محمدتقی‌ پسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
یازدهم مهرماه سال 1300، شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان 
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
| نام              = محمدتقی خان پسیان
| تصویر            = محمدتقی پسیان در جوانی.jpg
| شرح تصویر        = محمدتقی خان پسیان
| نام کامل        =
| معروف به        = کلنل محمدتقی خان پسیان
| نام مستعار      =
| زادروز          = ۱۲۷۱
| شهر تولد        = تبریز
| کشور تولد        =
| تاریخ مرگ        = نهم مهر ۱۳۰۰
| شهر مرگ          = قوچان
| کشور مرگ        =
| نام همسر        =
| فرزندان          =
|خویشاوندان سرشناس =
| تحصیلات          =
| دین              =
| حزب سیاسی        =
| سمت              =
| پست‌های قبلی      =
| فعالیت‌ها        =
| قبل از          =
| بعد از          =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =
}}


== زندگی‌نامه ==
'''محمدتقی پسیان''' (زاده ۱۲۷۱ خورشیدی، تبریز - مقتول در ۹ مهر ۱۳۰۰ خورشیدی، قوچان) یا '''محمدتقی‌خان پسیان''' یا '''کلنل (سرهنگ) محمدتقی‌خان پسیان''' افسر میهن‌پرست و از نظامیان اواخر [[قاجاریان|دورهٔ قاجاریه]]<ref>هایپرکلابز - [http://hyperclubz.com/main/Club.aspx?qCat=home-entertainment-gr4&qId=17656 محمدتقی پسیان- هایپرکلابز]</ref> و فرمانده قیام ۱۳۰۰ خورشیدی در خراسان<ref>کارا کتاب - [http://www.karaketab.com/کتاب-تاریخ/کتاب-كلنل-محمد-تقی-خان-پسیان.html کلنل محمد تقی خان پسیان]</ref> بود.<ref>نشر ماهی - [http://nashremahi.com/book/682 کلنل پسیان]</ref> او نخستین ایرانی بود که موفق به طی دوره خلبانی و پرواز با هواپیما شده بود.<ref>خرداد - [http://tnews.ir/news/bc48107617629.html محمدتقی خان پسیان، نخستین خلبان ایرانی]</ref> کلنل پسیان سرانجام علیه ظلم و ستم حاکمان به پاخاست و با استفاده از محبوبیتی که داشت یک قیام منطقه‌ای را شکل داد.  بسیاری برای سرکوب کلنل پسیان راهی خراسان شدند اما نتوانستند قیام وی را شکست دهند. رضاخان شخصا سرکوب او را به دست گرفت. سرانجام کلنل محمد تقی‌خان پسیان در روز نهم مهر ۱۳۰۰ در جریان نبرد کشته شد و سرش را از بدنش جدا کردند.
کلنل محمد‌تقی‌خان پسیان، در سال 1271 شمسی در محله سرخاب تبریز به‌دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به‌پایان رساند و در سال 1286 یعنی زمانی که 15ساله بود، برای ادامه تحصیل در مدرسه نظام به تهران رفت. پسیان در 23سالگی با لیاقت و کفایت تمام به درجه «یاوری» (سرهنگی) نائل شد و پس از پایان تحصیلات در ایران، زمانی که 23ساله بود، به آلمان رفت و ظرف 3سال دوره هوانوردی و مکانیک را با موفقیت طی کرد و به ایران بازگشت. 
 
== کودکی و نوجوانی  ==
کلنل محمدتقی‌خان پسیان، در سال ۱۲۷۱ شمسی ۱۳۰۹ هجری قمری در محله سرخاب [[تبریز]] به‌دنیا آمد.<ref name=":0">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/5/شهادت-کلنل-محمدتقی-خان-پسیان شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان]</ref>
 
خاندان پسیان از خانواده‌های نظامی بومی دره گز محسوب می‌شوند. در دوره [[صفویان]] به منطقه قفقاز و سپس به شهر تبریزمنتقل شده‌اند. پدرش محمدباقرخان پسیان و مادرش فاطمه سلطان بود.<ref name=":1">وبلاگ - [https://farssag.wordpress.com/کلنل-محمد-تقی-خان-پسیان/ کلنل محمد تقی خان پسیان]</ref>
 
رستم بیگ جد خاندان پسیان بعد از عهدنامه ترکمن چای و جدایی شهرهای قفقاز از [[ایران]] زندگی زیرسلطه بیگانگان روس را برنتابید و به تبریز مهاجرت کرد. رستم بیگ و پدر محمدتقی یاور محمد باقرخان روابط نزدیکی با مقامات با نفوذ تبریز از جمله [[امیرکبیر|میرزاتقی‌خان امیرکبیر]] داشتند. فرزندان رستم بیگ همگی از مقامات نظامی بودند و بعضی چون علیقلی و غلامرضا در جنگ با انگلیس در شیراز کشته شدند. محمدتقی در منزل و مدرسه لقمانیه تبریز به تحصیل علوم و زبانهای خارجی پرداخت.<ref name=":2">کافه لینک - [http://cofelink.com/تحقیق-درباره-ی-محمد-تقی-خان-پسیان-دانل/ تحقیق درباره ی محمد تقی خان پسیان + دانلود فایل]</ref>
 
تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به‌پایان رساند و در سال ۱۲۸۶ یعنی زمانی که ۱۵ساله بود، برای ادامه تحصیل در مدرسه نظام به [[تهران]] رفت.<ref name=":0" />
 
== دوران خدمت نظام  ==
کلنل محمد تقی خان پسیان پنج سال در مدرسه نظام تهران  آموزش دید و در سال آخر تحصیل از سوی وزارت جنگ با درجه ستوان دومی خدمت ژاندارمری درآمد. پس از دو سال خدمت به درجه سروانی ارتقا یافت. پسیان در ۱۲۹۱ با سمت معلم و مترجم در مدرسه ژاندارمری یوسف آباد به کار خود ادامه داد. سپس به عنوان فرمانده گروهان به مأموریت همدان اعزام شد. بعد از برقراری امنیت راه همدان به تهران بازگشت و با اتمام دوره به درجه سرگردی ارتقا یافت و به پاس موفقیت در مأموریت همدان از وزارت جنگ مدال طلای نظامی گرفت.
 
هم‌زمان با انتصاب او به فرماندهی گردان همدان جنگ جهانی اول آغاز شد. با تشکیل دولت مهاجرین در صف مقدم وطن خواهان حکومت مهاجرین قرار گرفت و در سال ۱۲۹۴ درحمله معروف «مصلی» به روسها حمله کرد و ضمن شکست دادن و خلع سلاح آنها همدان را از منطقه نفوذ نیروهای روسیه خارج ساخت. پسیان و یاورعزیزالله خان ضرغامی دفاع از همدان را در مقابل هجوم قوای روسی سازماندهی کردند اما به سبب برتری کمی و کیفی ارتش روسیه ناگزیر از عقب‌نشینی به کرمانشاه شدند.
 
