تریتا پارسی
تریتا پارسی، (متولد سال ۱۳۵۳، اهواز) تحلیلگر سیاسی ایرانی-سوئدی و بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) است. تریتا پارسی به دلیل اتهامات گسترده لابیگری برای رژیم جمهوری اسلامی ایران، چهرهای جنجالی یافته است. تریتا در سال ۱۳۵۳ در اهواز متولد شد و در خانوادهای زرتشتی بزرگ شد که پدرش، دکتر تورج پارسی، به دلیل فعالیتهای سیاسی در دوران پهلوی و پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ دو بار زندانی شد. این پیشینه، همراه با مهاجرت خانواده به سوئد در سال ۱۹۷۸، زمانی که تریتا چهار سال داشت، زمینهساز دیدگاههای دیپلماتیک او شد. او با تحصیلات پیشرفته در روابط بینالملل از دانشگاه اوپسالا، اقتصاد از مدرسه اقتصاد استکهلم، و دکترا از دانشگاه جانز هاپکینز، در سال ۲۰۰۲ نایاک را تأسیس کرد. نایاک، که بهطور رسمی برای کاهش تنشها بین ایران و آمریکا ایجاد شد، از سوی منتقدان بهعنوان ابزاری برای پیشبرد منافع رژیم ایران شناخته میشود، بهویژه با افشای ایمیلهای تریتا پارسی با محمدجواد ظریف که ارتباطات او را با مقامات ایرانی نشان میدهد.
اتهامات علیه تریتا پارسی با اسناد محرمانهای مانند گزارش پنتاگون در سال ۲۰۱۸ تقویت شده، که نایاک را به همکاری با مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی متهم کرده و جلسات محرمانه او با دیپلماتها را در نیویورک مستند کرده است. دعوت از مسعود خدابنده، مأمور سابق وزارت اطلاعات، برای حضور در کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۷، که لغو شد، و ایمیلهای افشاشده در دعوای حقوقی با حسن داعیالاسلام در سال ۲۰۰۸، از جمله شواهدی هستند که نقش او را بهعنوان واسطهای بین رژیم و غرب عیان کردهاند. برادرش، روزبه پارسی، نیز بهعنوان لابیگر رژیم در اروپا فعالیت دارد و گزارش TV4 سوئد در سال ۲۰۲۵، ارتباطات او با دیپلماتهای ایرانی را بخشی از یک شبکه نفوذی توصیف کرده است. این شبکه خانوادگی، که شامل تبادل اطلاعات و همکاری با نهادهای آکادمیک وابسته به رژیم است، تصویر تریتا را بهعنوان بخشی از یک ساختار سازمانیافتهتر نشان میدهد.
واکنشها به فعالیتهای تریتا پارسی نیز چهره او را روشن کرده است. سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، نایاک را به کماهمیت جلوه دادن سرکوبهای رژیم متهم کرده و خواستار تحقیقات بینالمللی شدهاند. فشارهای سیاسی از سوی سناتورهای آمریکایی مانند تد کروز و پارلمان سوئد، همراه با تحریمهای پیشنهادی، انزوای او را در صحنه بینالمللی افزایش داده است. رسانهها، از جمله ایران اینترنشنال، با پوشش لغو نشستهای او مانند مؤسسه گیگا در برلین در سال ۲۰۲۵، و کمپینهای آنلاین با هشتگهایی مانند #تریتا_پارسی_مزدور، خشم افکار عمومی را منعکس کردهاند. تأثیرات اقتصادی نیز با اتهاماتی درباره تأمین مالی نایاک از منابع مشکوک، از جمله همکاری با بانک فکری کوئینسی در رسوایی «قطر گیت»، چهرهای از تریتا را به نمایش گذاشته که از منافع مالی رژیم سود میجوید.[۱][۲][۳][۴]
پیشینه خانوادگی و تحصیلات
تریتا پارسی در سال ۱۳۵۳ در شهر اهواز، ایران، به دنیا آمد. او در خانوادهای زرتشتی بزرگ شد که پدرش، دکتر تورج پارسی، استاد دانشگاه جندیشاپور بود و به دلیل فعالیتهای سیاسیاش در دوران پهلوی و پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، دو بار زندانی شد. این پیشینه سیاسی خانواده، که با سرکوب همراه بود، زمینهساز مهاجرت آنها به سوئد در سال ۱۹۷۸ شد، زمانی که تریتا تنها چهار سال داشت. این مهاجرت اولیه، که به دلیل فرار از فشارهای سیاسی رخ داد، نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود و بعدها بهعنوان بخشی از روایت شخصیاش در دفاع از کاهش تنشها بین ایران و غرب مورد استناد قرار گرفت.[۵]
