شاهنشاهی اشکانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
شاهنشاهی اشکانیان که حکومت پارت‌ها نیز شناخته می‌شود، یکی از [https://tarikhema.org/words/%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%aa/ قدرت]‌های سیاسی و فرهنگی در ایران‌زمین بود.
[[پرونده:قلمرو حکومت اشکانیان.jpg|بندانگشتی|'''قلمرو حکومت اشکانیان در دوره اقتدار خود''']]
'''شاهنشاهی اشکانیان''' (۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) یا '''اشکانیان''' یا '''امپراتوری پارتها''' در قرن ۳ پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی [[ایران]] و خراسان فعلی تأسیس گردید. وی سپس علیه سلوکیان قیام کرد و سلسله پارت را بنا نهاد.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/21444/درباره-اشکانیها/ درباره اشکانیها]</ref>


این شاهنشاهی در قرن ۳ پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران تاسیس گردید. وی سپس علیه سلوکیان قیام کرد.
امپراتوری اشکانیان بعد از حدود ۴۸۰ سال حکومت توسط [[شاهنشاهی ساسانی|ساسانیان]] نابود شد.


اشکانیان از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای محدوده شرق دریای خزر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا [[خلیج فارس]] توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانیان، رهائی کشور ایران از سلطهٔ همه جانبهٔ یونانی که هدف نابودی ایران‌گرائی را در سر می‌پروراند و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز، حفظ تمامیت ایران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود.<ref>تاریخچه جهان - [http://ourhistory.mihanblog.com/post/5 ایران در زمان اشکانیان]</ref>


نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده‌است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود.
== شاهان اشکانی ==
[[پرونده:تصویر دیگری از قلمرو امپراطوری پارت.jpg|بندانگشتی|303x303پیکسل|'''تصویر دیگری از قلمرو امپراتوری پارت''']]
'''ارشک/ اشک اول'''


چون [https://tarikhema.org/words/%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%db%8c%d8%a7%d9%86/ پارتیان] از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند.
او دولت پارت را تأسیس کرد. مدت سلطنت ۲۵۶ تا ۲۵۰ پیش از میلاد


ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد.
ارشک از خاندانی آریایی و از قبیله پارت بود. او بر اثر شجاعت و حُسن تدبیر قبایل پارتی را با هم متحد کرده و در سال ۲۵۶ پیش از میلاد بر ضد سلوکیهای مقدونی پرچم مقاومت برافراشت و بعد از جنگهای متوالی و پیروزی بر سلوکیها توانست در سال ۲۵۰ پیش از میلاد سلسله پارت را بنیاد نهد. ارشک بعد از پیروزی بر سلوکیها متوجه دولت باختر یا باکتریا شد و در جنگی که مابین طرفین درگرفت کشته شد. جانشینان ارشک به او اعتقاد و احترام خاصی قائل بودند و او را «اپی فانس» لقب دادند که بزبان یونانی به معنی «شجاع» و «نام‌آور» است. سپس خود را بافتخار نام او، خود را ارشک نامیدند که همان «اشک» است و سلسله ای که پارتها در ایران تأسیس کردند سلسله اشکانیان نام نهادند.


قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران، آمل می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
'''تیرداد اول/ اشک دوم'''


آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانیان بود.
مدت سلطنت ۲۵۰ تا ۲۱۴ پیش از میلاد


پارت‌ها در ابتدا زیر سلطه هخامنشیان و سپس سلوکیان بودند.
تیرداد اول یا اشک دوم برادر ارشک بود. او ۳۷ سال پادشاهی کرد. او در این دوران وضع خود و دولت اشکانی را در برابر سلوکیان و دولت باکتریا مستحکم‌تر کرد و پایتخت خود را از آساک به شهر «هکاتم پیلس» که بمعنی شهر «صد دروازه» است انتقال داد. تیرداد اول در سال ۲۴۸ پیش از میلاد تاجگذاری کرد و اشکانیان سال ۲۴۸ پیش از میلاد را مبدأ تاریخ خود کردند و به تیرداد اول لقب «شاه بزرگ» را دادند. تیرداد اول با پادشاه سلوکی که «سلوکوس کالی نیکوس» نام داشت جنگ کرد و او را شکست داد و شهری بنام «دارا» که در نزدیکی «ابیورد» کنونی است بساخت. تیرداد اول در سن پیری و بسال ۲۱۴ پیش از میلاد درگذشت.


پس از فتح منطقه، پرنی‌ها زبان پارتی به عنوان زبان رسمی دربار پذیرفتند و از آن در کنار آرامی، [https://tarikhema.org/words/%db%8c%d9%88%d9%86%d8%a7%d9%86%db%8c/ یونانی]، اکدی، سغدی و دیگر زبان‌های مناطق تحت تصرف خود استفاده می‌کردند.
اشکانیان خود را از نسل [[شاهنشاهی هخامنشی|هخامنشیان]] می‌دانستند و معتقد بودند پدر ارشک و تیرداد اول که «فری یاپیت» نام داشت پسر اردشیر دوم هخامنشی بود.


در بازه زمانی که سلوکیان مشغول جنگ در غرب سرزمین‌های خود با پتلیموس سوم فرمانده مصربودند، ارشک از این اوضاع سود جسته و پایه‌های سلطنت خود را در پارت و هیرکانی محکم می‌کند.
'''اردوان اول/ اشک سوم'''


همچنین این نزاع میان بطلیموس و سلوکیان که سومین نبرد از جنگ‌های سوری بود به دیودوتس در آسیای مرکزی نیز امکان قیام و تاسیس دولت یونانی بلخ را داد.
وی گرگان را ضمیمه قلمرو پارتیان کرد. مدت سلطنت ۲۱۴ تا ۱۹۶ پیش از میلاد


پس از آن دیودوتس دوم، جانشین دیودوتس علیه دولت سلوکیان با ارشک متحد شد، با این وجود ارشک از ارتش سلوکوس دوم شکست خورد و از پارت رانده شد.
اردوان اول یا اشک سوم پسر تیرداد اول بود که بعد از درگذشت پدر به تخت نشست. اردوان اول از جنگی که مابین آنتیوخوس سوم و آخه لائوس درگرفت، استفاده کرده به تسخیر ولایت «مردها» و ولایتهای جنوبی دریای خزر و ری و همدان پرداخت. اندکی بعد آنتیوخوس سوم نیز به داخل ایران لشکرکشی کرده و همدان را پس گرفت و معبد آناهیتا را غارت کرد. در جنگی دیگر و در سال ۲۰۹ پیش از میلاد سپاهیان اردوان اول بعد از جنگ و گریز تلفاتی به سپاه آنتیوخوس سوم وارد آوردند و آنتیوخوس با اردوان صلح کرده و به باختر (باکتریا) بازگشت و سپس از راه کابل و دره خیبر به هند رفت و از راه سیستان و کرمان به باختر بازگشت.


ارشک مدتی را به قبیله آپاسیاک پناه برد و از آنجا حمله‌ای را برای پسگیری پارت تدارک دید و در نهایت آنجا را مجددا تصاحب کرد و شالوده های دستگاه [https://tarikhema.org/words/%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c/ اشکانی] و پادشاهی پارت ها را پی ریزی نمود.
اردوان اول در سال ۱۹۶ پیش از میلاد درگذشت.


وی در آساک واقع در استاونه در بخش شمالی قلمرو پارت که نِسا هم در آن بود تاجگذاری کرد.
'''فری یاپت/ اشک چهارم'''


سلوکوس دوم برای باز پس گیری سرزمینهای از دست رفته پادشاهی سلوکی دست به لشکر کشی به بخشهای شمال خاوری ایران زد، در تلاش برای دست یافتن به این هدف با دیودوتوس یکم شاه یونانی-بلخی پیمان یگانگی بست اما با مرگ دیودوتوس یکم و تغییر سیاست جانشین او، دیودوتوس دوم، که با اشک یکم متحد شد، سلوکوس دوم تنها ماند.
مدت سلطنت ۱۹۶ تا ۱۸۱ پیش از میلاد


اشک یکم به روش استپ نشینان به درون استپها پس نشست تا شاید در دشتهای هموار آنجا از سواره نظامش بهتر بهره گیرد و سپس وارد نبرد شد.
فری یاپت یا اشک چهارم فرزند اردوان اول بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی اشکانیان نشست. او به مدت پانزده سال در سرزمین پارت و ایران به آسودگی و آرامش پادشاهی کرد، زیرا دولت باختر یا باکتریا متوجه هند بوده و با پارتیان کاری نداشتند. در زمان فری یاپت اتفاق مهمی روی نداد و او در سال ۱۸۱ پیش از میلاد درگذشت.


نتیجه نبرد پیروزی اشک یکم بود. از آن پس پارت‌ها این روز را به عنوان روز استقلال جشن گرفتند.<ref>تاریخ ما - [https://tarikhema.org/ancient/21444/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7/ درباره اشکانیها]</ref>
'''فرهاد اول/ اشک پنجم'''


'''اشکانیان''' (۲۵۰ پ. م ۲۲۴ م.) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده‌است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
شهر خاراکس را در ری بنا کرد. مدت سلطنت ۱۸۱ تا ۱۷۳ پیش از میلاد


این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانیان ،رهائی کشورایران از سلطهٔ همه جانبهٔ یونانی که هدف نابودی ایران گرائی رادر سر می‌پروراند و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز، حفظ تمامیت ایران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود. در هر سه مورد، مساعی آنان اهمیت قابل ملاحظه‌ای برای تاریخ ایران داشت. جنگهای فرساینده با روم عامل عمده‌ای در ایجاد نا خرسندی هایی شد که بین طبقات جامعه حاصل می‌شد.<ref>تاریخچه جهان - [http://ourhistory.mihanblog.com/post/5 ایران در زمان اشکانیان]</ref>
فرهاد اول یا اشک پنجم فرزند فری یاپت بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی نشست.


== اشك و نخستین اندیشه استقلال ==
'''مهرداد یکم / اشک ششم'''[[پرونده:نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان.jpg|بندانگشتی|'''نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان''']]مدت سلطنت او ۳۲ سال و از ۱۷۰ تا ۱۳۸ قبل از میلاد است.
پارت در بر گیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می باشد.در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن ها اتفاق های بزرگی افتاده اشاره می کنم.


سومین گروه از اقوام آریایی كه به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند.پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزدا پرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود. كه بر حسن سلوك و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تاكید می ورزید. یكی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق كشور به پارتیان در قیام بر ضد حكومت سلوكی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوك آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حكومتی سلوكیان بود كه تاكید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.
برای نخستین بار بعد از هخامنشیان لقب «شاهنشاه اشکانی» بخود گرفت. مهرداد اول بانی عظمت دولت بزرگ پارتی اشکانی است.


چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابك، شجاع و پرتحرك ساخته بود. كه در سواركاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند.شجاع ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت.هر شخصی كه به این مقام نایل می شد. مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیكو نیز می بود.
'''فرهاد دوم / اشک هفتم'''


اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آن ها در دست می باشد ؛ در سال۲۵۰ ق.م توسط ارشک (اشک نخست) بر پا شد.و بیست و نه اشک (پادشاه) در این سلسله فرمانروایی کردند.
با آنطیوخوس جنگ کرده و سلوکیها را از حدود ایران بیرون کرد. مدت سلطنت  ۱۳۸ تا ۱۲۵ پیش از میلاد


نخستین بار اندیشه استقلال در برابر بیگانگان سلوكی را پهلوانی پارتی به نام اشك جامه عمل پوشانید، در حالیكه سلوكیان هفتاد سال از سلطنت بر ایران پشت سرگذاشته بودند، ‌قیام اشك سلوكیان را به نشان دادن عكس العمل واداشت. و علیرغم تصور از آن سپاه سلوكی با شكست مواجه شد و این اولین پیروزی رسمی پارتیان و متحدانشان در برابر قوم حكومت گر بود. پس از اشك برادر و جانشین وی تیرداد بر قدرت پارتیان افزود و بر توسعه متصرفات افزود و بدین ترتیب پیشروی آنان از شرق به سمت غرب آغاز گردید.و روز به روز بر قدرت پارتیان و تثبیت حكومتشان افزوده می شد.و با اقدامات مهرداد شاه دیگر پارتی قلمرو پارتیان كه به افتخار نام احیاگر استقلال ایران(ارشك یا اشك) اشكانی خوانده شد. به وسیع ترین حد خود رسید.مهمترین رمز موفقیت ها و پیروزی های مهرداد اول همگی در سایه شفقت و انسانیت نهفته در سرشت وی بود، آن چنان كه محققان وی را از نظر بزرگ منشی، بلند نظری، متانت و نجابت اخلاقی در دودمان اشكانی، همتای كوروش بزرگ در دودمان هخامنشی دانسته اند. نام اشك توسط همه شاهان اشكانی حفظ شد به طوریكه فرعون توسط فرمانروایان مصر، قیصر یا سزار توسط رومیان كسری یا خسرو توسط ساسانیان به كار می رفت.<ref name=":0">تاریخ ایران - [http://ahouraei.mihanblog.com/post/4 سلسله اشکانیان( پارت ها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)]</ref>
'''اردوان دوم / اشک هشتم'''


== حكومت مهرداد دوران توسعه قلمرو و تثبیت قدرت ==
در جنگ با یوئوچیها زخم برداشت و درگذشت. مدت سلطنت  ۱۲۵ تا ۱۲۴ پیش از میلاد
مهرداد با تسخیر عیلام، پارس و سپس بابل و بدنبال آن شكست پادشاه سلوكی و تصرف شهر سلوكیه. ایران را تا دورترین مرزهای غربی امتداد داد. (عنوان شاد شاهان) كه اشك ششم یعنی مهرداد با اقتباس از شاهان هخامنشی برخود نهاده بود بدلیل اقداماتی كه وی در زمان حیاتش انجام داد. به عنوان برازنده ترین لقب حتی پس از مرگش نیز وی را شایسته منحصر به فرد این عنوان در خاندان اشكانی گرداند. وقتیكه مهرداد در سنین پیری چشم از جهان فروبست، او را بمانند بنیانگذار واقعی سلسله پارت با تشریفات بسیار به خاك رفت.پارت او را همچون قانونگذاری خردمند تجلیل كرد، چرا كه او در تمام قلمرو وسیع خویش نزد هر قومی كه رسم و بنیادی پسندیده یافت. آنرا در سرزمین خویش رایج كرد. قلمرو او از بین النهرین و بابل تا سرزمین سغد و هند امتداد داشت.و اقوام بسیار با آداب و رسوم گونه گون در این قلمرو وسیع تحت حكم او می زیست.


