خمینی، من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم و زمام امور را به دست گرفتم و دیگر مجال ندادم که ابراهیم یزدی درکارها دخالت کند. فردای آن شب که نصیری و ناجی و رحیمی و خسروداد اعدام شدند، مهندس بازرگان مصاحبه مطبوعاتی تشکیل داد و با کمال تعجب، اعلام نمود: ما از وضع دادگاه‌های انقلاب، کوچک‌ترین اطلاعی نداریم. این اولین ضربه‌ای بود که از طرف دولت موقت بر پیکر دادگاه‌های انقلاب وارد می‌شد.»


خط ۳۰: خط ۳۱:


== اعدام‌ها توسط خلخالی در کردستان ==
== اعدام‌ها توسط خلخالی در کردستان ==
[[پرونده:جوخه اعدام .jpg|جایگزین=عکس «جوخه آتش در ایران» متعلق به جهانگیر رزمی،تنها عکاس ایرانی برنده جایزه پولیتزر، که در سفر خلخالی به کردستان، توانست آنرا ثبت کند.|بندانگشتی|عکس «جوخه آتش در ایران» متعلق به جهانگیر رزمی،تنها عکاس ایرانی برنده جایزه پولیتزر، که در سفر خلخالی به کردستان، توانست آن‌را ثبت کند.]]
در خرداد ۱۳۵۸، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع راهی [[سرکوب کردستان|'''کردستان''']] شد؛ سفری که منجر به صدور حکم اعدام بیش از ۵۰ نفر از هواداران حزب دموکرات و کومله را درپاوه و سنندج و مریوان شد و تا به امروز بر قضاوت‌های او که بدون روند قضایی و بیش از چند دقیقه طول نمی کشید، سایه انداخته است.
در خرداد ۱۳۵۸، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع راهی [[سرکوب کردستان|'''کردستان''']] شد؛ سفری که منجر به صدور حکم اعدام بیش از ۵۰ نفر از هواداران حزب دموکرات و کومله را درپاوه و سنندج و مریوان شد و تا به امروز بر قضاوت‌های او که بدون روند قضایی و بیش از چند دقیقه طول نمی کشید، سایه انداخته است.


خط ۵۲: خط ۵۴:
در ماجرای رد صلاحیت خلخالی در مجلس، خمینی نامه‌‌ای به شورای نگهبان داد و خلخالی وارد مجلس شد و صلاحیتش احراز گردید.
در ماجرای رد صلاحیت خلخالی در مجلس، خمینی نامه‌‌ای به شورای نگهبان داد و خلخالی وارد مجلس شد و صلاحیتش احراز گردید.


در این میان، خلخالی به دفاع از خود پرداخت و به حکم خمینی اشاره کرد و آن‌را در صحن مجلس خواند.<blockquote>«بسمه تعالی</blockquote>بیست و ششم ربیع‌الاول ۱۳۹۹، مطابق با بیست و چهارم بهمن ماه ۵۷ جناب حجت‌الاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت‌افاضه. به جنابعالی ماموریت داده می‌شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می‌شود حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید.
در این میان، خلخالی به دفاع از خود پرداخت و به حکم خمینی اشاره کرد و آن‌را در صحن مجلس خواند.<blockquote>«بسمه تعالی


'''روح‌الله الموسوی الخمینی.»'''
بیست و ششم ربیع‌الاول ۱۳۹۹، مطابق با بیست و چهارم بهمن ماه ۵۷ جناب حجت‌الاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت‌افاضه. به جنابعالی ماموریت داده می‌شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می‌شود حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید. روح‌الله الموسوی الخمینی.»