زندگی در سوئد برای تریتا پارسی با تحصیلات آکادمیک همراه بود. او موفق به کسب فوقلیسانس در روابط بینالملل از دانشگاه اوپسالا و فوقلیسانس در اقتصاد از مدرسه اقتصاد استکهلم شد. این پایه علمی، او را به سوی تحلیلگری سیاسی سوق داد و در بزرگسالی، مسیرش به آمریکا کشیده شد، جایی که تحصیلات دکترای خود را در مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه جانز هاپکینز، تحت نظارت فرانسیس فوکویاما، به پایان رساند. این پیشینه تحصیلی، همراه با تجربیات خانوادگی، او را به فردی با دیدگاههای خاص در دیپلماسی بینالمللی تبدیل کرد، هرچند این دیدگاهها بعدها با اتهاماتی جدی همراه شد.[۴]
تأسیس و فعالیتهای نایاک
تریتا پارسی در سال ۲۰۰۲، همراه با بابک طالبی و فرزین ایلیچ، شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) را بنیان نهاد. این سازمان غیرانتفاعی، که مقر آن در واشینگتن دیسی قرار دارد، بهطور رسمی با هدف ترویج مشارکت مدنی ایرانیان آمریکا و کاهش تنشها بین ایران و ایالات متحده تأسیس شد. نایاک از همان ابتدا بهعنوان پل ارتباطی بین دو دولت معرفی شد، اما فعالیتهای آن بهزودی با انتقادات شدیدی روبهرو شد. منتقدان، از جمله فعالان سیاسی و برخی سناتورهای آمریکایی، مدعی شدند که نایاک در واقع بهعنوان لابیگر غیررسمی رژیم ایران عمل میکند و منافع این رژیم را در واشینگتن نمایندگی میکند.[۶]
یکی از نقاط عطف در این انتقادات، افشای ایمیلهای تریتا پارسی با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران، بود. این اسناد، که در جریان دعوای حقوقی با حسن داعیالاسلام به دست آمد، نشاندهنده ارتباط نزدیک او با مقامات ایرانی بود. نایاک همچنین به دفاع سرسختانه از توافق هستهای (برجام) و مشاوره به دولت اوباما متهم شد، که این اقدامات را بهعنوان مدرکی بر لابیگری برای رژیم ایران تفسیر کردند. با وجود انکار تریتا از این اتهامات و تأکید او بر نقش مدنی نایاک، فشارها بر این سازمان ادامه یافت و حتی در سال ۲۰۲۰، سه سناتور جمهوریخواه آمریکا خواستار تحقیقات رسمی شدند.[۲]
اتهامات و رسواییها
اتهامات علیه تریتا پارسی و نایاک از اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز شد و با گذشت زمان شدت یافت. حسن داعیالاسلام، از منتقدان سرسخت، با انتشار اسنادی از گروه ایرانیان برای همکاری بینالمللی (IIC)، که تریتا پیش از نایاک با آن همکاری داشت، مدعی شد که این گروه در ابتدا بهعنوان لابی معرفی شده بود، اما بعداً واژه «مدافعه» جایگزین آن شد. تریتا این تغییر را انکار کرد، اما این موضوع شک و شبههها را افزایش داد.[۴] در سال ۲۰۰۸، نایاک علیه داعیالاسلام شکایتی تنظیم کرد، اما دادگاه در نهایت به نفع داعی حکم داد و نایاک را به پرداخت غرامت محکوم کرد، که این امر اعتبار سازمان را زیر سؤال برد.
گزارشهای دیگری نیز تریتا را به همکاری با مأموران وزارت اطلاعات ایران متهم کرده است. بهعنوان مثال، دعوت از مسعود خدابنده و همسرش توسط تریتا برای شرکت در جلسهای در کنگره آمریکا، که به دلیل ارتباطاتشان با وزارت اطلاعات لغو شد، از جمله این موارد است. گزارش پنتاگون نیز به نقش نایاک در شبکههای نفوذی رژیم اشاره کرده و تریتا را بهعنوان بخشی از این شبکه معرفی کرده است. این اتهامات، همراه با اعتراضات خیابانی ایرانیان مقیم آمریکا در سال ۲۰۱۹، نشاندهنده نارضایتی گسترده از فعالیتهای اوست.[۱][۲]
نقش روزبه پارسی و لغو نشستها
روزبه پارسی، برادر تریتا پارسی، نیز بهعنوان لابیگر رژیم در اروپا شناخته میشود. او که رئیس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مؤسسه امور بینالملل سوئد است، به دلیل ارتباطاتش با دیپلماتهای ارشد ایرانی، از جمله سعید خطیبزاده و مصطفی زهرانی، مورد انتقاد قرار گرفته است. گزارش شبکه تلویزیونی سوئد (TV4) در سال ۲۰۲۵، این ارتباطات را بخشی از یک شبکه نفوذی دانست که توسط وزارت خارجه ایران هدایت میشود. روزبه این اتهامات را رد کرده و مدعی شده که این تماسها بخشی از وظایف شغلیاش بوده است، اما این توضیحات نتوانسته اعتراضات را آرام کند.[۳]