 پس از مهرداد اول بدلیل پدیدار شدن نا امنی كه توسط برخی اقوام در شرق نیر سكاها و كوشانیان بوجود آمده بود. در زمان چند اشك ادامه یافت. تا سرانجام با روی كار آمدن اشك نهم كه مهرداد دوم نام داشت. توفیق قابل ملاحظه ای در غلبه بر هرج و مرج حاصل شد. وی پایه های حكومت و اركان داخلی آنرا چنان مستحكم نمود كه حتی پس از مرگ وی نیز با وجود مدعیان سلطنت و پاره ای اختلافات داخلی امپراطوری اشكانی از هم متلاشی نشد.و قدرت خود را حفظ نمود. تدابیری كه وی در زمینه داخلی و حكومتی اندیشید سبب شده است كه محققان وی را یادآور داریوش بزرگ خوانده به وی لقب مهرداد كبیر دهند.
'''مهرداد دوم / اشک نهم'''


دوران حكومت اشك های دهم تا سیزدهم دوران درگیری و هرج و مرج داخلی بود. تا اینكه با روی كارآمدن اشك سیزدهم، ارد اول فصل تازه ای از روابط خارجی ایران با دولت های همسایه كه مهمترین آنها روم بود آغاز گردید. در آن زمان ایران در شرق و روم در غرب دو قدرت بلامنازع بودند و هر دو در پی گسترش و توسعه قلمرو و بسط قدرت. و همین مساله گاه و بیگاه سبب ایجاد تعارضاتی از سوی طرفین به خاك یكدیگر می شد. ولی مشكل اصلی را رومیان آغاز كردند و بدین ترتیب روابطی كه می توانست بهترین شكل و سیاق را داشته باشد و سبب تبادل فرهنگ و تمدن باشد و در نهایت به شكوفایی و پیشرفت در امپراطوری كه دنیا را عملا در ید قدرت خود داشتند. منجر شود. تبدیل به جنگ هایی شد كه تا پایان امپراطوری پارت و پس از آن تا پایان امپراطوری روم ادامه یافت. در واقع این جنگ ها به طوری رسمی و جدی از زمان سلطنت ارد - اشك سیزدهم - و به دلیل بلند پروازی های برخی سرداران(رومی) از جمله كراسوس آغاز شد. و مهمترین انگیزه وی، عشق به طلاهای سلوكیه و نفایس و خزاین ماد بود. ولی مهمترنی مساله را نیز نباید از نظر دور داشت و آن مساله همد ستی ایالت بزرگ ارمنستان با رومیان بود كه اطاعت و تبعیت از ایران برایشان قابل تحمل نبود. آنان خواهان استقلال تمام و كمال بودند. كه این مساله نیز در قوانین امپراطوری ای كه آنان در آن قرار گرفته بودند یعنی اشكانیان مفهومی جز عصیان و سركشی نداشت. بنابراین شاهان ارمنستان هر از چندگاه با تحریك رومیان و اتحاد با آنان سبب ایجاد منازعاتی بین ایران و روم می شدند. نوع حكومت اشكانیان نیز دست آنان را در این امر بازتر می كرد. اشكانیان از هنگامیكه روی كار آمدند و تشكیل حكومت دادند، شیوه ملوك الطوایفی را به جای ایجاد یك حكومت مركزی كه همه در سایه نظارت همه جانبه آن باشند ترجیح دادند. بدین شكل كه برخی ایالت ها نظیر پارس، آذربایجان و ارمنستان از استقلال داخلی برخوردار بودند.و در عوض انقیاد و تابعیت اشكانیان را می پذیرفتند و در هنگام جنگ نیز به منظور كمك به پادشاه و نشان دادن وفاداری و اتحاد با او سپاه خود را به سمت مركز حكومت گسیل می داشتند. شاهان ارمنستان نیز از این موقعیت برای كسب استقلال و تجزیه از قلمرو اشكانیان استفاده می نمودند.<ref name=":0" />
معروف به مهرداد کبیر اشکانی (مهرداد بزرگ) مدت سلطنت او از ۱۲۴ تا ۸۷ پیش از میلاد یعنی ۳۷ سال بود.


== شرح مختصری از برخی پادشاهان اشكانی ==
این شاه یکی از شاهان بزرگ اشکانی است. در زمانه مهرداد دوم، دولت عالمگیر روم تمام عالم غرب را تسخیر کرده به سر حدادت ایران رسید. دولت روم تسخیر ایران و هند را برای تکمیل جهانداری خود لازم می‌دید و از طرفی دیگر ایران به غرب بسط و توسعه می‌یافت و در نتیجه ایران و روم در مدت چند قرن با هم در سر تقسیم عالم در مبارزه و جنگ شدند و کشمکش اشکانیان با رومی‌ها با فاصله‌هایی، حدود سه قرن تداوم یافت. مهرداد دوم حدود امپراتوری را در شرق تا کوه‌های هیمالیا در شمال هندوستان رسانید.<ref name=":1">همه چیز درمورد تاریخ ایران باستان - [http://artakait.blogfa.com/cat-16.aspx اشکانیان]</ref>
'''اشک اول(ارشک):''' ارشک یکی از افراد خاندان آریایی و از تیره پارت ها بود. وی به نشان کاردنی و شعاعت توانست سلوکی ها را (جانشینان اسکندر مقدونی) از خاک ایران بیرون کند.بقیه شاهان به احترام موسس سلسله اشکانی نام خود را اشک گزاردند.


<nowiki>*</nowiki> '''اشک نهم (مهرداد بزرگ):''' وی قبایل وحشی را عقب نشاند و بخشی از سیستان وبلوچستان را نیز تحت فرمان خود درآورد و تا حدود هندوستان پیش رفت. و سپس به ارمنستان لشگر کشید.و آنجا را تصاحب کرد. از آن پس ایران و روم بر سر سرزمین های ارمنستان جنگ های فراوان کردند. همانگونه که گفتم مهرداد بزرگ در هندوستان پیروزی هایی را بدست آورد و حتی تا کوه های هیمالایا پیش رفت. این موضوع از سکه هایی که به تازگی در آن نواحی پیدا شده است ثابت گردیده. مهرداد بزرگ پس از ۴۸ سال پادشاهی در سال ۷۶ ق.م درگذشت.
در جای دیگر گفته شده‌است وی قبایل وحشی را عقب نشاند و بخشی از سیستان وبلوچستان را نیز تحت فرمان خود درآورد و تا حدود هندوستان پیش رفت و سپس به ارمنستان لشکر کشید و آنجا را تسخیر کرد. از آن پس ایران و روم بر سر سرزمین‌های ارمنستان جنگ‌های فراوان کردند. مهرداد بزرگ در هندوستان پیروزی‌هایی را بدست آورد و حتی تا کوه‌های هیمالایا پیش رفت. این موضوع از سکه‌هایی که به تازگی در آن نواحی پیدا شده است ثابت گردیده. مهرداد بزرگ پس از ۴۸ سال پادشاهی در سال ۷۶ پیش از میلاد درگذشت.<ref name=":0" />


'''اشک چهاردهم(فرهاد چهارم):''' در سال ۳۷ق.م بر اورنگ شاهنشاهی نشست.وی جنگ هایی با رومیان داشت که آنان را چنان شکست داد که تا صد سال توان مقابله و حمله به ایرانیان را در خود ندیدند.وی پرچم رومیان را از آنان گرفته بود و پس از چند سال به آنان بازگرداند. که این مسئله باعث خوشحالی بسیار مردم ایتالیا شد. و یکی از شاعران آن دوره(هوراس) این رویداد را که برای آنان بسیار مهم بود به نظم در آورد. 
'''سندروک / اشک دهم'''


<nowiki>*</nowiki>'''اشک پانزدهم''' '''(فرهاد پنجم):''' فرزند اشک چهاردهم. در زمان او بود که عیسی مسیح متولد شد.
بعد از مهرداد دوم مدتی گذشت تا اینکه در ۷۷ پیش از میلاد این شاه به تخت شاهی نشست. مدت سلطنت ۷۷ تا ۶۹ پیش از میلاد


<nowiki>*</nowiki>'''اشک بیست و نهم(اردوان پنجم):''' اردوان جنگ هایی با رومیان داشت. رومیان در این جنگ گورستان های پادشاهان اشکانی را ویران کردند و استخوان های آنان را درآوردند. این موجب خشم دربار ایران شد. و شرایطی را برای صلح قرار داد که رومیان نپذیرفتند و جنگی سخت در گرفت که ایرانیان پیروز شدند. لکن جنگ های پی در پی ادامه یافت و هر دو سو خسته شدند. در آن هنگام قیصر روم شرایط صلح را پذیرفت. و حاضر شد ۵۰میلیون دینار رومی به ایران به عنوان خسارت بپردازد.
'''فرهاد سوم / اشک یازدهم'''


در زمان اردوان بود که اردشیر پسر بابک علیه دولت اشکانی به پاخاست. و سر انجام اردوان را در کنار رود جراحی شکست داد. پس از چند سال اردشیر بابکان همه ایران را گرفت و بدین ترتیب دولت اشکانی پس از ۴۷۰ سال فرمانروایی سقوط کرد.<ref name=":0" />
مدت سلطنت  ۶۹ تا ۶۰ پیش از میلاد


== ارتش اشکانیان، ارتشی با ساختار فئودالی ==
'''مهرداد سوم / اشک دوازدهم'''
در دوره اشکانیان ارتش همیشگی و منظمی وجود نداشت که همواره آماده دفاع از کشور باشد. ارتش اشکانی دارای ساختاری فئودالی بود(ارباب-رعیتی) این ساختاری بود که تا پیش از قیام اردشیر بابکان و در دوره اشکانیان بر ایران حاکم بود. طبق این ساختار در زمان جنگ هر کدام از زمین داران بزرگ میبایست از رعایای خود نیرویی گرآوری کرده و برای حکومت مرکزی میفرستادند. جای بسی شگفتی است که این ساختار در دوران طولانی پادشاهی اشکانیان توانست ارتش های عظیمی را در مقابل رومیان ایجاد کند و به محض آشکار شدن نخستین نشانه های تهاجم از طرف دشمن پیک هایی به تمامی ایلات و اربابان فرستاده می شد و هر ایلات و ارباب به اندازه توان خود ارتشی را برای حکومت مرکزی می فرستاد.


این ارتش به دلیل سواره بودن توانایی جابجایی سریع را دارا بودند به همین دلیل رسیدن سپاهیان به میدان زیاد طولانی نمی شد. در کنار این ارتش، سپاهی نیز وجود داشت که تعداد کمتری سرباز داشت و وظیفه اش، حفاظت از پایتخت و خانواده سلطنتی و همچنین حفاظت از کاخ های فرماندارن ایلات بود، این ارتش اکثرا از سوارن سنگین اسلحه با زره هایی سنگین تشکیل می شد، این ارتش اساس قدرت حکومت مرکزی بود. قدرت این ارتش بر مبنای قدرت زرهی آن بود و نه جابجایی سریع آن. رمز پیروزی های بزرگ اشکانیان، حملات سریع و بی وقفه سواران سبک اسلحه بود. که اجازه حرکت به نیروهای دشمن را نمی دادند. متاسفانه ارتش اشکانی به دلیل مشغله زیاد در شورش های شرق کشور، نتوانست از بین النهرین پا پیش بگذارد. سپاهیان اشکانی به دلیل روش جنگی ویژه ای که داشتند یعنی تیراندازی به روش قنقاج تلفات بسیار اندکی در نبرد ها داشتند.
مدت سلطنت  ۶۰ تا ۵۶ پیش از میلاد


از پیاده نظام در دوران اشکانیان بسیار استفاده کمی می شده است، مگر در جنگ های شهری. سپاهیان اشکانی تابع صد در صد مقررات ارتشی نبودند و در میدان جنگ به نحوی بی نظمی حکمفرما بود. صفوف متراکم ارتشی که در دوره هخامنشیان بود، در ارتش اشکانی وجود نداشت. البته باید متذکر شد که در سال های ابتدایی حکومت اشکانیان، پادشاهان اشکانی به ایجاد سپاهی متشکل از پیاده نظام سنگین اسلحه با نیزه های بلند همت گماشتند، چرا که پیروزی های این نوع پیاده نظام را در نبرد های بزرگ اسکندر در مقابل هخامنشیان دیده بودند ولی پس از چندی این پیاده نظام از زمانی که از آنتریوکوس پادشاه سلوکی شکست خورد، برچیده شد و پارت ها بر روی یک ارتش سواره تمرکز یافتند. داشتن ارتش متشکل از سواره نظام برای پارت ها که مردمی داری گله های بیشمار اسب بودند، کار مشکلی نبود، لازم به ذکر است که در دوران پارتیان، پرورش اسب یکی از کار های رایج در مزارع بوده و مزارع فراوانی برای تربیت اسب اختصاص می یافتند. پارت ها در زمستان نیز مانند تابستان جرارانه از میهن دفاع می نمودند چنانکه در بالا گفته شد، ارتش آنتوان در زمستان شکست سختی از پارت ها خورد. به این دلیل که بیشتر نبرد ها در بین النهرین اتفاق می افتاده، زمستان و تابستان فرق چندانی نداشته و در همه حالات، بین النهرین دارای هوای گرم بود است.(توجه شود که آنتوان در شمال آذرآبادگان شکست خورد). در تمامی نبرد های بین رومیان و اشکانیان،اشکانیان تنها در نبرد با تراژان مغلوب شدند و در بقیه نبرد ها فتح با آنان بود. در جنگ با تراژان نیز پس از چندی سپاهیان رومی از ایران فراری شدند چرا که پادشاه اشکانی یعنی خسرو شاه، مردم مناطق فتح شده را بر علیه رومیان شوراند و آنها را از خاک ایران بیرون کرد. در زیر شرحی بر ارتش اشکانی را میخوانید، به دلیل عدم وجود نیروی دریایی قوی و بزرگ در دوران پارت ها از شرح نیروی دریایی صرف نظر شده است و تنها به سواره نظام و پیاده نظام پرداخته می شود.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/ ارتش اشکانیان (ارتش پادشاهی اشکانی)]</ref>
'''ارد اول / اشک سیزدهم'''


== شاهان اشکانی ==
مدت سلطنت  ۵۵ تا ۳۷ پیش از میلاد
'''ارشک/ اشک اول'''


او دولت پارت را تأسیس کرد. مدت سلطنت: 256 تا 250 پیش از میلاد
سردار بزرگ او سورنا در جنگهای اول ایران و روم و جنگ حرّان (در ۵۳ پیش از میلاد) کراسوس سردار بزرگ روم را کشت.


