کاربر:Hamidreza/صفحه تمرین صادق خلخالی
محمد صادق صادقیگیوی معروف «به صادق خلخالی»، در سال ۱۳۰۵، درروستای گیو خلخال، متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد.خلخالی درآغاز ورود خمینی به قم، با پسرخمینی، مصطفی، دوست شد و درکلاسهای او شرکت کرد.
صادق خلخالی، عضو سازمان فداییان اسلام و از مروجان مرجعیت خمینی بود و فعالیتهایش را از زمان تبعید خمینی آغاز کرد و پس از تبعید خمینی به زندان افتاد.
وی پس از آزادی از زندان، به مدت چند سال در تبعید بود و در زمان تبعید خمینی به نوفل لوشاتو، نزد خمینی رفت.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، خلخالی درتاریخ ۵ اسفند ۱۳۵۷، از سوی خمینی، به سمت حاکم شرع منصوب شد و احکام اعدام بسیاری را در این منصب به اجرا گذاشت. صادق خلخالی، بدلیل این اعدامها، از جانب برخی مسئولان حکومتی، تحت فشار قرار گرفت، اما هرباربه این حکم و نامهای از جانب خامنهای، به تایید آنها به صدور این احکام، اشاره کرد و به روند اعدام مخالفان جمهوری اسلامی در ترکمن صحرا، کردستان، تهران، خوزستان و استانهای مختلف کشور ادامه داد. او همزمان، سرپرستی کمیته مبارزه با مواد مخدر را نیز از جانب خمینی برعهده گرفت و احکام اعدام بسیاری را صادر نمود.
او با حمایت خمینی، در دومین و سومین دور نیز، نماینده مجلس از شهر قم شد، اما پس از مرگ خمینی، صلاحیتش در مجلس خبرگان رد شد و در اعتراض، از مناصب حکومتی استعفا کرد و در قم اقامت گزید و به تدریس علوم دینی پرداخت. خلخالی دراین ایام، مصاحبههای متعددی با نشریات و رسانههای مختلف داشت و بر اعمالی که انجام داده بود، تاکید کرد.
خلخالی دراواخر عمرش به پارکینسون و بیماری قلبی و مغزی مبتلا شد و در ۶آذرماه ۱۳۸۳ در سن ۷۷سالگی مرد.
زندگینامه
محمد صادق صادقیگیوی معروف به خلخالی در سال۱۳۰۵، درروستای گیو خلخال متولد شد. وی پس از پایان دوره تحصیلی ابتدایی، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد.خلخالی درآغاز ورود خمینی به قم، با پسرخمینی، مصطفی، دوست شد وبیش از ده سال نیز شاگرد خمینی بود و درکلاسهای او شرکت میکرد.
صادق خلخالی، پس از مرگ حسین دستجردی، از مروجان مرجعیت خمینی بود و فعالیتهایش را از زمان تبعید خمینی آغاز کرد و پس از تبعید خمینی به زندان افتاد.
