کاربر:Khosro/صفحه تمرین1

هاله سحابی، (متولد ۱۵ بهمن ۱۳۳۶، تهران - درگذشته ۱۱ خرداد ۱۳۹۰، تهران) قرآنپژوه، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان، دختر عزتالله سحابی، رهبر شورای فعالان ملی-مذهبی، و زریندخت عطایی بود و پدربزرگش یدالله سحابی از بنیانگذاران نهضت آزادی بهشمار میرفت. هاله سحابی با تحصیل در رشته فیزیک از دانشگاه تهران، به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی مسلط شد و فعالیتهایش را بر قرآنپژوهی متمرکز کرد تا برابری زن و مرد را از متون مقدس استخراج نماید. او معتقد بود که قرآن زنان را در جایگاه بالایی قرار میدهد و بر حقوق اقتصادی آنان مانند ارث و منع زندهبهگور کردن دختران تأکید دارد. وی تأکید داشت که تفاسیر امروزی باید با پیشرفت اجتماعی زنان همخوانی داشته باشد و در سمیناری دربارهی «زن و دکتر علی شریعتی»، پرسید آیا آیات مربوط به زنان دائمی هستند یا موقتی. او فضیلت در قرآن را مادی میدانست و زنان را قادر به کسب آن میشمرد
هاله سحابی از اعضای انجمن مادران صلح و شورای فعالان ملی-مذهبی بود و در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی نقش برجستهای ایفا کرد. او با نشریه چشمانداز ایران همکاری داشت و در جنبش سبز شرکت کرد. هاله در مرداد ۱۳۸۸ در تجمع میدان بهارستان علیه تحلیف محمود احمدینژاد بازداشت شد و به دو سال حبس محکوم گردید. از بهمن ۱۳۸۹ در زندان اوین به سر میبرد و درخواست مرخصی برای دیدار با پدر بیمارش را به دلیل شرط تعهدنامه رد کرد، اما پس از اغمای پدر در اردیبهشت ۱۳۹۰، مرخصی بدون شرط گرفت.
عزتالله سحابی در ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ درگذشت و مراسم تشییع وی در ۱۱ خرداد در لواسان تحت فشار نیروهای امنیتی برگزار شد. در ساعت ۷ صبح، تشییع آغاز شد، اما مأموران حمله کردند، عکسها را پاره کردند و تابوت را گرفتند. هاله که عکسی از پدر در دست داشت، مورد ضربه به پهلو یا سینه قرار گرفت، بر زمین افتاد و دچار ایست قلبی شد. پزشکان احیا کردند، اما در راه درمانگاه لواسان درگذشت. پیکرش شبانه و تحت فشار، بدون غسال در کنار پدر دفن گردید.
خانواده سحابی شکایتی مطرح کرد و چهار شاهد به ضربه مستقیم شهادت دادند، اما دادگاه رابطه علیت را رد و پرونده را مختومه اعلام کرد. درخواست بازنگری به ریاست قوه قضاییه بیپاسخ ماند. مرگ هاله واکنشهای بینالمللی برانگیخت و سازمانهایی مانند گزارشگران بدون مرز، عفو بینالملل و اتحادیه اروپا آن را محکوم کردند. هاله نمادی از مقاومت مسالمتآمیز شد و مرگش نشاندهنده بحران مشروعیت حاکمیت تلقی گردید.