ارشک از خاندانی آریایی و از قبیله پارت بود. او بر اثر شجاعت و حُسن تدبیر قبایل پارتی را با هم متحد کرده و در سال 256 پیش از میلاد(پ.م) بر ضد سلوکیها مقدونی پرچم مقاومت برافراشت و بعد از جنگهای متوالی و پیروزی بر سلوکیها توانست در سال 250 پ.م سلسله پارت را بنیاد نهد. ارشک بعد از پیروزی بر سلوکیها متوجه دولت باختر یا باکتریا شد و در جنگی که مابین طرفین درگرفت کشته گردید. جانشینان ارشک به او اعتقاد و احترام خاصی قائل بودند و او را "اپی فانس" لقب دادند که بزبان یونانی به معنی "شجاع" و "نام آور" است. سپس خود را بافتخار نام او، خود را ارشک نامیدند که همان "اشک" است و سلسله ای که پارتها در ایران تأسیس کردند سلسله اشکانیان نام نهادند.
'''فرهاد چهارم / اشک چهاردهم اشکانی از ۳۷ قبل از میلاد تا ۱ بعد از میلاد'''


'''تیرداد اول/ اشک دوم'''
جنگهای دوم و سوم ایران با روم در زمان فرهاد چهارم و آنتوان بوقوع پیوست. مایوس شدن رومیان از گرفتن ایران و صلح متمادی با ایران. مدت سلطنت از ۳۷ تا ۱ قبل از میلاد<ref name=":1" />


مدت سلطنت: از 250 تا 214 پ.م
دربارهٔ وی هم‌چنین گفته شده که وی جنگ‌هایی با رومیان داشت که آنان را چنان شکست داد که تا صد سال توان مقابله و حمله به ایرانیان را در خود ندیدند. وی پرچم رومیان را از آنان گرفته بود و پس از چند سال به آنان بازگرداند که این مسئله باعث خوشحالی بسیار مردم ایتالیا شد و یکی از شاعران آن دوره (هوراس) این رویداد را که برای آنان بسیار مهم بود به نظم درآورد.<ref name=":0" />


تیرداد اول یا اشک دوم برادر ارشک بود. او 37 سال پادشاهی کرد. او در این دوران وضع خود و دولت اشکانی را در برابر سلوکیان و دولت باکتریا مستحکمتر کرد و پایتخت خود را از آساک به شهر "هکاتم پیلس" که بمعنی شهر "صد دروازه" است انتقال داد. تیرداد اول در سال 248 پ.م تاجگذاری کرد و اشکانیان سال 248 پیش از میلاد را مبدا تاریخ خود کردند و به تیرداد اول لقب "شاه بزرگ" را دادند. تیرداد اول با پادشاه سلوکی که "سلوکوس کالی نیکوس" نام داشت جنگ کرد و او را شکست داد و شهری بنام "دارا" که در نزدیکی "ابیورد" کنونی است بساخت. تیرداد اول در سن پیری و بسال 214 پیش از میلاد درگذشت.
'''فرهاد پنجم / اشک پانزدهم'''


اشکانیان خود را از نسل هخامنشیان میدانستند و معتقد بودند پدر ارشک و تیرداد اول که "فری یاپیت" نام داشت پسر اردشیر دوم هخامنشی بود.
او تا حدود سال دوم میلادی سلطنت داشت و در زمان وی حضرت مسیح متولد شد.


'''اردوان اول/ اشک سوم'''
'''ارد دوم / اشک شانزدهم'''


گرگان را ضمیمه قلمرو پارتیان کرد. مدت سلطنت 214 تا 196 ق.م
مدت سلطنت از ۲ تا ۶ میلادی


اردوان اول یا اشک سوم پسر تیرداد اول بود که بعد از درگذشت پدر به تخت نشست. اردوان اول از جنگی که مابین آنتیوخوس سوم و آخه لائوس در گرفت، استفاده کرده به تسخیر ولایت "مردها" و ولایتهای جنوبی دریای خزر و ری و همدان پرداخت. اندکی بعد آنتیوخوس سوم نیز بداخل ایران لشگرکشی کرده و همدان را پس گرفت و معبد آناهیتا را غارت کرد. در جنگی دیگر و در سال 209 پ.م ، سپاهیان اردوان اول بعد از جنگ و گریز تلفاتی به سپاه آنتیوخوس سوم وارد آوردند و آنتیوخوس با اردوان صلح کرده و به باختر (باکتریا) بازگشت و سپس از راه کابل و دره خیبر به هند رفت و از راه سیستان و کرمان به باختر بازگشت.
'''ونون اول / اشک هفدهم'''


اردوان اول در سال 196 پیش از میلاد درگذشت.
مدت سلطنت از ۷ تا ۱۶ میلادی


'''فری یاپت/ اشک چهارم'''
'''اردوان سوم / اشک هجدهم'''


مدت سلطنت: از 196 تا 181 ق.م
او پادشاه ماد و دست نشانده پارتیان بود و تخت سلطنت را برای مدتی کوتاه از وانان اول گرفت


فری یاپت یا اشک چهارم فرزند اردوان اول بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی اشکانیان نشست. او بمدت پانزده سال در سرزمین پارت و ایران به آسودگی و آرامش پادشاهی کرد، زیرا دولت باختر یا باکتریا متوجه هند بوده و با پارتیان کاری نداشتند. در زمان فری یاپت اتفاق مهمی روی نداد و او در سال 181 پیش از میلاد زندگی را بدرود گفت.
'''اردان اول / اشک نوزدهم'''


'''فرهاد اول/ اشک پنجم'''
'''گودرز / اشک بیستم'''


شهر خاراکس را در ری بنا کرد. مدت سلطنت : از 181 تا 173 پ.م
'''ونون دوم / اشک بیست و یکم'''


فرهاد اول یا اشک پنجم فرزند فری یاپت بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی نشست. 
بعد از وانان اول تا وانان دوم فقط جنگهای داخلی بود از ۱۶ تا ۵۱ میلادی


'''مهرداد اول'''
'''بلاش اول (ولگش)'''  


مدت سلطنت او 32 سال ( از 170 تا 138 قبل از میلاد)
در جنگ با عشیره دعا موفق بود. مدت سلطنت ۵۱ تا ۷۷ میلادی


برای نخستین بار بعد از هخامنشیان لقب "شاهنشاه اشکانی" بخود گرفت. مهرداد اول بانی عظمت دولت بزرگ پارتی اشکانی است.
'''پاکور دوم و اردوان چهارم'''


'''فرهاد دوم'''
بعد از بلاش اول از ۷۷ میلادی دوران فطرت بود از ۷۷ تا ۱۰۷ میلادی


با آنطیوخوس جنگ کرده و سلوکیها را از حدود ایران بیرون کرد. مدت سلطنت    138 تا 125 ق.م
'''خسرو'''


'''اردوان دوم'''
جنگ تراژان امپراتور روم با خسرو و عقب‌نشینی و صلح روم با ایران. مدت سلطنت  از ۱۰۷ تا ۱۳۳ میلادی


در جنگ با یوئوچیها زخم برداشت و درگذشت. مدت سلطنت    125 تا 124 ق.م 
'''بلاش دوم'''


'''مهرداد دوم'''
مدت سلطنت از ۱۳۳ تا ۱۹۱ میلادی


معروف به مهرداد کبیر اشکانی (مهرداد بزرگ) مدت سلطنت او 37 سال   بود (از 124 تا 87 قبل از میلاد)
'''بلاش سوم'''


مهرداد دوم این شاه یکی از شاهان بزرگ اشکانی است. در زمانه مهرداد دوم، دولت عالمگیر روم تمام عالم غرب را تسخیر کرده به سر حدادت ایران رسید. دولت روم تسخیر ایران و هند را برای تکمیل جهانداری خود لازم میدید و از طرفی دیگر ایران به غرب بسط و توسعه می یافت و در نتیجه ایران و روم در مدت چند قرن با هم در سر تقسیم عالم در مبارزه و جنگ شدند و کشمکش اشکانیان با رومی ها با فاصله هایی، حدود سه قرن تداوم یافت. مهرداد دوم حدود امپراتوری را در شرق تا کوههای هیمالیا در شمال هندوستان رسانید.
'''بلاش چهارم'''


'''سندروک'''
جنگ او با رومیها و عقب‌نشینی سپتیم سور امپراتور روم. مدت سلطنت  ۱۹۱ تا ۲۰۸ میلادی


بعد از مهرداد دوم مدتی به فترت گذشت تا اینکه در 77 قبل از میلاد این شاه به تخت شاهی نشست. مدت سلطنت    77 تا 69 ق.م 
'''بلاش پنجم'''


'''فرهاد سوم'''
مدت سلطنت از ۲۰۸ تا ۲۱۶ میلادی


مدت سلطنت      69 تا 60 ق.م
'''اردوان پنجم / اشک بیست و نهم'''


'''مهرداد سوم'''
مدت سلطنت ۲۱۶ تا ۲۲۴ میلادی


مدت سلطنت      60 تا 56 ق.م
جنگ با کاراکالا امپراتور روم(۲۱۷ تا ۲۱۸ میلادی).<ref name=":1" />


'''ارد اول  از۵۵ تا۳۷ قبل از ميلاد'''
اردوان جنگ‌هایی با رومیان داشت. رومیان در این جنگ گورستان‌های پادشاهان اشکانی را ویران کردند و استخوان‌های آنان را درآوردند. این موجب خشم دربار ایران شد؛ و شرایطی را برای صلح قرار داد که رومیان نپذیرفتند و جنگی سخت درگرفت که ایرانیان پیروز شدند. لکن جنگ‌های پی‌درپی ادامه یافت و هر دو سو خسته شدند. در آن هنگام قیصر روم شرایط صلح را پذیرفت و حاضر شد ۵۰میلیون دینار رومی به ایران به عنوان خسارت بپردازد.


سردار بزرگ او سورنا در جنگهای اول ایران و روم و جنگ حرّان (در 53 ق.م) کراسوس سردار بزرگ روم را کشت. مدت سلطنت    55 تا 37 ق.م 
در زمان اردوان بود که اردشیر پسر بابک علیه دولت اشکانی به پاخاست و سر انجام اردوان را در کنار رود جراحی شکست داد. پس از چند سال اردشیر بابکان همه ایران را گرفت و بدین ترتیب دولت اشکانی پس از ۴۷۰ سال فرمانروایی سقوط کرد.<ref name=":0" />


 '''فرهاد چهارم اشکانی از 37 قبل از میلاد تا 1 بعد از میلاد''' 
'''پاکور۱'''


جنگهای دوم و سوم ایران با روم در زمان فرهاد چهارم و آنتوان بوقوع پیوست. گایوس شدن رومیان از گرفتن ایران و صلح متمادی با ایران. مدت سلطنت از 37 تا 1 قبل از میلاد
'''تیرداددوم'''


'''فرهاد پنجم'''
'''اردسوم'''


او تا حدود دوم میلادی سلطنت داشت
'''تیردادسوم'''


'''ارد دوم'''
'''گودرز دوم'''
 
مدت سلطنت از 2 تا 6 میلادی 
 
'''ونون اول'''
 
مدت سلطنت از 7 تا 16 میلادی 


'''اردوان سوم'''
'''اردواز'''<ref name=":1" />


او پادشاه ماد و دست نشانده پارتیان بود و تخت سلطنت را برای مدتی کوتاه از وانان اول گرفت 
== اشک و نخستین اندیشه استقلال ==
[[پرونده:سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ).jpg|بندانگشتی|'''سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ)''']]
پارت در برگیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می‌باشد. در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن‌ها اتفاق‌های بزرگی افتاده اشاره می‌کنم.


'''اردان اول'''
سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند. پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزداپرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه‌ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تأکید می‌ورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تأکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.


'''گودرز'''
چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند. شجاع‌ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت. هر شخصی که به این مقام نایل می‌شد مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز می‌بود.


'''ونون دوم'''     
اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آن‌ها در دست می‌باشد در سال۲۵۰ پیش از میلاد توسط ارشک (اشک نخست) بر پا شد و بیست و نه اشک (پادشاه) در این سلسله فرمانروایی کردند.


بعد از وانان اول تا وانان دوم فقط جنگهای داخلی بود       از 16 تا 51 میلادی 
نخستین بار اندیشه استقلال در برابر بیگانگان سلوکی را پهلوانی پارتی به نام اشک جامه عمل پوشانید، در حالیکه سلوکیان هفتاد سال از سلطنت بر ایران پشت سرگذاشته بودند، قیام اشک سلوکیان را به نشان دادن عکس العمل واداشت و علیرغم تصور از آن سپاه سلوکی با شکست مواجه شد و این اولین پیروزی رسمی پارتیان و متحدانشان در برابر قوم حکومت‌گر بود. پس از اشک برادر و جانشین وی تیرداد بر قدرت پارتیان افزود و بر توسعه متصرفات افزود و بدین ترتیب پیشروی آنان از شرق به سمت غرب آغاز گردید و روزبه‌روز بر قدرت پارتیان و تثبیت حکومتشان افزوده می‌شد.


