رضا رضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱: خط ۹۱:
رضا رضايي بعد از فرار از رندان در نامه ای  خطاب به افکار عمومی ایران و جهان ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت :   
رضا رضايي بعد از فرار از رندان در نامه ای  خطاب به افکار عمومی ایران و جهان ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت :   


”...گوش های خود را خوب بازکنید وفریاد های جانخراش پاک ترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجه های سبعانه ی ساواک بشنوید  فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید .چشمان خود را باز کنید و به زخم ها ی عمیق وبدن های کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید ،برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید ...“<ref>نشریه مجاهد شماره 88- 25خرداد1359</ref>  
”...گوش های خود را خوب بازکنید وفریاد های جانخراش پاک ترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجه های سبعانه ی ساواک بشنوید  فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید .چشمان خود را باز کنید و به زخم ها ی عمیق وبدن های کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید ،برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید ...“<ref name=":5">نشریه مجاهد شماره 88- 25خرداد1359</ref>”در پایان نامه وضع مردم رنجدیده ی ایران را چنین توصیف می کند
 
...شرایطی که گفتم “ وضع زندان ها خیلی بهتر از وضعت میلیون ها هموطن غیر زندانی ماست هموطنانی که برای یک لقمه نان در مانده اند ومیوه ها را حتی به اسم نمی شناسند ودسته دسته از گرسنگی وفقر ومرض می میرند ،هموطنان قالی باف ما که رنگ آفتاب را نمی بینند ودرزیرزمین های نمناک و کم نور بادستمزد کم وخوراک ناچیز روزگار می گذرانند...“<ref name=":5" />  


== درگذشت ==
== درگذشت ==
رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانه‌ای در خیابان غیاثی (جنوب‌شرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و بااین‌که پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پس‌از جنگ و گریزی ۲ساعته به‌خاک افتاد.<ref name=":0" />
رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانه‌ای در خیابان غیاثی (جنوب‌شرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و بااین‌که پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پس‌از جنگ و گریزی ۲ساعته به‌خاک افتاد.<ref name=":0" />


== تاثیرشهادت رضا رضایی روي همه انقلابيون جهان و منطقه ==
== تاثیرشهادت رضا رضایی روي انقلابيون جهان و منطقه ==
<nowiki>*</nowiki>خبرگذاری فلسطینی وفا شرح حال و اقدامات انقلابی رضا رضایی و سازمان مجاهدین رانقل کرد ودرپایان چنین نوشت :  
<nowiki>*</nowiki>خبرگذاری فلسطینی وفا شرح حال و اقدامات انقلابی رضا رضایی و سازمان مجاهدین رانقل کرد ودرپایان چنین نوشت :  



نسخهٔ ‏۱ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۶

رضا
زادروز۱۳۲۴
تهران
درگذشت۲۵ خرداد ۱۳۵۲
درگیری با عوامل ساواک
پیشهعضوکمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق
نقش‌های برجستهفرار از زندان شاه
تأثیرپذیرفتگاناعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران
حزب سیاسیسازمان مجاهدین خلق ایران

رضا رضایی (زاده ۱۳۲۶- درگذشته ۲۵ خرداد ۱۳۵۲) در سال 1320در خانواده اي متوسط در يكي از محلات جنوبي تهران بدنيا آمد واز دروان كودكي با درد ها و رنجهاي مردم فقير دوروبرش ، باتلاش روزانه آنها وبا مبارزاتشان آشنائي داشت .[۱]

 دانش آموز دبيرستان بود كه جنبش مردمي 15 خرداد 42 پيش آمد واو بچشم خود تحرك و خشم مردم و نيز ددمنشي رژيم را ديد .رضا با جوانان همسن وسال خودش بر سر موضوعاتي كه آنروزها مطرح بود ـ از نوع فعاليتهاي جبهه ملي و نهضت آزادي و مبارزات روحانيت و اعتصابهاي بازار ـ غالباً به بحث پرداخته ودر تشكيل جلساتي علني ومخفي شركت داشت و بدين ترتيب با مسائل جدي سياسي آشنا شد .[۱]

با گروهاي مختلفي از مردم آشنائي يافت و علل واقعي دردهاي مردم را به بتدريج شناخت .تماس داشتن با جواناني كه در انجمنهاي اسلامي يا دانش آموزي گرد هم ميآمدند موجب شد كه قدرت او براي كار جمعي كردن رشد يابد .وی که دانشجوی رشته دندانپزگی دانشگاه تهران بود.در محیط دانشگاه شرایط بهتری برايش فراهم بود تا بتواندبا همفكران بيشتر ی آشنا شود .[۱]

آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران

رضارضایی از اولین انقلابیونی بود که بدنبال تشکیل هسته اولیه سازمان مجاهدین درسال ۱۳۴۴ بدان پیوست و به دلیل شایستگی و صلاحیتی که نشان داد، بسرعت مراحل ترقی خود را طی نمود. رضا ازجمله عناصر ی بود که طی این دوران و درجریان آموزش‌ها و تعالیم بنیانگذاران سازمان، به کسب صلاحیت‌های لازم نایل آمد و بعنوان کادری کار آمد ازسال ۴۹ به عضویت کمیته مرکزی سازمان درآمد.[۲]