زندگی و خانواده
هاله سحابی در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد. او قرآنپژوه، روزنامهنگار، فعال حقوق بشر و عضو شورای فعالان ملی-مذهبی بود. هاله سحابی دختر عزتالله سحابی و زریندخت عطایی بهشمار میرفت و از کودکی با فعالیتهای سیاسی آشنا شد، زیرا پدر و پدربزرگش (یدالله سحابی) از چهرههای برجسته نهضت آزادی بودند.[۱]
هاله سحابی از فعالان حوزه زنان بود و تلاش میکرد از طریق قرآنپژوهی، برابری زن و مرد را اثبات کند. وی معتقد بود که قرآن زنان را در جایگاه بالایی قرار میدهد و بر حقوق اقتصادی آنان مانند ارث و منع زندهبهگور کردن دختران تأکید دارد. او میگفت تفاسیر امروزی باید با پیشرفت اجتماعی زنان همخوانی داشته باشد. در سمیناری دربارهی «زن و دکتر علی شریعتی»، پرسید آیا آیات مربوط به زنان دائمی هستند یا موقتی. وی تأکید داشت که فضیلت در قرآن معنای مادی دارد و زنان نیز میتوانند به آن دست یابند.[۲]
هاله سحابی در خانوادهای مبارز بزرگ شد. پدرش عزتالله سحابی از رهبران شورای فعالان ملی-مذهبی و مادرش زریندخت عطایی خواهرزاده مهندس مهدی بازرگان بود. وی از کودکی با درد خانوادههای زندانیان سیاسی آشنا بود و این تجربه او را به دفاع از حقوق آنان سوق داد. هاله همسر تقی شامخی و مادر یحیی شامخی بود. او نقش غیرقابل انکاری در سازماندهی اعتراضات خانوادههای روزنامهنگاران زندانی داشت.[۳]
وی در خانوادهای شناختهشده و اصیل و مبارز در ایران بزرگ شد. او محقق پیگیر و خستگیناپذیر متون مقدس قرآن مجید بود و سالهای طولانی از عمر خود را به جستجو و استخراج جایگاه و منزلت متعالی زنان و برابری آنان نسبت به مردان در قرآن مجید صرف کرد.[۲]
تحصیلات و فعالیتهای حرفهای
هاله سحابی فارغالتحصیل رشته فیزیک از دانشگاه تهران بود و به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی تسلط داشت. او مدتی در فرانسه تحصیل و زندگی کرد و به عنوان شاعر و مدرس زبان فرانسوی فعالیت داشت. وی دارای آثار نقاشی نیز بود.[۴] هاله سحابی ضمن فعالیتهای قرآنپژوهی و تألیف کتاب با دو ماهنامه چشمانداز ایران نیز همکاری داشت و همزمان در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی فعال بود.[۵]
هاله سحابی به همراه نادر قیداری و لطفالله میثمی کتابی با نام «احد، قله بحران، قله مدیریت» را در ۳۰۵ صفحه تألیف کرد. دغدغهاش یافتن راهی برای ورود و اثبات برابری زن و مرد و سرایت دادن آن به افکار بخشی از جامعه بود که ملی-مذهبی نامیده میشوند. وی معتقد بود وقتی قرآن را با نگاهی زنانه بخوانی و دغدغهات حضور زنان در قرآن باشد، چهره زنی را میبینی که از منزلت بالایی برخوردار است. دسترسی به حق اقتصادی، ممانعت از زنده به گور کردن دختران، و اجبار به ازدواج با آنان نکات مثبتی است که در تاریخ آن روزگار برای زنان اتفاق افتاد.[۲]
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
هاله سحابی از اعضای مادران صلح بود و در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی فعال. وی با نشریه چشمانداز ایران همکاری داشت و در جنبش سبز شرکت کرد. او قرآن را با نگاهی زنانه بررسی میکرد و بر منزلت زنان در آن تأکید داشت. هاله معتقد بود که مردان در قرآن به دلیل امکانات بیشتر خطاب قرار میگیرند، اما زنان امروز نیز میتوانند فضیلت کسب کنند. وی کتابهایی مانند «احد، قله بحران، قله مدیریت» را تألیف کرد.[۵]
هال سحابی یکی از مبارزان قدیمی ایران بود که از قبل از انقلاب ضدسلطنتی سوابق مبارزاتی داشت و بعد از انقلاب نیز ادامه داد. او از اعضای «مادران صلح» بود و عضو رسمی شورای فعالان ملی مذهبی و قرآنپژوه و از فعالان حوزه زنان بود.[۲] هاله سحابی از کودکی با دستگیری پدر و نزدیکانش در رژیم محمدرضا شاه پهلوی دردآشنای خانوادههای زندانیان سیاسی بود. هم از این رو همیاریش با خانوادههای زندانیان سیاسی و همبستگیاش با خانوادههای قتلعامشدگان دهه شصت از او چهرهای معتمد و مردمی ساخته بود.