در آنجا به سبب عدم اتحاد و کمبود اسلحه پیروزی غیرممکن شد و نیروهای وطن‌خواه به سرزمین عثمانی پناه بردند. پس از این ناکامی پسیان از فرماندهی قوا کناره گیری کرد و برای درمان به آلمان رفت.
 
=== ملاقات با هیندنبورگ ===
در آلمان در ادامه تحصیلات نظامی درملاقات با هیندنبورگ صدراعظم آلمان بدلیل جنایات روسیه تزاری در ایران درخواست ادامه تحصیلات نظامی در فرونت روسیه تزاری را می دهد که هیندنبورگ هم می پذیرد<ref>کتاب قیام کلنل محمد تقی خان پسیان نوشته علی آذری صفحه ۱۹۴</ref>.پس از آن وی نخست در نیروی هوایی آلمان و سپس در پیاده‌نظام به تحصیل و تمرین همت می‌گمارد.<ref name=":2" />
 
=== خدمت در خراسان ===
به دنبال تغییر اوضاع و پایان گرفتن جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۷ به ایران بازگشت. در همان سال به دنبال سقوط دولت وثوق الدوله دوباره به خدمت ژاندارمری دعوت شد و به درجه کلنلی (سرهنگی) ارتقا یافت و در دولت مشیرالدوله به فرماندهی ژاندارمری خراسان منصوب گردید.<ref name=":2" />
 
پسیان خدمات بسیار ارزنده‌ای به خراسان نمود از جمله بهبود وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی خراسان، گرفتن مالیات از سرمایه‌داران و زمینداران بزرگ خراسان، جمع‌آوری سلاحهای غیرمجاز در شهر، تشکیل کمیته عدالت برای رسیدگی به شکایات مردم، تشکیل کمیته مبارزه با مواد مخدر، ایجاد انبار گندم مدرن (سیلو)، ایجاد سه مدرسه دولتی، تأسیس بانک، تشویق صادرات ایران، ایجاد تفریح‌گاه‌های سالم موسیقی و فرهنگی و ده‌ها خدمات عمرانی و فرهنگی دیگر.<ref name=":3">طلوع آزادی - [http://tolouazadi.blogspot.al/2017/10/blog-post.html شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان]</ref>
 
مأموریت او با والی‌گری [[احمد قوام|قوام السلطنه]] در خراسان مصادف بود. کلنل با هدف ساماندهی ژاندارمری خراسان مأموریت خود را آغاز کرد اما پس از چهار ماه فعالیت برای اصلاح امورمالی و اداری ژاندارمری به سبب کمبود منابع مالی و کارشکنی قوام با ناکامی روبرو شد. وی همچنین به بهانه مقابله با هجوم احتمالی بولشویک‌ها به تشکیل نیرویی ملی در کنار نیروی ژاندارمری اقدام کرد.
 
کلنل روز سیزدهم فروردین ۱۳۰۰ والی (قوام السلطنه) را بازداشت و تحت الحفظ به تهران اعزام  کرد . روز بعد [[سید ضیاءالدین طباطبایی|سیدضیاء]] کلنل را به سمت والی نظامی خراسان منصوب کرد. پانزدهم فروردین در [[مشهد]] حکومت نظامی اعلان شد و به دنبال آن در مدتی کوتاه یاغیان و اشرار عشایر خراسان سرکوب شدند و امنیت برقرار گردید محمدتقی خان بدهی مالیاتی قوام السلطنه را با ضبط اقلام هنگفتی از اموال و املاک او برای وصول‌کرد بهای نان و گوشت را کاهش داد و مواجب عقب افتاده افراد نظامی را پرداخت کرد. همچنین رسیدگی به سوءاستفاده‌های متولیان آستان قدس و قوام السلطنه راآغاز کرد. [[پرونده:محمدتقی خان پسیان نخستین هوانورد ایرانی.jpg|بندانگشتی|محمدتقی خان پسیان نخستین هوانورد ایرانی]]حکومت سیدضیاءالدین بیش از سه ماه طول نکشید و در چهارم خرداد ۱۳۰۰ فرمان عزل او صادر و به همه ایالات مخابره شد. ده روز بعد قوام السلطنه که ظاهراً در زندان حکم صدارت خود را دریافت کرده بود کابینه خود را به حضور شاه معرفی کرد. امور استحفاظی و انتظامی مرکز و حومه به سردارسپه سپرده شد. پیشتر در هفتم خرداد ۱۳۰۰ فرمان تلگرافی شاه به خراسان رسیده بود که بنابر آن کلنل در فرماندهی قوای نظامی خراسان باقی می‌ماند ولی از دخالت در امور حکومتی منع می‌گردید.
 
در اول مرداد ۱۳۰۰ نجدالسلطنه استعفا کرد و کلنل هم زمان امور مربوط به حکومت را نیز در دست گرفت. دولت، نجفقلی خان صمصام السلطنه بختیاری را به عنوان والی خراسان منصوب کرد و او ضمن تلگرام به تاریخ نهم مرداد ۱۳۰۰ کلنل را تا ورود خود به سمت کفیل ایالت تعیین کرد. کلنل ضمن اظهار اطاعت تصریح کرد که اعتقاد و اطمینانی به رئیس الوزرا ندارد و به همین دلیل حاضر به قبول هیچ خدمتی نیست و نمی‌تواند «با داشتن اقتدار ظلم را دیده و چشم پوشی» کند. صمصام السلطنه با تضمین شرافت ایلاتی نسبت به کلنل ابراز اعتماد و از خدمات او قدردانی کرد و کلنل در پاسخ «تشریف فرمایی» صمصام السلطنه را موجب امیدواری دانست.
 
در حالی که ابراز اعتماد کلنل نسبت به صمصام السلطنه آرامشی در مشهد پدیدآورده بود ناگهان صمصام کنار رفت و کلنل گلروپ رئیس ژاندارمری به خراسان وارد شد. اما محمدتقی خان از آنجا که احساس خطر می‌کرد که کلنل گلروپ او را عزل کند گلروپ را به تهران بازگرداند. در اطراف خراسان نیز قبایل ازخود سرکشی نشان می‌دادند. پس از بازگرداندن گلروپ به تهران از اواخر مرداد ۱۳۰۰ روابط کلنل با حکومت مرکزی به بن‌بست رسید.<ref name=":2" />


== مناصب ==
وی در سال 1299 شمسی پس از سپری کردن مراحل مختلف و بارز شدن شجاعت و فرماندهیش به‌خصوص در شکست قوای روسیه در جریان جنگهای جهانی اول که به ایران تجاوز کرده بودند، در زمان صدارت مشیرالدوله ریاست ژاندارمری خراسان را برعهده گرفت. 
[[پرونده:محمدتقی‌خان پسیان با درجه نایب‌اولی (سرگرد).jpg|بندانگشتی|'''محمدتقی‌خان پسیان با درجه نایب‌اولی (سرگرد)''']]
[[پرونده:محمدتقی‌خان پسیان با درجه نایب‌اولی (سرگرد).jpg|بندانگشتی|'''محمدتقی‌خان پسیان با درجه نایب‌اولی (سرگرد)''']]
او از افسران شایسته و آگاه و از جمله میهن‌پرستان سلحشوری بود که از همان آغاز، مهر ایران و ایرانی را در دل داشت و با سری پرشور در آرزوی آزادی و استقلال میهن از دست اجانب و دست‌نشاندگان داخلی آنان پس از شکست انقلاب مشروطه تن به تسلیم در برابر حاکمیت مجدد استبداد و روی کارآمدن عناصر مزدور و میوه‌چینی چون وثوق‌الدوله و قوام‌السلطنه نداد و با قیام خود در خراسان، بخشی از مقاومت مردمی را علیه حاکمیت استبداد جدید رهبری کرد. 