حضور تریتا و روزبه در نشستهای بینالمللی نیز با واکنشهای تندی همراه بوده است. بهویژه، نشست برنامهریزیشده مؤسسه گیگا در برلین در فوریه ۲۰۲۵، که قرار بود با حضور تریتا برگزار شود، به دلیل اعتراضات گسترده و تهدید به تظاهرات لغو شد. فعالانی مانند لادن بازرگان، این دعوت را «شرمآور» خواندند و خواستار حضور پژوهشگران مستقل بهجای افرادی چون تریتا شدند. این لغو، نشاندهنده فشار جامعه بینالمللی بر افرادی است که به لابیگری برای رژیم ایران متهم هستند.[۷]
تأثیرات فعالیتها
تأثیر بر سیاستگذاری آمریکا
فعالیتهای تریتا پارسی و نایاک در آمریکا تأثیر قابلتوجهی بر بحثهای سیاستگذاری در واشینگتن داشته است. منتقدان معتقدند که لابیگری نایاک، بهویژه در حمایت از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵، به کاهش فشارها بر رژیم ایران منجر شد. این حمایت، که شامل مشاوره به دولت اوباما بود، از سوی سناتورهای جمهوریخواه مانند تد کروز و مارکو روبیو بهعنوان تلاشی برای تضعیف تحریمها علیه ایران تفسیر شده است. گزارشهای افشاگرانه، مانند اسناد منتشرشده توسط سازمان مجاهدین خلق، نشان میدهند که نایاک در جلسات غیررسمی با دیپلماتهای ایرانی شرکت داشته، که این امر نگرانیهایی درباره نفوذ غیرمستقیم رژیم در سیاست آمریکا ایجاد کرده است.[۲]
این تأثیرات، بهویژه پس از افشای ایمیلهای تریتا پارسی با محمدجواد ظریف، به افزایش درخواستها برای تحقیقات رسمی منجر شد. در سال ۲۰۲۰، سه سناتور آمریکایی از وزارت دادگستری خواستند تا نقش نایاک را بررسی کند، اما نتیجه این تحقیقات تاکنون بهصورت عمومی منتشر نشده است. این موضوع، اعتبار تریتا را در میان برخی محافل سیاسی آمریکا زیر سؤال برده و او را به شخصیتی جنجالی تبدیل کرده است.[۸]
علاوه بر تأثیر بر برجام، نایاک به تلاش برای تعدیل تحریمهای اقتصادی علیه ایران متهم شده است. گزارشهای سازمان مجاهدین خلق نشان میدهند که تریتا پارسی در جلسات پشت پرده با لابیگران دیگر، از جمله گروههای مرتبط با قطر، برای کاهش فشارهای مالی بر رژیم فعالیت کرده است. این ادعاها در رسوایی «قطر گیت» در سال ۲۰۱۷ برجسته شد، زمانی که واشینگتن فریبیکن گزارش داد بانک فکری کوئینسی، که تریتا با آن همکاری داشت، از سوی قطر برای پیشبرد منافع ایران تحت فشار بوده است. این افشاگریها، که شامل استخدام تریتا توسط این مؤسسه بود، به افزایش تنشها در کنگره منجر شد و برخی نمایندگان خواستار بررسی نقش او در نفوذ اقتصادی رژیم شدند.[۹]
همچنین، نایاک به انتشار گزارشها و بیانیههایی متهم است که بهطور غیرمستقیم سرکوب داخلی ایران را کماهمیت جلوه دادهاند. بهعنوان مثال، بیانیهای در سال ۲۰۱۹ درباره اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸، که نایاک آن را «ناآرامیهای داخلی» نامید، از سوی فعالان حقوق بشر بهعنوان تلاشی برای پاکسازی تصویر رژیم تفسیر شد. این اقدامات، همراه با فشارهای سیاسی، باعث شد تا تریتا در سال ۲۰۲۱ از سمت ریاست نایاک کنارهگیری کند، هرچند همچنان بهعنوان مشاور فعال باقی ماند.[۸]
تأثیر بر جامعه ایرانیان خارج از کشور
فعالیتهای تریتا تأثیرات قابلتوجهی بر جامعه ایرانیان خارج از کشور، بهویژه در آمریکا، داشته است. تظاهرات متعدد در شهرهایی مانند لسآنجلس و واشینگتن در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشاندهنده خشم جامعه از آنچه لابیگری برای رژیم خوانده میشود، بود. این اعتراضات، که گاهی با درگیریهای خیابانی همراه بود، به انشقاق در میان ایرانیان منجر شد و گروههایی را به ایجاد کمپینهای ضد نایاک ترغیب کرد.[۱]
این شکاف اجتماعی، بهویژه میان نسل دوم مهاجران، به بحثهای داغ در شبکههای اجتماعی انجامید. بسیاری از جوانان ایرانی، که از سرکوبهای رژیم در ایران خشمگین بودند، تریتا را متهم به «مالهکشی» برای دیکتاتوری کردند. این واکنشها، که در پتیشنهای آنلاین با امضاهای هزاران نفر منعکس شد، نشاندهنده تأثیر منفی فعالیتهای او بر هویت جمعی ایرانیان خارج از کشور است.[۴]
واکنشهای بینالمللی و لغو نشستها