'''بلاش اول(ولگش)'''
نام اشک توسط همه شاهان اشکانی حفظ شد به طوریکه فرعون توسط فرمانروایان مصر، قیصر یا سزار توسط رومیان کسری یا خسرو توسط ساسانیان به کار می‌رفت.<ref name=":0">تاریخ ایران - [http://ahouraei.mihanblog.com/post/4 سلسله اشکانیان( پارت‌ها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)]</ref>


در جنگ با عشیره دعا موفق بود. مدت سلطنت      51 تا 77 میلادی
==  مهرداد اول اشکانی، همتای [[کورش بزرگ|کورش]] بزرگ در شفقت و انسانیت و توسعه قلمرو ==
با اقدامات مهرداد شاه دیگر پارتی قلمرو پارتیان که به افتخار نام احیاگر استقلال ایران (ارشک یا اشک) اشکانی خوانده شد به وسیع‌ترین حد خود رسید. مهمترین رمز موفقیت‌ها و پیروزی‌های مهرداد اول همگی در سایه شفقت و انسانیت نهفته در سرشت وی بود، آن چنان‌که محققان وی را از نظر بزرگ منشی، بلند نظری، متانت و نجابت اخلاقی در دودمان اشکانی، همتای کوروش بزرگ در دودمان هخامنشی دانسته‌اند.  


'''پاکور دوم و اردوان چهارم'''
مهرداد با تسخیر عیلام، پارس و سپس بابل و بدنبال آن شکست پادشاه سلوکی و تصرف شهر سلوکیه. ایران را تا دورترین مرزهای غربی امتداد داد. (عنوان شاه شاهان) که اشک ششم یعنی مهرداد با اقتباس از شاهان هخامنشی برخود نهاده بود به دلیل اقداماتی که وی در زمان حیاتش انجام داد. به عنوان برازنده‌ترین لقب حتی پس از مرگش نیز وی را شایسته منحصر به فرد این عنوان در خاندان اشکانی گرداند. وقتیکه مهرداد در سنین پیری چشم از جهان فروبست، او را مثل بنیانگذار واقعی سلسله پارت با تشریفات بسیار به خاک سپردند. پارت او را همچون قانونگذاری خردمند تجلیل کرد، چرا که او در تمام قلمرو وسیع خویش نزد هر قومی که رسم و بنیادی پسندیده یافت آنرا در سرزمین خویش رایج کرد. قلمرو او از بین‌النهرین و بابل تا سرزمین سغد و هند امتداد داشت و اقوام بسیار با آداب و رسوم گونه گون در این قلمرو وسیع تحت حکم او می‌زیست.


بعد از بلاش اول از 77 میلادی دوران فطرت بود   از 77 تا 107 میلادی 
پس از مهرداد اول به دلیل پدیدار شدن ناامنی که توسط برخی اقوام در شرق نیر سکاها و کوشانیان بوجود آمده بود. در زمان چند اشک ادامه یافت. تا سرانجام با روی کار آمدن اشک نهم که مهرداد دوم نام داشت. توفیق قابل ملاحظه‌ای در غلبه بر هرج و مرج حاصل شد. وی پایه‌های حکومت و ارکان داخلی آنرا چنان مستحکم نمود که حتی پس از مرگ وی نیز با وجود مدعیان سلطنت و پاره‌ای اختلافات داخلی امپراطوری اشکانی از هم متلاشی نشد و قدرت خود را حفظ نمود. تدابیری که وی در زمینه داخلی و حکومتی اندیشید سبب شده‌است که محققان وی را یادآور داریوش بزرگ خوانده به وی لقب مهرداد کبیر دهند.


'''خسرو'''
دوران حکومت اشک‌های دهم تا سیزدهم دوران درگیری و هرج و مرج داخلی بود. تا اینکه با روی کارآمدن اشک سیزدهم، ارد اول فصل تازه‌ای از روابط خارجی ایران با دولت‌های همسایه که مهمترین آنها روم بود آغاز گردید. در آن زمان ایران در شرق و روم در غرب دو قدرت بلامنازع بودند و هر دو در پی گسترش و توسعه قلمرو و بسط قدرت بودند و همین مسئله گاه و بیگاه سبب ایجاد تعارضاتی از سوی طرفین به خاک یکدیگر می‌شد؛ ولی مشکل اصلی را رومیان آغاز کردند و بدین ترتیب روابطی که می‌توانست بهترین شکل و سیاق را داشته باشد و سبب تبادل فرهنگ و تمدن باشد و در نهایت به شکوفایی و پیشرفت در امپراطوری که دنیا را عملاً در ید قدرت خود داشتند. منجر شود تبدیل به جنگ‌هایی شد که تا پایان امپراطوری پارت و پس از آن تا پایان امپراطوری روم ادامه یافت.


جنگ تراژان امپراتور روم با خسرو و عقب نشینی و صلح روم با ایران. مدت سلطنت   از 107 تا 133 میلادی
در واقع این جنگ‌ها به طوری رسمی و جدی از زمان سلطنت ارد - اشک سیزدهم - و به دلیل بلند پروازی‌های برخی سرداران (رومی) از جمله کراسوس آغاز شد و مهمترین انگیزه وی، عشق به طلاهای سلوکیه و نفایس و خزاین ماد بود؛ ولی مهمترنی مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت و آن مسئله همدستی ایالت بزرگ ارمنستان با رومیان بود که اطاعت و تبعیت از ایران برایشان قابل تحمل نبود. آنان خواهان استقلال تمام و کمال بودند که این مسئله نیز در قوانین امپراطوری اشکانیان مفهومی جز عصیان و سرکشی نداشت؛ بنابراین شاهان ارمنستان هر از چندگاه با تحریک رومیان و اتحاد با آنان سبب ایجاد منازعاتی بین ایران و روم می‌شدند. نوع حکومت اشکانیان نیز دست آنان را در این امر بازتر می‌کرد. اشکانیان از هنگامیکه روی کار آمدند و تشکیل حکومت دادند، شیوه ملوک‌الطوایفی را به جای ایجاد یک حکومت مرکزی که همه در سایه نظارت همه‌جانبه آن باشند ترجیح دادند. بدین شکل که برخی ایالت‌ها نظیر پارس، آذربایجان و ارمنستان از استقلال داخلی برخوردار بودند و در عوض انقیاد و تابعیت اشکانیان را می‌پذیرفتند و در هنگام جنگ نیز به منظور کمک به پادشاه و نشان دادن وفاداری و اتحاد با او سپاه خود را به سمت مرکز حکومت گسیل می‌داشتند. شاهان ارمنستان نیز از این موقعیت برای کسب استقلال و تجزیه از قلمرو اشکانیان استفاده می‌نمودند.<ref name=":0" />


'''بلاش دوم'''
== سورنا، سردار اشکانی شکست‌دهنده ارتش روم ==
[[پرونده:مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی.jpg|بندانگشتی|'''مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت.'''  
'''این مجسمه در موزه ملی ایران است.'''
]]
خطر عمده‌ای که در دوران اشکانی از سوی باختر متوجه ایران بود از سوداها و جاه‌طلبی‌های امپراطوری روم در خاور نزدیک ناشی می‌شد. اما در نبردهای گوناگون، اشکانیان به یاری سوارکاران چابک و پرآوازه خویش به رومیان ثابت کردند که در دفاع از مرز و بوم خویش از روحیه‌ای رزم‌جویانه و نیرویی پرتوان و خستگی‌ناپذیر بهره‌مندند و در عرصهٔ جنگ حریفی شایسته‌اند. در نبردی در سال ۵۳ پیش از میلاد، سورن (سورنا)، فرمانده سپاه اشکانی، کراسوس فرمانده سپاه روم را دستگیر کرد و کشت و شماری بسیار از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت.


مدت سلطنت از 133 تا 191 میلادی 
در پی همین نبرد بود که اشکانیان مرزهای باختری ایران را گسترش دادند و به رود فرات رساندند و احترام یهودیان ساکن بابل و برخی از شهرهای بین‌النهرین و شام را برانگیختند. چندی بعد، با شکست مارک انتونی قیصر روم در ارمنستان جاه‌طلبی‌های رومیان در این منطقه ضربه‌ای دیگر خورد.


'''بلاش سوم'''
ایران اشکانی برخلاف روم، سودای تهاجم به دیگران را در سر نداشت و از همین رو پس از آن که سلوکیان به شام رانده شدند اشکانیان در پی گسترش همین قلمرو خود برنیامدند. هنگامی‌که اوگوستوس، امپراتور روم، کوشید تا به مسالمت با اشکانیان به توافقی برسد با استقبال آنان روبرو شد و صلح بین دو کشور برای سه ربع قرن دوام یافت.


'''بلاش چهارم'''
تنها در دوران امپراطوری نرون بود که بین این دو قدرت بزرگ بر سر سودای روم به تسلط بر ارمنستان کشمکش‌هایی صورت گرفت. اما در اواخر دوره اشکانی که نیروی آنان با گذشت زمان به سستی گرائیده بود رومیان توانستند شکست‌هایی سخت بر آنان وارد کنند، پایتخت باختری آنان، تیسفون، را سه بار به اشغال خود درآوردند و آن را به ویرانی کشند. با این همه اشکانیان سر تسلیم فرو نیاوردند و عقب ننشستند. حتی در بحرانی‌ترین دوران حکومت خود و در آستانه پیروزی اردشیر بابکان، اشکانیان مانع دست اندازی امپراتور کاراکالا به سرزمین خود شدند و سپاهیان رومی را به هزیمت واداشتند. در واقع اشکانیان سدی در برابر پیشروی رومیان به سوی سرزمین‌های خاوری ایران بودند و برنامه‌های آنان را برای تسلط بر قلمرو پیشین سلوکیان نقش برآب کردند. چنین مقاومت‌ها و دستاوردهایی نشان از یگانگی و همبستگی قابل ملاحظه جامعه ایرانیان به ویژه در دورانی داشت که شاهنشاهان اشکانی بر تسلط کامل بر نواحی گوناگون قلمرو خود اصرار نمی‌ورزیدند و در نتیجه فرمانروایان و اشراف قدرتمند تا حدی خودمختار بودند و همین خود اغلب به اختلاف‌های توان‌فرسا و کشمکش‌ها و ستیزهای داخلی هم می‌انجامید.


جنگ او با رومیها و عقب نشینی سپتیم سور امپراتور روم. مدت سلطنت      191 تا 208 میلادی
== ارتش اشکانیان، ارتشی با ساختار فئودالی ==
در دوره اشکانیان ارتش همیشگی و منظمی وجود نداشت که همواره آماده دفاع از کشور باشد. ارتش اشکانی دارای ساختاری فئودالی بود (ارباب-رعیتی) این ساختاری بود که تا پیش از قیام اردشیر بابکان و در دوره اشکانیان بر ایران حاکم بود. طبق این ساختار در زمان جنگ هر کدام از زمین داران بزرگ می‌بایست از رعایای خود نیرویی گردآوری کرده و برای حکومت مرکزی می‌فرستادند. جای بسی شگفتی است که این ساختار در دوران طولانی پادشاهی اشکانیان توانست ارتش‌های عظیمی را در مقابل رومیان ایجاد کند و به محض آشکار شدن نخستین نشانه‌های تهاجم از طرف دشمن پیک‌هایی به تمامی ایلات و اربابان فرستاده می‌شد و هر ایلات و ارباب به اندازه توان خود ارتشی را برای حکومت مرکزی می‌فرستاد.


'''بلاش پنجم'''
این ارتش به دلیل سواره بودن توانایی جابجایی سریع را دارا بودند به همین دلیل رسیدن سپاهیان به میدان زیاد طولانی نمی‌شد. در کنار این ارتش، سپاهی نیز وجود داشت که تعداد کمتری سرباز داشت و وظیفه‌اش، حفاظت از پایتخت و خانواده سلطنتی و همچنین حفاظت از کاخ‌های فرماندارن ایلات بود، این ارتش اکثراً از سوارن سنگین اسلحه با زره‌هایی سنگین تشکیل می‌شد. این ارتش اساس قدرت حکومت مرکزی بود. قدرت این ارتش بر مبنای قدرت زرهی آن بود و نه جابجایی سریع آن. رمز پیروزی‌های بزرگ اشکانیان، حملات سریع و بی‌وقفه سواران سبک اسلحه بود که اجازه حرکت به نیروهای دشمن را نمی‌دادند. متأسفانه ارتش اشکانی به دلیل مشغله زیاد در شورش‌های شرق کشور، نتوانست از بین‌النهرین پا پیش بگذارد. سپاهیان اشکانی به دلیل روش جنگی ویژه ای که داشتند یعنی تیراندازی به روش قنقاج تلفات بسیار اندکی در نبردها داشتند.


مدت سلطنت از 208 تا 216 میلادی
از پیاده‌نظام در دوران اشکانیان بسیار استفاده کمی می‌شده‌است، مگر در جنگ‌های شهری. سپاهیان اشکانی تابع صددرصد مقررات ارتشی نبودند و در میدان جنگ به نحوی بی‌نظمی حکمفرما بود. صفوف متراکم ارتشی که در دوره هخامنشیان بود، در ارتش اشکانی وجود نداشت. البته باید متذکر شد که در سال‌های ابتدایی حکومت اشکانیان، پادشاهان اشکانی به ایجاد سپاهی متشکل از پیاده‌نظام سنگین اسلحه با نیزه‌های بلند همت گماشتند، چرا که پیروزی‌های این نوع پیاده‌نظام را در نبردهای بزرگ اسکندر در مقابل هخامنشیان دیده بودند ولی پس از چندی این پیاده‌نظام از زمانی که از آنتریوکوس پادشاه سلوکی شکست خورد، برچیده شد و پارت‌ها بر روی یک ارتش سواره تمرکز یافتند. داشتن ارتش متشکل از سواره نظام برای پارت‌ها که مردمی داری گله‌های بیشمار اسب بودند، کار مشکلی نبود.