از آغاز سرکوب مطبوعات اصلاحطلب ایران در سال ۱۳۷۹ و در پی بازداشت گسترده روزنامهنگاران، هاله سحابی نقش غیرقابل انکاری در سازماندهی اعتراضات خانوادههای روزنامهنگاران زندانی و دفاع بدون قید و شرط از حقوق زندانیان سیاسی داشت.[۳]
بازداشت و زندان
هاله سحابی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۸ در تجمع میدان بهارستان علیه تحلیف احمدینژاد برای ریاست جمهوری بازداشت شد. وی با زخم در پیشانی به زندان رفت و به تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی متهم گردید. دادگاه دو سال حبس و جریمه برای او تعیین کرد. شورای فعالان ملی-مذهبی هشدار داد که بیماری دیابت و زخم وی سلامتیاش را تهدید میکند.[۶]
هاله سحابی از بهمن ۱۳۸۹ در زندان اوین بود. برای دیدار با پدر بیمار، شرط تعهدنامه را رد کرد. پس از اغمای پدر در اردیبهشت ۱۳۹۰، مرخصی بدون شرط گرفت. هاله سحابی در پی حوادث سال ۱۳۸۸ به دلیل شرکت در راهپیمایی اعتراضی و مسالمتآمیز در حالی که چند شاخه گل در دست داشت بازداشت و نهایتاً به جرم اقدام علیه امنیت ملی به تحمل دو سال حبس محکوم شد. او در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ برای گذراندن حکم خود به زندان اوین منتقل شد.
در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ پدر هاله، مهندس عزتالله سحابی، در پی بیش از یک ماه بستری در بیمارستان دچار خونریزی مغزی شد و به اغما رفت. در مدت بستری پدر، مقامات زندان و دادگاه انقلاب دادن مرخصی به هاله را منوط به امضای ندامتنامه از طرف وی کردند که طبیعتاً مورد پذیرش وی قرار نگرفت.[۷]
درگذشت عزتالله سحابی
عزتالله سحابی در اردیبهشت ۱۳۹۰ دچار خونریزی مغزی شد و به اغما رفت. مأموران مرخصی هاله را مشروط به ندامتنامه کردند که رد شد، اما بلافاصله پس از رفتن مهندس سحابی به اغما، وزارت اطلاعات قبل از درخواست هاله و خانواده و بدون هیچ شرایطی دستور به مرخصی موقت او دادند. عزتالله سحابی در ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ درگذشت. مأموران فشار آوردند که همان روز دفن شود، اما خانواده مقاومت کرد.
بلافاصله پس از درگذشت مهندس سحابی، در حالی که هنوز بسیاری از خویشاوندان، دوستان و دوستداران وی از حادثه مطلع نشده بودند، مقامات امنیتی (فرمانداری، نیروی انتظامی و….) خانواده را تحت فشار قرار دادند که پیکر وی در همان روز به خاک سپرده شود. این فشارها با مقاومت خانواده مواجه شد و نهایتاً خانواده پذیرفت که پیکر مهندس، فردای روز درگذشت در خانه ایشان در لواسان شستشو داده شده، و فقط در فاصله درب منزل تا ابتدای خیابان (فاصلهای کمتر از ۱۰۰ متر) تشییع شده و سپس جهت تدفین به آرامگاهی در لواسان منتقل گردد. جزییات مراسم شستشو، تشییع و کفن و دفن بارها با مقامات مسئول هماهنگ شد و حتی ساعت برنامه به دستور مقامات در آخرین ساعات شب قبل عوض شد و قرار شد که تشییع راس ساعت ۷ بامداد آغاز شود.[۷]
مراسم تشییع پدر و مرگ هاله
مراسم در ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ در لواسان برگزار شد.از صبح، منطقه تحت کنترل بود. در ساعت ۷ صبح، تشییع آغاز شد، اما مأموران حمله کردند، عکسها را پاره کردند و تابوت را گرفتند. هاله با عکس پدر اعتراض کرد و مورد ضربه به پهلو یا سینه قرار گرفت، افتاد و ایست قلبی کرد. پزشکان او را احیا کردند، اما در راه درمانگاه درگذشت.