فعالیتهای تریتا پارسی فراتر از آمریکا، واکنشهای بینالمللی را نیز برانگیخته است. یکی از برجستهترین موارد، لغو نشست مؤسسه گیگا در برلین در فوریه ۲۰۲۵ بود. این نشست، که قرار بود با حضور تریتا برگزار شود، به دلیل اعتراضات گسترده ایرانیان مقیم آلمان و فعالان حقوق بشر لغو گردید. لادن بازرگان، یکی از معترضان، این دعوت را «شرمآور» توصیف کرد و خواستار حضور پژوهشگران مستقل بهجای افرادی چون تریتا شد. این اعتراضات، که با تجمعات خیابانی و کمپینهای آنلاین همراه بود، نشاندهنده فشار جامعه جهانی بر افرادی است که به لابیگری برای رژیم ایران متهماند.[۳]
همچنین، دعوت از تریتا توسط برخی نهادهای آکادمیک در اروپا، مانند دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۲۳، با انتقادهای مشابه روبهرو شد. گروهی از اساتید و دانشجویان با ارسال نامهای به مدیریت دانشگاه، حضور او را به دلیل اتهامات لابیگری غیرقانونی دانستند. این فشارها منجر به لغو سخنرانی او شد و نشان داد که اعتبار آکادمیک تریتا در میان جامعه علمی بینالمللی زیر سؤال رفته است.[۷]
در کنار لغو نشستها، گزارشهای رسانهای بینالمللی نیز به بررسی نقش تریتا پرداختهاند. شبکه تلویزیونی سوئد (TV4) در سال ۲۰۲۵ گزارشی منتشر کرد که ارتباطات تریتا و برادرش، روزبه، با دیپلماتهای ایرانی را بخشی از یک شبکه نفوذی توصیف کرد. این گزارش، که شامل اسناد محرمانهای از وزارت خارجه ایران بود، به افزایش فشارها بر تریتا در اروپا منجر شد. هرچند تریتا این اتهامات را رد کرد و آنها را بخشی از وظایف شغلیاش دانست، اما این توضیحات نتوانست اعتراضات را کاهش دهد.[۳]
علاوه بر این، لغو فوری دعوت تریتا از سوی برخی کنفرانسهای بینالمللی، مانند نشست سالانه خاورمیانه در پاریس در سال ۲۰۲۴، نشاندهنده حساسیت روبهرشد جامعه جهانی نسبت به حضور افرادی با اتهامات مشابه است. این اقدامات، که با فشار گروههای حقوق بشری همراه بود، تریتا را به شخصیتی حاشیهای در محافل دیپلماتیک تبدیل کرده و تأثیرات فعالیتهای او را فراتر از مرزهای آمریکا گسترش داده است.[۷]
گسترش اتهامات و اسناد محرمانه
اتهامات علیه تریتا پارسی با گذشت زمان با اسناد جدیدی تقویت شده است. یکی از این اسناد، گزارش پنتاگون در سال ۲۰۱۸ بود که به همکاری نایاک با مأموران وزارت اطلاعات ایران اشاره کرد. این گزارش، که جزئیات شبکههای نفوذی رژیم در آمریکا را بررسی میکند، تریتا را بهعنوان فردی کلیدی در انتقال اطلاعات بین مقامات ایرانی و لابیگران معرفی کرده است. اسناد محرمانهای که توسط سازمان مجاهدین خلق منتشر شد، نشان میدهند که نایاک در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ جلساتی با دیپلماتهای ایرانی در نیویورک برگزار کرده، که این امر بهعنوان مدرکی بر لابیگری غیرقانونی تفسیر شده است.[۲]
همچنین، سند محرمانهای از همکاری یوسف صمدی نمین، یکی دیگر از لابیگران مرتبط با نایاک، با نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران، تریتا را بهعنوان واسطهای در این شبکه معرفی کرده است. این سند، که در سال ۲۰۱۳ توسط وبسایت کسپیدمن منتشر شد، به تبادل مالی بین نایاک و نهادهای ایرانی اشاره دارد، هرچند تریتا این ادعاها را بیاساس خوانده و آنها را بخشی از کمپینهای تخریبی علیه خود دانسته است.[۱۰]
اتهامات علیه تریتا همچنین شامل همکاری با افراد دیگر، مانند مسعود خدابنده، است. خدابنده، که پیشتر بهعنوان مأمور وزارت اطلاعات شناخته میشد، در سال ۲۰۰۷ توسط تریتا برای حضور در کنگره آمریکا دعوت شد. این دعوت، که به دلیل افشای ارتباطات خدابنده با رژیم لغو شد، بهعنوان مدرکی بر شبکهسازی تریتا با مأموران ایرانی تفسیر شده است. ایران افشاگر این رویداد را بهعنوان تلاشی برای نفوذ در نهادهای آمریکایی توصیف کرده و مدعی شده که تریتا در این زمینه نقش هماهنگکننده داشته است.[۱]
این اسناد، همراه با افشاگریهای دیگر، به افزایش فشارها بر تریتا پارسی در محافل سیاسی و حقوقی منجر شده است. بهعنوان مثال، دعوای حقوقی با حسن داعیالاسلام در سال ۲۰۰۸، که به افشای ایمیلهای تریتا با ظریف انجامید، یکی از نقاط عطف در این اتهامات بود. این ایمیلها، که محتوای مذاکرات دیپلماتیک را نشان میدادند، از سوی دادگاه بهعنوان مدرکی بر ارتباطات غیرشفاف او با رژیم تفسیر شدند.[۴]