== شروع مبارزه با عوامل داخلی انگلستان ==
== سرانجام پسیان ==
کلنل محمد‌تقی‌خان پسیان قبل از روی کارآمدن قوام‌السطنه در خراسان فرماندهی نیروی ژاندارم را به‌عهده داشت و در زمان کابینه‌ سید ضیاءالدین دستگیری قوام‌السطنه که در آن زمان والی خراسان بود، به دست او صورت گرفته بود. وی بعد از روی کارآمدن قوام‌السلطنه که سعی داشت حیطه‌فعالیت او را محدود کند و نهایتاً از کار برکنار نماید، از والی تعیین‌شده از سوی حکومت وقت تبعیت نکرد و عملاً والیگری خراسان را به‌عهده گرفت و در آن‌جا مصدر خدماتی شد.‌ تهدید و تطمیعهای قوام‌السلطنه نیز در وی تأثیر نکرد و حاضر به همکاری و همراهی با قوام‌السلطنه و حکومت کودتا نشد.
رضاخان و قوام که از دسیسه‌های خود نتیجه‌ای نگرفتند، عاقبت تصمیم به‌سرکوب جنبش پسیان گرفتند. علاوه برآن برخی خانهای سرسپرده محلی را علیه کلنل تحریک کردند.<ref name=":0" />
[[پرونده:نوشته روی عکس این عکس سر مرحوم کلنل محمدتقی‌خان پسیان رئیس ژاندارم خراسان است رحمة‌الله علیه.jpg|بندانگشتی|نوشته روی عکس: این عکس سر مرحوم کلنل محمدتقی‌خان پسیان رئیس ژاندارم خراسان است رحمة‌الله علیه]]
 
پسیان مبارزه خود را با عوامل داخلی انگلستان، که در آن زمان در همه سطوح، مقامهای کشوری و لشگری را قبضه کرده بودند، آغاز کرد و به‌صراحت اعلام کرد: ‌ «باید با هر ‌کس که خائن وطن است، بجنگیم». به‌همین علت عناصر خودفروخته‌یی نظیر وثوق‌الدوله‌ها و قوام‌السطنه‌ها خصم آشتی‌ناپذیر او بودند و در مسیر مبارزه ملی او، از هیچ کارشکنی و کینه‌کشی دریغ نکردند. ایام ریاست او در ژاندارمری خراسان مصادف با استانداری قوام‌السلطنه، مهره بدنام انگلستان، در همان‌جا بود. پسیان با شجاعت و قاطعیت تمام قوام را دستگیر و به‌تهران فرستاد و خود کفالت استانداری را نیز به‌عهده گرفت. پس از آن بلافاصله شروع به ‌مبارزه با عوامل استعمار انگلیس و مرکز آنها در مشهد، یعنی کنسولگری انگلستان کرد و حقوق از‌دست‌رفته مردم را استیفا نمود. در گزارشهای کنسولگری انگلستان از مشهد موارد متعددی به‌چشم می‌خورد که خشم و کینه عوامل و کارگزاران استعمار را از اقدامها ملی پسیان نشان می‌دهد. از جمله در یکی از این گزارشها آمده است: «کلنل محمدتقی‌خان در صبح روز شانزدهم سپتامبر طی یادداشتی به ‌من اطلاع داد که ”از این تاریخ تلگرافهای کنسولگری و تمام اتباع انگلستان می‌بایست به‌صورت غیر‌رمز و فقط توسط تلگرافچیهای ایرانی مخابره شود“ و استفاده از وسایل دیگر هم ممنوع اعلام می‌شود».
دولت، کلنل را یاغی و خودسر معرفی کرد و او نیز مستقلاً به حکومت پرداخت و حتی حزب ملی به کمک او در خراسان تشکیل شد. در این هنگام سردار معزز حاکم بجنورد که پیشتر قول همکاری به کلنل داده بود خیانت کرد و کردهای قوچانی را به شورش واداشت. شورشیان با حمله به بجنورد و خلع سلاح ژاندارم‌ها شهر را به تصرف درآوردند. کلنل برای دفع کردان شمال شبانه با گروهی از افسران و ژاندارمها به سوی قوچان شتافت و در تپه‌های داوودلی جعفرآباد با اکراد مواجه شد و جنگید.
 
کمی نفرات و کاهش مهمات و مکر دشمن تا عصر نهم مهر ۱۳۰۰ عرصه را بر کلنل و قوای ژاندارم تنگ کرد. فرستادگان او برای آوردن مهمات از جعفرآباد به جبهه بازنگشتند و فرمانده خود را تنها و بدون مهمات رها کردند. کلنل یکه و تنها در حالی که محاصره شده بود تا آخرین فشنگی که داشت جنگید و کشته شد. کردهای قوچانی پس از نبرد سرش را از تن جدا کردند و به قوچان بردند. به این ترتیب قیام محمدتقی خان پسیان که از دوازدهم فروردین ۱۳۰۰ شروع شده بود در نهم مهر همان سال پایان گرفت.<ref name=":2" />
 
موقعی که سر کلنل را با شمشیر در چند ضربت جدا می‌کردند، در ضربت اول که هنوز جان داشت، گفته بود: «وطن، وطن ایران…» با کشته‌شدن او، قیام افسران خراسان علیه ظلم و جور دولت مرکزی نیز فروکش کرد. این سردار شجاع میهن‌پرست در آخرین لحظات حیاتش در سنگر گفته بود: «باخون من روی کفنم بنویسید «وطن» و برای مادرم بفرستید».<ref name=":3" />
 
کلنل پسیان مردی رشید بود و به هنگام مرگ بیش از سی سال از عمرش نگذشته بود. به زبان و ادبیات فارسی و موسیقی ایران نیز دلبستگی داشت و گاهی شعر می‌سرود. از وی چند ترجمه و مقاله به یادگار باقی مانده‌است.<ref>بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/3 کلنل محمدتقی خان پسیان]</ref>
 
