آخوند ملا محمدکاظم خراسانی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی.jpg
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، مرجع عالی نجف و رهبر فکری جنبش مشروطه ایران
زادروز۱۲۱۷ ه.ش
مشهد
درگذشت۱۲۹۰ ه.ش
نجف اشرف، عراق
تحصیلاتفقه، اصول و فلسفه در حوزه علمیه نجف
پیشهمرجع تقلید، فقیه و رهبر فکری مشروطه
نهادحوزه علمیه نجف
شناخته‌شده برایرهبری فکری و فتوای حمایت از انقلاب مشروطه ایران
نقش‌های برجستهصدور فتوای وجوب مشروطه، رهبری علمای نجف، حمایت از مجلس شورای ملی
تأثیرگذارانشیخ مرتضی انصاری، میرزای شیرازی
تأثیرپذیرفتگانعلما و مجاهدان مشروطه‌خواه ایران
جنبشانقلاب مشروطه ایران
مخالفانمحمدعلی‌شاه قاجار، شیخ فضل‌الله نوری
دیناسلام
مذهبشیعه دوازده‌امامی
منصبمرجع تقلید و فقیه بزرگ شیعه
آثارکفایة الأصول، حاشیه بر مکاسب، فتاوا و تلگراف‌های سیاسی و...

آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (۱۲۵۵ق/۱۸۳۹م – ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م)، از بزرگ‌ترین مراجع تقلید شیعه و رهبر فکری جنبش مشروطه ایران بود. وی در مشهد زاده شد و پس از تحصیل در نجف، به‌زودی در شمار مراجع عالی‌قدر شیعه قرار گرفت. اثر مهم او، کفایة‌الاصول، از بنیادی‌ترین متون فقه اصولی به‌شمار می‌رود. با گسترش جنبش عدالت‌خانه و اعتراض مردم ایران به استبداد قاجار، آخوند خراسانی همراه با دو مرجع دیگر، میرزا حسین خلیلی تهرانی و شیخ عبدالله مازندرانی، به حمایت از جنبش برخاست و با صدور فتوای تاریخی «وجوب مشروطه»، مشروعیت دینی را برای آن فراهم آورد. او مشروطه را نظامی قانون‌مند و منطبق با عدالت اسلامی می‌دانست و در برابر مشروعه‌خواهان به رهبری شیخ فضل‌الله نوری ایستاد. در دوران استبداد صغیر، آخوند خراسانی با ارسال تلگراف‌ها و فتاوا، مردم را به مقاومت در برابر محمدعلی‌شاه فراخواند و پشتیبان اصلی مجلس و مجاهدان تبریز شد. مرگ ناگهانی او در نجف، در آستانهٔ بازگشت به ایران، ضایعه‌ای بزرگ برای جنبش مشروطه بود. پژوهشگران معاصر او را فقیهی می‌دانند که توانست میان شریعت اسلامی و قانون مدرن پیوندی فکری و تاریخی برقرار کند.

زندگی‌نامه و تحصیلات

آخوند خراسانی در سال ۱۲۵۵ق (۱۸۳۹م) در مشهد به دنیا آمد. تحصیلات اولیهٔ خود را در مشهد آغاز کرد و سپس به نجف رفت. در حوزهٔ علمیه نجف از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و دیگر فقهای برجسته بود و به‌زودی در شمار مراجع تقلید شیعه قرار گرفت. اثر مهم او کفایة الاصول، کتابی در اصول فقه، هنوز از متون اصلی حوزه‌های علمیه است.

او در نجف مرجعیت گسترده یافت و پیروان بسیاری در ایران و عراق داشت. همین جایگاه مرجعیت او را به یکی از چهره‌های بانفوذ جهان اسلام در آغاز قرن بیستم بدل ساخت (آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).

ورود به سیاست و حمایت از مشروطه

بیداری سیاسی

با آغاز جنبش عدالت‌خانه در ایران، اخبار ظلم حکام و اعتراض‌های مردم به نجف رسید. آخوند خراسانی، همراه با دو مرجع دیگر، میرزا حسین خلیلی تهرانی و شیخ عبدالله مازندرانی، به سرعت به حمایت از این حرکت برخاست.

فتوای حمایت از مشروطه

او در فتوایی تاریخی اعلام کرد:

«وجوب مشروطه به منزلهٔ وجوب شرعی است، و بر همهٔ مسلمانان لازم است که از آن حمایت کنند.»

این فتوا، به روایت کسروی، «روح تازه‌ای در کالبد مشروطه دمید و توده‌ها را دلگرم ساخت» (تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).