مطابق یک گزارش ویژه رسیده از درون یکی از ارگانهای اطلاعاتی رژیم، بلافاصله بعد از درگذشت مهندس عزتالله سحابی، یک ستاد امنیتی، در فرمانداری لواسانات، برای نظارت بر مراسم تشییع جنازه و تدفین مرحوم سحابی و مقابله با شکلگیری حرکتهای اعتراضی در جریان این مراسم تشکیل شد. همین ستاد تصمیم گرفت که قتل هاله سحابی را «فوت دراثر ایست قلبی» اعلام کند. به رئیس و پزشکان اورژانس لواسانات ابلاغ شد که علت فوت را «ایست قلبی» اعلام کنند و هیچکس حق ندارد چیزی غیر از این را در مصاحبهها اعلام کند.
ستاد امنیتی متشکل از عناصر زیر در فرمانداری لواسانات تشکیل شد: لاریجانی فرماندار لواسانات، عزیزی رئیس دادگاه لواسانات، سرهنگ علیآبادی رئیس کلانتری لواسانات، رضائیان سرکلانتر شمیرانات، فرهادی رابط وزارت اطلاعات و یک سرهنگ به نام نوری رئیس پلیس امنیت منطقه. این گزارش حاکیست، از دیروز صبح (سه شنبه ۱۰ خرداد)، نیروهای امنیتی و بسیج و سپاه و اطلاعات منطقه منزل مرحوم سحابی در لواسانات را تحت کنترل گرفته و کوچه منزل سحابی را محاصره و دور تا دور خانه و کوچههای اطراف نیروی امنیتی و لباس شخصی مستقر کردند وکلیه رفت و آمدها را زیر کنترل گرفتند.
مطابق این برنامه قرار بود از درب منزل تا سر خیابان، جنازه بر روی دوش تشییع کنندگان حمل شود و در آنجا جنازه را در آمبولانس قرار دهند و تا قبرستان، جنازه به وسیله آمبولانس حمل شود. این برنامه اگرچه مورد قبول خانواده مرحوم سحابی نبود، اما عناصر اطلاعاتی با تهدید، به آنها تحمیل کردند. در جریان همین صحبتها، مسئولین اطلاعاتی خانواده سحابی را را از دادن هرگونه شعار در مراسم تشییع و دفن برحذر داشتند.
از صبح زود چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۰، خیابان گلستان لواسان که منزل مرحوم سحابی در آن قرار دارد، و تمام منطقه از نیروهای اطلاعات و ضد شورش و لباس شخصیها چیده شده بود. ساعت ۷ صبح، در حالیکه نزدیک به هزار نفر اجتماع کرده بودند، تشییع جنازه شروع شد، هنوز ۵۰ متر از درب خانه فاصله نگرفته بودند که مسئولین امنیتی به خاطر نگرانی از اجتماع بیش از حد مردم و خارج شدن حرکت از کنترل آنها، تصمیم میگیرند مسیر حرکت را عوض کنند. این اقدام با مقاومت و ممانعت خانواده سحابی و به طور خاص، هاله دختر وی، روبرو میشود.[۸]
ضربوشتم هاله سحابی و درگذشت
هاله سحابی در حالیکه تصویری از پدرش در دست داشت و شاخه ای گل روی سینه اش بود، و در پیشاپیش جمعیت حرکت میکرد، به نفرات امنیتی که از او میخواستند مسیرش را عوض کند، گفت این همان مسیری است که خودتان مشخص کردید و حاضر نشد مسیر را تغییر دهد، در این هنگام لباس شخصیها به او حمله کردند، عکس و گل را از او گرفتند و با پنجه بکس به قفسه سینه او کوبیدند که او نقش بر زمین شد.[۸] بنابر شهادت دو نفر از افرادی که در آن لحظه در نزدیکی هاله حضور داشتند (این شهادت متعاقباً به طور رسمی در دادگاه استماع و ثبت شد) شخصی به هاله نزدیک شده و با دست ضربهای به ناحیه پهلوی شکم هاله وارد نمود و بلافاصله هاله به حالت غیر هشیار و به زمین افتاد.[۷]
مادر هاله و تعدادی از خانمها که در کنار او بودند، به طرفش رفته و سعی کردند او را از زمین بلند کنند، لباس شخصیها مادر هاله را نیز مورد حمله قرار داده و به صورت او سیلی زدند. یک دکتر که برای کمک به هاله آمده بود نیز مورد ضرب و شتم لباس شخصیها قرار گرفت. یک خانم دکتر را نیز که سعی میکرد به ماشینی که هاله را به داخل آن انداخته بودند، وارد شود و به او کمک کند، با کتک از ماشین بیرون انداختند. هاله سحابی را به اورژانس ۱۱۵ بردند، که قبل از رسیدن به اورژانس فوت کرده بود. [۸]