'''اردوان پنجم'''
لازم است ذکر شود که در دوران پارتیان، پرورش اسب یکی از کارهای رایج در مزارع بوده و مزارع فراوانی برای تربیت اسب اختصاص می‌یافتند. پارت‌ها در زمستان نیز مانند تابستان جرارانه از میهن دفاع می‌نمودند چنان‌که در بالا گفته شد، ارتش آنتوان در زمستان شکست سختی از پارت‌ها خورد. به این دلیل که بیشتر نبردها در بین‌النهرین اتفاق می‌افتاده، زمستان و تابستان فرق چندانی نداشته و در همه حالات، بین‌النهرین دارای هوای گرم بود است. (توجه شود که آنتوان در شمال آذرآبادگان شکست خورد). در تمامی نبردهای بین رومیان و اشکانیان، اشکانیان تنها در نبرد با تراژان مغلوب شدند و در بقیه نبردها فتح با آنان بود. در جنگ با تراژان نیز پس از چندی سپاهیان رومی از ایران فراری شدند چرا که پادشاه اشکانی یعنی خسروشاه، مردم مناطق فتح شده را بر علیه رومیان شوراند و آنها را از خاک ایران بیرون کرد.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/ارتش-اشکانیان/ ارتش اشکانیان (ارتش پادشاهی اشکانی)]</ref>
 
جنگ کاراکالا امپراتور روم(217 تا 218 میلادی) با اردوان پنجم و شکست روم و پرداخت غرامت به ایران. مدت سلطنت 216 تا 224 میلادی<ref name=":1">همه چيز درمورد تاريخ ايران باستان - [http://artakait.blogfa.com/cat-16.aspx اشکانیان] </ref>
 
''' پاکور۱'''
 
'''تیرداددوم'''
 
'''اردسوم'''
 
'''تیردادسوم'''
 
'''گودرز دوم'''
 
'''اردواز<ref name=":1" />'''


== شهرها و پایتختها ==
== شهرها و پایتختها ==
[[پرونده:تابوت از دوره اشکانیان در موزه ملی عراق.jpg|بندانگشتی|تابوت از دوره اشکانیان در موزه ملی عراق]]
[[پرونده:تپه باستانی کاخ نسا نخستین پایتخت دوره اشکانیان در عشق‌آباد ترکمنستان.jpg|بندانگشتی|'''تپه باستانی کاخ نسا نخستین پایتخت دوره اشکانیان در عشق‌آباد ترکمنستان''']]
پایتخت دولت اشکانی بر حسب توسعة آن کشور تغییر می کرد . 
پایتخت دولت اشکانی بر حسب توسعه آن کشور تغییر می‌کرد.


زمانی که اشکانیـان در سرزمین پـارت حکومــت داشتند ، پایتخت آنان در شهر نسـا ( نزدیک عشق آباد ) و سپس در شهر اساک نزدیک قوچان بود . 
زمانی که اشکانیان در سرزمین پارت حکومت داشتند، پایتخت آنان در شهر نسا (نزدیک عشق‌آباد) و سپس در شهر اساک نزدیک قوچان بود.


در زمان تیرداد اول پایتخت خود را به هکاتم پیلس یا شهر صد دروازه در نزدیکی دامغان انتقال دادند ، بعداز آنکه مرز ایشان به رود فرات رسید شهر تیسفون را که در جانب چپ دجله مقابل شهر سلوکیه ساخته بودند به پایتختی برگزیدند . 
در زمان تیرداد اول پایتخت خود را به هکاتم پیلس یا شهر صددروازه در نزدیکی دامغان انتقال دادند، بعداز آنکه مرز ایشان به رود فرات رسید شهر تیسفون را که در جانب چپ دجله مقابل شهر سلوکیه ساخته بودند به پایتختی برگزیدند.


پادشاهان اشکانی به مناسبت تغییر فصل در شــهـرهای مختـلف ایران از قبیـل ری و همـدان و گرگـان و بابل گردش می کردند . 
پادشاهان اشکانی به مناسبت تغییر فصل در شهـرهای مختلف ایران از قبیل ری و همدان و گرگان و بابل گردش می‌کردند.


در زمان بلاش اول شهر جدیدی به نام ولاشکرد در نزدیکی بابل بوجود آمد . ظاهراً قصد بلاش از ایجاد این شهر آن بود که یک مرکز جدید بازرگانی به جای شهر قدیم سلوکیه تأسیس کرده باشد . <ref name=":1" />
در زمان بلاش اول شهر جدیدی به نام ولاشکرد در نزدیکی بابل بوجود آمد. ظاهراً قصد بلاش از ایجاد این شهر آن بود که یک مرکز جدید بازرگانی به جای شهر قدیم سلوکیه تأسیس کرده باشد.<ref name=":1" />


== دین اشکانیان ==
== دین اشکانیان ==
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه وسكاهامظاهر طبیعت  مانند آفتاب و ماه و ستارگان را مقدس مي دانستندپس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند ، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت در آمدند . چنانکه بلاش اول در صدد گردآوری اوستا برآمد . 
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه وسکاها مظاهر طبیعت مانند آفتاب و ماه و ستارگان را مقدس می دانستند. پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت درآمدند. چنان‌که بلاش اول در صدد گردآوری اوستا برآمد.


از مذاهب معروف دورة اشکانی '''مهرپرستی''' است . 
از مذاهب معروف دوره اشکانی مهرپرستی است. خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود. مهر با شمشا (شمس) خدای بابلی یکی دانسته شده‌است. دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می‌کرد. مهرپرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می‌خواندند. اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی‌نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود. چنان‌که یهودیان، اشکانیان را حامی خود می‌شمردند. به همین دلیل نظرات زیادی وجود دارد که در واقع اشکانیان چه دینی داشتند واین دقیقاً مشخص نیست.<ref name=":1" />
 
خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود . مهر با شمشا ( شمس ) خدای بابلی یکی دانسته شده است . دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می کرد . مهر پرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می خواندند . اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود . چنانکه یهودیان ، اشکانیان را حامی خود می شمردند . وبخاطر همين نظرات زيادي وجود دارد كه در واقع اشكانيان چه ديني داشتند واين دقيقا مشخص نيست.<ref name=":1" />


== تجارت ==
== تجارت ==
[[پرونده:سکه‌هایی از دوران اشکانی در موزه ملی عراق.jpg|بندانگشتی|سکه‌هایی از دوران اشکانی در موزه ملی عراق]]
[[پرونده:سکه‌هایی از دوران اشکانی در موزه ملی عراق.jpg|بندانگشتی|'''سکه‌هایی از دوران اشکانی در موزه ملی عراق''']]
سکه های پارتی فقط ازنقره وبرنج بود و در زمان آنها پول طلا تنها از راه بازرگانی به ایران وارد می شد .
سکه‌های پارتی فقط ازنقره و برنج بود و در زمان آنها پول طلا تنها از راه بازرگانی به ایران وارد می‌شد.


واحد پول اشکانیان « درخم » نام داشت که کلمه ای است یونانی و بعدها به صورت درهم و درم در آمده است . 
واحد پول اشکانیان «درخم» نام داشت که کلمه‌ای است یونانی و بعدها به صورت درهم و درم درآمده است.


خط و زبان سکه های اشکانی ، یونانی است . عناوینی که شاهان به تقلید سلوکی بر روی سکه های خود ضرب کرده اند بسیار است . روی سکه ها صورت شاهان اشکانی است که بر تخت نشسته و کمانی به دست گرفته و زه آن را می کشند . 
خط و زبان سکه‌های اشکانی، یونانی است. عناوینی که شاهان به تقلید سلوکی بر روی سکه‌های خود ضرب کرده‌اند بسیار است. روی سکه‌ها صورت شاهان اشکانی است که بر تخت نشسته و کمانی به دست گرفته و زه آن را می‌کشند.


بعضی از سکه ها نیز دارای صــورت خدایــان یونانی می باشد . مسکوکات پارتی بر طبق تقویـم سلوکیـان تاریــخ گذاری می شـد که مبدأ آن ســال آن سال 31 ق . م یعنـی ، سـال جلـوس سلوکوس نیکاتر بر تخت شاهی است . 
بعضی از سکه‌ها نیز دارای صورت خدایان یونانی می‌باشد. مسکوکات پارتی بر طبق تقویم سلوکیان تاریخ‌گذاری می‌شد که مبدأ آن سال آن سال ۳۱ پیش از میلاد یعنی سال جلوس سلوکوس نیکاتر بر تخت شاهی است.


از قرن اول بعد از میلاد ، کـم کـم خط سکه های پارتی از یونانی به خط و زبان آرامی تبدیل می شود و از مرغوبیت جنس و فلز آنها کاسته می گردد . 
از قرن اول بعد از میلاد، کم‌کم خط سکه‌های پارتی از یونانی به خط و زبان آرامی تبدیل می‌شود و از مرغوبیت جنس و فلز آنها کاسته می‌گردد.


سکه های نقره اشکانی عبارت از یک درهمی و چهاردرهمی است که ضرب آنها بیشتر در شهرهای یونانی بین النهرین بعمل می آمده است . <ref name=":1" />
سکه‌های نقره اشکانی عبارت از یک درهمی و چهاردرهمی است که ضرب آنها بیشتر در شهرهای یونانی بین‌النهرین بعمل می‌آمده‌است.<ref name=":1" />


== زبان ==
== زبان ==
زبان پارتها از خانوادة زبانهای هند و اروپایی و از دستة زبانهای ايران ميانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده است . 
زبان پارتها از خانواده زبانهای هند و اروپایی و از دسته زبانهای ایران میانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده‌است.
 
زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می‌نامند.[[پرونده:نمونه‌ای از معماری اشکانی.jpg|بندانگشتی|'''نمونه‌ای از معماری اشکانی از شهر باستانی هترا در ۲۹۰ کیلومتری شمال غرب بغداد''']]اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (۵۱ میلادی) تحت تأثیر هلنیسم و یونانی‌مآبی قرار گرفتند. در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند.
زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می نامند . 


اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (51 م ) تحت تأثیر هلنيسم و یونانی مآبی قرار گرفتند . در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند . 
چنان‌که اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می‌دانستند. فرهنگ و آداب یونانی آنقدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد به‌آسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می‌دادند استفاده می‌کردند.


چنانکه اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می دانستند . فرهنگ و آداب یونانی آنقدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد بآسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می دادند استفاده می کردند . 
اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا، خطوط یونانی سکه‌های آن زمان خوانا نیست.


اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا ، خطوط یونانی سکه های آن زمان خوانا نیست . 
خط ملی اشکانیان، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود.


خط ملی اشکانیان ، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود . 
بعضی از پادشاهان ایشان مانند مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه‌های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده‌اند.


بعضی از پادشاهان ایشان مانند : مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده اند . 
از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده، قباله‌ای است مربوط به فروش یک تاکستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان کرمانشاه بدست آمده‌است.<ref name=":1" />[[پرونده:منطقه زیبا و گردشگر‌پذیر «دلی‌مهرجان» با آثار باستانی متعلق به دوره اشکانیان در شهرستان لنده استان کهگیلویه و بویراحمد.jpg|بندانگشتی|'''منطقه زیبا و گردشگرپذیر دلی‌مهرجان با آثار باستانی متعلق به دوره اشکانیان در شهرستان لنده استان کهگیلویه و بویراحمد''']]
== آثار به جا مانده از تمدن اشکانی ==
بعضی از آثار اشکانی که تا کنون بدست آمده از این قرار است:


از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده ، قباله ای است مربوط به فروش یک تاكستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان كرمانشاه بدست آمده است .<ref name=":1" />
خرابه معبد کنگاور که شباهت بسیاری به معابد یونانی دارد و مربوط به خدای دیانا رب النوع ماه بوده‌است.


== پایان کار اشکانیان ==
در همدان نیز معبدی بود به اسم آناهیتا که ستونهای آن شبیه شیوه‌های ستون‌سازی است.
سرانجام کشمکش های داخلی و شکستهای خارجی حیثیت واپسین شاهان اشکانی را بر باد داد. آخرين جنبشی که به پايان کار اشکانيان انجامید از پارس و به رهبری اردشير بابکان آغاز شد. وی در سال 224 میلادی بر اردوان چهارمشورید؛ اردوان در نبرد از اردشیر به سختی شکست خورد و خود نیز هنگام نبرد کشته شد. اردشیر احتمالاً در سال226 میلادی در تیسفون تاجگذاری نمود و خود را «شاهنشاه» خواند. بدین ترتیب دفتر دوره اشکانیان (از حدود 238 پیش از میلاد تا حدود 226 میلادی) بسته شد اما یاد شکوهشان چنان در جهان زنده بود که یکصد و پنجاه سال پس از سقوطشان امپراتور روم یولیانوس ترجیح داد به او لقب «فاتح پارت ها» دهند.<ref>تاریخ باستان - [http://shokoheiran.blogfa.com/cat-10.aspx اشکانیان] </ref>


== آثار به جا مانده از تمدن اشکانی ==
در الحذر (هاترا) در کنار دجله خرابه‌هایی است که تقریباً بیش از هزار متر شعاع آن است. این خرابه‌ها باقیماندة کاخ‌های اشکانی است که تاقهای آن به سبک رومی زده شده‌است.
بعضی از آثار اشکانی که تا کنون بدست آمده از این قرار است


خرابة معبد کنگاور که شباهت بسیاری به معابد یونانی دارد و مربوط به خدای دیانا رب النوع ماه بوده است . 
در بیستون، گودرز اشکانی به تقیلد از داریوش کتیبه‌ای کنده‌است. این کتیبه به خط و زبان یونانی است.