[[پرونده:حکم خمینی.jpg|وسط|بندانگشتی|215x215پیکسل]]</blockquote>خلخالی طبق همین حکم، انجام وظیفه‌اش را علت رد صلاحیتش دانست و گفت:<blockquote>«من با این حکم رفتم و طاغوتی‌ها را اعدام کردم و اموال‌شان را مصادره کردم. حالا که شما می‌گویید خلخالی اهلیت ندارد، پس '''[[بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی|بنیاد مستضعفان]]'''، باید به هم بخورد، چون همه‌اش با امضای بنده مصادره شده، حتی اموال شاه، همه را من امضا کردم. من به خمینی گفتم که آقا این‌ها، من را رها نمی‌کنند، شما یک دست‌خطی مرقوم بفرمایید، به عرض می‌رساند مرقوم شریف که متضمن تفقد از این‌جانب و مظهر عواطف کریمه بود.»</blockquote>خلخالی برای اثبات صلاحیت خود، حتی نامه‌ای از خامنه‌ای را که در حمایت از اعمال خلخالی نوشته، خواند: <blockquote>«من نمیتوانم عواطف شما، بلکه نقش شما را در این نهضت مقدس فراموش بکنم. زحماتی که شما در مواقع حساس در مقطع خطر کشیدید، هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود.»</blockquote>خلخالی مجددا گفت: <blockquote>«توجه کردید، این نوشته خامنه‌ای است.» </blockquote>خلخالی با تاکید بر اینکه همه اعمال او خواسته سران جمهوری اسلامی بوده، گفت: <blockquote>«بنده قبول کردم و رفتم آن جریانات ایلام و کرمانشاه و از این جور کار‌ها... حالا شما چه می‌گویید؟ خط امام برای ما قانون است. آقای امامی ‌کاشانی، آقای خزعلی، آقای مومن، آقایان دیگر... این خط امام و مهر امام است. امام قبل از رحلت‌شان به من حکم تولیت حوزه‌ی علمیه حضرت عبدالعظیم را داده‌اند، شما می‌خواهید بگویید نه اینها درست نیست. شما چه ادعایی دارید؟»<ref>[http://tarikhirani.ir/fa/news/7393/%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%B4%D8%B1%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%88%D8%A7 حاکم شرعی که رد صلاحیت شد/ خلخالی در مسیر انزوا «تاریخ ایرانی»]</ref> </blockquote>


== کشتار مجاهدین و قتل‌عام۶۷ ==
[[پرونده:مصاحبه پیام فضلی نژاد با خلخالی.jpg|بندانگشتی]]