شواهد حاکی از قتل هاله
پزشک بیمارستانی که هاله سحابی را به آن منتقل کردند، پس از معاینه او گفت: هاله سحابی به قتل رسیدهاست و به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاست. این پزشک ایست قلبی را کاملاً رد کرد و گفت، احتمالاً بر اثر پارگی طحال و خون ریزی داخلی بر اثر ضربه فوت کردهاست. او گفت اگر اتاق عملی نزدیکی بود و میتوانست با باز کردن شکم، جلوی خون ریزی داخلی را بگیرد، هاله سحابی زنده میماند. این پزشک گفت، علت دقیق را باید پزشکی قانونی مشخص کند، اما مأموران حکومتی از بردن پیکر او به پزشک قانونی جلوگیری کردند و خانواده او را وادار به دفن شبانه هاله سحابی کردند.[۹]
پیش از این تعداد زیادی از شاهدان صحنه از جمله عموی هاله سحابی گفته بودند که ماموران امنیتی با یورش وحشیانه ضربه محکمی به ناحیه قفسه سینه و بعد به پهلوی او وارد آورده بودند که بر اثر آن هاله سحابی نقش زمین شد و دیگر به هوش نیامد.[۶]
دستگیری بستگان و مردم
در جریان تشییع جنازه و حمله و هجوم نیروهای امنیتی به مردم، تعدادی مجروح و تعدادی هم دستگیر شدند. از جمله خواهر مرحوم سحابی و دو نفر دیگر از بستگان ایشان جزو مجروحین بودند که به درمانگاه لواسانات منتقل شدند. لباس شخصیها عکسهای مهندس سحابی را از دست جمعیت گرفته و همانجا پاره کردند. حمله و هجوم به جمعیت در حالی انجام شد که هیچ شعاری از سوی جمعیت جز لااله الاالله داده نشده بود. در قبرستان نیز مأموران امنیتی به اقدامات تحریک آمیز و ایجاد تنش ادامه دادند. حتی هنگام شستشوی جنازه، تعدادی از لباس شخصیها وارد غسالخانه شده و با سر و صدای زیاد، به تحریک مردم پرداختند. در قبرستان نیز نیروهای امنیتی ۸ نفر را دستگیر کردند. جنازه مرحوم سحابی در ساعت ۹٫۳۰ در فضای امنیتی بسیار شدید، به خاک سپرده شد و نیروهای امنیتی بلافاصله از مردم خواستند قبرستان را ترک کنند.[۸]
مراسم خاکسپاری
کشته شدن هاله سحابی، ترس و حشت زیادی در میان کارگزاران امنیتی حکومت به وجود آورد، به همین دلیل و برای جلوگیری از برگزاری یک تشییع جنازه مسئله ساز و مشکل آفرین، جنازه هاله سحابی را با گرفتن تعهد که مراسمی برای وی برگزار نشود، به خانواده اش تحویل دادند و آنها را واداشتند که وی را تحت نظارت مأموران رژیم و بدون اطلاع آشنایان و نزدیکان، دفن کنند.[۸]
یک شاهد عینی عصر روز چهارشنبه ۱۲ خرداد به رادیو فردا گفت که مأموران امنیتی پیکر هاله سحابی را برای شستشو و دفن به بهشت فاطمیه لواسان منتقل کردند. وی اظهار داشت: نیروهای امنیتی گفتهاند تنها شمار اندکی از اعضاء خانواده و دوستان خانم سحابی اجازه حضور در مراسم تدفین او را خواهند داشت. از سوی دیگر، به نوشته سایت «جرس»، خانواده هاله سحابی ناچار شدهاند که بر خلاف میلشان، و با توجه به فشار مأموران امنیتی، پیکر هاله سحابی را در گورستان بهشت فاطمیه لواسان به خاک بسپارند.[۱۰]