در همدان نیز معبدی بود به اسم آناهیتا که ستونهای آن شبیه شیوه های ستون سازی است . 
در تنگه سائولک در کوه‌های بختیاری نقش یکی از ملکه‌های اشکانی دیده می‌شود که در میان سه مرد که از ایشان دو تن نیزه در دست دارند آرمیده و مغی به خواندن دعا مشغول است. این مجلس حکایت می‌کند از این که شاه به شکار رفته و ملکه با نگرانی در انتظار شوهر خود می‌باشد و مغان برای سلامت پادشاه دعا می‌خواندند. در این حجاری ۱۵ نفر در دو صف و پشت یکدیگر ایستاده‌اند.[[پرونده:تابوت از دوره اشکانیان در موزه ملی عراق.jpg|بندانگشتی|'''تابوت از دوره اشکانیان در موزه ملی عراق''']]در کشفیات شوش مربوط به عهد اشکانی کتیبه‌هایی به زبان یونانی بدست آمده‌است.


در الحذر (هاترا) در کنار دجله خرابه هایی است که تقریباً بیش از هزار متر شعاع آن است . این خرابه ها باقیماندة کاخ های اشکانی است که تاقهای آن به سبک رومی زده شده است . 
در خرابه‌های شهر دورا اروپوس در ساحل علیای فرات کتیبه‌هایی به زبان یونانی و نقش‌های دیواری که حاکی از وقایع جنگهای اشکانیان و رومیان می‌باشد کشف شده‌است.


در بیستون ، گودرز اشکانی به تقیلد از داریوش کتیبه ای کنده است . این کتیبه به خط و زبان یونانی است . 
در سرپل‌ذهاب نقش برجسته‌ای از گودرز اشکانی وجود دارد که در آن کتیبه ناقصی به زبان پهلوی اشکانی دیده می‌شود.


در تنگه سائولک در کوههای بختیاری نقش یکی از ملکه های اشکانی دیده می شود که در میان سه مرد که از ایشان دو تن نیزه در دست دارند آرمیده و مغی به خواندن دعا مشغول است . این مجلس حکایت می کند از این که شاه به شکار رفته و ملکه با نگرانی در انتظار شوهر خود می باشد و مغان برای سلامت پادشاه دعا می خواندند . در این حجاری ۱۵ نفر در دو صف و پشت یکدیگر ایستاده اند . 
در سالهای اخیر در ناحیه نسا در نزدیکی عشق آباد واقع در کشور ترکمنستان که مقر پادشاهان اشکانی بوده، آرشیو بزرگی محتوی اسناد مالی که بر روی پاره‌های سفال نوشته شده بدست آمد. این اسناد به خط آرامی و زبان پهلوی اشکانی است که نظیر آن بر روی سفال در خرابه‌های شهر دورا اروپوس یافت شده‌است.  


در کشفیات شوش مربوط به عهد اشکانی کتیبه هایی به زبان یونانی بدست آمده است . 
دیگر، ابنیه و گورستانهایی است که در ناحیة نسا در نزدیکی عشق آباد کشف شده و در آنها نقاشی‌ها و مجسمه‌ها و مهرها و سکه‌ها و لوازم زندگی مردم آن زمان یافت شده‌است.<ref>مجله الکترونیکی - [http://vista.ir/article/365447/تاریخ-شهرنشینی-اشکانیان تاریخ شهرنشینی اشکانیان]</ref>


در خرابه های شهر دورا اروپوس در ساحل علیای فرات کتیبه هایی به زبان یونانــی و نقش های دیواری که حاکی از وقایع جنگهای اشکانیان و رومیان می باشد کشف شده است . 
== پایان کار اشکانیان ==
 
سرانجام کشمکش‌های داخلی و شکستهای خارجی حیثیت واپسین شاهان اشکانی را بر باد داد. آخرین جنبشی که به پایان کار اشکانیان انجامید از پارس و به رهبری اردشیر بابکان آغاز شد. وی در سال ۲۲۴ میلادی بر اردوان چهارم شورید. اردوان در نبرد از اردشیر به سختی شکست خورد و خود نیز هنگام نبرد کشته شد. اردشیر احتمالاً در سال۲۲۶ میلادی در تیسفون تاجگذاری نمود و خود را «شاهنشاه» خواند. بدین ترتیب دفتر دوره اشکانیان (از حدود ۲۳۸ پیش از میلاد تا حدود ۲۲۶ میلادی) بسته شد اما یادشان چنان در جهان زنده بود که یکصد و پنجاه سال پس از سقوطشان امپراتور روم یولیانوس ترجیح داد به او لقب «فاتح پارت‌ها» دهند.<ref>تاریخ باستان - [http://shokoheiran.blogfa.com/cat-10.aspx اشکانیان]</ref>
در سر پل زهاب نقش برجسته ای از گودرز اشکانی وجود دارد که در آن کتیبة ناقصی به زبان پهلوی اشکانی دیده می شود . 
 
در سالهای اخیر در ناحیة نسا در نزدیکی عشق آباد واقع در کشور ترکمنستان که مقر پادشاهان اشکانی بوده ، آرشیو بزرگی محتوی اسناد مالی که بر روی پاره های سفال نوشته شده بدست آمد . این اسناد به خط آرامی و زبان پهلوی اشکانی است که نظیر آن برروی سفال در خرابه های شهر دورا اروپوس یافت شده است . 
 
دیگر ، ابنیه و گورستانهایی است که در ناحیة نسا در نزدیکی عشق آباد کشف شده و در آنها نقاشی ها و مجسمه ها و مهرها و سکه ها و لوازم زندگی مردم آن زمان یافت شده است<ref>مجله الکترونیکی - [http://vista.ir/article/365447/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 تاریخ شهرنشینی اشکانیان]</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران باستان]]
[[رده:تاریخ جهان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۴

قلمرو حکومت اشکانیان در دوره اقتدار خود

شاهنشاهی اشکانیان (۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) یا اشکانیان یا امپراتوری پارتها در قرن ۳ پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران و خراسان فعلی تأسیس گردید. وی سپس علیه سلوکیان قیام کرد و سلسله پارت را بنا نهاد.[۱]

امپراتوری اشکانیان بعد از حدود ۴۸۰ سال حکومت توسط ساسانیان نابود شد.

این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانیان، رهائی کشور ایران از سلطهٔ همه جانبهٔ یونانی که هدف نابودی ایران‌گرائی را در سر می‌پروراند و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز، حفظ تمامیت ایران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود.[۲]

شاهان اشکانی

تصویر دیگری از قلمرو امپراتوری پارت

ارشک/ اشک اول

او دولت پارت را تأسیس کرد. مدت سلطنت ۲۵۶ تا ۲۵۰ پیش از میلاد

ارشک از خاندانی آریایی و از قبیله پارت بود. او بر اثر شجاعت و حُسن تدبیر قبایل پارتی را با هم متحد کرده و در سال ۲۵۶ پیش از میلاد بر ضد سلوکیهای مقدونی پرچم مقاومت برافراشت و بعد از جنگهای متوالی و پیروزی بر سلوکیها توانست در سال ۲۵۰ پیش از میلاد سلسله پارت را بنیاد نهد. ارشک بعد از پیروزی بر سلوکیها متوجه دولت باختر یا باکتریا شد و در جنگی که مابین طرفین درگرفت کشته شد. جانشینان ارشک به او اعتقاد و احترام خاصی قائل بودند و او را «اپی فانس» لقب دادند که بزبان یونانی به معنی «شجاع» و «نام‌آور» است. سپس خود را بافتخار نام او، خود را ارشک نامیدند که همان «اشک» است و سلسله ای که پارتها در ایران تأسیس کردند سلسله اشکانیان نام نهادند.

تیرداد اول/ اشک دوم

مدت سلطنت ۲۵۰ تا ۲۱۴ پیش از میلاد

تیرداد اول یا اشک دوم برادر ارشک بود. او ۳۷ سال پادشاهی کرد. او در این دوران وضع خود و دولت اشکانی را در برابر سلوکیان و دولت باکتریا مستحکم‌تر کرد و پایتخت خود را از آساک به شهر «هکاتم پیلس» که بمعنی شهر «صد دروازه» است انتقال داد. تیرداد اول در سال ۲۴۸ پیش از میلاد تاجگذاری کرد و اشکانیان سال ۲۴۸ پیش از میلاد را مبدأ تاریخ خود کردند و به تیرداد اول لقب «شاه بزرگ» را دادند. تیرداد اول با پادشاه سلوکی که «سلوکوس کالی نیکوس» نام داشت جنگ کرد و او را شکست داد و شهری بنام «دارا» که در نزدیکی «ابیورد» کنونی است بساخت. تیرداد اول در سن پیری و بسال ۲۱۴ پیش از میلاد درگذشت.

اشکانیان خود را از نسل هخامنشیان می‌دانستند و معتقد بودند پدر ارشک و تیرداد اول که «فری یاپیت» نام داشت پسر اردشیر دوم هخامنشی بود.

اردوان اول/ اشک سوم

وی گرگان را ضمیمه قلمرو پارتیان کرد. مدت سلطنت ۲۱۴ تا ۱۹۶ پیش از میلاد

اردوان اول یا اشک سوم پسر تیرداد اول بود که بعد از درگذشت پدر به تخت نشست. اردوان اول از جنگی که مابین آنتیوخوس سوم و آخه لائوس درگرفت، استفاده کرده به تسخیر ولایت «مردها» و ولایتهای جنوبی دریای خزر و ری و همدان پرداخت. اندکی بعد آنتیوخوس سوم نیز به داخل ایران لشکرکشی کرده و همدان را پس گرفت و معبد آناهیتا را غارت کرد. در جنگی دیگر و در سال ۲۰۹ پیش از میلاد سپاهیان اردوان اول بعد از جنگ و گریز تلفاتی به سپاه آنتیوخوس سوم وارد آوردند و آنتیوخوس با اردوان صلح کرده و به باختر (باکتریا) بازگشت و سپس از راه کابل و دره خیبر به هند رفت و از راه سیستان و کرمان به باختر بازگشت.

اردوان اول در سال ۱۹۶ پیش از میلاد درگذشت.

فری یاپت/ اشک چهارم

مدت سلطنت ۱۹۶ تا ۱۸۱ پیش از میلاد

فری یاپت یا اشک چهارم فرزند اردوان اول بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی اشکانیان نشست. او به مدت پانزده سال در سرزمین پارت و ایران به آسودگی و آرامش پادشاهی کرد، زیرا دولت باختر یا باکتریا متوجه هند بوده و با پارتیان کاری نداشتند. در زمان فری یاپت اتفاق مهمی روی نداد و او در سال ۱۸۱ پیش از میلاد درگذشت.

فرهاد اول/ اشک پنجم

شهر خاراکس را در ری بنا کرد. مدت سلطنت ۱۸۱ تا ۱۷۳ پیش از میلاد

فرهاد اول یا اشک پنجم فرزند فری یاپت بود که بعد از مرگ پدر بر تخت شاهی نشست.

مهرداد یکم / اشک ششم

نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان

مدت سلطنت او ۳۲ سال و از ۱۷۰ تا ۱۳۸ قبل از میلاد است.

برای نخستین بار بعد از هخامنشیان لقب «شاهنشاه اشکانی» بخود گرفت. مهرداد اول بانی عظمت دولت بزرگ پارتی اشکانی است.

فرهاد دوم / اشک هفتم

با آنطیوخوس جنگ کرده و سلوکیها را از حدود ایران بیرون کرد. مدت سلطنت ۱۳۸ تا ۱۲۵ پیش از میلاد

اردوان دوم / اشک هشتم

در جنگ با یوئوچیها زخم برداشت و درگذشت. مدت سلطنت ۱۲۵ تا ۱۲۴ پیش از میلاد

مهرداد دوم / اشک نهم

معروف به مهرداد کبیر اشکانی (مهرداد بزرگ) مدت سلطنت او از ۱۲۴ تا ۸۷ پیش از میلاد یعنی ۳۷ سال بود.

این شاه یکی از شاهان بزرگ اشکانی است. در زمانه مهرداد دوم، دولت عالمگیر روم تمام عالم غرب را تسخیر کرده به سر حدادت ایران رسید. دولت روم تسخیر ایران و هند را برای تکمیل جهانداری خود لازم می‌دید و از طرفی دیگر ایران به غرب بسط و توسعه می‌یافت و در نتیجه ایران و روم در مدت چند قرن با هم در سر تقسیم عالم در مبارزه و جنگ شدند و کشمکش اشکانیان با رومی‌ها با فاصله‌هایی، حدود سه قرن تداوم یافت. مهرداد دوم حدود امپراتوری را در شرق تا کوه‌های هیمالیا در شمال هندوستان رسانید.[۳]

در جای دیگر گفته شده‌است وی قبایل وحشی را عقب نشاند و بخشی از سیستان وبلوچستان را نیز تحت فرمان خود درآورد و تا حدود هندوستان پیش رفت و سپس به ارمنستان لشکر کشید و آنجا را تسخیر کرد. از آن پس ایران و روم بر سر سرزمین‌های ارمنستان جنگ‌های فراوان کردند. مهرداد بزرگ در هندوستان پیروزی‌هایی را بدست آورد و حتی تا کوه‌های هیمالایا پیش رفت. این موضوع از سکه‌هایی که به تازگی در آن نواحی پیدا شده است ثابت گردیده. مهرداد بزرگ پس از ۴۸ سال پادشاهی در سال ۷۶ پیش از میلاد درگذشت.[۴]

سندروک / اشک دهم

بعد از مهرداد دوم مدتی گذشت تا اینکه در ۷۷ پیش از میلاد این شاه به تخت شاهی نشست. مدت سلطنت ۷۷ تا ۶۹ پیش از میلاد

فرهاد سوم / اشک یازدهم

مدت سلطنت ۶۹ تا ۶۰ پیش از میلاد

مهرداد سوم / اشک دوازدهم

مدت سلطنت ۶۰ تا ۵۶ پیش از میلاد

ارد اول / اشک سیزدهم

مدت سلطنت ۵۵ تا ۳۷ پیش از میلاد

سردار بزرگ او سورنا در جنگهای اول ایران و روم و جنگ حرّان (در ۵۳ پیش از میلاد) کراسوس سردار بزرگ روم را کشت.

