درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده
غلامحسین ساعدی، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رماننویس، نمایشنامهنویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلمهای موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی و پرویز فنیزاده بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه سالهاش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصههای دیگر گذاشت. او با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیتها منجر به دستگیری چند ماههی او بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد. او یکبار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندانهای ساواک زندانی و شکنجه شد.
غلامحسین ساعدی پس از انقلاب ضدسلطنتی با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:
«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مردهخواری قناعت میکند، ولی این یک، نه تنها به تناول زندهها و مردهها مشغول است که نفس زندگی را میخواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را میخواهد به خاک بسپارد»
غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آنها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامههای زیادی نوشت که از جمله میتوان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب بهدستهای ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جملهی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
بیشتر بخوانید...
زهره بنیجمالی، (متولد سال ۱۳۳۶، اراک – درگذشته ۲۹ آبان ۱۴۰۴، آلبانی) از کادرهای قدیمی و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او هنگامی که دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه ملی تهران بود به سازمان مجاهدین پیوست. زهره بنیجمالی در قیامهای انقلاب ضدسلطنتی شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به طور حرفهای به فعالیتهای خود در سازمان مجاهدی ادامه داد. با آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وظایف گوناگونی را در پایگاههای عملیاتی مجاهدین انجام داد. زهره بنیجمالی در تابستان ۱۳۶۱، به خارج کشور منتقل شد و تا سال ۱۳۶۵، مسئولیت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، انگلستان، فرانسه و اسکاندیناوی عهدهدار شد. با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۵، زهره بنیجمالی به ارتش آزادیبخش منتقل شد و مدیریتهای مختلف از جمله ادارهی آموزشگاهها را به عهده گرفت. زهره بنیجمالی در دهههای گذشته به هزاران بیمار و مجروح در سختترین شرایط رسیدگیهای پزشکی انجام داد. او در حملات موشکی و محاصرهی شدید کمپ لیبرتی، شب و روز مشغول رسیدگی به دیگران بود و بر اثر کثرت کارها و فشارهای ناشی از آن، دچار عارضههای قلبی و ریوی شد. زهره بنیجمالی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضای اولیه شورای رهبری مجاهدین بود که سرانجام پس از ۵۰ سال مبارزه حرفهای با دیکتاتوریهای شاه و جمهوری اسلامی، در اثر نارسایی قلبی و عوارض ریوی در ۲۹ آبانماه ۱۴۰۴، در آلبانی درگذشت. خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، با تسلیت به شورای مرکزی و مسئول اول مجاهدین و عموم مجاهدان اشرفی، بهخاطر درگذشت زهره بنی جمالی، او را الگوی مسئولیتپذیری و صدق و فدا و شاخص درخشانی از زنان پیشتاز و راهگشای مجاهد خلق توصیف کرد.
زهرا شهباز طبری، (متولد سال ۱۳۳۷، بابل، ساکن رشت) زندانی سیاسی ۶۷ ساله، مهندس برق و فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است. در روز ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند. او پس از ۷ ماه بلاتکلیفی، در روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵)، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران» به اعدام محکوم شد. او پیش از این نیز در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۱، در زندان لاکان رشت بازداشت و تحت بلاتکلیفی طولانی قرار گرفته بود. زهرا شهباز طبری، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی پیشین، همچنین در دهه ۱۳۶۰ به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود. اتهامات شامل «ارتباط با گروههای مخالف نظام»، «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» است. گزارشها از بازجوییهای شدید، محرومیت از مرخصی و وکیل مستقل، و شرایط نامناسب سلامتی خبر میدهند. خانوادهاش از حکم اعدام ابراز نگرانی کرده و خواستار مداخله نهادهای حقوق بشری شدهاند. این حکم بخشی از سرکوب مخالفان سیاسی در ایران است و امکان تجدیدنظرخواهی وجود دارد. شورای ملی مقاومت ایران بر پروندهسازی و شکنجه خانم شهباز طبری تأکید کردهاست.