وی پس از آزادی از زندان، به انارک یزد و رودبارو پس از آن، به رفسنجان ، لار، بانه و بندرلنگه تبعید شد. در زمان تبعید خمینی به نوفل لوشاتو، خلخالی ۲۰ روز در نوفل لوشاتو، نزد خمینی ماند.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، خلخالی به صورت شفاهی و چندی بعد در ۵ اسفند ۱۳۵۷، بهصورت کتبی، به سمت حاکم شرع از سوی خمینی منصوب شد. اودر این منصب، احکام اعدام بسیاری را ظرف چند سال، به اجرا گذاشت. صادق خلخالی، بدلیل این اعدامها، از جانب برخی از مسئولان حکومتی، مانند مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی و... تحت فشار قرار گرفت، اما هرباربه حکم مستقیم خمینی و نامه تاییدیه انجام این اعدامها از جانب خامنهای، اشاره کرد و به روند اعدام مخالفان جمهوری اسلامی در ترکمن صحرا، کردستان، تهران، خوزستان و استانهای مختلف کشور، ادامه داد.[۱]
ماجرای ابراهیم یزدی و خلخالی
در جدال لفظی بین خلخالی و یزدی، در دوم خرداد ۱۳۵۸، خلخالی استعفای خود را اعلام کرد و خبر استعفای او را روزنامه اطلاعات منتشر کرد، به دنبال این ماجرا، فردای همان روز، روزنامه اطلاعات نوشت که استعفای خلخالی قبول نشد. در تاریخ سوم خرداد، روزنامه مذکور نوشت: خلخالی دیروز بهعنوان رئیس دادگاههای انقلاب، رای محکومیت ۶نفر را صادرکرد و به نقل از خلخالی نوشت: «سمت من در دادگاههای انقلاب منوط به حکم خمینی است که درباره من صادر کرده و خمینی هیچگاه این حقیر را از این مقام عزل نکردهاند.»[۲]
خلخالی در کتاب خاطراتش نوشت:
«ابراهیم یزدی درمدرسه رفاه، میخواست نصیری و رحیمی را به محاکمه بکشد. آنها با وجود این که میدانستند من از طرف امام به عنوان قاضی و حاکم شرع تعیین شدهام، به امر امام توجه نمیکردند و خودشان میبریدند و میدوختند و درباغ سبز نشان میدادند.سرانجام کاسه صبرم لبریز شد و خدمت خمینی رفتم و عرض کردم، ابراهیم یزدی میگوید که جزء شورای انقلاب هستم و نمیگذارم تو به کارها رسیدگی کنی. او در همه کارها دخالت میکند و مانع کارمن میشود.خمینی فرمود: او جزو شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمیرسد، اگرآمد آنجا، یقهاش را بگیر (سپس خمینی یقه مرا گرفت و گفت: اینجوری) و از پلهها به پایین پرت کن، تا بیاید پیش من و من جواب او را میدهم. پس از بیانات خمینی، من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم و زمام امور را به دست گرفتم و دیگر مجال ندادم که ابراهیم یزدی درکارها دخالت کند. فردای آن شب که نصیری و ناجی و رحیمی و خسروداد اعدام شدند، مهندس بازرگان مصاحبه مطبوعاتی تشکیل داد و با کمال تعجب، اعلام نمود: ما از وضع دادگاههای انقلاب، کوچکترین اطلاعی نداریم. این اولین ضربهای بود که از طرف دولت موقت بر پیکر دادگاههای انقلاب وارد میشد.»
او ادامه داد:
«من میخواستم ۲۴نفر را اعدام کنم. چشم همه آنها را بسته بودیم. اما ابراهیم یزدی و ... این پا و آن پا میکردند ومی رفتند و میآمدند و من هم خون دل میخوردم. حتی آن آقایان برای اتلاف وقت و جلوگیری از اعدامها کاغذهایی تهیه کردند و گفتند که میخواهیم نام متهمین را با خط درشت روی سینه آنها بچسبانیم. متوجه شدم که ابراهیم یزدی در آنجا حضور ندارد. حس کردم ممکن است نزد خمینی رفته باشد. درهمین موقع خمینی من را فراخواند. من نفس نفسزنان خودم را به مدرسه علوی رساندم و با تعجب دیدم که آقایان: ابراهیم یزدی، مطهری، دکتربهشتی و احمد خمینی نزد خمینی هستند.عرض کردم اگر این ۲۴نفر را اگر اعدام نکنیم به جهنم میرویم و خلاصه خیانت به انقلاب است. خمینی گفت: تعداد اعدامها امشب چهار یا پنج نفر بیشتر نباشد. بحث شد که نفر پنجم چه کسی باشد. عدهای گفتند: سالارجاف و من گفتم، ربیعی، فرمانده نیروی هوایی. آن شب چهار نفر اعدام شدند.» «کتاب خاطرات صادق خلخالی»
اعدامها توسط خلخالی در کردستان
در خرداد ۱۳۵۸، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع راهی کردستان شد؛ سفری که منجر به صدور حکم اعدام بیش از ۵۰ نفر از هواداران حزب دموکرات و کومله را درپاوه و سنندج و مریوان شد و تا به امروز بر قضاوتهای او که بدون روند قضایی و بیش از چند دقیقه طول نمی کشید، سایه انداخته است.
