کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX
خانواده مصباح، یکی از نمونههای برجسته مقاومت در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران است که ۹ نفر از اعضای آن در جریان مبارزه برای آزادی به شهادت رسیدند. محمد مصباح، متولد ۱۳۱۲ در یزد، از جوانی به دلیل مشاهده نابرابریهای اجتماعی به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و در زندانهای رژیم پهلوی محبوس شد. پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، او و همسرش رقیه مسیح به همراه فرزندانشان، فاطمه، عزت، اصغر، محمود، اکبر و همسرش مسیح، به فعالیت در سازمان مجاهدین ادامه دادند. فاطمه مصباح، متولد ۱۳۴۷، در ۱۳ سالگی در تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ دستگیر و در ۲۶ شهریور همان سال در زندان اوین اعدام شد. دیگر اعضای خانواده نیز در تابستان ۱۳۶۰ و بهار ۱۳۶۱ به دلیل فعالیتهای مبارزاتی اعدام شدند. محمد و رقیه در ۱۳ اسفند ۱۳۶۰ در حمله نیروهای حکومتی به پایگاه مجاهدین به شهادت رسیدند. فاطمه مسیح، از خویشاوندان، در سال ۱۳۹۰ در حمله به قرارگاه اشرف پایگاه مجاهدین در عراق کشته شد. این خانواده با وجود سرکوب شدید، از طریق مشارکت در تظاهرات، پخش اعلامیه و فعالیتهای سازمانی، به مبارزه علیه استبداد ادامه دادند. یاد و نام خانواده مصباح بهعنوان نمادی از پایداری در تاریخ مبارزات ایران ثبت شده است. این مقاله به بررسی پیشینه، فعالیتها و شهادت اعضای خانواده مصباح میپردازد و نقش آنها در جنبش مقاومت ایران را مستند میکند.[۱][۲]
پیشینه خانوادگی و زمینههای مبارزاتی
محمد مصباح، متولد سال ۱۳۱۲ در یزد، در خانوادهای زحمتکش و محروم به دنیا آمد. او از کودکی برای تأمین مخارج خانواده به کارگری و بافندگی مشغول بود و با تحمل مشکلات فراوان، تحصیلات ابتدایی را به پایان رساند. در ۲۰ سالگی به تهران مهاجرت کرد و با مشاهده نابرابریهای اجتماعی و تبعیض در نظام پهلوی، به سازمان مجاهدین خلق پیوست. او در این سازمان ابتدا در بخش بازار فعالیت کرد و از آموزشهای محمد حنیفنژاد، بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق، بهره برد.[۲]
زندگی خانوادگی و آغاز مبارزه
محمد مصباح با رقیه مسیح ازدواج کرد و صاحب شش فرزند به نامهای فاطمه، عزت (خدیجه)، اصغر، محمود، اکبر و مسیح شد. خانواده مصباح از همان ابتدا درگیر مبارزه سیاسی بود. محمد به دلیل فعالیتهای انقلابی در دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ چندین بار توسط رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد. در این دوره، رقیه مسیح با تحمل سختیها، سرپرستی فرزندان خردسال را بر عهده گرفت. فاطمه مصباح، متولد ۱۳۴۷ در تهران، از کودکی در محیطی رشد کرد که مبارزه با استبداد بخشی از زندگی خانواده بود. او در ۹ سالگی در تظاهرات ضدسلطنتی سال ۱۳۵۶ شرکت کرد و اعلامیه پخش میکرد.[۱][۲]
فعالیتهای مبارزاتی در دهه ۱۳۵۰
در دهه ۱۳۵۰، خانواده مصباح بهطور فعال در مبارزات ضد رژیم پهلوی مشارکت داشت. محمد مصباح، پس از آزادی از زندان رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۶، فعالیتهای خود را در سازمان مجاهدین خلق از سر گرفت. او در تهران و یزد به سازماندهی فعالیتهای انقلابی مشغول بود و در افشای نابرابریهای اجتماعی نقش داشت. فاطمه مصباح، که در آن زمان تنها ۹ سال داشت، در تظاهرات ضدسلطنتی سال ۱۳۵۶ شرکت کرد و به پخش اعلامیههای سازمان مجاهدین خلق پرداخت. این اقدامات نشاندهنده تعهد خانواده به مبارزه برای عدالت و آزادی بود، حتی در سنین کودکی فاطمه[۱][۲]
عضویت و فعالیت در سازمان مجاهدین خلق