کلنل محمدتقی خان پسیان، در یکی از نامه‌هایش نوشته بود: «…ایرانی نمی‌میرد و محو نمی‌شود؛ برماست که آنها را از ننگ ذلت خلاص نماییم! آری ما باید جانبازی کنیم!».<ref>ایران آزاد فردا - [http://iranazadfarda.com/آر-اس-اس/کلنل-محمدتقی-پسیان،-قیام-آزادیخواهان/ کلنل محمدتقی پسیان، قیام آزادیخواهانه خودرا آغاز کرد]</ref>
 
== آرامگاه کلنل پسیان ==
[[پرونده:100.jpg|بندانگشتی|سر بریده پسیان روی سرنیزه و قاتل او فرج‌الله‌خان با سلاح «ماوزر»]]
جسد کلنل پسیان در مقبره نادری (درکنار آرامگاه نادرشاه - باغ نادری) دفن گردید. در کتاب تاریخ بیست‌ساله ایران ازجمله دربارهٔ خاک‌سپاری کلنل آمده‌است: <blockquote>«روز شنبه ششم صفر اهالی مشهد از پیر و جوان، کلیّه بازارها را تعطیل و شاگردان مدارس اجتماع نموده دسته‌های گل به‌دست گرفته عقب جنازه کلنل محمدتقی‌خان حرکت می‌کردند. پیکر وی را روی توپ گذارده بودند و موزیک نوای عزا را می‌نواخت. سپس پیکر را به‌طرف مقبره نادری برده در آن‌جا مدفون کردند. از ابتدای حرکت‌دادن پیکر، شلیک توپ تا موقع دفن دوام داشت». </blockquote>اما دشمنانش، پس از یک ماه دستور داد مقبره را نبش کردند و جسد پسیان را از باغ نادری به یک گورستان بی‌نام‌ونشان دیگر به‌نام قبرستان سراب برده و در آن‌جا دفن کردند و حتی قبر او را محو کردند. اما مرقد پسیان همواره زیارتگاه عاشقان میهن و آزادی ایران باقی‌ماند. پس از سالها با روی کار آمدن دکتر [[محمد مصدق|مصدق]] و به دنبال درخواستهای مردمی، دوباره پیکر پسیان به کنار آرامگاه نادر انتقال یافت.<ref name=":3" />
 
[[محمد فرخی یزدی|فرخی یزدی]] در سوگ او سرود:
 
روزی که شهید عشق قربانی شد آغشته به خون مفخر ایرانی شد
 
در ماتم او عارف و عامی گفتند ایام صفر محرم ثانی شد
 
[[عارف قزوینی]]، شاعر و ترانه‌سرای ملی از دوستان کلنل پسیان بود و بعد از شنیدن قتل او به‌شدت متأثر شد و در رثای او ترانه جاودانی «از خون جوانان وطن لاله دمیده» را در سوگ او سرود.
 
وی کنسرت پرشوری در تهران اجرا می‌کند و در آن تصنیف «گریه کن» را می‌خواند که این‌چنین شروع می‌شد:
 
گریه کن که‌گر سیل خون گری ثمر ندارد
 
ناله‌ای که ناید ز نای دل اثر ندارد
 
این تصنیف بعدها توسط شادروان [[قمرالملوک وزیری|قمر]] خوانده شد و در سالهای بعد در ارکستر گلها به رهبری [[روح‌الله خالقی]] توسط [[غلامحسین بنان|بنان]] دوباره‌خوانی گردید.<ref name=":3" />
 
== سنگ مزار ==
[[پرونده:مزار محمدتقی پسیان در مشهد و در کنار مقبره نادرشاه.jpg|بندانگشتی|مزار محمدتقی پسیان در مشهد و در کنار مقبره نادرشاه]]در تشییع جنازه کلنل محمدتقی خان پسیان در سال ۱۳۴۰ هجری قمری عارف قزوینی شعری برای سنگ قبر وی سرود و بر روی این سنگ قبر حک شد.
 
این سر که نشان سرپرستی‌ست امروز رها ز قید هستی‌ست
 
با دیدهٔ عبرتش ببینید کاین عاقبت وطن‌پرستی‌ست<ref name=":2" />
 
=== شرح تصویری از پسیان ===
عصر روز دهم محرم ۱۳۴۰ قمری «روزعاشورا» کلنل درباغ ایالتی قدم می زد، وغرق دراندیشه بود، درنزدیکی چنار بزرگی که سر به آسمان کشیده بود، و یادگار اعصار کهن بشمار می رفت، فدایی کلنل ایستاده و کاملاٌ متوجه قیافه پسیان می شود، که در ضمن اندیشه، گونه های گلگونش، سرخ تر و گاهی گامهایی کوتاه وبلند برمی داشته است.
 
فدایی، این حالت و برافروختگی کلنل را، حاکی از اضطراب درون او دانسته و مصمم می شود که درآمدی مناسب کند و دروضع فعلی تحولی ایجاد نماید، اندکی جلو رفته می گوید: رئیس!امروز بطرز بسیار خوبی برگذار و خوشبختانه برخلاف سنوات پیش، دسته جات سوگوار تلفاتی ندادند، کلنل می گوید:
 
مگر سالهای پیش تلفات داده می شده؟ سوگواری برای حسین بن علی (ع) مستلزم دادن تلفات نیست. افسوس که مردم را آن چنانکه باید از فلسفه ی شهادت این فداکار بی مانند مستحضر نساخته اند، به مردم نگفته و نمی گویند که برای هفتاد و چند نفر، چرا آن قشون چندین هزارنفری تجهیز شد، به پیروان ساده دل و بی آلایش او تفهیم نکردند که یزید و سایر اعراب بنی امیه، از ترس قرابت نزدیک حسین بن علی (ع) با ایرانیان و امکان کمک ایرانیان به او، با شتاب آغاز پیکار کردند و آن ننگ ابدی را برای خاندان خود به یادگار گذاشتند، این جنگ پیکار حق و باطل بود، یزید و اعوان وانصارش که از بانیان اولیه ی استعمارند؛ تصور می کردند با کشتن فرزند علی بن ابوطالب علیه السلام بر مراد خود استوار خواهند شد، برعکس، امروز هزار و چند صد سال از آن واقعه ناگوار می گذرد وهنوز که هنوز است نام او که در راه حق و آزادی شهید شد؛ ورد زبانها است، آن مرد فداکار می خواست درس شهامت [[پرونده:کلنل محمد تقی خان پسیان در جوانی.JPG|جایگزین=کلنل محمد تقی خان پسیان در جوانی.JPG|بندانگشتی|کلنل محمد تقی خان پسیان در جوانی]]، اخلاق، تقوی، پرهیز کاری، درستی و وطن پرستی و راه و روش گرفتن حق را به مردم بیا موزد، او کشته شدن را بر زیر بار زور رفتن، ترجیح داد؛ او می گفت : حق را باید گرفت ولو به بهای جان شیرین خود و فرزندان و اسارت خانواده و هر گونه زجر و ستم تمام شود. فلسفه فداکاری و جانبازی فرزند علی (ع) اینهاست که متاسفانه اکثریت مردم از آن بی خبرند، ...
 