غسالخانه گورستان برای غسل دادن در تاریکی تجهیز نشده بود و حتی چراغی داخل ساختمان غسالخانه وجود نداشت. نور با استفرار یک خودرو در مقابل درب غسالخانه تأمین شد و با کمک بعضی از افراد فامیل و دوستان شستشو انجام شد. نهایتاً حدود ساعت ده شب چهارشنبه با حضور تعدادی از اعضای فامیل و در حضور تعداد بسیار زیادی از نیروهای امنیتی و ضدشورش پیکر هاله در کنار پدرش در بهشت فاطمیه روستای گلندوک لواسان به خاک سپرده شد.[۱۱][۷]
پیگیری قضایی
خانواده سحابی شکایت کرد. چهار شاهد به ضربه شهادت دادند، اما دادگاه رابطه علیت را رد کرد و پرونده را مختومه اعلام نمود. اعلام رضایت خانواده نسبت به عدم پیگیری قضایی در شرایطی بود که تمامی شهودی که نحوه بروز حادثه را مشاهده کرده بودند حضور نداشتند و یا در بازداشت به سر میبردند. بنابر وجود این شواهد جدید، شکایتی از طرف خانواده تنظیم شد. به علاوه درخواست شد تصاویر ضبط شده توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به سمع دادگاه برسد. چراکه از لحظه درگذشت مهندس سحابی تا زمان بروز کلیه درگیریها در طول تشییع و سپس تا بعد از تدفین هاله، تعداد زیادی از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به طور پیوسته در حال فیلمبرداری از افراد و وقایع بودند؛ بنابراین با احتمال بسیار قوی نیروهای اطلاعاتی تصاویری از نحوه بروز حادثه در دست دارند.[۷]
رسیدگی قضایی به این پرونده در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ در شعبه ۱۰۸۳ در دادگاه مجتمع کارکنان دولت در تهران انجام شد. در این جلسه دو نفر شاهد که بهعینه وقوع ضربه به پهلوی هاله سحابی را مشاهده کرده بودند، به علاوه دو شاهد دیگر در نزدیکی هاله حضور داشته و بروز درگیری و مشاجرات را مشاهده کرده بودند حاضر شده و شهادت خود را به طور رسمی به استماع قاضی رساندند.[۷]
چکیده حکم دادگاه این بود که اولا «تشخیص رابطه علیت مابین فوت و علت واقعه رابطه مستقیم احراز نشده»، ثانیاً «در انتساب علت مرگ با جریان مذکور (ضربه مورد ادعا) تردید و شبهه جدی وجود دارد»، و ثالثاً «مشاهده فیلم و عکس احتمالی نیز کمکی به این موضوع نمیکند». بنابراین حتی با درخواست مبنی بر ارائه تصاویر نیز موافقت نشد. شبهه مورد اشاره در رای دادگاه در حالیاست که بنا به گفته شهود، هاله بلافاصله بعد از وقوع ضربه به زمین افتاده و جان داده است. جزییات شهادت این افراد (به ترتیبی که گفته شد) در متن حکم نهایی دادگاه مستند شدهاست. بعد از صدور حکم دادگاه، خانواده طی نامهای به ریاست قوه قضاییه خواستار بازنگری در این پرونده شد که در این مورد هم پاسخی دریافت نگردید.[۷]
در روزها و هفتههای بعد از درگذشت هاله، افراد مختلف از جمله تعدادی از مسئولین امنیتی و انتظامی علت درگذشت هاله را عواملی مانند «فشار و شوک عصبی ناشی از درگذشت پدر»، «گرمای هوا» و «سابقه بیماری قلبی» اعلام کردند. تمام کسانی که هاله را در ساعات بعد از درگذشت پدر دیدهاند بیشک گواهی میدهند که در حال و هوای آن روز هاله چیزی جز تسلیم و رضا دیده نمیشد. یک سال پس از مرگ هاله سحابی و هدی صابر، غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که «کسی در این خصوص مقصر نیست». دادستان کشور نیز در همان زمان در مصاحبه مطبوعاتی خود پرونده هاله سحابی و هدی صابر را مختومه اعلام کرد.[۵]
بازتابها و واکنشها
مرگ هاله سحابی محکومیت بینالمللی داشت. گزارشگران بدون مرز آن را جنایت دانست. عفو بینالملل و اتحادیه اروپا محکوم کردند. در ایران، اعتراضات و بازداشتها رخ داد. رسانههای حکومتی مرگ را طبیعی خواندند، اما شاهدان رد کردند.[۱۲]