پس از سرنگونی رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷، محمد مصباح مسئولیتهای گستردهتری در سازمان مجاهدین خلق بر عهده گرفت. او در تهران در بخش اصناف و بازار فعالیت کرد و در یزد به افشای نابرابریهای اجتماعی و عملکرد آخوند محمد صدوقی، از مهرههای حکومتی، پرداخت. محمد در انتخابات مجلس شورای ملی بهعنوان کاندیدای سازمان در یزد شرکت کرد و با وجود تقلبهای گسترده، به دلیل موضعگیریهای انقلابی و فعالیتهای شبانهروزی، آرای قابلتوجهی کسب کرد. این تلاشها به معرفی اهداف سازمان به قشرها مختلف مردم یزد کمک کرد. فاطمه مصباح نیز در سال ۱۳۵۷ به انجمن دانشآموزی هواداران سازمان مجاهدین پیوست و در فعالیتهای دانشآموزی مشارکت داشت. رقیه مسیح با پشتیبانی از فعالیتهای انقلابی خانواده، نقش مهمی در حفظ انسجام خانواده ایفا کرد.[۱][۲]
سرکوب و اعدامها در دهه ۱۳۶۰
دستگیری و اعدام فاطمه مصباح
در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تظاهرات گسترده و مسالمتآمیزی در تهران علیه سرکوبهای جمهوری اسلامی برگزار شد که با پاسخ خشونتآمیز رژیم مواجه شد. فاطمه مصباح، دختر ۱۳ ساله خانواده مصباح، در ۲۵ شهریور ۱۳۶۰ به دلیل مشارکت در یک راهپیمایی مسالمتآمیز دستگیر شد. او بدون محاکمه یا امکان دفاع به زندان اوین منتقل شد و در ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ تیرباران شد. فاطمه پیش از اعدام وصیتنامهای نوشت که در آن به اعتقادش به اهداف سازمان مجاهدین خلق، از جمله رسیدن به جامعهای عادلانه، و درخواست ادامه راهش توسط نسلهای آینده اشاره کرد. نام او در میان ۸۰ نفر اعدامشده در آن روز در روزنامههای رسمی منتشر شد.[۱]
شهادت دیگر اعضای خانواده
موج سرکوبهای سال ۱۳۶۰ خانواده مصباح را به شدت تحت تأثیر قرار داد. محمد مصباح، که از فروردین ۱۳۶۰ به دلیل فشارهای کمیتههای حکومتی در بازار تهران به زندگی مخفی رو آورده بود، به همراه همسرش رقیه مسیح در ۱۳ اسفند ۱۳۶۰ در حمله نیروهای حکومتی به پایگاه مجاهدین در تهران کشته شدند. محمد پیشتر در زندانهای رژیم پهلوی تحت شکنجههای شدید قرار گرفته بود، اما پس از آزادی در سال ۱۳۵۶ و بار دیگر در سال ۱۳۵۳، به فعالیتهای انقلابی خود ادامه داد. عزت (خدیجه) مصباح، خواهر ۱۵ ساله فاطمه، در تابستان ۱۳۶۰ به دلیل فعالیت در سازمان مجاهدین خلق اعدام شد. اصغر مصباح (۱۷ ساله) و محمود مصباح (۱۹ ساله)، برادران فاطمه، نیز در همان تابستان به اتهام فعالیتهای انقلابی اعدام شدند. اکبر مصباح و همسرش مسیح مصباح در بهار ۱۳۶۱ دستگیر و اعدام شدند. فاطمه مسیح، از خویشاوندان خانواده، در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در حمله به قرارگاه اشرف به شهادت رسید.[۱][۲]
میراث خانواده مصباح
ثبت در تاریخ مبارزه
خانواده مصباح با تقدیم ۹ شهید، شامل محمد مصباح، رقیه مسیح، فاطمه مصباح، عزت (خدیجه) مصباح، اصغر مصباح، محمود مصباح، اکبر مصباح، مسیح مصباح و فاطمه مسیح به نمادی از مقاومت در برابر نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد. فعالیتهای این خانواده در سازمان مجاهدین خلق، از تظاهرات ضدسلطنتی دهه ۱۳۵۰ تا مبارزه مسلحانه پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، نشاندهنده تعهد آنها به عدالت و آزادی بود. فاطمه مصباح، که در ۱۳ سالگی اعدام شد، به دلیل سن کم و وصیتنامهاش که بر ادامه مبارزه تأکید داشت، بهعنوان نمونهای از پایداری نسل جوان در تاریخ ثبت شد. شهادت اعضای خانواده در بازه زمانی ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۰ نشاندهنده تداوم مبارزه آنها در برابر سرکوب بود[۱][۲]
تأثیر بر جنبش مقاومت
فعالیتهای خانواده مصباح، بهویژه مشارکت محمد در افشای نابرابریها در یزد و تهران، و نقش فاطمه در فعالیتهای دانشآموزی، به تقویت جنبش مقاومت علیه جمهوری اسلامی کمک کرد. اعدامهای گسترده اعضای این خانواده در دهه ۱۳۶۰ و شهادت فاطمه مسیح در حمله به قرارگاه اشرف در سال ۱۳۹۰، جایگاه آنها را بهعنوان نمادی از ایستادگی در برابر استبداد تثبیت کرد. یاد این خانواده در تاریخ مبارزات ایران بهعنوان نمونهای از فداکاری و مقاومت در برابر سرکوب حکومتی باقی مانده است.[۱]