در اینجا چون اشک در چشمانش حلقه زده بود، مجدداٌ به قدم زدن مشغول می شود و سپس به فدایی می گوید: تصمیم دارم عکسی از من گرفته شود، در این نزدیکیها عکاس هست؟
 
فدایی می گوید: بالای مغازه ی آرسن خان عکاسی است که از خود من عکس گرفته و بد نیست. میل دارید احضارش کنم، کلنل اجازه می دهد.
 
پس از چند دقیقه گاراگین موسیسیان با سه پایه و دوربین وارد باغ شده و عکسی می گیرد که درخواست عکس دوم از طرف کلنل پسیان می شود و عکس دوم را هم می گیرد.


در آن ایام پر‌آشوب که نهضت مشروطیت با شکست رو‌به‌رو شده بود، دسیسه‌های استعماری برای غارت ایران به‌صورتهای مختلف شکل می‌گرفت. اما شعله آزادی‌خواهی در گوشه و کنار ایران هم‌چنان برافروخته بود. در گیلان، میرزا‌کوچک‌خان و در تبریز، شیخ محمد خیابانی، پرچم مقاومت را برافراشته بودند، تا نهالی که سردارانی چون ستارخان و باقر‌خان و به ‌بهای خون شهیدانی هم‌چون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملک‌المتکلمین و هزاران مجاهد آزادی‌ستان دیگر کاشته شده بود، در بادهای مسموم استبداد و استعمار نخشکد و از بین نرود. البته به‌دلیل شرایط تاریخی و کمبودها وضعفهای مشخص، این جنبشها نتوانستند از پیچ‌وخم‌ها بگذرند و تداوم و ارتقاء یابند و به‌ یکدیگر وصل شده و جنبشی سراسری و پیروزمند در تمام ایران به‌وجود بیاورند. اما هر یک از آنها بیانگر آرزو و عزم مردم ایران در رهایی از چنگال استبداد و استعمار بودند. در چنین بحبوحه‌یی استعمار نیز دست به‌کار شده و با مکر و دسیسه، رضاخان میرپنج را به‌ قدرت رسانده بود. رهبران جنبشهای ملی در تبریز، گیلان و مشهد به‌خوبی می‌دانستند که چه مسیر پر‌رنج و خطری را پیش دارند. اما آن‌چه فراتر از همه مشکلات آنان را به ‌استواری و استقامت وا‌می‌داشت، عشق به ‌ایران و آزادی میهن بود.
... کلنل ده تومان به او می دهد و چنین توصیه می کند:


پسیان در یکی از نامه‌هایش درباره مشکلات و اهداف خود نوشت: ‌ «… ایرانی نمی‌میرد و محو نمی‌شود؛ اگر ما هم نبینیم، اخلاف ما خواهند دید؛ بر‌ماست که آنها را از ننگ ذلت خلاص نماییم؛ آری ما باید جانبازی کنیم، ما باید با هر‌ کس که خائن وطن است بجنگیم، … بی‌شبهه ما در این راه به ‌موانع سهمگین برخواهیم خورد، ما بایست ریشه‌های سنگین خیانت را از جا کنده، اصول آریستوکراسی [اشرافیت] را از مملکت نابود سازیم. لیکن امیدوارم عزم آهنین ما سلاسل و قیودات ارتجاعی را از هم گسسته و تمام موانع و عوائق را برهم شکند، اتکال و اتکای ما به ‌یاری خدا و ائمه ‌اطهار است و بس… - محمدتقی پسیان». درچنین شرایطی بود که احمدشاه، قوام را به نخست‌وزیری گماشت. قوام ابتدا سعی کرد با تهدید و تطمیع پسیان دلاور را فریب داده و به‌ سلک وابستگان به ‌استعمار و استبداد درآورد. غافل از این که شور آزادگی و میهن‌پرستی پسیان او را به یک سردار سازش‌ناپذیر تبدیل‌کرده بود که سودایی جز آزادی میهن نداشت. و همان‌طور که خود گفته بود: «… مرا اگر بکشند، قطرات خونم کلمه ‌ایران را ترسیم خواهد نمود و اگر بسوزانند، خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد». 
این شیشه عکس مرا خوب حفظ کن، در آینده ی نزدیکی عایدی نسبتاٌ خوبی از آن نصیب تو خواهد شد. ...
[[پرونده:مزار پسیان در کنار مقبره نادرشاه در مشهد.jpg|بندانگشتی|مزار پسیان در کنار مقبره نادرشاه در مشهد]]
افکار آزادی‌خواهانه او برایش در میان مردم نفوذ و اعتبار فراوانی به‌دست آورد. کلنل پسیان با توجه به نفوذ بیگانگان در ایران و نابسامانی اوضاع کشور، برای خارج شدن ایران از زیر نفوذ انگلیس و بهبود وضع مردم، مبارزه با حکومت مرکزی را آغاز کرد و بدین ترتیب قیام افسران در استان خراسان به‌وقوع پیوست. در این قیام، کلنل پسیان امور استان را کاملاًً در دست گرفت و قوای تحت فرمانش با نیروهای طرفدار دولت مرکزی جنگیدند.


رضاخان و قوام که از دسیسه‌های خود نتیجه‌یی نگرفتند، عاقبت تصمیم به‌سرکوب جنبش پسیان گرفتند. علاوه برآن برخی خانهای سرسپرده محلی را علیه کلنل تحریک کردند. سرانجام پس از نبردهایی بین نیروهای وفادار به‌کلنل پسیان و قوای دولتی و خانهای مزدور محلی در روستایی واقع در شرق قوچان، محمدتقی‌خان پسیان، این مبارز خستگی‌ناپذیر، در سن 31سالگی کشته شد و سرش را از بدن جدا کردند.<ref>سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/5/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86 شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان]</ref>
و متاسفانه این پیش بینی ۲۱ روز بعد به مرحله عمل رسید.<ref>کتاب قیام کلنل محمد تقی خان پسیان صفحه ۳۱۸ و ۳۱۹ نوشته علی آذری</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:افراد در انقلاب مشروطه]]
[[رده:اهالی تبریز]]
[[رده:فرماندهان نظامی تاریخ ایران]]
[[رده:سیاست‌مداران ترورشده اهل ایران]]

نسخهٔ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۵

محمدتقی خان پسیان
محمدتقی پسیان در جوانی.jpg
محمدتقی خان پسیان
شناسنامه
معروف بهکلنل محمدتقی خان پسیان
زادروز۱۲۷۱
زادگاهتبریز،
تاریخ مرگنهم مهر ۱۳۰۰
محل مرگقوچان،
اطلاعات سیاسی

محمدتقی پسیان (زاده ۱۲۷۱ خورشیدی، تبریز - مقتول در ۹ مهر ۱۳۰۰ خورشیدی، قوچان) یا محمدتقی‌خان پسیان یا کلنل (سرهنگ) محمدتقی‌خان پسیان افسر میهن‌پرست و از نظامیان اواخر دورهٔ قاجاریه[۱] و فرمانده قیام ۱۳۰۰ خورشیدی در خراسان[۲] بود.[۳] او نخستین ایرانی بود که موفق به طی دوره خلبانی و پرواز با هواپیما شده بود.[۴] کلنل پسیان سرانجام علیه ظلم و ستم حاکمان به پاخاست و با استفاده از محبوبیتی که داشت یک قیام منطقه‌ای را شکل داد. بسیاری برای سرکوب کلنل پسیان راهی خراسان شدند اما نتوانستند قیام وی را شکست دهند. رضاخان شخصا سرکوب او را به دست گرفت. سرانجام کلنل محمد تقی‌خان پسیان در روز نهم مهر ۱۳۰۰ در جریان نبرد کشته شد و سرش را از بدنش جدا کردند.