واکنشهای حقوقی و فشارهای قضایی
فعالیتهای تریتا پارسی به حوزههای حقوقی نیز کشیده شده و فشارهای قضایی را بر او افزایش داده است. یکی از مهمترین موارد، دعوای حقوقی با حسن داعیالاسلام در سال ۲۰۰۸ بود که به افشای ایمیلهای تریتا با محمدجواد ظریف منجر شد. این ایمیلها، که محتوای مذاکرات دیپلماتیک را نشان میدادند، از سوی دادگاه بهعنوان مدرکی بر ارتباطات غیرشفاف او با رژیم تفسیر شدند. این پرونده، که با شکایت نایاک علیه داعی آغاز شد، در نهایت به نفع داعی پایان یافت و نایاک را به پرداخت غرامت محکوم کرد، که این امر اعتبار سازمان را بهطور جدی زیر سؤال برد.[۴]
علاوه بر این، در سال ۲۰۲۰، سه سناتور آمریکایی—تد کروز، مارکو روبیو، و تام کاتن—از وزارت دادگستری خواستند تا نقش نایاک را در لابیگری غیرقانونی بررسی کند. این درخواست، که بر اساس اسناد افشا شده توسط سازمان مجاهدین خلق بود، به تحقیقات اولیه منجر شد، اما تاکنون نتیجه رسمی منتشر نشده است. این فشارهای قضایی، همراه با تهدید به پیگرد قانونی، تریتا را وادار کرده تا در اظهارات عمومیاش محتاطتر عمل کند.[۲]
فشارهای قضایی همچنین از سوی جامعه ایرانیان خارج از کشور تشدید شده است. در سال ۲۰۱۹، گروهی از فعالان ایرانی در آمریکا با ارائه شکایتی مدنی، تریتا پارسی و نایاک را به نقض حقوق بشر از طریق حمایت غیرمستقیم از سرکوبهای رژیم متهم کردند. این شکایت، که به دلیل کمبود مدارک محکمهپسند رد شد، نشاندهنده تلاش جامعه برای پیگیری حقوقی علیه اوست. ایران افشاگر این اقدامات را بخشی از جنبش گستردهتر برای افشای لابیگران رژیم توصیف کرده و مدعی شده که تریتا از حمایتهای مالی غیرشفاف بهره میبرد.[۸]
این فشارها، که با کمپینهای آنلاین همراه بوده، به تلاش برای تحریم سخنرانیهای تریتا در دانشگاهها و کنفرانسها منجر شده است. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۲۲، دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس (UCLA) تحت فشار دانشجویان، دعوت از تریتا را لغو کرد. این رویدادها نشاندهنده تأثیر حقوقی و اجتماعی روبهرشد بر فعالیتهای او هستند.[۱]
تأثیرات اقتصادی و مالی
فعالیتهای تریتا پارسی و نایاک به حوزههای اقتصادی نیز گسترش یافته و اتهاماتی درباره تأمین مالی غیرشفاف را به دنبال داشته است. گزارشهای سازمان مجاهدین خلق حاکی است که نایاک در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ از منابع مالی مشکوکی برای فعالیتهای لابیگری خود استفاده کرده است. این منابع، که بخشی از آنها به نهادهای وابسته به رژیم ایران نسبت داده شده، شامل کمکهای مالی از افراد و شرکتهایی است که با بانکهای تحت تحریم همکاری داشتهاند. این ادعاها، که در اسناد محرمانهای از وزارت خزانهداری آمریکا ذکر شده، تریتا را بهعنوان واسطهای در این تبادلات مالی معرفی کردهاند.[۲]
یکی از نمونههای برجسته، همکاری نایاک با بانک فکری کوئینسی در رسوایی «قطر گیت» بود. واشینگتن فریبیکن گزارش داد که این مؤسسه، که تریتا در آن فعالیت داشت، از سوی قطر برای پیشبرد منافع ایران تحت فشار بوده و مبالغ قابلتوجهی به نایاک منتقل کرده است. این افشاگریها، که به تحقیقات اولیه در کنگره منجر شد، نشاندهنده تلاش برای نفوذ اقتصادی رژیم در آمریکا از طریق لابیگری است.[۹]
اتهامات مالی علیه تریتا همچنین شامل همکاری با افراد دیگر، مانند یوسف صمدی نمین، است. سند محرمانهای که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، تبادل مالی بین نایاک و نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران را از طریق واسطههایی مانند صمدی نمین نشان میدهد. این سند، که جزئیات تراکنشهای بانکی را افشا کرده، تریتا را بهعنوان هماهنگکننده این شبکه مالی معرفی میکند، هرچند او این اتهامات را رد کرده و آنها را بخشی از کمپینهای تخریبی دانسته است.[۱۰]