خلخالی طبق همین حکم، انجام وظیفه‌اش را علت رد صلاحیتش دانست و گفت: <blockquote>«من با این حکم رفتم و طاغوتی‌ها را اعدام کردم و اموال‌شان را مصادره کردم. حالا که شما می‌گویید خلخالی اهلیت ندارد، پس '''[[بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی|بنیاد مستضعفان]]'''، باید به هم بخورد، چون همه‌اش با امضای بنده مصادره شده، حتی اموال شاه، همه را من امضا کردم. من به خمینی گفتم که آقا این‌ها، من را رها نمی‌کنند، شما یک دست‌خطی مرقوم بفرمایید، به عرض می‌رساند مرقوم شریف که متضمن تفقد از این‌جانب و مظهر عواطف کریمه بود.»</blockquote>خلخالی برای اثبات صلاحیت خود، حتی نامه‌ای از خامنه‌ای را که در حمایت از اعمال خلخالی نوشته، خواند: <blockquote>«من نمیتوانم عواطف شما، بلکه نقش شما را در این نهضت مقدس فراموش بکنم. زحماتی که شما در مواقع حساس در مقطع خطر کشیدید، هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود.»</blockquote>خلخالی مجددا گفت: <blockquote>«توجه کردید، این نوشته خامنه‌ای است.» </blockquote>خلخالی با تاکید براینکه همه اعمال او خواسته سران جمهوری اسلامی بوده، گفت: <blockquote>«بنده قبول کردم و رفتم آن جریانات ایلام و کرمانشاه و از این جور کار‌ها... حالا شما چه می‌گویید؟ خط امام برای ما قانون است. آقای امامی ‌کاشانی، آقای خزعلی، آقای مومن، آقایان دیگر... این خط امام و مهر امام است. امام قبل از رحلت‌شان به من حکم تولیت حوزه‌ی علمیه حضرت عبدالعظیم را داده‌اند، شما می‌خواهید بگویید نه اینها درست نیست. شما چه ادعایی دارید؟»<ref>[http://tarikhirani.ir/fa/news/7393/%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%B4%D8%B1%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%88%D8%A7 حاکم شرعی که رد صلاحیت شد/ خلخالی در مسیر انزوا «تاریخ ایرانی»]</ref> </blockquote>
== کشتار مجاهدین و قتل‌عام۶۷ ==
خلخالی در سمت حاکم شرع، اقدام به صدوراحکام دست‌گیری و اعدام مجاهدین کرد او در مورد دستگیری مجاهدین و حتی اعدام خیابانی یک پسر نوجوان، به دلیل خواندن نشریه مجاهد در مصاحبه‌ای با پیام فضلی نژاد گفت:<blockquote>«تازه حاکم شرع شده بودم و بنا داشتم تا با منافقین قاطعانه برخورد کنم. همکارانم سوال‌شان بود که این‌ها را چگونه باید سرجای‌شان نشاند. عصر از پیش خمینی بازگشته بودم و قرار بود با همکاران و محافظانم در خانه‌ام شام بخوریم. داخل کوچه‌مان، از شیشه ماشین دیدم که دو تا بچه پانزده، شانزده ساله، مخفیانه چیزی با هم رد و بدل می‌کردند. دستوردادم آن‌ها را بگیرند و بگردند تا ببینم ماجرا چیست؟ خودم از کیف آن پسر نشریه مجاهدین در آوردم. یادم هست که فامیلش شریعتی بود، از فامیل‌های مشهور قم (امین شریعتی). همان‌جا آن پسر را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم این‌جوری باید با این جانوران برخورد کرد.»</blockquote>پیام فضلی نژاد: <blockquote>«خلخالی درست می‌گفت. امین شریعتی پانزده ساله ، در حالی که به خانواده‌اش گفته بودند، امین، فلان روز از زندان آزاد می‌شود، به دست خلخالی، اعدام شد. جنازه نوجوان را تحویل خانواده‌اش دادند و به یکسال نکشید که مادرش دق کرد و مرد و پدرش راهی دارالمجانین شد.آیت‌الله خلخالی با چنین لحظاتی زندگی می‌کرد.»<ref name=":1">[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/405935/%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b5%d8%a7%d8%af%d9%82-%d8%ae%d9%84%d8%ae%d8%a7%d9%84%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%b4%d8%a7%d8%b1-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%aa?image?q=%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%20%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C&score=530.31555&rownumber=6 '''آخرین مصاحبه جلاد شیخ صادق خلخالی «نورمگز»''']</ref> </blockquote>پیام فضلی نژاد از خلخالی پرسید: یکی از مردم کوچه و بازار قم برایم تعریف کرد که شما می‌خواستید بیست نفر را اعدام کنید. جلوی صف رفتید و گفتید یکی درمیان، اولی اعدام، دومی ابد. نفر آخر که ابد گرفته بود، به امید این‌که روزی آزاد شود، (از شما تشکر کرد) و خنده‌ای بر لبانش نقش می‌بندد. شما تا خنده‌ی او را دیدید، گفتید که حکم برعکس می‌شود، از آخر صف یکی درمیان، اولی ابد، دومی اعدام.
خلخالی در سمت حاکم شرع، اقدام به صدوراحکام دست‌گیری و اعدام مجاهدین کرد او در مورد دستگیری مجاهدین و حتی اعدام خیابانی یک پسر نوجوان، به دلیل خواندن نشریه مجاهد در مصاحبه‌ای با پیام فضلی نژاد گفت:<blockquote>«تازه حاکم شرع شده بودم و بنا داشتم تا با منافقین قاطعانه برخورد کنم. همکارانم سوال‌شان بود که این‌ها را چگونه باید سرجای‌شان نشاند. عصر از پیش خمینی بازگشته بودم و قرار بود با همکاران و محافظانم در خانه‌ام شام بخوریم. داخل کوچه‌مان، از شیشه ماشین دیدم که دو تا بچه پانزده، شانزده ساله، مخفیانه چیزی با هم رد و بدل می‌کردند. دستوردادم آن‌ها را بگیرند و بگردند تا ببینم ماجرا چیست؟ خودم از کیف آن پسر نشریه مجاهدین در آوردم. یادم هست که فامیلش شریعتی بود، از فامیل‌های مشهور قم (امین شریعتی). همان‌جا آن پسر را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم این‌جوری باید با این جانوران برخورد کرد.»</blockquote>پیام فضلی نژاد: <blockquote>«خلخالی درست می‌گفت. امین شریعتی پانزده ساله ، در حالی که به خانواده‌اش گفته بودند، امین، فلان روز از زندان آزاد می‌شود، به دست خلخالی، اعدام شد. جنازه نوجوان را تحویل خانواده‌اش دادند و به یکسال نکشید که مادرش دق کرد و مرد و پدرش راهی دارالمجانین شد.آیت‌الله خلخالی با چنین لحظاتی زندگی می‌کرد.»<ref name=":1">[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/405935/%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b5%d8%a7%d8%af%d9%82-%d8%ae%d9%84%d8%ae%d8%a7%d9%84%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%b4%d8%a7%d8%b1-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%aa?image?q=%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%20%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C&score=530.31555&rownumber=6 '''آخرین مصاحبه جلاد شیخ صادق خلخالی «نورمگز»''']</ref> </blockquote>پیام فضلی نژاد از خلخالی پرسید: یکی از مردم کوچه و بازار قم برایم تعریف کرد که شما می‌خواستید بیست نفر را اعدام کنید. جلوی صف رفتید و گفتید یکی درمیان، اولی اعدام، دومی ابد. نفر آخر که ابد گرفته بود، به امید این‌که روزی آزاد شود، (از شما تشکر کرد) و خنده‌ای بر لبانش نقش می‌بندد. شما تا خنده‌ی او را دیدید، گفتید که حکم برعکس می‌شود، از آخر صف یکی درمیان، اولی ابد، دومی اعدام.


۲۳۴

ویرایش