کودکی و نوجوانی

کلنل محمدتقی‌خان پسیان، در سال ۱۲۷۱ شمسی ۱۳۰۹ هجری قمری در محله سرخاب تبریز به‌دنیا آمد.[۵]

خاندان پسیان از خانواده‌های نظامی بومی دره گز محسوب می‌شوند. در دوره صفویان به منطقه قفقاز و سپس به شهر تبریزمنتقل شده‌اند. پدرش محمدباقرخان پسیان و مادرش فاطمه سلطان بود.[۶]

رستم بیگ جد خاندان پسیان بعد از عهدنامه ترکمن چای و جدایی شهرهای قفقاز از ایران زندگی زیرسلطه بیگانگان روس را برنتابید و به تبریز مهاجرت کرد. رستم بیگ و پدر محمدتقی یاور محمد باقرخان روابط نزدیکی با مقامات با نفوذ تبریز از جمله میرزاتقی‌خان امیرکبیر داشتند. فرزندان رستم بیگ همگی از مقامات نظامی بودند و بعضی چون علیقلی و غلامرضا در جنگ با انگلیس در شیراز کشته شدند. محمدتقی در منزل و مدرسه لقمانیه تبریز به تحصیل علوم و زبانهای خارجی پرداخت.[۷]

تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به‌پایان رساند و در سال ۱۲۸۶ یعنی زمانی که ۱۵ساله بود، برای ادامه تحصیل در مدرسه نظام به تهران رفت.[۵]

دوران خدمت نظام

کلنل محمد تقی خان پسیان پنج سال در مدرسه نظام تهران آموزش دید و در سال آخر تحصیل از سوی وزارت جنگ با درجه ستوان دومی خدمت ژاندارمری درآمد. پس از دو سال خدمت به درجه سروانی ارتقا یافت. پسیان در ۱۲۹۱ با سمت معلم و مترجم در مدرسه ژاندارمری یوسف آباد به کار خود ادامه داد. سپس به عنوان فرمانده گروهان به مأموریت همدان اعزام شد. بعد از برقراری امنیت راه همدان به تهران بازگشت و با اتمام دوره به درجه سرگردی ارتقا یافت و به پاس موفقیت در مأموریت همدان از وزارت جنگ مدال طلای نظامی گرفت.

هم‌زمان با انتصاب او به فرماندهی گردان همدان جنگ جهانی اول آغاز شد. با تشکیل دولت مهاجرین در صف مقدم وطن خواهان حکومت مهاجرین قرار گرفت و در سال ۱۲۹۴ درحمله معروف «مصلی» به روسها حمله کرد و ضمن شکست دادن و خلع سلاح آنها همدان را از منطقه نفوذ نیروهای روسیه خارج ساخت. پسیان و یاورعزیزالله خان ضرغامی دفاع از همدان را در مقابل هجوم قوای روسی سازماندهی کردند اما به سبب برتری کمی و کیفی ارتش روسیه ناگزیر از عقب‌نشینی به کرمانشاه شدند.

در آنجا به سبب عدم اتحاد و کمبود اسلحه پیروزی غیرممکن شد و نیروهای وطن‌خواه به سرزمین عثمانی پناه بردند. پس از این ناکامی پسیان از فرماندهی قوا کناره گیری کرد و برای درمان به آلمان رفت.

ملاقات با هیندنبورگ

در آلمان در ادامه تحصیلات نظامی درملاقات با هیندنبورگ صدراعظم آلمان بدلیل جنایات روسیه تزاری در ایران درخواست ادامه تحصیلات نظامی در فرونت روسیه تزاری را می دهد که هیندنبورگ هم می پذیرد[۸].پس از آن وی نخست در نیروی هوایی آلمان و سپس در پیاده‌نظام به تحصیل و تمرین همت می‌گمارد.[۷]

خدمت در خراسان

به دنبال تغییر اوضاع و پایان گرفتن جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۷ به ایران بازگشت. در همان سال به دنبال سقوط دولت وثوق الدوله دوباره به خدمت ژاندارمری دعوت شد و به درجه کلنلی (سرهنگی) ارتقا یافت و در دولت مشیرالدوله به فرماندهی ژاندارمری خراسان منصوب گردید.[۷]

پسیان خدمات بسیار ارزنده‌ای به خراسان نمود از جمله بهبود وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی خراسان، گرفتن مالیات از سرمایه‌داران و زمینداران بزرگ خراسان، جمع‌آوری سلاحهای غیرمجاز در شهر، تشکیل کمیته عدالت برای رسیدگی به شکایات مردم، تشکیل کمیته مبارزه با مواد مخدر، ایجاد انبار گندم مدرن (سیلو)، ایجاد سه مدرسه دولتی، تأسیس بانک، تشویق صادرات ایران، ایجاد تفریح‌گاه‌های سالم موسیقی و فرهنگی و ده‌ها خدمات عمرانی و فرهنگی دیگر.[۹]

مأموریت او با والی‌گری قوام السلطنه در خراسان مصادف بود. کلنل با هدف ساماندهی ژاندارمری خراسان مأموریت خود را آغاز کرد اما پس از چهار ماه فعالیت برای اصلاح امورمالی و اداری ژاندارمری به سبب کمبود منابع مالی و کارشکنی قوام با ناکامی روبرو شد. وی همچنین به بهانه مقابله با هجوم احتمالی بولشویک‌ها به تشکیل نیرویی ملی در کنار نیروی ژاندارمری اقدام کرد.

کلنل روز سیزدهم فروردین ۱۳۰۰ والی (قوام السلطنه) را بازداشت و تحت الحفظ به تهران اعزام کرد . روز بعد سیدضیاء کلنل را به سمت والی نظامی خراسان منصوب کرد. پانزدهم فروردین در مشهد حکومت نظامی اعلان شد و به دنبال آن در مدتی کوتاه یاغیان و اشرار عشایر خراسان سرکوب شدند و امنیت برقرار گردید محمدتقی خان بدهی مالیاتی قوام السلطنه را با ضبط اقلام هنگفتی از اموال و املاک او برای وصول‌کرد بهای نان و گوشت را کاهش داد و مواجب عقب افتاده افراد نظامی را پرداخت کرد. همچنین رسیدگی به سوءاستفاده‌های متولیان آستان قدس و قوام السلطنه راآغاز کرد.