فرهاد چهارم / اشک چهاردهم اشکانی از ۳۷ قبل از میلاد تا ۱ بعد از میلاد

جنگهای دوم و سوم ایران با روم در زمان فرهاد چهارم و آنتوان بوقوع پیوست. مایوس شدن رومیان از گرفتن ایران و صلح متمادی با ایران. مدت سلطنت از ۳۷ تا ۱ قبل از میلاد[۳]

دربارهٔ وی هم‌چنین گفته شده که وی جنگ‌هایی با رومیان داشت که آنان را چنان شکست داد که تا صد سال توان مقابله و حمله به ایرانیان را در خود ندیدند. وی پرچم رومیان را از آنان گرفته بود و پس از چند سال به آنان بازگرداند که این مسئله باعث خوشحالی بسیار مردم ایتالیا شد و یکی از شاعران آن دوره (هوراس) این رویداد را که برای آنان بسیار مهم بود به نظم درآورد.[۴]

فرهاد پنجم / اشک پانزدهم

او تا حدود سال دوم میلادی سلطنت داشت و در زمان وی حضرت مسیح متولد شد.

ارد دوم / اشک شانزدهم

مدت سلطنت از ۲ تا ۶ میلادی

ونون اول / اشک هفدهم

مدت سلطنت از ۷ تا ۱۶ میلادی

اردوان سوم / اشک هجدهم

او پادشاه ماد و دست نشانده پارتیان بود و تخت سلطنت را برای مدتی کوتاه از وانان اول گرفت

اردان اول / اشک نوزدهم

گودرز / اشک بیستم

ونون دوم / اشک بیست و یکم

بعد از وانان اول تا وانان دوم فقط جنگهای داخلی بود از ۱۶ تا ۵۱ میلادی

بلاش اول (ولگش)

در جنگ با عشیره دعا موفق بود. مدت سلطنت ۵۱ تا ۷۷ میلادی

پاکور دوم و اردوان چهارم

بعد از بلاش اول از ۷۷ میلادی دوران فطرت بود از ۷۷ تا ۱۰۷ میلادی

خسرو

جنگ تراژان امپراتور روم با خسرو و عقب‌نشینی و صلح روم با ایران. مدت سلطنت از ۱۰۷ تا ۱۳۳ میلادی

بلاش دوم

مدت سلطنت از ۱۳۳ تا ۱۹۱ میلادی

بلاش سوم

بلاش چهارم

جنگ او با رومیها و عقب‌نشینی سپتیم سور امپراتور روم. مدت سلطنت ۱۹۱ تا ۲۰۸ میلادی

بلاش پنجم

مدت سلطنت از ۲۰۸ تا ۲۱۶ میلادی

اردوان پنجم / اشک بیست و نهم

مدت سلطنت ۲۱۶ تا ۲۲۴ میلادی

جنگ با کاراکالا امپراتور روم(۲۱۷ تا ۲۱۸ میلادی).[۳]

اردوان جنگ‌هایی با رومیان داشت. رومیان در این جنگ گورستان‌های پادشاهان اشکانی را ویران کردند و استخوان‌های آنان را درآوردند. این موجب خشم دربار ایران شد؛ و شرایطی را برای صلح قرار داد که رومیان نپذیرفتند و جنگی سخت درگرفت که ایرانیان پیروز شدند. لکن جنگ‌های پی‌درپی ادامه یافت و هر دو سو خسته شدند. در آن هنگام قیصر روم شرایط صلح را پذیرفت و حاضر شد ۵۰میلیون دینار رومی به ایران به عنوان خسارت بپردازد.

در زمان اردوان بود که اردشیر پسر بابک علیه دولت اشکانی به پاخاست و سر انجام اردوان را در کنار رود جراحی شکست داد. پس از چند سال اردشیر بابکان همه ایران را گرفت و بدین ترتیب دولت اشکانی پس از ۴۷۰ سال فرمانروایی سقوط کرد.[۴]

پاکور۱

تیرداددوم

اردسوم

تیردادسوم

گودرز دوم

اردواز[۳]

اشک و نخستین اندیشه استقلال

سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ)

پارت در برگیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می‌باشد. در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن‌ها اتفاق‌های بزرگی افتاده اشاره می‌کنم.

سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند. پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزداپرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه‌ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تأکید می‌ورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تأکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.

چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند. شجاع‌ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت. هر شخصی که به این مقام نایل می‌شد مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز می‌بود.

اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آن‌ها در دست می‌باشد در سال۲۵۰ پیش از میلاد توسط ارشک (اشک نخست) بر پا شد و بیست و نه اشک (پادشاه) در این سلسله فرمانروایی کردند.

نخستین بار اندیشه استقلال در برابر بیگانگان سلوکی را پهلوانی پارتی به نام اشک جامه عمل پوشانید، در حالیکه سلوکیان هفتاد سال از سلطنت بر ایران پشت سرگذاشته بودند، قیام اشک سلوکیان را به نشان دادن عکس العمل واداشت و علیرغم تصور از آن سپاه سلوکی با شکست مواجه شد و این اولین پیروزی رسمی پارتیان و متحدانشان در برابر قوم حکومت‌گر بود. پس از اشک برادر و جانشین وی تیرداد بر قدرت پارتیان افزود و بر توسعه متصرفات افزود و بدین ترتیب پیشروی آنان از شرق به سمت غرب آغاز گردید و روزبه‌روز بر قدرت پارتیان و تثبیت حکومتشان افزوده می‌شد.

نام اشک توسط همه شاهان اشکانی حفظ شد به طوریکه فرعون توسط فرمانروایان مصر، قیصر یا سزار توسط رومیان کسری یا خسرو توسط ساسانیان به کار می‌رفت.[۴]

مهرداد اول اشکانی، همتای کورش بزرگ در شفقت و انسانیت و توسعه قلمرو

با اقدامات مهرداد شاه دیگر پارتی قلمرو پارتیان که به افتخار نام احیاگر استقلال ایران (ارشک یا اشک) اشکانی خوانده شد به وسیع‌ترین حد خود رسید. مهمترین رمز موفقیت‌ها و پیروزی‌های مهرداد اول همگی در سایه شفقت و انسانیت نهفته در سرشت وی بود، آن چنان‌که محققان وی را از نظر بزرگ منشی، بلند نظری، متانت و نجابت اخلاقی در دودمان اشکانی، همتای کوروش بزرگ در دودمان هخامنشی دانسته‌اند.

مهرداد با تسخیر عیلام، پارس و سپس بابل و بدنبال آن شکست پادشاه سلوکی و تصرف شهر سلوکیه. ایران را تا دورترین مرزهای غربی امتداد داد. (عنوان شاه شاهان) که اشک ششم یعنی مهرداد با اقتباس از شاهان هخامنشی برخود نهاده بود به دلیل اقداماتی که وی در زمان حیاتش انجام داد. به عنوان برازنده‌ترین لقب حتی پس از مرگش نیز وی را شایسته منحصر به فرد این عنوان در خاندان اشکانی گرداند. وقتیکه مهرداد در سنین پیری چشم از جهان فروبست، او را مثل بنیانگذار واقعی سلسله پارت با تشریفات بسیار به خاک سپردند. پارت او را همچون قانونگذاری خردمند تجلیل کرد، چرا که او در تمام قلمرو وسیع خویش نزد هر قومی که رسم و بنیادی پسندیده یافت آنرا در سرزمین خویش رایج کرد. قلمرو او از بین‌النهرین و بابل تا سرزمین سغد و هند امتداد داشت و اقوام بسیار با آداب و رسوم گونه گون در این قلمرو وسیع تحت حکم او می‌زیست.

پس از مهرداد اول به دلیل پدیدار شدن ناامنی که توسط برخی اقوام در شرق نیر سکاها و کوشانیان بوجود آمده بود. در زمان چند اشک ادامه یافت. تا سرانجام با روی کار آمدن اشک نهم که مهرداد دوم نام داشت. توفیق قابل ملاحظه‌ای در غلبه بر هرج و مرج حاصل شد. وی پایه‌های حکومت و ارکان داخلی آنرا چنان مستحکم نمود که حتی پس از مرگ وی نیز با وجود مدعیان سلطنت و پاره‌ای اختلافات داخلی امپراطوری اشکانی از هم متلاشی نشد و قدرت خود را حفظ نمود. تدابیری که وی در زمینه داخلی و حکومتی اندیشید سبب شده‌است که محققان وی را یادآور داریوش بزرگ خوانده به وی لقب مهرداد کبیر دهند.

دوران حکومت اشک‌های دهم تا سیزدهم دوران درگیری و هرج و مرج داخلی بود. تا اینکه با روی کارآمدن اشک سیزدهم، ارد اول فصل تازه‌ای از روابط خارجی ایران با دولت‌های همسایه که مهمترین آنها روم بود آغاز گردید. در آن زمان ایران در شرق و روم در غرب دو قدرت بلامنازع بودند و هر دو در پی گسترش و توسعه قلمرو و بسط قدرت بودند و همین مسئله گاه و بیگاه سبب ایجاد تعارضاتی از سوی طرفین به خاک یکدیگر می‌شد؛ ولی مشکل اصلی را رومیان آغاز کردند و بدین ترتیب روابطی که می‌توانست بهترین شکل و سیاق را داشته باشد و سبب تبادل فرهنگ و تمدن باشد و در نهایت به شکوفایی و پیشرفت در امپراطوری که دنیا را عملاً در ید قدرت خود داشتند. منجر شود تبدیل به جنگ‌هایی شد که تا پایان امپراطوری پارت و پس از آن تا پایان امپراطوری روم ادامه یافت.

در واقع این جنگ‌ها به طوری رسمی و جدی از زمان سلطنت ارد - اشک سیزدهم - و به دلیل بلند پروازی‌های برخی سرداران (رومی) از جمله کراسوس آغاز شد و مهمترین انگیزه وی، عشق به طلاهای سلوکیه و نفایس و خزاین ماد بود؛ ولی مهمترنی مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت و آن مسئله همدستی ایالت بزرگ ارمنستان با رومیان بود که اطاعت و تبعیت از ایران برایشان قابل تحمل نبود. آنان خواهان استقلال تمام و کمال بودند که این مسئله نیز در قوانین امپراطوری اشکانیان مفهومی جز عصیان و سرکشی نداشت؛ بنابراین شاهان ارمنستان هر از چندگاه با تحریک رومیان و اتحاد با آنان سبب ایجاد منازعاتی بین ایران و روم می‌شدند. نوع حکومت اشکانیان نیز دست آنان را در این امر بازتر می‌کرد. اشکانیان از هنگامیکه روی کار آمدند و تشکیل حکومت دادند، شیوه ملوک‌الطوایفی را به جای ایجاد یک حکومت مرکزی که همه در سایه نظارت همه‌جانبه آن باشند ترجیح دادند. بدین شکل که برخی ایالت‌ها نظیر پارس، آذربایجان و ارمنستان از استقلال داخلی برخوردار بودند و در عوض انقیاد و تابعیت اشکانیان را می‌پذیرفتند و در هنگام جنگ نیز به منظور کمک به پادشاه و نشان دادن وفاداری و اتحاد با او سپاه خود را به سمت مرکز حکومت گسیل می‌داشتند. شاهان ارمنستان نیز از این موقعیت برای کسب استقلال و تجزیه از قلمرو اشکانیان استفاده می‌نمودند.[۴]

سورنا، سردار اشکانی شکست‌دهنده ارتش روم

مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت. این مجسمه در موزه ملی ایران است.

خطر عمده‌ای که در دوران اشکانی از سوی باختر متوجه ایران بود از سوداها و جاه‌طلبی‌های امپراطوری روم در خاور نزدیک ناشی می‌شد. اما در نبردهای گوناگون، اشکانیان به یاری سوارکاران چابک و پرآوازه خویش به رومیان ثابت کردند که در دفاع از مرز و بوم خویش از روحیه‌ای رزم‌جویانه و نیرویی پرتوان و خستگی‌ناپذیر بهره‌مندند و در عرصهٔ جنگ حریفی شایسته‌اند. در نبردی در سال ۵۳ پیش از میلاد، سورن (سورنا)، فرمانده سپاه اشکانی، کراسوس فرمانده سپاه روم را دستگیر کرد و کشت و شماری بسیار از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت.

در پی همین نبرد بود که اشکانیان مرزهای باختری ایران را گسترش دادند و به رود فرات رساندند و احترام یهودیان ساکن بابل و برخی از شهرهای بین‌النهرین و شام را برانگیختند. چندی بعد، با شکست مارک انتونی قیصر روم در ارمنستان جاه‌طلبی‌های رومیان در این منطقه ضربه‌ای دیگر خورد.

ایران اشکانی برخلاف روم، سودای تهاجم به دیگران را در سر نداشت و از همین رو پس از آن که سلوکیان به شام رانده شدند اشکانیان در پی گسترش همین قلمرو خود برنیامدند. هنگامی‌که اوگوستوس، امپراتور روم، کوشید تا به مسالمت با اشکانیان به توافقی برسد با استقبال آنان روبرو شد و صلح بین دو کشور برای سه ربع قرن دوام یافت.