اعدامهای کردستان بعد از ۲۷ مرداد سال ۱۳۵۸، صورت گرفت. زمانی که خمینی دستور کشتار و مداخله نظامی تمام عیار در کردستان را صادر کرد. بعد از درگیریهای کردستان به دستورخمینی، پای صادق خلخالی رئیس دادگاه تازه تأسیس انقلاب، به کردستان باز شد.
کارول پرونهابر، نویسندهی ونزوئلایی در کتاب خود از ماکز کروایتز، خبرنگار فرانسوی که آن زمان در منطقه بوده نقل کرده است:
«ارتش و سپاه پاسداران کنترل شهرهای کردستان را به دست گرفتند، خلخالی به دنبال آنها در حرکت بود، دادگاههای کوتاهی برگزار میکرد و دستور میداد اعدامها به سرعت اجرا شوند… او مردان و پسرها را طی چند روز و گاهی حتی چند ساعت بعد از دستگیریشان، بدون برگزاری محاکمات عادلانه و گویا به جرم فعالیتهای ضد انقلابی، به اعدام محکوم میکرد.»
مرکز اسناد حقوق بشر ایران نیز در گزارش خاطرات تسخیر کننده اعدام توسط جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸، مفصل به این موضوع اشاره کرده است. صادق خلخالی خود در یکی از بحث برانگیزترین اظهاراتش گفته است:
«من حاکم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه را اعدام کردم و صدها نفر از عوامل غائلههای کردستان و گنبد و خوزستان و شماری از عوامل اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر را هم کشتم.»
کشتار رهبران شوراهای خلق ترکمن در بهمن ماه ۱۳۵۸
درتاریخ ۱۸بهمن ۱۳۵۸ در وقایع ترکمن صحرا نیز، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع، وارد این منطقه شد و پس ازسرکوب مردم و دستگیری تعداد زیادی از هموطنان ترکمن، حکم اعدام تعدادی از رهبران آنها را مانند شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی وحسین جرجانی صادر کرد.
صادق خلخالی، همواره بر اعمالی که در دوران انقلاب انجام داد، صحه گذاشت و حتی در مصاحبهای که با نیویورک تایمز داشت، گفت:
«من دستور حدود ۱۰۰ اعدام را صادر کردم و بقیه را به قاضیهای زیر دست خود سپردم.»
او در حین مصاحبه از لابلای کتابهایش، کتاب خمینی را بیرون کشید و تاکید کرد:
«هرکاری که در دوران مسولیتش انجام داده، زیر نظر مستقیم خمینی بود و تنها کارهایی را کرد که خمینی از او خواست. او در پاسخ به این سوال که آیا همه آن اعدامیان را دوباره اعدام میکند؟ گفت اگر دوباره توانستند روی زمین راه بروند، من دوباره همه آنها را اعدام میکنم، به خصوص هویدا را.»[۳]
سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر با حفظ سمت
خلخالی در سال۱۳۵۹، به نمایندگی از مردم قم، به مجلس راه یافت و در همین سال از مقام حاکم شرع استعفا کرد. او با حکم خمینی در سال ۱۳۶۰، با حفظ سمت، به سرپرستی کمیته مبارزه با مواد مخدر منصوب شد و روند اعدامها ادامه یافت.
خلخالی در سمت سرپرست کمیته مباره با مواد مخدر، درباره اعدامهای جمعی قاچاقچیان و معتادان به مواد مخدر گفت:
«برای ریشهکن کردن مواد مخدر، قاطعانه مبارزه خواهیم کرد، قاچاقچیان را میگیریم و هیچگونه رحمی به آنها نمی کنیم. البته ما قصد نداریم در این رابطه کسی را اعدام کنیم و امیدواریم در این جریانات کسی بدست ما اعدام نشود، اما اگر ملاحظه کردیم باز قاچاقچیان دست به همان کارهای قبلی میزنند، ناچاریم تصمیمات شدیدی بگیریم.»