محمدتقی خان پسیان نخستین هوانورد ایرانی

حکومت سیدضیاءالدین بیش از سه ماه طول نکشید و در چهارم خرداد ۱۳۰۰ فرمان عزل او صادر و به همه ایالات مخابره شد. ده روز بعد قوام السلطنه که ظاهراً در زندان حکم صدارت خود را دریافت کرده بود کابینه خود را به حضور شاه معرفی کرد. امور استحفاظی و انتظامی مرکز و حومه به سردارسپه سپرده شد. پیشتر در هفتم خرداد ۱۳۰۰ فرمان تلگرافی شاه به خراسان رسیده بود که بنابر آن کلنل در فرماندهی قوای نظامی خراسان باقی می‌ماند ولی از دخالت در امور حکومتی منع می‌گردید.

در اول مرداد ۱۳۰۰ نجدالسلطنه استعفا کرد و کلنل هم زمان امور مربوط به حکومت را نیز در دست گرفت. دولت، نجفقلی خان صمصام السلطنه بختیاری را به عنوان والی خراسان منصوب کرد و او ضمن تلگرام به تاریخ نهم مرداد ۱۳۰۰ کلنل را تا ورود خود به سمت کفیل ایالت تعیین کرد. کلنل ضمن اظهار اطاعت تصریح کرد که اعتقاد و اطمینانی به رئیس الوزرا ندارد و به همین دلیل حاضر به قبول هیچ خدمتی نیست و نمی‌تواند «با داشتن اقتدار ظلم را دیده و چشم پوشی» کند. صمصام السلطنه با تضمین شرافت ایلاتی نسبت به کلنل ابراز اعتماد و از خدمات او قدردانی کرد و کلنل در پاسخ «تشریف فرمایی» صمصام السلطنه را موجب امیدواری دانست.

در حالی که ابراز اعتماد کلنل نسبت به صمصام السلطنه آرامشی در مشهد پدیدآورده بود ناگهان صمصام کنار رفت و کلنل گلروپ رئیس ژاندارمری به خراسان وارد شد. اما محمدتقی خان از آنجا که احساس خطر می‌کرد که کلنل گلروپ او را عزل کند گلروپ را به تهران بازگرداند. در اطراف خراسان نیز قبایل ازخود سرکشی نشان می‌دادند. پس از بازگرداندن گلروپ به تهران از اواخر مرداد ۱۳۰۰ روابط کلنل با حکومت مرکزی به بن‌بست رسید.[۷]

محمدتقی‌خان پسیان با درجه نایب‌اولی (سرگرد)

سرانجام پسیان

رضاخان و قوام که از دسیسه‌های خود نتیجه‌ای نگرفتند، عاقبت تصمیم به‌سرکوب جنبش پسیان گرفتند. علاوه برآن برخی خانهای سرسپرده محلی را علیه کلنل تحریک کردند.[۵]

دولت، کلنل را یاغی و خودسر معرفی کرد و او نیز مستقلاً به حکومت پرداخت و حتی حزب ملی به کمک او در خراسان تشکیل شد. در این هنگام سردار معزز حاکم بجنورد که پیشتر قول همکاری به کلنل داده بود خیانت کرد و کردهای قوچانی را به شورش واداشت. شورشیان با حمله به بجنورد و خلع سلاح ژاندارم‌ها شهر را به تصرف درآوردند. کلنل برای دفع کردان شمال شبانه با گروهی از افسران و ژاندارمها به سوی قوچان شتافت و در تپه‌های داوودلی جعفرآباد با اکراد مواجه شد و جنگید.

کمی نفرات و کاهش مهمات و مکر دشمن تا عصر نهم مهر ۱۳۰۰ عرصه را بر کلنل و قوای ژاندارم تنگ کرد. فرستادگان او برای آوردن مهمات از جعفرآباد به جبهه بازنگشتند و فرمانده خود را تنها و بدون مهمات رها کردند. کلنل یکه و تنها در حالی که محاصره شده بود تا آخرین فشنگی که داشت جنگید و کشته شد. کردهای قوچانی پس از نبرد سرش را از تن جدا کردند و به قوچان بردند. به این ترتیب قیام محمدتقی خان پسیان که از دوازدهم فروردین ۱۳۰۰ شروع شده بود در نهم مهر همان سال پایان گرفت.[۷]

موقعی که سر کلنل را با شمشیر در چند ضربت جدا می‌کردند، در ضربت اول که هنوز جان داشت، گفته بود: «وطن، وطن ایران…» با کشته‌شدن او، قیام افسران خراسان علیه ظلم و جور دولت مرکزی نیز فروکش کرد. این سردار شجاع میهن‌پرست در آخرین لحظات حیاتش در سنگر گفته بود: «باخون من روی کفنم بنویسید «وطن» و برای مادرم بفرستید».[۹]

کلنل پسیان مردی رشید بود و به هنگام مرگ بیش از سی سال از عمرش نگذشته بود. به زبان و ادبیات فارسی و موسیقی ایران نیز دلبستگی داشت و گاهی شعر می‌سرود. از وی چند ترجمه و مقاله به یادگار باقی مانده‌است.[۱۰]

کلنل محمدتقی خان پسیان، در یکی از نامه‌هایش نوشته بود: «…ایرانی نمی‌میرد و محو نمی‌شود؛ برماست که آنها را از ننگ ذلت خلاص نماییم! آری ما باید جانبازی کنیم!».[۱۱]

آرامگاه کلنل پسیان

سر بریده پسیان روی سرنیزه و قاتل او فرج‌الله‌خان با سلاح «ماوزر»

جسد کلنل پسیان در مقبره نادری (درکنار آرامگاه نادرشاه - باغ نادری) دفن گردید. در کتاب تاریخ بیست‌ساله ایران ازجمله دربارهٔ خاک‌سپاری کلنل آمده‌است:

«روز شنبه ششم صفر اهالی مشهد از پیر و جوان، کلیّه بازارها را تعطیل و شاگردان مدارس اجتماع نموده دسته‌های گل به‌دست گرفته عقب جنازه کلنل محمدتقی‌خان حرکت می‌کردند. پیکر وی را روی توپ گذارده بودند و موزیک نوای عزا را می‌نواخت. سپس پیکر را به‌طرف مقبره نادری برده در آن‌جا مدفون کردند. از ابتدای حرکت‌دادن پیکر، شلیک توپ تا موقع دفن دوام داشت».