نقش در مهاجرت کبری

در جریان بست‌نشینی مردم در سفارت انگلیس (۱۲۸۵ش)، آخوند خراسانی تلگراف‌های متعدد به تهران فرستاد و از خواسته‌های مردم دفاع کرد. این موضع‌گیری مشروعیت شرعی بزرگی به جنبش بخشید.

نقش در دوران مجلس اول

پس از تأسیس مجلس شورای ملی، آخوند خراسانی از نجف به‌طور مداوم با تلگراف و نامه پشتیبان نمایندگان بود. او دخالت محمدعلی‌شاه در امور مجلس را محکوم کرد و مشروعه‌خواهان را به مخالفت با ملت متهم ساخت.

در جریان استبداد صغیر (۱۲۸۷ش)، آخوند خراسانی بارها فتوای جهاد علیه محمدعلی‌شاه را صادر کرد و مردم تبریز و گیلان را در مقاومت دلگرم ساخت. کسروی یادآور می‌شود: «اگر آخوند نمی‌بود، تبریز تنها می‌ماند» (تاریخ هجده‌ساله آذربایجان، ۱۳۲۳).

اندیشه‌ها و مبانی فکری

  • حکومت قانون: آخوند مشروطه را معادل حکومت قانون می‌دانست که مانع استبداد می‌شود.
  • عدالت اجتماعی: اجرای عدالت را هدف اصلی مجلس می‌خواند.
  • فقه و سیاست: او معتقد بود که فقیهان باید ناظر باشند، اما حکومت اجرایی می‌تواند بر پایهٔ قانون عرفی اداره شود.
  • تقابل با مشروعه‌خواهان: در برابر شیخ فضل‌الله نوری، مشروطه را همسو با شریعت دانست، نه مخالف آن.

به گفتهٔ آجودانی، آخوند «نمونهٔ فقیهی است که مفهوم مدرن قانون را با سنت فقهی آشتی داد» (مشروطه ایرانی، ۱۳۷۷).

واپسین سال‌ها

آخوند خراسانی تا پایان عمر (۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م) در نجف ماند و از دور به هدایت مشروطه پرداخت. او اندکی پیش از حرکت به ایران (برای جلوگیری از بازگشت استبداد)، درگذشت. مرگ ناگهانی او در شرایط بحرانی، ضایعه‌ای بزرگ برای مشروطه‌خواهان بود.

جایگاه در تاریخ‌نگاری

  • کسروی: او را پشتوانهٔ بزرگ مشروطه می‌خواند (۱۳۲۵).
  • آدمیت: آخوند را «رهبر ایدئولوژیک مشروطه» معرفی می‌کند که اندیشهٔ سیاسی را با فقه پیوند داد (ایدئولوژی نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).
  • هما ناطق: او را نمونه‌ای از روحانیت آزادی‌خواه می‌داند که برخلاف نوری، با مردم همراه شد (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷).
  • آبراهامیان: نقش او را در بسیج توده‌ها از طریق فتوای دینی تحلیل می‌کند (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷).
  • آفاری: او را یکی از چهره‌های کلیدی می‌داند که حتی زنان مشروطه‌خواه به فتاوایش استناد می‌کردند (انقلاب مشروطه ایران، ۱۳۸۷).
  • آجودانی: تأکید می‌کند که آخوند با تلفیق واژهٔ «مشروطه» و «عدالت» سنت و مدرنیته را پیوند زد (مشروطه ایرانی، ۱۳۷۷).

جمع‌بندی

آخوند خراسانی نه‌تنها یکی از مراجع بزرگ دینی شیعه بود، بلکه به‌عنوان رهبر فکری مشروطه، نقشی تعیین‌کننده در مشروعیت‌بخشی به جنبش ایفا کرد. او توانست با فتوای خود مشروطه را به واجب شرعی بدل کند و از این راه پیوندی میان دین و آزادی سیاسی ایجاد نماید. نام او در تاریخ مشروطه به‌عنوان «فقیه آزادی‌خواه» باقی مانده است.

منابع

  • کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
  • کسروی، احمد. تاریخ هجده‌سالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
  • ناظم‌الاسلام کرمانی. تاریخ بیداری ایرانیان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
  • آدمیت، فریدون. ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
  • ناطق، هما. ایرانیان و اندیشه تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
  • آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
  • آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.
  • آفاری، ژانت. انقلاب مشروطه ایران. ترجمهٔ یعقوب آژند. تهران: نشر نی، ۱۳۸۷.
  • افشار، ایرج. اسناد و نوشته‌های مشروطه. تهران: توس، ۱۳۶۴.