حمله به مراسم تشییع مهندس سحابی و مرگ خشونتبار هاله سحابی باز هم عدم تحمل حکومت را نسبت به حتی اپوزیسیون مسالمتجو نشان داد. به نظر مرتضی کاظمیان، از شورای فعالان ملیمذهبی، این واقعه نشانگر بحران مشروعیت حاکمیت است.[۱۳]
مدرسه فمینیستی یاد و خاطره هاله سحابی را گرامی داشت و خواهان پیگیری قضایی عاملان این واقعه شد که منجر به مرگ دلخراش این زن برجسته ایرانی گردید، زنی که جسارت او در کاویدن متون مقدس برای گشودن راه برای زندگی بهتر زنان کشورش کمنظیر است.[۲]
موضع گزارشگران بدون مرز
گزارشگران بدون مرز نیز با تأثر و تاسف از مرگ هاله سحابی فعال مدافع حقوق زنان و همکار نشریه چشمانداز مطلع شد. گزارشگران بدون مرز مراتب تسلیت و همدردی خود را با خانواده سحابی و شامخی اعلام کرد و اظهار داشت ایران با مرگ عزتاله سحابی یکی از بزرگترین حامیان آزادی بیان را از دست داد و رژیم دخترش مدافع پرتلاش حقوق خانوادههای زندانیان سیاسی و ستمدیدگان، هاله سحابی را به قتل رساند. ما همچون مردم ایران این جنایات را فراموش نمیکنیم. سید علی خامنهای و محمود احمدینژاد دو دشمن آزادی بیان و مطبوعات که حکومت ایران را در دست دارند، عاملان قتل این زن شجاع هستند. ما خواهان روشن شدن همهی حقایق و بازداشت و محاکمه آمران و عاملان این قتل هستیم. سرکوبگری پرخشونت نظام جمهوری اسلامی علیه مخالفان نامی جز هولناک ندارد. این رژیم تنها به ممنوع کردن هر فعالیتی رضایت نمیدهد که میخواهد با ممنوعیت هر مراسم حافظهٔ جمعی را پاک کند.[۳]
مرگ هاله سحابی واکنشهای سازمانهای حقوق بشری نیز را برانگیخت. تعدادی از مقامهای بینالمللی خواستار روشن شدن علت مرگ او شدند و سازمان گزارشگران بدون مرز و دیگر نهادها در برخی کشورهای اروپایی تجمعهای اعتراضی برگزار کردند.[۱۴]
با گذشت ۸ سال و با وجود مختومه اعلام شدن پرونده مرگ هاله سحابی از سوی دستگاه قضایی ایران، خانواده او همچنان این پرونده را پیگیری میکنند، پروندهای مختومه که همچنان گشودهاست و به پایان خود مینگرد.[۱۴]
بیانیه جنبش زنان و فعالان سیاسی-اجتماعی
جمعی از فعالان جنبش زنان و فعالان اجتماعی- سیاسی ایرانی قتل هاله سحابی و بازتاب مخدوش آن در رسانهها با امضاهای جدید دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ (۶ژوین ۲۰۱۱) بیانیهای صادر کردند:
ما جمعی از فعالان جنبش زنان و فعالان اجتماعی- سیاسی ایرانی خواستار روشنگری و شفافسازی در مورد وقایع مراسم تشییع آقای عزتالله سحابی و مرگ هاله سحابی از سوی خانواده وی و منابع ذیصلاح مستقل مانند نهادهای بینالمللی حقوق بشری هستیم و مرگ هاله سحابی را جنایتی تلقی میکنیم که نمیتوان بررسی آن را در چهارچوب قوانین و مجازاتهای کیفری دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران انتظار داشت و آن را به عنوان «قتل نفس» توسط یک شخص فرو کاست، همچنانکه پروندههای قتلهای زنجیرهای و قتل زهرا کاظمی این واقعیت را بخوبی نشان دادهاست. بر این باوریم که اینگونه دادخواهیها تنها در صورت ساقط شدن رژیم جمهوری اسلامی ممکن است حاصل شود. نظام جمهوری اسلامی مسؤل مستقیم مرگ هاله سحابی است. وقوع این جنایت به هر شکلی که رخ داده باشد، جدا از مجموعهی سرکوبهایی که او به عنوان یک زن و یک زندانی سیاسی متحمل شده و همهی فشارهائی سیستماتیکی که رژیم بر وی وارد کرده، نبودهاست.