اعزام به فلسطین

رضا درتابستان ۴۹ در یک گروه ۴ نفری ازبرادران مجاهدش راهی پایگاه‌های انقلاب فلسطین شد و درجنگ خونین سپتامبر۷۰ شرکت جست. دوران اقامت درپایگاه‌های مقاومت فلسطینی، تجارب ارزنده ای برای او و سایر کادرها داشت. پس از بازگشت ازفلسطین و درمرحله ای که سازمان مجاهدین درپی کسب آمادگی‌های لازم برای شروع عمل بود، رضا نیز که علاوه برتسلط کافی بردیدگاه‌ها و دستاوردهای ایدئولوژیک سازمان، بلحاظ عملی و کارآئی تکنیکی و نظامی نیز ازتوانمندی‌های بسیاری برخوردار بود، دراین مرحله نقش مهمی ایفا نمود.[۲]

دستگیری و زندان

درجریان یورش ساواک به سازمان دراول شهریور ۵۰، رضا رضائی دستگیرشد. او درزندان توانست ضمن تماس باسایر اعضای مرکزیت و مسئولان سازمان، اطلاعات و تجارب آنان را درزمینه‌های بازجوئی و تاکتیک‌های دشمن و نیزاخبار و اطلاعات مربوط به سازمان را جمع‌آوری نمایدو بدنبال فرار قهرمانانه اش از چنگ زبده‌ترین مأموران ساواک، آنها را دراختیار همرزمانش قراردهد. او طی چند ماهی که درزندان بود چندین بار با خارج زندان ارتباط گرفت و درهمان زمان نیزاطلاعات باارزشی را به بیرون منتقل ساخت.[۲]

فرار از زندان و فعالیت‌های بعد از آن

رضارضایی از همان آغاز دستگيري بفكر فرار افتاد و با زيركي تمام آنطور كه از يك انقلابي چون او انتظار ميرفت با یک طرح دقیق توانست اين برنامه را با مهارت انجام دهد .ساواک بعد از دستگیری رضا وی را تحت فشار گذاشته بود تا بتواند به برادرش احمد دسترسی پیدا کرده و وی را دسگیر کند . رضا برای اینکه بتواند طرح فرارش را پیاده کند ؛چند روز آنها را در خیابانها میگرداند . یکروز در حین ترددها وارد حمامی میشود که از قبل آنرا شناسایی کرده بود . وی به مامورین ساواک میگوید که جلوی درب منظر بمانند تا او چک کند آیا احمد که معمولا به آنجا تردد دارد ؛داخل هست یا نه . به این ترتیب وی داخل شده و از درب دیگر حمام خارج شده و به یاران مجاهدش می پیوندد.ساواک پس از فرار رضا سکوت کرد و هرگز جرات نکرد خبر آن را اعلام کند .[۳]

رضارضایی از آذرماه سال۵۰ که از زندان شاه گریخت، تا خرداد سال۵۲، در رأس تشکیلات مجاهدین قرار داشت و علاوه بر کار فرماندهی نظامی و هدایت امور تشکیلاتی سازمان، چندین کتاب و جزوه مهم نیز منتشر کرد و آنها را درمیان جوانان و دانشجویان توزیع کرد،[۴]

رضا توانست در اوين با تمام  اعضای سازمان تماس بگيرد و تمام اخبار و اطلاعات مربوط به بازجوييها را تحت نظر بنيانگذار سعيد محسن تدوين كند و از زندان خارج نمايد. او تجارب بازجوييها و درسهاي شيوه درست برخورد با دشمن و تجارب سازماندهي و تاكتيكهاي مبارزه با ساواك را كه محصول كار سازمان مجاهدين و ساير گروههاي مبارز در زندان بود، به‌صورت يكي از ارزنده‌ترين دستاوردهاي جنبش مسلحانه تدوين كرد و به تمام نيروهاي مبارز منتقل نمود.[۵]

طراحی آرم سازمان مجاهدین خلق ایران

هنگامی که ضربه سال۵۰ تمام مرکزیت سازمان را دربرگرفت و همه به‌زندان افتادند، مجاهدین هنوز نام و نشان و آرم رسمی اعلام‌شده‌ای نداشتند. رضا مأموریت ترسیم و اعلام آن را برعهده گرفت. رضا در این طرح باصرف انرژی و دقتی تحسین‌برانگیز توانست ارزشها و محتوای ایدئولوژیک و نقطه نظرهای اقتصادی‌ـ اجتماعی و سیاسی مجاهدین را با نهایت اختصار و گویایی تمام با زبان سمبلهایی که در آرم سازمان به کار برده‌است، مجسم سازد.[۵]

خاطرات رضارضایی با بنیانگذاران سازمان مجاهدین

رضارضایی یکی از خاطراتی را که با بنیانگذاران سازمان داشت را چنین بیان میکند.