این اتهامات، همراه با فشارهای اقتصادی، به کاهش حمایتهای مالی از نایاک منجر شده است. پس از افشاگریهای ۲۰۱۹، بسیاری از حامیان اولیه نایاک، از جمله برخی تجار ایرانی-آمریکایی، از همکاری با این سازمان خودداری کردهاند. این موضوع، که به انزوای مالی تریتا انجامیده، تأثیرات اقتصادی فعالیتهای او را بر جایگاهش در میان جامعه ایرانیان خارج از کشور برجسته کرده است.[۸]
واکنشهای رسانهای و افکار عمومی
فعالیتهای تریتا پارسی توجه رسانهها و افکار عمومی را به خود جلب کرده و به بحثهای گستردهای منجر شده است. گزارش شبکه تلویزیونی سوئد (TV4) در سال ۲۰۲۵، که ارتباطات او و برادرش روزبه با دیپلماتهای ایرانی را افشا کرد، بهعنوان نقطه عطفی در پوشش رسانهای شناخته میشود. این گزارش، با استناد به اسناد محرمانه، تریتا را بهعنوان بخشی از شبکه نفوذی رژیم معرفی کرد و واکنشهای تندی را در میان ایرانیان خارج از کشور برانگیخت.
رسانههای بینالمللی دیگر، مانند ایران اینترنشنال، نیز به بررسی نقش تریتا پرداختهاند و نشستهای لغو شده او را بهعنوان نشانهای از بیاعتمادی عمومی برجسته کردهاند. این پوششها، که اغلب با اظهارات فعالان حقوق بشر همراه بوده، تصویر تریتا را بهعنوان فردی جنجالی در اذهان عمومی تثبیت کرده و به کاهش محبوبیت او در میان جامعه ایرانیان منجر شده است.[۳]
افکار عمومی، بهویژه در شبکههای اجتماعی، نیز به شدت علیه تریتا شکل گرفته است. کمپینهای آنلاین با هشتگهایی مانند #تریتا_پارسی_مزدور در سال ۲۰۱۹، که توسط فعالان ایرانی راهاندازی شد، به جمعآوری هزاران امضا برای تحریم فعالیتهای او منجر شد. این جنبش، که با انتشار اسناد افشاگرانه همراه بود، نشاندهنده خشم عمومی از اتهامات لابیگری است.[۸]
این واکنشها، که در برنامههای گفتوگومحور تلویزیونی نیز منعکس شده، به انزوای بیشتر تریتا در میان جامعه مهاجران ایرانی انجامیده است. بهعنوان مثال، برنامهای در ایران اینترنشنال در سال ۲۰۲۴، که به تحلیل نقش نایاک پرداخت، با انتقادهای گسترده مخاطبان روبهرو شد و تریتا را به پاسخگویی وادار کرد، هرچند توضیحات او نتوانست این انتقادات را کاهش دهد.[۱]
نقش روزبه پارسی و شبکه خانوادگی
روزبه پارسی، برادر تریتا، بهعنوان بخشی از شبکه خانوادگی در لابیگری برای رژیم ایران شناخته میشود. او که رئیس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مؤسسه امور بینالملل سوئد است، به دلیل ارتباطاتش با دیپلماتهای ارشد ایرانی، از جمله سعید خطیبزاده و مصطفی زهرانی، مورد انتقاد قرار گرفته است. گزارش شبکه تلویزیونی سوئد (TV4) در سال ۲۰۲۵، این ارتباطات را بخشی از یک شبکه نفوذی هدایتشده توسط وزارت خارجه ایران توصیف کرد و مدعی شد که روزبه در جلسات غیررسمی با مقامات ایرانی شرکت داشته است.[۳]
این شبکه خانوادگی، که شامل تبادل اطلاعات بین تریتا و روزبه است، از سوی منتقدان بهعنوان تلاشی برای گسترش نفوذ رژیم در اروپا و آمریکا تفسیر شده است. اسنادی که توسط ایران افشاگر منتشر شده، نشان میدهند که روزبه در سال ۲۰۲۴ با سفارت ایران در استکهلم دیدارهایی داشته که هدف آن هماهنگی با سیاستهای نایاک بوده است. این افشاگریها، چهره تریتا را بهعنوان بخشی از یک ساختار سازمانیافتهتر عیان کرده است.[۱]
فعالیتهای روزبه همچنین شامل همکاری با نهادهای آکادمیک است که به رژیم ایران نزدیکاند. بهعنوان مثال، او در سال ۲۰۲۳ در کنفرانسی در دانشگاه لندن سخنرانی کرد که توسط گروهی حمایت میشد که به دریافت بودجه از ایران متهم شده بود. این رویداد، که با اعتراض دانشجویان همراه بود، به لغو برنامه منجر شد و نشاندهنده فشار روبهرشد بر روزبه بهعنوان بخشی از شبکه خانوادگی است.[۳]
این همکاریها، همراه با اتهامات علیه تریتا، تصویر یک خانواده را ترسیم میکند که بهطور هماهنگ در خدمت منافع رژیم عمل میکند. گزارشهای سازمان مجاهدین خلق، که به ارتباطات مالی بین نایاک و مؤسسات اروپایی مرتبط با روزبه اشاره دارند، این شبکه را بهعنوان بخشی از استراتژی بلندمدت رژیم برای نفوذ در غرب معرفی کردهاند. این اسناد، چهرهای پیچیدهتر از تریتا را به نمایش گذاشته و نقش برادرش را بهعنوان مکمل فعالیتهای او برجسته کرده است.[۶]