ما ضمن آنکه با خانوادهٔ هاله سحابی ابراز همدردی عمیق میکنیم و به نفس مبارزات و فعالیتهای مستقل هاله به عنوان یک زن و یک زندانی سیاسی، از جمله تلاشهای وی به عنوان یک مادر صلح، احترام میگذاریم، به روشهای تجویز شده برای مبارزه که تاکنون توسط گروهی از فعالان، از جمله «اصلاح طلبان» و افراد مجهول الهویه شورای راه سبز امید، در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ترویج شدهاست، انتقاد جدی داریم و یک بار دیگر علیه سکوت، دروغ، دورویی و همدستی در باز تولید فرهنگ جنایت با صدای بلند اعتراض میکنیم. از همهی هماندیشان تقاضا داریم که ما را در این اعتراض تنها نگذارند.
ما به خبررسانیهای نادقیق و متناقض از سوی رسانههای رسمی (مدعی اصل استقلال و بیطرفی خبرنگاری) و رسانههای اپوزیسیون سبز مانند جنبش راه سبز (جرس) اعتراض شدید داریم. ما این نوع خبررسانی شتابزده، ناشفاف، نامسؤلانه، مشکوک، جناحی و تبلیغاتی را نشانهی همدستی با سانسور و حذف دگراندیشان و گامی در جهت مخدوش کردن افکار عمومی و بیاعتبار ساختن حرفهی خطیر و پرمسؤلیت خبرنگاری مستقل میدانیم و بر این باوریم که این نوع «خبر رسانی» فاقد ارزش اخلاقی و حرفهای است.[۱۵]
منابع
- ↑ عزت هاله - توانا
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ هاله سحابی که بود؟ - کار آنلاین
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ هاله سحابی به دست ماموران امنیتی در مراسم خاکسپاری پیکر پدرش کشته شد - گزارشگران بدون مرز)
- ↑ زندانى خاموش هاله سحابى - صدای خاموش یک زندانی
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵ سال پس از قتل هالهسحابی و عدم پاسخگویی درباره مرگ او - عدالت برای ایران
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ قتل هاله سحابی - سازمان مجاهدین خلق
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ گزارشی از پرونده درگذشت هاله سحابی - زیتون
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ گزارش ویژه از جزئیات قتل هاله سحابی - همبستگی ملی
- ↑ پزشک میگوید هاله سحابی به قتل رسیده است - سیمای آزادی
- ↑ جزئیات تازه از «نحوه مرگ» هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش - رادیو فردا 1
- ↑ پیکر هاله سحابی « تحت فشار نیروهای امنیتی» شبانه به خاک سپرده شد - رادیو فردا 2
- ↑ هاله سحابی را به زمین انداختند و با لگد به پهلوهایش زدند - دویچهوله 1
- ↑ آنچه مرگ سحابیها به ما درباره حاکمیت و جنبش مردم میگوید - دویچهوله 2
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ پرونده مختومهای که هنوز گشوده است - ایران اینترنشنال
- ↑ قتل هاله سحابی و بازتاب مخدوش آن در رسانهها - عصر نو