آن روز را به ياد مي‌آورم كه تابستان سال44 بود. با سعيد (محسن) و محمد (حنيف‌نژاد) و احمد (رضائي) به كوه رفته بوديم. هنوز سازماني دركار نبود. محمد و سعيد و احمد روي «مسئوليتِ» (انسانهاي آگاه) تكيه مي‌كردند. و من در آن روز محصل بودم و زياد از كار سر در نمي‌آوردم. برايشان آتش روشن كردم؛ هيزم جمع كردم؛ چاي درست كردم و ظهر كه شد برايشان غذا درست كردم. محمد برايمان قرآن مي‌خواند و من تمام تنم مي‌لرزيد. براي اولين بار بود كه در آن روز احساس كردم كه مسلمانان صدر اسلام چه احساسي در مقابل قرآن داشتند. من افتخار مي‌كنم كه از اولين روزهاي تشكيل سازمان به آن پيوستم و از اولين اعضاي آن بودم. براي من زندگي جديدي بود و من بي‌هيچ ترديد‌و‌هيچ ماجراجويي آن را پذيرفتم. با كمال اشتياق...»

نامه های رضارضایی

رضا رضايي بعد از فرار از رندان در نامه ای خطاب به افکار عمومی ایران و جهان ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت : 

”...گوش های خود را خوب بازکنید وفریاد های جانخراش پاک ترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجه های سبعانه ی ساواک بشنوید  فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید .چشمان خود را باز کنید و به زخم ها ی عمیق وبدن های کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید ،برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید ...“[۶]”در پایان نامه وضع مردم رنجدیده ی ایران را چنین توصیف می کند

...شرایطی که گفتم “ وضع زندان ها خیلی بهتر از وضعت میلیون ها هموطن غیر زندانی ماست هموطنانی که برای یک لقمه نان در مانده اند ومیوه ها را حتی به اسم نمی شناسند ودسته دسته از گرسنگی وفقر ومرض می میرند ،هموطنان قالی باف ما که رنگ آفتاب را نمی بینند ودرزیرزمین های نمناک و کم نور بادستمزد کم وخوراک ناچیز روزگار می گذرانند...“[۶]

درگذشت

رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانه‌ای در خیابان غیاثی (جنوب‌شرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و بااین‌که پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پس‌از جنگ و گریزی ۲ساعته به‌خاک افتاد.[۴]

تاثیرشهادت رضا رضایی روي انقلابيون جهان و منطقه

*خبرگذاری فلسطینی وفا شرح حال و اقدامات انقلابی رضا رضایی و سازمان مجاهدین رانقل کرد ودرپایان چنین نوشت :

”خبرگزاری فلسطین احساسات گرم وآتشین خلق فلسطین ومبارزین فلسطینی رانسبت به شهادت مجاهد ایرانی رضا رضایی که درراه انقلاب مشترک خلق  های منطقه[۷] ودرنبرد با توطئه  ی دشمن سه جانبه یعنی امپریالیسم ،صهیونیسم و ارتجاع به شهادت رسید اعلام می دارد .انقلابیون فلسطین درحالی که برادروهمرزم خود را وداع می گویند با تاکید اعلام می دارند که مبارزه ی خلق ایران وپیشگامان مسلح او روز به روز اوج بیشتری خواهد گرفت و به طور قطع  مبارزة کلیه ی خلق های تحت ستم پیروزی حتمی ونهایی را به دنبال خواهد داشت “

·       الثوره :_ ارگان سازمان آزادی بخش فلسطین دوبارعکس رضا را به عنوان تجسم مبارزه ی جهانی علیه امپریالیسم چاپ کرد ومطالبی درباره ی جنبش مسلحانه ی خلق ایران نوشت .[۷]

*الهدف – ارگان جبهه ی خلق برای آزادی فلسطین –رضا را شهید انقلاب ایران و فلسطین خواند.

*انقلابیون عمان (ظفار) شهادت رضا را تسلیت گفتند وروز نامه های ملی و مترقی دربیروت بغداد و عدن ونیز جراید مختلفی دراروپا درباره ی شهادت او مطالبی نوشتند .[۷]

* روزنامه ژاپنی ”شین سایوکو: که بین کارگران ژاپن نفوذ زیادی دارد درشماره ی 20اوت 1973 همراه با عکسی از رضا شرح حال ونامه ی او را خطاب به افکار عمومی جهان چاپ کرد.[۷]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ از انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران فروردين 1353-اززندگي انقلابيون درس بگيريم
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ نشریه مجاهد شماره ۲۰۷–۲۴ خرداد ۱۳۶۳
  3. خاطرات صمد سیاهکلاه
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سایت سازمان مجاهدین خلق ایران-سالگرد شهادت رضا رضائی
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ نشریه مجاهد شماره ۴۰۵–۱۷ شهریور ۱۳۷۷
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ نشریه مجاهد شماره 88- 25خرداد1359
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ هفتمین سالگرد شهادت رضا رضایی نشریه مجاهد شماره 88-25 خرداد 1359