تنها در دوران امپراطوری نرون بود که بین این دو قدرت بزرگ بر سر سودای روم به تسلط بر ارمنستان کشمکش‌هایی صورت گرفت. اما در اواخر دوره اشکانی که نیروی آنان با گذشت زمان به سستی گرائیده بود رومیان توانستند شکست‌هایی سخت بر آنان وارد کنند، پایتخت باختری آنان، تیسفون، را سه بار به اشغال خود درآوردند و آن را به ویرانی کشند. با این همه اشکانیان سر تسلیم فرو نیاوردند و عقب ننشستند. حتی در بحرانی‌ترین دوران حکومت خود و در آستانه پیروزی اردشیر بابکان، اشکانیان مانع دست اندازی امپراتور کاراکالا به سرزمین خود شدند و سپاهیان رومی را به هزیمت واداشتند. در واقع اشکانیان سدی در برابر پیشروی رومیان به سوی سرزمین‌های خاوری ایران بودند و برنامه‌های آنان را برای تسلط بر قلمرو پیشین سلوکیان نقش برآب کردند. چنین مقاومت‌ها و دستاوردهایی نشان از یگانگی و همبستگی قابل ملاحظه جامعه ایرانیان به ویژه در دورانی داشت که شاهنشاهان اشکانی بر تسلط کامل بر نواحی گوناگون قلمرو خود اصرار نمی‌ورزیدند و در نتیجه فرمانروایان و اشراف قدرتمند تا حدی خودمختار بودند و همین خود اغلب به اختلاف‌های توان‌فرسا و کشمکش‌ها و ستیزهای داخلی هم می‌انجامید.

ارتش اشکانیان، ارتشی با ساختار فئودالی

در دوره اشکانیان ارتش همیشگی و منظمی وجود نداشت که همواره آماده دفاع از کشور باشد. ارتش اشکانی دارای ساختاری فئودالی بود (ارباب-رعیتی) این ساختاری بود که تا پیش از قیام اردشیر بابکان و در دوره اشکانیان بر ایران حاکم بود. طبق این ساختار در زمان جنگ هر کدام از زمین داران بزرگ می‌بایست از رعایای خود نیرویی گردآوری کرده و برای حکومت مرکزی می‌فرستادند. جای بسی شگفتی است که این ساختار در دوران طولانی پادشاهی اشکانیان توانست ارتش‌های عظیمی را در مقابل رومیان ایجاد کند و به محض آشکار شدن نخستین نشانه‌های تهاجم از طرف دشمن پیک‌هایی به تمامی ایلات و اربابان فرستاده می‌شد و هر ایلات و ارباب به اندازه توان خود ارتشی را برای حکومت مرکزی می‌فرستاد.

این ارتش به دلیل سواره بودن توانایی جابجایی سریع را دارا بودند به همین دلیل رسیدن سپاهیان به میدان زیاد طولانی نمی‌شد. در کنار این ارتش، سپاهی نیز وجود داشت که تعداد کمتری سرباز داشت و وظیفه‌اش، حفاظت از پایتخت و خانواده سلطنتی و همچنین حفاظت از کاخ‌های فرماندارن ایلات بود، این ارتش اکثراً از سوارن سنگین اسلحه با زره‌هایی سنگین تشکیل می‌شد. این ارتش اساس قدرت حکومت مرکزی بود. قدرت این ارتش بر مبنای قدرت زرهی آن بود و نه جابجایی سریع آن. رمز پیروزی‌های بزرگ اشکانیان، حملات سریع و بی‌وقفه سواران سبک اسلحه بود که اجازه حرکت به نیروهای دشمن را نمی‌دادند. متأسفانه ارتش اشکانی به دلیل مشغله زیاد در شورش‌های شرق کشور، نتوانست از بین‌النهرین پا پیش بگذارد. سپاهیان اشکانی به دلیل روش جنگی ویژه ای که داشتند یعنی تیراندازی به روش قنقاج تلفات بسیار اندکی در نبردها داشتند.

از پیاده‌نظام در دوران اشکانیان بسیار استفاده کمی می‌شده‌است، مگر در جنگ‌های شهری. سپاهیان اشکانی تابع صددرصد مقررات ارتشی نبودند و در میدان جنگ به نحوی بی‌نظمی حکمفرما بود. صفوف متراکم ارتشی که در دوره هخامنشیان بود، در ارتش اشکانی وجود نداشت. البته باید متذکر شد که در سال‌های ابتدایی حکومت اشکانیان، پادشاهان اشکانی به ایجاد سپاهی متشکل از پیاده‌نظام سنگین اسلحه با نیزه‌های بلند همت گماشتند، چرا که پیروزی‌های این نوع پیاده‌نظام را در نبردهای بزرگ اسکندر در مقابل هخامنشیان دیده بودند ولی پس از چندی این پیاده‌نظام از زمانی که از آنتریوکوس پادشاه سلوکی شکست خورد، برچیده شد و پارت‌ها بر روی یک ارتش سواره تمرکز یافتند. داشتن ارتش متشکل از سواره نظام برای پارت‌ها که مردمی داری گله‌های بیشمار اسب بودند، کار مشکلی نبود.

لازم است ذکر شود که در دوران پارتیان، پرورش اسب یکی از کارهای رایج در مزارع بوده و مزارع فراوانی برای تربیت اسب اختصاص می‌یافتند. پارت‌ها در زمستان نیز مانند تابستان جرارانه از میهن دفاع می‌نمودند چنان‌که در بالا گفته شد، ارتش آنتوان در زمستان شکست سختی از پارت‌ها خورد. به این دلیل که بیشتر نبردها در بین‌النهرین اتفاق می‌افتاده، زمستان و تابستان فرق چندانی نداشته و در همه حالات، بین‌النهرین دارای هوای گرم بود است. (توجه شود که آنتوان در شمال آذرآبادگان شکست خورد). در تمامی نبردهای بین رومیان و اشکانیان، اشکانیان تنها در نبرد با تراژان مغلوب شدند و در بقیه نبردها فتح با آنان بود. در جنگ با تراژان نیز پس از چندی سپاهیان رومی از ایران فراری شدند چرا که پادشاه اشکانی یعنی خسروشاه، مردم مناطق فتح شده را بر علیه رومیان شوراند و آنها را از خاک ایران بیرون کرد.[۵]

شهرها و پایتختها

تپه باستانی کاخ نسا نخستین پایتخت دوره اشکانیان در عشق‌آباد ترکمنستان

پایتخت دولت اشکانی بر حسب توسعه آن کشور تغییر می‌کرد.

زمانی که اشکانیان در سرزمین پارت حکومت داشتند، پایتخت آنان در شهر نسا (نزدیک عشق‌آباد) و سپس در شهر اساک نزدیک قوچان بود.

در زمان تیرداد اول پایتخت خود را به هکاتم پیلس یا شهر صددروازه در نزدیکی دامغان انتقال دادند، بعداز آنکه مرز ایشان به رود فرات رسید شهر تیسفون را که در جانب چپ دجله مقابل شهر سلوکیه ساخته بودند به پایتختی برگزیدند.

پادشاهان اشکانی به مناسبت تغییر فصل در شهـرهای مختلف ایران از قبیل ری و همدان و گرگان و بابل گردش می‌کردند.

در زمان بلاش اول شهر جدیدی به نام ولاشکرد در نزدیکی بابل بوجود آمد. ظاهراً قصد بلاش از ایجاد این شهر آن بود که یک مرکز جدید بازرگانی به جای شهر قدیم سلوکیه تأسیس کرده باشد.[۳]

دین اشکانیان

اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه وسکاها مظاهر طبیعت مانند آفتاب و ماه و ستارگان را مقدس می دانستند. پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت درآمدند. چنان‌که بلاش اول در صدد گردآوری اوستا برآمد.

از مذاهب معروف دوره اشکانی مهرپرستی است. خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود. مهر با شمشا (شمس) خدای بابلی یکی دانسته شده‌است. دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می‌کرد. مهرپرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می‌خواندند. اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی‌نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود. چنان‌که یهودیان، اشکانیان را حامی خود می‌شمردند. به همین دلیل نظرات زیادی وجود دارد که در واقع اشکانیان چه دینی داشتند واین دقیقاً مشخص نیست.[۳]

تجارت

سکه‌هایی از دوران اشکانی در موزه ملی عراق

سکه‌های پارتی فقط ازنقره و برنج بود و در زمان آنها پول طلا تنها از راه بازرگانی به ایران وارد می‌شد.

واحد پول اشکانیان «درخم» نام داشت که کلمه‌ای است یونانی و بعدها به صورت درهم و درم درآمده است.

خط و زبان سکه‌های اشکانی، یونانی است. عناوینی که شاهان به تقلید سلوکی بر روی سکه‌های خود ضرب کرده‌اند بسیار است. روی سکه‌ها صورت شاهان اشکانی است که بر تخت نشسته و کمانی به دست گرفته و زه آن را می‌کشند.

بعضی از سکه‌ها نیز دارای صورت خدایان یونانی می‌باشد. مسکوکات پارتی بر طبق تقویم سلوکیان تاریخ‌گذاری می‌شد که مبدأ آن سال آن سال ۳۱ پیش از میلاد یعنی سال جلوس سلوکوس نیکاتر بر تخت شاهی است.

از قرن اول بعد از میلاد، کم‌کم خط سکه‌های پارتی از یونانی به خط و زبان آرامی تبدیل می‌شود و از مرغوبیت جنس و فلز آنها کاسته می‌گردد.

سکه‌های نقره اشکانی عبارت از یک درهمی و چهاردرهمی است که ضرب آنها بیشتر در شهرهای یونانی بین‌النهرین بعمل می‌آمده‌است.[۳]

زبان

زبان پارتها از خانواده زبانهای هند و اروپایی و از دسته زبانهای ایران میانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده‌است.

زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می‌نامند.

نمونه‌ای از معماری اشکانی از شهر باستانی هترا در ۲۹۰ کیلومتری شمال غرب بغداد

اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (۵۱ میلادی) تحت تأثیر هلنیسم و یونانی‌مآبی قرار گرفتند. در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند.

چنان‌که اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می‌دانستند. فرهنگ و آداب یونانی آنقدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد به‌آسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می‌دادند استفاده می‌کردند.

اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا، خطوط یونانی سکه‌های آن زمان خوانا نیست.

خط ملی اشکانیان، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود.

بعضی از پادشاهان ایشان مانند مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه‌های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده‌اند.

از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده، قباله‌ای است مربوط به فروش یک تاکستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان کرمانشاه بدست آمده‌است.[۳]

منطقه زیبا و گردشگرپذیر دلی‌مهرجان با آثار باستانی متعلق به دوره اشکانیان در شهرستان لنده استان کهگیلویه و بویراحمد

آثار به جا مانده از تمدن اشکانی

بعضی از آثار اشکانی که تا کنون بدست آمده از این قرار است:

خرابه معبد کنگاور که شباهت بسیاری به معابد یونانی دارد و مربوط به خدای دیانا رب النوع ماه بوده‌است.

در همدان نیز معبدی بود به اسم آناهیتا که ستونهای آن شبیه شیوه‌های ستون‌سازی است.

در الحذر (هاترا) در کنار دجله خرابه‌هایی است که تقریباً بیش از هزار متر شعاع آن است. این خرابه‌ها باقیماندة کاخ‌های اشکانی است که تاقهای آن به سبک رومی زده شده‌است.

در بیستون، گودرز اشکانی به تقیلد از داریوش کتیبه‌ای کنده‌است. این کتیبه به خط و زبان یونانی است.

در تنگه سائولک در کوه‌های بختیاری نقش یکی از ملکه‌های اشکانی دیده می‌شود که در میان سه مرد که از ایشان دو تن نیزه در دست دارند آرمیده و مغی به خواندن دعا مشغول است. این مجلس حکایت می‌کند از این که شاه به شکار رفته و ملکه با نگرانی در انتظار شوهر خود می‌باشد و مغان برای سلامت پادشاه دعا می‌خواندند. در این حجاری ۱۵ نفر در دو صف و پشت یکدیگر ایستاده‌اند.

تابوت از دوره اشکانیان در موزه ملی عراق

در کشفیات شوش مربوط به عهد اشکانی کتیبه‌هایی به زبان یونانی بدست آمده‌است.

در خرابه‌های شهر دورا اروپوس در ساحل علیای فرات کتیبه‌هایی به زبان یونانی و نقش‌های دیواری که حاکی از وقایع جنگهای اشکانیان و رومیان می‌باشد کشف شده‌است.

در سرپل‌ذهاب نقش برجسته‌ای از گودرز اشکانی وجود دارد که در آن کتیبه ناقصی به زبان پهلوی اشکانی دیده می‌شود.

در سالهای اخیر در ناحیه نسا در نزدیکی عشق آباد واقع در کشور ترکمنستان که مقر پادشاهان اشکانی بوده، آرشیو بزرگی محتوی اسناد مالی که بر روی پاره‌های سفال نوشته شده بدست آمد. این اسناد به خط آرامی و زبان پهلوی اشکانی است که نظیر آن بر روی سفال در خرابه‌های شهر دورا اروپوس یافت شده‌است.

دیگر، ابنیه و گورستانهایی است که در ناحیة نسا در نزدیکی عشق آباد کشف شده و در آنها نقاشی‌ها و مجسمه‌ها و مهرها و سکه‌ها و لوازم زندگی مردم آن زمان یافت شده‌است.[۶]

پایان کار اشکانیان

سرانجام کشمکش‌های داخلی و شکستهای خارجی حیثیت واپسین شاهان اشکانی را بر باد داد. آخرین جنبشی که به پایان کار اشکانیان انجامید از پارس و به رهبری اردشیر بابکان آغاز شد. وی در سال ۲۲۴ میلادی بر اردوان چهارم شورید. اردوان در نبرد از اردشیر به سختی شکست خورد و خود نیز هنگام نبرد کشته شد. اردشیر احتمالاً در سال۲۲۶ میلادی در تیسفون تاجگذاری نمود و خود را «شاهنشاه» خواند. بدین ترتیب دفتر دوره اشکانیان (از حدود ۲۳۸ پیش از میلاد تا حدود ۲۲۶ میلادی) بسته شد اما یادشان چنان در جهان زنده بود که یکصد و پنجاه سال پس از سقوطشان امپراتور روم یولیانوس ترجیح داد به او لقب «فاتح پارت‌ها» دهند.[۷]

جستارهای وابسته

منابع