اما دشمنانش، پس از یک ماه دستور داد مقبره را نبش کردند و جسد پسیان را از باغ نادری به یک گورستان بی‌نام‌ونشان دیگر به‌نام قبرستان سراب برده و در آن‌جا دفن کردند و حتی قبر او را محو کردند. اما مرقد پسیان همواره زیارتگاه عاشقان میهن و آزادی ایران باقی‌ماند. پس از سالها با روی کار آمدن دکتر مصدق و به دنبال درخواستهای مردمی، دوباره پیکر پسیان به کنار آرامگاه نادر انتقال یافت.[۹]

فرخی یزدی در سوگ او سرود:

روزی که شهید عشق قربانی شد آغشته به خون مفخر ایرانی شد

در ماتم او عارف و عامی گفتند ایام صفر محرم ثانی شد

عارف قزوینی، شاعر و ترانه‌سرای ملی از دوستان کلنل پسیان بود و بعد از شنیدن قتل او به‌شدت متأثر شد و در رثای او ترانه جاودانی «از خون جوانان وطن لاله دمیده» را در سوگ او سرود.

وی کنسرت پرشوری در تهران اجرا می‌کند و در آن تصنیف «گریه کن» را می‌خواند که این‌چنین شروع می‌شد:

گریه کن که‌گر سیل خون گری ثمر ندارد

ناله‌ای که ناید ز نای دل اثر ندارد

این تصنیف بعدها توسط شادروان قمر خوانده شد و در سالهای بعد در ارکستر گلها به رهبری روح‌الله خالقی توسط بنان دوباره‌خوانی گردید.[۹]

سنگ مزار

مزار محمدتقی پسیان در مشهد و در کنار مقبره نادرشاه

در تشییع جنازه کلنل محمدتقی خان پسیان در سال ۱۳۴۰ هجری قمری عارف قزوینی شعری برای سنگ قبر وی سرود و بر روی این سنگ قبر حک شد.

این سر که نشان سرپرستی‌ست امروز رها ز قید هستی‌ست

با دیدهٔ عبرتش ببینید کاین عاقبت وطن‌پرستی‌ست[۷]

شرح تصویری از پسیان

عصر روز دهم محرم ۱۳۴۰ قمری «روزعاشورا» کلنل درباغ ایالتی قدم می زد، وغرق دراندیشه بود، درنزدیکی چنار بزرگی که سر به آسمان کشیده بود، و یادگار اعصار کهن بشمار می رفت، فدایی کلنل ایستاده و کاملاٌ متوجه قیافه پسیان می شود، که در ضمن اندیشه، گونه های گلگونش، سرخ تر و گاهی گامهایی کوتاه وبلند برمی داشته است.

فدایی، این حالت و برافروختگی کلنل را، حاکی از اضطراب درون او دانسته و مصمم می شود که درآمدی مناسب کند و دروضع فعلی تحولی ایجاد نماید، اندکی جلو رفته می گوید: رئیس!‌ امروز بطرز بسیار خوبی برگذار و خوشبختانه برخلاف سنوات پیش، دسته جات سوگوار تلفاتی ندادند، کلنل می گوید:

مگر سالهای پیش تلفات داده می شده؟ سوگواری برای حسین بن علی (ع) مستلزم دادن تلفات نیست. افسوس که مردم را آن چنانکه باید از فلسفه ی شهادت این فداکار بی مانند مستحضر نساخته اند، به مردم نگفته و نمی گویند که برای هفتاد و چند نفر، چرا آن قشون چندین هزارنفری تجهیز شد، به پیروان ساده دل و بی آلایش او تفهیم نکردند که یزید و سایر اعراب بنی امیه، از ترس قرابت نزدیک حسین بن علی (ع) با ایرانیان و امکان کمک ایرانیان به او، با شتاب آغاز پیکار کردند و آن ننگ ابدی را برای خاندان خود به یادگار گذاشتند، این جنگ پیکار حق و باطل بود، یزید و اعوان وانصارش که از بانیان اولیه ی استعمارند؛ تصور می کردند با کشتن فرزند علی بن ابوطالب علیه السلام بر مراد خود استوار خواهند شد، برعکس، امروز هزار و چند صد سال از آن واقعه ناگوار می گذرد وهنوز که هنوز است نام او که در راه حق و آزادی شهید شد؛ ورد زبانها است، آن مرد فداکار می خواست درس شهامت

کلنل محمد تقی خان پسیان در جوانی.JPG
کلنل محمد تقی خان پسیان در جوانی

، اخلاق، تقوی، پرهیز کاری، درستی و وطن پرستی و راه و روش گرفتن حق را به مردم بیا موزد، او کشته شدن را بر زیر بار زور رفتن، ترجیح داد؛ او می گفت : حق را باید گرفت ولو به بهای جان شیرین خود و فرزندان و اسارت خانواده و هر گونه زجر و ستم تمام شود. فلسفه فداکاری و جانبازی فرزند علی (ع) اینهاست که متاسفانه اکثریت مردم از آن بی خبرند، ...

در اینجا چون اشک در چشمانش حلقه زده بود، مجدداٌ به قدم زدن مشغول می شود و سپس به فدایی می گوید: تصمیم دارم عکسی از من گرفته شود، در این نزدیکیها عکاس هست؟

فدایی می گوید: بالای مغازه ی آرسن خان عکاسی است که از خود من عکس گرفته و بد نیست. میل دارید احضارش کنم، کلنل اجازه می دهد.

پس از چند دقیقه گاراگین موسیسیان با سه پایه و دوربین وارد باغ شده و عکسی می گیرد که درخواست عکس دوم از طرف کلنل پسیان می شود و عکس دوم را هم می گیرد.

... کلنل ده تومان به او می دهد و چنین توصیه می کند:

این شیشه عکس مرا خوب حفظ کن، در آینده ی نزدیکی عایدی نسبتاٌ خوبی از آن نصیب تو خواهد شد. ...

و متاسفانه این پیش بینی ۲۱ روز بعد به مرحله عمل رسید.[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. هایپرکلابز - محمدتقی پسیان- هایپرکلابز
  2. کارا کتاب - کلنل محمد تقی خان پسیان
  3. نشر ماهی - کلنل پسیان
  4. خرداد - محمدتقی خان پسیان، نخستین خلبان ایرانی
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ سازمان مجاهدین خلق ایران - شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان
  6. وبلاگ - کلنل محمد تقی خان پسیان
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ کافه لینک - تحقیق درباره ی محمد تقی خان پسیان + دانلود فایل
  8. کتاب قیام کلنل محمد تقی خان پسیان نوشته علی آذری صفحه ۱۹۴
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ طلوع آزادی - شهادت کلنل محمدتقی‌خان پسیان
  10. بیوگرافی - کلنل محمدتقی خان پسیان
  11. ایران آزاد فردا - کلنل محمدتقی پسیان، قیام آزادیخواهانه خودرا آغاز کرد
  12. کتاب قیام کلنل محمد تقی خان پسیان صفحه ۳۱۸ و ۳۱۹ نوشته علی آذری