خلخالی درباره روش مبارزه، با قاچاقچیان و معتادان مواد مخدر گفت:
«در وهله اول همه اموالشان را مصادره و در درجه دوم زندان، سپس تبعید و در درجه چهارم معلوم است که چگونه با آنها عمل خواهد شد.»[۴]
در مجلس از خلخالی در رابطه با این اعدامها واینکه چرا روند قانونی و دادگاه برای متهمان طی نمیشود، و اینکه چرا پرونده تشکیل نمیدهد، سوال شد و خلخالی در پاسخ گفت:
«آیا از نظر شرعی دانستن شماره شناسنامه و نام مادر فرد محکوم به مرگ لازم است؟ پرونده یعنی همین چیزها!..»
رد صلاحیت خلخالی از نمایندگی مجلس
خلخالی در انتخابات دومین دوره مجلس نیز شرکت کرد ولی رد صلاحیت شد، اما با نامه خمینی به مجلس راه یافت و تا سال ۱۳۶۷ دور سوم مجلس به عنوان نماینده مردم قم درمجلس حضور داشت.[۵]
در ماجرای رد صلاحیت خلخالی در مجلس، خمینی نامهای به شورای نگهبان داد و خلخالی وارد مجلس شد و صلاحیتش احراز گردید.
در این میان، خلخالی به دفاع از خود پرداخت و به حکم خمینی اشاره کرد و آنرا در صحن مجلس خواند.
«بسمه تعالی
بیست و ششم ربیعالاول ۱۳۹۹، مطابق با بیست و چهارم بهمن ماه ۵۷ جناب حجتالاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامتافاضه. به جنابعالی ماموریت داده میشود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل میشود حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید. روحالله الموسوی الخمینی.»
خلخالی طبق همین حکم، انجام وظیفهاش را علت رد صلاحیتش دانست و گفت:
«من با این حکم رفتم و طاغوتیها را اعدام کردم و اموالشان را مصادره کردم. حالا که شما میگویید خلخالی اهلیت ندارد، پس بنیاد مستضعفان، باید به هم بخورد، چون همهاش با امضای بنده مصادره شده، حتی اموال شاه، همه را من امضا کردم. من به خمینی گفتم که آقا اینها، من را رها نمیکنند، شما یک دستخطی مرقوم بفرمایید، به عرض میرساند مرقوم شریف که متضمن تفقد از اینجانب و مظهر عواطف کریمه بود.»
خلخالی برای اثبات صلاحیت خود، حتی نامهای از خامنهای را که در حمایت از اعمال خلخالی نوشته، خواند:
«من نمیتوانم عواطف شما، بلکه نقش شما را در این نهضت مقدس فراموش بکنم. زحماتی که شما در مواقع حساس در مقطع خطر کشیدید، هیچگاه فراموش نمیشود.»
خلخالی مجددا گفت:
«توجه کردید، این نوشته خامنهای است.»
خلخالی با تاکید بر اینکه همه اعمال او خواسته سران جمهوری اسلامی بوده، گفت:
«بنده قبول کردم و رفتم آن جریانات ایلام و کرمانشاه و از این جور کارها... حالا شما چه میگویید؟ خط امام برای ما قانون است. آقای امامی کاشانی، آقای خزعلی، آقای مومن، آقایان دیگر... این خط امام و مهر امام است. امام قبل از رحلتشان به من حکم تولیت حوزهی علمیه حضرت عبدالعظیم را دادهاند، شما میخواهید بگویید نه اینها درست نیست. شما چه ادعایی دارید؟»[۶]
کشتار مجاهدین و قتلعام۶۷
خلخالی در سمت حاکم شرع، اقدام به صدوراحکام دستگیری و اعدام مجاهدین کرد او در مورد دستگیری مجاهدین و حتی اعدام خیابانی یک پسر نوجوان، به دلیل خواندن نشریه مجاهد در مصاحبهای با پیام فضلی نژاد گفت:
«تازه حاکم شرع شده بودم و بنا داشتم تا با منافقین قاطعانه برخورد کنم. همکارانم سوالشان بود که اینها را چگونه باید سرجایشان نشاند. عصر از پیش خمینی بازگشته بودم و قرار بود با همکاران و محافظانم در خانهام شام بخوریم. داخل کوچهمان، از شیشه ماشین دیدم که دو تا بچه پانزده، شانزده ساله، مخفیانه چیزی با هم رد و بدل میکردند. دستوردادم آنها را بگیرند و بگردند تا ببینم ماجرا چیست؟ خودم از کیف آن پسر نشریه مجاهدین در آوردم. یادم هست که فامیلش شریعتی بود، از فامیلهای مشهور قم (امین شریعتی). همانجا آن پسر را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد کرد.»