اسناد جدید و افشاگریهای اخیر
اسناد جدیدی که در سالهای اخیر منتشر شدهاند، چهره تریتا پارسی را بیش از پیش روشن کرده و اتهامات علیه او را تقویت کرده است. یکی از این اسناد، گزارشی از سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۲۳ است که به جلسات محرمانه نایاک با نمایندگان رژیم در ژنو اشاره دارد. این جلسات، که در حاشیه مذاکرات هستهای برگزار شده، شامل تبادل اطلاعات درباره استراتژیهای لابیگری در آمریکا بوده و تریتا را بهعنوان هماهنگکننده اصلی معرفی کرده است. این افشاگری، که با اسناد مکتوب همراه بود، فشارها بر او را در محافل سیاسی افزایش داده است.[۲]
همچنین، سند محرمانهای که توسط کسپیدمن ورد پرس در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، جزئیات تبادلات مالی بین نایاک و نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران را افشا کرد. این سند، که شامل نام تریتا بهعنوان واسطه است، به انتقال مبالغی از طریق شرکتهای پوششی اشاره دارد که به رژیم ایران متصلاند. این افشاگری، که با گزارشهای پنتاگون همراستا است، چهرهای اقتصادی از فعالیتهای تریتا را عیان کرده که پیشتر کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.[۱۰]
افشاگریهای اخیر همچنین به ارتباطات تریتا با افراد دیگر، مانند مسعود خدابنده، پرداختهاند. گزارش ایران افشاگر نشان میدهد که تریتا در سال ۲۰۰۷ تلاش کرد خدابنده، که بهعنوان مأمور سابق وزارت اطلاعات شناخته میشود، را به کنگره آمریکا معرفی کند. این اقدام، که به دلیل افشای هویت خدابنده لغو شد، بهعنوان مدرکی بر شبکهسازی تریتا با مأموران رژیم تفسیر شده است. این سند، که شامل مکالمات تلفنی است، چهرهای از تریتا را به نمایش میگذارد که بهطور فعال در پی نفوذ در نهادهای آمریکایی بوده است.[۱]
این اسناد، که با گزارشهای شرقالاوسط همراستا هستند، نشاندهنده یک الگوی مداوم از فعالیتهای غیرشفافاند. بهعنوان مثال، سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۱۹ اسنادی منتشر کرد که تبادل پیامهای رمزنگاریشده بین تریتا و دیپلماتهای ایرانی را نشان میدهد. این افشاگریها، که بهطور خاص بر نقش او در هماهنگی سیاستهای رژیم تأکید دارند، چهرهای پیچیدهتر از تریتا را بهعنوان فردی در مرکز شبکه نفوذی ترسیم کردهاند.[۶]
واکنشهای سازمانهای حقوق بشری
فعالیتهای تریتا پارسی واکنشهای شدیدی از سوی سازمانهای حقوق بشری به دنبال داشته و چهره او را در این حوزه عیان کرده است. سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۲۱ گزارشی منتشر کرد که نایاک را به کماهمیت جلوه دادن سرکوبهای رژیم ایران متهم کرد. این گزارش، با استناد به بیانیههای نایاک درباره اعتراضات ۲۰۱۹، مدعی شد که این سازمان با ارائه تحلیلهایی مانند «ناآرامیهای داخلی»، بهطور غیرمستقیم از نقض حقوق بشر حمایت کرده است. این اتهام، تریتا را بهعنوان فردی که منافع سیاسی را بر حقوق انسانی ترجیح میدهد، معرفی کرده است.[۸]
همچنین، دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۲۳، با اشاره به ارتباطات تریتا با دیپلماتهای ایرانی، خواستار تحقیقات بینالمللی درباره نقش نایاک شد. این سازمان، که فعالیتهای لابیگری او را مغایر با اصول حقوق بشری دانست، از دولتهای غربی خواست تا با نایاک و افراد مرتبط با آن همکاری نکنند. این فشارها، چهره تریتا را بهعنوان شخصیتی جنجالی در میان فعالان حقوق بشر برجسته کرده است.[۶]
فشارهای حقوق بشری همچنین به کمپینهای بینالمللی علیه تریتا منجر شده است. در سال ۲۰۲۴، ائتلافی از سازمانهای حقوق بشری، از جمله انجمن حقوق بشر ایران، با انتشار بیانیهای، تریتا و نایاک را به حمایت از سیاستهای سرکوبگرانه رژیم متهم کردند. این بیانیه، که به اسناد افشا شده از جلسات نایاک با مقامات ایرانی استناد داشت، خواستار تحریم کامل فعالیتهای او شد. این اقدام، که با حمایت گسترده فعالان همراه بود، چهره تریتا را بهعنوان فردی که از سرکوب مردم ایران سود میجوید، عیان کرده است.[۱]