پیام فضلی نژاد:
«خلخالی درست میگفت. امین شریعتی پانزده ساله ، در حالی که به خانوادهاش گفته بودند، امین، فلان روز از زندان آزاد میشود، به دست خلخالی، اعدام شد. جنازه نوجوان را تحویل خانوادهاش دادند و به یکسال نکشید که مادرش دق کرد و مرد و پدرش راهی دارالمجانین شد. آیتالله خلخالی با چنین لحظاتی زندگی میکرد.»[۷]
پیام فضلی نژاد از خلخالی پرسید: یکی از مردم کوچه و بازار قم برایم تعریف کرد که شما میخواستید بیست نفر را اعدام کنید. جلوی صف رفتید و گفتید یکی درمیان، اولی اعدام، دومی ابد. نفر آخر که ابد گرفته بود، به امید اینکه روزی آزاد شود، (از شما تشکر کرد) و خندهای بر لبانش نقش میبندد. شما تا خندهی او را دیدید، گفتید که حکم برعکس میشود، از آخر صف یکی درمیان، اولی ابد، دومی اعدام. خلخالی درپاسخ گفت:
«آن خنده شیطانی بود. دقیقا آن صحنه و آن خنده خاطرم هست.»
پیام فضلی نژاد پرسید: خندهی آن فرد شیطانی بود؟ مگر گناه بقیه متهمان چه بود؟ اصلا مگر خنده دلیل اثبات اتهامی است؟ خلخالی گفت:
«آن زمان این چیزها نبود، الان شما از دلیل و اثبات دلیل حرف میزنید. میگفتند فلانی ضدانقلاب است، ما هم اعدامش میکردیم. آن دسته هم که گفتی، همهشان محارب بودند.حبس ابد هم با اعدام که فرقی نمیکرد.»[۷]
خلخالی حتی پس از عملیات فروغ جاویدان برسر اجساد مجاهدین حاضر شد و با سخنرانی خود، برای ادامه اعدام مجاهدین اسیر در زندانهای ایران و قتلعام ۱۳۶۷، زمینهسازی کرد. او گفت:
«مردم غیور باختران مشاهده میکنند جنازههای زن و مرد مجاهد خلق را...اینها میخواستند یکایک ملت ایران را به آتش بکشند...اینها میخواستند انتقام شاه و آمریکا را از این ملت بگیرند. ملت ایران باید بداند که چه توطئهای آمریکای جهانخوار وشوروی برای این ملت تهیه دیدند.»[۸]
مصاحبه بیبی سی با صادق خلخالی
خبرنگار: چطور شد خمینی شما را بهعنوان حاکم شرع انتخاب کردند؟
خلخالی: امام من را میشناخت و امام از درستی و نترسی من خوشش میآمد و ما این سمت را قبول کردیم.
- حکمی که خمینی برای شما صادر کردند آیا حکم مطلقی بوده یا شما برای اعدامها شما نیاز داشتید که با خمینی مشورت کنید؟
- بله حکم بوده فرمان بوده،حکم خمینی
- آیا هیچ موردی بوده که مثلا زیاده روی شده است؟
- یک جمله خمینی اعتراض کرده من تسلیم او بودم. دور من مسلح بودند پاسدار، کمیتهچی. مگر میشد غیراز فرمان خمینی.
- شما موقعی که منصوب شدید، وجدانتان راحت هست که الان حکم این افراد به آن شکلی که باید صادر شد؟
- بله اگر الان همه اینها زنده بشوند، بیایند، همه را محکوم به اعدام میکنم. من یک لحظه هم بخاطر اینها گریه نکردم. ابدا متاثر نشدم بخاطر اعدام اینها.
- شما بعداز آن درمورد قاچاقچیان و بعد در کردستان و جاهای دیگر حکم اعدام صادر کردید درمجموع یادتان هست که چه تعداد حکم اعدام صادرکردید؟
- زیاد بوده یادم نیست شاید بیشتراز صد نفر بود.
- شما مدتی درکردستان بودید و عکس معروفی چاپ شد درروزنامه اطلاعات که بسیاری در عکس دیده میشدند که روی برانکارد بودند یا زخمی بودند، دارند اعدام میشوند؟
- ما با صداقت و بدون پیرایه، اینها را محکوم به اعدام کردیم.
- اینها کسانی بودند که جزء فعالین ضد شاه بودند و الان مشکلاتی با رژیم اسلامی داشتند؟
- آنها تجزیه میخواستند. امضاهای دسته جمعی داشتند که کردستان را تجزیه کنند.
- شما در مورد کردستان هم اجازه خمینی را داشتید؟
- بله دستور آقا بود. در رادیو خواندند، رادیو برنامهاش را قطع کرد امام ناراحت بود به من گفت برو کردستان و غائله را حل کن.
- بعد از کردستان شما به ترکمن صحرا هم رفتید؟
- بله توماج و جرجانی و واحدی و مختوم در راس گروههای خلق ترکمن بودند. عده زیادی هم بودند بله.
- آنها هم تجزیه میخواستند.
- بعد شما حکم اعدامشان را صادر کردید؟
- بله به دلیل تجزیه طلبی.
- شما بعد از اینهم به سراغ قاچاقچیها رفتید؟
- آنها را در جراید نوشتهاند دیگر. مبارزه با مواد مخدر با دست من انجام گرفت و خیلی ثمر داشت و افتخار میکنم به آن.
- آیا فکر میکنید دراعدامهایی که کردید، موردی اشتباه شده باشد؟
- بنده که اشتباه نمیبینم. بنده که حاکم شرع بودم اشتباهی درکار نبود. وجدانم اینقدر راحت است که اگر شما بگذارید، الان میگیرم میخوابم.[۹]
مناصب حکومتی خلخالی
حاکم شرع دادگاههای انقلاب تهران
حاکم شرع دادگاههای انقلاب استان خوزستان
سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر
سه دوره نماینده مجلس از شهر قم
یک دوره نماینده مجلس خبرگان از تهران
تولیت مرقد حضرت عبدالعظیم
تدریس علوم دینی در حوزهی علمیه قم
خلخالی پس از کنارهگیری از مناصب حکومتی به حوزهی علمیه قم رفت و در آنجا به تدریس علوم دینی پرداخت. او دراواخر عمرش به پارکینسون و بیماری قلب و مغز مبتلا شد و در ۶آذرماه ۱۳۸۳ در سن ۷۷سالگی مرد.[۵]
منابع:
- ↑ آیت الله خلخالی که بود و چه کرد؟ «رویداد ۲۴»
- ↑ ماجرای استعفای خلخالی «مرکز اسناد انقلاب»
- ↑ صادق خلخالی:در آخرت هیچ سوالی درباره اعدامها از من نمیشود، حتی یکی/بازخوانی گفتگو با نیویورکتایمز- «خبرآنلاین»
- ↑ خلخالی مامور مبارزه با مواد مخدر شد/ به قاچاقچیان هیچ رحمی نمیکنیم - «دیدهبان ایران»
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ماجرای رد صلاحیت خلخالی از نمایندگی مجلس «بیبیسی فارسی»
- ↑ حاکم شرعی که رد صلاحیت شد/ خلخالی در مسیر انزوا «تاریخ ایرانی»
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ آخرین مصاحبه جلاد شیخ صادق خلخالی «نورمگز»
- ↑ صادق خلخالی وزمینهسازیبرای اعدام اسرایمجاهد بابرچسب «امریکایی بودن!» درعملیات فروغ جاویدان «ایران افشاگر»
- ↑ مصاحبه بیبی سی با صادق خلخالی