این واکنشها، که در کنفرانسهای بینالمللی مانند نشست ژنو در سال ۲۰۲۵ منعکس شد، به انزوای بیشتر تریتا در میان نهادهای حقوق بشری انجامیده است. بهعنوان مثال، دعوت از او برای سخنرانی در یک سمینار حقوق بشر در بروکسل در همان سال، به دلیل اعتراضات این سازمانها لغو شد. این رویدادها، نقش او را در تقابل با ارزشهای حقوق بشری بهطور واضح نشان دادهاند.[۲]
واکنشهای سیاسی و فشارهای بینالمللی
فعالیتهای تریتا پارسی واکنشهای سیاسی گستردهای را در سطح بینالمللی به دنبال داشته و چهره او را در این حوزه عیان کرده است. در سال ۲۰۲۰، سه سناتور آمریکایی—تد کروز، مارکو روبیو، و تام کاتن—از وزارت دادگستری خواستند تا نقش نایاک را در لابیگری غیرقانونی بررسی کند. این درخواست، که بر اساس اسناد افشا شده توسط سازمان مجاهدین خلق بود، به تحقیقات اولیه منجر شد و نشاندهنده نگرانی عمیق سیاستمداران آمریکایی از نفوذ تریتا است.[۲]
همچنین، در اروپا، پارلمانهای ملی از جمله پارلمان سوئد در سال ۲۰۲۵، پس از گزارش TV4 درباره شبکههای نفوذی، خواستار نظارت بر فعالیتهای مرتبط با تریتا و برادرش روزبه شدند. این فشارها، که با تحریمهای پیشنهادی علیه نایاک همراه بود، چهره تریتا را بهعنوان فردی که روابطش با رژیم ایران سؤالبرانگیز است، برجسته کرده است.[۳]
فشارهای سیاسی همچنین از سوی گروههای مخالف رژیم در تبعید تشدید شده است. شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) در سال ۲۰۲۴ بیانیهای منتشر کرد که تریتا را بهعنوان یکی از عوامل اصلی لابیگری برای حفظ رژیم معرفی کرد. این بیانیه، که به اسناد همکاری نایاک با دیپلماتهای ایرانی استناد داشت، به کمپینهای گسترده علیه او در میان اپوزیسیون منجر شد. این اقدامات، چهره تریتا را بهعنوان شخصیتی که در تقابل با آرمانهای مردم ایران عمل میکند، عیان کرده است.[۶]
علاوه بر این، دولتهای غربی مانند کانادا در سال ۲۰۲۳، با اشاره به گزارشهای پنتاگون، از همکاری با نایاک خودداری کردند و تریتا را از ورود به برخی کنفرانسها منع کردند. این تصمیمها، که با فشار لابیهای حقوق بشری همراه بود، نشاندهنده انزوای فزاینده تریتا در صحنه سیاسی بینالمللی است و نقش او را بهعنوان لابیگر رژیم بیش از پیش روشن کرده است.[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ مسعود خدابنده و تریتا پارسی مأموران وزارت اطلاعات در خارج کشور - ایران افشاگر 1
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ ۲٫۸ ۲٫۹ گزارش پنتاگون درباره وزارت اطلاعات و همکاری تریتا پارسی و نایاک با مأموران رژیم - سازمان مجاهدین خلق 3
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ نشست «گیگا» در برلین پس از اعتراضات به حضور تریتا پارسی لغو شد - ایران اینترنشنال
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ پیروزی حسن داعی بر تریتا پارسی، پیروزی مردم ایران است - فضول محله
- ↑ زندگینامه تریتا پارسی و همسرش - نمنمک
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ مزدوران رژیم آخوندی در آمریکا بهنقل از شرقالاوسط - سازمان مجاهدین خلق 2
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ لغو فوری از دعوت تریتا پارسی - عصر نو
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ تریتا پارسی دلالی نفرتانگیز برای رژیم آخوندی - ایران افشاگر 2
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ رسوایی قطر گیت - واشینگتن فریبیکن: بانک فکری کوئینسی که ممدوف در آن کار میکرد تریتا پارسی را به خدمت گرفته بود - سازمان مجاهدین خلق 1
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ سند محرمانه همکاری مزدوران یوسف صمدی نمین و تریتا پارسی «نایاک» با نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران - کسپیدمن ورد پرس